#رمان پنجره فصل اول 👇
https://eitaa.com/zane_emrozi/23532
#رمان پنجره فصل دوم 👇
https://eitaa.com/zane_emrozi/23633
#رمان پنجره فصل سوم 👇
https://eitaa.com/zane_emrozi/23723
#رمان پنجره فصل چهارم 👇
https://eitaa.com/zane_emrozi/23885
#رمان پنجره فصل پنجم 👇
https://eitaa.com/zane_emrozi/23963
#رمان پنجره فصل ششم 👇
https://eitaa.com/zane_emrozi/24087
#رمان پنجره فصل هفتم 👇
https://eitaa.com/zane_emrozi/24247
#رمان پنجره فصل هشتم 👇
https://eitaa.com/zane_emrozi/24409
#رمان پنجره فصل نهم 👇
https://eitaa.com/zane_emrozi/24569
#رمان پنجره فصل دهم 👇
https://eitaa.com/zane_emrozi/24603
#رمان پنجره فصل یازدهم 👇
https://eitaa.com/zane_emrozi/24747
#رمان پنجره فصل دوازدهم 👇
https://eitaa.com/zane_emrozi/24837
#رمان پنجره فصل سیزدهم 👇
https://eitaa.com/zane_emrozi/24905
#رمان پنجره فصل چهاردهم 👇
https://eitaa.com/zane_emrozi/24946
#رمان پنجره فصل پانزدهم 👇
https://eitaa.com/zane_emrozi/25057
#رمان پنجره فصل شانزدهم 👇
https://eitaa.com/zane_emrozi/25124
#رمان پنجره فصل هفدهم 👇
https://eitaa.com/zane_emrozi/25232
#رمان پنجره فصل هجدهم 👇
https://eitaa.com/zane_emrozi/25360
#رمان پنجره فصل نوزدهم 👇
https://eitaa.com/zane_emrozi/25415
#کافه_نادری
جان لنون خیلی قشنگ میگه:
در هیاهوی زندگی دریافتم چه بسیار دویدنها که فقط پاهایم را از من گرفت درحالیکه گویی ایستاده بودم. چه بسیار غصهها که فقط باعث سپیدی موهایم شد در حالی که قصهای کودکانه بیش نبود.
دریافتم کسی هست که اگر بخواهد میشود و اگر نخواهد نمیشود؛ به همین سادگی. کاش نه میدویدم و نه غصه میخوردم.
@naderi_cafe | قهوه سرد
#ماهور
مامانِ عزیز!
میدانم گاهی شبها تا صبح بیدار ماندی، به صورت کوچولوی فرزندت زل زدی، چشمهات پر از اشک شد و خودت را نبخشیدی که چرا در طول روز بیحوصله بودی و از کوره در رفتی و صدایت را روی او بلند کردی، چرا با او بازی نکردی، برایش به قدر کافی وقت نگذاشتی و با دنیای کودکانهی او همراه نشدی. میدانم گاهی مخفیانه به خودت قول دادی اینبار صبورتر و با حوصلهتر و آرامتر باشی اما با وجود مشغلههای زندگی و بازیگوشیهای او نتوانستی به عهد خودت پایبند باشی. میدانم چقدر دوستش داری و چقدر بیشتر از هرکسی به صلاح و سلامت روان و آیندهی او فکر میکنی.
مامانِ عزیز!
همه میدانند چه سخت است زن بودن، مادر بودن و از یک بچهی کوچکِ در مسیر تجربه و رشد نگهداری کردن. مهم نیست چند بار از مسیر خارج شدی، مهم مسیر ارزشمندیست که داری با عشق طی میکنی.
برای تمام مادران پیش میآید گاهی خسته، بیحوصله و دلگیر باشند. گاهی کمطاقت شوند و جوری که باید با کودکشان رفتار نکنند. برای همه پیش میآید گاهی با لحنی تند با فرزندشان حرف بزنند و قلب کوچک او را برنجانند.
اما اشکالی ندارد، همین که داری تلاشت را میکنی مادر خوبی باشی، همین که میفهمی کجای راه را اشتباه رفتهای و سعی بر اصلاح آن داری، همین که تمام تلاشت را میکنی روان فرزندت را سالم نگه داری، قسمتِ مهمِ ماجرا را درست رفتهای.
بابت آن بخش کوچک خاکستری به خودت حق بده. زندگی گاهی واقعا سخت میگیرد و تو حق داری با وجود مسئولیتهای سنگینی که داری؛ گاهی نتوانی کاملا سنجیده و درست رفتار کنی.
ᴮᵉᵃᵘᵗⁱᶠᵘˡ ᵗᵉˣᵗˢ
6.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
چند لحظه #آرامش
ᴬ ᶠᵉʷ ᵐᵒᵐᵉⁿᵗˢ ᵒᶠ ᵖᵉᵃᶜᵉ
#ماهور
اگر دیروز یا همین چند ساعت قبل در حد فروپاشی کامل بودیم و امروز و همین حالا لبخند به لب داریم، چشمهامان برق میزند و آمادهی ادامه دادن و زیستنی پر شور هستیم؛؛؛ حتما در خلوتمان با سختی، خویش را ترمیم کردهایم، روی زخمهای باز و عمیقمان مرهم گذاشتهایم، بهبود یافتهایم و بازگشتهایم...
پشت هر انسان بلندپرواز و ادامه دهندهای، کوهی از شکست خوردنها، از هم پاشیدنها، دوباره پیوند خوردنها و به میدانِ پیکار بازگشتنهاست.
ᴮᵉᵃᵘᵗⁱᶠᵘˡ ᵗᵉˣᵗˢ
8.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
چند لحظه #آرامش
ᴬ ᶠᵉʷ ᵐᵒᵐᵉⁿᵗˢ ᵒᶠ ᵖᵉᵃᶜᵉ
#مجله_نایت
تام هاردی بازیگر سرشناس هالیوود یه جا میگه:
«اگر این قدرت رو داری که...
تنهایی رستوران بری
تنهایی سینما بری
تنهایی باشگاه بری
تنهایی مسافرت بری
تنهایی برنامه ریزی کنی
بهت تبریک میگم تو میتونی در زندگیت
به هرچیزی که میخوای برسی..!»
همینقدر زیبا و باشکوه .
ᴮᵉᵃᵘᵗⁱᶠᵘˡ ᵗᵉˣᵗˢ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چند لحظه #آرامش
ᴬ ᶠᵉʷ ᵐᵒᵐᵉⁿᵗˢ ᵒᶠ ᵖᵉᵃᶜᵉ