eitaa logo
ضرب المثل
32.4هزار دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
857 ویدیو
13 فایل
🔹تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر
مشاهده در ایتا
دانلود
. ❌عادت به زیاد حرف زدن باعث میشه شما راز دار زندگیت نمونی.... زیاد صحبت کردن و خودافشایی عادت هایی اند که در بسیاری از موارد با انگیزه جلب توجه ، صمیمیت و گرم بودن افراد در جمع انجام میشه در صورتی که برای جلب توجه دیگران و تبدیل شدن به یک فرد گرم و صمیمی نیازی به افشای رازهای زندگیتون نیست ، کافیه به صحبت های دیگران خوب گوش کنید و به اونها بازخورد مثبت بدید ...🤝 @zarboolmasall
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺭﺍ ببخشید ﺑﯽ ﻋﻘﻠﯽ, ﺗﻬﻤﺖ ﻫﺎ, ﺧﯿﺎﻧﺖ ﻭ ﺑﯽ ﺍﺩﺑﯽ, ﻧﺸﺎﻧﻪ ﻋﺪﻡ ﺑﻠﻮﻍ ﺭﻭﺣﯽ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﻫﺎﺳﺖ . ﺍﻧﺴﺎنهاﯼ ﻧﺎﺭﺱ , ﺍﯾﻦ ﻣﻮﺍﺭﺩ ﺭﺍ ﺯﯾﺎﺩ ﺩﺍﺭﻧﺪ . ﺷﻤﺎ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺭﺳﯿﺪﻩ ﺑﺎﺷﯿﺪ . ﺑﺎ ﺳﺒﮑﺒﺎﻟﯽ ﻭ ﺑﺪﻭﻥ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻗﻀﺎﻭﺕ ﯾﺎ ﺳﺮﺯﻧﺶ ﮐﻨﯿﺪ، ﺑﺪﻭﻥ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺣﺮﻓﻬﺎ ﻧﺎﺭﺍﺣﺖ ﺷﻮﯾﺪ، ﺍﺯ ﮐﻨﺎﺭ ﺍینها ﺭﺩ ﺷﻮﯾﺪ . ﺍﮔﺮ ﻫﻮﺍﯼ ﺩﻟﺖ ﺍﺑﺮﯼ ﺷﺪ ﻭ ﭼﺸﻬﺎﯾﺘﺎﻥ ﺑﺎﺭﯾﺪﻧﺪ، ﺑﮕﺬﺍﺭﯾﺪ ﺍﯾﻦ ﺍﺷﮑﻬﺎ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﺭﺣﻤﺖ ﻭ ﺑﺨﺸﺶ ﺑﺎﺷﻨﺪ ﺑﺮﺍﯼ ﺁﻧﻬﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﻧﻤﯽ ﺩﺍﻧﻨﺪ ﻭ ﺯﻣﯿﻦ ﺩﻟﺸﺎﻥ ﺧﺸﮏ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ. ﺍﯾﻨﺠﺎﺳﺖ ﮐﻪ ﺩﻝ ﺑﺨﺸﻨﺪﻩ ﺷﻤﺎ، ﭼﺸﻤﻪ ﺟﻮﺷﺎﻧﯽ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻣﻨﺒﻊ ﻋﻈﯿﻢ ﻟﻄﻒ ﺧﺪﺍ ﻣﺘﺼﻞ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ @zarboolmasall
ﺑﯿﺎﯾﺪ ﯾﻪ ﻟﯿﺴﺖ ﺑﻨﻮﯾﺴﯿﻢ؛ ﻃﻮﺭﯼ ﮐﻪ ﻫﺮ ﺳﻄﺮﺵ ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﮐﻠﻤﻪ ﺷﺮﻭﻉ ﺷﻪ "ﭼﻘﺪﺭ ﺧﻮﺑﻪ ﮐﻪ...." ﻣﺜﻞ ﺍﯾﻦ: ﭼﻘﺪﺭ ﺧﻮﺑﻪ ﮐﻪ ﻣﯿﺘﻮﻧﻢ ﻫﻨﻮﺯ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺑﺰﻧﻢ، ﭼﻘﺪﺭ ﺧﻮﺑﻪ ﮐﻪ ﺳﺎﻟﻤﻢ، ﭼﻘﺪﺭ ﺧﻮﺑﻪ ﮐﻪ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻡ ﺭﻭ ﺩﺍﺭﻡ، ﭼﻘﺪﺭ ﺧﻮﺑﻪ ﮐﻪ ﻣﯿﺘﻮﻧﻢ ﻫﻨﻮﺯ ﺁﺑﯽ آﺳﻤﻮﻥ ﺭﻭ ﺑﺒﯿﻨﻢ، ﭼﻘﺪﺭ ﺧﻮﺑﻪ ﮐﻪ ﻣﯿﺘﻮﻧﻢ ﺍﻧﺴﺎﻧﯿﺖ ﺩﺭﻭﻧﻢ ﺭﻭ ﺣﺲ ﮐﻨﻢ، ﭼﻘﺪﺭ ﺧﻮﺑﻪ که... ﺑﯿﺎﯾﻦ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﻫﺎﻣﻮﻥ ﺭﻭ ﺑﻪ ﯾﺎﺩ ﺑﯿﺎﺭﯾﻢ... ﻧﻪ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ ﻫﺎﻣﻮﻥ ﺭﻭ! ﺧﺪﺍﺟﻮﻥ! ﺷﮑﺮﺕ..... @zarboolmasall
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نکته های آرامش بخش!!! اگر از خود خواهی کسی به تنگ آمده ای، او را خوار مساز؛ بهترین راه آن است که چند روزی رهایش کنی!!! گاهی شاپرکی را از تار عنکبوت می گیری تا خیلی آرام رهایش کنی،شاپرک میان دستانت له می شود، نیّت تو کجا و سرنوشت کجا!!! هنگامی که افسرده ای ،بدان!جایی در اعماق وجودت ،حضور " خدا " را فراموش کرده ای... لحظه ها ،تنها مهاجرانی هستند که هرگز بر نمی گردند،،، هرگز ! ﮔﻼﯾـﻪ ﻫﺎ ﻋﯿﺒﯽ ﻧـﺪﺍﺭد ... اما ﮐﻨــــﺎﯾﻪ ﻫــﺎ ﻭﯾــــﺮﺍﻥ ﻣیکند! سه چیز را نگه دار: گرسنگیت را سر سفره دیگران!!! زبانت را در جمع! و چشمت را در خانه دوست.... عاشــق طرز فکر آدمهـــا نشویــد ! آدمهـــا زیــبا فکـــر میکنند،،،زیـــبا حرف میزنند،،، امـــا زیــبا زندگـــی نمی کنند!!! مراقب باش! بعضی حرف ها فقط قابل بخشش هستند نه فراموش شدن!!! آرزوهایت را کنار نگذار،،، دنیا بالاخره مجبور می شود با دلت کنار بیاید ! @zarboolmasall
📗تلنگر ▫️روزی حضرت سلیمان مورچه ای را در پای کوهی دید که مشغول جابجا کردن خاک های پایین کوه بود. از او پرسید: چرا این همه سختی را متحمل می شوی؟ ▪️ مورچه گفت: معشوقم به من گفته اگر این کوه را جابجا کنی به وصال من خواهی رسید و من به عشق وصال او می خواهم این کوه را جابجا کنم. ▫️حضرت سلیمان فرمود: تو اگر عمر نوح هم داشته باشی نمی توانی این کار را انجام بدهی. مورچه گفت: تمام سعی ام را می کنم... حضرت سلیمان که بسیار از همت و پشت کار مورچه خوشش آمده بود برای او کوه را جابجا کرد. ▪️مورچه رو به آسمان کرد و گفت: خدایی را شکر می گویم که در راه عشق، پیامبری را به خدمت موری در می آورد... @zarboolmasall
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فرق "آرامش و آسایش" در چیست؟ آسایش یک امر بیرونی؛ و آرامش یک پدیده‌ی درونی‌ست؛ مردم ممکنه خیلی در آسایش باشند؛ اما معدود افرادی هستند که در آرامش زندگی می کنند! آسایش" یعنی راحتی در زندگی؛ که با امکانات و ثروت خوب و زیاد به دست میاد؛ هرچی دلشون بخواد می خرند؛ هر کجا خواستند می روند و... اما "آرامش" رو فقط کسانی دارند که از درون سالم و سلامتند...! @zarboolmasall
با مطالعه داستان‌های این کتاب به قلمروی داستان‌های معمایی شیرجه خواهید زد؛ جایی که رازها فقط داستان و حکایت نیستند، بلکه به درک جوهره و ماهیت انسان کمک می‌کنند. دو کارآگاه حاضر در داستان‌ها، یادآور همکاری فراموش‌نشدنی کارآگاهان ادبیات کلاسیک هستند و اسرار منحصر به فرد پرونده‌های پلیسی شهر تهران را حل می‌کنند. در حالی رد پای جنایات در داستان‌ها محسوس است، اما بیش از هر چیزی معماهای غیرقابل‌حل پرونده‌هاست که در کانون توجه قرار می‌گیرد و ذهن‌های کاوشگر را به خود جلب می‌کند. 📙 برف جنایت را پنهان نمی‌کند. 👤 @zarboolmasall
سلطان عبدالحمید میرزا فرمانفرما (ناصرالدوله) هنگام تصدی ایالت کرمان چندین سفر به بلوچستان می رود و در یکی از این مسافرت ها چند تن از سرداران بلوچ از جمله سردار حسین خان را دستگیر و با غل و زنجیر روانه کرمان می‌کند. پسر خردسال سردار حسین خان نیز با پدر زندانی و در زیر یک غل بودند. چند روز بعد فرزند سردار حسین خان در زندان به دیفتری مبتلا می‌شود. سردار بلوچ هر چه التماس و زاری می‌کند که فرزند بیمار او را از زندان آزاد کنند تا شاید بهبود یابد ولی ترتیب اثر نمی‌دهند. سردار حسین خان به افضل الملک، ندیم فرمانفرما نیز متوسل می شود. افضل الملک نزد فرمانفرما می رود و وساطت می کند، اما باز هم نتیجه‌ای نمی‌بخشد. سردار حسین خان حاضر می‌شود پانصد تومان از تجار کرمان قرض کرده و به فرمانفرما بدهد تا کودک بیمار او را آزاد کند و افضل الملک این پیشنهاد را به فرمانفرما منعکس می‌کند، اما باز هم فرمانفرما نمی‌پذیرد. افضل الملک به فرمانفرما می گوید: «قربان آخر خدایی هست، پیغمبری هست. ستم است که پسری در کنار پدر در زندان بمیرد. اگر پدر گناهکار است، پسر که گناهی ندارد.» فرمانفرما پاسخ می دهد: «در مورد این مرد چیزی نگو که فرمانفرمای کرمان، نظم مملکت خود را به پانصد تومان رشوه سردار حسین خان نمی‌فروشد.» همان روز پسر خردسال سردار حسین خان در زندان در برابر چشمان اشکبار پدر جان می‌سپارد. دو سه روز پس از این ماجرا، یکی از پسرهای فرمانفرما به دیفتری دچار می‌شود. هر چه پزشکان برای مداوای او تلاش می‌کنند اثری نمی‌بخشد. به دستور فرمانفرما پانصد گوسفند در آن روزها پی در پی قربانی می‌کنند و به فقرا می‌بخشند اما نتیجه‌ای نمی‌دهد و فرزند فرمانفرما جان می‌دهد. فرمانفرما در ایام عزای پسر خود، در نهایت اندوه بسر می‌برد. در همین ایام روزی افضل الملک وارد اتاق فرمانفرما می‌شود. فرمانفرما به حالی پریشان به گریه افتاده و به صدایی بلند می‌گوید: «افضل الملک! باور کن که نه خدایی هست و نه پیغمبری! والا اگر من قابل ترحم نبودم و دعای من موثر نبوده، لااقل به دعای فقرا و نذر و اطعام پانصد گوسفند می‌بایست فرزند من نجات می‌یافت.» افضل الملک در حالی که فرمانفرما را دلداری می‌دهد می‌گوید: «قربان این فرمایش را نفرمایید،چرا که هم خدایی هست و هم پیغمبری، اما می‌دانید که فرمانفرمای جهان نیز نظم مملکت خود را به پانصد گوسفند رشوه فرمانفرما ناصرالدوله نمی‌فروشد!» @zarboolmasall