eitaa logo
بشری
224 دنبال‌کننده
23.7هزار عکس
9.5هزار ویدیو
125 فایل
بشری
مشاهده در ایتا
دانلود
🍀 🌹در ﻓﻠﺴﻔﻪ ﻏﺮب ﺗﺎ آﻧﺠﺎ ﻛﻪ ﻣﻤﻜﻦ ﺑﻮده ﺑﻪ ﺣﻴﺜﻴﺖ ذاﺗﻲ اﻧﺴﺎن ﻟﻄﻤﻪ وارد ﺷﺪه و ﻣﻘﺎم اﻧﺴﺎن ﭘﺎﺋﻴﻦ آﻣﺪه اﺳﺖ. دﻧﻴﺎي ﻏﺮب از ﻃﺮﻓﻲ اﻧﺴﺎن را از ﻟﺤﺎظ ﭘﻴﺪاﻳﺶ و ﻋﻠﻠﻲ ﻛﻪ او را ﺑﻮﺟﻮد آورده اﺳﺖ، از ﻟﺤﺎظ ﻫﺪف دﺳﺘﮕﺎه آﻓﺮﻳﻨﺶ درﺑﺎره او، از ﻟﺤﺎظ ﺳﺎﺧﺘﻤﺎن و ﺗﺎر و ﭘﻮد وﺟﻮد و ﻫﺴﺘﻴﺶ، از ﻟﺤﺎظ اﻧﮕﻴﺰه و ﻣﺤﺮك اﻋﻤﺎﻟﺶ، از ﻟﺤﺎظ وﺟﺪان و ﺿﻤﻴﺮش، ﺗﺎ اﻳﻦ اﻧﺪازه او را ﭘﺎﺋﻴﻦ آورده ﻛﻪ ﮔﻔﺘﻴﻢ. آﻧﮕﺎه اﻋﻼﻣﻴﻪ ﺑﺎﻻ ﺑﻠﻨﺪ درﺑﺎره ارزش و ﻣﻘﺎم اﻧﺴﺎن و ﺣﻴﺜﻴﺖ و ﻛﺮاﻣﺖ و ﺷﺮاﻓﺖ ذاﺗﻲ و ﺣﻘﻮق ﻣﻘﺪس و ﻏﻴﺮ ﻗﺎﺑﻞ اﻧﺘﻘﺎﻟﺶ ﺻﺎدر ﻣﻲﻛﻨﺪ و ﻫﻤﻪ اﻓﺮاد ﺑﺸﺮ را دﻋﻮت ﻣﻲﻛﻨﺪ ﻛﻪ ﺑﻪ اﻳﻦ اﻋﻼﻣﻴﻪ ﺑﺎﻻ ﺑﻠﻨﺪ اﻳﻤﺎن ﺑﻴﺎورﻧﺪ . ✨ 🌺 ✨ بشری 🌺 @zanan_enghelaby
🍀 🌹ﺑﺮاي ﻏﺮب ﻻزم ﺑﻮد اول در ﺗﻔﺴﻴﺮي ﻛﻪ از اﻧﺴﺎن ﻣﻲﻛﻨﺪ ﺗﺠﺪﻳﺪ ﻧﻈﺮي ﺑﻌﻤﻞ آورد . آﻧﮕﺎه اﻋﻼﻣﻴﻪﻫﺎي ﺑﺎﻻ ﺑﻠﻨﺪ در زﻣﻴﻨﻪ ﺣﻘﻮق ﻣﻘﺪس و ﻓﻄﺮي ﺑﺸﺮ ﺻﺎدر ﻛﻨﺪ . ﻣﻦ ﻗﺒﻮل دارم ﻛﻪ ﻫﻤﻪ ﻓﻼﺳﻔﻪ ﻏﺮب اﻧﺴﺎن را آﻧﭽﻨﺎن ﻛﻪ ﺷﺮح داده ﺷﺪ ﺗﻔﺴﻴﺮ ﻧﻜﺮده اﻧﺪ . ﻋﺪه زﻳﺎدي از آﻧﻬﺎ اﻧﺴﺎن را ﻛﻢ و ﺑﻴﺶ آﻧﭽﻨﺎن ﺗﻔﺴﻴﺮ ﻛﺮده اﻧﺪ ﻛﻪ ﺷﺮق ﺗﻔﺴﻴﺮ ﻣﻲﻛﻨﺪ . ﻧﻈﺮ ﻣﻦ ﻃﺮز ﺗﻔﻜﺮي اﺳﺖ ﻛﻪ در اﻛﺜﺮﻳﺖ ﻣﺮدم ﻏﺮب ﺑﻮﺟﻮد آﻣﺪه و ﻣﺮدم ﺟﻬﺎن را ﺗﺤﺖ ﺗﺄﺛﻴﺮ ﻗﺮار داده اﺳﺖ . ✨ 🌺 ✨ بشری 🌺 @zanan_enghelaby
🍀 🌹اﻋﻼﻣﻴﻪ ﺣﻘﻮق ﺑﺸﺮ را ﺑﺎﻳﺪ ﻛﺴﻲ ﺻﺎدر ﻛﻨﺪ ﻛﻪ اﻧﺴﺎن را در درﺟﻪاي ﻋﺎﻟﻲﺗﺮ از ﻳﻚ ﺗﺮﻛﻴﺐ ﻣﺎدي ﻣﺎﺷﻴﻨﻲ ﻣﻲﺑﻴﻨﺪ، اﻧﮕﻴﺰهﻫﺎ و ﻣﺤﺮﻛﻬﺎي اﻧﺴﺎن را ﻣﻨﺤﺼﺮ ﺑﻪ اﻣﻮر ﺣﻴﻮاﻧﻲ و ﺷﺨﺼﻲ ﻧﻤﻲداﻧﺪ، ﺑﺮاي اﻧﺴﺎن وﺟﺪان اﻧﺴﺎﻧﻲ ﻗﺎﺋﻞ اﺳﺖ. اﻋﻼﻣﻴﻪ ﺑﺸﺮ را ﺑﺎﻳﺪ ﺷﺮق ﺻﺎدر ﻛﻨﺪ ﻛﻪ ﺑﻪ اﺻﻞ "اﻧﻲ ﺟﺎﻋﻞ ﻓﻲ اﻻرض ﺧﻠﻴﻔﻪ " اﻳﻤﺎن دارد و در اﻧﺴﺎن ﻧﻤﻮﻧﻪاي از ﻣﻈﺎﻫﺮ اﻟﻮﻫﻴﺖ ﺳﺮاغ دارد، ﻛﺴﻲ ﺑﺎﻳﺪ دم از ﺣﻘﻮق ﺑﺸﺮ ﺑﺰﻧﺪ ﻛﻪ در اﻧﺴﺎن آﻫﻨﮓ ﺳﻴﺮ و ﺳﻔﺮي ﺗﺎ ﺳﺮ ﻣﻨﺰل "ﻳﺎ اﻳﻬﺎ اﻻﻧﺴﺎن اﻧﻚ ﻛﺎدح اﻟﻲ رﺑﻚ ﻛﺪﺣﺎ ﻓﻤﻼﻗﻴﻪ" ﻗﺎﺋﻞ اﺳﺖ. اﻋﻼﻣﻴﻪ ﺣﻘﻮق ﺑﺸﺮ ﺷﺎﻳﺴﺘﻪ آن ﺳﻴﺴﺘﻤﻬﺎي ﻓﻠﺴﻔﻲ اﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﺤﻜﻢ "و ﻧﻔﺲ و ﻣﺎ ﺳﻮﻳﻬﺎ ﻓﺎﻟﻬﻤﻬﺎ ﻓﺠﻮرﻫﺎ و ﺗﻘﻮاﻫﺎ " در ﺳﺮﺷﺖ اﻧﺴﺎن ﺗﻤﺎﻳﻞ ﺑﻪ ﻧﻴﻜﻲ ﻗﺎﺋﻠﻨﺪ . ✨ 🌺 ✨ بشری 🌺 @zanan_enghelaby
🍀 🌹اﻋﻼﻣﻴﻪ ﺑﺸﺮ را ﺑﺎﻳﺪ ﻛﺴﻲ ﺻﺎدر ﻛﻨﺪ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺳﺮﺷﺖ ﺑﺸﺮ ﺧﻮﺷﺒﻴﻦ اﺳﺖ و ﺑﻪﺣﻜﻢ " و ﻟﻘﺪ ﺧﻠﻘﻨﺎ اﻻﻧﺴﺎن ﻓﻲ اﺣﺴﻦ ﺗﻘﻮﻳﻢ " آﻧﺮا ﻣﻌﺘﺪﻟﺘﺮﻳﻦ و ﻛﺎﻣﻠﺘﺮﻳﻦ ﺳﺮﺷﺖﻫﺎ ﻣﻲداﻧﺪ. آﻧﭽﻪ ﺷﺎﻳﺴﺘﻪ ﻃﺮز ﺗﻔﻜﺮ ﻏﺮﺑﻲ در ﺗﻔﺴﻴﺮ اﻧﺴﺎن اﺳﺖ، اﻋﻼﻣﻴﻪ ﺣﻘﻮق ﺑﺸﺮ ﻧﻴﺴﺖ. ﺑﻠﻜﻪ ﻫﻤﺎن ﻃﺮز رﻓﺘﺎري اﺳﺖ ﻛﻪ ﻏﺮب ﻋﻤﻼ درﺑﺎره اﻧﺴﺎن روا ﻣﻲدارد، ﻳﻌﻨﻲ ﻛﺸﺘﻦ ﻫﻤﻪ ﻋﻮاﻃﻒ اﻧﺴﺎﻧﻲ، ﺑﺒﺎزي ﮔﺮﻓﺘﻦ ﻣﻤﻴﺰات ﺑﺸﺮي، ﺗﻘﺪم ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﺑﺮ اﻧﺴﺎن، اوﻟﻮﻳﺖ ﭘﻮل ﺑﺮ ﺑﺸﺮ، ﻣﻌﺒﻮد ﺑﻮدن ﻣﺎﺷﻴﻦ، ﺧﺪاﺋﻲ ﺛﺮوت، اﺳﺘﺜﻤﺎر اﻧﺴﺎﻧﻬﺎ، ﻗﺪرت ﺑﻲ ﻧﻬﺎﻳﺖ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ داري ﻛﻪ اﮔﺮ اﺣﻴﺎﻧﺎ ﻳﻚ ﻧﻔﺮ ﻣﻴﻠﻴﻮﻧﺮ ﺛﺮوت ﺧﻮد را ﺑﺮاي ﺑﻌﺪ از ﺧﻮدش ﺑﻪ ﺳﮓ ﻣﺤﺒﻮﺑﺶ ﻣﻨﺘﻘﻞ ﻛﻨﺪ آن ﺳﮓ اﺣﺘﺮاﻣﻲ ﻣﺎﻓﻮق اﺣﺘﺮام اﻧﺴﺎﻧﻬﺎ ﭘﻴﺪا ﻣﻲﻛﻨﺪ، اﻧﺴﺎﻧﻬﺎ در ﺧﺪﻣﺖ ﻳﻚ ﺳﮓ ﺛﺮوﺗﻤﻨﺪ ﺑﻌﻨﻮان ﭘﻴﺸﻜﺎر، ﻣﻨﺸﻲ، دﻓﺘﺮدار اﺳﺘﺨﺪام ﻣﻲﺷﻮﻧﺪ و در ﻣﻘﺎﺑﻞ او دﺳﺖ ﺑﺴﻴﻨﻪ ﻣﻲاﻳﺴﺘﻨﺪ و ﺗﻌﻈﻴﻢ ﻣﻲﻛﻨﻨﺪ . ✨ 🌺 ✨ بشری 🌺 @zanan_enghelaby
