eitaa logo
ضامن اشک بر امام حسین ع مادرش فاطمه س است.
5.7هزار دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
2.2هزار ویدیو
796 فایل
السلام علیک یاابا عبدالله کانال ویژه مقتل امام حسین ع با متن عربی و ترجمه از منابع معتبر و پاسخ به شبهات مقتل است ایتا @zameneashk1 تلگرام @zameneashk باب الحسین ع ، کلاس های غیر حضوری https://t.me/Babolhusein آی دی پاسخ به سوالات @m_h_tabemanesh
مشاهده در ایتا
دانلود
‍ 🏴 السلام عليك يا أباعبدالله 🔹 ابوحمزه ثمالی گوید: امام زین العابدین علیه السلام فرمودند: مَنْ أَحَبَّ أَنْ يُصَافِحَهُ مِائَةُ أَلْفِ نَبِيٍّ وَ أَرْبَعَةٌ وَ عِشْرُونَ أَلْفَ نَبِيٍّ فَلْيَزُرِ الْحُسَيْنَ عَلَیهِ السَّلامُ لَيْلَةَ النِّصْفِ مِنْ شَعْبَانَ؛ فَإِنَّ [الْمَلَائِكَةَ وَ] أَرْوَاحَ النَّبِيِّينَ يَسْتَأْذِنُونَ اللَّهَ فِي زِيَارَتِهِ فَيَأْذَنُ لَهُمْ، فَطُوبَى لِمَنْ صَافَحَهُمْ وَ صَافَحُوهُ؛ مِنْهُمْ خَمْسَةٌ أُولُوالْعَزْمِ مِنَ الْمُرْسَلِينَ نُوحٌ وَ إِبْرَاهِيمُ وَ مُوسَى وَ عِيسَى وَ مُحَمَّدٌ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِه و عَلَيْهِمْ أَجْمَعِينَ. قُلْتُ: وَ لِمَ سُمُّوا أُولِي الْعَزْمِ؟ قَالَ: لِأَنَّهُمْ بُعِثُوا إِلَى شَرْقِهَا وَ غَرْبِهَا وَ جِنِّهَا وَ إِنْسِهَا. 🔸 هر كس دوست دارد صد و بيست و چهار هزار پیامبر با او (مصاحفه کنند و) دست دهند، در شب نيمه‌ی شعبان حسين بن علی علیهماالسلام را زيارت كند؛ چراکه فرشتگان و ارواح انبياء براى زيارت آنحضرت از خداوند اجازه می‌گیرند و خداوند به ايشان اذن می‌دهد. لذا خوشا به حال كسى كه با آنها دست دهد و ايشان نیز با او دست دهند. پنج تن از این انبیاء علیهم السلام، رسولانی هستند که اولوالعزم می‌باشند. آنها عبارتند از: حضرت نوح، حضرت ابراهيم، حضرت موسى، حضرت عيسى و حضرت محمد كه درود خدا بر او و خاندانش و همه‌ی آنها باد. ابوحمزه گوید: عرض کردم: چرا این پیامبران، اولوالعزم ناميده شده‌اند؟ حضرت فرمودند: به جهت آنكه آنان بر شرق و غرب عالم و بر همه‌ی جن و انس مبعوث شده‌اند. 📚 إقبال الأعمال، باب آخر، فصل فيما نذكره من فضل زيارة الحسين علیه السلام ليلة النصف من شعبان. ای دی برای سوالات مقتل و تبادل @m_h_tabemanesh1 لینک مقتل ضامن اشک پاسخ به شبهات و سوالات مقتل امام حسین ع @zameneashk لینک گروه مقتل متضمن البکاء مخصوص پرسش از سوالات مقتل امام حسین ع https://t.me/joinchat/CQ5QIjy-YrCfVxk0vCn8Lg https://eitaa.com/zameneashk آدرس کانال مقتل در ایتا
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
#امام مهدی عج ظهور
با زدن روی ادرس نوای مقتل در کانال نوای مقتل عضو شوید
🍁🌿 در مسیر بهشت: 🔵⚪️ روز بزرگذاشت رضوان‌الله‌علیه... 👈👈 محمد بن علی بن حسین بن موسی بن بابویه قمی مشهور به شیخ صدوق، (۳۰۵ -۳۸۱ق) از علمای شیعه در قرن چهارم هجری قمری که بزرگ‌ترین محدّث و فقیه مکتب حدیثی قم به شمار می‌آید. 🔶 خود شیخ صدوق از ابوجعفر محمد بن علی بن اسود نقل می‌کند که علی‌ بن حسین بن موسی بن بابویه (پدر شیخ صدوق که صدوق اول نیز خوانده می‌شود) پس از مرگ محمد بن عثمان عَمْری(دومین سفیر امام) از او (ابوجعفر) خواسته است که از حسین بن روح نوبختی (سومین سفیر) بخواهد که او از امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف بخواهد که دعا کند تا خدا به او پسری بدهد. ابوجعفر می‌گوید من نیز از حسین بن روح درخواست کردم و او این درخواست را به امام زمان رساند و پس از سه روز به من گفت که امام برای علی بن حسین دعا کرده است و برایش فرزندی مبارک متولد می‌شود که خدای عزوجل به سببش او را سود می‌رساند 🔷برخی از مشهورترین شاگردان وی عبارتند از سید مرتضی، شیخ مفید و تلعکبری. 🔶کتاب من لایحضره الفقیه از کتب اربعه شیعه یکی از آثار اوست. از دیگر آثار مهم و معروف وی می‌توان معانی الاخبار، عیون الاخبار، الخصال، علل الشرائع و صفات الشیعة را نام برد. 🔷مدفن شیخ صدوق در ری است.
