eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.4هزار دنبال‌کننده
48.1هزار عکس
35هزار ویدیو
1.6هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▫️دانشگاهیان آمریکا در درست ترین نقطه تاریخ ایستاده‌‌اند گزارش خبرنگارخبرگزاری دانشجو از تجمع دانشگاهیان مشهد: 🔹آمده‌ایم به دانشجویان آمریکایی بگوییم شما در درست ترین نقطه تاریخ ایستادید و تاریخ این حرکت شما را تحسین خواهد کرد. 🔹اکنون در دانشگاه‌های آمریکا جنایات و حمایت‌ها از رژیم صهیونیستی در غزه محکوم می‌شود. @zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 رئیسی: تحریم‌ِ ایران به نتیجه نرسیده و نخواهد رسید 🔹نمایشگاه توانمندی صادراتی نشان‌دهندۀ تحریم‌ناپذیری ایران است. اینکه تحریم‌ها با وجود ارادۀ پولادین مردم، هرگز به نتیجه نرسیده و پس از این هم نخواهد رسید. @zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 روایت وزیر پاکستانی از حضور رئیس‌جمهور ایران در کشورش 🔹ریاض پیرزاده، وزیر کار و مسکن پاکستان: وقتی رئیس‌جمهور ایران به پاکستان آمد، من در کنار ایشان حضور داشتم. ایشان بابت این استقبال از مردم پاکستان قدردانی کردند. 🔹آیت‌الله رئیسی اهالی لاهور را دید که چگونه برای استقبال از ایشان به میدان آمده بودند. خرسندیم که میزبان مردی از دیار امام رضا فرزند هشتم رسول خدا بودیم. @zandahlm1357
🔻اگر اتفاقات آمریکا در ایران میفتاد! اگر سرکوبی مثل سرکوب دانشجویان و اساتید دانشگاه های آمریکا در ایران اتفاق میفتاد واکنش سلبریتی های ما چه بود؟ @zandahlm1357
🔸مراسم تشییع همسر آیت‌الله سید مصطفی خمینی در قم برگزار شد @zandahlm1357
🔸مراسم تشییع همسر آیت‌الله سید مصطفی خمینی در قم برگزار شد @zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹ذوق و شوق نینوا کرده دلم...چون هوای جبهه ها کرده دلم... 🔰بانوای حاج صادق آهنگران @zandahlm1357👈
🍂 🔻 0⃣7⃣ سردار علی ناصری به خشکی رسیده بودم. هنوز چند متری جلو نرفته بودم که ناگهان سر و كله گشتیهای دشمن پیدا شد. از همان مسیری که رفته بودند، داشتند به مواضعشان باز می گشتند. مرا دیدند. فورا صدا زدند: ایران - . ق ... قف ... لاتحرک! صدای کشیده شدن گلنگدن آنها را هم شنیدم. شروع کردم به دویدن و دور شدن. مرا به رگبار بستند. احساس کردم کسی محکم مرا گرفت. روی زمین افتادم. بلند شدم و چند متری جلو رفتم؛ نتوانستم و باز افتادم. پاهایم از کمر بی حس بود. عراقيها هنوز به طرفم تیراندازی می کردند. ناگهان احساس کردم پهلویم سر شده. نگاه کردم، دیدم غرق خون است. عراقيها جرئت نمی کردند جلو بیایند. می ترسیدند نارنجک داشته باشم و به طرفشان پرت کنم. با خودم گفتم: ای وای علی، اسیر شدی؟ اشهدم را خواندم و شروع کردم جملاتی از زیارت عاشورا را در دل خواندن؛ اما خبری از شهادت نشد. چند لحظه بعد یقین کردم که ... شهید نمی شوم و سرنوشتم اسارت است. و عراقيها هنوز به طرفم تیراندازی می کردند. بدنم از شدت سرما مست شده بود و می لرزیدم. تیرها کنارم در زمین فرو می رفتند. فریاد می زدند و تیر می انداختند. اطرافم از خون سرخ شده بود. دستم را به علامت تسلیم بردم بالا. عراقیها تیراندازی را قطع کردند. یکی از آنها تا بیست متری ام آمد. به عربی گفت: _ بلند شو - نمی توانم بلند شوم. - چته؟ - تیر خورده ام. - نارنجک نداری؟ - نه - می ترسم نارنجک داشته باشید . - نه، ندارم - سلاحت کجاست؟ - سلاح ندارم. او با احتیاط شروع کرد جلو آمدن. از شانس بد من، ناگاه توپخانه ما شروع کرد به شلیک. گلوله های توپخانه ارتش در سیصد چهارصد متری عراقیها فرود می آمد و منفجر می شد. فرمانده عراقی، ستوان سه بود. فریاد زد: - دراز بکشید! کمی بعد بلند شدند و باز با انفجار گلوله دیگر روی زمین دراز کشیدند. صحنه خنده آور و دلهره آمیزی بود. می ترسیدم خیال کنند همراهان من به تو پخانه گرا داده اند. آن سرباز به طرفم آمد و بلندم کرد. افتادم روی زمین، گفت: - راه برو - نمی توانم - چه کار کنم ؟ - نمی دانم چه داری؟ نگاهی انداخت و ساعتم را دید. فورا آن را در آورد. سرباز دیگر رسید. او هم پوتینم را در آورد. پوتین نو بود؛ اما زبانه اش را موش خورده بود. لحظه به لحظه احساس سرمای بیشتری می کردم؛ طوری که دندانهایم به هم می خورد پیگیر باشید @zandahlm1357👈
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اقرار شاعر فرزدق در حضور سلیمان بن عبدالملک شعری سرود و در ضمن آن گفت: زنان کنار من می خوابیدند و من بند از مهر برمی داشتم. سلیمان گفت: در حضور من اقرار به زنا کردی باید حد بر تو جاری شود، فرزدق گفت: قرآن حد را از من برداشته است. سلیمان پرسید کجا؟ فرزدق این آیه را خواند که شاعران می‌گویند آنچه انجام نمی دهند. وَ أَنَّهُمْ یَقُولُونَ مٰا لاٰ یَفْعَلُونَ. [۱] صفی نیز از همین قصه استفاده کرده و می‌گوید: ما شاعران کسانی هستیم که قرآن به عفت نفس ما و فسق زبانمان خبر داده است. نحن الذین اتی الکتاب مخبراً بعفاف انفسنا و فسق الالسن ---------- [۱]: ۱) - شعراء، ۲۲۶. @zandahlm1357👈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥انتقال عجیب دانشجوی دستگیرشده در جورجیا 🔹دانشجو در حالی که فریاد می‌زند «تو به من داری آسیب می‌زنی» به طور وحشیانه توسط پلیس حمل می‌شود. @zandahlm1357