اصول 14031002 - استاد زارعی سبزواری.mp3
8.08M
📒درس خارج اصول
🗓روز یکشنبه
تاریخ ۱۴۰۳/۱۰/۰۲
استاد زارعی سبزواری
قم مدرسه گلپایگانی مدرس ۱۱
ساعت ۸ الی ۹ صبح
فقه 14031002 - استاد زارعی سبزواری.mp3
6.45M
📒درس خارج فقه
🗓روز یکشنبه
تاریخ ۱۴۰۳/۱۰/۰۲
استاد زارعی سبزواری
قم مدرسه فیضیه مدرس ساحلی
ساعت ۹ الی ۱۰ صبح
اصول 14031003 - استاد زارعی سبزواری.mp3
10.56M
📒درس خارج اصول
🗓روز دوشنبه
تاریخ ۱۴۰۳/۱۰/۰۳
استاد زارعی سبزواری
قم مدرسه گلپایگانی مدرس ۱۱
ساعت ۸ الی ۹ صبح
فقه 14031003 - استاد زارعی سبزواری.mp3
6.37M
📒درس خارج فقه
🗓روز دوشنبه
تاریخ ۱۴۰۳/۱۰/۰۳
استاد زارعی سبزواری
قم مدرسه فیضیه مدرس ساحلی
ساعت ۹ الی ۱۰ صبح
اصول 14031004 - استاد زارعی سبزواری.mp3
7.59M
📒درس خارج اصول
🗓روز سهشنبه
تاریخ ۱۴۰۳/۱۰/۰۴
استاد زارعی سبزواری
قم مدرسه گلپایگانی مدرس ۱۱
ساعت ۸ الی ۹ صبح
فقه 14031004 - استاذ زارعی سبزواری.mp3
6.54M
📒درس خارج فقه
🗓روز سهشنبه
تاریخ ۱۴۰۳/۱۰/۰۴
استاد زارعی سبزواری
قم مدرسه فیضیه مدرس ساحلی
ساعت ۹ الی ۱۰ صبح
۱. عنوان اصلی: اقسام حج
- مسئله چهارم: وظایف مقیم مکه
- شرایط وجوب حج تمتع:
- استطاعت در شهر خود
- استطاعت در مکه قبل از دو سال
- وظایف:
- خروج به میقات برای احرام عمره تمتع
- اگر ممکن نبود، خروج به ادنی الحل
- اگر ممکن نبود، احرام از موضع خود
- نظریات فقهی:
-
نظریه اول:
- مراجعه به میقات اهل خود
- مثال: مسجد شجره برای اهل مدینه
-
نظریه دوم:
- مراجعه به هر یک از میقاتها
-
نظریه سوم:
- احرام از مسجد تنعیم در مکه
- بررسی قواعد و روایات:
- مقتضای قواعد:
- مراجعه به میقات اهل گذشته
- مقتضای روایات خاصه:
- بررسی روایات خاصه و تطبیق با قواعد
رمزارز14031005 - استاد زارعی سبزواری.mp3
8.54M
📒درس خارج فقه رمز ارز
🗓روز چهارشنبه
تاریخ ۱۴۰۳/۱۰/۰۵
استاد زارعی سبزواری
قم مدرسه فیضیه مدرس ساحلی
ساعت ۹ الی ۱۰ صبح
1431008 اصول - استاد زارعی سبزواری.mp3
11.13M
📒درس خارج اصول
🗓روز شنبه
تاریخ ۱۴۰۳/۱۰/۰۸
استاد زارعی سبزواری
قم مدرسه گلپایگانی مدرس ۱۱
ساعت ۸ الی ۹ صبح
14031008 فقه - استاد زارعی سبزواری.mp3
6.42M
📒درس خارج فقه
🗓روز شنبه
تاریخ ۱۴۰۳/۱۰/۰۸
استاد زارعی سبزواری
قم مدرسه فیضیه مدرس ساحلی
ساعت ۹ الی ۱۰ صبح
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی سیدنا و نبینا ابوالقاسم محمد. اللهم صل علی محمد و علی آله الطیبین الطاهرین المعصومین.
بحث درباره بررسی حکم کسی بود که مقیم در مکه است ولی قبل از اینکه مقیم مکه بشود یا قبل از اینکه اساساً به شهر مکه بیاید، در وطن پیشین خودش مستطیع شده بود یا قبل از گذشتن دو سال از اقامتش مستطیع شده بود. چنین شخصی لاشک موظف به انجام حج تمتع است. کلام در خصوص این است که این شخص در جهت انجام وظیفه خودش یعنی حج تمتع، آیا باید به میقات خاصی مراجعه کند یا مخیر است هر میقاتی را اختیار کند و یا اینکه باید به ادنی الحل برود.
عرض کردیم در مسئله سه نظریه وجود دارد:
. نظریه اول این است که باید به همان میقاتی برود که اگر در وطن پیشین خودش بود باید از آن محرم میشد.
نظریه دوم این است که میتواند به یکی از مواقیت به صورت اختیاری مراجعه نماید و از آنجا محرم به احرام حج تمتع گردد.
نظریه سوم این بود که باید به ادنی الحل برود که طبعاً در مکه همان مسجد تنعیم است.
در این خصوص عرض کردیم مسئله را باید از دو منظر مورد مطالعه اجتهادی قرار دهیم.
اولاً ببینیم مقتضای قواعد عامه و یا روایات عامه چه چیزی را اقتضا دارد
و ثانیاً ببینیم روایات خاصی که درباره چنین موضوعی وارد شده است چه چیزی را دلالت دارد.
در خصوص مقتضای روایات عامه و قاعده عرض کردیم که اطلاق ادلهای که دلالت دارد بر توقیت یک سری مواقیت ویژه برای افقهای مختلفی که اطراف مکه ملاحظه میشود، اقتضا دارد که چنین شخصی فقط از همان میقاتی محرم بشود که در حین استطاعت و در وطن گذشته اگر بود باید از آن میقات محرم میشد.
اما از حیث روایات خاصه عرض میکنیم که در این خصوص روایات مختلف هستند و به تعبیر طوایفی از روایات را در اینجا شاهد هستیم.
طایفه اول از روایات، روایاتی است که دلالت بر همان چیزی دارند که قاعده اقتضا دارد؛
یعنی انجام حج تمتع از میقات هموطنان خودش، یعنی هموطنان گذشته خودش.
البته نمیشود گفت طایفه، به دلیل اینکه یک روایت بیش در این خصوص وجود ندارد و آن روایت، روایتی است که مرحوم کلینی از الْحُسَيْنُ بْنُ مُحَمَّدٍ، عَنْ مُعَلَّى بْنِ مُحَمَّدٍ، عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ، عَنْ أَبَانِ بْنِ عُثْمَانَ، عَنْ سَمَاعَةَ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ، قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الْمُجَاوِرِ: أَ لَهُ أَنْ يَتَمَتَّعَ بِالْعُمْرَةِ إِلَى الْحَجِّ؟ راجع به حکم شخصی که مجاور به مکه است پرسیدم." ایشان فرمودند: "قَالَ: «نَعَمْ، يَخْرُجُ إِلى مُهَلِّ أَرْضِهِ، فَيُلَبِّي إِنْ شَاءَ». فردی که مجاور مکه است میتواند برای حج از عمره تمتع شروع کند؟" امام فرمود: "نَعَمْ، يَخْرُجُ إِلى مُهَلِّ أَرْضِهِ، فَيُلَبِّي إِنْ شَاءَ" منظور از مهل ارضه، نقطه شروع هموطنانش است، نقطه شروع هموطنانش برود که میقات آنها هم هست، لبیک بگوید.
البته این روایت به حیث دلالت باید عرض کنیم که مجاوری که در سوال آمده به قرینه جوابی که امام به او میدهد باید مقصود مجاوری باشد که هنوز دو سال از مجاورت او در مکه مکرمه نگذشته است و نهایتاً شخصی است که قبل از دو سال مستطیع برای حج شده و یا هم که باید بگوییم مقصود از حج در اینجا حج واجب نیست. مشکلی در استدلال نیست چون "يَخْرُجُ إِلى مُهَلِّ أَرْضِهِ،" دارد دلالت تام بر مطلب میباشد.
لکن از نظر سند به این روایت اشکال شده است چون در سند روایت معلی بن محمد وجود دارد و ایشان نه تنها توثیق ندارد بلکه طبق بیان نجاشی در رجال خود میگوید: "انه مضطرب الحدیث و المذهب." این شخص از نظر حدیث و مذهب اضطراب درش هست لذا این روایت نمیتواند مستند درستی برای این نظریه معرفی بشود.
بله، برخی باز از این اشکال جواب دادند. جواب اول این است که میگویند این عبارت و کلام نجاشی نمیتواند دلیلی برای ضعف باشد چون "اضطراب الحدیث" یعنی چیزهای عجیب و غریبی را روایت میکند و اضطراب در مذهب هم که مضر به وثاقت شخص نیست. لکن این پاسخ، پاسخ قانعکنندهای نیست چون آنچه ما نیاز به آن داریم اصل اثبات وثاقت است. اگرچه اضطراب در مذهب ضرری به وثاقت نمیرساند اما دلیل بر وثاقت هم نیست.
پاسخ دومی که داده میشود این است که میگویند معلی بن محمد از جمله رجال اسانید کتاب کامل الزیارات است و قاعده "کل من وقع فی اسانید کتاب کامل الزیارات" حکم میکند به اینکه این شخص موثق به توثیق عام میباشد. ولی این استدلال و این مطلب هم بطلان آن از آنچه ما در مباحث رجال مطرح کردیم مبنی بر اینکه آنچه ابن قولویه در مقدمه کامل الزیارات مطرح کردهاند مبنی بر اثبات وثاقت. راویان کل کتاب را نمیکند و به طور مفصل این بحث مطرح شد که یکی از طرفداران این نظریه، نظر سید محقق خویی است. این بزرگوار هم علی الظاهر در این اواخر از این نگاه و این نظریه برگشت.
استناد به این روایت اگرچه از حیث دلالت ممکن است به نحوی مورد دفاع قرار بگیرد، ولی از حیث سند اشکال دارد.
علاوه بر این، ممکن است اصل دلالت هم مورد مناقشه قرار بگیرد و مناقشه هم این است که در پایان روایت میفرماید "إِنْ شَاءَ". کلمه "إِنْ شَاءَ" با لزوم که ما به دنبال اثبات آن هستیم سازگاری ندارد و بلکه نهایتاً جواز را دلالت میکند. ولی برخی مثل سید محقق حکیم در مستمسک از این مطلب جواب دادند و پاسخ ایشان هم باز مورد نقد و بررسی قرار گرفته است که انشاءالله در ادامه بحث این مطلب بررسی شده و انشاءالله مورد تحقیق قرار خواهد گرفت.
والحمدلله رب العالمین. اللهم صل علی محمد و آل محمد.