اعتراض صحابی دیگر( زید بن ارقم ) به رفتار یزید لع و حمل رأس الحسين الي يزيد، فوضعه في طست بين يديه، و جعل ينکت ثناياه بقضيب في يده، و يقول: ان کان لحسن الثغر. فقال له زيد بن أرقم: ارفع قضيبک، فطالما رأيت رسول الله صلي الله عليه و آله يلثم موضعه. فقال: انک شيخ قد خرفت. فقام زيد يجر ثوبه. الصفدي، الوافي بالوفيات، 426/12 🌷🌷اعتراض زيد ابن ارقم به داستان خیزران 🌷🌷سر مطهر را مقابل یزید لع قرار دادند 🌷🌷یزید لع شروع کردن به زدن چوب و می گفت ای حسين چه دندان‌های زیبایی داری 🌷🌷زيد گفت چوبی را بردار که هرگاه من رسول خدا ص را می دیدم موضعی که تو چوب می زدی می بوسید گروه و کلاس مقتل شناسی متضمن البکاء https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0

🌺اعتراض صحابی دیگر بر اعمال یزید لع و قيل: ان الذي رد عليه ليس أبابرزة؛ بل هو سمرة بن جندب صاحب رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم؛ و قال ليزيد: قطع الله يدک يا يزيد، أتضرب ثنايا طالما رأيت رسول الله يقبلهما، و يلثم هاتين الشفتين؟ فقال له يزيد: لولا صحبتک لرسول الله لضربت والله عنقک. فقال سمرة: ويلک تحفظ لي صحبتي من رسول الله؛ و لا تحفظ لابن‏رسول الله بنوته؟ فضج الناس بالبکاء؛ و کادت أن تکون فتنة . الخوارزمي، مقتل الحسين 58/2 مساوي عنه: المحمودي، العبرات، 290/2 ، ميرخواند، روضة الصفا، 178/3. 🌷🌷اعتراض صحابه دیگر به نام ابن جندب 🌷🌷لعن و برائت مستقیم ابن جندب در مجلس یزیدلع 🌷🌷ابن جندب گفت خدا دستت را قطع کنه ای یزیدلع آیا چوب بر لب و دندان حسین ع می زنی 🌷🌷دیدم پیامبر ص لبان حسین ع را می بوسید 🌷🌷یزیدلع گفت اگر هم صحبت پیامبر ص نبودی گردنت را می زدم 🌷🌷گفت وای بر تو من حرمت دارم و پسر پيغمبر ص حرمت ندارد که چوب می زنی 🌷🌷اهل مجلس صدایشان به گريه بلند شد و نزدیک بود فتنه به پا شود و یزیدلع ترسید گروه و کلاس مقتل شناسی متضمن البکاء https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0

#مجلس_یزید_لعنة_الله_علیه #راس_الحسین_علیه_السلام #اللهم_العن_یزید_خامسا #اسارت_آل_الله #ملعونین_زیارت_عاشوراء اعتراض هند،زن ملعون یزید ع به رفتار یزید ملعون 📜ذکر أبومخنف وغيره: [...] و خرجت هند بنت عبدالله بن عامر بن کريز – امرأة يزيد - و کانت قبل ذلک تحت الحسين بن علي عليهماالسلام، فشقت الستر و هي حاسرة، فوثبت علي يزيد و قالت : أرأس ابن‏فاطمة مصلوب علي باب داري ؟ فغطاها يزيد و قال: نعم! فأعولي عليه يا هند! و أبکي علي ابن‏بنت رسول الله صلي الله عليه و آله و صريحة قريش؛ عجل عليه ابن‏زياد، فقتله، قتله الله . الخوارزمي، مقتل الحسين، 74/2 مساوي مثله المجلسي، البحار، 143/45؛ البحراني، العوالم، 444 - 443/17؛ البهبهاني، الدمعة الساکبة، 120/5؛ الدربندي، أسرار الشهادة، / 521 🌷🌷اعتراض هند همسر یزیدلع به رفتار يزيد لع 🌷🌷از پس پرده پابرهنه بیرون آمد با سر باز بر یزیدلع اعتراض کرد 🌷🌷گفت آیا این سری که بر خانه من آویزان کردی سر پسر پيغمبر ص است 🌷🌷یزیدلع گفت بله بر حسين ع گريه کن و ابن زیاد را لعنت کن زیرا ابن زیاد لع او را کشت گروه و کلاس مقتل شناسی متضمن البکاء https://t.me/joinchat/1mMEyJC

اعتراض اسرا بر رفتار ملعون یزید لع ثم جعلت امرأة من بني‏هاشم کانت في دار يزيد (لعنه الله) تندب علي الحسين عليه‏السلام و تنادي: يا حبيباه يا سيد أهل بيتاه ! يا ابن‏محمداه! يا ربيع الأرامل واليتامي! يا قتيل أولاد الأدعياء! قال الراوي: فأبکت کل من سمعها. ابن‏طاووس، اللهوف، / 179 مساوي عنه: البهبهاني، الدمعة الساکبة، 106 - 105/5؛ القمي، نفس المهموم، / 443؛ المازندراني، معالي السبطين، 155/2؛ مثله محمد بن أبي‏طالب، تسلية المجالس، 385 - 384/2؛ المجلسي، البحار، 132/45؛ البحراني، العوالم، 433/17؛ الدربندي، أسرار الشهادة، /502 🌷🌷زنی از بنی هاشم در قصر یزیدلع صدایش را بلند کرد و فرياد زد 🌷🌷ای حبيب ما ، ای آقای اهل بیت، ای سرپرست زنان بی سرپرست 🌷🌷ای کشته اولاد زنازادگان 🌷🌷پس هرکه صدایش را شنید گریست گروه و کلاس مقتل شناسی متضمن البکاء https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0

استفاده یزید لع از قرآن برای کوبیدن اسرا علي بن ابراهيم رفعه قال: لما حمل علي بن الحسين عليهماالسلام الي يزيد بن معاوية، فأوقف بين يديه، قال يزيد (لعنه الله): (و ما أصابکم من مصيبة فبما کسبت أيديکم) فقال علي بن الحسين عليه‏السلام: ليست هذه الآية فينا، ان فينا قول الله عزوجل: (ما أصاب من مصيبة في الأرض و لا في أنفسکم الا في کتاب من قبل أن نبرأها ان ذلک علي الله يسير) . الکليني، الأصول من الکافي، 178/4 مساوي عنه: السيد هاشم البحراني، البرهان، 127/4؛ الحويزي، نور الثقلين، 247/5 🌷🌷احتجاج دروغین و غیر واقعی مخالفین قرآن به قرآن 🌷🌷کوبیدن مومنین با استفاده از آیات قرآن که در معنی تحریف شده 🌷🌷یزیدلع گفت مصیبت شما بواسطه اعمال‌ خودتان است 🌷🌷امام سجاد ع فرمود این آیه درباره ی ما نیست ،درباره ی اهل گناه است 🌷🌷فرمود آیه درباره ی ما اینگونه آمده است که در عالم ذر مصیبت حسين ع بر ما نوشته شده است گروه و کلاس مقتل شناسی متضمن البکاء https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0

خلاصه ای از مجلس یزید لع در قسمت بر خورد الهی امام سجاد لع با ملعون یزید لع 🌷🌷دستور یزیدلع به ورود اسرا به مجلس 🌷🌷سوال از امام سجاد ع که تو کیستی فرمود: تو از همه بهتر مرا می شناسی من علي پسر حسینم 🌷🌷یزیدلع گفت مگر علي در کربلا کشته‌ نشد امام سجاد ع فرمودند: او برادر بزرگتر من بود که در کربلا بدست تو کشته شد 🌷🌷یزیدلع گفت توهم الان به او ملحق خواهی شد 🌷🌷افشای جنایت یزیدلع که منکر آنبود و به ابن زیادلع نسبت می داد 🌷🌷اعتراض اسرا به یزیدلع و حمایت از امام 🌷🌷یکی از اهل مجلس بلند شد گفت یزیدلع او را رها کن وگرنه خودت کشته خواهی شد 🌷🌷امام سجاد ع فرمود اگر مرا می کشی به اهل حرم که بی سرپرستند سفارش کنم که چگونه به مدینه برگردند 🌷🌷شرمنده شدن یزیدلع و سپردن اهل بیت به امام سجاد ع برای بردن به مدینه گروه و کلاس مقتل شناسی متضمن البکاء https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0

ضامن اشک بر امام حسین ع مادرش فاطمه س است.: و في رواية الشعبي: ثم أمر أن يدخل عليه بعلي بن الحسين، فأدخل والنسوة من خلفه، فقال يزيد: من أنت يا غلام؟ فقال له: يا يزيد! أنت أعرف الناس بي، أنا علي ابن‏الحسين بن علي بن أبي‏طالب. قال يزيد: أليس قد قتل علي بن الحسين؟ قال: ذاک أخي علي الأوسط. قال يزيد: والي القتل أتي بک يا علي؟ ثم أمر بقتله، فأخرج، فصاحت زينب: الي أين يراد بک؟ فقال: الي القتل. فصاحت أم‏کلثوم و زينب: وحسبک يا يزيد من دمائنا! نناشدک الله ان قتله، فاقتلنا. فأمر برده، ثم قال: يا علي! أراد أبوک أن يدعي بأميرالمؤمنين، فقطع الله شافته، و منحني أعناقکم، فأخذت أموالکم، و قتلت رجالکم، و سبيت نساءکم، و أبطلت أحدوثتکم. فقال علي بن الحسين: بسم الله الرحمن الرحيم (ما أصاب من مصيبة في الأرض و لا في أنفسکم الا في کتاب من قبل أن نبرأها ان ذلک علي الله يسير). فرفع يزيد رأسه اليه و أمر بضرب عنقه، فأخرج من بين يديه، فصاحت به أم‏کلثوم: الي أين يا حبيبي؟ قال لها: الي السيف يا عمة. فصاحت: وا غوثاه بالله عزوجل! وا بقية من لا يبقي! يا سلالة نبي الهدي! يا بقية ابن‏علي المرتضي! قال: فضج الناس بالبکاء، فقال رجل من القوم: يا يزيد! رد الغلام و الا فأنت مقتول. فرده، ثم أوقف بين يديه، فقال له علي بن الحسين: ويلک يا يزيد! ان کان لابد من قتلي، فأحضر لي ثقة حتي أوصيه وصية. قال: وما الذي توصي به؟ فقال: أوصي اليه برد الحرم الي مدينة الرسول. قال يزيد: ما يردهن سواک. و أراد بذلک هدوء الناس. 📚الدربندي، أسرار الشهادة، / 501 ادامه مطلب(ترجمه)👇👇 يزيد روي با سيد سجاد کرد. و قال: يا ابن‏الحسين! أبوک قطع رحمي و جهل حقي و نازعني في سلطاني، فصنع الله به ما قد رأيت. گفت: «اي پسر حسين! پدر تو قطع رحم کرد و حق مرا ناديده انگاشت و سلطنت مرا حق خويش مي‏پنداشت. لاجرم چنان که ديدي، خداوند زحمت او را از من دفع داد.» زين العابدين عليه‏السلام او را به اين آيه‏ي مبارکه پاسخ فرمود: (ما أصاب من مصيبة في الأرض و لا في أنفسکم، الا في کتاب من قبل أن نبرأها. ان ذلک علي الله يسير). (قرآن مجيد 22 - 57). «خداي تبارک و تعالي مي‏فرمايد: هيچ مصيبتي در زمين باديد نمي‏گردد و در نفوس شما درنمي‏آيد؛ الا آن‏که مکتوب و مقدر است از آن پيش که آفريده شود و با قدرت خداي سهل و آسان است.» يزيد با پسر خود خالد گفت: «او را پاسخ بگوي.» خالد ندانست چه گويد. گفت: بگو (و ما أصابکم من مصيبة فبما کسبت أيديکم و يعفو عن کثير) (قرآن کريم 29 - 42) يعني: «هر مصيبتي را که ديدار مي‏کنيد، اندوخته‏ي کردار شماست. از پس آن که مبلغي معفو گشته.» فقال: يا علي بن الحسين! الحمد لله الذي قتل أباک. فقال علي بن الحسين: لعنة الله علي من قتل أبي. گفت: «اي پسر حسين! سپاس خداوندي را که پدر تو را بکشت.» سيد سجاد فرمود: «لعنت خداي بر کسي که پدر مرا بکشت.» و با سيد سجاد دوازده تن به يک رشته بسته احبال و مقيد اغلال (احبال (جمع حبل): ريسمان‏ها. مقيد: بسته شده. اغلال، جمع غل: بند گردن) بودند. يزيد که قتل سيد سجاد را بهانه‏طلب بود، چون اين سخن بشنيد، تمهيد غضب کرد و فرمان داد که آن حضرت را گردن بزنند. فقال علي بن الحسين: فاذا قتلتني، فبنات رسول الله من بردهم الي منازلهم؟ و ليس لهم محرم غيري. فرمود: «اي يزيد! چون مرا بخواهي کشت؟ اين دختران رسول خداي را که جز من محرم ندارند، کدام کس به منازل ايشان کوچ خواهد داد؟» يزيد آن سورت (سورت: تيزي و شدت) خشم را فروخورد. فقال: أنت تردهم الي منازلهم. گفت: «تو ايشان را به منازل خويش کوچ خواهي داد.» سوهاني طلب کرد و به دست خود اوتاد و عقود جامعه را قطع و فصل داد و از گردن سيد سجاد برگرفت و گفت: «يا علي بن الحسين! دانستي که در تقديم اين امر چه اراده کردم؟» فرمود: «از بهر آن که بيرون تو کس بر گردن من منتي حمل نکند.» گفت: «سوگند به خداي جز اين اراده نکردم.» آن‏گاه حکم داد تا احبال ديگران را نيز قطع کردند و همگان را از بند رها ساختند. آن‏گاه فرمان کرد تا آن تشت زر را که حامل سر مبارک حسين عليه‏السلام بود، بياوردند و در پيش روي او نهادند و اهل بيت را از قفاي خويش جاي جلوس داد تا نظاره سر حسين را کم‏تر توانند. اما سيد سجاد چون چشم مبارکش بر آن سر همايون افتاد، هرگز از سر گوسفند غذا نفرمود. 📚سپهر، ناسخ التواريخ سيدالشهدا عليه‏السلام، 136 - 135، 134 - 133/3

#تذکرات_کلاس شرح جلسات کلاس مقتل برای دیدن جلسات لطفا هشتک زیر را بزنید. #مباحثه_مقتل_شناسی گروه مقتل شناسی متضمن البکاء https://t.me/joinchat/PL5isD9sIPm2VoUA

#شرح_خطبه_حضرت_زینب_س_در_مجلس_یزید_لع 🌷🌷 قال الراوي : فقامت زينب بنت علي بن أبي‏ طالب عليه‏السلام فقالت الحمد لله رب العالمين و صلي الله علي رسوله و آله أجمعين صدق الله سبحانه کذلک يقول : 🌷🌷(ثم کان عاقبة الذين أساؤوا السوء أن کذبوا بآيات الله و کانوا بها يستهزئون). 🌷أظننت يا يزيد حيث پ أخذت علينا أقطار الأرض و آفاق السماء، 🌷 فأصبحنا نساق کما تساق الأسراء أن بنا هوانا عليه ، وبک عليه کرامة؟ 🍀زينب س به‏پا خاست و گفت: 🍀«سپاس خداي را که پروردگار عالميان است و درود بر پيغمبر و همه‏ فرزندانش . 🍀خداوند در قرآن فرمود: پايان کار آنان که بسيار کار زشت کردند، اين است که آيات الهي را دروغ پنداشته‏اند و آن‏ها را مسخره مي‏کنند. 🍀 اي يزيد! تو که زمين و آسمان را از هر طرف بر ما تنگ گرفتي و ما را مانند کنيزان به اسيري مي‏کشند. 🍀به گمانت که اين خواري ما است در پيشگاه خداوند و تو را در نزد خدا احترامي است؟ https://t.me/joinchat/PL5isD9sIPm2VoUA

#شرح_خطبه_حضرت_زینب_س_در_مجلس_یزید_لع ۳ 🌷و أن ذلک لعظم خطرک عنده ، فشمخت بأنفک، و نظرت في عطفک، جذلان مسرورا ، حيث رأيت الدنيا لک مستوثقة ، والأمور متسقة، و حين صفا لک ملکنا و سلطاننا، فمهلا مهلا ! 🌷🌷أنسيت قول الله تعالي: (و لا يحسبن الذين کفروا أنما نملي لهم خير لأنفسهم انما نملي لهم ليزدادوا اثما و لهم عذاب مهين) 🍀آی يزيد فکر میکنی قدر تو در نزد خداوند بزرگ است؟ 🍀که اين چنين باد در بيني انداخته‏اي 🍀شاد و خرمي که پايه‏هاي دنيا را به سود خود محکم ديده 🍀و رشته‏ي کارها را به هم پيوسته مشاهده کرده‏اي 🍀 و حکومت و قدرتي را که از آن ما بود، بدون مزاحم به دست آورده‏اي؟ 🍀 آرام! آرام! مگر فرموده‏ي خدا را فراموش کرده‏اي که: 🍀کافران گمان نبرند مهلتي را که ما به آنان مي‏دهيم به خير آنان است. مهلت ما فقط به آن منظور است که گناهشان فزون‏تر شود و شکنجه‏اي ذلت‏بخش براي آنان آماده است! https://t.me/joinchat/PL5isD9sIPm2VoUA