🍀 🌹ﻣﺴﺌﻠﻪ ﻣﻬﻢ اﺟﺘﻤﺎع ﺑﺸﺮ در اﻣﺮوز اﻳﻨﺴﺖ ﻛﻪ ﺑﺸﺮ ﺑﻪ ﺗﻌﺒﻴﺮ ﻗﺮآن " ﺧﻮد " را ﻓﺮاﻣﻮش ﻛﺮده اﺳﺖ، ﻫﻢ ﺧﻮد را ﻓﺮاﻣﻮش ﻛﺮده و ﻫﻢ ﺧﺪاي ﺧﻮد را، ﻣﺴﺌﻠﻪ ﻣﻬﻢ اﻳﻨﺴﺖ ﻛﻪ " ﺧﻮد " را ﺗﺤﻘﻴﺮ ﻛﺮده اﺳﺖ، از درون ﺑﻴﻨﻲ و ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﺑﺎﻃﻦ و ﺿﻤﻴﺮ ﻏﺎﻓﻞ ﺷﺪه و ﺗﻮﺟﻪ ﺧﻮﻳﺶ را ﻳﻜﺴﺮه ﺑﻪ دﻧﻴﺎي ﺣﺴﻲ و ﻣﺎدي ﻣﺤﺪود ﻛﺮده اﺳﺖ، ﻫﺪﻓﻲ ﺑﺮاي ﺧﻮد ﺟﺰ ﭼﺸﻴﺪن ﻣﺎدﻳﺎت ﻧﻤﻲﺑﻴﻨﺪ و ﻧﻤﻲداﻧﺪ، ﺧﻠﻘﺖ را ﻋﺒﺚ ﻣﻲاﻧﮕﺎرد، ﺧﻮد را اﻧﻜﺎر ﻣﻲﻛﻨﺪ، روح ﺧﻮد را از دﺳﺖ داده اﺳﺖ. ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺑﺪﺑﺨﺘﻴﻬﺎي اﻣﺮوز ﺑﺸﺮ ﻧﺎﺷﻲ از اﻳﻦ ﻃﺮز ﺗﻔﻜﺮ اﺳﺖ و ﻣﺘﺄﺳﻔﺎﻧﻪ ﻧﺰدﻳﻚ اﺳﺖ ﺟﻬﺎﻧﮕﻴﺮ ﺷﻮد و ﻳﻜﺒﺎره ﺑﺸﺮﻳﺖ را ﻧﻴﺴﺖ و ﻧﺎﺑﻮد ﻛﻨﺪ. اﻳﻦ ﻃﺮز ﺗﻔﻜﺮ درﺑﺎره اﻧﺴﺎن ﺳﺒﺐ ﺷﺪه ﻛﻪ ﻫﺮ ﭼﻪ ﺗﻤﺪن ﺗﻮﺳﻌﻪ ﭘﻴﺪا ﻣﻲﻛﻨﺪ و ﻋﻈﻴﻢﺗﺮ ﻣﻲﮔﺮدد، ﻣﺘﻤﺪن ﺑﺴﻮي ﺣﻘﺎرت ﻣﻲﮔﺮاﻳﺪ، اﻳﻦ ﻃﺮز ﺗﻔﻜﺮ درﺑﺎره اﻧﺴﺎن ﻣﻮﺟﺐ ﮔﺸﺘﻪ ﻛﻪ اﻧﺴﺎﻧﻬﺎي واﻗﻌﻲ را ﻫﻤﻮاره در ﮔﺬﺷﺘﻪ ﺑﺎﻳﺪ ﺟﺴﺘﺠﻮ ﻛﺮد و دﺳﺘﮕﺎه ﻋﻈﻴﻢ ﺗﻤﺪن اﻣﺮوز ﺑﺴﺎﺧﺘﻦ ﻫﺮ ﭼﻴﺰ ﻋﺎﻟﻲ و دﺳﺖ اول ﻗﺎدر اﺳﺖ ﺟﺰ ﺑﻪ ﺳﺎﺧﺘﻦ اﻧﺴﺎن . ✨ 🌺 ✨ بشری 🌺 @zanan_enghelaby
🍀 🌹ﮔﺎﻧﺪي ﻣﻴﮕﻮﻳﺪ: ﻏﺮﺑﻲ ﺑﺮاي آن ﻣﺴﺘﺤﻖ درﻳﺎﻓﺖ ﻟﻘﺐ ﺧﺪاﺋﻲ زﻣﻴﻦ اﺳﺖ ﻛﻪ ﻫﻤﻪ اﻣﻜﺎﻧﺎت و ﻣﻮﻫﺒﺘﻬﺎي زﻣﻴﻨﻲ را ﻣﺎﻟﻚ اﺳﺖ، او ﺑﻜﺎرﻫﺎي زﻣﻴﻨﻲ ﻗﺎدر اﺳﺖ ﻛﻪ ﻣﻠﻞ دﻳﮕﺮ آﻧﻬﺎ را در ﻗﺪرت ﺧﺪا ﻣﻲداﻧﻨﺪ. ﻟﻜﻦ ﻏﺮﺑﻲ از ﻳﻚ ﭼﻴﺰ ﻋﺎﺟﺰ اﺳﺖ و آن ﺗﺄﻣﻞ در ﺑﺎﻃﻦ ﺧﻮﻳﺶ اﺳﺖ، ﺗﻨﻬﺎ اﻳﻦ ﻣﻮﺿﻮع ﺑﺮاي اﺛﺒﺎت ﭘﻮﭼﻲ درﺧﺸﻨﺪﮔﻲ ﻛﺎذب ﺗﻤﺪن ﺟﺪﻳﺪ ﻛﺎﻓﻲ اﺳﺖ . ✨ 🌺 ✨ بشری 🌺 @zanan_enghelaby
🍀 🌹ﺗﻤﺪن ﻏﺮﺑﻲ اﮔﺮ ﻏﺮﺑﻴﺎن را ﻣﺒﺘﻼ ﺑﺨﻮردن ﻣﺸﺮوب و ﺗﻮﺟﻪ ﺑﺎﻋﻤﺎل ﺟﻨﺴﻲ ﻧﻤﻮده اﺳﺖ، ﺑﺨﺎﻃﺮ اﻳﻨﺴﺖ ﻛﻪ ﻏﺮﺑﻲ ﺑﺠﺎي " ﺧﻮﻳﺸﺘﻦ ﺟﻮﺋﻲ " در ﭘﻲ ﻧﺴﻴﺎن و ﻫﺪر ﺳﺎﺧﺘﻦ ﺧﻮﻳﺸﺘﻦ اﺳﺖ . قوه ی عملی او بر اکتشاف و اختراع و تهیه وسایل جنگی، ناشی از فرار غربی از خویشتن است نه قدرت و تسلط استثنائی وی بر خود.. ترس از تنهایی و سکوت و توسل به پول ﻏﺮﺑﻲ را از ﺷﻨﻴﺪن ﻧﺪاي ﺑﺎﻃﻦ ﺧﻮد ﻋﺎﺟﺰ ﺳﺎﺧﺘﻪ و اﻧﮕﻴﺰه ﻓﻌﺎﻟﻴﺘﻬﺎي ﻣﺪاوم او ﻫﻤﻴﻦﻫﺎ اﺳﺖ . ﻣﺤﺮك او در ﻓﺘﺢ ﺟﻬﺎن، ﻧﺎﺗﻮاﻧﻲ او در "ﺣﻜﻮﻣﺖ ﺑﺨﻮﻳﺸﺘﻦ" اﺳﺖ، ﺑﻬﻤﻴﻦ ﻋﻠﺖ ﻏﺮﺑﻲ ﭘﺪﻳﺪ آورﻧﺪه آﺷﻮب و ﻓﺴﺎد در ﺳﺮاﺳﺮ دﻧﻴﺎﺳﺖ ... وﻗﺘﻲ اﻧﺴﺎن روح ﺧﻮد را از دﺳﺖ ﺑﺪﻫﺪ ﻓﺘﺢ دﻧﻴﺎ ﺑﭽﻪ درد او ﻣﻴﺨﻮرد... ﻛﺴﺎﻧﻴﻜﻪ اﻧﺠﻴﻞ ﺑﻪ آﻧﺎن ﺗﻌﻠﻴﻢ داده اﺳﺖ ﻛﻪ در ﺟﻬﺎن ﻣﺒﺸﺮ ﺣﻘﻴﻘﺖ و ﻣﺤﺒﺖ و ﺻﻠﺢ ﺑﺎﺷﻨﺪ ﺧﻮدﺷﺎن در ﺟﺴﺘﺠﻮي ﻃﻼ و ﺑﺮده ﺑﻬﺮ ﻃﺮف رواﻧﻨﺪ، ﺑﺠﺎي اﻳﻨﻜﻪ ﻣﻄﺎﺑﻖ ﺗﻌﺎﻟﻴﻢ اﻧﺠﻴﻞ در ﻣﻤﻠﻜﺖ ﺧﺪاوﻧﺪ در ﺟﺴﺘﺠﻮي ﺑﺨﺸﺶ و ﻋﺪاﻟﺖ ﺑﺎﺷﻨﺪ، ﺑﺮاي ﺗﺒﺮﺋﻪ ﺳﻴﺌﺎت ﺧﻮد از ﺣﺮﺑﻪ ﻣﺬﻫﺐ اﺳﺘﻔﺎده ﻣﻲﻛﻨﻨﺪ، و ﺑﻪ ﺟﺎي ﻧﺸﺮ ﻛﻼم اﻟﻬﻲ، ﺑﺮ ﺳﺮ ﻣﻠﺘﻬﺎ ﺑﻤﺐ ﻣﻲرﻳﺰﻧﺪ. ✨ 🌺 ✨ بشری 🌺 @zanan_enghelaby
🍀 🌹و ﺑﻪ ﻫﻤﻴﻦ ﻋﻠﺖ، اﻋﻼﻣﻴﻪ ﺣﻘﻮق ﺑﺸﺮ ﺑﻴﺶ از ﻫﻤﻪ و ﭘﻴﺶ از ﻫﻤﻪ از ﻃﺮف ﺧﻮد ﻏﺮب ﻧﻘﺾ ﺷﺪه اﺳﺖ، ﻓﻠﺴﻔﻪاي ﻛﻪ ﻏﺮب ﻋﻤﻼ در زﻧﺪﮔﻲ ﻃﻲ ﻣﻲﻛﻨﺪ راﻫﻲ ﺟﺰ ﺷﻜﺴﺖ اﻋﻼﻣﻴﻪ ﺣﻘﻮق ﺑﺸﺮ ﺑﺎﻗﻲ ﻧﻤﻲﮔﺬارد . ✨ 🌺 ✨ بشری 🌺 @zanan_enghelaby
🍀 🌹ﮔﻔﺘﻴﻢ ﻛﻪ روح و اﺳﺎس اﻋﻼﻣﻴﻪ ﺣﻘﻮق ﺑﺸﺮ اﻳﻨﺴﺖ ﻛﻪ اﻧﺴﺎن از ﻳﻜﻨﻮع ﺣﻴﺜﻴﺖ و ﺷﺨﺼﻴﺖ ذاﺗﻲ ﻗﺎﺑﻞ اﺣﺘﺮام ﺑﺮﺧﻮردار اﺳﺖ و در ﻣﺘﻦ ﺧﻠﻘﺖ و آﻓﺮﻳﻨﺶ، ﻳﻚ ﺳﻠﺴﻠﻪ ﺣﻘﻮق و آزادﻳﻬﺎ ﺑﻪ او داده ﺷﺪه اﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﻬﻴﭻ ﻧﺤﻮ ﻗﺎﺑﻞ ﺳﻠﺐ و اﻧﺘﻘﺎل ﻧﻤﻲﺑﺎﺷﻨﺪ و ﮔﻔﺘﻴﻢ اﻳﻦ روح و اﺳﺎس ﻣﻮرد ﺗﺄﻳﻴﺪ اﺳﻼم و ﻓﻠﺴﻔﻪﻫﺎي ﺷﺮﻗﻲ اﺳﺖ و آﻧﭽﻪ ﺑﺎ روح و اﺳﺎس اﻳﻦ اﻋﻼﻣﻴﻪ ﻧﺎﺳﺎزﮔﺎر اﺳﺖ و آﻧﺮا ﺑﻲ ﭘﺎﻳﻪ ﺟﻠﻮه ﻣﻲدﻫﺪ ﻫﻤﺎﻧﺎ ﺗﻔﺴﻴﺮﻫﺎﺋﻲ اﺳﺖ ﻛﻪ در ﺑﺴﻴﺎري از ﺳﻴﺴﺘﻤﻬﺎي ﻓﻠﺴﻔﻲ ﻏﺮب درﺑﺎره اﻧﺴﺎن و ﺗﺎر و ﭘﻮد ﻫﺴﺘﻴﺶ ﻣﻲﺷﻮد . ﺑﺪﻳﻬﻲ اﺳﺖ ﻛﻪ ﻳﮕﺎﻧﻪ ﻣﺮﺟﻊ ﺻﻼﺣﻴﺘﺪار ﺑﺮاي ﺷﻨﺎﺳﺎﺋﻲ ﺣﻘﻮق واﻗﻌﻲ اﻧﺴﺎﻧﻬﺎ ﻛﺘﺎب ﭘﺮ ارزش آﻓﺮﻳﻨﺶ اﺳﺖ، ﺑﺎ رﺟﻮع ﺑﻪ ﺻﻔﺤﺎت و ﺳﻄﻮر اﻳﻦ ﻛﺘﺎب ﻋﻈﻴﻢ، ﺣﻘﻮق واﻗﻌﻲ ﻣﺸﺘﺮك اﻧﺴﺎﻧﻬﺎ و وﺿﻊ ﺣﻘﻮﻗﻲ زن و ﻣﺮد در ﻣﻘﺎﺑﻞ ﻳﻜﺪﻳﮕﺮ ﻣﺸﺨﺺ ﻣﻲﮔﺮدد . ✨ 🌺 ✨ بشری 🌺 @zanan_enghelaby
🍀 🌹ﻋﺠﻴﺐ اﻳﻨﺴﺖ ﻛﻪ ﺑﻌﻀﻲ از ﺳﺎده دﻻن ﺑﻬﻴﭽﻮﺟﻪ ﺣﺎﺿﺮ ﻧﻴﺴﺘﻨﺪ اﻳﻦ ﻣﺮﺟﻊ ﻋﻈﻴﻢ را ﺑﻪ رﺳﻤﻴﺖ ﺑﺸﻨﺎﺳﻨﺪ. از ﻧﻈﺮ اﻳﻨﻬﺎ ﻳﮕﺎﻧﻪ ﻣﺮﺟﻊ ﺻﻼﺣﻴﺘﺪار ﮔﺮوﻫﻲ از اﻓﺮاد ﺑﺸﺮ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻛﻪ دﺳﺖ در ﻛﺎر ﺗﻨﻈﻴﻢ اﻳﻦ اﻋﻼﻣﻴﻪ ﺑﻮده اﻧﺪ و اﻣﺮوز ﺑﺮ ﻫﻤﻪ ﺟﻬﺎن ﺳﻴﺎدت و ﺣﻜﻤﺮاﻧﻲ دارﻧﺪ. ﻫﺮﭼﻨﺪ ﺧﻮدﺷﺎن ﻋﻤﻼ ﭼﻨﺪان ﭘﺎﺑﻨﺪ ﻣﻮاد اﻳﻦ اﻋﻼﻣﻴﻪ ﻧﻴﺴﺘﻨﺪ، دﻳﮕﺮان را ﻧﺮﺳﺪ در آﻧﭽﻪ آﻧﻬﺎ ﻣﻲﮔﻮﻳﻨﺪ ﭼﻮن و ﭼﺮا ﻛﻨﻨﺪ وﻟﻲ ﻣﺎ ﺑﻨﺎم ﻫﻤﺎن ﺣﻘﻮق ﺑﺸﺮ ﺑﺮاي ﺧﻮد ﺣﻖ ﭼﻮن و ﭼﺮا ﻗﺎﺋﻞ ﻫﺴﺘﻴﻢ، دﺳﺘﮕﺎه ﺑﺎ ﻋﻈﻤﺖ آﻓﺮﻳﻨﺶ را ﻛﻪ ﻛﺘﺎب ﮔﻮﻳﺎي اﻟﻬﻲ اﺳﺖ ﻳﮕﺎﻧﻪ ﻣﺮﺟﻊ ﺻﻼﺣﻴﺖدار ﻣﻲداﻧﻴﻢ. ﻣﻦ ﺑﺎر دﻳﮕﺮ از ﺧﻮاﻧﻨﺪﮔﺎن ﻣﺤﺘﺮم ﻣﻌﺬرت ﻣﻲﺧﻮاﻫﻢ از اﻳﻨﻜﻪ ﺑﺮﺧﻲ ﻣﺴﺎﺋﻞ را در اﻳﻦ ﺳﻠﺴﻠﻪ ﻣﻘﺎﻻت ﻣﻄﺮح ﻣﻲﻛﻨﻢ ﻛﻪ اﻧﺪﻛﻲ رﻧﮓ ﻓﻠﺴﻔﻲ دارد و ﺧﺸﻚ ﺑﻨﻈﺮ ﻣﻲرﺳﺪ و ﺑﺮاي ﺑﻌﻀﻲ از ﺧﻮاﻧﻨﺪﮔﺎن ﻣﺤﺘﺮم ﺧﺴﺘﮕﻲ آور اﺳﺖ، ﺧﻮدم ﺗﺎ ﺣﺪ اﻣﻜﺎن از ﻃﺮح اﻳﻨﮕﻮﻧﻪ ﻣﺴﺎﺋﻞ اﺟﺘﻨﺎب دارم، وﻟﻲ ﮔﺎﻫﻲ ارﺗﺒﺎط ﻣﺴﺎﺋﻞ ﺣﻘﻮق زن ﺑﺎ اﻳﻦ ﻣﺴﺎﺋﻞ ﺧﺸﻚ ﻓﻠﺴﻔﻲ ﺑﻘﺪري اﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﺤﺚ درﺑﺎره آﻧﻬﺎ اﺟﺘﻨﺎب ﻧﺎﭘﺬﻳﺮ اﺳﺖ. ✨ 🌺 ✨ بشری 🌺 @zanan_enghelaby
