امشب گریههامون عمیقتر از شب سوم سالهای قبل بود
برای خاموشی حرم
برای چکمههای حرومیهایی که پا گذاشتن توی حرم
برای امشبی که هیچ زائری نیست توی حرم خانوم
شب هفتم
زنانهترین روضه ست
امشب توی هیئت وقتی حاج محمدرضا طاهری لالایی برای علی اصغر میخوند زنان رو میدیدی که انگار کودکی رو در آغوش گرفتند و تاب میدند تا به خواب بره
گریهها به هق هق تبدیل شده بود حتی برای دخترانی که مادر نبودند
امشب شب پریشانی بود
متن شامل روضه ست با حال مناسب بخونید
امشب یه خط مقتل شنیدم و مثل همیشه بعدش نفسم بالا نیومد
میگفت " حسین وقتی صدای علی اکبر رو شنید سوار بر اسب به سرعت جلو رفت و چکاچک شمشیر زد تا رسید به پیکر علی.
وقتی به زانو افتاد صدای زینب کبری رو پشت سرش شنید
یعنی عمه سادات...پای پیاده از خیام تا گودال... میون اون همه نامحرم...بدون سلاح😭
🖋 مردی که جهان را نوکر میخواهد
《من میخوام، من میگم،باید و...》
این در تمام جملات دونالد ترامپ دیده میشود. از نظر تفکر اصیل آمریکاییاش، او کریستوف کلمبیست که به باور خودش جزیرههایی با اقوام وحشی را کشف کرده و باید آنجا را تصاحب کرده و ساکنینش را اهلی کند.
از نظر ترامپ هیچ کشوری حق تصمیم گیری ندارد و باید طبق نظر او عمل کنند و اگر غیر این باشد، او حق دارد به آن کشور حملهی نظامی کند و یا از حملات نظامی علیه آن،حمایت کند؛ تصویری آشنا از چندقرن استعمار و استکبار.
اگر در قرن ۲۱ همدوره با ریاست جمهوری ترامپ نمیشدیم،شاید برای بسیاری تصور خوی وحشی یانکیهایی که ساکنین اصلی سرزمین آمریکا را پوست کنده و کودکانشان را زنده به گور کردند، سخت بود.
ترامپ تجلی خوی استعمارگرانی ست که زنجیر به گردن سیاه پوستان انداختند برای بردگی و آسیاییها را به سلابه کشیدند برای منابعشان
شاید عجیب باشد اما من بودن ترامپ را یک نعمت میدانم چرا که با بودن او بالاخره رویای آمریکایی نابود خواهد شد.
صدوسی و سه آجیل مشکلگشای من است
عباس همان کسی است که وقتی سرم از خجالت پایین است،دست بر سرم میکشد و میگوید بگو
او پاسخ تمام خواستههای ماست و این از همان لحظهای شد که وقتی فردی که امان نانه آورده بود و عباس را صدا کرد،او جوابش را نداد و اباعبدالله به برادرش گفت《 عباسجان،جوابش را بده حتی اگر فاسق است》
از آن روز به بعد ما با تمام بدیهایمان سراغ عباس میرویم و میدانیم او حواسش به ما هست
او کفیل ما طفلان صغیر حیدر است
ما آرزوی هزارانساله مومنان تاریخ را زندگی میکنیم.باورتان نمیشود؟به این قاب نگاه کنید
کجای تاریخ سراغ دارید رهبر یک امت آن هم
در روزهایی که حرامزادهها به کمین نشستند برای زدن ضربهای به سید ما
او شبیه به جد عزیزش به میدان میآید و حیدری رجز میخواند
و به حاج محمود کریمی میگوید از ایران و سیدالشهدا بخوان
ما تا تو را داریم غم نداریم
این قاب به یادگار بماند.
هدایت شده از عجم علوی | مهدی مولایی
همه رجزخوانهای این شبها را صدا بزنید. همه کریخوانهای پوشالی را. همه پهلوانپنبههای مجازی را. همه آنها را که چندهفته توییت میزدند. پیروزمندانه قهقهه میزدند. همه آنها که میگفتند او رفته. او نمیتواند بیاید. او در زیر کوههاست. بگویید که او خود کوه است. بگویید که خامنهای آمده. به همان موقعیت همیشگی. روی همان زیلوهای آبیاش. بگویید که شما و کرور کرور اسلافتان در قواره او نیستید. اوست که در برابر هزینههای میلیوندلاری شما و پدران نامشروعتان، در برابر ردیفردیف رسانههای مزدورتان و در برابر اتاقهای جنگ زیرزمینیتان در سرزمینهای غصبی، تنها با یک حضور، بیآنکه حتی کلمهای سخن بگوید، ورق را برمیگرداند و روایت پیروزی خلق میکند. بزرگانتان را بگویید که از دست او مشق رزم کنند. حراملقمگان و اشرار را صدا بزنید و بگویید که او پسر علی است؛ شما پسران کهاید؟
«مهدی مولایی»
🖋 رضا پهلوی نوادهی کوروش است یا سیدعلی خامنهای؟
سوم شهریور ۱۳۲۰ جنگدههای روسیه و انگلستان از خطه شمال و جنوب به ایران نزدیک شدند و بندرانزلی و خوزستان رو به خون کشیدند
و خیلی سریع در طی دو روز شمال و جنوب تحت اشغال در اومد.
تمام تیمسارهای ارتش پرافتخار پهلوی! به سوراخ موشی پناه برده بودند و کمتر از انگشتان دست فرمانده در کنار سرباز صفرهای مادرمرده ایستادند.نمونهاش غلامعلی و یدالله بایندر که یکی سوم شهریور در خرمشهر و دیگری چهارم شهریور در انزلی به شهادت رسیدند
تلگرافی زدند به تهران و بعد طی تماسی گفتند رضامیرپنج غلط کرده به دستور ما برای اخراج آلمانیها گوش نداده.
رضاخان! از ترس به محمدعلی فروغی گفت استعفای من رو بنویس
فروغی که دستش در جیب انگلیسیها بود از قبل استعفانامه را مقابل شاه گذاشت و بعد از امضا سی ام شهریور به سیستان و بلوچستان رفت و از آنجا به جزیرهی موریس تبعید شد؛
شاه پر از مدال بر دوش و سینه که مدعی بود ژنرال است و ارتشی متحد و قوی ساخته و گردن تیمسارهایش از مدالهای افتخار همایونی خم بود، حتی یک ماه هم نتوانستند مقابل اجنبیها ایستادگی کنند و ایران اشغال شد؛ حتی دو سال بعد هم خارجیها آن پسر مدعی یعنی محمدرضا را به بندکیف خود حساب نکردند و بدون کسب اجازه که نه حتی بدون خبر دادن به شاهمملکت آمدند و کنفرانس تهران را با چرچیل، روزولت و استالین برگزار کردند و رفتند.
اما ۴۷ سال است که رهبران عباپوش ما در که هیچ مدالنظامی بر دوش یا سینهشان نیست و به جای تفنگ،عصا در دستدارند مقابل اجنبی ایستادهاند.
آن پیرما،سیدروح الله ده سال بود و ده سانت خاک نداد و در برابر ارتش هفتاد و دوملتی تا دندان مسلح بعثی به همراه سربازهایش ایستادگی کرد.
و حالا پیر فرزانه ما آسیدعلی، بعد از سالها ایستادگی و مبارزه در شرایطی که فرماندهانش را ترور کرده اند و خودش را تهدید که کشور جنگی دوازده روزه را پشت سر گذاشته،عصا زنان با طمانینه قدم میزند و در شب عاشورا در مجلسی که خود بانیاش است حاضر میشود و با غرور به مداح میگوید ای ایران را بخوان.
این یعنی نهمن ترسی از شما دارم و نه این خاک قابل اشغال است وقتی سربازانش در زعامت من هستند.
این است فرق خان و رهبر.
خان برای نجات جان خودش حاضر استکشور به تسخیر دشمن در بیاید و در برود و رهبر می ایستد و میجنگد.
حال شما بگویید رضا پهلوی نوادهی کوروش است یا سیدعلی خامنهای؟
《فرینا اولیائی 》
مناز تمام شب عاشورا یکلحظه رو میخوام.لحظهای که اباعبدالله و اصحاب در خیمه نشستند و هرکس از خاطرات و مجاهدتهاشمیگه و دور سر امام میگردند
میمیرم برای اون لحظهای که حبیب دستهای امام رو وقتی داره بهشت رو به اصحابنشون میده رو میگیره و میگه
" دیدن بهشت رو میخوام چیکار. بهشت من شمایی حسین جان.بگو بعد مرگت کنارت هستمیا نه. همین کافیه"
اعمالِ روزِ عاشورا:
●عَدَمِ تَوَّجُه به امورِ دُنیا؛
●تَسلیَّت گُفتَن به یکدیگر؛
●خواندَنِ زیارَتِ امامحُسین(علیهالسلام)؛
●خواندَنِ هِزارمَرتَبه=سورهی توحید؛
●خواندَنِ زیارَتِ عاشورا[باصَدلَعن]؛
●خواندَنِ زیارَتِ ناحیّهی مُقَدَّسه[صوتی گوش بدید]؛
●خواندَنِ زیارَتِ وارث؛
●خواندَنِ دُعای عَشرات؛
●خواندَنِ دورَکعَت نَمازِ مُستَحََّبیِ به نیَّتِ روزِ عاشورا.
•التماسِ دُعا ..
از بزرگترام شنیدم، شب یازدهم محرم
غذای گرم نخورید ( حدالامکان خیلی کم غذا بخورید)
روی زمین سفت بخوابید بدون وسایل خواب راحت
نماز شب بخون حتی اگه هیچ شبی نخوندی