[Forwarded from اتچ بات]
( https://attach.fahares.com/YOz0sHFbeNG705Seg3hEAw== ) بسم الله الرحمن الرحیم
مقتل امیر المومنین ع ( 3)
مقتل شب 19 رمضان
#مقتل_حضرت_امیرالمومنین_علیه_السلام
و روي عمار الدهني، عن أبي صالح الحنفي، قال: سمعت عليا عليهالسلام يقول: رأيت النبي صلي الله عليه و آله و سلم في منامي فشکوت اليه ما لقيت عن أمته من الأود و اللدد، و بکيت
و نيز عمار دهني از ابيصالح حنفي حديث کند که گفت: شنيدم علي عليهالسلام ميفرمود: پيغمبر صلي الله عليه و آله و سلم را در خواب ديدم و به آن حضرت از رنجها و دشمنيهايي که از امتش به من رسيده بود، شکايت بردم و گريستم.»
فقال: لا تبک يا علي، فالتفت و التفت فاذا رجلان مصفدان و اذا جلاميد ترضخ بها رؤوسهما،
فرمود: «يا علي گريه مکن! پس به سويي نظر افکند و من نيز به آن سو متوجه شدم. دو مرد را ديدم که کتهاي آنها بسته است و سنگهاي بزرگي را ديدم که بر سر آن دو ميکوبند.»
قال أبوصالح: فغدوت اليه من الغد کما کنت أغدو اليه کل يوم، حتي اذا کنت في الجزارين لقيت الناس يقولون: فتل أميرالمؤمنين! قتل أميرالمؤمنين عليهالسلام .
ابوصالح (راوي حديث) گويد: «صبح فرداي آن روز مانند روزهاي ديگر به سوي خانهي آن حضرت رفتم. همين که به بازار قصابها رسيدم، ديدم مردم ميگويند: اميرالمؤمنين عليهالسلام کشته شد! اميرالمؤمنين عليهالسلام کشته شد!»
المفيد، الارشاد، 13 - 12/1 مساوي عنه: المجلسي، بحارالأنوار، 225 - 224/42؛ الحر العاملي، اثبات الهداة، 475/2؛ مثله الفتال، روضة الواعظين،/118 – 117، رسولي محلاتي، ترجمه ارشاد، 13 - 12/1.
یا علی التماس دعا
-کانال ضامن اشک : ویژه مقتل امام حسین (علیه السلام )
@zameneashk
2- گروه متضمن البکا فاطمه الزهرا :ویژه پرسش و پاسخ و ارسال مطالب مقتل در رابطه با مقتل امام حسین (علیه السلام )
برای ورود به گروه مقتل به آی دی زیر رجوع کنید
@m_h_tabemanesh1
بسم الله الرحمن الرحیم
مقتل امیر المومنین ع ( 4)
مقتل شب 19 رمضان
#مقتل_حضرت_امیرالمومنین_علیه_السلام
و روي عبدالله بن موسي، عن الحسن بن دينار، عن الحسن البصري، قال: سهر أميرالمؤمنين علي عليهالسلام في الليلة التي قتل في صبيحتها، و لم يخرج الي المسجد لصلاة الليل علي عادته، فقالت له ابنته أمکلثوم رحمة الله عليها: ما هذا الذي قد أسهرک؟
و نيز عبدالله بن موسي (به يک واسطه) از حسن بصري حديث کند که گفت: اميرالمؤمنان علي عليهالسلام آن شبي که در صبحش کشته شد (همهي شب را) بيدار بود و برخلاف عادتي که داشت، آن شب براي نماز شب به مسجد نرفت. پس دخترش أمکلثوم به وي عرض کرد: «اين چيست که (امشب) خواب را از شما گرفته است؟»
فقال: اني مقتول لو قد أصبحت، فأتاه ابنالنباح فآذنه بالصلاة، فمشي غير بعيد ثم رجع، فقالت له أمکلثوم: مر جعدة فليصل بالناس
فرمود: «اگر امشب را به صبح برسانم، کشته خواهم شد.»
(تا اين که) ابننباح (اذانگوي آن حضرت عليهالسلام آمد) و اذان نماز (صبح را) گفت. حضرت کمي راه (به طرف مسجد) رفت و برگشت. امکلثوم به وي عرض کرد: «دستور فرما جعدة (که خواهرزادهي آن حضرت عليهالسلام بود) با مردم نماز بخواند.»
قال نعم، مروا جعدة فليصل ثم قال: لا مفر من الأجل، فخرج الي المسجد،
فرمود: «آري! دستور دهيد (امروز) جعده با مردم نماز بخواند.»
سپس فرمود: «از مرگ گريزي نيست!»
و خود به مسجد رفت
و اذا هو بالرجل قد سهر ليلته کلها يرصده ، فلما برد السحر نام، فحرکه أميرالمؤمنين عليهالسلام برجله و قال له: الصلاة، فقام اليه فضربه .
و آن مرد (يعني ابنملجم) تمام آن شب (در مسجد) بيدار بود و چشم به راه و مترصد آن حضرت بود و چون نسيم سحرگه وزيد، خوابش برد. اميرمؤمنان عليهالسلام (وارد مسجد شد) و با پاي خود او را جنبش داد و فرمود: «نماز!»
پس برخاست و آن حضرت را ضربت زد.
المفيد، الارشاد، 15 - 14/1 مساوي عنه: العلامة الحلي، المستجاد (من مجموعة نفيسة)،/309 - 307؛ الحر العاملي، اثبات الهداة، 475/2؛ السيد هاشم البحراني، مدينة المعاجز، 41 - 40/3؛ المجلسي، البحار، 227 - 226/42 رقم 38 مثله، الفتال، روضة الواعظين،/118
یا علی التماس دعا
-کانال ضامن اشک : ویژه مقتل امام حسین (علیه السلام )
@zameneashk
2- گروه متضمن البکا فاطمه الزهرا :ویژه پرسش و پاسخ و ارسال مطالب مقتل در رابطه با مقتل امام حسین (علیه السلام )
برای ورود به گروه مقتل به آی دی زیر رجوع کنید
@m_h_tabemanesh1
بسم الله الرحمن الرحیم
مقتل امیر المومنین ع ( 5 )
مقتل شب 19 رمضان
#مقتل_حضرت_امیرالمومنین_علیه_السلام
و في حديث آخر: أن أميرالمؤمنين عليهالسلام قد سهر تلک الليلة، فأکثر الخروج و النظر الي السماء و هو يقول: و الله ما کذبت و لا کذبت، و انها الليلة التي وعدت بها ثم يعاود مضجعه، فلما طلع الفجر، شد ازاره و خرج
و در حديث ديگري که اميرمؤمنان تمام آن شب را بيدار بود و بسيار بيرون ميآمد و به آسمان نگاه ميکرد و ميفرمود: «به خدا، دروغ نگفتهام و به من هم دروغ نگفتهاند. اين همان شبي است که بدان وعدهام دادهاند.»
پس به خوابگاه خود برگشت و چون سپيده زد، کمربندش را محکم بست و بيرون رفت
و هو يقول:
و اين دو شعر را ميخواند
أشدد حيازيمک للموت
فان الموت لاقيک
کمرت را براي مرگ محکم ببند (و مهياي آن باش)؛ زيرا مرگ به ديدارت خواهد آمد.
و لا تجزع من الموت
اذا حل بواديک
و آن گاه که بر تو وارد شد، از مرگ جزع و بيتابي مکن.
فلما خرج الي صحن الدار استقبلته الاوز فصحن في وجهه، فجعلوا يطردونهن، فقال: دعوهن فأنهن نوايح، ثم خرج فأصيب عليهالسلام .
چون به ميان سرا (و صحن خانه) رسيد، مرغابيان پيش آمدند و به روي آن حضرت فرياد ميزدند (آنان که در خانه بودند). آنها را از پيش رويش دور ميکردند، حضرت فرمود: آنها را واگذاريد؛ زيرا اينها نوحهگران هستند. پس بيرون رفت و (همان شب) ضربت خورد.
المفيد، الارشاد، 15 - 14/1 مساوي عنه: العلامة الحلي، المستجاد (من مجموعة نفيسة)،/309 - 307؛ الحر العاملي، اثبات الهداة، 475/2؛ السيد هاشم البحراني، مدينة المعاجز، 41 - 40/3؛ المجلسي، البحار، 227 - 226/42 رقم 38 مثله، الفتال، روضة الواعظين،/118 ، رسولي محلاتي، ترجمهي ارشاد، 15 - 14/1.
سلام علیکم
گریزها به سلیقه ذاکرین عزیز به حضرت زهرا س است که به دیدار فاطمة س می رفت
یا علی التماس دعا
-کانال ضامن اشک : ویژه مقتل امام حسین (علیه السلام )
@zameneashk
2- گروه متضمن البکا فاطمه الزهرا :ویژه پرسش و پاسخ و ارسال مطالب مقتل در رابطه با مقتل امام حسین (علیه السلام )
برای ورود به گروه مقتل به آی دی زیر رجوع کنید
@m_h_tabemanesh1
بسم الله الرحمن الرحیم
مقتل امیر المومنین ع ( 6 )
مقتل روز 19 ماه مبارک رمضان
#مقتل_حضرت_امیرالمومنین_علیه_السلام
و قال المفيد و الشيخ الطوسي في الأمالي: انه لما ضرب أميرالمؤمنين عليهالسلام احتمل، فادخل داره، فقعدت لبابة عند رأسه، و جلست أمکلثوم عند رجليه، ففتح عينيه، فنظر اليها،
هنگامي که ابنملجم ملعون ضربت بر فرق اميرمؤمنان زد، آن حضرت را به سوي خانه حمل دادند. لبابه بالاي سر آن حضرت نشست و امکلثوم نزديک قدمهاي آن حضرت جلوس داد. اين وقت ديدههاي حق بين خود را گشود و به جانب امکلثوم نظري کرد
فقال: الرفيق الأعلي خير مستقرا و أحسن مقيلا؛ فنادت أمکلثوم: وا أبتاه! ثم جاءت الي عبدالرحمان بن ملجم و قالت: يا عدو الله! قتلت أميرالمؤمنين عليهالسلام؟ قال: انما قتلت أباک. قالت: يا عدو الله! اين لأرجو أن لا يکون عليه بأس؛
فرمود: «اکنون به سوي خداوند مهربان سفر ميکنم که بهتر مقام و نيکوتر منزلي است.»