چهل خصوصیت ویژه امام حسین ع از مرحوم شوشتری استدراک از خصائص قبلا يادآور شديم که جلد دوم خصائص به دست ما نرسيده و از سرنوشت آن چيزي گزارش نشده است، و لذا درصدد برآمديم که چهل خصيصه از خصائص سالار شهيدان را که مرحوم شوشتري در خصائص موجود متعرض نشده است، در اينجا به عنوان استدراک يادآور شويم. به اين اميد که در آينده بتوانيم تحقيقات وسيعتري انجام داده، در حد توان جاي خالي جلد دوم را پر کنيم. و اينک چهل خصيصه: 1- امام حسين (عليهالسلام) يکي از درهاي بهشت است، چنانکه رسول اکرم (صلي الله عليه و آله) فرمود: (الا و ان الحسين باب من أبواب الجنة، من عانده حرم الله عليه رائحة الجنة»: [حسين دري از درهاي بهشت است، هر کس با او دشمني کند خدا بوي بهشت را بر او حرام ميسازد] [1] . 2- امام حسين (عليهالسلام) از هيچ بانوئي شير نخورده، و تغذيهي او منحصرا توسط رسول اکرم (صلي الله عليه و آله) انجام ميشد، به اين طريق که هر روز رسولخدا ميآمد و زبان مبارکش را در دهان امام حسين (عليهالسلام) قرار ميداد و او ميمکيد و سير ميشد. [2] . 3- سالار شهيدان از سينه تا قدم از همه به رسولخدا شبيهتر بود. [3] . 4- رسولاکرم (صلي الله عليه و آله) زبان امام حسين (عليهالسلام) را در دهان خود قرار ميداد و لعاب دهانش را ميمکيد. [4] . 5- هنگامي که امام حسين (عليهالسلام) در اطاق تاريکي مينشست سفيدي پيشاني و گلويش جلوه ميکرد.[5] . 6- صفيه دختر عبدالمطلب ميگويد: هنگامي که امام حسين متولد شد پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله) فرمود: «عمه پسرم را بياور» عرض کردم: يا رسولالله! هنوز او را پاکيزه نکردهام. فرمود: «يا عمة انت تنظفينه؟! ان الله تبارک و تعالي قد نظفه و طهره.» [عمه جان تو ميخواهي او را پاکيزه کني؟! خداي تبارک و تعالي او را پاک و پاکيزه نموده است.]. [6] . 7- سلمان ميگويد: به خدمت رسول اکرم (صلي الله عليه و آله)رسيدم، ديدم که امام حسين را روي زانويش نشانيده، ميان ديدگانش ميبوسد، بر دهانش بوسه ميزند و ميفرمايد: «انک سيد، ابن سيد، أبوسادة، انک امام، ابن امام، أبو أئمة، انک حجة، ابن حجة، أبوحجج تسعة من صلبک، تاسعهم قائمهم»: [تو سرور، پسر سرور، پدر سروران هستي، تو پيشوا، پسر پيشوا، پدر پيشوايان هستي، تو حجت پسر حجت و پدر نه پيشوا از صلب خود ميباشي، که نهمين آنها قائم آنهاست.][7] . 8- در شب ميلاد حضرت حسين (عليهالسلام) به احترام ايشان آتش جهنم خاموش گرديد. [8] . 9- در امالي شيخ صدوق (ره) است که براي تجليل و احترام امام حسين (عليهالسلام) وقت ولادتش افواج و قبائل فرشتگان به رياست جبرئيل امين از طرف خداي جل وعلا از سماوات علي فوج در فوج نازل شدند.[9] . و در اکمال الدين آمده: وقتيکه آن سرور آزادگان به دنيا چشم گشود خداي تعالي به ملائکه وحي فرمود که شماها صف در صف بايستيد و تسبيح و تحميد و تمجيد و تکبير را براي بزرگداشت اين مولود مسعود که براي محمد (صلي الله عليه و آله)در دار دنيا متولد شده به جا آوريد. و جبريل را امر نمود که با هزار قبيل از ملائکه (و قبيل تعداد يک ميليون را ميگويند) بر اسبهاي ابلق، بر آنها قبهها از در و ياقوت نهاده، با جماعت ديگري از ملائکه که اسم آنها روحانيون ميباشد و در دستهايشان حربهها از نور، همگي بر زمين نازل شوند و پيغمبر را براي ولادت اين مولود تبريک گويند. [10] . 10- چون حضرت زهراي مرضيه (سلام الله عليها) از شهادت جانگداز سالار شهيدان آگاه شد، او را از روي حزن و ملال حمل کرده، از روي حزن و ملال وضع نمود. [11] . 11- روز ولادت امام حسين (عليهالسلام) حضرت فاطمه بسيار گريست، تا رسول اکرم (صلي الله عليه و آله) تشريف فرما شدند و فرمودند: «اي فاطمه! بدان که حسين کشته نميشود جز هنگامي که پيشواي راهنمائي از او متولد شود که امامان بعدي از نسل او هستند» آنگاه امامان را يکي پس از ديگري نام بردند تا حضرت وليعصر (عليهالسلام) و فرمودند: «آن قائم که عيسي بن مريم پشت سرش نماز ميخواند» [12] . 12- جالبتر اينکه سالار شهيدان نيز در شب عاشورا براي اصحاب خود از حضرت بقيةالله (ارواحنا فداه) سخن گفتند و فرمودند: «خداوند توسط قائم (عليهالسلام) انتقام ما را خواهد گرفت.» اصحاب پرسيدند: قائم کيست؟ فرمود: «او هفتمين فرزند پسرم محمد بن علي است او حجة بن الحسن بن علي بن محمد بن علي بن موسي بن جعفر بن محمد بن علي - فرزند من - ميباشد. [13] . 13- امام حسين (عليهالسلام) وارث همهي پيامبران است، چنانکه در زيارت وارث به تفصيل و به صراحت بيان شده است.
14- امام حسين (عليهالسلام) وارث پيراهن قهرمان توحيد حضرت ابراهيم (عليهالسلام) بود، چنانکه مرحوم «بيرجندي» در حوادث روز دهم جمادي الاولي نوشته: «در چنين روزي حضرت زهرا (سلام الله عليها) پيراهن حضرت ابراهيم خليل را به دخترش زينب کبري (سلام الله عليها) عطا کردند و فرمودند: دخترم! هنگامي که برادرت حسين اين پيراهن را از تو مطالبه کند، بدان که فقط يک ساعت مهمان توست، سپس به دست اولاد زنا به سختترين حالي کشته ميشود.» [14] . 15- امام حسين (عليهالسلام) آنقدر هيبت و ابهت داشت که امام حسن مجتبي (عليهالسلام) هيبت او را در سطح هيبت اميرمؤمنان (عليهالسلام) ميانگاشت، و براي او چون اميرمؤمنان حريم نگه ميداشت. [15] 16- هنگامي که امام حسين (عليهالسلام) در ميان پيروزي بر دشمن و لقاءالله مخير گشت، لقاءالله را بر غلبه و پيروزي برگزيد. [16] . 17- خداوند به امام حسين (عليهالسلام) ياراني عنايت فرموده که به هيچيک از امامان و پيامبران چنين اصحابي عنايت نفرموده است، چنانکه خود در خطبهي شب عاشوراء فرمودند: «اما بعد فاني لاأعلم أصحابا اوفي و لا خيرا من أصحابي، و لاأهل بيت أبر و لا أوصل من أهل بيتي»: [من هرگز اصحابي بهتر و باوفاتر از اصحاب خود سراغ ندارم، و هرگز اهل بيتي نيکوکارتر و باايثارتر از اهلبيت خودم نميدانم.] [17] . 18- يکي ديگر از خصائص آنحضرت اين است که حضرت بقيةالله(ارواحنا فداه) هر صبح و شام براي آنحضرت ندبه ميکند، چنانکه در زيارتنامهي صادره از ناحيهي مقدسه آمده است: «فلئن أخرتني الدهور... فلأندبنک صباحا و مساء، و لأبکين لک بدل الدموع دما»: «اگر روزگار مرا به تأخير انداخت، و تقديرات مرا از ياري تو، بازداشت، و من نتوانستم درجنگ با دشمن کينهتوزت شرکت کنم، هر صبح و شام براي تو ندبه سر ميدهم، و به جاي اشک خون گريه ميکنم.» [18] . 19- به هنگام شهادت سالار شهيدان بادهاي سرخ وزيدن گرفت، هوا تيره و تار شد، به طوري که کسي چيزي را نميتوانست ببيند. [19] . 20- بعد از شهادت سالار شهيدان تا هفت روز افق سرخ بود، شبها نيز آسمان از کران تا کران به رنگ خون بود. ابنعساکر اين حادثه را از از 5 طريق نقل کرده است. [20] . 21- شگفتانگيزتر اينکه آثار دگرگوني اجسام از شهادت امام حسين (عليهالسلام) پس از گذشت چهارده قرن هنوز در گوشه و کنار به چشم ميخورد يکي از آنها جاري شدن خون از درخت چنار «زرآباد» است. زر آباد يکي از قصبات قزوين و در نزديکي قلعهي الموت است، که هر سال روز عاشورا هزاران نفر براي مشاهدهي چنار خونبار به آنجا ميروند و روان شدن خون را از درخت چنار به چشم خود ميبينند. آيت الله فقيد سيد موسي زرآبادي در کتاب «کرامات» به تفصيل از جاري شدن خون از درخت چنار در روزهاي عاشوا را گفتگو کرده، از پدرش سيد علي و از جدش سيد مهدي، نقل کرده، که در هيچ سالي اين موضوع تعطيل نشده است. اين کتاب چاپ نشده و خطي آن در کتابخانهي پسرش «سيد جليل زرآبادي» در قزوين موجود است. آيتالله مظفري فشردهي آنرا در کتاب «ايضاح الحجة» آورده است. [21] . مرحوم آيتالله مرعشي نجفي در حاشيهي عروه به هنگام برشمردن خونهاي پاک مينويسد: همچنين است خوني که از درختي موجود در قريهي زرآباد از توابع قزوين خارج ميشود.» نويسندهي سطور سال گذشته با جمعي از دوستان به زرآباد رفته، روان شدن خون را از اين درخت با چشم خود ديده است و از خوانندگان کتاب دعوت ميکند که روز عاشورائي را به زرآباد رفته اين درخت را با چشم خود ببينند. اين درخت در کنار قبر مطهر امامزادهاي مشهور به «علي اصغر بن موسي بن جعفر» (عليهالسلام)قرار دارد و ظاهرا بيش از 700 - 600 سال از عمرش گذشته است. در سال گذشته که اين ناچيز افتخار حضور داشت، درست لحظهي اذان صبح خون جاري شد و بيش از چهار ساعت ادامه داشت. 22- قاتل امام حسين (عليهالسلام) اهل تابوت است، چنانکه رسول اکرم (صلي الله عليه و آله) فرمود: «قاتل حسين بن علي در تابوتي از آتش است، نصف عذاب اهل دنيا بر اوست». [22] . 23- پيامبر اکرم فرمود: «حضرت موسي (عليهالسلام) در حق برادرش از خداوند طلب آمرزش کرد، خطاب شد: اي موسي اگر در مورد اولين و آخرين مرا بخواني ترا اجابت ميکنم، مگر در مورد قاتل حسين بن علي، که خود انتقام او را از قاتلش خواهم گرفت.» [23] . 24- چون يزيد در کنار سر مقدس امام حسين (عليهالسلام) آبجو خورده، شطرنج بازي کرد، امام رضا (عليهالسلام) فرمود: «هر کس شيعهي ما باشد از خوردن آبجو و بازي شطرنج اجتناب کند و هر گاه نگاهش به آبجو و شطرنج بيفتد از امام حسين (عليهالسلام) ياد کند، و بر يزيد وآلزياد لعنت بفرستد.» [24] . 25- حضرت بقيةالله ارواحنا فداه به هنگام ظهور پس از آنکه دو بت قريش را در ميآورد و به دار ميزند، داستان شهادت سالار شهيدان، ذبح اطفال، شهادت ياران، و اسارت خاندانش را براي جهانيان بازگو ميکند.( نوائب الدهور: 129:3. )
26- مطابق روايات فراواني اولين کسي که در رجعت برميگردد سالار شهيدان حضرت اباعبدالله الحسين (عليهالسلام) ميباشد. [26] . 27- در برخي روايات آمده که امام حسين (عليهالسلام) با اصحابش و يزيد بن معاويه با اصحابش برميگردند، آنگاه امام حسين (عليهالسلام) از آنها انتقام ميگيرد و براي هر ضربتي يک ضربت ميزند. [27] . 28- هنگامي که امام حسين (عليهالسلام) رجعت ميکند 75 هزار نفر از شيعيان در محضر آن حضرت رجعت ميکنند. [28] . 29- به هنگام رجعت 12 هزار صديق 7 و 72 تن از شهداي کربلا درمحضر مقدس سالار شهيدان برميگردند [29] . 30- هنگامي که اجل حضرت بقيةالله (ارواحنا فداه) فرارسد، امام حسين (عليهالسلام) غسل، کفن، حنوط و دفن آن حضرت را به عهده ميگيرد [30] زيرا امام معصوم را هرگز نبايد غيرمعصوم تجهيز کند. [31] . 31- بعد از حکومت حقهي حضرت بقيةالله (ارواحنا فداه) سالار شهيدان چهل هزار سال فرمانروائي ميکند. [32] . در احاديث فراواني تصريح شده که فرمانروائي سالار شهيدان در زمان رجعت آنقدر به طول ميانجامد که ابروهايش بر روي ديدگانش ميريزد. [33] . 32- در احاديث فراواني تصريح شده که فرمانروائي سالار شهيدان درزمان رجعت آنقدر به طول ميانجامد که ابروهايش بر روي ديدگانش ميريزد.[34] . 33- امام صادق (عليهالسلام) ميفرمايد: «آنگاه حضرت بقيةالله انگشتري را به امام حسين (عليهالسلام) تقديم ميکند.» [35] . احتمالا منظور از اين انگشتري، انگشتري حضرت سليمان باشد که از مواريث امامان است و طبق روايات فراواني در نزد حضرت وليعصر (عليهالسلام) است و به هنگام ظهور در محضر آن حضرت خواهد بود. [36] . 34- امام صادق (عليهالسلام) ميفرمايد: «کسي که پيش از رستاخيز حساب و کتاب مردم را بررسي کند امام حسين (عليهالسلام)است، و اما در روز رستاخيز پس گروهي را به سوي بهشت و گروهي ديگر را به سوي دوزخ روانه ميکند.» [37] . 35- در روايات فراواني داريم که خداوند استجابت دعا را در تحت قبهي امام حسين و شفا را در تربت امام حسين (عليهالسلام) قرار داده است. [38] . 36- هنگامي که حضرت موسي بن جعفر (عليهالسلام) براي شرکت در تشييع جنازهي «شطيطه» به نيشابور تشريف فرما شدند، از تربت امام حسين (عليهالسلام) بر پيکر او پاشيدند. [39] . 37- علي بن اسباط که در عهد امام رضا و امام جواد (عليهماالسلام) ميزيست و نجاشي مقدم رجاليون، او را توثيق نموده و در حقش فرموده: «از موثقترين مردم و از راستگوترين آنان است» [40] . در کتاب «نوادر» از گروهي از اصحاب اماميه نقل ميکند: «چون خبر شهادت جانگداز حضرت اباعبدالله الحسين (عليهالسلام) در اقطار و اکناف جهان منتشر شد، زنان عقيم از چهارگوشهي جهان به سوي مرقد مطهر آن حضرت سرازير شدند و تعداد آنها به يکصد هزار نفر رسيد که همهي آنها از برکات قبر شريف آن حضرت بچه به دنيا آوردند.» [41] . حاج ميرزا مهدي حائري تأکيد ميکند که اين واقعه در سال شهادت امام حسين (عليهالسلام) روي داده است.[42] . 38- روزي سالار شهيدان به محضر جد بزرگوارشان شرفياب شدند، رسول اکرم (صلي الله عليه و آله) او را بر زانوي مبارک خود نشانيد و فرمود: «ان لقتل الحسين حرارة في قلوب المؤمنين لا تبرد أبدا»: [براي شهادت حسين حرارتي در دلهاي مؤمنان هست که اين حرارت هرگز به سردي نميگرايد] [43] و ماامروز پس از گذشت چهارده قرن اين حرارت را در دلهاي خود احسا ميکنيم -الحمد لله علي اول النعم -. 39- زيارت امام حسين (عليهالسلام) در روز اربعين يکي از پنج نشانهي ايمان معرفي شده است. [44] . 40- در تمام ايام و ليالي متبرکه که در طول سال زيارت حضرت سيدالشهداء وارد شده، و زيارتنامهي مخصوصي براي هر يک از آنها مأثور است، که از آن جمله است: شبهاي قدر، شبهاي جمعه، شبهاي اول و نيمهي رجب، شب نيمهي شعبان، شبهاي اول، نيمه و آخر رمضان، شب عرفه و روز عرفه و عيد فطر و عيد قربان. علامهي مجلسي ميافزايد: و در همهي ايام متبرکه و اوقات شريفه، مخصوصا در اوقاتي که به جهتي به آن حضرت اختصاص يافته و فضل و کرامتش در آن ايام ظاهر شده، مانند: روز مباهله (روز بيست و چهارم ذيحجه) و روز نزول سورهي هل اتي (روز بيست و پنجم ذيحجه) و روز ميلاد آنحضرت (روز سوم شعبان) و روز هلاکت يزيد (روز 14 ربيعالأول) [45] . در اين ميان روز عرفه امتياز خاصي دارد و در روايت آمده است: «خداوند روز عرفه نخست به زوار امام حسين عنايت ميکند، حاجتهايشان را برميآورد، گناهانشان را ميآمرزد، سپس به اهل عرفات عنايت ميفرمايد.» [46] . و بيش از همهي اينها به زيارت عاشورا تأکيد شده، و امر شده که همه روزه از دور و نزديک با آن، عرض ارادت به پيشگاه - سالار شهيدان انجام شود. مداومت بر زيارت عاشورا آثار شگفتانگيزي دارد که کتابهاي مستقلي در اين رابطه تأليف شده است.
حضرت بقيةالله (ارواحنا فداه) نيز براي برخي از سعادتمنداني که به محضر مقدسشان تشرف يافتهاند بر مداومت آن تأکيد فرمودهاند.[47] . در پايان بر خود وظيفه ميدانم به عنوان يکي از غلامان ناچيز آستان حسيني، از مؤسس محترم «مؤسسهي علوم آل محمد» و «دارالکتاب قم»، هيئت محققان و همهي دست اندرکاران اين دو مؤسسه تشکر نموده، مزيد توفيقاتشان را براي خدمت به مکتب اهلبيت عصمت و طهارت، از خداوند متعال مسئلت نمايم. بار خدايا! بر سالار شهيدان و ديگر شهيدان دشت کربلا منت بگذار، از بقيهي دوران غيبت حضرت بقيةالله (ارواحنا فداه) صرفنظر بفرما، و در ظهور آن منتقم خون شهيدان و منتقم حقوق پايمال شدهي همهي مظلومان در راستاي تاريخ تعجيل بنما، و ما را تفضلا شايستهي زندگي در دوران ظهور موفور السرور حضرتش قرار بده. نام مؤلف، مترجم، ناشر، محققان و خوانندگان محترم اين کتاب را در ليست بهترين ياران آن حضرت در دولت کريمهاش ثبت بفرما (آمين). اشگ روان برامیر کاروان[ صفحه 68] [ صفحه 59] حوزهي علميهي قم سوم شعبان 1413 ه. علياکبر مهديپور [ صفحه 69] [1] مقتل خوارزمي: 145:1. [2] اصول کافي: 465:1. [3] ارشاد مفيد: 198. [4] تاريخ ابن عساکر: 127. [5] عوالم: 30:17. [6] امالي شيخ صدوق: 117. [7] مقتل خوارزمي: 147:1. [8] عوالم: 14:17. [9] بحارالانوار ج 43 ص 248. [10] بحارالأنوار ج 43 ص 248. [11] علل الشرايع: 206:1. [12] کمال الدين: 284:1. [13] يوسف زهرا: 67. [14] وقايع الشهور و الأيام: 95. [15] سفينة البحار: 258:1. [16] اصول کافي: 465:1. [17] ارشاد مفيد: 231. [18] بحارالأنوار: 320:101. [19] مقتل خوارزمي: 37:2. [20] ابنعساکر: 243. [21] ايضاح الحجه: 209:2. [22] عيون الأخبار: 46:2. [23] مسند الامام الرضا: 151:2. [24] من لايحضره الفقيه: 176:4. [26] الايقاظ من الهجعة: 369 و 389. [27] تفسير عياشي: 282:2. [28] تفسير بصائر: 149:50. [29] نوائب الدهور: 143:3. [30] المحجة: 121. [31] روضهي کافي: 175 ح 250. [32] تفسير برهان: 408:2. [33] بحار: 46:53. [34] بحار: 46:53. [35] الايقاظ: 368. [36] غيبت نعماني: 238. [37] بحار: 43:53. [38] مستدرک وسائل: 445:10. [39] الثاقف في المناقب: 445. [40] رجالي نجاشي: 252. [41] نوادر علي بن اسباط - در ضمن الاصول الستة عشر -: 123. [42] معالي السبطين: 178:2. [43] مستدرک وسائل: 318:10. [44] تهذيب الاحکام: 52:6. [45] بحار: 101:101. [46] ثواب الاعمال: 90. [47] نجم ثاقب: 343. 1 . لینک مقتل ضامن اشک در گپ https://gap.im/VehP0HAVmZPUTLirucX7iqeKjNKgvmGewqvPOysujwW 2 . لینک مقتل ضامن اشک در ایتا https://eitaa.com/zameneashk 3 . لینک مقتل ضامن اشک درسروش http://sapp.ir/zameneashk 4. لینک مقتل ضامن اشک در تلگرام @zameneashk
محمد هادی میهن دوست: با سلام و درود. سند بالا رفتن قنداقه امام زمان و نگراني مادر ايشان از گم شدن قنداقه کجاست؟ همچنين بالا رفتن قنداقه امام حسين ع و نگراني مادر ايشان و جواب پيامبر که آسمانيان دلتنگ حسين ع شدند. براي زيارت برده اند ... اين مورد رو پيدا کردم در مهدي موعود ترجمه بحار الانوار. اصل به آسمان رفتن در روايات زيادي هست منتها با تفاوتهايي. مثل اين که در اکثر روايات حکيمه خاتون ناظر ماجراست و نگران ميشود نه مادر امام زمان. البته در يک روايت نگراني به مادر امام زمان نسبت داده شده است و دوم اين که بالا بردن براي زيارت فرشتگان مطرح نشده است بلکه امام عسکري حضرت را براي محافظت و مراقبت به مرغي سفيد ميسپرد که وقتي سوال ميشود امام مي فرمايد روح الامين بود ... در اين مورد هنوز سندي نيافتم. عزيزان کمک کنند
وقایع خاص ولادت بردن قنداقه حضرت مهدی عج به آسمان توسط روح الامین (جبرئیل) 14 - ك، إكمال الدين ابْنُ إِدْرِيسَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِيلَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِبْرَاهِيمَ الْكُوفِيِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الْمُطَهَّرِيِّ قَالَ قَصَدْتُ حَكِيمَةَ بِنْتَ مُحَمَّدٍ ع بَعْدَ مُضِيِّ أَبِي مُحَمَّدٍ ع أَسْأَلُهَا عَنِ الْحُجَّةِ وَ مَا قَدِ اخْتَلَفَ فِيهِ النَّاسُ مِنَ الْحَيْرَةِ الَّتِي فِيهَا فَقَالَتْ لِي اجْلِسْ فَجَلَسْتُ ثُمَّ قَالَتْ لِي يَا مُحَمَّدُ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى لَا يُخْلِي الْأَرْضَ مِنْ حُجَّةٍ نَاطِقَةٍ أَوْ صَامِتَةٍ وَ لَمْ يَجْعَلْهَا فِي أَخَوَيْنِ بَعْدَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ تَفْضِيلًا لِلْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ ع وَ تَمْيِيزاً لَهُمَا أَنْ يَكُونَ فِي الْأَرْضِ عَدِيلُهُمَا إِلَّا أَنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى خَصَّ وُلْدَ الْحُسَيْنِ بِالْفَضْلِ عَلَى وُلْدِ الْحَسَنِ كَمَا خَصَّ وُلْدَ هَارُونَ عَلَى وُلْدِ مُوسَى وَ إِنْ كَانَ مُوسَى حُجَّةً عَلَى هَارُونَ وَ الْفَضْلُ لِوُلْدِهِ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ وَ لَا بُدَّ لِلْأُمَّةِ مِنْ حَيْرَةٍ يَرْتَابُ فِيهَا الْمُبْطِلُونَ وَ يَخْلُصُ فِيهَا الْمُحِقُّونَ لِئَلَّا يَكُونَ لِلنَّاسِ عَلَى اللَّهِ حُجَّةٌ بَعْدَ الرُّسُلِ وَ إِنَّ الْحَيْرَةَ لَا بُدَّ وَاقِعَةٌ بَعْدَ مُضِيِّ أَبِي مُحَمَّدٍ الْحَسَنِ ع فَقُلْتُ يَا مَوْلَاتِي هَلْ كَانَ لِلْحَسَنِ ع وَلَدٌ فَتَبَسَّمَتْ ثُمَّ قَالَتْ إِذَا لَمْ يَكُنْ لِلْحَسَنِ ع عَقِبٌ فَمَنِ الْحُجَّةُ مِنْ بَعْدِهِ وَ قَدْ أَخْبَرْتُكَ أَنَّ الْإِمَامَةَ لَا تَكُونُ لِأَخَوَيْنِ بَعْدَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ ع فَقُلْتُ يَا سَيِّدَتِي حَدِّثِينِي بِوِلَادَةِ مَوْلَايَ وَ غَيْبَتِهِ ع قال [قَالَتْ نَعَمْ كَانَتْ لِي جَارِيَةٌ يُقَالُ لَهَا نَرْجِسُ فَزَارَنِي ابْنُ أَخِي ع وَ أَقْبَلَ يُحِدُّ النَّظَرَ إِلَيْهَا فَقُلْتُ لَهُ يَا سَيِّدِي لَعَلَّكَ هَوِيتَهَا فَأُرْسِلُهَا إِلَيْكَ فَقَالَ لَا يَا عَمَّةِ لَكِنِّي أَتَعَجَّبُ مِنْهَا فَقُلْتُ وَ مَا أَعْجَبَكَ فَقَالَ ع سَيَخْرُجُ مِنْهَا وَلَدٌ كَرِيمٌ عَلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ الَّذِي يَمْلَأُ اللَّهُ بِهِ الْأَرْضَ عَدْلًا وَ قِسْطاً كَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً فَقُلْتُ فَأُرْسِلُهَا إِلَيْكَ يَا سَيِّدِي فَقَالَ اسْتَأْذِنِي فِي ذَلِكَ أَبِي قَالَتْ فَلَبِسْتُ ثِيَابِي وَ أَتَيْتُ مَنْزِلَ أَبِي الْحَسَنِ فَسَلَّمْتُ وَ جَلَسْتُ فَبَدَأَنِي ع وَ قَالَ يَا حَكِيمَةُ ابْعَثِي بِنَرْجِسَ إِلَى ابْنِي أَبِي مُحَمَّدٍ قَالَتْ فَقُلْتُ يَا سَيِّدِي عَلَى هَذَا قَصَدْتُكَ أَنْ أَسْتَأْذِنَكَ فِي ذَلِكَ فَقَالَ يَا مُبَارَكَةُ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى أَحَبَّ أَنْ يُشْرِكَكِ فِي الْأَجْرِ وَ يَجْعَلَ لَكِ فِي الْخَيْرِ نَصِيباً قَالَتْ حَكِيمَةُ فَلَمْ أَلْبَثْ أَنْ رَجَعْتُ إِلَى مَنْزِلِي وَ زَيَّنْتُهَا وَ وَهَبْتُهَا لِأَبِي مُحَمَّدٍ وَ جَمَعْتُ بَيْنَهُ وَ بَيْنَهَا فِي مَنْزِلِي فَأَقَامَ عِنْدِي أَيَّاماً ثُمَّ مَضَى إِلَى وَالِدِهِ وَ وَجَّهْتُ بِهَا مَعَهُ قَالَتْ حَكِيمَةُ فَمَضَى أَبُو الْحَسَنِ ع وَ جَلَسَ أَبُو مُحَمَّدٍ ع مَكَانَ وَالِدِهِ وَ كُنْتُ أَزُورُهُ كَمَا كُنْتُ أَزُورُ وَالِدَهُ فَجَاءَتْنِي نَرْجِسُ يَوْماً تَخْلَعُ خُفِّي وَ قَالَتْ يَا مَوْلَاتِي نَاوِلْنِي خُفَّكِ فَقُلْتُ بَلْ أَنْتِ سَيِّدَتِي وَ مَوْلَاتِي وَ اللَّهِ لَا دَفَعْتُ إِلَيْكِ خُفِّي لِتَخْلَعِيهِ وَ لَا خَدَمْتِينِي بَلْ أَخْدُمُكِ عَلَى بَصَرِي فَسَمِعَ أَبُو مُحَمَّدٍ ع ذَلِكَ فَقَالَ جَزَاكِ اللَّهُ خَيْراً يَا عَمَّةِ فَجَلَسْتُ عِنْدَهُ إِلَى وَقْتِ غُرُوبِ الشَّمْسِ فَصِحْتُ بِالْجَارِيَةِ وَ قُلْتُ نَاوِلِينِي ثِيَابِي لِأَنْصَرِفَ فَقَالَ ع يَا عَمَّتَاهْ بِيتِيَ اللَّيْلَةَ عِنْدَنَا فَإِنَّهُ سَيُولَدُ اللَّيْلَةَ الْمَوْلُودُ الْكَرِيمُ عَلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ الَّذِي يُحْيِي اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا قُلْتُ مِمَّنْ يَا سَيِّدِي وَ لَسْتُ أَرَى بِنَرْجِسَ شَيْئاً مِنْ أَثَرِ الْحَمْلِ فَقَالَ مِنْ نَرْجِسَ لَا مِنْ غَيْرِهَا قَالَتْ فَوَثَبْتُ إِلَى نَرْجِسَ فَقَلَبْتُهَا ظَهْراً لِبَطْنٍ فَلَمْ أَرَ بِهَا أَثَراً مِنْ حَبَلٍ فَعُدْتُ إِلَيْهِ فَأَخْبَرْتُهُ بِمَا فَعَلْتُ فَتَبَسَّمَ ثُمَّ قَالَ لِي إِذَا كَانَ وَقْتُ الْفَجْرِ يَظْهَرُ لَكِ بِهَا الْحَبَلُ لِأَنَّ مَثَلَهَا مَثَلُ أُمِّ مُوسَى لَمْ يَظْهَرْ بِهَا الْحَبَلُ وَ لَمْ يَعْلَمْ بِهَا أَحَدٌ إِلَى وَقْتِ وِلَادَتِهَا لِأَنَّ فِرْعَوْنَ كَانَ يَشُقُّ بُطُونَ
الْحَبَالَى فِي طَلَبِ مُوسَى وَ هَذَا نَظِيرُ مُوسَى ع قَالَتْ حَكِيمَةُ فَلَمْ أَزَلْ أَرْقُبُهَا إِلَى وَقْتِ طُلُوعِ الْفَجْرِ وَ هِيَ نَائِمَةٌ بَيْنَ يَدَيَّ لَا تَقْلِبُ جَنْباً إِلَى جَنْبٍ حَتَّى إِذَا كَانَ فِي آخِرِ اللَّيْلِ وَقْتَ طُلُوعِ الْفَجْرِ وَثَبَتْ فَزِعَةً فَضَمَمْتُهَا إِلَى صَدْرِي وَ سَمَّيْتُ عَلَيْهَا فَصَاحَ أَبُو مُحَمَّدٍ ع وَ قَالَ اقْرَئِي عَلَيْهَا إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ فَأَقْبَلْتُ أَقْرَأُ عَلَيْهَا وَ قُلْتُ لَهَا مَا حَالُكِ قَالَتْ ظَهَرَ الْأَمْرُ الَّذِي أَخْبَرَكِ بِهِ مَوْلَايَ فَأَقْبَلْتُ أَقْرَأُ عَلَيْهَا كَمَا أَمَرَنِي فَأَجَابَنِي الْجَنِينُ مِنْ بَطْنِهَا يَقْرَأُ كَمَا أَقْرَأُ وَ سَلَّمَ عَلَيَّ قَالَتْ حَكِيمَةُ فَفَزِعْتُ لِمَا سَمِعْتُ فَصَاحَ بِي أَبُو مُحَمَّدٍ ع لَا تَعْجَبِي مِنْ أَمْرِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى يُنْطِقُنَا بِالْحِكْمَةِ صِغَاراً وَ يَجْعَلُنَا حُجَّةً فِي أَرْضِهِ كِبَاراً فَلَمْ يَسْتَتِمَّ الْكَلَامَ حَتَّى غِيبَتْ عَنِّي نَرْجِسُ فَلَمْ أَرَهَا كَأَنَّهُ ضُرِبَ بَيْنِي وَ بَيْنَهَا حِجَابٌ فَعَدَوْتُ نَحْوَ أَبِي مُحَمَّدٍ ع وَ أَنَا صَارِخَةٌ فَقَالَ لِي ارْجِعِي يَا عَمَّةِ فَإِنَّكِ سَتَجِدِيهَا فِي مَكَانِهَا قَالَتْ فَرَجَعْتُ فَلَمْ أَلْبَثْ أَنْ كُشِفَ الْحِجَابُ بَيْنِي وَ بَيْنَهَا وَ إِذَا أَنَا بِهَا وَ عَلَيْهَا مِنْ أَثَرِ النُّورِ مَا غَشِيَ بَصَرِي وَ إِذَا أَنَا بِالصَّبِيِّ ع سَاجِداً عَلَى وَجْهِهِ جَاثِياً عَلَى رُكْبَتَيْهِ رَافِعاً سَبَّابَتَيْهِ نَحْوَ السَّمَاءِ وَ هُوَ يَقُولُ أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَا شَرِيكَ لَهُ وَ أَنَّ جَدِّي رَسُولُ اللَّهِ ص وَ أَنَّ أَبِي أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ثُمَّ عَدَّ إِمَاماً إِمَاماً إِلَى أَنْ بَلَغَ إِلَى نَفْسِهِ فَقَالَ ع اللَّهُمَّ أَنْجِزْ لِي وَعْدِي وَ أَتْمِمْ لِي أَمْرِي وَ ثَبِّتْ وَطْأَتِي وَ امْلَأِ الْأَرْضَ بِي عَدْلًا وَ قِسْطاً فَصَاحَ أَبُو مُحَمَّدٍ الْحَسَنُ ع فَقَالَ يَا عَمَّةِ تَنَاوَلِيهِ فَهَاتِيهِ فَتَنَاوَلْتُهُ وَ أَتَيْتُ بِهِ نَحْوَهُ فَلَمَّا مَثُلْتُ بَيْنَ يَدَيْ أَبِيهِ وَ هُوَ عَلَى يَدَيَّ سَلَّمَ عَلَى أَبِيهِ فَتَنَاوَلَهُ الْحَسَنُ ع وَ الطَّيْرُ تُرَفْرِفُ عَلَى رَأْسِهِ فَصَاحَ بِطَيْرٍ مِنْهَا فَقَالَ لَهُ احْمِلْهُ وَ احْفَظْهُ وَ رُدَّهُ إِلَيْنَا فِي كُلِّ أَرْبَعِينَ يَوْماً فَتَنَاوَلَهُ الطَّائِرُ وَ طَارَ بِهِ فِي جَوِّ السَّمَاءِ وَ أَتْبَعَهُ سَائِرُ الطَّيْرِ فَسَمِعْتُ أَبَا مُحَمَّدٍ يَقُولُ أَسْتَوْدِعُكَ الَّذِي اسْتَوْدَعَتْهُ أُمُّ مُوسَى فَبَكَتْ نَرْجِسُ فَقَالَ لَهَا اسْكُتِي فَإِنَّ الرَّضَاعَ مُحَرَّمٌ عَلَيْهِ إِلَّا مِنْ ثَدْيِكِ وَ سَيُعَادُ إِلَيْكِ كَمَا رُدَّ مُوسَى إِلَى أُمِّهِ وَ ذَلِكِ قَوْلُهُ عَزَّ وَ جَلَّ فَرَدَدْناهُ إِلى أُمِّهِ كَيْ تَقَرَّ عَيْنُها وَ لا تَحْزَنَ قَالَتْ حَكِيمَةُ فَقُلْتُ مَا هَذَا الطَّائِرُ قَالَ هَذَا رُوحُ الْقُدُسِ الْمُوَكَّلُ بِالْأَئِمَّةِ ع يُوَفِّقُهُمْ وَ يُسَدِّدُهُمْ وَ يُرَبِّيهِمْ بِالْعِلْمِ قَالَتْ حَكِيمَةُ فَلَمَّا أَنْ كَانَ بَعْدَ أَرْبَعِينَ يَوْماً رُدَّ الْغُلَامُ وَ وَجَّهَ إِلَيَّ ابْنُ أَخِي ع فَدَعَانِي فَدَخَلْتُ عَلَيْهِ فَإِذَا أَنَا بِصَبِيٍّ مُتَحَرِّكٌ يَمْشِي بَيْنَ يَدَيْهِ فَقُلْتُ سَيِّدِي هَذَا ابْنُ سَنَتَيْنِ فَتَبَسَّمَ ع ثُمَّ قَالَ إِنَّ أَوْلَادَ الْأَنْبِيَاءِ وَ الْأَوْصِيَاءِ إِذَا كَانُوا أَئِمَّةً يَنْشَئُونَ بِخِلَافِ مَا يَنْشَأُ غَيْرُهُمْ وَ إِنَّ الصَّبِيَّ مِنَّا إِذَا أَتَى عَلَيْهِ شَهْرٌ كَانَ كَمَنْ يَأْتِي عَلَيْهِ سَنَةٌ وَ إِنَّ الصَّبِيَّ مِنَّا لَيَتَكَلَّمُ فِي بَطْنِ أُمِّهِ وَ يَقْرَأُ الْقُرْآنَ وَ يَعْبُدُ رَبَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ وَ عِنْدَ الرَّضَاعِ تُطِيعُهُ الْمَلَائِكَةُ وَ تَنْزِلُ عَلَيْهِ كُلَّ صَبَاحٍ وَ مَسَاءٍ قَالَتْ حَكِيمَةُ فَلَمْ أَزَلْ أَرَى ذَلِكَ الصَّبِيَّ كُلَّ أَرْبَعِينَ يَوْماً إِلَى أَنْ رَأَيْتُهُ رَجُلًا قَبْلَ مُضِيِّ أَبِي مُحَمَّدٍ ع بِأَيَّامٍ قَلَائِلَ فَلَمْ أَعْرِفْهُ فَقُلْتُ لِأَبِي مُحَمَّدٍ ع مَنْ هَذَا الَّذِي تَأْمُرُنِي أَنْ أَجْلِسَ بَيْنَ يَدَيْهِ فَقَالَ ابْنُ نَرْجِسَ وَ هُوَ خَلِيفَتِي مِنْ بَعْدِي وَ عَنْ قَلِيلٍ تَفْقِدُونِّي فَاسْمَعِي لَهُ وَ أَطِيعِي قَالَتْ حَكِيمَةُ فَمَضَى أَبُو مُحَمَّدٍ ع بِأَيَّامٍ قَلَائِلَ وَ افْتَرَقَ النَّاسُ كَمَا تَرَى وَ وَ اللَّهِ إِنِّي لَأَرَاهُ صَبَاحاً وَ مَسَاءً وَ إِنَّهُ لَيُنْبِئُنِي عَمَّا تَسْأَلُونِّي عَنْهُ فَأُخْبِرُكُمْ وَ وَ اللَّهِ إِنِّي
لَأُرِيدُ أَنْ أَسْأَلَهُ عَنِ الشَّيْءِ فَيَبْدَأُنِي بِهِ وَ إِنَّهُ لَيَرُدُّ عَلَيَّ الْأَمْرَ فَيَخْرُجُ إِلَيَّ مِنْهُ جَوَابُهُ مِنْ سَاعَتِهِ مِنْ غَيْرِ مَسْأَلَتِي وَ قَدْ أَخْبَرَنِي الْبَارِحَةَ بِمَجِيئِكَ إِلَيَّ وَ أَمَرَنِي أَنْ أُخْبِرَكَ بِالْحَقِّ قَالَ مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ فَوَ اللَّهِ لَقَدْ أَخْبَرَتْنِي حَكِيمَةُ بِأَشْيَاءَ لَمْ يَطَّلِعْ عَلَيْهَا أَحَدٌ إِلَّا اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فَعَلِمْتُ أَنَّ ذَلِكَ صِدْقٌ وَ عَدْلٌ مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ أَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ قَدْ أَطْلَعَهُ عَلَى مَا لَمْ يُطْلِعْ عَلَيْهِ أَحَداً مِنْ خَلْقِهِ بيان قوله ع و ثبت وطأتي الوطء الدوس بالقدم سمي به الغزو و القتل لأن من يطأ على الشيء برجله فقد استقصى في هلاكه و إهانته ذكره الجزري أي أحكم و ثبت ما وعدتني من جهاد المخالفين و استيصالهم بحار الانوار، ج51، ص: 15 بحار الانوار، ج51، ص: 12 ضامن اشک در ایتا https://eitaa.com/zameneashk
ترجمه روایت در كمال الدين است كه محمد بن عبد اللَّه مطهرى گفت: بعد از رحلت امام حسن عسكرى عليه السّلام بخدمت حكيمه خاتون رسيدم تا در باره امام زمان كه مردم اختلاف نظر داشتند، سؤال كنم، چون بخدمتش رسيدم فرمود: اى محمد! خداوند زمين را از وجود حجت گويا يا ساكت خالى نميگذارد، و اى منصب بزرگ را بعد از امام حسن و امام حسين عليهما السّلام بدو برادر نداد. اين بخاطر فضيلت و امتياز آنان است كه در روى زمين نظير ندارند. با اين وصف خداوند اين منصب بزرگ را فقط اختصاص بفرزندان امام حسين عليه السّلام داده است. چنان كه فرزند هارون را بجاى اولاد حضرت موسى بمقام نبوت برگزيد، هر چند موسى بر هارون حجت بود. مع هذا اين فضيلت تا روز قيامت براى فرزندان هارون ماند. در اين امت هم ناچار بايد امتحانى پيش آيد تا بدان وسيله پيروان باطل و طالبان حق تميز داده شوند و در سراى ديگر مردم را از خدا باز خواستى نباشد و لازم بود كه اين امتحان بعد از رحلت امام حسن عسكرى عليه السّلام واقع گردد. گفتم: اى بانوى من امام حسن عسكرى عليه السّلام فرزندى دارد؟ تبسمى فرمود و گفت: اگر امام حسن عسكرى عليه السّلام فرزندى ندارد پس بعد از او حجت خدا كيست؟! مگر نگفتم بعد از امام حسن و امام حسين امامت براى دو برادر نمى- تواند باشد؟ [1] __________________________________________________ [1] معلوم مىشود در آن موقع جعفر كذاب برادر امام حسن عسكرى (ع) ادعاى جانشينى آن حضرت داشته است. گفتم: اى بانوى من! چگونگى ولادت با سعادت و غيبت آن حضرت را براى من شرح دهيد! فرمود: كنيزى داشتم كه نامش نرجس بود. روزى پسر برادرم امام حسن عسكرى عليه السّلام بديدن من آمد، و سخت بوى نظر دوخت. گفتم: اگر مايل هستيد او را نزد شما روانه ميكنم؟. فرمود: نه عمه جان! ولى من از وى در شگفتم. گفتم از چه چيز تعجب ميكنيد؟ فرمود: عنقريب فرزند بزرگوارى از وى بوجود مىآيد كه خداوند زمين را بوسيله او پر از عدل و داد ميكند، از آن پس كه پر از ظلم و ستم شده باشد. گفتم: من او را نزد شما ميفرستم. فرمود: در اين خصوص از پدرم اجازه بگير؟! من هم لباس پوشيدم و بمنزل امام على النقى عليه السّلام رفتم و سلام كرده نشستم. حضرت ابتداء بسخن كرد و فرمود: حكيمه! نرجس را نزد فرزندم بفرست. عرض كردم آقا من براى همين مطلب نزد شما آمدهام. فرمود: خدا ميخواهد تو را در ثواب آن شريك گرداند و از اين خير بهرهور كند. بىدرنگ بخانه برگشتم و نرجس را زينت كرده و در خانه خودم وسيله زفاف آنها را فراهم نمودم. سپس حضرت چند روز بعد باتفاق نرجس نزد پدر بزرگوارش رفت. بعد از رحلت امام على النقى عليه السّلام آن حضرت بجاى پدر نشست. من هم مانند سابق كه بديدن امام على النقى نائل ميگشتم بملاقات او نيز ميرفتم. يك روز كه بخانه آن حضرت رفته بودم نرجس آمد كفش از پايم درآورد و گفت: اى بانوى من! بگذار كفش شما را بردارم! گفتم بانو و سرور من تو هستى، بخدا قسم نميگذارم و خدمت تو را رضايت نميدهم. من خدمت تو را بر روى چشم مىپذيرم. چون امام گفتگوى ما را شنيد فرمود: عمه! خدا پاداش نيك بتو مرحمت فرمايد. من تا غروب آفتاب خدمت امام عليه السّلام بودم و با نرجس صحبت ميداشتم. آنگاه برخاستم كه لباس پوشيده بروم. امام فرمود: عمه! امشب را نزد ما بسر ببر كه در اين شب مولود مباركى متولد مىشود كه زمين مرده را زنده ميگرداند. گفتم: اين مولود مبارك از چه زنى خواهد بود؟ من كه چيزى در نرجس نمىبينم؟ فرمود با اين وصف فقط از نرجس خواهد بود! سپس من نزديك نرجس رفتم و او را نگريستم اثرى از حمل در وى نديدم! لذا رفتم موضوع را بامام هم اطلاع دادم. حضرت تبسمى نمود و فرمود: عمه موقع طلوع فجر اثر حملش آشكار مىشود لِأَنَّ مَثَلَها مَثَلُ امّ مُوسى لَمْ يَظْهَرْ بِها الْحُبْلُ وَ لَمْ يَعْلَمْ بِها احَدٌ الى وَقْتِ وِلادتِها يعنى او مانند مادر موسى است كه اثر آبستنى در وى مشهود نبود و تا موقع تولد موسى هيچ كس اطلاع نداشت. زيرا فرعون براى دست يافتن بموسى شكم زنان باردار را ميشكافت اين هم مانند موسى است (كه دشمنان در صدد كشتن او هستند) حكيمه مىگويد: تا هنگام طلوع فجر پيوسته مراقب نرجس بودم. او جنب من خوابيده و گاهى پهلو- به پهلو ميگشت. نزديك طلوع فجر ناگهان برخاستم و بسوى او شتافتم و او را بسينه چسبانيدم و نام خدا را بر او خواندم. امام با صداى بلند فرمود: عمه! سوره انا انزلناه بر او قرائت كن. از وى پرسيدم حالت چطور است؟ گفت: آنچه آقا فرمود ظاهر گرديد.
چون بقرائت سوره انا انزلناه پرداختم آن جنين نيز در شكم مادر با من ميخواند بعد بمن سلام كرد. چون صداى او را شنيدم وحشت كردم! امام حسن عسكرى عليه السّلام صدا زد: عمه! از كار خداوند تعجب مكن! كه ذات حق ما را از كوچكى با حكمت گويا و در روى زمين حجت خود ميگرداند. هنوز سخن امام تمام نشده بود كه نرجس از نظرم ناپديد گشت مثل اينكه ميان من و او پردهاى آويختند. از اين رو فريادكنان بسوى امام شتافتم. حضرت فرمود: عمه! بر گرد كه او را در جاى خود خواهى ديد. چون مراجعت كردم چيزى نگذشت كه پرده برداشته شد و ديدم نورى از وى ميدرخشد كه ديدگانم را خيره ميكند. سپس ديدم طفلى سجده ميكند، بعد روى زانو نشست و در حالى كه انگشتان بسوى آسمان داشت گفت: اشْهَدُ انْ لا الهَ الَّا اللَّه وَ انَّ جَدّى رَسُولُ اللَّه و انّ ابى اميرُ الْمُؤْمِنينَ آنگاه تمام امامان را نام برد تا بخودش رسيد و سپس گفت: اللَّهُمَّ انْجِزْ لى وَعْدى وَ اتْمِمْ لى امْرى وَ ثَبّتْ وَطْأَتى وَ امْلَاء الارْضَ بى قِسْطاً وَ عَدْلًا خداوندا! آنچه بمن وعده فرمودهاى مرحمت كن و سرنوشتم را بانجام رسان! قدمهايم را ثابت بدار و بوسيله من زمين را پر از عدل و داد كن!!. در اين وقت امام حسن عسكرى عليه السّلام با صداى بلند فرمود: عمه! او را بگير و نزد من بياور. چون او را در بغل گرفته نزد پدر بزرگوارش بردم، بپدر سلام كرد. حضرت هم او را در برگرفت ناگهان ديدم مرغانى چند دور سر او در پروازند. امام عليه السّلام يكى از آن مرغان را صدا زد و فرمود: اين طفل را ببر نگهدارى كن و در هر چهل روز بما برگردان! مرغ او را برداشت و پرواز نمود و ساير مرغان نيز بدنبال او به پرواز در آمدند، و ميشنيدم كه امام حسن عسكرى عليه السّلام ميفرمود: تو را بخدائى ميسپارم كه مادر موسى فرزند خود را باو سپرد. نرجس خاتون بگريست، امام فرمود: آرام باش كه جز از پستان تو شير نمىمكد. عنقريب او را نزد تو مىآورند همان طور كه موسى را بمادرش برگردانيدند. خدا در قرآن ميفرمايد: فَرَدَدْناهُ إِلى أُمِّهِ كَيْ تَقَرَّ عَيْنُها وَ لا تَحْزَنَ «1» يعنى: او را بسوى مادرش بازگردانديم تا ديدهاش روشن شود و محزون نگردد. حكيمه ميگويد: از امام پرسيدم آن مرغ چه بود؟ فرمود: روح القدس بود كه مراقب ائمه است و بامر خداوند آنها را در كارها موفق و محفوظ ميدارد و با علم و معرفت پرورش ميدهد. بعد از چهل روز بچه را نزد برادرزادهام برگردانيدند، حضرت مرا خواست، چون بخدمتش رسيدم ديدم بچه جلو پدر راه ميرود. عرضكردم: آقا! اين طفل كه دو ساله است! امام تبسمى نمود و فرمود: فرزندان انبياء و اولياء كه داراى منصب امامت و خلافت هستند نشو و نماى آنان با ديگران فرق دارد. كودكان يك ماهه ما مانند بچه يك ساله ديگران ميباشند. كودكان ما، در شكم مادر حرف ميزنند و قرآن ميخوانند و خدا را پرستش ميكنند و در ايام شيرخوارگى، فرشتگان به پرستارى آنها مشغول و هر صبح و شام براى اطاعت فرمان آنان فرود مىآيند. من هر چهل روز آن طفل نازنين را ميديدم، تا آنكه چند روز پيش از وفات پدرش او را بصورت مردى ديدم و نشناختم. لذا از امام پرسيدم: اين كيست كه ميفرمائى پيش روى او بنشينم؟ فرمود: او پسر نرجس است كه بعد از من جانشين من خواهد بود من بيش از چند روز ديگر ميان شما نيستم، بعد از وى فرمانبردارى كنيد! امام چند روز بعد رحلت فرمود و چنان كه مىبينى مردم در باره او چند دسته شدهاند ولى بخدا قسم كه من هر صبح و شام او را مىبينم و از آنچه شما از من ميپرسيد قبلا بمن خبر ميدهد. من هم باطلاع شما رساندم. بخدا قسم هر وقت ميخواهم از وى سؤالى كنم در جواب دادن بر من پيشى ميگيرد. حتى شب گذشته بمن اطلاع داد كه تو نزد من مىآئى و در باره او سؤال مىكنى و اجازه داد كه حقيقت مطلب را بتو بگويم. https://eitaa.com/zameneashk
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
#امام_مهدی_عج_و_عاشوراء #جهانی_شدن_مهدویت_و_عاشوراء امام حسین ع راه رسیدن به امام مهدی عج https://eitaa.com/zameneashk @zameneashk
هدایت شده از نوای مقتل
1_6077381.mp3
4.11M
🍃کربلا شنیدی اون حرم رو که ندیدی 🍃کاش صدای روضه های مادرت می شنیدی https://eitaa.com/Navaymagtal
✅ وعده ظهور امام زمان(عج) در انجیل...
کتب حضرت مهدی عج در کانال الدوله الزهرائیه 🖕