🍀 🌹از ﻧﻈﺮ ﻣﺎ ﺣﻘﻮق ﻃﺒﻴﻌﻲ و ﻓﻄﺮي از آﻧﺠﺎ ﭘﻴﺪا ﺷﺪه ﻛﻪ دﺳﺘﮕﺎه ﺧﻠﻘﺖ ﺑﺎ روﺷﻦ ﺑﻴﻨﻲ و ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻬﺪف ﻣﻮﺟﻮدات را ﺑﺴﻮي ﻛﻤﺎﻻﺗﻲ ﻛﻪ اﺳﺘﻌﺪاد آﻧﻬﺎ را در وﺟﻮد آﻧﻬﺎ ﻧﻬﻔﺘﻪ اﺳﺖ ﺳﻮق ﻣﻲدﻫﺪ . ﻫﺮ اﺳﺘﻌﺪاد ﻃﺒﻴﻌﻲ ﻣﺒﻨﺎي ﻳﻚ " ﺣﻖ ﻃﺒﻴﻌﻲ " اﺳﺖ و ﻳﻚ " ﺳﻨﺪ ﻃﺒﻴﻌﻲ " ﺑﺮاي آن ﺑﺸﻤﺎر ﻣﻲآﻳﺪ. ﻣﺜﻼ ﻓﺮزﻧﺪ اﻧﺴﺎن ﺣﻖ درس ﺧﻮاﻧﺪن و ﻣﺪرﺳﻪ رﻓﺘﻦ دارد، اﻣﺎ ﺑﭽﻪ ﮔﻮﺳﻔﻨﺪ ﭼﻨﻴﻦ ﺣﻘﻲ ﻧﺪارد. ﭼﺮا؟ ﺑﺮاي اﻳﻨﻜﻪ اﺳﺘﻌﺪاد درس ﺧﻮاﻧﺪن و داﻧﺎ ﺷﺪن، در ﻓﺮزﻧﺪ انسان ﻫﺴﺖ، اﻣﺎ در ﮔﻮﺳﻔﻨﺪ ﻧﻴﺴﺖ . دﺳﺘﮕﺎه ﺧﻠﻘﺖ اﻳﻦ ﺳﻨﺪ ﻃﻠﺒﻜﺎري را در وﺟﻮد اﻧﺴﺎن ﻗﺮار داده و در وﺟﻮد ﮔﻮﺳﻔﻨﺪ ﻗﺮار ﻧﺪاده اﺳﺖ . ﻫﻤﭽﻨﻴﻦ اﺳﺖ ﺣﻖ ﻓﻜﺮ ﻛﺮدن و رأي دادن و اراده آزاد داﺷﺘﻦ . ✨ 🌺 ✨ بشری 🌺 @zanan_enghelaby
🍀 🌹بعضی خیال می کنند فرضیه ی حقوق طبیعی و اینکه خلقت و آفرینش انسان را به نوعی از حقوق ممتاز ساخته است یک ادعای پوچ و خودخواهانه است و باید آن را دور افکند، هیچ فرقی میان انسان و غیرانسان از لحاظ حقوق نیست. خیر، اینطور نیست. استعدادهای طبیعی مختلف است، دستگاه خلقت هر نوعی از انواع موجودات را در مداری مخصوص به خود او قرار داده است و سعادت او را هم در این قرار داده که در مدار طبیعی خودش حرکت کند. دستگاه آفرینش در این کار خود هدف دارد و این سندها را به صورت تصادف و از روی بی خبری و ناآگاهی به دست مخلوقات نداده است. ✨ 🌺 ✨ بشری 🌺 @zanan_enghelaby
🍀 🌹حقوق اجتماعی افراد بشر از لحاظ حقوق اجتماعی غیر خانوادگی یعنی از لحاظ حقوقی که در اجتماع بزرگ، خارج از محیط خانواده، نسبت به یکدیگر پیدا می کنند هم وضع مساوی دارند و هم وضع مشابه. یعنی حقوق اولی طبیعی آنها برابر یکدیگر و مانند یکدیگر است. همه مثل هم حق دارند از مواهب خلقت استفاده کنند، مثل هم حق دارند کار کنند، مثل هم حق دارند در مسابقه ی زندگی شرکت کنند، همه مثل هم حق دارند خود را نامزد هر پست از پست های اجتماعی بکنند و برای تحصیل و به دست آوردن آن از طریق مشروع کوشش کنند. همه مثل هم حق دارند استعدادهای علمی و عملی وجود خود را ظاهر کنند. ✨ 🌺 ✨ بشری 🌺 @zanan_enghelaby
🍀 🌹و اﻟﺒﺘﻪ ﻫﻤﻴﻦ ﺗﺴﺎوي در ﺣﻘﻮق اوﻟﻴﻪ ﻃﺒﻴﻌﻲ، ﺗﺪرﻳﺠﺎ آﻧﻬﺎ را از ﻟﺤﺎظ ﺣﻘﻮق اﻛﺘﺴﺎﺑﻲ در وﺿﻊ ﻧﺎﻣﺴﺎوي ﻗﺮار ﻣﻴﺪﻫﺪ، ﻳﻌﻨﻲ ﻫﻤﻪ ﺑﻄﻮر ﻣﺴﺎوي ﺣﻖ دارﻧﺪ ﻛﺎر ﻛﻨﻨﺪ و در ﻣﺴﺎﺑﻘﻪ زﻧﺪﮔﻲ ﺷﺮﻛﺖ ﻧﻤﺎﻳﻨﺪ، اﻣﺎ ﭼﻮن ﭘﺎي اﻧﺠﺎم وﻇﻴﻔﻪ و ﺷﺮﻛﺖ در ﻣﺴﺎﺑﻘﻪ ﻣﻴﺎن می آﻳﺪ، ﻫﻤﻪ در اﻳﻦ ﻣﺴﺎﺑﻘﻪ ﻳﻜﺠﻮر از آب در ﻣﻲآﻳﻨﺪ، ﺑﻌﻀﻲ ﭘﺮ اﺳﺘﻌﺪادﺗﺮﻧﺪ و ﺑﻌﻀﻲ ﻛﻢ اﺳﺘﻌﺪادﺗﺮ، ﺑﻌﻀﻲ ﭘﺮ ﻛﺎرﺗﺮﻧﺪ و ﺑﻌﻀﻲ ﻛﻢ ﻛﺎرﺗﺮ، ﺑﺎﻻﺧﺮه ﺑﻌﻀﻲ ﻋﺎﻟﻤﺘﺮ، ﺑﺎ ﻛﻤﺎلﺗﺮ، ﺑﺎﻫﻨﺮﺗﺮ، ﻛﺎرآﻣﺪﺗﺮ، ﻻﻳﻘﺘﺮ از ﺑﻌﻀﻲ دﻳﮕﺮ از ﻛﺎر در ﻣﻲآﻳﻨﺪ ﻗﻬﺮا ﺣﻘﻮق اﻛﺘﺴﺎﺑﻲ آﻧﻬﺎ ﺻﻮرت ﻧﺎﻣﺘﺴﺎوي ﺑﺨﻮد ﻣﻴﮕﻴﺮد، و اﮔﺮ ﺑﺨﻮاﻫﻴﻢ ﺣﻘﻮق اﻛﺘﺴﺎﺑﻲ آﻧﻬﺎ را ﻧﻴﺰ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺣﻘﻮق اوﻟﻲ و ﻃﺒﻴﻌﻲ آﻧﻬﺎ ﻣﺴﺎوي ﻗﺮار دﻫﻴﻢ، ﻋﻤﻞ ﻣﺎ ﺟﺰ ﻇﻠﻢ و ﺗﺠﺎوز ﻧﺎﻣﻲ ﻧﺨﻮاﻫﺪ داﺷﺖ . ✨ 🌺 ✨ بشری 🌺 @zanan_enghelaby
🍀 🌹ﭼﺮا از ﻟﺤﺎظ ﺣﻘﻮق ﻃﺒﻴﻌﻲ اوﻟﻲ اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ ﻫﻤﻪ اﻓﺮاد وﺿﻊ ﻣﺴﺎوي و ﻣﺸﺎﺑﻬﻲ دارﻧﺪ؟ ﺑﺮاي اﻳﻨﻜﻪ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ در اﺣﻮال ﺑﺸﺮ ﺛﺎﺑﺖ ﻣﻲﻛﻨﺪ ﻛﻪ اﻓﺮاد ﺑﺸﺮ ﻃﺒﻴﻌﺘﺎ ﻫﻴﭽﻜﺪام رﺋﻴﺲ ﻳﺎ ﻣﺮﺋﻮس آﻓﺮﻳﺪه ﻧﺸﺪه اﻧﺪ ﻫﻴﭽﻜﺲ ﻛﺎرﮔﺮ ﻳﺎ ﺻﻨﻌﺘﮕﺮ ﻳﺎ اﺳﺘﺎد ﻳﺎ ﻣﻌﻠﻢ ﻳﺎ اﻓﺴﺮ ﻳﺎ ﺳﺮﺑﺎز ﻳﺎ وزﻳﺮ ﺑﺪﻧﻴﺎ ﻧﻴﺎﻣﺪه اﺳﺖ، اﻳﻨﻬﺎ ﻣﺰاﻳﺎ و ﺧﺼﻮﺻﻴﺎﺗﻲ اﺳﺖ ﻛﻪ ﺟﺰء ﺣﻘﻮق اﻛﺘﺴﺎﺑﻲ ﺑﺸﺮ اﺳﺖ، ﻳﻌﻨﻲ اﻓﺮاد در ﭘﺮﺗﻮ ﻟﻴﺎﻗﺖ و اﺳﺘﻌﺪاد و ﻛﺎر و ﻓﻌﺎﻟﻴﺖ ﺑﺎﻳﺪ آﻧﻬﺎ را از اﺟﺘﻤﺎع ﺑﮕﻴﺮﻧﺪ و اﺟﺘﻤﺎع ﺑﺎ ﻳﻚ ﻗﺎﻧﻮن ﻗﺮاردادي آﻧﻬﺎ را ﺑﻪ اﻓﺮاد ﺧﻮد واﮔﺬار ﻣﻲﻛﻨﺪ . ﺗﻔﺎوت زﻧﺪﮔﻲ اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ اﻧﺴﺎن ﺑﺎ زﻧﺪﮔﻲ اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ ﺣﻴﻮاﻧﺎت اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ از ﻗﺒﻴﻞ زﻧﺒﻮر ﻋﺴﻞ در ﻫﻤﻴﻦ ﺟﻬﺖ اﺳﺖ، ﺗﺸﻜﻴﻼت زﻧﺪﮔﻲ آن ﺣﻴﻮاﻧﺎت ﺻﺪ در ﺻﺪ ﻃﺒﻴﻌﻲ اﺳﺖ، ﭘﺴﺘﻬﺎ و ﻛﺎرﻫﺎ ﺑﺪﺳﺖ ﻃﺒﻴﻌﺖ در ﻣﻴﺎن آﻧﻬﺎ ﺗﻘﺴﻴﻢ ﺷﺪه ﻧﻪ ﺑﺪﺳﺖ ﺧﻮدﺷﺎن، ﻃﺒﻴﻌﺘﺎ ﺑﻌﻀﻲ رﺋﻴﺲ و ﺑﻌﻀﻲ ﻣﺮﺋﻮس، ﺑﻌﻀﻲ ﻛﺎرﮔﺮ و ﺑﻌﻀﻲ ﻣﻬﻨﺪس و ﺑﻌﻀﻲ ﻣﺄﻣﻮر اﻧﺘﻈﺎﻣﻲ آﻓﺮﻳﺪه ﺷﺪه اﻧﺪ. اﻣﺎ زﻧﺪﮔﻲ اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ اﻧﺴﺎن اﻳﻨﻄﻮر ﻧﻴﺴﺖ . ✨ 🌺 ✨ بشری 🌺 @zanan_enghelaby
🍀 🌹بهمين جهت بعضي از دانشمندان يك باره اين نظريه قديم فلسفي را كه ميگويد " انسان" قراردادي " فرض طبيعتا اجتماعي است " انكار كرده و اجتماع انساني را صددرصد كرده اند. حقوق خانوادگي اين، در اجتماع غير خانوادگي، اما در اجتماع خانوادگي چطور؟ آيا افراد بشر در اجتماع خانوادگي نيز از لحاظ حقوق اوليه طبيعي وضع مشابه و همانندي دارند و تفاوت آنها در حقوق اكتسابي است؟ يا ميان اجتماع خانوادگي يعني اجتماعي که از زن و شوهر، پدر و مادر و فرزندان، و برادران و خواهران تشكيل ميشود، با اجتماع غير خانوادگي از لحاظ حقوق اوليه نيز تفاوت است و قانون طبيعي حقوق خانوادگي را بشكلي مخصوص وضع كرده است؟ ✨ 🌺 ✨ بشری 🌺 @zanan_enghelaby
🍀 🌹در اينجا دو فرض وجود دارد: يكي اينكه زن و شوهري و پدر و فرزندي يا مادر و فرزندي مانند ساير روابط اجتماعي و همكاريهاي افراد با يكديگر در مؤسسات ملي يا در مؤسسات دولتي، سبب نميشود كه بعضي افراد طبعا وضع مخصوص بخود داشته باشند، فقط مزاياي اكتسابي سبب ميشود كه يكي مثلا رئيس و ديگري مرئوس، يكي مطيع و ديگري مطاع، يكي داراي ماهانه بيشترو يكي كمتر باشد، زن بودن يا شوهر بودن، پدر يا مادر بودن و فرزند بودن نيز سبب نميشود كه هر كدام وضع مخصوص بخود داشته باشند، فقط مزاياي اكتسابي ميتواند وضع آنها را نسبت بيكديگر معين كند. ✨ 🌺 ✨ بشری 🌺 @zanan_enghelaby
🍀 🌹فرضيه " تشابه حقوق زن و مرد در حقوق خانوادگي " كه بغلط نام تساوي حقوق به آن داده اند مبتني بر همين فرض است. طبق اين فرضيه زن و مرد با استعدادها و احتياجات مشابه و با سندهاي حقوقي مشابهي كه از طبيعت در دست دارند در زندگي خانوادگي شركت ميكنند، پس بايد حقوق خانوادگي بر اساس يكساني و همانندي و تشابه تنظيم شود. فرض ديگر اينست كه خير، حقوق طبيعي اوليه آنها نيز متفاوت است، شوهر بودن از آنجهت كه شوهر بودن است وظائف و حقوق خاصي را ايجاب ميكند و زن بودن از آنجهت كه زن بودن است وظائف و حقوق ديگري ايجاب ميكند، همچنين است پدر يا مادر بودن و فرزند بودن و بهرحال اجتماع خانوادگي با ساير شركتها و همكاريهاي اجتماعي متفاوت" كه اسلام آنرا پذيرفته مبتني بر عدم تشابه به حقوق خانوادگي زن و مرد است. فرضيه " اين اصل است. ✨ 🌺 ✨ بشری 🌺 @zanan_enghelaby
🍀 🌹مباني طبيعي حقوق خانوادگي براي اينكه خوانندگان محترم بتوانند خوب نتيجه گيري كنند بايد مطالبي كه در فصل گذشته گفته شد در نظر داشته باشند. گفتيم : ۱.حقوق طبيعي از آنجا پيدا شده كه طبيعت هدف دارد و با توجه بهدف، استعدادهائي در وجود موجودات نهاده و استحقاقهائي هم به آنها داده است. ۲.انسان از آن جهت كه انسان است، از يك سلسله حقوق خاص كه حقوق انساني ناميده ميشود برخوردار است و حيوانات از اين نوع حقوق برخوردار نميباشند. ۳.راه تشخيص حقوق طبيعي و كيفيت آنها مراجعه بخلقت و آفرينش است، هر استعداد طبيعي يك سند طبيعي است براي يك حق طبيعي. ۴.افراد انسان از لحاظ اجتماع مدني همه داراي حقوق طبيعي مساوي و مشابهی ميباشند و تفاوت آنها در حقوق اكتسابي است، كه بستگي دارد به كار و انجام وظيفه و شركت در مسابقه انجام تكاليف. ۵.علت اينكه افراد بشر در اجتماع مدني داراي حقوق طبيعي مساوي و متشابهي هستند اينست كه مطالعه در احوال طبيعت انسانها روشن ميكند كه افراد انسان (بر خلاف حيوانات اجتماعي از قبيل زنبور عسل) هيچكدام طبيعتا، رئيس يا مرئوس، مطيع يا مطاع، فرمانده يا فرمانبر، كارگر يا كارفرما، افسر يا سرباز بدنيا نيامده اند. تشكيلات زندگي انسانها طبيعي نيست، كارها و پستها و وظيفه ها بدست طبيعت تقسيم نشده است. ✨ 🌺 ✨ بشری 🌺 @zanan_enghelaby
🍀 🌹 فرضيه تشابه حقوق خانوادگي زن و مرد، مبتني بر اينست كه اجتماع خانوادگي مانند اجتماع مدني است. افراد خانواده داراي حقوق همانند و متشابهي هستند. زن و مرد با استعدادها و احتياجهاي مشابه در زندگي خانوادگي شركت ميكنند و سندهاي مشابهي از طبيعت در دست دارند. قانون خلقت بطور طبيعي براي آنها تشكيلاتي در نظر نگرفته و كارها و پستها را ميان آنها تقسيم نكرده است. و اما فرضيه عدم تشابه حقوق خانوادگي مبتني بر اينست كه حساب اجتماع خانوادگي از اجتماع مدني جداست، زن و مرد با استعدادها و احتياج هاي مشابهي در زندگي خانوادگي شركت نميكنند و سندهاي مشابهي از طبيعت در دست ندارند. قانون خلقت آنها را در وضع نامشابهي قرار داده و براي هر يك از آنها مدار و وضع معيني در نظر گرفته است. اكنون ببينيم كداميك از دو فرضيه بالا درست است و از چه راه بايد درستي يكي از اين دو فرض را بفهميم. با مقياسي كه قبلا در دست داديم تعيين اينكه كداميك از دو فرض بالاصحيح است كار چندان دشواري نيست. به استعدادها و احتياجهاي طبيعي زن و مرد، بعبارت ديگر به سندهاي طبيعي كه قانون خلقت بدست هر يك از زن و مرد داده است مراجعه ميكنيم تكليف روشن ميشود. ✨ 🌺 ✨ بشری 🌺 @zanan_enghelaby
🍀 🌹آيا زندگي خانوادگي طبيعي است يا قراردادي؟ در مقاله پيش گفتيم كه درباره " زندگي اجتماعي انسان " دو نظر است. بعضی زندگی اجتماعي انسان را طبيعي ميدانند، به اصطلاح انسان را " مدني بالطبع " بعضي ديگر برعكس، زندگي اجتماعي را يك امر قراردادي ميدانند كه انسان به اختيار خود و تحت تأثير عوامل اجبار كننده خارجي (نه عوامل دروني) آنرا انتخاب كرده است. در باب زندگي خانوادگي چطور؟ آيا در اينجا هم دو نظر است؟ خير. در اينجا يك نظر بيشتر وجود ندارد. زندگي خانوادگي بشر صددرصد طبيعي است؛ يعني انسان طبيعتا " منزلي " آفريده شده است. فرضا در طبيعي بودن زندگي " مدني " انسان ترديد كنيم، در طبيعي بودن زندگي " منزلي " یعنی زندگی خانوادگی او نمیتوانیم تردید كنيم. همچنانكه بسياري از حيوانات با آنكه زندگي اجتماعي طبيعي ندارند بلكه بكلي از زندگي اجتماعي بي بهره اند. داراي نوعي زندگاني زناشوئي طبيعي ميباشند، مانند كبوتران و بعضي حشرات كه بطور " جفت " زندگي ميكنند. حساب زندگي خانوادگي از زندگي اجتماعي جداست. در طبيعت تدابيري بكار برده شده كه طبيعتا انسان و بعضي حيوانات بسوي زندگاني خانوادگي و تشكيل كانون خانوادگي و داشتن فرزند گرايش دارند. ✨ 🌺 ✨ بشری 🌺 @zanan_enghelaby
🍀 🌹قرائن تاريخي دوره اي را نشان نميدهد كه در آن دوره انسان فاقد زندگي خانوادگي باشد، يعني زن و مرد منفرد از يكديگر زيست كنند و يا رابطه جنسي ميان افراد صورت اشتراكي و عمومي داشته باشد. زندگي قبائل وحشي عصر حاضر كه نمونه اي از زندگاني بشر قديم بشمار ميرود نيز چنين نيست. زندگي بشر قديم خواه بصورت مادر شاهي و خواه به صورت پدر شاهي شكل خانوادگي داشته است. ✨ 🌺 ✨ بشری 🌺 @zanan_enghelaby
🍀 🌹در مسأله مالكيت اين حقيقت مورد قبول همگان واقع شده كه در ابتدا صورت اشتراكي داشته است و اختصاص بعدا پيدا شده است ولي در مسئله جنسيت هرگز چنين مطلبي نيست. علت اينكه مالكيت در آغاز زندگي بشري جنبه اشتراكي داشته اينست كه در آنوقت اجتماع بشر قبيلهاي بوده و صورت خانوادگي داشته است، يعني افراد قبيله كه با هم ميزيسته اند از عواطف خانوادگي بهره مند بوده اند و بهمين جهت از لحاظ مالكيت وضع اشتراكي داشته اند. در ادوار اوليه فرضا قانون و رسوم و عاداتي نبوده كه زن و مرد را در مقابل يكديگر مسئول قرار دهد. خود طبيعت و احساسات طبيعي آنها، آنها را بوظائف و حقوقي مقيد ميكرده است و هرگز زندگي و آميزش جنسي بدون قيد و شرط نداشته اند. همچنانكه حيواناتي كه بصورت "جفت" زندگي ميكنند، قانون اجتماعي و قراردادي ندارند ولي به حكم قانون طبيعي حقوق و وظائفي را رعايت ميكنند و زندگي و آميزش آنها بدون قيد و شرط نيست. ✨ 🌺 ✨ بشری 🌺 @zanan_enghelaby
🍀 🌹ﺧﺎﻧﻢ ﻣﻬﺮاﻧﮕﻴﺰ ﻣﻨﻮﭼﻬﺮﻳﺎن در ﻣﻘﺪﻣﻪ ﻛﺘﺎب اﻧﺘﻘﺎد ﺑﺮ ﻗﻮاﻧﻴﻦ اﺳﺎﺳﻲ و ﻣﺪﻧﻲ اﻳﺮان ﻣﻲﮔﻮﻳﻨﺪ: از نظر جامعه شناسی زندگی زن و مرد در نقاط مختلف زمین یکی از این چهار مرحله را می پیماید: 1- ﻣﺮﺣﻠﻪ ﻃﺒﻴﻌﻲ، 2 - ﻣﺮﺣﻠﻪ ﺗﺴﻠﻂ ﻣﺮد، 3 - ﻣﺮﺣﻠﻪ اﻋﺘﺮاض زن، 4- ﻣﺮﺣﻠﻪ ﺗﺴﺎوي ﺣﻘﻮق زن و ﻣﺮد . در ﻣﺮﺣﻠﻪ اول زن و ﻣﺮد ﺑﺪون ﻫﻴﭽﮕﻮﻧﻪ ﻗﻴﺪ و ﺷﺮﻃﻲ ﺑﺎ ﻫﻢ ﺧﻠﻄﻪ و آﻣﻴﺰش دارﻧﺪ.." ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺷﻨﺎﺳﻲ اﻳﻦ ﮔﻔﺘﻪ را ﻧﻤﻲﭘﺬﻳﺮد، آﻧﭽﻪ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺷﻨﺎﺳﻲ ﻣﻴﭙﺬﻳﺮد ﺣﺪاﻛﺜﺮ اﻳﻨﺴﺖ ﻛﻪ اﺣﻴﺎﻧﺎ در ﻣﻴﺎن ﺑﻌﻀﻲ ﻗﺒﺎﻳﻞ وﺣﺸﻲ ﭼﻨﺪ ﺑﺮادر ﻣﺸﺘﺮﻛﺎ ﺑﺎ ﭼﻨﺪ ﺧﻮاﻫﺮ ازدواج ﻣﻲﻛﺮده اﻧﺪ، ﻫﻤﻪ آن ﺑﺮادرﻫﺎ ﺑﺎ ﻫﻤﻪ اﻳﻦ ﺧﻮاﻫﺮﻫﺎ آﻣﻴﺰش داﺷﺘﻪاﻧﺪ و ﻓﺮزﻧﺪان ﻫﻢ ﺑﻬﻤﻪ ﺗﻌﻠﻖ داﺷﺘﻪ اﺳﺖ، و ﻳﺎ اﻳﻨﺴﺖ ﻛﻪ ﭘﺴﺮان و دﺧﺘﺮان ﻗﺒﻞ از ازدواج ﻫﻴﭻ ﻣﺤﺪودﻳﺘﻲ ﻧﺪاﺷﺘﻪاﻧﺪ و ﺗﻨﻬﺎ ازدواج آﻧﻬﺎ را ﻣﺤﺪود ﻣﻴﻜﺮده اﺳﺖ، و اﮔﺮ اﺣﻴﺎﻧﺎ در ﻣﻴﺎن ﺑﻌﻀﻲ ﻗﺒﺎﺋﻞ وﺣﺸﻲ وﺿﻊ ﺟﻨﺴﻲ از اﻳﻦ ﻫﻢ ﻋﻤﻮﻣﻲﺗﺮ ﺑﻮده و ﺑﺎﺻﻄﻼح، زن " ﻣﻠﻲ " ﺑﻮده اﺳﺖ ﺟﻨﺒﻪ اﺳﺘﺜﻨﺎﺋﻲ داﺷﺘﻪ و اﻧﺤﺮاف از وﺿﻊ ﻃﺒﻴﻌﻲ و ﻋﻤﻮﻣﻲ ﺑﺸﻤﺎر ﻣﻴﺮود . ✨ 🌺 ✨ بشری 🌺 @zanan_enghelaby
🍀 🌹وﻳﻞ دوراﻧﺖ در ﺟﻠﺪ اول ﺗﺎرﻳﺦ ﺗﻤﺪن ﺻﻔﺤﻪ 57 ﻣﻴﮕﻮﻳﺪ: ازدواج از اختراعات نیاکان حیوانی ما بوده است، در بعضی از پرندگان چنین به نظر ﻣﻴﺮﺳﺪ ﻛﻪ ﺣﻘﻴﻘﻪ ﻫﺮ ﭘﺮﻧﺪه ﻓﻘﻂ ﺑﻬﻤﺴﺮ ﺧﻮد اﻛﺘﻔﺎ ﻣﻴﻜﻨﺪ. در ﮔﻮرﻳﻠﻬﺎ و اوراﻧﮕﻮﺗﺎﻧﻬﺎ راﺑﻄﻪ ﻣﻴﺎن ﻧﺮ و ﻣﺎده ﺗﺎ ﭘﺎﻳﺎن دوره ﭘﺮورش ﻧﻮزاد اداﻣﻪ دارد، و اﻳﻦ ارﺗﺒﺎط از ﺑﺴﻴﺎري از ﻧﻈﺮﻫﺎ ﺷﺒﻴﻪ ﺑﻪ رواﺑﻂ زن و ﻣﺮد اﺳﺖ و ﻫﺮﮔﺎه ﻣﺎده ﺑﺨﻮاﻫﺪ ﺑﺎ ﻧﺮ دﻳﮕﺮی ﻧﺰدﻳﻜﻲ ﻛﻨﺪ ﺑﻪ ﺳﺨﺘﻲ ﻣﻮرد ﺗﻨﺒﻴﻪ ﻧﺮ ﺧﻮد ﻗﺮار ﻣﻴﮕﻴﺮد. دوﻛﺮﺳﭙﻴﻨﻲ در ﺧﺼﻮص اوراﻧﮕﻮﺗﺎﻧﻬﺎي ﺑﺮﻧﺌﻮ ﻣﻲﮔﻮﻳﺪ ﻛﻪ آنها در خانواده هایی به سر می برند که از نر و ماده و کودکان آنها تشکیل می شود. و دکتر ساواژ در ﻣﻮرد ﮔﻮرﻳﻠﻬﺎ ﻣﻲﻧﻮﻳﺴﺪ ﻛﻪ "ﻋﺎدت آﻧﻬﺎ ﭼﻨﻴﻦ اﺳﺖ ﻛﻪ ﭘﺪر و ﻣﺎدر زﻳﺮ درﺧﺘﻲ ﻣﻲﻧﺸﻴﻨﻨﺪ و ﺑﺨﻮردن ﻣﻴﻮه و ﭘﺮﭼﺎﻧﮕﻲ ﻣﻲﭘﺮدازﻧﺪ، و ﻛﻮدﻛﺎن دور و ﺑﺮ ﭘﺪر و ﻣﺎدر ﺑﺮ درﺧﺘﻬﺎ ﺟﺴﺘﻦ ﻣﻲﻛﻨﻨﺪ، زﻧﺎﺷﻮﺋﻲ در ﺻﻔﺤﺎت ﺗﺎرﻳﺦ ﭘﻴﺶ از ﻇﻬﻮر اﻧﺴﺎن آﻏﺎز ﺷﺪه اﺳﺖ. اﺟﺘﻤﺎﻋﺎﺗﻲ ﻛﻪ در آﻧﻬﺎ زﻧﺎﺷﻮﺋﻲ ﻣﻮﺟﻮد ﻧﺒﺎﺷﺪ ﺑﺴﻴﺎر ﻛﻢ اﺳﺖ، وﻟﻲ ﻛﺴﻲ ﻛﻪ در ﺟﺴﺘﺠﻮ ﺑﺎﺷﺪ ﻣﻲﺗﻮاﻧﺪ ﻋﺪه اي از ﭼﻨﻴﻦ ﺟﺎﻣﻌﻪﻫﺎ را ﭘﻴﺪا ﻛﻨﺪ" . ✨ 🌺 ✨ بشری 🌺 @zanan_enghelaby