نالهي امکلثوم به وا ابتاه بلند شد. سپس به نزد ابنملجم آمد و فرمود: «اي دشمن خدا! کشتي اميرمؤمنان را؟» آن ملعون گفت: «من نکشتم اميرمؤمنان را؛ بلکه پدر تو را کشتم.»
آن مخدره فرمود: «اميدوارم که بر پدرم از اين ضربت باکي نباشد.»
قال: فأراک لما تبکين عليه، والله لقد ضربته ضربة لو قسمت بين أهل الکوفة لأهلکتهم.
آن ملعون گفت: «گويا پس ميبينم تو را براي چه بر او گريه ميکني؟ براي اين که ضربتي بر او زدم که اگر آن را بر همهي اهل کوفه قسمت کنند، همه را هلاک خواهد کرد.»
محلاتي، رياحين الشريعة، 73 - 72، 246، 60/3.
یا علی التماس دعا
1-کانال ضامن اشک : ویژه مقتل امام حسین (علیه السلام )
@zameneashk
2- گروه متضمن البکا فاطمه الزهرا :ویژه پرسش و پاسخ و ارسال مطالب مقتل در رابطه با مقتل امام حسین (علیه السلام )
برای ورود به گروه مقتل به آی دی زیر رجوع کنید
@m_h_tabemanesh1
[Forwarded from اتچ بات]
( https://attach.fahares.com/nzeaAAIMS/B4Yian9nJFXA== ) بسم الله الرحمن الرحیم
مقتل امیر المومنین ع ( 7 )
مقتل روز 19 ماه مبارک رمضان
#مقتل_حضرت_امیرالمومنین_علیه_السلام
#وصیت_نامه_ائمة_علیهم_السلام
و ديگر از اخبار مرويه از حضرت زينب عليهاالسلام بنابر نقل علامه شهير شيخ جعفر نقدي در زينب کبري به نقل از نورالدين محمد بن المرتضي که به اسناد خود از حضرت عليا مخدره زينب عليهاالسلام روايت ميکند که فرمود:
آن گاه که پدرم مريض شد، به شمشير عبدالرحمان بن ملجم مرادي، برادران مرا مخاطب ساخت و فرمود: «اي پسران من! چون من از دنيا رفتم، مرا غسل دهيد و با باقي ماندهي کافور بهشتي که از رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم و فاطمه زهرا زياد آمده است، مرا حنوط کنيد و بر عماري بگذاريد و توجه کنيد آن گاه که قسمت جلو تخت بلند شد، عقب آن را بلند کنيد.»
حضرت زينب ميفرمايد: «جنازه ي پدر مرا به همان ترتيب بلند کرديم تا نزديک زمين نجف رسيديم. مقدم عماري نزول کرد. برادران نيز تخت را بر زمين گذاشتند. برادرم حضرت حسن کلنگي بر زمين زد که قبر ساخته نمودار شد و در دو سطر به سرياني بر آن نوشته بودند:
«بسم الله الرحمن الرحيم،
هذا قبر حفره نوح النبي صلي الله عليه و آله و سلم لعلي وصي محمد قبل الطوفان بسبعمائة عام».
آن گاه که پدرم را دفن کرديم، موقعي که ميخواستند روي قبر را بپوشانند، آخرين خشت لحد را برداشتند تا بار ديگر از جمال او بهره برگيرند. قبر خالي بود. معلوم نشد پدرم در زمين رفت يا در آسمان سير کرد.
آن گاه شنيدم صدايي که ما را تعزيت و تسليت ميداد و ميگفت: «أحسن الله لکم العزاء في سيدکم حجة الله علي خلقه».
محلاتي، رياحين الشريعة، 73 - 72، 246، 60/3.
یا علی التماس دعا
1-کانال ضامن اشک : ویژه مقتل امام حسین (علیه السلام )
@zameneashk
2- گروه متضمن البکا فاطمه الزهرا :ویژه پرسش و پاسخ و ارسال مطالب مقتل در رابطه با مقتل امام حسین (علیه السلام )
برای ورود به گروه مقتل به آی دی زیر رجوع کنید
@m_h_tabemanesh1
بسم الله الرحمن الرحیم
مقتل امیر المومنین ع ( 8 )
مقتل روز 19 رمضان
#مقتل_حضرت_امیرالمومنین_علیه_السلام
و قالت أمکلثوم لابنملجم و هو مکتوف و هي تبکي، أي عدو الله، انه لا بائس علي أبي، و الله مخزيک، قال: فعلام تبکين؟ و الله لقد شريته بألف و صقلته أربعين يوما، ولو کانت هذه الضربة بأهل بلد، ما بقي منهم أحد.
امکلثوم دختر علي بن ابنملجم که دست بسته ايستاده بود، گريان گفت: اي دشمن خدا. به علي آسيبي نخواهد رسيد و خداوند تو را خوار خواهد ساخت. ابنملجم گفت: پس براي چه ميگريي؟ به خدا سوگند، اين شمشير را به هزار درهم خريدهام و چهل روز آن را آماده کردهام. اگر اين ضربت بر مردم شهري فرود ميآمد، يک تن زنده نميماند.
آيتي، ترجمهي العبر تاريخ ابنخلدون، 638/1. ؛ ابنخلدون، التاريخ، 525/2
یا علی التماس دعا
1-کانال ضامن اشک : ویژه مقتل امام حسین (علیه السلام )
@zameneashk
2- گروه متضمن البکا فاطمه الزهرا :ویژه پرسش و پاسخ و ارسال مطالب مقتل در رابطه با مقتل امام حسین (علیه السلام )
برای ورود به گروه مقتل به آی دی زیر رجوع کنید
@m_h_tabemanesh1
[ بسم الله الرحمن الرحیم
مقتل امیر المومنین ع (9 )
مقتل روز 19 ماه مبارک رمضان
#مقتل_حضرت_امیرالمومنین_علیه_السلام
مرانید نوحه گرند
شيخ مفيد و ابن شهر آشوب و ديگران روايت کردهاند که حضرت اميرمؤمنان عليهالسلام در شبي که در صبح آن شب ضربت خورد، براي نماز شب به مسجد نيامد و در تمام آن شب بيدار بود و به عبادت حق تعالي اشتغال مينمود.
امکلثوم گفت: «يا اميرمؤمنان! بيداري و اضطراب تو در اين شب چيست؟!»
علي عليهالسلام گفت: «در صبح اين شب، شهيد خواهم شد.»
پس در اين وقت مؤذن حضرت آمد و نداي نماز در داد. امکلثوم گفت: «اي پدر! امشب ديگري را بگو تا با مردم نماز گزارد.»
علي عليهالسلام فرمود: «از قضاي الهي نميتوان گريخت.»
روايت کردهاند که: در تمام آن شب، بيرون ميآمد و به اطراف آسمان نظر ميکرد.
ميفرمود: «هرگز دروغ نگفتهام و دروغ از رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم نشنيدهام. اين شبي است که مرا وعدهي شهادت داده است.»
چون نداي صبح شنيد، گريست و شعري خواند که مضمونش اين بود: «کمر خود را براي مرگ محکم ببند که مرگ البته به تو خواهد رسيد و جزع مکن از مرگ، چون به وادي تو درآيد.»
چون به صحن خانه آمد، مرغابي چند در آن خانه بودند. سر راه بر آن حضرت گرفتند و فرياد ميکردند. چون خواستند که ايشان را دور کنند، علي عليهالسلام فرمود:
بگذاريد ايشان را که ايشان فرياد کنندگانند بر من، و بعد از ايشان بر من، نوحهکنندگان نوحه خواهند کرد.»
مجلسي، جلاء العيون، /373، 371 - 370، 358، 346، 343 - 334، 325 - 324.
یا علی التماس دعا
1-کانال ضامن اشک : ویژه مقتل امام حسین (علیه السلام )
@zameneashk
2- گروه متضمن البکا فاطمه الزهرا :ویژه پرسش و پاسخ و ارسال مطالب مقتل در رابطه با مقتل امام حسین (علیه السلام )
برای ورود به گروه مقتل به آی دی زیر رجوع کنید
@m_h_tabemanesh1
[Forwarded from اتچ بات]
( https://attach.fahares.com/YOz0sHFbeNGH3s+PcxC4zg== ) بسم الله الرحمن الرحیم
مقتل امیر المومنین ( 11 )
مقتل روز 20 ماه مبارک رمضان
#مقتل_حضرت_امیرالمومنین_علیه_السلام
#سخنان_امیرالمومنین_ع
ابنبابويه به سند معتبر از حبيب به عمر روايت کرده است که او گفت: به خدمت حضرت اميرمؤمنان عليهالسلام رفتم، در مرضي که حضرت از آن مرض از دنيا مفارقت نمود. پس جراحت سر خود را گشود. من گفتم: «يا اميرمؤمنان! جراحت تو چيزي نيست و بر تو از اين جراحت باکي نيست.»
