eitaa logo
ضرب المثل
32هزار دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
909 ویدیو
13 فایل
🔹تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸لقمان به پسرش گفت: پسرم دنیا کم ارزش است و عمر تو کوتاه. حسادت، خوی تو و بد رفتاری، منش تو نباشد ! که این دو جز به خودت آسیب نمی‌رسانند و اگر تو خودت به خودت آسیب برسانی کاری برای دشمنت باقی نگذاشتی ... چرا که دشمنی خودت با خودت، بیشتر از دشمنی دیگری به زیان تو تمام خواهد شد. ‌@zarboolmasall
✳️ برگردان به فارسی تعدادی از ضرب المثل های آذربایجانی 🔹 مردن با روی سرخ، به از زندگی با روی زرد 🔹با کور همسفره شو ولی خدا را بالای سرت ببین 🔹زمستان می گذرد و رو سیاهی برای ذغال می ماند 🔹مردم برآنکه سوار بر الاغ قمه بندد، می خندند. 🔹مال آقا بر باد می رود و جان نوکران 🔹در فصل میوه چینی، گوش های باغبان سنگین می شود. 🔹یک لقمه اگر چه شکم سیر نمی کند ولی محبت می افزاید. 🔹بگذار سیل تو را ببرد ولی از پل نامردان مگذر. بگذار شیر تو را بدرد ولی به سایه ی روبه صفتان پناه مبر. 🔹هر که از ایلش عقب بماند، نصیب دسته ی گرگان می شود. 🔹اسب مرده است و عید سگان است. 🔹اگر می خواهی روستایی را بچاپی (غارت کنی)، کدخدا را از خودت راضی کن. 🔹اگر زمین شخم سفت باشد، گاوهای ورزا همدیگر را مقصر می دانند. 🔹از ترس گرگ، سگان را کول کرده ایم. 🔹اگر همسایه ات بدذات است، یکباره کوچ کن و خودت را خلاص کن و اگر دندانت درد می کند یکبار بکش و خودت را خلاص کن؛ ولی امان از اولاد ناخلف که نمی توانی کاری بکنی. 🔹خواستند ابرو را درست کنند، چشم را هم درآوردند. 🔹برای اسب خریدن جوانان را با خود ببر ولی برای انتخاب زن، از پیران کمک خواه 🔹به شتر گفتند گردنت چرا کج است؟ گفت مگر کجایم صاف است که گردنم نباشد؟ 🔹دعوا کنندگان آشتی می کنند و رو سیاهی برای سخن چینان می ماند. 🔹اگر برای خان سفال لازم باشد، کوزه ی رعیت بیچاره را می شکند. 🔹دنیا برای مومن زندان است و برای کافر میدان 🔹در کوره ده الاغ پیدا شود نر و ماده بودنش پیشکش 🔹فلک (روزگار) کلاهی دارد بس الوان. 🔹اگر چوپان از ته دل بخواهد، از میش های گله هم برای مهمان شیر می دوشد. 🔹وقتی شکم سیر باشد، چه چیزهایی که به ذهن آدم نمی رسد. 🔹چشم خلق، سنگ ترازوی ارزش آدمی است. 🔹عروس رقصیدن بلد نیست، می گوید اتاق کج است. 🔹به ارمنی گفتند شاهدت کو؟ رفت و میخانه چی را آورد. 🔹 قابله که دوتا شود، بچه سر و ته می آید. 🔹مرد تفش را دوباره نمی لیسد (زیر حرفش نمی زند) 🔹اگر نان دادی، سیرش کن و اگر زدی بخوابانش. 🔹به جای اینکه متاعت متاع خوبی باشد، بهتر است بازارت بازار خوبی باشد. 🔹باغبان دستش به گلابی نمی رسد، می گوید آن را هم برای پدرم خیرات کردم. 🔹پای سیاه و پای سفید هنگام عبور از رودخانه مشخص می شود (رفیقت را هنگام مشکلات بشناس) 🔹زخم شمشیر بهتر شود ولی زخم زبان، هرگز @zarboolmasall
هدایت شده از قاصدک
🔴 قابل توجه همه هم‌وطنان عزیز ⚠️ قابل توجه کسانی‌که شکم دارند: 👂حتماً شنیدید فلانی اخلاقش اسیدی شده 😮 👎• اگر بدنتون اسیدی باشه، هر رژیمی هم که بگیرین نمی‌تونین لاغر بشین 😢 👍• ولی اگر بدنتون قلیایی بشه، می‌تونین به راحتی و با سرعت لاغر بشین 🤩 ✅ ❌برای درمان چاقی وارد لینک زیر بشین و هر چه سریع‌تر مشکل خود یا عزیزانتونو اصولی و زیر نظر دکتر مردانی برطرف کنید👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1026425027Cdab21f68e7 اگه دنبال معجزه ای بزن رو لینک👆 😍 خوب بخوریم تا خوب بپوشیم
