eitaa logo
ضرب المثل
32.4هزار دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
861 ویدیو
13 فایل
🔹تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر
مشاهده در ایتا
دانلود
ضرب المثل های زرقانی مَثَل : 💬 روزی که دندون داشتم نون نداشتم،، حالا که نون دارم دندون تو کَپُم نی... معنی و مفهوم: 💬آنگاه که توان استفاده از نعمتی داشتم،، آن را نداشتم،، حالا که آن نعمت را دارم،، توان استفاده از آن را ندارم... @zarboolmasall
💢شکر خدا ثروتمندی از پنجره اتاقش به بیرون نگاه کرد و مردی را دید که در سطل زباله‌اش دنبال چیزی می‌گردد. گفت، خداروشکر فقیر نیستم. مرد فقیر اطرافش را نگاه کرد و دیوانه‌ای با رفتار جنون‌آمیز در خیابان دید و گفت، خداروشکر دیوانه نیستم. آن دیوانه در خیابان آمبولانسی دید که بیماری را حمل می‌کرد گفت، خداروشکر بیمار نیستم. مریضی در بیمارستان دید که جنازه‌ای را به سرد خانه می‌برند. گفت، خداروشکر زنده‌ام. فقط یک مرده نمی‌تواند از خدا تشکر کند. چرا همین الان از خدا تشکر نمی‌کنیم که روز و شبی دیگر به ما فرصت زندگی داده است؟ حکایت @zarboolmasall
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قطعه‌ای زيبا که پروين اعتصامی برای سنگ مزار خودش سرود. اینکه خاک سیهش بالین است اختر چرخ ادب پروین است گر چه جز تلخی از ایام ندید هر چه خواهی سخنش شیرین است صاحب آنهمه گفتار امروز سائل فاتحه و یاسین است دوستان به که ز وی یاد کنند دل بی دوست دلی غمگین است خاک در دیده بسی جان فرساست سنگ بر سینه بسی سنگین است بیند این بستر و عبرت گیرد هر که را چشم حقیقت بین است هر که باشی و زهر جا برسی آخرین منزل هستی این است ‌ ‌ ‌@zarboolmasall
یه روز گاو پاش میشکنه دیگه نمی تونه بلند شه ، کشاورز دامپزشک میاره . دامپزشک میگه: " اگه تا 3 روز گاو نتونه رو پاش وایسته گاو رو بکشید " گوسفند اینو میشنوه و میره پیش گاو میگه: "بلند شو بلند شو" گاو هیچ حرکتی نمیکنه... روز دوم باز دوباره گوسفند بدو بدو میره پیش گاو میگه: " بلند شو بلند شو رو پات بایست" بازگاو هر کاری میکنه نمیتونه وایسته رو پاش روز سوم دوباره گوسفند میره میگه: "سعی کن پاشی وگرنه امروز تموم بشه و نتونی رو پات وایسی دامپزشک گفته باید کشته شی " گاو با هزار زور پا میشه.. صبح روزبعد کشاورز میره در طویله و میبینه گاو رو پاش وایساده از خوشحالی بر میگرده میگه: " گاو رو پاش وایساده ! جشن میگیریم ...گوسفند رو قربوني كنيد... " نتیجه اخلاقی: خودتونو نخود هر آشی نکنید ! @zarboolmasall
! 🔹آقا مهدی باکری زمانی که شهردار ارومیه بود هیچ وقت حقوق دریافت نکرد. او با من که مسئول اعتبارات شهردای بودم، طی کرده بود که به هرکس که امضای او زیر نامه اش بود مبلغ مذکور را از حقوقش کسر کرده و به او بدهند. همه کسانی که نیازمند بودند و او مراجعه می‌کردند با این کار نیازشان بر طرف می شد. بعد از اینکه شهرداری را ترک کرد، نه تنها طلب کار نبود بلکه به شهرداری بدهکار بود. علت آن هم این بود که هر کس تقاضایی می کرد آقا مهدی زیر نامه ‌اش مرقوم میکرد: امور مالی لطفا مبلغ فوق از حقوق اینجانب به ایشان برداخت شود. 🔹به همین دلیل به شهرداری بدهکار شده بود. بعد از آمدنش به سپاه به او گفتم: تو که شهرداری بودی و اختیارات لازم را داشتی چرا از حقوق خودت به نیازمندا می‌دادی؟ بعدشم گفتم: اگه اجازه بدی حقوقت رو حساب کنیم تا بری از حسابداری بگیری. گفت: نه لازم نیست من حقوقم را گرفتم. ✍راوی: علی عبدالعلی زاده @zarboolmasall
✳️ مشابهت‌ِ ضرب‌المثل‌های ایران و جهان ۱_ مشاجراتِ عشّاق تجدیدِ‌‌حیاتِ عشق است (رومی): من رشته‌ی محبت تو پاره‌می‌کنم شاید گره‌‌خورَد به تو نزدیک‌تر شوم ۲_ با یک دست نمی‌توان دو قورباغه گرفت (چینی): با یک دست نمی‌توان دو هندوانه برداشت. ۳_ ماهی از سر فاسد می‌شود (یونانی): ماهی از سر گَنده‌گردد نی ز دُم* ۴_ او مشغولِ کره‌گرفتن از آب است (رومی): فلانی از آب کره‌می‌گیرد. ۵_ داوری‌کردن درباره‌ی زن و خربزه دشوار است (اسپانیایی): ازدواج هندوانه‌ی سر/دربسته‌است.** * توضیحِ این مصراع که در مثنوی آمده، شارحان را به دردسرانداخته. درست‌اش همین صورت است که با بافتِ روایت مثنوی هماهنگی دارد، نه "گُنده". ** ضرب‌المثلِ ایرانی، انسانی‌تر و عادلانه‌تر از صورتِ اسپانیایی است. البته اگر باورداشته‌باشیم که تاریخِ ما تاریخی مذکّر و بازنماییِ تلقّی مردان بوده، نتیجه همان خواهدبود! (دایره‌المعارف ضرب‌المثل‌‌های جهان، جان. آر. استون، ترجمه‌ی بهزاد رحمتی، انتشاراتِ نقشِ سیمرغ، ۱۳۸۸). ❇️ مطلب ارسالی از: کانال « از گذشته و اکنون » @zarboolmasall
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍂ضرب المثل ژاپنی 🍂هفت بار زمین بخورید و هشت بار به پا خیزید.... @zarboolmasall
📚آتش‌بیار معرکه ‍ این اصطلاح را برای کسی به کار می‌برند که در ماهیت و اصل دعوا و مشاجره‌ی میان چند تن شرکت ندارد، اما کارش تشدید این دعوا و مشاجره و گرم نگاه‌داشتن آتش اختلاف در میان آنان است. دو ساز ضرب و دف از چوب و پوست ساخته شده‌اند. پوست این دو ساز در بهار و تابستان خشک و منقبض و در پائیز و زمستان که موسم باران و رطوبت است مرطوب و منبسط می‌گردد. در بهار و تابستان لازم است که این پوست هر چند ساعت یک بار مرطوب و تازه گردد تا صدای آن به علت خشکی و انقباض تغییر نکند. این وظیفه بر عهده‌ی دایره‌ نم‌کن بود که ظرف آبی جلوی خود قرار داده و ضرب و دف را نم می‌داد و تازه نگاه می‌داشت. در پائیز و زمستان همین شخص که حالا آتش‌بیار نامیده می‌شد پوست‌های مرطوب شده را روی منقل آتش می‌گرفت و با حرارت دادن خشک می‌کرد. این شخص از موسیقی چیزی نمی‌دانست و نه میتوانست ساز و ضرب و دف بزند و نه به آواز و خوانندگی آشنایی داشت، اما وجودش به قدری موثر بود که اگر دست از کار می‌کشید دستگاه طرب می‌خوابید و بساط معرکه و شادی مردم برچیده می‌شد. تا جایی که مخالفان موسیقی و طرب در گذشته گناه اصلی را وجود آن آتش‌بیار می‌دانستند و بر این باور بودند که اگر او ضرب و دف را آماده نکند دستگاه موسیقی و عیش نیز خود‌به‌خود از کار می‌افتد. از آن پس تا امروز افراد سخن‌چین و فتنه‌انگیز را که در اصل مشاجرات شرکت ندارند، ولی با بدگویی کردن و ایجاد شبهه، آتش اختلافات را دامن می زنند، به آتش بیار معرکه تشبیه می‌کنند. @zarboolmasall
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞حکایت بزاز گران گوش درسته که در این حکایت؛ پدر، مادر و دختر گوش‌هایشان سنگین بوده و به حرف کس دیگری بدهکار نبود، اما زیادند اطرافیان ما که گوش دلشون سنگینه و باز هم گوششون به حرف کسی بدهکار نیست!!! @zarboolmasall