حضرت فرمود:«اي حبيب! به خدا سوگند که من در اين ساعت از شما مفارقت ميکنم.»
حبيب گفت: من به گريه درافتادم، و امکلثوم دختر حضرت گريان شد. نزديک حضرت نشسته بود. علي عليهالسلام فرمود: «چرا گريه ميکني، اي دختر؟».
امکلثوم گفت: «چون گريه نکنم؟ تو ما را خبر ميدهي در اين ساعت از ما مفارقت مينمايي.»
حضرت فرمود: «اي دختر گرامي! گريه مکن، به خدا سوگند که اگر ببيني آنچه پدر تو ميبيند، هر آينه گريه نخواهي کرد.»
حبيب گفت: از آن حضرت پرسيدم: «چه ميبيني يا اميرمؤمنان؟»
حضرت فرمود: «اي حبيب! ميبينم ملائکهي آسمانها و پيغمبران را که از پي يکديگر ايستادهاند و انتظار ميکشند که مرا ملاقات کنند. اينک برادرم رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم به نزد من نشسته است و ميگويد: بيا نزد ما که آنچه در پيش داري، به از آن است که در آن هستي.»
حبيب گفت: «من هنوز از پيش آن حضرت بيرون نرفته بودم که روح مقدس او به ارواح انبيا و اوصيا ملحق شد.»
مجلسي، جلاء العيون، /373، 371 - 370، 358، 346، 343 - 334، 325 - 324.
1-کانال ضامن اشک : ویژه مقتل امام حسین (علیه السلام )
@zameneashk
2- گروه متضمن البکا فاطمه الزهرا :ویژه پرسش و پاسخ و ارسال مطالب مقتل در رابطه با مقتل امام حسین (علیه السلام )
برای ورود به گروه مقتل به آی دی زیر رجوع کنید
@m_h_tabemanesh1
بسم الله الرحمن الرحیم
#مقتل_حضرت_امیرالمومنین_علیه_السلام
#سخنان_امیرالمومنین_ع
«تهدمت و الله أرکان الهدي و انطمست أعلام التقي و انفصمت العروة الوثقي قتل ابن عم محمد المصطفي قتل الوصي المجتبي قتل علي المرتضي قتله أشقي الأشقياء.»
متن کامل مقتل امیر المومنین ع به روایت جلاء العیون مجلسی ( 12 )
عزیزان بعلت طولانی بودن متن مقتل ، عربی را نیاوردم دوستانی که متن عربی را می خواهند در خصوصی بفرمایند ارسال نمایم.
مقتل در 10 قسمت ارسال می شود
ذاکرین مداح دهها روضه در متن است با دقت خوانده شود
سفره ی طعام شب 19 رمضان (1)
عزیزم کی دیدی علی بر سفره ای بنشیند که دو نوع غذا برآن باشد
در بعضي از کتب معتبره روايت کردهاند که امکلثوم گفت: در شب نوزدهم ماه مبارک رمضان براي افطار حضرت اميرمؤمنان عليهالسلام طبقي نزد او گذاشتم. دو قرص نان جو در آن بود.
کاسهاي از شير نزد آن حضرت آوردم و نمک سابيده حاضر کردم. چون حضرت از نماز فارغ شد، به آن طعام نظر کرد، گريست و فرمود: «اي دختر! دو نان خورش براي من در يک طبق حاضر کردهاي؟
مگر نميداني که من متابعت برادر و پسر عم خود رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم ميکنم. تا از دنيا رفت، دو طعام از براي او حاضر نکردند.
اي دختر! هر که خوردني و آشاميدني و پوشش او نيکوست در دنيا، ايستادن او در روز قيامت نزد حق تعالي بيشتر است.
اي دختر! در حلال دنيا حساب است و در حرام او عذاب. و خبر داد مرا حبيب من، از رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم که جبرئيل از براي او کليدهاي زمين را آورد و گفت: «يا محمد! خداوند تو را سلام ميرساند و ميفرمايد: اگر خواهي تمام کوههاي تهامه را براي تو طلا ميکنم و به راه مياندازم. بگير اينها را که کليد گنجهاي زمين است و از ثواب آخرت تو چيزي کم نميشود.»
حضرت فرمود: «بعد از آن چه خواهد بود؟»
گفت: «مرگ»
آن جناب فرمود: «هر گاه چنين است، مرا به دنيا احتياج نيست. بگذار مرا که روزي گرسنه باشم و يک روز سير، تا آن که در روزي که گرسنه باشم، دعا کنم پروردگار خود را و از او سؤال کنم و در روزي که سير باشم، حمد گويم پروردگار خود را.»
پس جبرئيل گفت: «توفيق هر چيزي يافتهاي اي محمد.»
فرمود: «اي دختر! اين دنيا خانهي فريب است و خانهي مذلت و خواري است. هر که چيزي به آخرت پيش ميفرستد، به او ميرسد. اي دختر! به خدا سوگند که نميخورم چيزي تا يکي از نان خورشها را برداري.»
پس شير را برداشتم و اندکي از نان جو با نمک تناول کرد و حمد و ثناي حق تعالي به جاي آورد. پس برخاست و متوجه نماز شد.
یا علی التماس دعا
1-کانال ضامن اشک : ویژه مقتل امام حسین (علیه السلام )
@zameneashk
2- گروه متضمن البکا فاطمه الزهرا :ویژه پرسش و پاسخ و ارسال مطالب مقتل در رابطه با مقتل امام حسین (علیه السلام )
برای ورود به گروه مقتل به آی دی زیر رجوع کنید
@m_h_tabemanesh1
[Forwarded from اتچ بات]
( https://attach.fahares.com/nzeaAAIMS/Ah/6LV8GikHg== ) بسم الله الرحمن الرحیم
«تهدمت و الله أرکان الهدي و انطمست أعلام التقي و انفصمت العروة الوثقي قتل ابن عم محمد المصطفي قتل الوصي المجتبي قتل علي المرتضي قتله أشقي الأشقياء.»
#مقتل_حضرت_امیرالمومنین_علیه_السلام
#سخنان_امیرالمومنین_ع
#وصیت_امیرالمومنین_علیه_السلام
مقتل کامل امیر المومنین ع به روایت جلاء العیون مجلسی ره ( 13 )
عبادت ومناجات امیرالمومنین در شب 19 رمضان با ستارگان و... (2)
پيوسته مشغول رکوع و سجود بود و تضرع و ابتهال به سوي حق تعالي مينمود.
بسيار از خانه بيرون ميرفت و داخل ميشد.
به اطراف آسمان نظر ميکرد و اضطراب مينمود و تضرع ميکرد و ميگريست.
پس سورهي يس را تا آخر تلاوت کرد. پس اندکي خوابيده ترسان بيدار شد و جامهي خود را روي مبارک خود کشيد و بر پا ايستاد و گفت:
«خداوندا! برکت ده مرا در لقاي خود» و کلمهي «لا حول و لا قوة الا بالله العلي العظيم» بسيار گفت.
پس نماز کرد تا بسياري از شب گذشت و در تعقيب نشسته بود که آن حضرت را خواب ربود. باز ترسان از خواب بيدار شد. زنان و فرزندان خود را طلبيد و فرمود:
«در اين ماه از ميان شما خواهم رفت. در اين شب، خوابي هولناک ديدم و براي شما نقل ميکنم.
در اين ساعت، حضرت رسالت صلي الله عليه و آله و سلم را در خواب ديدم که ميفرمود: «اي ابوالحسن! به اين زودي به نزد ما خواهي آمد و نزد تو خواهد آمد شقيترين امت، لحيهي تو را از خون سرت خضاب خواهد کرد
و من بسيار مشتاقم به لقاي تو و تو در دههي آخر اين ماه به نزد ما خواهي آمد. زود بيا نزد ما که آنچه نزد ماست؛ بهتر است و باقيتر است از براي تو.»
چون اهل و اولاد آن حضرت اين سخنان جانسوز را شنيدند، صدا به گريه بلند کردند. پس قسم داد ايشان را که: «ساکت شويد.» چون ساکت شدند، وصيت کرد ايشان را به نيکيها و نهي کرد ايشان را از بديها.
چون از وصيت فارغ شد، باز مشغول عبادت شد، پيوسته در رکوع و سجود و تضرع و زاري بود و هر ساعت از خانه بيرون ميرفت، به اطراف آسمان نظر ميکرد. نظر در ستارهها ميکرد و ميفرمود: «به خدا سوگند که دروغ نشنيدهام از رسول خدا.
اين همان شبي است که مرا وعده داده است. پس برگشت به جاي نماز خود و گفت: «اللهم بارک لي في الموت»؛ يعني «خداوندا! مبارک گردان براي من مرگ را»،
و بسيار ميگفت: «انا لله و انا اليه راجعون، و لا حول و لا قوة الا بالله العلي العظيم»، پس بسيار صلوات ميفرستاد بر محمد و آل محمد صلي الله عليه و آله و سلم و استغفار بسيار ميکرد.
امکلثوم گفت: «چون در آن شب، قلق و اضطراب آن حضرت را ديدم، مرا خواب نبرد. گفتم: «اي پدر! چرا امشب خواب بر تو حرام شده است و استراحت نميفرمايي؟»
گفت: «اي دختر! من با شجاعان بسيار جنگ کردهام و خود را به اهوال عظيمه افکندهام. هرگز رعبي و ترسي در دلم به هم نرسيده است. امشب بسيار ترسانم.»
پس فرمود: «انا لله و انا اليه راجعون.»
امکلثوم گفت: «اي پدر! چرا در تمام اين شب، خبر مرگ خود را به ما ميدهي؟»
فرمود: «اي دختر! اجل نزديک و آرزوها قطع شده است.»
