❖﷽❖
#شهادت_پیامبر_ص
#حضرت_زهراء_سلام_الله_علیها
#بوی پیراهن
🕯استشمام بوی پیامبر ص توسط حضرت زهراء س
گریز از بوی پیراهن رسول اکرم به پیراهن امام حسین ع
🏴غسل پیامبر ص و بوی پیراهنش
فَكَانَتْ فَاطِمَةُ تَقُولُ أَرِنِي الْقَمِيصَ فَإِذَا شَمَّتْهُ غُشِيَ عَلَيْهَا فَلَمَّا رَأَيْتُ ذَلِكَ غَيَّبْتُهُ
📜6- مِنْ بَعْضِ كُتُبِ الْمَنَاقِبِ، عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الْهَمْدَانِيِّ عَنْ سُلَيْمَانَ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُوسَى بْنِ مَرْدَوَيْهِ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ مَرْوَانَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ سَعِيدِ بْنِ مُحَمَّدٍ الْجَرْمِيِّ عَنْ عَمْرِو بْنِ ثَابِتٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ حَبَّةَ عَنْ عَلِيٍّ ع قَالَ غَسَلْتُ النَّبِيَّ ص فِي قَمِيصِهِ فَكَانَتْ فَاطِمَةُ تَقُولُ أَرِنِي الْقَمِيصَ فَإِذَا شَمَّتْهُ غُشِيَ عَلَيْهَا فَلَمَّا رَأَيْتُ ذَلِكَ غَيَّبْتُهُ
📚باب 7- ما وقع عليها من الظلم و بكائها و حزنها و شكايتها في مرضها إلى شهادتها بحارالأنوار ج : 43 ص : 157
1- روضه پیراهن پیامبر ص
2- وقایع وفات پیامبر ص / روضه 28 صفر / فاطمة س وبیقراری در شهادت پیامبر ص
3- روضه اجتهادی / گریز بیطاقت شدن فاطمة از پیراهنی که سالم بود و خونی نبود / فاطمة س و عاشوراء
4- بوی پیراهن پیامبر ص و فاطمة / فَإِذَا شَمَّتْهُ غُشِيَ عَلَيْهَا
5- غسل پیامبر ص توسط علی ع و بیقراری فاطمة س / عَنْ عَلِيٍّ ع قَالَ غَسَلْتُ النَّبِيَّ ص فِي قَمِيصِهِ فَكَانَتْ فَاطِمَةُ تَقُولُ أَرِنِي الْقَمِيصَ فَإِذَا شَمَّتْهُ غُشِيَ عَلَيْهَا فَلَمَّا رَأَيْتُ ذَلِكَ غَيَّبْتُهُ
6- علی و فاطمة س / مخفی نمودن پیراهن پیامبر ص از فاطمة س
**
6- در بعضى از كتب مناقب از حضرت على بن ابى طالب عليه السّلام نقل شده كه فرمود: من بدن مبارك پيغمبر خدا را با پيراهنش غسل دادم. فاطمه اطهر ميگفت:
پيراهن پدرم را بمن نشان بده. موقعى كه آن پيراهن را بوئيد غش كرد!! وقتى من با اين منظره مواجه شدم پيراهن رسول خدا را از نظر فاطمه پنهان نمودم.
يا حسين
سوزناکترين ناله برخاسته از ژرفاي جان، که شيعه کربلايي با آن ندا، سيد الشهدا را صدا ميزند، ندايي که قلبهاي عاشق حسين «ع» را به هم متصل ميکند و حسينيان را زير خيمه «ذکر» گرد ميآورد.شعاري که بر پرچم عزاداران محرم، بر پيشاني رزمندگان اسلام، بر لبهاي نوحه سرايان عاشورا ميدرخشد و ميشکفد.نداي شوق آميزي که صحابي بزرگوار، جابر بن عبدالله انصاري، وقتي همراه عطيه بر سر تربتحسين «ع» آمد و بيهوش شد، چون عطيه آب به صورتش پاشيد و به هوش آمد، سه بار گفت: «يا حسين!يا حسين! يا حسين!» آنگاه گفت: «احبيب لا يجيب حبيبه؟» و سپس به زيارت ابا عبدالله عليه السلام پرداخت.
📚فرهنگ عاشورا / جواد محدثي
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
ضامن اشک واتساپ
https://chat.whatsapp.com/HkZLpTUd0zlGJETZ7wYhAO
ضامن اشک تلگرام
https://telegram.me/zameneashk
ضامن اشک ایتا
https://eitaa.com/zameneashk1
ضامن اشک سروش
sapp.ir/zameneashk