هدایت شده از pedarefetneh | پدر فتنه
⭕️ پویش مردمی کمک به مردم مظلوم و مقاوم غزه و لبنان
🔻برای این کار میتوانید با استفاده از لینک ذیل وارد سایت دفتر رهبر معظم انقلاب شوید:
https://www.leader.ir/fa/monies
قسمت «وجوهات» را انتخاب کنید و سپس در قسمت «بابت»، آخرین آیتم یعنی بخش «کمک ها» را علامت بزنید و پس از انتخاب گزینه های مدنظر، فرایند پرداخت را تکمیل فرمایید.
لازم به ذکر است در گزینه ها کمک به جبهه مقاومت لبنان هم موجود می باشد.
🆔 @pedarefetneh | #پدرفتنه
🆔 @pedarefetneh | #پدرفتنه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یا رب تو چنان کن که پریشان نشوم ...
الهی آمین ... 🌱
@zarboolmasall
.
میان این همه سنگ دنیا
آنکه گوهر می شود،
دو خصلت دارد:
اول آنکه شفاف است،
کینه نمی گیرد
دوم آنکه تراشه ی
زندگی را تاب می آورد.
🌱🌱🌱
@zarboolmasall
زندگی ،هرگز
نمیتونه کامل باشه
ولی میتونه
قشنگ باشه ...😍☺️🌷
سلام صبحتون بخیر
@zarboolmasall
اغلب فکر می کنیم،
از بس گرفتاریم،
به خدا نمی رسیم!
غافل از این که،
از بس به خدا نمی رسیم،
گرفتاریم!
•••🌱•••
@zarboolmasall
ضرب المثل توی هچل افتادن کنایه از چیست؟
۱- هچل یعنی گرفتاری و دردسر و مخمصه؛ وقتی کسی می گوید توی هچل افتادیم یعنی یک دردسری برایمان ایجاد شده که حل شدن آن مشکل و یا غیرممکن به نظر می رسد.
۲- کنایه از گرفتار شدن در مشکلات؛ مثلا کسی می گوید این ماه خرج هایمان خیلی زیاد شده. اگر اینطوری پیش برود ممکن است قسط هایمان عقب بیفتد و خودمان توی هچل بیفیتم!
۳- در هچل انداختن کسی یعنی مشکلی برای او ایجاد کردن یا سنگی جلوی پای او انداختن! مثلا انقدر از فلانی پول قرض گرفته ایم که او را هم مثل خودمان در هچل انداختیم.
۴- گاهی برای مشکلات کوچک و معمولی هم به کار می رود؛ مثلا فردا یک امتحان سختی داریم. حسابی تو هچل افتاده ایم! یا پای تخته می رود تا تمرینی را حل کند اما هر چه فکر می کند هیچی یادش نمی آید. آنجا زیر لب می گوید: تو بد هچلی افتادیم! کاش از همان اول میگفتم چیزی بلد نیستم
@zarboolmasall
‹🤍🌼›
دل من سوخت به حال دل تنهای خودم
چون که می سوخت برای همه منهای خودم
‹🤍🌼›
مُزد دلسوزی ام این بود که تنها ماندم
وای… از این همه دلسوزی بیجای خودم
‹🤍🌼›
دل من موج به ساحل زد و از بخت بدش
شد سرافکنده و برگشت به دریای خودم
‹🤍🌼›
من به هر جمع فقط لحظه شماری کردم
این که برگردم از آن جمع به دنیای خودم
‹🤍🌼›
می دهم قول که دیگر به کسی دل ندهم
دستخط می دهم این بار به امضای خودم...
ـ🌱🌱🌱
@zarboolmasall
سه تا رفيق با هم ميرن رستوران ولے بدون يہ قرون پول.
هر ڪدومشون يہ جايے ميشينن و يہ دل سير غذا ميخورن.
اولے ميرہ پاے صندوق و ميگه:
ممنون غذاے خوبے بود اين بقيہ پول مارو بدين بريم.
صندوقدار : ڪدوم بقيہ آقا؟ شما ڪہ پولے پرداخت نڪردي.
ميگہ يعنے چے آقا خودت گفتے الان پول خرد ندارم بعد از صرف غذا بهتون ميدم.
خلاصہ از اون اصرار از اين انڪار ڪہ دومے پا ميشہ و رو بہ صندوقدار ميگه: آقا راست ميگن ديگه، منم شاهدم . وقتے من ميزمو حساب ڪردم ايشون هم حضور داشتن و يادمہ ڪہ بهش گفتين بقيہ پولتونو بعدا ميدم.
صندوقدارہ از ڪورہ در رفت و گفت: شما چے ميگے آقا ، شما هم حساب نڪردي!
بحث داشت بالا ميگرفت ڪہ ديدن سومے نشستہ وسط سالن و هے ميزنہ توے سرش.
ملت جمع شدن دورش و گفتن چے شده؟
گفت: با اين اوضاع حتما ميخواد بگہ منم پول ندادم.
@zarboolmasall
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ما توقع زیادی نداشتیم؛
تنها دلمان میخواست
جواب خوبیها خوبی باشد!
فقط دلمان میخواست،
بشود محبت کرد و زخم نخورد !
بشود باور کرد و ناامید نشد ...
ما توقع زیادی نداشتیم؛
اما طور دیگری هم نتوانستیم باشیم
فقط به مرور یاد گرفتیم فاصله بگیریم!
و دور باشیم و خودمان را بسپاریم
به خدایی که از دلمان باخبر است ...!
‹‹🌱››
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ما توقع زیادی نداشتیم؛
تنها دلمان میخواست
جواب خوبیها خوبی باشد!
فقط دلمان میخواست،
بشود محبت کرد و زخم نخورد !
بشود باور کرد و ناامید نشد ...
ما توقع زیادی نداشتیم؛
اما طور دیگری هم نتوانستیم باشیم
فقط به مرور یاد گرفتیم فاصله بگیریم!
و دور باشیم و خودمان را بسپاریم
به خدایی که از دلمان باخبر است ...!
‹‹🌱››