امکلثوم چون اين خبر شنيد، بسيار گريست. حضرت فرمود: «گريه مکن. من نگفتم اين خبر را مگر به آنچه عهد کرده است به سوي من رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم.»
تذکر:دوستان مداح و ذاکر چندین مرتبه مطلب را بخوانند و تمرین کنند و شعر مناسب در کنارش قرار دهند این پست نزدیک به ده روضه قوی مستقل دارد
التماس دعا
خادم الحسین ع / تابع منش
یا علی التماس دعا
1-کانال ضامن اشک : ویژه مقتل امام حسین (علیه السلام )
@zameneashk
2- گروه متضمن البکا فاطمه الزهرا :ویژه پرسش و پاسخ و ارسال مطالب مقتل در رابطه با مقتل امام حسین (علیه السلام )
برای ورود به گروه مقتل به آی دی زیر رجوع کنید
@m_h_tabemanesh1
بسم الله الرحمن الرحیم
«تهدمت و الله أرکان الهدي و انطمست أعلام التقي و انفصمت العروة الوثقي قتل ابن عم محمد المصطفي قتل الوصي المجتبي قتل علي المرتضي قتله أشقي الأشقياء.»
#مقتل_حضرت_امیرالمومنین_علیه_السلام
#سخنان_امیرالمومنین_علیه_السلام
مقتل کامل امیر المومنین ع به روایت جلاء العیون مجلسی ( 14 )
داستان نوحه گری مرغابیها و دادن خبر شهادت خود به فرزندانش (3)
پس اندکي به خواب رفت و بيدار شد. فرمود: «اي دختر! چون نزديک وقت اذان شود، مرا خبر کن.»
پس باز مشغول تضرع و زاري و عبادت شد. چون نزديک وقت نماز شد، آب نزد آن حضرت حاضر ساختم. پس برخاست و تجديد وضو کرد و جامههاي خود را پوشيد و متوجه مسجد شد.
چون به صحن خانه رسيد، مرغابي چند که براي برادرم حسين هديه آورده بودند، بر سر راه او آمدند. بالها گشودند و فرياد کردند. پيش از آن شب، صداي ايشان بر نميآمد.
حضرت فرمود: «لا اله الا الله! فرياد کنندهاي چندند که از عقبشان نوحهکنندگان خواهند بود. فردا بامداد، قضاي الهي ظاهر شود.»
امکلثوم گفت: «اي پدر! چرا فال بد ميزني؟»
فرمود: «هيچ يک از ما اهل بيت، فال بد نزدند و فال بد در ايشان اثر نميکند؛ وليکن سخن حقي بود که بر زبانم جاري شد. پس اي دختر به حق خودم سوگند ميدهم تو را که اين مرغابيان را رها کني که حيوان بيزباني چندند که حبس کردهاي. ايشان را آب و دانه بده، چون گرسنه و تشنه شوند. يا رها کن آنها را که از گياههاي زمين بخورند.»
چون به در خانه رسيد و خواست که در را بگشايد، قلاب در به کمر آن حضرت بند شد و از کمرش باز شد و افتاد. پس آن را از زمين برداشت و به کمر بست و شعري چند خواند که مضمون آنها اين است:
«ببند ميان خود را براي مرگ، به درستي که مرگ ملاقات کننده است تو را. جزع مکن از مرگ وقتي که نازل شود به محلهي تو. مغرور مشو به دنيا، هر چند موافقت نمايد. چنانچه دهر که تو را خندان گردانده است، باز تو را به گريه خواهد آورد.»
پس فرمود: «خداوندا! مبارک گردان براي من مرگ را و مبارک گردان براي من لقاي خود را.»
امکلثوم گفت: چون اين اخبار محنت آثار را شنيدم، گفتم: «وا غوثاه! وا ابتاه! در تمام اين شب، خبر مرگ خود را به ما ميگويي.»
فرمود: «اي دختر! اينها دلالتها و علامتهاي مرگ است که از پي يکديگر ظاهر ميشود.»
پس در را گشود و بيرون رفت. امکلثوم گفت: من برگشتم و آنچه از آن حضرت ديده و شنيده بودم، به حضرت امام حسن نقل کردم. حضرت برخاست و از پي پدر بزرگوار خود رفت. پيش از آن که داخل مسجد شود، به آن حضرت رسيد و گفت: «اي پدر بزرگوار! چرا در اين وقت شب از خانه بيرون آمدهاي؟»
گفت: «اي نور ديدهي من! خوابي هولناک ديدم.»
جناب امام حسن گفت: «اي پدر! بيان کن خواب خود را براي من.»
فرمود: «ديدم جبرئيل بر کوه ابوقبيس فرود آمد و دو سنگ از آن کوه برگرفت و به سوي کعبه رفت. بر بام کعبه ايستاد و آن سنگها را بر هم زد که ريزه ريزه شدند. پس بادي وزيد و آن ريزههاي سنگ را پراکنده کرد. هيچ خانه در مکه و مدينه نماند، مگر آن که ريزهاي از آن سنگ در آن داخل شد.»
حضرت امام حسن عليهالسلام پرسيد: «اي پدر! چه تعبير کردي اين خواب را؟»
فرمود: «اين خواب دلالت ميکند بر آن که پدر تو شهيد شود و هيچ خانه در مکه و مدينه نماند، مگر آن که اندوهي از مصيبت او در آن خانه داخل شود.»
حضرت امام حسن عليهالسلام فرمود: «آيا ميداني که اين واقعهي هايله کي خواهد بود؟»
فرمود: «حبيب من، رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم خبر داده است که در دههي آخر ماه مبارک رمضان شهيد خواهم شد به ضرب ابنملجم مرادي.»
امام حسن عليهالسلام فرمود: «اي پدر! هر گاه ميداني که او کشندهي تو خواهد بود، او را به قتل برسان.»
حضرت فرمود: «اي فرزند گرامي! قصاص پيش از جنايت نمايم؟»
پس فرمود: «اي فرزند! به رختخواب خود برگرد.»
امام حسن عليهالسلام گفت: «اي پدر! ميخواهم با تو بيايم.»
فرمود: «تو را سوگند ميدهم که برگردي.»
پس امام حسن عليهالسلام به خانه برگشت و با امکلثوم محزون و غمگين نشستند و بر اقوال و احوالي که از آن حضرت مشاهده کرده بودند، گريستند.
1-کانال ضامن اشک : ویژه مقتل امام حسین (علیه السلام )
@zameneashk
2- گروه متضمن البکا فاطمه الزهرا :ویژه پرسش و پاسخ و ارسال مطالب مقتل در رابطه با مقتل امام حسین (علیه السلام )
برای ورود به گروه مقتل به آی دی زیر رجوع کنید
@m_h_tabemanesh1
بسم الله الرحمن الرحیم
«تهدمت و الله أرکان الهدي و انطمست أعلام التقي و انفصمت العروة الوثقي قتل ابن عم محمد المصطفي قتل الوصي المجتبي قتل علي المرتضي قتله أشقي الأشقياء.»
#مقتل_حضرت_امیرالمومنین_علیه_السلام
#سخنان_امیرالمومنین_علیه_السلام
مقتل کامل امیر المومنین ع به روایت جلاء العیون مجلسی ره ( 4 )
ورود امیرالمومنین ع به مسجد کوفه در سحر 19 رمضان و زدن ضربه بر فرق مبارک ( 15 )
چون جناب علي عليهالسلام داخل مسجد شد، قنديلها خاموش شده بود و مسجد تاريک بود. حضرت چند رکعت نماز ادا کرد. ساعتي مشغول تعقيب بود. پس برخاست و دو رکعت نماز کرد و بر بام مسجد برآمد. دستهاي مبارک بر گوشهاي خود گذاشت و اذان گفت.
چون آن حضرت اذان ميگفت، هيچ خانه در کوفه نميماند مگر آن که صداي او را ميشنيدند. ابنملجم ملعون در تمام شب بيدار بود و در آن امر عظيم که اراده کرده بود، تفکر ميکرد. در ميان شب، قطامه به نزد او آمد و گفت: «کسي که چنين اراده دارد، خواب بر او حرام است. برخيز و علي را به قتل برسان و برگرد و مراد خود را از من حاصل گردان.»
آن ملعون گفت: «علي را ميکشم، ميدانم به مراد خود نميرسم.»
پس در آن وقت صداي اذان حضرت را شنيدند. آن ملعونه گفت: «زود برو که فرصت از دست ميرود.»
و به روايت ديگر: در تمام آن شب، آن ملعون با شبيب و وردان در مسجد بودند و انتظار آن حضرت ميبردند. چون حضرت از اذان فارغ شد و به زير آمد و مشغول تسبيح و تقديس حق تعالي بود و صلوات بر محمد و آل محمد ميفرستاد، به صحن مسجد درآمد و خفتگان را بيدار ميکرد از براي نماز؛
تا آن که به ابنملجم رسيد. ديد که او بر رو خوابيده است. فرمود: «برخيز از خواب براي نماز و چنين مخواب که اين خواب شيطان است؛ بلکه بر دست راست بخواب که خواب مؤمنان است و بر پشت خوابيدن خواب پيغمبران است.»
پس حضرت فرمود: «قصدي در خاطر خود داري که نزديک است از آن آسمانها از هم بپاشد و زمين شق شود و کوهها سرنگون گردد و اگر خواهم خبر ميتوانم داد که در زير جامه چه داري.»
از آن درگذشت، به نزد محراب رفت و مشغول نماز شد. رکوع و سجود را بسيار طول داد؛ چنانچه عادت او بود.
