eitaa logo
| ضَـمیـرِ مُـشْتَـرَک |
78 دنبال‌کننده
314 عکس
16 ویدیو
10 فایل
ضـَمیـرِ مُـشـْتَرَکَـــم، آنْچِـنان کـه خـود پـیـداسـت کـه در حِـصـار تـو و ما و من نِـمـی گُنـجَم # کتاب_بخونیم
مشاهده در ایتا
دانلود
خواستم بگم لذتِ لحظه‌یِ باشکوهِ بازشدنِ پاپیونِ پیش‌بندِ یه خانم خونه‌دار بعد از اینکه یه کوه از کارهای آشپزخانه رو انجام داده و حالا با خیال راحت میره به کارهای خودش می‌رسه، قابل قیاس با لحظه‌ای که آقایون دارن تخمه می‌شکنن و پوست هر تخمه رو یه جا می‌ندازن و تیم محبوب شون هم پنج هیچ جلوعه نیست😎 لذا خانوما ۱۰ هیچ از آقایون جلوترن😌
. . اصلاً "علی علی" دَمِ بارانِ نم نم است تنها دلیلِ محکمِ خَلقِ دو عالَم است مُردن به پای او صَدودَه بار هم کم است بیخود نبوده اسم "علی" اسمِ اعظم است! 🌸 ۱۰ روز تا عید غدیر 🌸 @Zamire_moshtarak
•|یاابالحسن|• . . وقفِ امیر عشق، جوانی و پیری ام عالم سقیفه‌ای بشود، من غدیری ام 🌸 ۹ روز تا عید غدیر 🌸 @Zamire_moshtarak
•|یامولا|• . . عاشقان را گر تو فرمان بر نثار جان دهی، بر سر کوی تو هر شب عید قربان می‌شود... 🌸 ۸ روز تا عید غدیر 🌸 @Zamire_moshtarak
. چنان عيد غديرش، دلربا افتاده در عالم كه يک‌هفته جلوتر ميروم از خود به قربانش 🌸 ۷ روز مانده به عید غـدیر 🌸 @Zamire_moshtarak
با عشق علي ستاره بر مي گردد خورشيد به يک اشاره بر مي گردد بر مُرده اگر مُحبِ حيدر بدَمد… جانش به تَنَش دوباره بر مي گردد… 🌸 ۶ روز تا عید غدیر 🌸 @Zamire_moshtarak
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دیدیم در غدیر که دنیا به جز علی آیینه‌ای برای پیامبر نداشته است 🌸 ۵ روز تا عید غدیر 🌸 @Zamire_moshtarak
پیر عصا فروش به فرزند خویش گفت: با ذکر "یا علی" به عصا احتیاج نیست! 🌸 ۴ روز تا عید غدیر 🌸 @Zamire_moshtarak
•|یامولا|• . . ای‌که گفتی"فَمَنْ یَمُتْ یَرَني" جــان فـدای کلام دلجویـت کاش روزی هـزار مرتبه مـن مـُردمی تا بدیـدمـی رویـت 🌸 ۳ روز تا عید غدیر 🌸 @Zamire_moshtarak
|•مولا•| . . تو چه صادری؟ تو چه مصدری؟ تو چه جلوه‌ای؟ تو چه مظهری؟ که هم اوّلی و هم آخری همه‌جا تو کار خدا کنی! «عبدالرحیم سابلاغی» 🌸 2 روز تا عید غدیر 🌸 @Zamire_moshtarak
عیدتون مبارررررکا😍😍😍😍
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این هیئت‌های خونگی و آپارتمانی😍😍
شیخ جعفر شوشتری: در حسین (علیه‌السلام) برای وسیله‌ی تقرب به خدا بودن، ویژگی‌ای دیدم که او، به سبب آن ویژگی است که این‌گون توصیف شده است: دری از درهای بهشت، کشتی نجات و چراغ هدایت. پیامبران و ائمه از همگی درهای بهشت اند، اما در حسین گشوده تر است. همگی کشتی نجات اند، اما کشتی حسین علی در میان امواج توفان‌های شدید، پرشتاب‌تر، و پهلوگرفتنش در ساحل‌های نجات، آسان‌تر است. همگی چراغ هدایت‌اند; اما پرتوگرفتن از نور حسین بیشتر و وسیع‌تر است. همگی پناهگاه‌های مستحکم‌اند، اما راه رسیدن به پناهگاه حسین هموارترو آسان‌تر است.
لبنان این شکلی نبود وقتی موسی آمد. رفت خانه تک تک شیعیان و آمار گرفت. بعد مدينةالزهرا را تأسیس کرد. محل نگهداری ایتام. رفت از کاشان مربی دار و قالی‌بافی آورد برای دختران. بعد پلی‌تکنیک جنوب را تاسیس کرد تا شیعیان بتوانند روی پای خودشان بایستند. آن هم نه بانفت، نه با وجوهات، نه با موقوفات، با اشک، با عرق، با خون. سید موسی رفت بالای تپه در زمین اهدایی خیران ایستاد و یک لیره گذاشت و گفت مردم، من بیش از این سرمایه‌ای ندارم، خودتان کمک کنید این مدرسه را بسازیم. بعد هم چمران آمد. پلی‌تکنیک شد ملجأ تمام رمیدگی‌هایش از فرآیندهای ظالمانه جهان. و این‌ها همه قبل از تأسیس مجلس اعلا بود. این‌طور نبود که سید موسی شیرجه بزند در سیاست. تمدن سید موسی از دارالایتام آغاز شد. اصلا اسلام از «آزادکردن انسان گرفتار» آغاز می‌شود. «فك رقبة...آزادکردن انسانی گرفتار يا اطعام به روز قحطی به یتیمی خویشاوند یا مستمندی خاک‌نشین؛ سپس از کسانی باشد که ایمان آوردند و یکدیگر را به صبر توصیه کرده و به ترحم سفارش کردند. (بلد، ۱۳ تا ۱۷)» به‌قول خود سیدموسی زمانی این انسان گرفتار یک فرد بود و امروز جوامع هستند. مشکل ما این است که قرآن را وارونه گرفته‌ایم. قرآن را به جای ماعون و بلد از توبه و ممتحنه خوانده‌ایم. در جامعه‌ای که هنوز طعم آزادکردن انسان گرفتار و اطعام يتيم و مستمند را نچشیده است، دنبال کافر و منافق گشته‌ایم. @Zamire_moshtarak
تنها چیزی که از لبنان می‌دانستم در چند کلمه خلاصه می‌شد: سیدحسین نصرالله عماد و جهاد مغنیه سواحل مدیترانه و جنگ سی‌وسه روزه! با همین چند تصور کتاب را شروع کردم و بعد از خواندن هر سطر از کتاب شگفت‌زده‌تر می‌شدم! لبنان‌زدگی، کتابی جمع و جور، سفرنامه یک هفته‌ای حسین مرکبی به لبنان است. غیر از قلم شیوا و روانی که کتاب دارد، اطلاعاتی که راجع به لبنان در کتاب بود و مقایسه لبنان و ایران و تحلیل‌ها و نظرات نویسنده راجع به این کشور، برایم به شدت جذاب بود. لبنان‌زدگی مرا شیفته امام موسی صدری کرد که فقط آن عکس معروف سیگارکشیدنش در جمع زنان را دیده بودم! لبنان‌زدگی را بخوانید و لذت ببرید. :)
دیروز که دوباره اومدم کتاب رو برای آمادگی محرم یه تورقی بکنم، یاد اون سالی افتادم کت تو راه کربلا و اربعین خوندمش. ذوق‌زده بودم و هر قسمتی ازکتاب رو که می‌خوندم با تموم وجودم به ذهنم می‌سپردم که مبادا ذهنم یادش بره و آداب زیارت رو به جا نیاره! اربعین‌ اولی بودم و با تموم خستگی‌ها و سختی‌هاش، مزه اربعینش جوووری بهم مزه کرده بود که تو وداع آخر التماس می‌کردم اربعین سال دیگه هم بطلبنم... آقای امام حسین! ما خیلی دلتنگیم! امسال رو برای همه یه پارتی‌بازی کوچیک کن که باز اربعینی باشیم! پ.ن: این دو تا هشتگ رو جست‌وجو کنید و بخونید. ایشالا که محرم با معرفت‌تری داشته باشیم همگی!
دوباره... سلام ای هلال محرم....
پای منبرِ حاج آقا مجتبی...
دین تو همان چیزی است که به آن محبت می‌ورزی و دل در گرو آن داری!
کتاب را که باز می‌کردم، هرجا که بودم انگار پرت می‌شدم به زمستان سال ۸۳ و مسجد بازار! می‌نشستم بین جمعیت و گوش می‌کردم به سخنان حاج آقا مجتبی! حاج‌آقا مجتبایی که تا بعد از مرگش نمی‌شناختمش و بعد از آن هم جسته و گریخته چیزهایی از او شنیده بودم یا خوانده بودم. با کتاب، نشستم پای منبرش با موضوع دین و دینداری! اینکه فرق اسلام ظاهری و ایمان چیست و اصلا امام برای چه قیام کرد و.... کتاب را بخوانید و اندکی با تفکرات حاج‌آقا مجتبی زندگی کنید! @Zamire_moshtarak
امسال رهیده رو تو هیئت دیدم و می‌خواستم بخرمش که یادم اومد، عه! زان تشنگان رو نخوندم هنوز. بریم که زندگی کنیم ۲۴ روایت قشنگ رو😍😍
اولین باری که روضه را بی‌واسطه دیدم شام غریبان بود. راوی قصه‌ی تلخش را واگویه می‌کرد. کودکی از عزیز خانه به حضیض خاک خرابه افتاده بود و بهانه‌ی دیدن پدر مهربانش را می‌گرفت. راوی شقاوت اشقیا را به آن‌جا رساند که برای کودک منتظر، سرجداشده‌ی پدرش را تحفه می‌آورند. کودک خم می‌شود، سرپا روی زانوهای کوچکش، با احتیاط پارچه‌ای را که روی تشت انداخته‌اند پس می‌زند تا محتوای آن را کشف کند و لابد کودک که قد و قواره‌اش چیزی در مایه‌های همان تشت بوده، چهره‌ی پدرش را شناخته و خودش را انداخته روی رأس. يکهو به خودم آمدم که مدتی بود تصویر دوربین را بسته بودم روی بچه‌ی سه چهار ساله‌ای که بعد از نیمه‌کاره خوردن چایی‌اش همان طور دمرو خودش را انداخته بود روی زانوهای پدرش و به خواب رفته بود. از چشم‌هایم دو خط موازی اشک سرازیر بود در حالی که هیچ اشراف و اطلاعی از این که پشت دوربین هستم و پیرامونم صدها آدم نشسته‌اند، نداشتم. این راز را حالا می‌دانم که در هنر برای واسطه بودن بين رؤيا و مخاطب باید ناخوداگاه روایت کرد. باید خودت با روایتت همراه و همدل بشوی و به خوابش بروی ، بگذاری دست‌هایت خودشان فوت و فن آموخته را اجرا کنند اما آن وقت این چیزها را نمی‌دانستم. @Zamire_moshtarak
کم کم می‌توانستم تفاوت صدای اندوه را درک کنم. نوحه‌های قدیمی فروتنی و افتادگی داشتند که زود با دل آدم سازگار می‌شدند. بیشترشان در اصل حرف با هم شبیه بودند اما هرکدام آنی و لحظه‌ای داشتند. صنعتی و کارخانه‌ای نبودند. شبیه کاسه‌‌های سفالی دست‌ساز هرکدام چین و شکنی داشتند. رد دست استادکار رویشان پیدا بود. اصلا شبیه خود فرش دستباف بودند. شبیه آن لحظه‌ای که بافنده‌ها پشت دار قالی با آوای شخصی‌شان تار و پودها را می‌خوانند و در دل هم می‌تنند تا آرام از دل این درهم‌تنیدگی طرحی چشم‌نواز و خیره‌کننده بیرون بزند. @Zamire_moshtarak
امسال، شب اولی که رفتم هیئت میثاق، مشتاق بودم ببینم که امسال آقای پناهیان چه مسئله‌ای رو مطرح می‌کنن! بحث رو که دنبال کردم، دیدم مشکلاتی که این چند مدت توش دست و پا می‌زدم، دقیقا به خاطر همین خلا روحی بوده و چه‌قدررر قشنگ حاج‌آقا پناهیان زد وسط خال! به دلایلی نتونستم شب‌های بعد برم ولی بحث رو دانلود کردم و گذاشتمش تو کارهای شهریورم که حتما صوت‌ها رو گوش کنم. صوت‌ها رو گوش کردم و الان می‌تونم سال‌ها راجع به صوت‌ها فکر کنم و امیدوار باشم که این خلا روحی رو پر کنم. بحث برای من خیلی جذاب بود و جدید!سوای از جذاب بودنش، به‌نظرم مسئله‌ای هست که به شدت همه درگیرش هستیم! اگر حوصله داشتید این ده شب رو دانلود کنید و گوش کنید. اگر حوصله هم نداشتید، حوصله رو در خودتون ایجاد کنید😁 نکته گوش دادن خالی صوت فایده نداره. حتما بهش فکر کنید و برید بگردید تو زندگی‌تون برای حرف‌هایی که تو صوت گفته میشه، مصداق پیدا کنید. اینجوری درگیر مسئله می‌شید! هم خودتون رو بهتر می‌شناسید و هم اینکه ناخودآگاه می‌بینید اون مسئله داره براتون مهم میشه و کم کم می‌بینید، عه! دارم تغییر مثبت می‌کنم. خلاصه برای خوب شدن حال خودتون این صوت‌ها می‌تونه یه حرکت رو به جلوی خوبی باشه.