eitaa logo
🍁زخمیان عشق🍁
352 دنبال‌کننده
29.1هزار عکس
11.4هزار ویدیو
142 فایل
ارتباط با مدیر.. @Batau110 اسیرزمان شده ایم! مرکب شهادت ازافق می آیدتاسوارخویش رابه سفرابدی کربلاببرد اماواماندگان وادی حیرانی هنوزبین عقل وعشق جامانده اند اگراسیرزمان نشوی زمان شهادتت فراخواهدرسید.
مشاهده در ایتا
دانلود
🍁زخمیان عشق🍁
🔴جشن پتو 🔶قرار گذاشته بودیم هرشب یکی از بچه‌‌های چادر رو توی «جشن پتو» بزنیم... یه روز گفتیم: ما چرا خودمون رو میزنیم؟ واسه همین قرار شد یکی بره بیرون و اولین کسی رو که دید بکشونه توی چادر. 🔶به همین خاطر یکی از بچه‌‌ها رفت بیرون و بعد از مدتی با یه حاج اقا اومد داخل. اول جاخوردیم. اما خوب دیگه کاریش نمی‌شد کرد. گفت: حاج آقا بچه‌‌ها یه سوال دارن. گفت: بفرمایید و ....😄 🔶یه مدت گذشت داشتم از کنار یه چادر رد می‌شدم که یهو یکی صدام زد؛ تا به خودم اومدم، هفت هشتا حاج آقا ریختن سرم و یه جشن پتوی حسابی ...😅 نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh
🎊🎈🎊🎈🎊🎈🎊🎈🎊 السلام علیک یا حضرت علی اکبرحسین علیه السلام ❤ بر هر نخ موی علی های قبیله صدها فرشته با وضو هر شب دخیلند بی پرده گویم کمترین هاشان مسیحند در معرفت استاد درس جبرئیلند در این میان یک تن شبیه مصطفی بود او هم علی خانه ی ارباب ما بود شاعر:مهدی نظری #میلادت_مبارک_گل_پسر_اربابم @zakhmiyan_eshgh 🎊🎈🎊🎈🎊🎈🎊🎈🎊
اینجاســـت... ڪہ با #ڪنایه باید گفت: عصـــاے دست بابا شد!! من خاڪ شوم! پاے پدر شهید را مے بوسم... نشر معارف شهدا در ایتا #کانال_زخمیان_عشق @zakhmiyan_eshgh
🔹علی از کودکی راه و رسم جهاد و ایثار و #شهادت را آموخته بود. چنانچه در ۱۶ سالگی به عنوان #مدافع_حرم راهی سوریه شد و در ۱۷ سالگی به شهادت🌷 رسید. 🔸دوستانش اذعان می‌کنند که ↵نماز اول وقت ↵نافله شب و ↵زیارت #عاشورا بعد از نماز‌های یومیه کار‌هایی بود که #علی هیچ وقت ترک نمی‌کرد❌ 🔹محبوبیت او بین #همکلاسی‌هایش👥 به قدری بود که تلاش‌های آن‌ها برای شناساندن علی در فضای مجازی📲 باعث شده تا نام و یاد این شهید بعد از چند سالی که از #شهادتش می‌گذرد، همچنان در بین دوستداران شهدا🌷 زنده و تازه باقی بماند👌 #شهید_علی_الهادی نشر معارف شهدا در ایتا #کانال_زخمیان_عشق @zakhmiyan_eshgh
چه خالصانه👌 دعا کردی در قنوتت #شهادت را و چه زیبا اجابت کرد #خدایت... 🌷 اَللهُــمَ ارزُقنـا🌷 🌿 توفیقَ شَهـادةَ فےسَبیلِڪ... 🌿 #شهید_روح_الله_صحرایی #نماز_اول_وقت نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh
خاطرات و زندگی نامه #شهید_مصطفی_چمران نشر معارف شهدا در ایتا #کانال_زخمیان_عشق @zakhmiyan_eshgh
🍁زخمیان عشق🍁
خاطرات و زندگی نامه #شهید_مصطفی_چمران نشر معارف شهدا در ایتا #کانال_زخمیان_عشق @zakhmiyan_eshgh
💠بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن💠 بہ روایت غاده جابر قسمت:6⃣2⃣ 🍃وقتی رسیدم ، مصطفی نبود و من نمی دانستم اصلاً زنده است یا نه .سخت ترین روزها ، روزهای اول جنگ بود . بچه‌های خیلی کم بودند، شاید پانزده یا هفده نفر .در اهواز اول در دا نشگاه جندی شاپور، که الان شده است شهید چمران، بودیم .بعد که بمباران‌ها سخت شد به استانداری منتقل شدیم .خیلی بچه های پاکی بودند که بیشترشان شهید شدند. وقتی ما از دانشگاه به استانداری منتقل شدیم ، مصطفی در "نورد" اهواز بود درحال جنگ .یادم هست من دو روز مصطفی را گم کردم . خیلی سخت بود این روزها ، هیچ خبری از او نداشتم ، از هم پراکنده بودیم .موشک هایی که می زدند خیلی وحشت داشت . هر جا می رفتم می‌گفتند: مصطفی دنبالتان می گشت. نه او می توانست مرا پیدا کند نه من اورا.بعد فهمید که ما منتقل شدیم به استانداری، که شده بود ستاد جنگهای نامنظم . 🍃در اهواز بیشتر با مرگ آشنا شدم .هرچند اولین بار که سردخانه را دیدم در کردستان بود، وقتی که در بیمارستان سردشت کار می‌کردم .آن‌ها در لبنان چیزی به اسم سردخانه نداشتند و آن روز وقتی به غاده گفتندباید جسد چند تا از شهدا را از سردخانه تحویل بگیرید اصلاً نمی دانست با چه منظره ای مواجه میشود. به او اتاقی را نشان دادند که دیوارهایش پر از کشو بود .گفتند شهدا اینجایند . کسی که با غاده بود شروع کرد به بیرون کشیدن کشوها .جسد ، جسد ، جسد . غاده وحشت کرد ، بیهوش شد و افتاد .اما کم کم آشنا شدم . در اهواز خودم کشو می کشیدم و بچه ها را دانه دانه تحویل می گرفتم .شبها که می رفتم می گفتم فرد ا جسد کی را باید پیدا کنم ؟روزهای اول جنگ در رادیوی عربی کار می کردم و پیام عربی می‌دادم.بخاطر بمباران هر لحظه و هرکجا مرگ بود؛ جلوی ما ، پشت سر ما ، این طرف، آن طرف . 🍃 با اهواز با مرگ روبرو بودم و آنجا برای من صد سال بود .خیلی وقت ها دو روز، چهار روز از مصطفی خبر نداشتم ،پیدایش نمی کردم و بعد برایش یک کاغذ کوچک می آمد که "اترکک للله" .در لبنان هم این کار را می کرد ، آن جا قابل تحمل بود . ولی یکبار در سردشت بودم .فارسی بلد نبودم وسط ارتش ، جنگ و مرگ ، یک کاغذ می آید برای من "اترککِ لله"می رفت و من فقط منتظر گوش کردن اینکه بگویند که مصطفی تمام شد. همه وجودم یک گوش می شد برای ترقی این خبر و خودم را آماده می کردم برای تمام شدن همه چیز .... ادامه دارد...✒️ 🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃 نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh
آمده ارباب زاده ای، که خود ارباب عالم است... //۲۱》لا ادری میلاد پربرکت حضرت علی اکبر(ع) مبارک🌹 نشر معارف شهدا در ایتا #کانال_زخمیان_عشق @zakhmiyan_eshgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
«الهی اَنَا عَبدٌ اَتَنَصَّلُ اِلَیْکَ مِمّا کُنْتُ اُواجِهُکَ بِه مِنْ قِلَّةِ اسْتِحیائی مِن نَظَرِکَ؛ خدای من! منم آن بنده ای که به عذرخواهی به درگاهت آمده ام از گناهانی که به واسطه کم حیایی در حضورت انجام داده ام». آمدم که بگویم دانستم کیستی. دانستم که می بینی و بر همه چیز شاهدی و اینک من چه بی شرمانه و چه جسورانه، هدیه های عظیم تو را در برابرت به سیاهی گناه و خطا آلوده می کنم. اینک آمده ام عذرخواه و پشیمان، لبریز از شرم و خجالت. بر من رحمت آور و بر جسارت و نادانی ام ببخش. التماس دعا نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh
دلم بدجور هوای شهادت دارد می خواهم شهید شوم ! ولی !! می ترسم با شهادتم آبروی شهدا را هم ببرم ! درست اهل شهادت نیستم...! فقط عاشق شهادتم... اما...! آرزو که عیب نیست ... هست ؟! آن هم برای جوانان مرادریاب... ای شهید... نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh