eitaa logo
ضامن اشک بر امام حسین ع مادرش فاطمه س است.
5.8هزار دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
2.3هزار ویدیو
818 فایل
السلام علیک یاابا عبدالله کانال ویژه مقتل امام حسین ع با متن عربی و ترجمه از منابع معتبر و پاسخ به شبهات مقتل است ایتا @zameneashk1 تلگرام @zameneashk باب الحسین ع ، کلاس های غیر حضوری https://t.me/Babolhusein آی دی پاسخ به سوالات @m_h_tabemanesh
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ماجرای شنیدنی از ارادت «محمد علی کلی» به امام حسین(ع) 🔹حاج حسین کاجی روایتگر دفاع مقدس، ماجرای جریمه دو میلیون دلاری محمد علی کلی در روز عاشورا را روایت می‌کند. @zameneashk1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دختر‌بچه‌ای که تعزیه را بهم ریخت! 🔹روز عاشورا هنگام مراسم تعزیه‌خوانی، شمر با اتفاق غیرمنتظره ای مواجه شد... ضامن اشک _ ایتا @zameneashk1
هدایت شده از زائر عرش ،شرح و تفسیر زیارات امام حسین ع
🌷توصیه بر مداومت در خواندن 🔹حتی اگر به اعتقادی ندارید، برای امور دنیویتان زیارت عاشورا بخوانید.. من زار الحسین یوم عاشوراء کمن زار الله فی عرشه هرکس امام حسین ع را در روز عاشورا زیارت کند گوئیا خدا را در عرش زیارت کرده است. لینک کانال زائر عرش در ایتا http://eitaa.com/joinchat/3725787156Cadcdabd35d
هدایت شده از زائر عرش ،شرح و تفسیر زیارات امام حسین ع
776.5K
۱ آیا برای چهله گرفتن حتما شرایط خاص را باید مراعات کرد؟ جواب کوتاه: خیر شرط حال و معرفت طرف در چهله گرفتن است. توضیح مفصل در فایل صوتی من زار الحسین یوم عاشوراء کمن زار الله فی عرشه هرکس امام حسین ع را در روز عاشورا زیارت کند گوئیا خدا را در عرش زیارت کرده است. لینک کانال زائر عرش در ایتا http://eitaa.com/joinchat/3725787156Cadcdabd35d
هدایت شده از م.خوشگفتار
4_5879584725261092637.mp3
4.99M
امام زمان برات دعا می کنه ... چه تو دعاش کنی چه نکنی . به یادش باشی یا نباشی ،به یادت هست ..😭 🎼 بســیار زیـبا 🎤حجت الاســـلام مــؤمنی http://eitaa.com/joinchat/2080309258Cc6c103cb84
💜💛💙❤️💚 📌 علی السلام شوق‌انگیزترین بخش دین ماست 📌اگر اشتیاق در وجود انسان نباشد، طبیعتاً به می‌افتد 🔸بی‌تردید کربلا و عاشورای امام‌حسین شوق‌انگیزترین بخش دین ماست. هیچ بخش دیگری از دین این‌گونه نیست که بتواند در دل انسان‌ها، این‌قدر شوق ایجاد کند. 🔸گاهی می‌بینید که مردم در عاشورا بیشتر از شب‌های قدر، از خودشان مایه می‌گذارند. چون فعالیت‌ها در عاشورا، بیشتر از نوع شوق است نه خوف؛ مثل شب قدر نیست که از سرِ خوف بروند تا مبادا مقدراتشان خراب شود یا گناهانشان بخشیده نشود. البته خوف هم خوب است اما در مقابل شوق، کم می‌آورد! 🔸اگر شوق ما به نماز و سایر بخش‌های دین شبیه شوق ما به عزاداری و مجالس مربوط به امام‌حسین بشود واقعاً برنده خواهیم بود. 🔸اگر اشتیاق در وجود انسان نباشد، طبیعی است که انسان به گناه می‌افتد و زندگی‌اش خراب می‌شود. مردم برای چه گناه می‌کنند؟ برای اینکه یک‌ذره شوق گناه، آنها را سرِ حال بیاورد؛ همین! بالاخره انسان شوق خود را یک‌جایی باید مصرف کند؛ وقتی شوق خودش را صرف اباعبدالله نکرده باشد، آن را در گناه و سرگرمی‌های مبتذل صرف می‌کند. ایتا @zameneashk1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
که سر مبارک علیه السلام در سال ۶۱هجری روی آن قرار داده شده و در دمشق و مکانی به نام راس الحسین نگهداری میشه هر سال در ظهر خون از سنگ جاری میشه @zameneashk1
568.7K
شرح جلت و عظمت در ارتباط با راس الحسین و جوشش خون مقدس در روز عاشورا در شرح کلیپ بالا 👆👆👆 @zameneashk1
1_84931590.mp3
9.65M
▫️به مناسبت ایام (۲۳ ذی القعده)؛ زیبای عنایت امام رئوف، به تاجر ورشکسته. @zameneashk1
روایت بسیار زیبای امام رضا ع در باب اشک برامام حسین ع بمناسبت ایام زیارتی مخصوصه امام رضا ع حدیث ريان بن شبيب از امام رضا ع ريان بن شبيب ميگويد: روز اول محرم وارد بر حضرت رضا، عليهالسلام، شدم. حضرت فرمود: يابن شبيب ان کنت باکيا لشيي فابک للحسين بن علي بن ابي طالب، عليهالسلام، فانه ذبح کما يذبح الکبش و قتل معه من اهل بيته ثمانية عشر رجلا ما لهم شبيهون في الارض و لقد بکت السماوات السبع و الارضون لقتله و لقد نزل الي الارض من الملائکة اربعة الاف لنصره فوجدوه قد قتل فهم عند قبره شعث غبر الي ان يقوم القائم، عليهالسلام، فيکونون من انصاره و شعارهم بالثارات الحسين، عليهالسلام. يابن شبيب لقد حدثني ابي عن ابيه عن جده انه لما قتل جدي الحسين، عليهالسلام، امطرت السماء دما و ترابا احمر.يابن شبيب ان کنت بکيت علي الحسين، عليهالسلام، حتي تصير دموعک علي خديک غفرالله لک کل ذنب اذنبته صغيرا کان او کبيرا قليلا کان او کثيرا. يابن شبيب ان سرک ان تلقي الله عزوجل و لاذنب عليک فزر الحسين، عليهالسلام، يا بن شبيب ان سرک ان تسکن الغرف المبنية في الجنة مع النبي، صلي الله عليه و آله، فالعن قتلة الحسين، عليهالسلام، يا بن شبيب ان سرک ان يکون لک من الثواب مثل ما لمن استشهد مع الحسين، عليهالسلام، فقل متي ما ذکرته يا ليتني کنت معهم فافوز فوزا عظيما؛ [1] . [ صفحه 126] اي فرزند شبيب! اگر براي چيزي گريه ميکني گريه کن بر حسين بن علي بن ابي طالب، عليهالسلام، زيرا که او را مانند گوسفند، ذبح کردند و هيجده تن از خاندانش را که در زمين مانندي نداشتند، با او کشتند، آسمانها و زمين براي قتل او گريستند و چهار هزار فرشته براي ياري وي به زمين آمدند و او را کشته يافتند و بر قبرش پريشان و غبار آلود خواهند بود تا وقتي که قائم آل محمد ظهور کند و از ياوران آن حضرت خواهند بود و شعارشان يا لثارات الحسين است. اي پسر شبيب! پدرم از پدرش از جدش به من باز گفت که چون جدم حسين کشته شد، آسمان خون و خاک سرخ باريد. اي پسر شبيب! اگر بر حسين گريه کني تا اشک بر گونهات روان شود، هر گناه کوچک و بزرگ و کم و زيادي را که داري خدا بيامرزد. اي پسر شبيب! اگر خواهي بيگناه، خداي عزوجل را ملاقات کني، حسين را زيارت کن. اي پسر شبيب! اگر دوستداري در غرفههاي بهشت با پيغمبر و آلش همنشين باشي، به قاتلان حسين لعن کن. اي پسر شبيب! اگر دوستداري ثواب شهيدان در رکاب حسين را ببري، هر وقت او را ياد کردي بگو: کاش با آنها بودم و به فوز عظيم - شهادت - ميرسيدم. [ صفحه 127] در اين روايت نکاتي است که براي هدف ما مفيد است: 1 - در جمله اول، اين نکته آمده که هر گاه انسان خواست براي هر امري از امور گريه کند، بر امام حسين، عليهالسلام، گريه کند که هيچ مصيبتي بسان مصيبت امام حسين، عليهالسلام، نيست زيرا آن بزرگوار را به فجيعترين وضع و بسيار بيباکانه و گستاخانه به شهادت رساندند؛ گويي که حتي انساني را نميکشند! بالاخره گويا ميفرمايد گريه براي هيچ کس و هيچ موضوعي با وجود امام حسين سزاوار نيست و به تعبير ديگر شايسته است که در هر مصيبت و مشکلي، انسان گريه بر امام حسين کند، زيرا هيچ مصيبتي به پايهي آن نميرسد، و اين جريان، اعظم المصايب است. 2 - هيجده نفر از خاندان امام حسين، در رکاب آن بزرگوار، به شهادت رسيدند، مرداني که در جهان شبيه و نظيري نداشتند. راستي چه محبوبيت و عظمتي براي امام حسين بوده که چنين جواناني که در جهان مثل و مانند نداشتند و هر کدام اختري تابنده بودند، پروانهوار بر گرد شمع وجود مبارکش به پرواز درآمدند تا جان دادند و سوختند. 3 - آسمانهاي هفتگانه و زمينها براي قتل آن حضرت گريه کرده و اندوهناک گرديدند. آري، عصارهي وجود است و لذا آسمان و زمين در عزاي او سوگوار شدند. شگفتا حسين کيست که طبقات آسمان و زمين عزادار اويند؟! 4- امام حسين، بزرگ انساني است که چهار هزار فرشته براي ياريش آمدند که البته به مقصد نرسيدند، زيرا آن حضرت شهيد شده بود. بنگريد که او چه بزرگي است که ملائکه الله به ياريش ميشتابند؟! 5 - همان فرشتگان، پريشان و غمزده، ژوليده و غبارآلود در کنار قبر مطهر امام حسين، عليهالسلام، مانده و اقامت کردهاند تا روزي که امام زمان، عليهالسلام ظهور کند و آن زمان، از ياران امام زمان، عليهالسلام، خواهند بود. 6 - روز ظهور ولي عصر، آن فرشتگان براي امام زمان شعار داده و ميگويند: يا لثارات الحسين، يعني؛ اي انتقامجويان خون حسين. راستي امام حسين چه شخصيتي است که چهار هزار فرشته در طي دهها و صدها هزار سال يا بيشتر و کمتر در کنار قبر او بمانند و روز ظهور امام زمان هم با شعار انتقام گرفتن از خون حسين، حرکت کنند؟! 7 - آسمان، خون و خاک سرخ در عزاي او باريد. 8 - گريه بر آن حضرت بطوري که اشک جاري شود و به گونهها برسد، موجب آمرزش گناهان است.
9 - زيارت حسين موجب آن است که انسان، پاک، بدون گناه، به ملاقات خدا برود. 10 - لعن بر کشندگان حسين، وسيله مستقر شدن در غرفههاي بهشتي و مجاورت و همنشيني با پيامبر است. 11 - اگر انسان به هنگام ياد امام حسين آرزو کند که کاش در کربلا بودم و به فوز عظيم شهادت ميرسيدم، خداوند اجر و ثواب آناني که با حسين، عليهالسلام، به شهادت رسيدند، را به او عطا خواهد کرد. [ صفحه 129] [ صفحه 131] @zameneashk1
هدایت شده از نوای مقتل
1_13557020.mp3
13.99M
💠 در آرزوی زمزمه و مناجات بسیار زیبا و احساسی نوای مقتل در ایتا @Navaymagtal
هدایت شده از م.خوشگفتار
pooynfar.mp3
7.31M
🎧 تنظيم استوديويى يابن الشبيب....گریه فقط در غم حسین.... 📍ذي القعده ١٤٤٠ 🎤 https://eitaa.com/zameneashk1
1 حدیث امام رضا ع درباره دفن امام حسین ع توسط امام سجاد ع و عنه، عن سهل بن زياد، عن منصور بن العباس، عن اسماعيل بن سهل، عن بعض أصحابه، قال: کنت عند الرضا عليهالسلام، فدخل اليه علي بن أبيحمزة و ابنالسراج و ابن أبيسعيد المکاوي، فقال له علي بن أبيحمزة: روينا عن آبائک ان الامام لا يلي أمره اذا مات الا امام مثله. فقال له الرضا عليهالسلام: أخبرني عن الحسين بن علي اماما کان أو غير امام؟ قال: کان اماما. فمن ولي أمره؟ قال: علي بن الحسين. قال: و أين کان علي بن الحسين؟ قال: في يد عبيدالله بن زياد محبوسا بالکوفة. فقال: کيف ولي أمر أبيه و هو محبوس؟ فقالوا له: روينا أنه خرج و هم لا يعلمون حتي ولي أمر أبيه ثم انصرف الي موضعه. فقال الرضا عليهالسلام: ان يکن هذا أمکن علي بن الحسين و هو معتقل،فقد يمکن صاحب هذا الأمر و هو غير معتقل أن يأتي بغداد فيتولي أمر أبيه و ينصرف، و ليس هو بمحبوس و لا بمأسور [...] المسعودي، اثبات الوصيه، / 208- 207 (ط قم) اسماعيل بن سهل از بعضي از ياران خود روايت کرده که گفت: من در حضور امام رضا عليهالسلام بودم، علي بن ابوحمزه و ابنسراج و ابن ابوسعيد مکاري خدمت آن حضرت آمدند، علي بن أبوحمزه به امام رضا عليهالسلام عرض کرد: «از پدران تو اين طور براي ما روايت شده که: هر وقت امام از دنيا رحلت کند غير از امامي که مثل او باشد نبايد کسي سرپرستي امور او را به عهده بگيرد.» آن حضرت در جواب او فرمود: «بگو بدانم، آيا امام حسين عليهالسلام امام بود يا نه؟» گفت: «امام بود». فرمود: «پس چه کسي متصدي امر او شد؟» گفت: «علي بن الحسين عليهماالسلام». فرمود: «علي بن الحسين در آن موقع کجا بود؟» گفت: «در کوفه به دست عبيدالله بن زياد زنداني بود». فرمود: «پس چگونه متصدي امر پدر خود گرديد و به مکان خود برگشت؟ اگر اين ممکن باشد که علي بن الحسين با اين که آزاد نبود متصدي امر پدر خود گردد، امام بعد از من (که امام جواد باشد) با اين که آزاد است ميتوانداز مدينه به بغداد بيايد و متصدي امر پدر خود شود و برگردد، در صورتي که او محبوس و زنداني نيست [...]». نجفي، ترجمه اثبات الوصية، / 389- 388. ای دی برای سوالات مقتل @m_h_tabemanesh1 لینک مقتل ضامن اشک پاسخ به شبهات @zameneashk1
‍ بسم الله الرحمن الرحیم 3 اشگ امام رضا ع بر تربت جدش سید الشهداء ع أخبرني حكيم بن داود بن حكيم عن سلمة عن أحمد [محمد] بن إسحاق القزويني عن أبي بكار قال أخذت من التربة التي عند رأس قبر الحسين بن علي ع فإنها طينة حمراء اسحاق بن قزوینی از پدرش نقل کرد از تربت امام حسین ع در نزدیکی بالا سر امام حسین ع در کربلاء مقداری برداشتم . آن تربت سرخ رنگ بود. فدخلت على الرضا ع فعرضتها عليه به خراسان آمدم و خدمت امام رضا ع رسیدم و تربت را تقدیم امام رضا ع کردم . فأخذها في كفه ثم شمها ثم بكى حتى جرت دموعه ثم قال هذه تربة جدي امام رضا ع تربت را در کف دستش قرار داد و آن را بو کرد سپس گریست به حدی که اشکش جاری گشت سپس فرمود هذه تربة جدی این تربت جدم حسین ع است. كامل‏الزيارات، الباب الثالث و التسعون، ص : 283 نکات روایت 1. گریز به عاشوراء و تربت امام حسین ع 2. ،بوی تربت امام حسین ع 3. ،اشک امام رضا ع با دیدن تربت امام حسین ع 4. رنگ تربت امام حسین ع 5. هدیه دادن محب به امام رضا ع در تشرف به حرم با دادن تربت و روضه و مرثیه ای دی برای سوالات مقتل @m_h_tabemanesh1 لینک مقتل ضامن اشک پاسخ به شبهات و سوالات مقتل امام حسین ع @zameneashk1
بسم الله الرحمن الرحیم 4 مقتل مشهور امام رضا ع به روایت ابا صلت هروی (عیون اخبار الرضا ع ) محمّد بن على ماجيلويه با شش تن ديگر از مشايخ- رضى اللَّه عنهم- كه نامشان در متن ذكر شده است از ابو الصّلت روايت كردهاند كه گفت: همين طور كه من در مقابل ابو الحسن عليه السّلام ايستاده بودم، آن جناب بمن فرمود: اى أبا صلت به اين بقعه كه هارون در آنجا دفن شده است داخل شو و از هر گوشه آن از چهار كنج مشتى خاك براى من بياور، من رفتم و آنچه خواسته بود برداشته آوردم، چون مقابلش رسيدم فرمود: يكى يكى از آن (چهار مشت) خاك را بمن ده و او نزد درب ايستاده بود، من از خاكها يكى را بدو دادم آن را بوئيد و بر زمين ريخت سپس رو بمن كرده گفت: در اينجا براى دفن من قبرى حفر مىكنند، و سنگى پيدا مىشود كه اگر همه كلنگهاى خراسان گرد آيند نميتوانند آن سنگ را از جا بيرون كنند، بعد در باره خاك پايين پا و خاك بالاى سر هارون نيز نظير اين كلام را فرمود، آنگاه گفت: آن خاك ديگر را بمن ده، من خاك (پيش روى را) بدو دادم آن را بگرفت، و فرمود: اين خاك از تربت من است؛ بعد فرمود: براى من در اين موضع قبرى حفر كنند، و تو آنان را امر كنى كه تا هفت پلّه گود كنند، و در آنجا از يكسو قبر را گشاد و وسيع كنند و قبرى احداث نمايند، اگر از آن امتناع ورزيدند و گفتند: حتما بايد لحد داشته باشد، پس بگو بايد دو ذراع و يك وجب وسعت قبر باشد، پس خداوند خود آن را هر چه بخواهد وسعت ميدهد، و چون چنين كردند، تو خواهى ديد كه در بالين قبر خيسى پيدا مىشود، اين كلامى را كه بتو مىآموزم در آنجا بخوان، پس قبر پر از آب خواهد شد و پر مىشود، و در آن آب، ماهيان ريزى خواهى ديد، پس براى آنها نانى كه اكنون بتو ميدهم خرد ميكنى، و آنها مىبلعند و چون چيزى از آن نان باقى نماند ماهى بزرگى آشكار مىشود و آن ماهيان ريز را مىبلعد تا اينكه هيچ باقى نماند سپس پنهان ميگردد و چون غايب شد تو دست بر آن آب فرو بر، و اين كلام را كه بتو ياد ميدهم بخوان، و آب فرو مىنشيند، و چيزى از آن باقى نمىماند، و اين كار را جز در پيش روى مأمون انجام مده، آنگاه فرمود: اصل روضه اباصلت هروی (التماس دعا) اى ابا صلت فردا من بر اين فاجر وارد مىشوم، پس اگر از آنجا سر برهنه خارج شدم با من سخن گوى و من پاسخت را خواهم داد، ولى اگر در بازگشتن، سرم را پوشيده بودم با من سخن مگو، ابو الصّلت گويد: چون صبح شد لباس خود را بر تن كرد و در محراب عبادتش منتظر نشست، و همين طور كه انتظار مىكشيد ناگهان غلام مأمون وارد شد، و گفت: امير شما را احضار ميكند، حضرت كفش خود را بپاى كرد و رداى خود را بر دوش افكند و برخاسته حركت كرد و من در پى او ميرفتم تا بر مأمون وارد شد، و در پيش روى مأمون طبقى از انگور بود و طبق هائى از ميوهجات و در دست او خوشه انگورى بود كه مقدارى از آن را خورده بود، و مقدارى از آن باقى بود، چون چشمش بآن حضرت افتاد از جاى برخاست و با او معانقه كرد و پيشانيش را بوسيد و آن حضرت را در كنار خود نشانيد، و خوشه انگورى كه در دست داشت به آن جناب داده و گفت: يا ابن رسول اللَّه من انگورى از اين بهتر تاكنون نديدهام، حضرت بدو فرمود: بسا مىشود كه انگورى نيكو است، از بهشت است، (يعنى انگور نيكو در بهشت است) گفت: شما از آن تناول كنيد. امام فرمود: مرا از خوردن آن معاف بدار، گفت: بايد تناول كنى، براى چه نميخورى؟ شايد خيال بدى در باره من كردهاى؟ و خوشه انگور را برداشت و چند دانه از آن را خورد، و بعد به پيش آورده و امام از او گرفت و سه دانه از آن را بدهن گذارده و خوشه را بر زمين نهاد و برخاست، مأمون پرسيد: بكجا ميرويد؟ فرمود: بدان جا كه تو مرا فرستادى، و عبا بسر كشيده خارج شد، ابو الصّلت گويد: من با او سخنى نگفتم تا داخل خانه شد، و فرمود: درها را ببنديد (كسى را راه ندهيد) درها را بستند و حضرت در بستر خود خوابيد، و من اندكى در صحن خانه با حالتى افسرده و اندوهگين ايستاده بودم آمدن امام جواد ع از مدینه به طوس كه در آن حال چشمم بجوانى نورس، خوشروى، مجعّد موى، شبيهترين مردم به حضرت رضا عليه السّلام افتاد كه داخل خانه شد، من پيش دويدم و سؤال كردم قربان درها كه بسته بود شما از كجا وارد شديد؟ گفت:
آنكه مرا از مدينه در اين وقت بدينجا آورد همو مرا از در بسته وارد خانه نمود، پرسيدم شما كه باشيد؟ گفت: من حجّت خدا بر تو هستم اى ابا صلت، من محمّد بن علىّ ميباشم، سپس بسوى پدرش رفت و وارد اطاق شد و مرا فرمود با او داخل شوم، چون ديده پدرش رضا عليه السّلام بر او افتاد يك مرتبه از جا جست و او را در بغل گرفت و دست در گردن او كرد و پيشانيش را بوسيد و او را با خود بفراش كشيد و محمّد بن علىّ به رو در افتاد و پدر را ميبوسيد و آهسته باو چيزى گفت كه من نفهميدم، امّا بر لبان حضرت رضا عليه السّلام كفى ديدم كه از برف سفيدتر بود ابو جعفر آن را با زبان برميگرفت، و بعد حضرت دست زير لباس بر سينه برد و چيزى مانند گنجشك بيرون آورد و ابو جعفر عليه السّلام آن را بلعيد، و حضرت از دنيا رفت، و ابو جعفر مرا گفت: اى ابا صلت برخيز از آن پستو و انبار تختهاى كه ميّت را بر آن ميشويند حاضر ساز و آب براى تغسيل بياور، عرضكردم، در انبار و پستو تخته غسل و آب نيست، ولى حضرت فرمود: آنچه بتو امر كردم انجام ده، من داخل انبار شدم و ديدم هر دو آماده است، بيرون آوردم و دامن قبا بر كمر بستم و پاى برهنه نمودم كه آن جناب را غسل دهم، حضرت فرمود: اى ابا صلت كنار رو كه غير از تو كسى با من است كه مرا در تجهيز يارى مىكند، و امام را غسل داده، و بمن فرمود: به پستو رو و جامهدانى كه در آن كفن و حنوط است بياور، من رفتم بقچهاى ديدم كه هرگز آن را نديده بودم، آن را برگرفته نزد حضرت آوردم، پس او را كفن كرد و بر او نماز گذارد، پس گفت: آن تابوت را بياور، عرضكردم نزد نجّارى روم و از او بخواهم تابوتى بسازد؟ فرمود: نه، برخيز و برو در خزانه و انبار تابوتى هست، من بانبار رفته تابوتى يافتم كه تاكنون در آنجا آن را نديده بودم، آن را نزد حضرتش آوردم، او جنازه حضرت رضا عليه السّلام را برداشته در آن تابوت نهاد و دو پايش را راست يك ديگر نهاد و دو ركعت نماز خواند كه هنوز تمام نشده بود كه سقف خانه شكافت و جنازه از آن شكاف سقف خارج شد و بيرون رفت، من عرضكردم يا ابن رسول اللَّه اينك مأمون خواهد آمد و پدرت رضا عليه السّلام را از ما مطالبه مىكند، ما بايد چه كنيم؟ فرمود: ساكت باش اى ابا صلت، جنازه باز خواهد گشت، و هيچ پيامبرى در مشرق از دنيا نرود و وصىّ او در مغرب نميرد مگر اينكه خداوند ارواح و اجساد آنان را جمع مينمايد، هنوز امام گفتارش را تمام نكرده بود كه سقف شكافت و جنازه با تابوت فرود آمد، پس برخاست و جنازه را از تابوت بيرون آورد و در بستر خود قرار داد، مانند اينكه غسل داده و كفن كرده نشده است، آنگاه مرا گفت: اى ابا صلت برخيز و در را بروى مأمون باز كن، من برخاستم و در را گشودم كه ديدم مأمون با غلامانش در خانه ايستاده است در حالتى كه ميگريد و محزون است، داخل خانه شد، گريبانش را پاره كرد، لطمه بر روى خود ميزد، و ميگفت: اى سيّد من اى سرور من، مرگ تو مرا بمصيبت انداخت، سپس داخل اطاق شد و ببالين جنازه نشست، و گفت: مشغول تجهيز آن شويد، و امر كرد قبرى بكنند، و آن موضع را من كندم، همان چيزها كه حضرت رضا عليه السّلام فرموده بود ظاهر شد، يكى از درباريان مأمون گفت: آيا نميگوئى و باور ندارى او امام بود؟ گفت: آرى امام نخواهد بود مگر بر همه مردم مقدّم باشد، و امر كرد سمت قبله قبرى برايش حفر كنند، گفتم: مرا امر كرده كه بقدر هفت پلّه رو بپائين از براى او حفر كنم، بعد در يك سمت براى او محلّى براى دفن بگشايم، مأمون گفت: هر چه ابو صلت ميگويد: كه او امر كرده است عمل كنيد جز آن محلّ در كنار عمق قبر، بلكه قبر را معمولى بكنيد و لحد بگذاريد، و چون ديد آب پيدا شد و ماهيان در آن نمايان شدند، و چيزهاى ديگرى كه فرموده بود ظاهر گشت، مأمون گفت: پيوسته حضرت رضا در زمان حيات خود عجائبى بما مينمود، و حتّى پس از مرگش نيز عجائبى از او بظهور ميرسد يكى از وزرايش كه با او بود گفت: آيا ميدانى رضا عليه السّلام از چه چيز بتو خبر ميدهد؟ گفت: نه، گفت: بتو مي فهماند كه شما بنى عباس، دولت و شوكتتان با كثرت جمعيّت و طول مدّت سلطنت مانند اين ماهيان هستيد تا اينكه اجلتان برسد و مدّتتان بسر آيد و قدرتتان از دست برود، خداوند مردى را از ما بر شما مسلّط كند كه همه شما را بفنا بسپارد، اولين و آخرينتان را، مأمون گفت: راست گفتى، آنگاه رو بمن كرده گفت: آن كلامى را كه گفتى و ماهيان بلعيده شدند براى من بگو و بمن ياد ده، گفتم بخدا قسم الان فراموش كردم، و من راست مىگفتم، ولى او امر كرد مرا به زندان برند و حضرت رضا عليه السّلام را بخاك بسپارند.
‍ مدّت يك سال در حبس بسر بردم و بر من در زندان بسيار سخت مىگذشت، شبى خوابم نبرد و بيدار ماندم و بدرگاه خدا رفتم و بدعا و زارى مشغول گشتم و بدعائى كه در آن حال محمّد و آل محمّد- صلوات اللَّه عليهم- را ذكر ميكردم و بحقّ آنان از خداوند، فرج ميخواستم شروع كردم، هنوز دعايم به اتمام نرسيده بود كه ناگاه ديدم ابو جعفر محمّد بن علىّ عليهما السّلام بر من وارد شده و فرمود: اى ابا صلت سينهات تنگ شده است و حوصلهات تمام گشته؟ عرضكردم آرى بخدا سوگند. فرمود: برخيز و با من بيرون آى، آنگاه دست مباركش را به كند و زنجيرهائى كه بر من بود زده همه از من برداشته شد،و دست مرا گرفت و از زندان بيرون آورد، در حالى كه پاسبانان و غلامان مرا نظاره ميكردند ولى قدرت سخن گفتن نداشتند و من از در خارج شدم، پس از آن بمن فرمود: برو به امان خدا تو را بخدا سپردم بدان كه تو هرگز با مأمون روبرو نشوى، و او هم تو را نخواهد يافت. ابو الصّلت گفت: تاكنون مأمون بمن دست نيافته است. عیون اخبار امام رضا ع باب 63 ای دی برای سوالات مقتل @m_h_tabemanesh1 لینک مقتل ضامن اشک پاسخ به شبهات و سوالات مقتل امام حسین ع @zameneashk1
‍ بسم الله الرحمن الرحیم 5 1 باب 66 ثواب زيارت امام علىّ بن موسى الرّضا- عليهما السّلام ( 1 ) روضه و ثواب زیارت 1. احمد بن زياد همدانىّ-..گويد: علىّ بن موسى الرّضا ع فرمودند: براى زيارت هيچ قبرى بار و بنه نبنديد و سفر نكنيد مگر براى زيارت قبور ما اهل البيت، آرى بدانيد كه من با زهر شهيد خواهم شد، و محلّ دفنم در غربت خواهد بود، پس هر كس براى زيارت من سفر كند دعايش مستجاب و گناهانش آمرزيده و بخشيده خواهد شد. 2. حضرت رضا ع فرمود: هر كس مرا با دورى راه زيارت كند و از راه دور بزيارت من آيد در روز قيامت در سه موقف بيارى او خواهم آمد تا او را از ناراحتيهاى آن حال نجات دهم: اوّل- در آن هنگام كه نامههاى اعمال پخش مىشود از جانب راست و از جانب چپ (كه فَأَمَّا مَنْ أُوتِيَ كِتابَهُ بِيَمِينِهِ فَسَوْفَ يُحاسَبُ حِساباً يَسِيراً هر كس كه نامه عملش بدست راستش داده شود با نرمى و سهولت بحساب او رسند؛ وَ أَمَّا مَنْ أُوتِيَ كِتابَهُ بِشِمالِهِ فَيَقُولُ: يا لَيْتَنِي لَمْ أُوتَ كِتابِيَهْ وَ لَمْ أَدْرِ ما حِسابِيَهْ- إلى- هَلَكَ عَنِّي سُلْطانِيَهْ (و امّا آنكه كتابش را بدست چپش دهند خواهد گفت كه اى كاش نامهاش را بدو نمىدادند، و بحسابش نمىرسيدند) دوم- در آن هنگام كه از صراط ميگذرد. سوم- در آن وقت كه بپاى ميزان عمل ميرسد و عمل او را بررسى كرده مىسنجند. 3. محمّد بن علىّ ماجيلويه ره از امام صادق ع روايت كرده كه ميفرمود: مردى از اولاد فرزندم موسى كه همنام جدّم امير المؤمنين عليه السّلام است را بطوس خراسان برند و در آنجا با زهر كشته شود و بحال غربت او را بخاك سپارند، هر كس مزار او را زيارت كند و بحقّ او عارف باشد (امامت او را تصديق دارد) خداوند عزّ و جلّ باو پاداشى دهد همانند پاداش آن كس كه پيش از فتح مكّه در راه خدا انفاق كرده و در راه خدا با دشمن جنگيده است. 4. امام صادق ع از پدران خود از جدّش امير مؤمنان ع از رسول خدا ص حديث كرد كه فرمود: بزودى پارهاى از تن من بسرزمين خراسان مدفون ميگردد، هيچ مؤمنى بزيارت او نرود جز آنكه خداوند عزّ و جلّ بهشت را براى او واجب و آتش دوزخ را بر وى حرام كرده است. 5. ابو الحسن علىّ بن- موسى الرّضا عليهما السّلام فرمود: بدرستى كه در سرزمين خراسان بقعهاى است كه زمانى محل رفت و آمد فرشتگان گردد، و مرتّب فوجى از فرشتگان فرود آيند، و فوجى بسوى آسمان پرواز كنند تا روزى كه در صور دميده شود. از آن حضرت پرسيدند كه يا ابن رسول اللَّه اين بقعه كدام است، فرمود: آن بقعه در سرزمين طوس است، و بخدا سوگند آن گلزارى است از گلستانهاى بهشت، هر كس مرا زيارت كند در آن مكان، اجرش همانند كسيست كه رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله را زيارت كرده است، و خداوند متعال براى او ثواب هزار حجّ مبرور و صحيح و هزار عمره مقبول و درست بنويسد، و من و پدرانم شفيعان او در روز قيامت باشيم. 6. امام جواد عليه السّلام فرمودند : براستى كه در ميان دو كوه شهر طوس، مشتى خاك بهشت است، هر كس در آن دشت وارد شود، روز رستاخيز در امان خدا خواهد بود. نکات روایات عزیزان ذاکر دقت داشته باشند روایات علاوه بر بیان ثواب زیارت شامل روضه و مقتل می باشد ای دی برای سوالات مقتل @m_h_tabemanesh1 لینک مقتل ضامن اشک پاسخ به شبهات و سوالات مقتل امام حسین ع @zameneashk1
‍ بسم الله الرحمن الرحیم 6 2 ائمه_ع باب 66 عیون اخبا الرضا ع : ثواب زيارت امام علىّ بن موسى الرّضا- عليهما السّلام ( 2 ) 1. امام جواد عليه السّلام فرمود: من براى آن كس كه مزار پدرم عليه السّلام را در طوس زيارت كند در صورتى كه عارف بحقّ او باشد ضامن بهشت مي باشم از جانب خداوند متعال. 2. از حضرت رضا عليه السّلام شنيدم ميفرمود: بخدا قسم هيچ يك از ما ائمّه نيست مگر آنكه بقتل ميرسد و شهيد ميگردد، از او سؤال شد: چه كسى (شخص) شما را بقتل ميرساند اى فرزند رسول خدا؟ فرمود: بدترين خلق خدا در زمان من مرا با خورانيدن زهر ميكشد، سپس مرا در خانهاى تنگ در شهرى غريب دفن ميكند، آگاهى ميدهم كه هر كس مرا در غريبيم زيارت كند، خداوند متعال اجر يك صد هزار شهيد، و يك صد هزار صدّيق، و يك صد هزار حاجّ و معتمر (كسى كه بحجّ و عمره رفته) و يك صد هزار مجاهد و مبارز در راه حقّ در نامه عمل او بنويسد، و او را در زمره ما محشور فرمايد، و در بهشت او را رفيق ما در درجات بلند قرار دهد. 3. امام باقر ع از اجدادش و از رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله روایت فرمودند: پارهاى از تن من در سرزمين خراسان بخاك سپرده مىشود، كه هيچ دردمندى او را زيارت نمىكند إلّا نفّس اللَّه كربته مگر اينكه خداوند ناراحتى و غم او را برطرف ميكند و هيچ گنهكارى نيست كه بزيارت او نائل شود، جز اينكه خداوند از گناهان او درگذرد. (يعنى موفّق به توبه مىشود ). 4. حضرت رضا عليه السّلام فرمود: مرا زيارت نكند احدى از شيعيانم در حالى كه عارف بحق من باشد جز آنكه او را در روز قيامت شفاعت خواهم كرد. 5. امير مؤمنان علىّ بن ابى طالب عليه السّلام فرمودند: از فرزندان من مردى در سرزمين خراسان با زهر بقتل ميرسد از روى ستم و ظلم، كه نام او نام من است و نام پدرش نام پسر عمران، موسى عليه السّلام است، اعلام ميكنم آگاه باشيد، هر كس او را در آن غربت زيارت كند، خداوند تعالى او را بيامرزد و از گناهان اوّلين و آخرين او درگذرد، هر چند بعدد نجوم و قطرات باران و برگ درختان باشد (يعنى زيارت او حكم توبه را دارد). 6. امام جواد ع فرمود: هر كس قبر و مزار پدرم را در طوس زيارت كند، خداوند گناهان گذشته (پيشين و پسين) او را خواهد آمرزيد، و چون روز قيامت شود روبروى منبر و كرسى سخنرانى رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله براى او كرسيى نصب كنند و وى در آن قرار گيرد تا خداوند حساب خلايق را رسيدگى كند و تمام شود. 7. حضرت رضا عليه السّلام فرمود: من بزودى مظلومانه با زهر كشته مىشوم از روى ستم، پس هر كس با شناخت حقّ من، مرا زيارت كند خداوند گناهان گذشته و آینده ی او را مىبخشد. 8. امام باقر ع فرمود: تمام بودن حجّ بزيارت امام است. 9. به امام صادق عليه السّلام عرض شد : چيست براى كسى كه يكى از شما ائمّه را زيارت كند؟ گفت: مانند همان كه رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله را زيارت كند. 10. امام هادی ع فرمود: هر كس بسوى خداوند حاجتى دارد پس بطوس بزيارت جدّم علىّ بن موسى الرّضا ع رود، و با غسل و طهارت باشد و بالاى سر آن حضرت دو ركعت نماز گزارد، آنگاه در قنوت نماز از خداوند متعال حاجت خويش را طلب كند، خدا حاجتش را در صورتى كه گناه يا قطع رحم نباشد برخواهد آورد، و بدرستى كه محلّ قبر آن حضرت يكى از كاخهاى بهشت است، و مؤمنى آن را زيارت نكند جز آنكه خداوند او را از آتش دوزخ آزاد كند، و داخل در خانه هميشگى بهشت نمايد. عیون اخبار الرضا ع ؛ باب 66 نکات زیارات امام رضا ع 1. عارف به حق بودن زیارت امام رضا ع و امام حسین ع از شروط اصلی قبولی زیارت و ورود به ملکوت الهی است (امام شناس باشد و تسلیم اوامر امام ع باشد )ُ 2. مقتل و روضه در زیارات امام رضا ع 3. آمرزش گناه در زیارات معصومین ع 4. برکت نماز بالا سر امام رضا ع ای دی برای سوالات مقتل @m_h_tabemanesh1 لینک مقتل ضامن اشک پاسخ به شبهات و سوالات مقتل امام حسین ع @zameneashk1
‍ بسم الله الرحمن الرحیم 9 روایت امام رضا ع در باره پیراهن خونی امام حسین ع در قیامت در دست مادرش فاطمة س 3. ن، [عيون أخبار الرضا عليه السلام] بِالْأَسَانِيدِ الثَّلَاثَةِ عَنِ الرِّضَا عَنْ آبَائِهِ ع قَالَ : قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص تُحْشَرُ ابْنَتِي فَاطِمَةُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَ مَعَهَا ثِيَابٌ مَصْبُوغَةٌ بِالدَّمِ فَتَتَعَلَّقُ بِقَائِمَةٍ مِنْ قَوَائِمِ الْعَرْشِ فَتَقُولُ يَا عَدْلُ احْكُمْ بَيْنِي وَ بَيْنَ قَاتِلِ وُلْدِي قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص فَيَحْكُمُ لِابْنَتِي وَ رَبِّ الْكَعْبَةِ وَ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَغْضَبُ لِغَضَبِ فَاطِمَةَ وَ يَرْضَى لِرِضَاهَا صح، [صحيفة الرضا عليه السلام] عن الرضا عن آبائه ع مثله نيز در همان كتاب: از پيغمبر معظم اسلام صلى اللَّه عليه و آله روايت ميكند كه فرمود: هنگامى كه روز قيامت فرا رسد دخترم فاطمه در حالى محشور مىشود كه لباسهاى خون آلودى با وى خواهد بود، آنگاه يكى از پايههاى عرش را ميگيرد و ميگويد: اى خداى عادل! بين من و قاتل فرزندانم حكم كن! سپس پيامبر اكرم فرمود: بحق خداى كعبه قسم كه خدا بر له دخترم قضاوت ميكند، زيرا خدا براى غضب فاطمه غضب مينمايد و براى رضايت وى راضى خواهد شد. باب 8- تظلمها صلوات الله عليها في القيامة و كيفية مجيئها إلى المحشر بحارالأنوار ج : 43 ص : 220 بسمه تعالی داستان پیراهن امام حسین ع چیست؟ پیراهنی که در ابتدا برتن انبیاء بوده است و زینت آنها و وسیله تقرب آنها به خدا و .. زمانی در دست فاطمة س است و حالا در روز عاشوراء در دستان مقدس امام حسین ع ؛ امام آنرا از قیمت می اندازد و پاره پاره می کند وبر تن می کند.... اسبها می ایند پیراهن با خاک خون و ..پیچیده می شود و بعد از ظهر عاشوراء پیراهن خونی مونس زینب س است حالا قیامت است دوباره همان پیراهن دردستان فاطمة س است. پیراهن امام حسین ع وسیله انتقام ؛ وسیله اشگ در قیامت و تقرب الی الله و .. حالا آن پیراهن به صورت پرچمی در دستان ماست آری پرچم امام حسین ع یادی از آن پیراهن مقدس است و زینت بخش مجالس عرشی و یاد بزرگ مردان عاشوراست . من در منزلم همیشه پرچمی نصب شده دارم و ساکی که پر از پرچم است یعنی هزاران گل را در ساکی قرار داده ام که همیشه معطر و با طراوت است احتیاجی به نورو هوای تازه و رسیدگی ندارد زیرا عطرش از جنات و نورش از الله نور السموات و الارض می باشد . گوشه ای از یاد داشتهای حقیر شهادت امام رضا بر عاشقانش تسلیت باد ای دی برای سوالات مقتل @m_h_tabemanesh1 لینک مقتل ضامن اشک پاسخ به شبهات و سوالات مقتل امام حسین ع @zameneashk1
‍ بسم الله الرحمن الرحیم 11 امام حسن عسگري و زوار کربلا و خراسان روايت شده که روزي دو نفر از محّبان، يکي از زيارت خراسان و ديگري از زيارت کربلا به شهر سرمن راي (سامرّا) وارد مي شدند پس احوالات را به خدمت امام حسن عسگري عليه السلام معروض داشتند آن حضرت، آن دو را پيشواز کردند، امّا در وقت مراجعت آن حضرت پياده تشريف مي آوردند، يکي از اصحاب عرض کرد: يابن رسول اللّه اسب سواري موجود است چرا سوار نمي شويد، فرمودند: به خود گوارا نمي بينم که دوستان و محبّان ما پياده باشند و من سوار شوم، پس با همان حال با آن دو نفر به خانه ايشان تشريف آوردند. آن حضرت به ايشان نظر مبارک مي کرد و مي گريست به حدّي که عرض ‍ کردند: يابن رسول اللّه سبب گريه شما چيست؟ فرمودند: سبب گريه من اين دو نفر زائر هستند، وقتي به زائر خراسان نظر ميکنم جدّم امام رضا عليه السلام به خاطرم مي آيد که در ولايت غريب، بي کس و تنها به او زهر دادند و جگر مبارکش را پاره پاره نمودند و احدي نبود تا او را ياري و دلداري نمايد. و وقتي به اين زائر مي نگرم به خاطرم ميرسد که جدّم سيّدالشهداء(ع) که در روز عاشورا با لب تشنه و جگر سوخته و بي کس و تنها در ميان اهل ظلم و جفا با بدن پاره پاره بر روي خاک و ريگهاي کربلا افتاده بود و درميان اهل ظلم کسي نبود که ياري اش کند پس هر کس که ياري و اعانت زوّار ما را کند گويا ما را اعانت و ياري کرده است. کتاب مفتاح الجنّه. ؛ داستانهایی از زمین کربلاء ای دی برای سوالات مقتل @m_h_tabemanesh1 لینک مقتل ضامن اشک پاسخ به شبهات و سوالات مقتل امام حسین ع @zameneashk1