آیا می دانستید 💡 عبارت" بوقش را زدن " ، مراد از این است که فلانی روی در نقاب کشید و از دار دنیا رفت. در گذشته اگر مرد یا زن بیماری به هنگام شب از دار دنیا می رفت با آهنگ مخصوصی که می‌توان آن را به آهنگ عزا تعبیر کرد بوق می‌زدند تا سکنه آن آبادی آگاه شوند و صبحگاهان در تشییع جنازه متوفی شرکت کنند. مدتی ‌پس از انجام این مراسم اگر احیانا افراد بی خبر از جریان مرگ آن شخص، از حال و احوالش می پرسیدند مخاطب از باب طنز یا کنایه جواب می داد "بوقش را زدند" یعنی ازاین دنیا رفت و روی در نقاب خاک کشید. این عبارت رفته رفته به صورت ضرب المثل درآمد و اکنون نه تنها در مورد اموات و مردگان به کار می رود بلکه درباره افرادی که از مشاغل حساس برکنار شده باشند نیز مورد استفاده قرار می گرفت ، فی المثل می گفتند :" فلانی بوقش را زدند"، یعنی دیگر کاره ای نیست و از گردونه خارج شده است . @zarboolmasall
از درون مرا میکشد از بیرون شما را💠💙 در مورد كسانی گفته می شود كه با سیلی صورت خود را سرخ نگه می دارند و مورد رشك و حسد دیگران واقع می شوند . آورده اند كه ... مردی دهاتی به شهر آمد یك نفر از دوستان شهری او كه دختری بسیار زشت داشت با همكاری دو سه نفر از دوستان خود، اطراف او را گرفتند و با تشویق و ترغیب های بسیار ،دخترك را به عقد زناشویی او در آوردند . دهاتی وقتی فهمید چه حقه ای به او زده اند كه كار از كار گذشته بود. پس تن به قضا داد و او را پذیرفت . دو روز بعد همسرش را سوار الاغش كرد و به سوی ده روان شد زن چون شهری بود، چادری زرق و برق دار بر سر داشت و كفش پاشنه بلند پوشیده بود و قروفری تمام عیار از خود نشان می داد . این وضعیت ظاهری او ،توجه دهاتی ها را به خودش جلب كرد و اتفاقا چون از نظر قد و قامت هم، بلند و كشیده بود، بیشتر نظرها را به سوی خود جلب می كرد . او چون در كوچه های دهكده بارویی گرفته و صورتی پوشیده حركت می كرد ،كسی نمی توانست چهره اش را ببیند و همگان خیال می كردند كه صورتش هم، مثل اندامش نیكوست! اتفاقا روزی با شوهرش و جمعی از اهالی ده ،مطابق معمول روی سكوی دكان بقالی، نشسته بود و سرگرم خوردن چای بود كه زن را با همان چادر قروفری دید كه از آنجا می گذرد و دو سه نفری از جوانهای اوباش ده هم به دنبالش روان هستند . ظاهر جذاب و سر وضع دلفریب زن، تعدادی از دهقانان دیگر را هم كه آنجا نشسته بودند جلب كرده بود و سر و كله همه به طرف او كشیده می شد. شوهر وقتی آن عده جوان را در تعقیب زن خود روان دید و دل اطرافیان خود را هم،از كف رفته مشاهده كرد ،بی اختیار از جای برخاست و چادر از سرش كشید و چهره زشت و پر آبله و سرطاس و كم موی او را در معرض تماشای آن جمع گذاشت و گفت:شما را به خدا، ببینید و دقت كنید كه چگونه او از درون مرا می كشد از بیرون شما را ! @zarboolmasall
قسم حضرت عباس را باور کنم یا دم خروس را💭🖇 •🪴• ضرب المثل قسم حضرت عباس را باور کنم یا دم خروس را در مورد افرادی گفته می‌شود که خیلی راحت قسم دروغ می‌خورند _و ای کاش این گونه نباشیم و متاسفانه بعد از مدتی آن قدر تکرار میکنیم که تبدیل به عادت میشود_ •🪴• روزی روزگاری، دزدی وارد دهی شد، حوالی ظهر بود و کوچه‌ها خلوت، هرچه گشت چیزی پیدا نکرد. کم کم داشت ناامید می‌شد که صدای خروسی را از خانه‌ای شنید. خانه‌ای بسیار بزرگ که ساختمانی وسط آن قرار داشت. دزد با خود فکر کرد کوچه خلوت است و خانه بزرگی است تا کسی بخواهد بفهمد من وارد خانه شدم، من مرغ را برمی‌دارم و فرار می‌کنم. لب دیوار را گرفت، بالا رفت و پرید در خانه. دید چند مرغ و خروس از لانه‌ی خود خارج شده‌اند و هرکدام گوشه‌ای در حال چرت زدن هستند. چاق‌ترین خروس را انتخاب کرد، به سرعت به طرف آن رفت. خروس را برداشت در زیر پیراهنش پنهان کرد و به سرعت خواست، بالای دیوار بپرد و از خانه فرار کند که ناگهان صاحب خانه صدایی شنید به ایوان خانه آمد و مردی را دید که از روی دیوار به کوچه پرید. به سرعت خود را به کوچه رساند، در حالی که فریاد می‌زد دزد، دزد چند نفر از همسایه‌ها به کمکش شتافتند و توانستند درنهایت چند نفری دزد را گیر بیندازند. دزد که دید راه فراری ندارد شروع کرد قسم خوردن و گریه و زاری که من کاری نکردم، من چیزی ندزدیدم. دزد بی‌خبر بود که دُم خروس از زیر پیراهنش بیرون زده. مرد صاحب خانه گفت: نمی‌دانم قسم حضرت عباست را باور کنم یا دُم خروست را. دزد به دکمه‌های باز خود نگاه کرد و دید که دم خروس از پایین پیراهن او بیرون است. چون چاره نداشت، خروس را به کشاورز داد و به سرعت از آنجا فرار کرد. @zarboolmasall
📚تلنگر با دست‌های خالی به دنیا آمده‌ایم با دست‌های خالی هم از دنیا خواهیم رفت پس نگران چیزهایی ڪه آرامش را از تو می‌گیرند نباش نگرانی،مشکل فردای تو را از بین نخواهد برد اما آرامش امروزت را قطعاً از تو خواهد گرفت ﻧﮕﺮاﻥ ﻓﺮﺩای ندیده‌ات ﻧﺒﺎﺵ ﺧﺪای ﺩیروز و اﻣﺮﻭﺯﺕ ﻓﺮﺩا ﻫﻢ ﻫﺴﺖ خدا بزرگتر از هر چیزی است بزرگتر از هر چیزی که فکرت را مشغول کرده تنها چیزی که از فردا می‌دانم این است که خدا قبل از خورشید بیدار است خیالت راحت تا خدا هست هیچ غمی نیست 🐬@Aquatics
معرفی کتاب ضرب المثل بختیاری💙⛓ گنجینه مثل های لری فریبرز فروتن @zarboolmasall
سر دو گوسفند در یک قابلمه نمی جوشد🤍🕊 برای درک این ضرب‌المثل باید به سراغ نحوه آشپزی در میان مردم قرقیز رفت که مانند آشپزی مردم دیگر کشورها نیز دارای آداب‌ و رسوم خاصی می‌باشد. یکی از محبوبترین غذاهای مردم قرقیز سوپ «شورپا» است این غذا در تمام مراسم‌ها از جمله جشن عروسی، تولد نوزاد و حتی عزاداری طبخ می‌شود این غذا در قرقیزستان به صورت متفاوت با دیگر کشورهای منطقه از جمله قزاقستان و مغولستان پخت می‌شود. در تهیه این سوپ تمام گوشت یک گوسفند را به همراه سر و پاهایش در یک قابلمه گرد موسوم به «خازان» همراه با آب قرار داده و پس از 4 ساعت جوشیدن هر قسمت از این گوشتها را که به آن «استقان» نامیده می شود را به یک نفر از مهمانان می‌دهند. هر قسمت از گوسفند را با توجه به حضور مهمانان تقسیم می کنند به عنوان مثال در استان‌های شمالی قرقیزستان سر گوسفند به کوچکترین فرد و در استان‌های جنوبی برعکس به بزرگان و افراد محترم تعلق می‌گیرد. از جمله رسوم قرقیزها این که 2 سر گوسفند نباید در یک قابلمه پخته شود زیرا برای مردم یک بدیمنی به ارمغان می‌آورد. عدم قرار دادن 2 سر در یک قابلمه در حال حاضر یکی از رایج ترین ضرب المثل های قرقیزی تبدیل شده است که به معنی این که 2 مدیر در یک مرکز و با موسسه نمی‌تواند کار کنند و در صورت چنین اقدامی در این مراکز مشکلاتی به وجود خواهد آمد. معادل فارسی این ضرب‌المثل نیز در زبان فارسی نیز هست که گفته می‌شود «آشپز که 2 تا شد غذا یا شور می‌شود یا بی‌نمک». @zarboolmasall
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا