eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.4هزار دنبال‌کننده
48.5هزار عکس
35.2هزار ویدیو
1.6هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
👆👆👆👆 ادامه مباحث محوری کانال 🔯 یهود سه مرحله در عرفان گذروند تا به کابالا رسید. اول عرفان مرکابا یا مرکاوا رو ساخت که معتقد بودند با بعضی ذکرها و ریاضتها میشه عرش خدا و مرکب خدا و خود خدا رو دید. میدونیم که عربی و عبری شبیهند به همدیگه بخاطر ریشه های مشترک . مرکابا همون مرکب و ارابه ست. تانک مرکاوا رو هم اسرائیل از همین نام ساخته که از تانک های پیشرفته و تمام الکترونیکی جهانه. حزب الله لبنان در جنگ 33 روزه 2006 بیش از چندصدتاشو منهدم کرد و ابهت و فروشش افت کرد وگرنه سفارش زیادی گرفته بودند که بسازن و تحویل بدن. در عرفان مرکابا حتی خود خدا رو هم توصیف میکردند و بزرگی خداوند رو به بزرگی جسمانیش وصف میکردند. نعوذبالله حتی خداوند رو با واحدهای طول و عرض توصیف کردند نعوذبالله. 👆👆👆 ادامه پست قبل 🔯 مرحله دوم عرفان خودساخته یهود فلسفه سفیراه بود که میگفت خدا آفرینش رو از عدم به وجود نیاورد بلکه از خورشید و ماه و ستارگان به وجود آورد. همین مبنای نظریات داروینیسم و نظرات مزخرف اخیر شده . رائیلیست ها میگن خالق انسانها موجودات فضایی هستند و موجودات فضایی رو خدایان هستی میدونن. یا این نظریه که میگن سلول بشر که حاصل انفعالات کیهانی بوده از آسمان به واسطه افتادن شهابسنگی در اقیانوس به زمین آمده و بعد این سلول در دریا رشد کرده و به انسان تبدیل شده. منشأ این چرندیات از عقاید منحط یهود و عرفان جعلی یهود و سکولارها هستش. در عرفان فلسفی سفیراه ، 10 گوی یا میوه وجود داره و 22 راه که بعد از گذر از مرحله 32 میشه از خداوند برتر شد و خداوند رو از حکومت عزل کرد وووو. نعوذبالله. مبنای درخت حیات یا درخت جاودانگی یا درخت زندگی همین فلسفه سفیراه هستش. 10 گوی یا میوه اش از بالا به پایین : تاج ، حکمت ، معرفت ، رحمت ، قهر و سطوت ، زیبایی ، پیروزی ، عظمت ، اساس نیروهای آفرینشگر ، ملکوت. آدمک معروف داوینچی هم گویای همینه . یکی از علل تقدس دروغین ستاره پنتاگرام یا 5 پر هم همینه که نماد فلسفه سفیراه هستش همچنین نماد بز بافومت که همان خدای بعل و یا شیطانه بطور خلاصه . آدمی با 2 پای جفت و 2 پای باز و 2 دست باز و 2 دست نیمه باز ، معروف به آدمک داوینچی . خود داوینچی رو هم گفته شده که از اعضای فرقه دیر الصهیون بوده که بعدها منشا لژهای ماسونی شد. https://eitaa.com/zandahlm1357
Part25_علی از زبان علی.mp3
13.63M
*ورود به کوفه پس از جنگ صفین *مواجهه با خوارج *بحث درباره حکمیت *خطبه در کوفه *درخواست سهم از بیت المال! *روشنگری امام از علل جنگ جمل و صفین *تحلیلی جامع از جنگ صفین
آیا میدانید؟ .......: @zandahlm1357 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
ویلوچیا میرابیلیس زشت ترین گل جهان که تنها در بیابان نامیبیا یافت می‌شود. طول عمر این گیاه عجیب و غریب بین 500تا1500سال است و به‌نظر می‌رسد یادگاری از دوره ژوراسیک باشد !
💢ارکیده شیطان یا Demon Orchid از عجیبترین گلهای جهان است که شباهت زیادی به گل میمون نیز دارد اما بجای میمون یک شیطان با موهای سیخ را درخود دارد.
این گل در کل جهان به نام "ماها مه رو و آریا" شناخته می شود و فقط و فقط در منطقه هیمالیا رشد می کند! گفته می شود این گیاه هر 400 سال یک بار گل می دهد. اگر می خواهیم آن را بار دیگر ببینیم بایستی 400 سال دیگر صبر کنیم. نسل ما خیلی خوش شانس است که این گل را می بیند.
💢گل ژاپنی PHI یکی از متقارن ترین گلهای کشف شده می باشد که در زیبایی و منظم بودن خطوط گلبرگ هایش نظیر ندارد. از این گل به عنوان منظم ترین گل جهان یاد میشود
گل جسد گل بدبو یا گل جسد بزرگترین گل جهان است. این گل که بومی جنگل های سوماترا است، بوی تندی دارد که بوی گوشت فاسد شده را می دهد. ارتفاع این گیاه ممکن است تا 3 متر برسد
نادرترین گل جهان در ایران👌 سوسن چلچراغ از خانواده سوسن‌های بومی ایران است و گل‌های سفید با لکه‌های متعدد بنفش تیره و معطر دارد. سوسن چلچراغ از اواسط خرداد گل می‌دهد و گل‌های آن تا نیمه تیرماه پایدار می‌ماند، محل رویش آن در ایران، در قریه داماش در بخش عمارلو از توابع رودبار است.
📖 رمان «جان شیعه، اهل سنت... عاشقانه ای برای مسلمانان» 🖋 قسمت صد و هفتاد و چهارم و همین جملات تلخ، آنچنان طعم غم را در مذاق جانم ته نشین کرد که تا مقابل خانه دیگر کلامی حرف نزدم. گرد و خاک نسبتاً کم شده و دانه‌های درشت رگبار باران، شیشه ماشین را حسابی گِل کرده بود و من که دیگر کمرم از نشستن روی صندلی ماشین خشک شده بود، دعا می‌کردم زودتر به خانه برسیم. مقابل خانه که رسیدیم، باز طاقت نیاوردم آخرین تلاشم را نکنم که به صورتش چشم دوختم و خواهش که نه، التماسش کردم: «عبدالله! من این همه راه رو تا مدرسه اومدم تا کمکم کنی که نذاریم بابا تو این چاه بیفته!» و او آنقدر از بازگشت پدر ناامید بود که با لحن سرد و خشکش آب پاکی را روی دستم ریخت: «الهه! من هیچ وقت حریف بابا نمی‌شدم، برای همین از همون اول راهم رو جدا کردم و مثل محمد و ابراهیم نرفتم پیش بابا کار کنم. حالا هم می‌دونم که ما هر کاری کنیم، هیچ فایده‌ای نداره! بابا حاضره همه زندگی‌اش رو بده، ولی نوریه رو از دست نده! پس تو هم بیخودی خودت رو اذیت نکن!» و بعد مثل اینکه چیزی به خاطرش رسیده باشد، با مهربانی نگاهم کرد و گفت: «راستی الهه! یه چیزی برات گرفته بودم و می‌خواستم برات بیارم، ولی حالا تا اینجایی خودت بردار، گذاشتم تو داشبورد.» از اینکه برادرم برایم هدیه‌ای خریده، در اوج ناراحتی، ذوقی کودکانه در دلم دوید و درِ داشبورد را باز کردم که یک پیراهن قرمز و پُرچین نوزادی، مقابل چشمانم ظاهر شد. پیراهن را که به چوب لباسی پلاستیکی کوچکی آویخته و داخل پاکت کوچکی قرار داشت، از داشبورد بیرون آوردم که عبدالله با خنده‌ای که صورتش را پُر کرده بود، ادامه داد: «مجید گفت بچه‌تون دختره، خُب منم که چیزی به عقلم نمی‌رسید، گفتم یه چیزی براش خریده باشم!» با نگاه خواهرانه‌ام از محبت برادرانه‌اش تشکر کردم و خواستم پیاده شوم که نگاهم کرد و گفت: «الهه جان! هر وقت دلت گرفت، خبرم کن، بیام پیشت! به مجید هم سلام برسون!» و با خداحافظی پُر مِهر و محبتی، دنده عقب حرکت کرد و از کوچه خارج شد و من خسته از تلاش بیهوده‌ای که کرده بودم بلکه پدرم را از قید اسارت نوریه آزاد کنم، به خانه رفتم. ساعت هنوز به هشت شب نرسیده بود که مجید از پالایشگاه برگشت. موهای مشکی‌اش از وزش شدید باد به هم ریخته و کاپشن نازک سورمه‌ای رنگش بر اثر بارش باران و خاک پیچیده در هوا، از لکه‌های گِل پُر شده بود و با همه خستگی، باز به رویم می‌خندید. پاکت میوه‌های تازه و هوس‌انگیزی را که خریده بود، کنار آشپزخانه روی زمین گذاشت و با کلام گرم و دلچسبش حالم را پرسید که تازه متوجه شدم در جیب کاپشنش، شاخه گلی را پنهان کرده است. دستانش درگیر پاکت‌های میوه بود و به ناچار شاخه گل را در جیبش گذاشته و تنها سرخی گل از لب جیبش پیدا بود. شاخه گل محمدی را از جیبش بیرون آورد، با سر انگشتش قطرات باران را از روی گلبرگ‌های سرخ و لطیفش خشک کرد و در برابر چشمان منتظر و نگاه مشتاقم، گل را به دستم داد که خندیدم و با شیرین زبانی تشکر کردم: «تو خودت گُلی مجید! چرا زحمت کشیدی؟» از لحن پُر شیر و شکرم، با صدای بلند خندید و او هم شیطنت کرد: «اونم چه گُلی؟!!! لابد گُل خرزهره!!!!» و باز صدای خنده شاد و شیرینش در فضای خانه پیچید تا بار دیگر باور کنم خدا چه همسر نازنینی نصیبم کرده که همین حس حضورش کافی بود تا نقش غم از وجودم محو شده و بار دیگر سرسرای دلم از شور و شوق زندگی لبریز شو. https://eitaa.com/zandahlm1357 با ما همراه باشید🌹💍
ارتباط موفق_34.mp3
11.23M
۳۴ 💞 بخشندگی؛ یعنی ترجیحِ دیگران به خود! - بخشندگی، دقیقاً مقابلِ بدجنسی است! هر چه سطحِ بخشندگی نفسِ انسان، بیشتر می‌شود؛ میزان بدجنسی او نیز کمتر می‌شود! ☜ قدرت جذب انسان‌های بخشنده، بسیار بالاتر از انسانهای دیگر است. 🎤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
@shervamusiqiirani-4 - مثنوی.mp3
1.69M
‍✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺 🍃🍂🌺🍃🍂🌺 🍂🌺🍂 🌺 در دل و جان خانه کردی عاقبت هر دو را دیوانه کردی عاقبت آمدی کاتش در این عالم زنی وانگشتی تا نکردی عاقبت ای ز عشقت عالمی ویران شده قصد این ویرانه کردی عاقبت من تو را مشغول می‌کردم دلا یاد آن افسانه کردی عاقبت عشق را بی‌خویش بردی در حرم عقل را بیگانه کردی عاقبت شمع عالم بود لطف چاره گر شمع را پروانه کردی عاقبت ای دل مجنون و از مجنون بتر مردی و مردانه کردی عاقبت جان جانداران سرکش را به علم عاشق جانانه کردی عاقبت 🌺 🍂🌺🍂 🍃🍂🌺🍃🍂🌺 ✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺 🆔 https://eitaa.com/zandahlm1357
کتاب صوتی "خاطرات حضرت آیت الله خامنه ای از زندان ها و تبعید دوران مبارزات انقلاب" ....................
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥🚨 لحظاتی از پاییزی رهبر انقلاب... ✍ ذکر گفتن رهبر انقلاب هنگام کوه‌پیمایی ؛ استفاده از فرصت‌ها
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔍 💠 نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ 🔹 سوره 61 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•