هدایت شده از
❣بُز را بکش تا تغییر کنی...!
روزگاری مرید و مرشدی خردمند در سفر بودند. شبی را در خانه ی زنی با چادر محقر و چند فرزند گذراندند واز شیر تنها بزی که داشت خوردند. مرید فکر کرد کاش قادر بود به او کمک کند، وقتی این را به مرشد خود گفت او پس از اندکی تامل پاسخ داد: "اگر واقعا می خواهی به آن ها کمک کنی برگرد
و بزشان را بکش!".
مرید ابتدا بسیار متعجب شد ولی از آن جا که به مرشد خود ایمان داشت چیزی نگفت و شبانه بز را در تاریکی کشت ...
سال ها گذشت و روزی مرید و مرشد وارد شهری زیبا شدند و سراغ تاجر بزرگ را گرفتند که زنی بود با لباس های مجلل و خدم و حشم فراوان. وقتی راز موفقیتش را جویا شدند، زن گفت سال ها پیش من تنها یک بز داشتم ویک روز صبح دیدیم که مرده. مجبور شدیم برای گذران زندگی هر کدام به کاری روی آوریم. فرزند بزرگم یک زمین زراعی در آن نزدیکی یافت. فرزند دیگرم معدنی از فلزات گرانبها پیدا و دیگری با قبایل اطراف داد و ستد کرد... مرید فهمید هر یک از ما بزی داریم که اکتفا به آن مانع رشد و تغییرمان است و باید برای رسیدن به موفقیت و تغییرات بهتر آن را قربانی کرد.
بز شما چیست!؟
🔮باعقیق همراه ماباشید
http://eitaa.com/joinchat/1366032390C8fbb147e93
هدایت شده از
❤️فیلم : خشکسالی_و_دروغ
💠موضوع : اجتماعی
✅سال تولید : 1394
👤کارگردان : پدرام علیزاده
یک شب پر از هیجانی برای امید هست که شب تولد و جشن تولید امید هست. امید و همسرش آلا و برادر الا آرش در جشن تولداو حضور دارند.همسر قبلی امید که اسمش میترا است با او تماس میگیرد و به او میگوید که به کمکش احتیاج دارد.امید برای اینکه بتواند به او کمک کند با او قرار میگذارد و شک و تردید ها در همسر فعلی امید آلا شروع میشود…..
🔴راهنمای دانلود🔴👇
http://eitaa.com/joinchat/1384382476C3ab1a75fa0
لینک دانلود👈http://opizo.me/c8zcvn
🎥 به عقیق دعوتید
http://eitaa.com/joinchat/1366032390C8fbb147e93
#استخدام
شرکت مهندسی شبکه گستران آریا سامانه تعدادی نیروی فعال و کارآمد استخدام مینماید:
#آقا حداکثر ۳۰ سال
فارغ التحصیل it و رشته های مرتبط
جهت پشتیبانی تلفنی مشترکین
سه روز در هفته باساعت کاری 20 شب الی 7 صبح و سه روز در هفته باساعت کاری 7 صبح الی 15 بعداز ظهر
همراه با بیمه و حقوق یک میلیون و پانصد هزار تومان
آشنا با مفاهیم شبکه
☎️ 02173076677
hr@sgas.ir
🍃🍂🍃🍂🍃🍂
❣به عقیق دعوتید 👇
http://eitaa.com/joinchat/1366032390C8fbb147e93
#دعوت_به_همکاری
موسسه بین المللی دیدبان عدالت جهت تکمیل کادر اداری و اجرایی خود، نیروی فعال و کارآمد #آقا برای امور روابط عمومی با شرایط زیر استخدام کند:
1- تسلط کامل به زبان انگلیسی
2- آشنایی با دانش روابط عمومی و تجربه کافی
3-آشنایی با فضای رسانه ای داخلی و بین المللی
4- مسلط به فضای مجازی و شبکه های اجتماعی
5- تسلط به کامپیوتر+آفیس+ امور گرافیکی
واجدین شرایط جهت اعلام همکاری رزومه خود را همراه با شماره تماس به آیدی زير در تلگرام ارسال نمایید.
🆔 @matncenter
🍃🍂🍃🍂🍃🍂
❣به عقیق دعوتید 👇
http://eitaa.com/joinchat/1366032390C8fbb147e93
#دعوت_به_همکاری
یک موسسه رسانه ای معتبر، در تهران، محدوده خیابان فاطمی، جهت تکمیل کادر خود، تعدادی نیروی متعهد و کارآمد #فعال_رسانهای #آقا آشنا به شبکههای اجتماعی، دارای هوش بالا، مدیریت و سوییچ کردن بین موضوعات مختلف و پرتلاش جهت فعالیت رسانهای و #شبکه_اجتماعی جذب مینماید.
○ ساعت کاری شنبه تا چهارشنبه ساعت 8 الی 16 پنجشنبه ها تا 12، امکان دورکاری (برای روز پنجشنبه) نیز وجود دارد.
○ حقوق + اضافه کاری (متناسب با مهارتها، تحصیلات و معمولا بیشتر از نرم وزارت کار)
○ محیط کاری دوستانه و مذهبی.
_ تسلط به زبان خارجی، آشنائی با فوتوشاپ و یا نرم افزارهای تدوین، سابقه کاری مرتبط در شبکه اجتماعی، آشنائی با داستان نویسی (داستانهای کوتاه)، سرچ اینترنتی، یوتیوب و آپارات، آشنائی با روانشناسی و مطالعات اجتماعی، ونیز داشتن هوش بالا امتیاز محسوب میشود.
واجدین شرایط جهت اعلام همکاری و تعیین زمان مصاحبه، رزومه خود را به آیدی تلگرام زیر ارسال نمایند:
🆔 @estekhdamre3ane
🍃🍂🍃🍂🍃🍂
❣به عقیق دعوتید 👇
http://eitaa.com/joinchat/1366032390C8fbb147e93
#دعوت_به_همكاری
🔴 #فرصت_ویژه
فروشگاه خانه ایرانی در غرب تهران، پونک، نیروی #فروشنده با شرایط ذیل نیاز دارد.
#خانم متعهد، جوان، فعال
دارای مهارت لازم و علاقمند به کار
دارای معرف معتبر.
ساعت کاری از ۱۴ الی ۲۰:۳۰ روزهای شنبه تا ۵ شنبه
هر روز به جز تعطیلات رسمی
محل فروشگاه جنت آباد شمالی
حقوق براساس توانمندی و دقت در کار تعیین میشود.
واجدین شرایط جهت اعلام همکاری رزومه خود را به آیدی تلگرام زیر ارسال نمایند:
☎️ ۰۹۳۵۲۱۴۲۶۴۹
🆔 @z_tavana_irani1
🍃🍂🍃🍂🍃🍂
❣به عقیق دعوتید 👇
http://eitaa.com/joinchat/1366032390C8fbb147e93
#اسنک_ذرت
مواد لازم:
1 پیمانه دانه ذرت پخته شده
1 پیمانه پنیر پیتزای رنده شده
1 ق س گردوی پودر شده
2 عدد فلفل دلمهای رنگی
6 عدد نان تست
طرز تهیه:
✏️✏️✏️✏️
1- میتوانید ذرت را خودتان آماده کنید؛ به این صورت که دو عدد بلال را دان کرده و دانههای آنها را بخارپز کنید، دانهها را در توری فلزی ریخته در قابلمهای مقدار کمی آب ریخته، توری را در آن بگذارید و در قابلمه را بپوشانید و بگذارید دانهها بپزند.
2- فلفل دلمهای را شسته، تخمهای آنها را جدا کرده و به صورت نگینی خرد کنید. حالا به اندازه دو قاشق سوپخوری از فلفلهای رنگی خرد شده را برداشته در یک کاسه با گردوی پودر شده مخلوط کنید.
3- ذرتهای بخارپز شده را از درون قابلمه درآورید، صبر کنید تا کمی خنک شوند. حالا آنها را در کاسهای ریخته با فلفلهای رنگی و گردوی پودر شده مخلوط کنید. پنیر پیتزای رنده شده را هم افزوده، مواد را خوب هم بزنید.
4- دستگاه ساندویچساز را روشن کنید تا کمی گرم شود. حالا لایههای نان تست را درون دستگاه بگذارید، سپس از مایهای که آماده کردهاید با قاشق به دقت روی نان گذاشته و لایههای دوم نان تست را روی مواد قرار دهید.
در دستگاه را ببندید و صبر کنید تا ساندویچهایتان برشته شده و پنیر لابهلای نانها آب شود.
این ساندویچها را میتوانید با سس گوجهفرنگی یا سس خردل به صورت گرم یا سرد سرو کنید
❣به عقیق دعوتید
http://eitaa.com/joinchat/1366032390C8fbb147e93
🔆💠🔅💠﷽💠🔅
💠🔅💠🔅
🔅💠🔅
💠🔅
🔅
✅ درمان #فشار_خون
1⃣ سرکه انگبین(دو لیوان عسل +دولیوان عرق نعنا+یک لیوان سرکه انگورطبیعی) شبی ۳/۱ لیوان از شربت ریخته الباقی را آب ریخته یکساعت بعد از شام میل شود.
2⃣ دوسین (سه واحد عسل + یک واحد سیاه دانه نیم کوب +نیم واحد سرکه انگور طبیعی) از این ترکیب روزی دو قاشق مرباخوری صبح ناشتا و شب موقع خواب میل شود.
3⃣ ۵ قطره روغن سیاه دانه زیر زبان صبحها
4⃣ حجامت عام ماهی یکبار ۲ الی ۳ مرتبه
⏰ طول درمان ۱۲۰ روز می باشد.
💥توجه :
ضمنا در دمویها ترک ناهار بسیار موثر است و شتاب درمان را بیشتر می کند. ولی بلغمی ها باید گرمیها را بیشتر و سردیها را کمتر مصرف کنند.
📚 استاد خیراندیش
❣به عقیق دعوتید
http://eitaa.com/joinchat/1366032390C8fbb147e93
🔅
💠🔅
🔅💠🔅
💠🔅💠🔅
🔆💠🔅💠🔅💠🔅
💠 درمان #سر_درد
سردردها #علت های #متفاوتی دارند مثلا ناشی از غلبه صفرا یا غلبه خون با غلبه بلغم با سینوزیت یا ضعف چشم با التهاب بینی با یبوست و... است که باید شناسایی و درمان #ریشه ای شوند.
اما درمان های عمومی👇👇
۱-روغن بنفشه پایه کنجد در بینی
۲-مالیدن روغن بنفشه با کاسنی تازه یا خشک
۳-آب ولرم ناشتا
۴- انفیه
۵- استنشاق با آب نمک
۶- آب کاسنی+شکرسرخ
❣به عقیق دعوتید
@Aghygh
#ریشه_ضرب_المثل
🌾 این قسمت :👇
مرغش یک پا دارد
ﺩﺭ ﺭﻭﺯﮔﺎﺭ ﻗﺪﻳﻢ ، ﭘﯿﺮﻣﺮﺩ ﺑﺎ ﻫﻮﺵ ﻭ ