eitaa logo
مسجد صاحب الزمان (عجل الله) شهرک طرق
367 دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
911 ویدیو
29 فایل
ارتباط با مدیر کانال ، ارایه انتقادات و پیشنهادات : @zaman_media_admin کانال روبیکا: https://rubika.ir/zaman_media
مشاهده در ایتا
دانلود
مسجد صاحب الزمان (عجل الله) شهرک طرق
🎉 و بالاخره رسیدیم به قرعه‌کشی فیلم ایلیا! 🎥 بعد از یک وقفه، حالا زمان معرفی برندگان عزیزمون از بین
🎉 توضیحی درباره جوایز برندگان عزیز دوستان خوبمون که در مسابقه فیلم ایلیا برنده شدن، همه شما خاص و فوق‌العاده‌اید! 🌟 حالا یه نکته مهم برای اونایی که خواهر و برادری با هم برنده شدن: ✨ چون شما عزیزان با هم یک تیم هستید، برای هر گروه خواهر و برادری فقط یک جایزه در نظر گرفته شده و باید این جایزه رو با هم تقسیم کنید! 💕 این تصمیم برای این بود که همه برنده‌ها بتونن از این مسابقه بهره‌مند بشن و شادی رو با هم تقسیم کنیم. 🥰 یادتون باشه: ارزش واقعی این جایزه، لذت همکاری و دوستی شماست که از هر چیزی قشنگ‌تره! 🌈 📣 به امید دیدار شما در شب میلاد امام حسین (ع) برای اهدای جوایز! 🎁 همیشه همگی برنده‌اید! ❤️
🌟 قشنگ‌ترین بخش مسابقه؛ همراهی خواهر و برادرها! 🌟 یکی از زیباترین چیزهایی که توی این مسابقه دیدیم، همراهی خواهر و برادرها بود! ❤️ این اتحاد و صمیمیت واقعاً منو شگفت‌زده کرد. ✨ مثل سید محمدحسین و حسنا سادات سیدی ✨ مثل یسنا و محمدحسین میرزایی ✨ مثل محمدمهدی و محمدهادی زنگنه ✨ و احسان و ایمان رحمانی حسینی 📣 حالا یه توضیح مهم: از بین این خواهر و برادرهای عزیز، دو تیم خوش‌شانس برنده شدن و طبق قوانین مسابقه، برای هر تیم خواهر و برادری فقط یک جایزه در نظر گرفته شده که باید باهم تقسیم کنن! 💕 بقیه اسم‌هایی که گفتیم، برای این بود که از تلاش و صمیمیتتون تشکر کنیم و بهتون بگیم چقدر این روحیه‌تون برای ما ارزشمنده. 🌈 همه شما برنده‌اید؛ چرا که قشنگ‌ترین جایزه، عشق و همکاری بین خواهر و برادرهاست! 🥰 منتظر دیدارتون شب میلاد امام حسین (ع) برای اهدای جوایز هستیم! 🎁 📲 @zaman_media
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 اولین ویدیوی مسابقه زو امشب؛ خانواده آقای محمدی! 🌟 در اولین ویدیو، سراغ خانواده آقای محمدی رفتیم که شامل پدر خانواده، عباس‌آقا، و دو فرزند عزیزش، حنانه خانم و آقا ابوالفضل هستن. 📣 و اما ماجرای بازی: اول از همه، حنانه خانم که خیلی باانرژی شروع کرده بود، یه کم زود کم آورد و بازی رو واگذار کرد. بعد از اون، نوبت آقا ابوالفضل شد که تلاشش ستودنی بود، ولی بالاخره جا رو برای عباس‌آقا خالی کرد. 💪 و آفرین به پدر خانواده، عباس‌آقا! با یه نمایش خفن و روحیه‌ای مثال‌زدنی، تیم خانواده رو رو سفید کرد و نشون داد که تجربه همیشه حرف آخر رو میزنه! 😄 ✨ بچه‌ها خسته نباشید! پدر همیشه پشت شماست، حتی توی زو! منتظر ویدیوهای جذاب بعدی باشید! 🎉 📲 @zaman_media
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ویدیوی دوم مسابقه زو امشب ؛ نبرد خانگی حنانه خانم و آقا ابوالفضل! این بار توی ویدیوی دوم، یه نبرد خانوادگی جذاب داریم! 😄 آقا ابوالفضل و حنانه خانم، خواهر و برادری که تصمیم گرفتن توی زمین زو با هم رقابت کنن. 📣 و اما نتیجه: با اینکه آقا ابوالفضل با کلی قدرت وارد شد، ولی حنانه خانم با یه حرکت حرفه‌ای و هوش فوق‌العاده، برنده این رقابت خانگی شد! 🎉 ✨ آفرین به حنانه خانم برای این پیروزی، و دست‌مریزاد به آقا ابوالفضل که با تمام توان جنگید! 💪 واقعا چی بهتر از این که توی خانواده هم تفریح باشه و هم رقابت سالم؟ 🥰 منتظر ویدیوهای بعدی باشید! 🎬 📲 @zaman_media
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ویدیوی سوم؛ چالش قهرمانانه با حنانه خانم! این بار، توی ویدیوی سوم، حنانه خانم عزیزمون دست به کار شده و توی چالش قهرمانانه یه اجرای بی‌نظیر داره! 😍 🌟 حنانه خانم با یه توضیح خیلی قشنگ و دقیق، حس و حال چالش رو به تصویر کشیده و ثابت کرده که توی سخنوری هم مثل بازی‌های زو، یه قهرمان واقعیه! 🎤💪 📣 از شما چی یاد گرفتیم؟ اینکه قهرمانی فقط توی رقابت‌ها نیست؛ یه قهرمان واقعی کسیه که بتونه دیگران رو با حرف‌ها و کارهاش به مسیر خوب هدایت کنه. ✨ حنانه خانم، عالی بودی! 👏 منتظر چالش‌های بعدی و اجرای‌های قهرمانانه‌تون هستیم! 🎬 📲 @zaman_media
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ویدیوی چهارم؛ رکوردزنی علی‌آقا و آقا مجتبی! این بار شاهد نمایش خیره‌کننده علی‌آقای سرداری و آقا مجتبی‌شون هستیم! 💪✨ علی‌آقا با یه اجرای بی‌نقص تونست رکوردی عالی توی زو به جا بذاره و حسابی همه رو شگفت‌زده کرد. اما نکته اینجاست که این داستان فقط به علی‌آقا ختم نمی‌شه! 😏 📣 آقا مجتبی هم وارد بازی می‌شه! علی‌آقا نمی‌دونه که در ویدیوی بعدی، مجتبی‌آقا یه چالش جدید براش آماده کرده. آیا رکورد علی‌آقا پابرجا می‌مونه؟ یا قراره شگفتی جدیدی رقم بخوره؟ 🔥 ✨ علی‌آقا و آقا مجتبی، این رقابتتون هیجان‌انگیزه! منتظر ادامه این داستان جذاب باشید! 🎬 📲 @zaman_media
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ویدیوی بعدی؛ سلطان زو وارد می‌شود! و حالا وقتش رسیده که سلطان زو وارد بشه! 👑 این کسی نیست جز آقا علیرضا رفقا، قاری ماهر قرآن که با رکورد حیرت‌انگیز یک دقیقه و سه ثانیه، همه رو شوکه کرد! 😱✨ نفس و تمرکز فوق‌العاده علیرضا، به گفته خودش به خاطر مهارت‌هایی هست که از دنیای قرآن کسب کرده. این بار با یک اجرای نفس‌گیر، رکوردی به یاد ماندنی از خودش به جا گذاشت! 💨🔥 حالا سوال اینجاست: آیا علی‌آقا و آقا مجتبی می‌تونن این رکورد رو بشکنن؟ یا علیرضا با رکوردش همچنان بی‌رقیب باقی می‌مونه؟! 📣 رقابت داغ‌تر از همیشه، هیجان‌انگیزتر از همیشه! منتظر ادامه این داستان هیجان‌انگیز باشید! 🎬 📲 @zaman_media
📢 اطلاعیه: 🔸 هیات فرهنگی- مذهبی مسجد صاحب الزمان ( عجل الله تعالی فرجه): 🎉 مراسم جشن مبعث رسول اکرم (صلوات الله علیه) 🎙 سخنران: حجت الاسلام ریاحی 🎙مداحی: کربلایی سید مصطفی حسینی و حاج حسین قیامی 🕕 دوشنبه۸ بهمن ماه، همزمان با نماز مغرب و عشا 🕌 مسجد صاحب الزمان ( عجل الله تعالی فرجه) 🔹 پایگاه مقاومت شهید مفتح حوزه ۲ کمیل، پایگاه مقاومت بسیج نرجس حوزه ۲ نجمه و شورای فرهنگی مسجد صاحب الزمان ( عجل الله تعالی فرجه) 🆔 آدرس کانال ما در ایتا و روبیکا و آپارات: @zaman_media
🌅 صبح دوشنبه‌ای پر از یاد خدا امروز، دوشنبه‌ای است که با دلی آکنده از احترام و عشق به یاد مردی بزرگ آغاز می‌شود؛ وفات حضرت ابوطالب (ع)، عموی فداکار پیامبر اکرم (ص) و پدر گران‌قدر امیرالمؤمنین علی (ع). مردی که ستون استواری برای پیامبر بود و با ایثارش تاریخ اسلام را رقم زد. ✨ بیایید این روز را با ذکر پرمعنای "یا قاضی الحاجات" شروع کنیم و از خدای مهربان بخواهیم گره‌ها و نیازهای دل‌های ما را برآورده سازد. 🌟 امروزتان نورانی، دلتان آرام، و زندگیتان پربرکت باد. 🙏 📲 ما را دنبال کنید: @zaman_media
🌞 حکایت صبحگاهی؛ عاقبت قناعت و طمع 🌿 روزی پادشاهی به دو نفر از درباریان خود کیسه‌ای پر از سکه‌ی طلا داد و گفت: «هرکدام از شما می‌توانید به اندازه‌ای که دوست دارید از این کیسه بردارید، اما شرطش این است که فقط یک‌بار دست در کیسه کنید و هرچه بردارید، مال شماست!» 👤 نفر اول که قانع و هوشیار بود، دست خود را در کیسه برد و مقداری سکه برداشت. او به اندازه‌ای که کف دستش جا می‌شد، طلا گرفت و با رضایت بیرون آمد. 👤 اما نفر دوم طمع کرد و با هر دو دست، تا جایی که می‌توانست، سکه‌ها را چنگ زد. اما چون حرصش زیاد بود، وقتی دست‌هایش را پر کرد، دیگر نتوانست آن‌ها را از دهانه‌ی کیسه بیرون بیاورد! 😨 هرچه تلاش کرد، فایده‌ای نداشت، تا اینکه پادشاه لبخند زد و گفت: «کسی که به اندازه‌ی نیازش برمی‌دارد، همیشه سیر و راضی است، اما آنکه طمع کند، نه تنها چیزی به دست نمی‌آورد، بلکه ممکن است همان را هم که دارد، از دست بدهد!» 📖 🌿 پیام حکایت: "وَلَا تَمُدَّنَّ عَيْنَيْكَ إِلَىٰ مَا مَتَّعْنَا بِهِ أَزْوَاجًا مِّنْهُمْ زَهْرَةَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا لِنَفْتِنَهُمْ فِيهِ ۚ وَرِزْقُ رَبِّكَ خَيْرٌ وَأَبْقَىٰ" (طه: ۱۳۱) 🌟 «و چشم خود را به نعمت‌هایی که به برخی داده‌ایم، مدوز، که آن زینت زندگی دنیاست؛ و روزی پروردگارت بهتر و پایدارتر است.» ☀️ 📖 🌿 📲 @zaman_media
🌿 حضرت ابوطالب (ع)، پشتیبان همیشگی پیامبر (ص) 🌿 در روزگاری که مکه در تاریکی جهل و بت‌پرستی فرو رفته بود، ابوطالب، فرزند عبدالمطلب، دیده به جهان گشود. او از خاندانی بزرگ بود و مانند پدرش، در میان قریش احترام و جایگاهی والا داشت. اما آنچه او را متمایز کرد، نه قدرت و ثروت، بلکه ایمان و فداکاری‌اش بود. 