eitaa logo
ضـــــربان قلبــــــヅ💓💗
41 دنبال‌کننده
717 عکس
20 ویدیو
33 فایل
@dardo_del درد و دلامون🤗😉💕 ارتباط با مدیر https://harfeto.timefriend.net/584164243 تبادل @F_HA2020
مشاهده در ایتا
دانلود
مثل پاییز ... تنت را به زمین ریخته اند! من فدای بدنِ فصلِ خزانت آقا...😔😔 حسیـــــــــــ❤️ـــــــــــــــن
دروغ تو هیچ حالتی جایز نیست مگر به مادر بزار فکر کنه غذا خوبه هوا خوبه،حالت خوبه کلا همه چی رو به راهه...(: 🙃🤞
بہ‌یڪی‌ازرفقاگفتم: اونقدرگنـــ😔ــاہ‌ڪردم‌ڪه‌دیگہ روم‌نمیشہ‌دعـــــا‌ڪنم‌ گفت: باباشیطان‌رو‌ببین با‌اون‌نافرمانے‌بزرگ باز توخواستن از خـــــدامأیوس نشد!
دیــکتــاتــور کیــست؟ دیــکتــاتــور اون بچّه ی دو سالـــست که بیست نــفــر مجبورند به خاطــر اون کــارتون نــگاه کنــنــد 👍😂
دیدی بعضی وقتا یهو دلت میگیره ولی خودتم نمیدونی چرا ؟ اینا سنگینی همون حرفاییه که به هیشکی نتونستی بزنی :)))
از یاد مبر پشت هر کوه بلند سبزه زاری است پر از یاد خدا و در آن باز کسی می خواند که خدا هست خدا هست هنوز … بہ امید فردایی روشن شبتان در پناه خداے مهربان🌛🌝
صبح است ونسیمی که  رسداز سرکویت باز از رَه دور  بوسه زنم بر گل رویت سلام صبح زیباتون عاشقونه🍁🍂🌸🌺 @zarabane_ghalb💗💓
بر خلق‌الله نیز واجب‌تر است ڪه در نخستین شب قبر نخستین سؤالشان از ملائڪ این باشد: چہ بۅد آن آهِ عـمـیـق ڪه حتّيٰ در مهماني‌هاے شݪوغ دست از گریبانِ ما نمي‌ڪشد........
داشتم برگه دانشجو هامو صحیح میکردم یکی از برگه های خالی حواسمو ب خودش جلب کرد. ب هیچ کدوم از سوال ها جواب نداده بود. ته برگه نوشته بود نه بابام مریض بود نه مادرم خداروشکر همه صحیح و سالم بودن تصادف نکردمو اتفاق خاصی هم برام نیفتاده خوشبختانه. دیشب تولدش بود گفتم سنگ تموم بزارم براش بعد ظهر یه دورهمی کوچیک با بچها گرفتم شامم بردمش نایب یه کباب و جوجه ترکیبی زدیم. بعد گفت بریم دربند پوست دستمون از سرما ترک برداشت ولی می ارزید مخصوصا باقالی و لبوی داغ سر دربند بعد بهونه اورد بریم امام زاده صالح دعاکنیم ب هم برسیم دیگ تا ببرمش خونه و خودم برگردم اون سر تهرون ساعت یک شب شد راستو حسینی حالشو نداشتم بخونم البته جزوه رو باز کردما ولی یاد خندش ک میفتادم حواسم پرت میشد. یهو هم خوابم برد حالا نمره هم ندادی نده فدای سرت یه ترم دیگ خراب میشم سرت فقط خواستم بدونی بی اهمیتی و این داستانا نبوده یه وقت ناراحت نشی. چند سال بعد تو یه دانشگاه از پشت زد رو شونم گفت اون 20 ک دادی خیلی چسبید. گفتم اگ لای برگت یه تیکه لبو میپیچیدی بهت 100 میدادم خندید و دست انداخت دور گردنم گفت بچمون هفت ماهشه استاد باورت میشه؟ عکسشو نشونم داد و گفت این موهات رو کی سفید کردی؟این شکلی نبودی ک... نشستم رو نیمکت فلزی و سرد حیاط نشست کنارم دلم میخواست بهش بگم یه شبی هم تولد عشق من بود ن خودش بود ن دورهمی بود ن دربند بود فقط سرد بود ... @zarabane_ghalb
میگفت : اگـه تونستی یه عمـر به خدا بگی چشم ، خدا یه جایی ڪه خیلی گیری ، لطـف میڪنه و بهت میگه چشـم ! پس تمـرین ڪن . (ره) @zarabane_ghalb💓💗
لذت های زندگی👌👍👍 (حتما بخونید خیلی باحاله😄😄😄) 😊هوای توی گل فروشی؛ 😊خاروندن رد کش جوراب؛ 😊دیر میرسی سرکار و رییس هنوز نیومده؛ 😊خنکی اون طرف بالش؛ 😊اسم عطر تو بپرسن؛ 😊لیسیدن انگشتهای پفکی؛ 😊وقتی نوزادی انگشتتو محکم بگیره؛ 😊بوی تن نوزاد؛ 😊وقتی خوابی یکی پتو بندازه روت؛ 😊اخر سفر بشینی همه عکس هایی رو که گرفتی نگاه کنی؛ زندگی رو ساده بگیرین و از اين همه لذت های كوچک زندگی خوشبختی رو احساس كنيد.... 👌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌ @zarabane_ghalb💗💓
ڪاش‌گوشه‌اےازاین‌شهرشلوغ‌ڪمےدورترازهیاهو‌هاےمهیب یڪ‌نفرجارمیزد"آرامش" بیاڪھ‌حراج‌ڪرده‌ایم...🗣🌱 .. @zarabane_ghalb💗💓
شب خوش❤️❤️❤️
دستهایم آنقدر بزرگ نیست که چرخ دنیا را به کامتان بچرخانم اما یکی هست که بر همه چیز تواناست از او تمنای لحظه های زیبا براتون  دارم ..صبح جمعتون بخیر🌷🍁🍂