پس آن ملعون به نزد آن ستون که حضرت نماز ميکرد، ايستاد. چون حضرت سر از سجدهي اول برداشت آن ملعون ضربتي بر سر آن حضرت زد. در جاي ضربت عمرو بن عبدود آمد و تا پيشاني او را شکافت. پس حضرت فرمود: «بسم الله و بالله و علي ملة رسول الله.»
و گفت: «فزت برب الکعبة؛ يعني فايز و رستگار شدم به حق پروردگار کعبه.»
گریز به فرود آمدن سید الشهداء از اسب در روز عاشوراء و ذکر لاحول ولا قوة...و خوردن سنگ به پیشانی مبارک
هر دو محاسن شریفشان به خون خضاب شد.
1-کانال ضامن اشک : ویژه مقتل امام حسین (علیه السلام )
@zameneashk
2- گروه متضمن البکا فاطمه الزهرا :ویژه پرسش و پاسخ و ارسال مطالب مقتل در رابطه با مقتل امام حسین (علیه السلام )
برای ورود به گروه مقتل به آی دی زیر رجوع کنید
@m_h_tabemanesh1
بسم الله الرحمن الرحیم
«تهدمت و الله أرکان الهدي و انطمست أعلام التقي و انفصمت العروة الوثقي قتل ابن عم محمد المصطفي قتل الوصي المجتبي قتل علي المرتضي قتله أشقي الأشقياء.»
#مقتل_حضرت_امیرالمومنین_علیه_السلام
#سخنان_امیرالمومنین_علیه_السلام
مقتل کامل امیر المومنین ع به نقل از جلاء العیون مجلسی ره( 5 )
ضربت خوردن امیرالمومنین در سحر 19 رمضان ( 16 )
چون اهل مسجد صداي حضرت را شنيدند، همه به سوي محراب دويدند. چون آن شمشير را به زهر آب داده بودند، زهر در سر و بدن مقدسش دويد، چون مردم به نزديک آن حضرت رسيدند، ديدند که در محراب افتاده است و خاک برميگيرد و بر جراحت خود ميريزد و اين آيه را ميخواند:
(منها خلقناکم و فيها نعيدکم و منها نخرجکم تارة اخري) (سورهي طه / آيهي 55. (يعني: «از زمين خلق کردهام شما را و در زمين بر ميگردانم شما را، و از زمين بيرون ميآورم شما را بار ديگر.»
پس فرمود: «آمد امر خدا و راست شد، گفتهي رسول خدا.»
راوي گفت: پيشتر شبيب ضربتي حوالهي آن حضرت کرد و بر طاق مسجد آمد. چون ضربت ابنملجم به سر مبارک آن حضرت رسيد، زمين بلرزيد و درياها به موج آمد. درهاي مسجد به هم خورد.
چون حضرت را برداشتند، رداي مبارکش را بر سرش بستند. حضرت، خون سر خود را بر محاسن مبارکش کشيد و فرمود: «اين آن است که خدا و رسول مرا وعده داده بودند. راست گفتند خدا و رسول.»
پس در آن وقت، خروش از ملائکهي آسمانها و زمينها بلند شد و باد سياه تندي وزيد که هوا را تيره کرد و جبرئيل در ميان آسمان و زمين صدا زد:
«به خدا سوگند که درهم شکست ارکان هدايت و تاريک شد ستارههاي علم نبوت و برطرف شد نشانههاي پرهيزکاري، و گسيخته شد عروة الوثقاي الهي، و کشته شد پسر عم محمد مصطفي وصي برگزيدهي مجتبي، و شهيد شد سيد اوصيا، علي مرتضي. او را شهيد کرد، بدبختترين اشقيا.»
چون امکلثوم اين صدا را شنيد، تپانچه بر روي خود زد و گريبان چاک کرد. فرياد: «وا ابتاه! وا علياه! وا محمداه! وا سيداه!» برآورد.
پس حضرت امام حسن و امام حسين عليهماالسلام از خانه به سوي مسجد دويدند. ديدند که مردم نوحه و فرياد ميکنند و ميگويند: «وا اماماه و وا اميرالمؤمنيناه! به خدا سوگند که شهيد شد، امام عابد مجاهد که هرگز براي بت سجده نکرده بود و شبيهترين مردم به رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم بود.»
1-کانال ضامن اشک : ویژه مقتل امام حسین (علیه السلام )
@zameneashk
2- گروه متضمن البکا فاطمه الزهرا :ویژه پرسش و پاسخ و ارسال مطالب مقتل در رابطه با مقتل امام حسین (علیه السلام )
برای ورود به گروه مقتل به آی دی زیر رجوع کنید
@m_h_tabemanesh1
بسم الله الرحمن الرحیم
«تهدمت و الله أرکان الهدي و انطمست أعلام التقي و انفصمت العروة الوثقي قتل ابن عم محمد المصطفي قتل الوصي المجتبي قتل علي المرتضي قتله أشقي الأشقياء.»
#مقتل_حضرت_امیرالمومنین_علیه_السلام
#سخنان_امیرالمومنین_علیه_السلام
مقتل کامل امیر المومنین ع به روایت جلاءالعیون مجلسی ره ( 6)
ورود حسنین ع به مسجد و سفارشات امیر المومنین ع به ایشان (17)
چون آن دو مظلوم داخل مسجد شدند، فرياد «وا ابتاه وا علياه» برآوردند و گفتند: «کاش ما را مرگ درمييافت و اين روز را نميديديم.»
چون به نزديک محراب آمدند، پدر بزرگوار خود را ديدند که در ميان محراب افتاده است و ابوجعده با جماعتي ميخواهند او را برخيزانند که با مردم نماز کند، اما نميتواند. پس حضرت اميرمؤمنان عليهالسلام، امام حسن عليهالسلام را به جاي خود بازداشت که با مردم نماز گزارد، و خود نشسته نماز را به ايما ادا کرد. خون خود را بر روي خود ميماليد و هر ساعتي به طرفي ميل ميکرد.
چون حضرت امام حسن عليهالسلام از نماز فارغ شد، سر مبارک پدر بزرگوار خود را در دامن گذاشت و گفت: «اي پدر بزرگوار! پشت ما را شکستي. چگونه تو را به اين حال توانيم ديد؟»
پس حضرت ديدهي مبارک خود را گشود و فرمود: «اي فرزند گرامي! بعد از امروز بر پدر تو غمي و المي و جزعي نيست. اينک جد تو محمد صلي الله عليه و آله و سلم و جدهي تو خديجه و مادرت فاطمهي زهرا عليهاالسلام و حوريان جنة المأوي بر دور پدر تو آمدهاند و انتظار رفتن او ميکشند. پس شاد باش. دست از گريه باز دار که گريهي تو ملائکهي آسمانها را به گريه آورده است.»
چون اين صداي وحشت انگيز در کوفه منتشر شد، مردان و زنان از خانهها به سوي مسجد دويدند. چون به مسجد رسيدند، ديدند که حضرت اميرمؤمنان عليهالسلام سرش در دامان امام حسن عليهالسلام است. با آن که جاي ضربت را محکم بستهاند، خون ميريزد و گلگونهي مبارکش از زردي به سفيدي مايل شده است.
به اطراف آسمان نظر ميکند و زبانش به تسبيح و تقديس الهي مشغول است و ميگويد: «از تو می خواهم پروردگارا! رفاقت انبيا و اوصيا و اعلاي درجات جنة المأوي را.»
1-کانال ضامن اشک : ویژه مقتل امام حسین (علیه السلام )
@zameneashk
2- گروه متضمن البکا فاطمه الزهرا :ویژه پرسش و پاسخ و ارسال مطالب مقتل در رابطه با مقتل امام حسین (علیه السلام )
برای ورود به گروه مقتل به آی دی زیر رجوع کنید
@m_h_tabemanesh1
[Forwarded from اتچ بات]
( https://attach.fahares.com/oXCkL/bM+beWsgWRVyIhrA== ) بسم الله الرحمن الرحیم
«تهدمت و الله أرکان الهدي و انطمست أعلام التقي و انفصمت العروة الوثقي قتل ابن عم محمد المصطفي قتل الوصي المجتبي قتل علي المرتضي قتله أشقي الأشقياء.»
#مقتل_حضرت_امیرالمومنین_علیه_السلام
#سخنان_امیرالمومنین_علیه_السلام
مقتل کامل امیر المومنین ع به روایت جلاءالعیون مجلسی( 7 )
بردن امیرالمومنین به خانه با فرق شکافته (18)
محمد بن حنفيه روايت کرده است: حضرت اميرمؤمنان عليهالسلام فرمود: «مرا برداريد و به خانه بريد.»
پس حضرت را با نهايت ضعف برداشتيم و به خانه برديم و مردم بر دور آن حضرت گريه و زاري ميکردند، نزديک بود که خود را هلاک کنند.
پس امام حسن عليهالسلام در عين گريه و زاري و ناله و بيقراري، با پدر بزرگوار خود گفت: «اي پدر! بعد از تو براي ما که خواهد بود؟ مصيبت تو بر ما امروز مثل مصيبت رسول خداي صلي الله عليه و آله و سلم است. گويا گريه را از براي مصيبت تو آموختهايم.»
پس اميرمؤمنان عليهالسلام آن حضرت را به نزديک خود طلبيد. چون نظر کرد، ديدههاي آن امام مظلوم را ديد که از بسياري گريه مجروح شده است. به دست مبارک خود آب از ديدههاي نور ديدهي خود پاک کرد و دست بر دل مبارکش گذاشت و گفت:
«اي فرزند! خداوند عالميان، دل تو را به صبر ساکن گرداند. مزد تو و برادران تو را در مصيبت من عظيم گرداند و اضطراب تو را و جريان آب ديدهي تو را ساکن سازد. به درستي که حق تعالي تو را اجر داد به قدر مصيبت تو.»
پس آن حضرت را داخل حجره گرداندند و در نزديک محراب خواباندند. زينب و امکلثوم آمدند و در پيش علي عليهالسلام نشستند. نوحه و زاري براي آن حضرت ميکردند و ميگفتند:
«بعد از تو کودکان اهل بيت تو را که تربيت خواهد کرد؟ بزرگان ايشان را که محافظت خواهد کرد؟ اي پدر بزرگوار! اندوه ما بر تو دور و دراز است و آب ديدهي ما هرگز ساکن نخواهد شد.»
پس صداي مردم از بيرون حجره بلند شد به ناله، و آب از ديدههاي مبارک علي عليهالسلام جاري شد. نظر حسرت به سوي فرزندان خود افکند. حسن و حسين را نزديک خود طلبيد و ايشان را در برکشيد و رويهاي ايشان را ميبوسيد.
1-کانال ضامن اشک : ویژه مقتل امام حسین (علیه السلام )
@zameneashk
2- گروه متضمن البکا فاطمه الزهرا :ویژه پرسش و پاسخ و ارسال مطالب مقتل در رابطه با مقتل امام حسین (علیه السلام )
برای ورود به گروه مقتل به آی دی زیر رجوع کنید
@m_h_tabemanesh1
بسم الله الرحمن الرحیم
«تهدمت و الله أرکان الهدي و انطمست أعلام التقي و انفصمت العروة الوثقي قتل ابن عم محمد المصطفي قتل الوصي المجتبي قتل علي المرتضي قتله أشقي الأشقياء.»
#مقتل_حضرت_امیرالمومنین_علیه_السلام
#سخنان_امیرالمومنین_علیه_السلام
#وصیت_امیرالمومنین_علیه_السلام
مقتل کامل امیر المومنین ع به روایت جلاء العیون مجلسی ره ( 8 )
سفارش کردن امیر المومنین ع به اسیر ( قاتل خود ) در اطعام کردن به او (19)
پس ساعتي مدهوش شد.به اعتبار زهري که در بدن آن حضرت جاري شده بود، چنانچه حضرت رسالت صلي الله عليه و آله و سلم به سبب زهري که به آن حضرت داده بودند، گاهي مدهوش ميشد و گاهي به هوش باز ميآمد.
چون حضرت به هوش باز آمد، حضرت امام حسن عليهالسلام کاسهاي از شير به دست آن حضرت داد. حضرت گرفت و اندکي از آن تناول کرد و فرمود: «اين شير را ببريد و به آن اسير دهيد که بياشامد.»
باز سفارش نمود به امام حسن عليهالسلام که: «آن ملعون را طعام و شراب بدهيد.»
شيخ مفيد و ديگران روايت کردهاند: چون آن ملعون را به حبس بردند، امکلثوم گفت: «اي دشمن خدا! اميرمؤمنان را کشتي؟»
آن ملعون گفت: «اميرمؤمنان را نکشتهام. پدر تو را کشتهام.»
امکلثوم گفت: «اميد دارم که او از اين ضربت شفا يابد و حق تعالي تو را در دنيا و آخرت به عذاب خود معذب گرداند.»
آن ملعون گفت: «آن شمشير را به هزار درهم خريدهام و هزار درهم ديگر دادهام که آن را به زهر آب دادهاند. ضربتي بر او زدهام که اگر ميان اهل زمين قسمت کنند آن ضربت را، هر آينه همه را هلاک کند.»
1-کانال ضامن اشک : ویژه مقتل امام حسین (علیه السلام )
@zameneashk
2- گروه متضمن البکا فاطمه الزهرا :ویژه پرسش و پاسخ و ارسال مطالب مقتل در رابطه با مقتل امام حسین (علیه السلام )
برای ورود به گروه مقتل به آی دی زیر رجوع کنید
@m_h_tabemanesh1
[Forwarded from اتچ بات]
( https://attach.fahares.com/oXCkL/bM+beEucUf/BsoHw== ) بسم الله الرحمن الرحیم
«تهدمت و الله أرکان الهدي و انطمست أعلام التقي و انفصمت العروة الوثقي قتل ابن عم محمد المصطفي قتل الوصي المجتبي قتل علي المرتضي قتله أشقي الأشقياء.»
#مقتل_حضرت_امیرالمومنین_علیه_السلام
#سخنان_امیرالمومنین_علیه_السلام
#وصیت_امیرالمومنین_علیه_السلام
مقتل کامل امیر المومنین ع به روایت جلاء العیون مجلسی ره ( 9 )
وصیت امیر المومنین ع به دفن و غسل (20)
ايضا به سند معتبر روايت کرده است که امکلثوم روايت کرد: آخر سخني که پدرم به دو برادرم حسن و حسين گفت آن بود که: «اي فرزندان من! چون از دنيا رحلت کنم، مرا غسل دهيد.
پس خشک کنيد بدن مرا به آن بردي که بدن رسول خدا و فاطمه را بعد از غسل به آن خشک کردم. پس مرا حنوط کنيد به حنوط جد خود و مرا بر روي تخت بخوابانيد و عقب تخت را برداريد. به هر طرف که پيش تخت ميرود، شما از عقب برويد.»
امکلثوم گفت: «من به تشييع جنازهي پدر خود بيرون رفتم. چون به نجف رسيديم، پيش تخت بر زمين فرود آمد. پس برادرانم عقب آن را بر زمين گذاشتند و امام حسن عليهالسلام کلنگي بر گرفت.
چون يک کلنگ بر زمين زد، قبر کنده و لحد ساخته پيدا شد و تختهاي در آن قبر بود که به قلم سرياني دو سطر بر آن نوشته بود به اين مضمون:
«بسم الله الرحمن الرحيم! اين قبري است که ساخته است نوح پيغمبر براي علي، وصي محمد پيش از طوفان به هفتصد سال.» چون آن حضرت را به قبر گذاشتند، ناپيدا شد. ندانستيم به زمين فرورفت يا به آسمان بالا رفت.
ناگاه صداي منادي را شنيدم که گفت: حق تعالي شما را صبر نيکو کرامت فرمايد، در مصيبت سيد شما و حجت خدا بر خلق.» (فرحة الغري، /34.)
به روايت ديگر، [امام حسن عليهالسلام] فرمود: «ايها الناس! در اين شب قرآن نازل شد. در اين شب عيسي به آسمان بالا رفت. در اين شب يوشع بن نون شهيد شد. در اين شب پدرم اميرمؤمنان شهيد شد.
به خدا سوگند که سبقت نخواهد گرفت و او به سوي بهشت احدي از اوصيا که پيش از او بودهاند و بعد از او خواهند بود. به درستي که حضرت رسالت صلي الله عليه و آله و سلم چون او را به جنگي ميفرستاد، علم خود را به دست او ميداد.
جبرئيل از جانب راست او ميرفت و ميکائيل از جانب چپ او. برنميگشت تا حق تعالي فتح را بر دست او جاري ميکرد. طلا و نقره به ميراث نگذاشته است، مگر هفتصد درهم که از عطاهاي او زياد آمده بود. ميخواست کنيزي از براي اهل خود بخرد.» به روايت ديگر: از براي امکلثوم بخرد.
به درستي که در مصيبت او اهل مشرق و مغرب صاحب تعزيهاند. از خدا ميطلبند مزد صبر خود را.
پس گريه بر آن حضرت غالب شد. نتوانست سخن گفت. اهل مسجد خروش برآوردند.
پس فرمود: «هر که مرا شناسد، شناسد و هر که نشناسد، منم حسن پسر محمد مصطفي صلي الله عليه و آله و سلم، منم پسر بشير، منم پسر نذير، منم پسر داعي به سوي خدا، منم پسر سراج منير، منم پسر آن کسي که حق تعالي او را براي رحمت عالميان فرستاد،
منم از اهل بيتي که حق تعالي رجس را از ايشان دفع کرده و از گناهان پاک کرده است، ايشان را آن چنان پاک کردني، منم از اهل بيتي که جبرئيل بر ايشان نازل ميشد، منم از اهل بيتي که حق تعالي مودت و ولايت ايشان را واجب گردانيده؛ چنانچه فرموده است:
(قل لا أسألکم عليه أجرا الا المودة في القربي و من يقترف حسنة نزد له فيها حسنا) (سورهي شوري / آيهي 23.) اين حسنه مودت ما اهل بيت است.
پس فرمود: «خبر داد مرا جدم رسول خدا که بعد از او دوازده امام از اهل بيت و برگزيدگان او خواهند بود که همه شهيد خواهند شد به شمشير يا به زهر. پس آن حضرت از منبر فرود آمد، مردم با او بيعت کردند و وفا به بيعت خود نکردند.»
1-کانال ضامن اشک : ویژه مقتل امام حسین (علیه السلام )
@zameneashk
2- گروه متضمن البکا فاطمه الزهرا :ویژه پرسش و پاسخ و ارسال مطالب مقتل در رابطه با مقتل امام حسین (علیه السلام )
برای ورود به گروه مقتل به آی دی زیر رجوع کنید
@m_h_tabemanesh1
[Forwarded from اتچ بات]
( https://attach.fahares.com/nzeaAAIMS/Bq6u+3Xq0CDA== ) بسم الله الرحمن الرحیم
«تهدمت و الله أرکان الهدي و انطمست أعلام التقي و انفصمت العروة الوثقي قتل ابن عم محمد المصطفي قتل الوصي المجتبي قتل علي المرتضي قتله أشقي الأشقياء.»
#مقتل_حضرت_امیرالمومنین_علیه_السلام
#سخنان_امیرالمومنین_علیه_السلام
#وصیت_امیرالمومنین_علیه_السلام
مقتل کامل امیر المومنین ع به نقل جلاءالعیون مجلسی ره ( 10)
عمل به وصیت امیر المومنین در باره قاتل خود ابن ملجم لع ( 21 )
در بعضي از کتب قديمه روايت کردهاند که چون در آن شب که حضرت اميرمؤمنان عليهالسلام را دفن کردند و صبح طالع شد، امکلثوم، حضرت امام حسن عليهالسلام را سوگند داد که: «ميخواهم کشندهي پدر مرا يک ساعت زنده نگذاري!»
حضرت از خانه بيرون آمد. خويشان و اصحاب خود را جمع کرد و با ايشان در کشتن آن ملعون مشورت کرد. عبدالله بن جعفر گفت: «ميبايد دستها و پاها و زبان او را ببريم و بعد از آن او را به قتل رسانيم.»
محمد بن حنفيه گفت: «او را اول تيرباران ميبايد کرد و آخر به آتش ميبايد سوخت.»
ديگري گفت: «او را زنده بر دار ميبايد کشيد تا بر دار بميرد.»
حضرت امام حسن عليهالسلام فرمود: «من امتثال امر پدر خود مينمايم در حق او. يک ضربت شمشير بر او ميزنم تا بميرد. بعد از آن جسد پليدش را به آتش ميسوزانم.»
پس حکم فرمود او را دست بست حاضر کردند و فرمود: «اي دشمن خدا، کشتي اميرمؤمنان و امام مسلمانان را و فساد عظيم در دين کردي.»
و به يک ضربت او را به جهنم فرستاد.
مجلسي، جلاء العيون، /علامه مجلسی ره
1-کانال ضامن اشک : ویژه مقتل امام حسین (علیه السلام )
@zameneashk
2- گروه متضمن البکا فاطمه الزهرا :ویژه پرسش و پاسخ و ارسال مطالب مقتل در رابطه با مقتل امام حسین (علیه السلام )
برای ورود به گروه مقتل به آی دی زیر رجوع کنید
@m_h_tabemanesh1
[Forwarded from اتچ بات]
( https://attach.fahares.com/8jijXp2KZIHFyqde3VQWNg== ) بسم الله الرحمن الرحیم
#مقتل_حضرت_امیرالمومنین_علیه_السلام
#سخنان_امیرالمومنین_علیه_السلام
#وصیت_امیرالمومنین_علیه_السلام
تاریخ مختصری از شهادت امیر المومنین ع و محل قبر حضرت به روایت ارشاد شیخ مفید ره
مطالب برای منبر شام غریبان تا شب هفت امیر المومنین ع ( 22 )
(1) وفات (و شهادت) امير المؤمنين عليه السّلام پيش از سپيده دم در شب جمعه بيست و يكم ماه مبارك رمضان سال چهلم هجرى اتفاق افتاد، و آن حضرت بوسيله شمشير كشته شد، و كشندهاش ابن ملجم مرادى لعنة اللَّه عليه بود كه در مسجد كوفه حضرت را كشت، و اين پيش آمد ناگوار آنگاهى بود كه آن حضرت عليه السّلام در شب نوزدهم ماه رمضان براى نماز از خانه بيرون آمد (و وارد مسجد شد) و مردمان را براى نماز صبح بيدار ميكرد، و (ابن ملجم) از سر شب چشم براه آن حضرت عليه السّلام بود، تا آنگاه حضرت بر او كه خود را بخواب زده بود و در ميان خفتگان افتاده و كارش را پنهان ساخته گذر كرد، ناگهان حمله كرد، و با شمشيرى كه زهرآگين و مسموم بود بفرق سر آن حضرت زد، و (پس از اين ضربت) حضرت روز نوزدهم و شب بيستم و روز آن و شب بيست و يكم را تا ثلث اول آن زنده بود و سپس از دنيا رفت و بلقاء خداى تعالى نائل گشت. و آن حضرت عليه السّلام پيش از آن از چنين اتفاقى آگاه بود و بمردم خبر داده بود. و
كار غسل دادن و كفن كردنش را بدستور خود آن حضرت دو فرزندش حسن و حسين عليهما السّلام انجام دادند، و جنازه آن بزرگوار را (پس از غسل و كفن كردن) بجانب نجف كوفه بردند و در آنجا دفن كردند، و جاى قبرش را پنهان كردند، و اين كار طبق وصيتى بود كه خود آن حضرت بدو فرزندش فرمود، زيرا كه روى كار آمدن بنى اميه را پس از او و عقايد آنها را در دشمنى با خودش ميدانست، و از سرانجام كارشان آگاه بود، و ميدانست كه اينان بواسطه سوء نيت (و ناپاكى دلى) كه دارند تا آنجا كه بتوانند از كردار زشت و گفتار نابهنجار فروگذار نخواهند كرد (و از قبر و جنازه آن حضرت نيز دست بردار نخواهند بود) و پيوسته قبرش پنهان بود، تا اينكه حضرت صادق جعفر بن محمد عليهما السلام پس از (نابودى بنى اميه، و) روى كار آمدن بنى عباس آن را نشان داد، و در آن هنگام كه منصور دوانيقى در شهر حيره (كه در سه منزلى كوفه بود) توقف داشت، و امام صادق عليه السّلام براى ديدار او ميرفت (در سر راه) آن قبر شريف را زيارت كرد، شيعيان آن مكان را شناختند و دانستند كه آنجا مزار آن حضرت عليه السّلام است، و در آن روزى كه از دنيا رفت شصت و سه سال از عمر شريفش گذشته بود.
ارشاد ج1، ص: 9
1-کانال ضامن اشک : ویژه مقتل امام حسین (علیه السلام )
@zameneashk
2- گروه متضمن البکا فاطمه الزهرا :ویژه پرسش و پاسخ و ارسال مطالب مقتل در رابطه با مقتل امام حسین (علیه السلام )
برای ورود به گروه مقتل به آی دی زیر رجوع کنید
@m_h_tabemanesh1
[Forwarded from اتچ بات]
( https://attach.fahares.com/RpvzJrLNj2v6qotTmauONA== ) بسم الله الرحمن الرحیم
#مقتل_حضرت_امیرالمومنین_علیه_السلام
#غسل_کفن_دفن_امیرالمومنین_علیه_السلام
#سخنان_امیرالمومنین_علیه_السلام
#وصیت_امیرالمومنین_علیه_السلام
محل دفن و جريان به خاك سپردن امیر المومنین ع
مطالب برای منبر شام غریبان تا شب هفت امیر المومنین ع ( 23 )
و از خبرهائى كه در باره جاى قبر أمير المؤمنين عليه السّلام و جريان بخاك سپردنش رسيده است خبرى است كه عباد بن يعقوب رواجنى از حيان بن على عنزى روايت كند كه گفت:
يكى از غلامان على عليه السّلام براى من حديث كرد كه چون هنگام مرگ أمير المؤمنين عليه السّلام فرا رسيد بحسن و حسين عليهما السّلام فرمود:
آنگاه كه من از دنيا رفتم، مرا بر تابوتى حمل كنيد و از خانه بيرون بريد، و شما دنبال تابوت را بگيريد زيرا كه جلوى آن برداشته شود، و (ديگران) رنج برداشتن جلوى آن را از گردن شما كفايت كنند، سپس جنازه مرا بغريين (كه نام همين زمينى است كه اكنون قبر مطهر آن حضرت در آن واقع است، و برخى گفتهاند نام دو عمارت و بنا بود كه در نجف قرار داشته است) ببريد، در آنجا سنگ سفيد درخشانى خواهيد ديد همان جا را بكنيد (و حفر كنيد) و در آنجا لوحى مىبينيد، پس مرا در همان مكان بخاك بسپاريد، گويد: همين كه آن حضرت از دنيا رفت جنازهاش را برداشتيم و از خانه بيرون برديم (و
چنانچه فرموده بود) ما دنبال تابوت را گرفته بوديم و جلوش خود برداشته شده بود، و ما صدائى آهسته چون كشيدن درختى بر زمين مىشنيديم تا بغريين رسيديم، در آنجا سنگ سفيدى ديديم كه درخشندگى داشت، آنجا را كنديم لوحى ديديم بر آن نوشته بود: اين جايى است كه نوح براى على بن ابى طالب عليه السّلام ذخيره كرده، پس ما آن حضرت را در آن مكان دفن كرده برگشتيم، و از اين بزرگداشت و اكرام خداوند نسبت بأمير المؤمنين خورسند بوديم،
پس جمعى از شيعيان كه بنماز بر جنازه آن حضرت نرسيده بودند، و ما جريانى را كه ديده بوديم و اكرامى كه خداى عز و جل نسبت بأمير المؤمنين عليه السّلام فرموده بود براى آنها باز گفتيم، آنها گفتند: ما هم دوست داريم آنچه را شما در باره آن بزرگوار ديدهايد ما نيز بچشم خود ببينيم، بآنها گفتيم: طبق سفارش و وصيت خود آن حضرت جاى قبر پنهان شده، آنها (باين سخن توجه نكردند) بدان سو رفتند و بازگشتند، و گفتند: ما آنجا را كنديم و چيزى نيافتيم.
ترجمه ارشاد ( رسولى محلاتى )، ج1، ص: 22
1-کانال ضامن اشک : ویژه مقتل امام حسین (علیه السلام )
@zameneashk
2- گروه متضمن البکا فاطمه الزهرا :ویژه پرسش و پاسخ و ارسال مطالب مقتل در رابطه با مقتل امام حسین (علیه السلام )
برای ورود به گروه مقتل به آی دی زیر رجوع کنید
@m_h_tabemanesh1
[Forwarded from اتچ بات]
( https://attach.fahares.com/8jijXp2KZIGS7vYmaIoNLA== ) بسم الله الرحمن الرحیم
#مقتل_حضرت_امیرالمومنین_علیه_السلام
#عباس_قمر_بنی_هاشم_علیه_السلام
#سخنان_امیرالمومنین_علیه_السلام
#وصیت_امیرالمومنین_علیه_السلام
مقتل امیر المومنین ع ( 24 )
اميرالمؤمنين يوصي ابنه العباس أن يؤثر أخاه الحسين يوم عاشوراء
سفارش امیرالمومنین به حضرت عباس ع در شب شهادت در 21 رمضان
في کتاب عدة الشهور لما کانت ليلة احدي و عشرين من شهر رمضان، و أشرف علي عليهالسلام علي الموت، أخذ العباس و ضمه الي صدره الشريف و قال
در کتاب عدة الشهور است هنگامیکه شب 21 ماه رمضان شد و امیر المومنین ع در اخرین لحظات عمر شریف بود ، عباس را به سینه چسباند و فرمود:
ولدي ستقر عيني بک في يوم القيامة.
پسر عزیزم عباس در روز قیامت چشمم به خاطر تو روشن خواهد شد ( در قیامت چشمم را روشن خواهی کرد )
ولدي اذا کان يوم عاشوراء و دخلت المشرعة اياک أن تشرب الماء، و أخوک الحسين عطشان.
پسر عزیزم هنگامیکه روز عاشوراء شد و وارد فرات شدی ، بر حذر باش از اینکه آب بنوشی ، در حالیکه برادرت حسین ع تشنه است
المازندراني، معالي السبطين، 454 1 / موسوعةالامام الحسین ع / ج9- [ صفحه 213]
سلام علیکم
تقدیم به تمام عاشقان عباس ع
البته این روضه دو سند دارد سندی که در متن مقتل است و دوم معالی السبطین است
1-کانال ضامن اشک : ویژه مقتل امام حسین (علیه السلام )
@zameneashk
2- گروه متضمن البکا فاطمه الزهرا :ویژه پرسش و پاسخ و ارسال مطالب مقتل در رابطه با مقتل امام حسین (علیه السلام )
برای ورود به گروه مقتل به آی دی زیر رجوع کنید
@m_h_tabemanesh1
[Forwarded from 3 البوم]
بسم الله الرحمن الرحیم
#کنیه_امام_حسین_ع
#کنیه_اباعبدالله
#کنیه_امیرالمومنین_ع
کنیه های امیر المومنین ع در ارتباط با امام حسن ع و امام حسین ع
كان أبوه يكنّى به أيضاً
فكان يكنّى أبا الحسنين.
البلاذري، جمل من أنساب الأشراف، 2/ 345
كناه : أبو الحسن وأبو الحسين و أبو شبّر و أبو شبير، أبو تراب، أبو النّور، أبو السِّبطين، أبو الأئمّة 3 2.
الخصيبي، الهداية الكبرى،/ 93/ مثله ابن أبي الثّلج، تاريخ الأئمّة (من مجموعة نفيسة)،/ 29؛ ابن شاذان، الفضائل،/ 175؛ الإربلي، كشف الغمّة، 1/ 65
وأمير المؤمنين عليّ بن أبي طالب. ويكنّى أبا الحسن وأبا الحسين.
وروي عنه عليه السلام أ نّه قال: كان الحسن في حياة رسول اللَّه صلى الله عليه و آله يدعوني أبا الحسين. وكان الحسين يدعوني أبا الحسن، ويدعوان رسول اللَّه صلى الله عليه و آله أباهما، فلمّا توفّى رسول اللَّه صلى الله عليه و آله دعواني بأبيهما.
أبو الفرج، مقاتل الطّالبيّين،/ 14
و امير المؤمنين على بن ابىطالب عليه السلام دو كنيه داشت: ابو الحسن و ابو الحسين.
از آن حضرت روايت شده كه فرمود: «تا وقتى كه رسول خدا صلى الله عليه و آله زنده بود، حسن مرا ابا الحسين مىخواند و حسين ابا الحسن، و به رسول خدا صلى الله عليه و آله پدر مىگفتند. و چون رسول خدا صلى الله عليه و آله از دنيا رفت، مرا پدر مىخواندند.
رسولى محلاتى، ترجمه مقاتل الطالبيين،/ 16
نکته : مطالب فوق برای پیش منبر ی عالی است
1-کانال ضامن اشک : ویژه مقتل امام حسین (علیه السلام )
@zameneashk
2- گروه متضمن البکا فاطمه الزهرا :ویژه پرسش و پاسخ و ارسال مطالب مقتل در رابطه با مقتل امام حسین (علیه السلام )
برای ورود به گروه مقتل به آی دی زیر رجوع کنید
@1m_h_tabemanesh
دوستان بسیاری از مطالب صوتی و... درباره امیر المومنین ع هنوز روی کانال تلگرام مقتل است رجوع بفرمایید
ابنعباس گويد: برداشتم، و بر حفظش مواظبت نمودم بيشتر از مواظبت بر بعضي از واجبات الهي، و باز نميکردم آنرا از آستين خود، پس روزي به خواب بودم، ناگاه از خواب بيدار شدم ديدم از آن خون تازهاي جاري است، و آستينم از خون مملو شده، پس نشستم و گريستم، و با خود گفتم: يقين حسين کشته شده، والبته علي (عليهالسلام) خبري به من نداد که واقع نشده باشد، پس بيرون آمدم، ديدم شهر مدينه را گويا ابر نازک فرا گرفته، پس آفتاب ظاهر شد، ديدم گويا منکسف است، و بر ديوار شهر کأنه خون تازه ريختهاند، شنيدم صدائي از زاويهي خانهي شخصي مرثيه ميخواند که مضمونش آن است که صبر کنيد اي آل پيغمبر (صلي الله عليه و آله) که کشته شد فرزند زهراي بتول، و روحالامين نازل گرديد با گريه و افغان، پس گريست به صداي بلند و من هم گريستم، و آن تاريخ را ضبط کردم، روز عاشورا بود، پس خبر را گفتم به کساني که همراه آن جناب بودند پس گفتند: قسم به خدا که ما نيز شنيديم صداي آن نوحه کننده را در معرکه، و ندانستيم کيست و گمان کرديم که شايد خضر باشد. [2] .
دوم آنچه هرثمة ابن ابيمسلم نقل کرده که با حضرت امير از صفين مراجعت نموديم و به کربلا نزول کرديم، پس چون از نماز صبح فارغ شدي قدري از خاک برداشت، و بوئيد و فرمود: عجب خاکي هستي، که از تو محشور خواهند شد جمعي که بدون حساب به بهشت خواهند رفت، پس هرثمه برگشت نزد زوجهاش، و او شيعه بود، پس گفت: که مولاي تو چنين فرمود، گفت: يا اميرالمؤمنين هر چه فرمود حق است، پس چون حضرت سيدالشهداء به کربلا وارد شد، هرثمه که با لشکر ابنسعد بود کلام حضرت امير (عليهالسلام) را به ياد آورد، پس سوار شتر شده به نزد حضرت آمد، و سلام کرد و حديث حضرت امير (عليهالسلام) را نقل نمود، حضرت فرمودند: حال خيال تو چيست؟ يا با ما هستي يا بر ما؟ گفت: نه با شمايم، و نه بر شمايم اولاد کوچک در کوفه گذاشته و بر ايشان ميترسم از پسر زياد، حضرت فرمود: پس بيرون برو، به جائي که مقتل ما مشاهده نکني، و صداي ما را نشنوي، زيرا که به خدا قسم امروز اگر کسي بشنود صداي استغاثهي ما را، و ما را اعانت نکند البته به رو در آتش جهنم خواهد افتاد. [3] .
سوم آنچه از حضرت امام محمد باقر (عليهالسلام) روايت شده که حضرت امير (عليهالسلام) به کربلا مرور نمود با دو نفر از اصحابش، پس اشک در چشمانش به گردش آمد، و فرمود: اينجا محل خوابگاه شتران ايشان است، و محل فرود آمدن بار، و مقام ريخته شدن خونهاي ايشان است، خوشا به حال تو اي خاک که بر روي تو ريخته ميشود خون دوستان. [4] .
نهم: مجالس حضرت زهرا (سلام الله عليها) در مدينه است، و آنها از کثرت به شمار نيايد زيرا که هر وقت که خبر اين واقعه به او ميرسيد مجلس گريه و نوحه منعقد ميشد.
دهم: مجلس امايمن بود در مدينه، که مرثيهخوان امايمن بود، و مستمع حضرت زينب، و آن در وقتي بود که آن حديث مفصل شهادت را از برايش نقل کرد، و آن همان حديث است که حضرت زينب از براي حضرت سجاد (عليهالسلام) نقل کرد در قتلگاه به جهت تسلي او. [5] .
[1] بحار 280:44 - کامل الزيارات باب 36 ص 108.
[2] بحار 254 - 252 :44 - امالي صدوق مجلس 87 ص 480 - 478.
[3] بحار 256 - 255 :44 - امالي صدوق مجلس 28 ص 117.
[4] بحار 258:44 - قرب الاسناد ص 14.
[5] بحار 179:45 - کامل الزيارات باب 88 ص 266 - 261.
[6] خصائص الحسینیه،مرحوم شوشتری، [ صفحه 231] [ صفحه 234]
1 . لینک مقتل ضامن اشک در ایتا
https://eitaa.com/zameneashk
2 .لینک مقتل ضامن اشک در تلگرام
@zameneashk
ای دی برای سوالات مقتل در تلگرام
@m_h_tabemanesh1