معنی ضرب المثل لیلی زن بود یا مرد
۱- در جواب کسی می گویند که پس از توضیحات فراوان گوینده، هنوز اصل مطلب را نگرفته و نمی داند چه خبر است.
۲- این ضرب المثل طعنهآمیز برای افراد حواسپرتی به کار می رود که پس از کلی توضیح درباره مطلبی، هیچ چیز از آن نمی داند. در این هنگام اگر سوالی بپرسد، به او گفته می شود: تازه می پرسه لیلی زن بود یا مرد!
یعنی انقدر مطلب واضح بود که اصلا جایی برای این سوالات باقی نمی ماند!
۳- همچنین این ضرب المثل قرابت معنایی دارد با ضرب المثل های:
◊ فلانی تو باغ نیست
◊ انگار دارم بادمجون واکس می زنم
۴- با توجه به شهرت فراوان لیلی و مجنون و دلدادگی ایشان، هرگز کسی نام این دو عاشق را فراموش نمی کند. اینکه در این ضرب المثل به نام لیلی اشاره شده، یعنی آنقدر این اسم و مطلب واضح است که جای هیچ تردیدی برای شنونده باقی نمی گذارد. پس نباید سوالات بی ربط پرسید.
#لیلی
@zarboolmasall
هدایت شده از قاصدک
💜 کدوم دوره رایگان ما رو می خوای⁉️
🔵نظم و هدفگذاری
🟡خودسازی
🟢ارتباط موثر
🔴انضباط شخصی
😍اینجا پُره از دوره های #رایگان
✅ تا پاک نشده زود وارد جمع بزرگ 600 هزار نفره ما شو👇
https://eitaa.com/joinchat/1634271298C2b479acc30
🖤وعده وصل
بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم
حارث كه يكى از لشگريان يزيد بود گفت : يزيد دستور داد سه روز اهل بيت عليه السلام را در دم دروازه شام نگاه بدارند تا چراغانى شهر شام كامل شود.
حارث مى گويد: شب اول من به شكل خواب بودم ، ديدم دخترى كوچك بلند شدو نگاهى كرد. ديد لشگر از خستگى راه خوابيده اند و كسى بيدار نيست ، اما فورا از ترسش بازنشست و باز بلند شد و چند قدم آمد به طرف سر امام حسين عليه السلام كه بر درختى كه نزديك خرابه دم دروازه شام آويزان بود.
آرى ، به طرف آن درخت و سر مقدس آمد و از ترس برگشت ، تا چند مرتبه . آخر الامر زير درخت ايستاد و به سر مقدس امام حسين عليه السلام پايين آمد و در مقابل نازدانه قرار گرفت و رقيه سلام الله عليها گفت :
⬛️السلام عليك يا ابتاه و امصيبتاه بعد فراقك و اغربتاه بعد شهادتك .⬛️
بعد ديدم سر مقدس با زبان فصيح فرمود:
اى دختر من ، مصيبت تو و رجز و تازيانه و روى خار مغيلان دويدن تو تمام شد، و اسيريت به پايان رسيد. اى نور ديده ، چند شب ديگر به نزد ما خواهى آمد آنچه بر شما وارد شده صبر كن كه جز او مزد او شفاعت را در بردارد.
حارث مى گويد: من خانه ام نزديك خرابه شام بود، از اينكه حضرت به او فرموده بود نزد ما خواهى آمد منتظر بودم كى از دنيا مى رود، تا يك شبى شنيدم صداى ناله و فرياد از ميان خرابه بلند است ، پرسيدم چه خبر است ؟ گفتند: حضرت رقيه عليها السلام از دنيا رفته است .
سوگنامه آل محمدص429
@zarboolmasall
ضرب المثل با حیوانات💙🕊
🦋💙ﮐﻼﻍ ﺍﺯ ﻭﻗﺘﯽﺑﭽﻪﺩﺍﺭﺷﺪ ﺷﮑﻢﺳﯿﺮﺑﻪﺧﻮﺩﻧﺪﯾﺪ
ﻭﻗﺘﯽ ﻣﻌﺎﺵ ﺗﻨﮓ ﺑﻮﺩ ﻣﺤﺮﻭﻣﯿﺖ ﺣﺘﻤﯽ ﺍﺳﺖ، ﺑﭽﻪﺩﺍﺭ ﺷﺪﻥ فقیر ﻭ ﻣﺮﺩﻡ ﮐﻢﺑﻀﺎﻋﺖ ﺑﺪﻭﻥﺯﺣﻤﺖ ﻭ ﺩﺭدﺳﺮ ﻧﯿﺴﺖ.
🦋💙ﮐﺎﺭ ﺑﻮﺯینه ﻧﯿﺴﺖ ﻧﺠﺎﺭﯼ
ﻫﻤﺎﻧﻨﺪ:هرﮐﺴﯽ ﺭﺍ ﺑﻬﺮﮐﺎﺭﯼ ﺳﺎﺧﺘﻨﺪ، ﺧﺮﺱ ﻭ ﻧﺠﺎﺭﯼ
💙🦋غمزﻩ ﺷﺘﺮﯼ ﺁﻣﺪﻥ
ﻧﺎﺯﮐﺮﺩﻥ ﻟﻮﺱ ﻭ ﺑﯽﻣﺰﻩ
@zarboolmasall
🌸🍃🌸🍃
پادشاه به نجارش گفت به دلیل بد قولی: فردا اعدامت میکنم
نجار آن شب نتوانست بخوابد ...
همسر نجار گفت :
مانند هر شب بخواب ...
پروردگارت يگانه است و درهای گشايش بسيار .
کلام همسرش آرامشی بر دلش ايجاد کرد و چشمانش سنگين شد و خوابيد ...
صبح صدای پای سربازان را شنيد...
چهره اش دگرگون شد و با نا اميدی، پشيمانی و افسوس به همسرش نگاه کرد که دريغا باورت کردم ...
با دست لرزان در را باز کرد و دستانش را جلو برد تا سربازان زنجير کنند...
دو سرباز با تعجب گفتند :
پادشاه مرده و از تو میخواهيم تابوتی برايش بسازی ...
چهره نجار برقی زد و نگاهی از روی عذرخواهی به همسرش انداخت ...
همسرش لبخندی زد و گفت :
مانند هر شب آرام بخواب , زيرا پروردگار يکتا هست و درهای گشايش بسيارند
فکر زيادی انسان را خسته می کند ...
درحالی که خداوند تبارک و تعالی مالک و تدبير کننده کارهاست
ساعت زندگیت را به افق آدمهای ارزان قیمت کوک نکن
یا خواب می مانی...!
یا از زندگی عقب ،،،،
@zarboolmasall
ریشه انسانها ، فهم آنهاست !💙🦋
یک سنگ به اندازه ای بالا می رود ،
که نیرویی پشت آن باشد.
با تمام شدنِ نیرو ،
سقوط و افتادن سنگ طبیعی است!
ولی یک گیاه کوچک را نگاه کن ؛
که چطور از زیر خاک ها
و سنگ ها سر بیرون می آورد و حتی آسفالت ها و سیمان ها را
می شکند و سربلند می شود .
هر فردی به اندازه این گیاه کوچک ،
ریشه داشته باشد ،
از زیر خاک و سنگ ،
از زیر عادت و غریزه !
و از زیر حرف ها و هوس ها ،
سر بیرون می آورد و با قلبی از عشق افتخار می آفرینید .
ریشه ما ، همان " فهم " ما است.
#داستانهای_آموزنده
@zarboolmasall
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
﷽
🖤✨ســـلام
🍃✨روزتـــون
🖤✨پر از خیر و برکت
🍃✨امروز سه شنبه↶
✧ 9 مرداد 1403 ه.ش
❖ 24 محرم 1446 ه.ق
✧ 31 ژوئیه 2024 میلادی
┄┄┄┅┅❅✾❅┅┅┄┄┄
🖤✨ ↯ ذڪر روز ؛
🍃✨《 یا اَرْحَمَ الرّاحِمین 》
@zarboolmasall
#انگیزشی
امروز به خودت قول بده از دیروزت یکم بهتر باشی.
فقط یک درصد بهتر از دیروزت باش.
مهم نیست زندگیت اون طور که میخوای نیست.
مهم نیست آدمای اطرافت چجوری هستن.
مهم نیست اگه از خودت خیلی راضی نیستی.
فقط این مهمه که تو همون آدم دیـروز نباشی.
وقتی یک درصد بهتر از دیروزت باشی یعنی امروز یه آدم جدید هستی.
~ پس امروز به خودت بگو :
فقط یک درصد کمتر به افکار منفیت فکر کن.
یک درصد بیشتر بخند.
یک درصد بیشتر شاد بـاش.
یک درصد آروم تر باش.
یک درصد بیشتر به رویاهات فکر کن.
فقط یک درصد کافیه بـرای امروز ...
اگه میخوای عوض بشی ، نیازی نیست حتما یک شبه متحول بشی
از "یک درصد" شروع کن.
راستی یه ضرب المثل چینی می گه:
بزرگترین سفرها با کوچکترین قدم ها شروع می شه!✨
@zarboolmasall
7.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✔️✨
انیمیشن ضرب المثل یک کلاغ و چهل کلاغ
#کلاغ
@zarboolmasall
سبک شمردن نماز💙🕊
بعد از شهادت امام صادق عليه السلام ، ابوبصير براى عرض تسليت به خانۀ آن حضرت آمد.
ام حميده (مادر امام كاظم عليه السلام ) وقتى چشمش به او افتاد، اشك از چشمانش جارى شد.هر دو، مدتى گريستند؛
آنگاه ام حميده گفت:
ابوبصير، در لحظات آخر زندگى امام نبودى تا شاهد امرى عجيب باشى.
امام در لحظات آخر، ناگهان چشمهاى بستۀ خود را باز كرد و فرمود:
همين الان همۀ اقوام و خويشان را خبر كنيد كه به اينجا بيايند.
ما شگفت زده از اين دستور عجيب، همه را جمع كرديم.
كسى از خويشان و نزديكان امام باقى نماند كه آنجا حاضر نشده باشد.
همه منتظر و آماده كه امام در اين لحظۀ حساس،مىخواهند چه بكنند و چه بگويند؟
در اين موقع امام عليه السلام حاضرين را مخاطب قرار داده ، فرمودند:
إِنَّهُ لَا يَنَالُ شَفَاعَتَنَا مَنِ اسْتَخَفَّ بِالصَّلَاة.
به راستى شفاعت ما هرگز نصيب كسىكه نماز را سبك بشمارد نخواهد شد.
قرآن كريم مىفرمايد:
فَوَيْلٌ لِلْمُصَلِّينَ* اَلَّذِينَ هُمْ عَنْ صَلاتِهِمْ ساهُونَ
پس واى بر نمازگزارانى كه... * در نماز خود سهلانگارى مىكنند.
پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله و سلم فرمود:
كسى كه نمازش را سبك بشمارد از امت من نيست.
#كافي_ج٣ص٢٧٠
#من_لايحضرة_الفقيه_ج١ص٢٠٦
@zarboolmasall
#غرور_بیجا
یک روز گرم شاخه ای مغرورانه و با تمام قدرت خودش را تکاند. به دنبال ان برگهای ضعیف جدا شدند و آرام بر روی زمین افتادند. شاخه چندین بار این کار را با غرور خاصی تکرار کرد، تا این که تمام برگها جدا شدند شاخه از کارش بسیار لذت می برد. برگی سبز و درشت و زیبا به انتهای شاخه محکم چسبید ه بود و همچنان از افتادن مقاومت می کرد.
در این حین باغبان تبر به دست داخل باغ در حال گشت و گذار بود و به هر شاخه ی خشکی که می رسید آن را از بیخ جدا می کرد و با خود می برد. وقتی باغبان چشمش به آن شاخه افتاد، با دیدن تنها برگ آن از قطع کردنش صرف نظر کرد. بعد از رفتن باغبان، مشاجره بین شاخه و برگ بالا گرفت و بالاخره دوباره شاخه مغرورانه و با تمام قدرت چندین بار خودش را تکاند، تا این که به ناچاربرگ با تمام مقاومتی که از خود نشان می داد، از شاخه جدا شد و بر روی زمین قرار گرفت.
باغبان در راه برگشت وقتی چشمش به آن شاخه افتاد، بی درنگ با یک ضربه آن را از بیخ کند. شاخه بدون آنکه مجال اعتراض داشته باشد، بر روی زمین افتاد.
ناگهان صدای برگ جوان را شنید که می گفت:
“اگر چه به خیالت زندگی ناچیزم در دست تو بود، ولی همین خیال واهی پرده ای بود بر چشمان واقع نگرت،
که فراموش کنی نشانه حیاتت من بودم!!!”
@zarboolmasall