🌟 سرپرستی پیامبر (ص) از کودکی پس از درگذشت عبدالمطلب، نگاه‌ها به ابوطالب دوخته شد. او کسی بود که وظیفه سرپرستی برادرزاده‌اش، محمد (ص)، را بر عهده گرفت. محمد (ص) در خانه او بزرگ شد، با فرزندانش هم‌سفره شد و از مهربانی همسرش فاطمه بنت اسد بهره برد. سال‌ها بعد، هنگامی که ابوطالب و محمد (ص) در سفر تجاری به شام بودند، راهبی مسیحی به نام بحیرا چهره نورانی محمد (ص) را دید و به ابوطالب گفت: «ای مرد قریش! این نوجوان، پیامبر آخرالزمان است. از او محافظت کن!» ابوطالب، که خود نشانه‌هایی از بزرگی را در محمد (ص) دیده بود، از آن روز بیش از پیش مراقب او شد. 🔥 آغاز دعوت و دشمنی قریش🔥 زمانی که محمد (ص) به پیامبری مبعوث شد، دشمنی قریش آغاز گشت. بزرگان مکه نزد ابوطالب آمدند و گفتند: «برادرزاده‌ات را از این کار بازدار، وگرنه او را از میان برمی‌داریم!» اما ابوطالب که قلبش سرشار از محبت پیامبر (ص) بود، به او گفت: «برادرزاده‌ام! به راهت ادامه بده. به خدا سوگند، تا من زنده‌ام، کسی به تو آسیب نخواهد رساند.» ⛰️ سه سال سخت در شعب ابی‌طالب وقتی دشمنان اسلام پیمان بستند که هیچ‌کس حق معامله و معاشرت با پیامبر (ص) و یارانش را ندارد، ابوطالب همراه محمد (ص) و بنی‌هاشم به شعب ابی‌طالب رفت. سه سال سخت گذشت، اما او همچنان در کنار برادرزاده‌اش ماند و هر شب بستر پیامبر (ص) را تغییر می‌داد تا از خطر دشمنان در امان باشد. 🌅 غروب ستاره‌ای در ۲۶ رجب... سال‌ها ایستادگی در برابر قریش، جسم ابوطالب را ناتوان کرده بود. وقتی لحظات آخر عمرش فرا رسید، پیامبر (ص) بر بالین او حاضر شد. نگاهش پر از اندوه بود و زمزمه کرد: «ای عموی مهربان! بعد از تو، چه کسی مرا یاری خواهد کرد؟» ابوطالب با لبخندی پدرانه گفت: «برادرزاده‌ام! تو را به خدا می‌سپارم… راهت را ادامه بده…» او چشمانش را بست و در ۲۶ رجب چشم از جهان فرو بست. پس از وفات او، پیامبر (ص) فرمود: «تا زمانی که ابوطالب زنده بود، قریش نتوانست به من آسیبی برساند.» 🌿 درود بر آن پشتیبان همیشگی که تا آخرین لحظه، از پیامبر (ص) و اسلام حمایت کرد. 🌿 📲 @zaman_media
🏹 حماسه‌ی خان چهارم رستم؛ نبرد با جادوگری سیاه‌دل ⚔️ رستم، که از سه خان سخت و طاقت‌فرسا گذشته بود، اکنون به چهارمین آزمایش خود نزدیک می‌شد. این بار نه دیو بود، نه شیر ژیان، نه بیابان بی‌آب و علف! بلکه نیرنگ و جادوگری خبیث سر راهش قرار داشت… 🌪 جادوی سیاه در مسیر رستم رستم، سوار بر رخشِ تیزتگ، به راهش ادامه می‌داد که ناگاه به سرزمینی رسید که تاریکی و وهم آن را فرا گرفته بود. هرجا که نگاه می‌کرد، نشانی از شومی و سحر می‌دید. درختان خشکیده، نسیمی سرد، و سایه‌هایی مرموز که گویی جان داشتند! 💀 جادوگر سیاه‌دل، زن بدکنش رستم، هوشیار و بیدار، پیش می‌رفت که ناگهان زنی پلید و فریبکار، با چهره‌ای زیبا و لبخندی پر از نیرنگ، در مسیرش ظاهر شد. این زن، که از دیوان مازندران بود، به‌ظاهر مهمان‌نواز بود و جامی زرین از نوشیدنی به دست داشت. اما رستم آگاه بود که پشت این زیبایی، زهرِ مرگ پنهان شده است! 🔮 جادوی فریب بر رستم کارگر نشد آنگاه که زن جادوگر جام را به سوی رستم گرفت، پهلوان ایران‌زمین دستی بر کمر نهاد، به زن نگاهی درشت افکند و با خشم گفت: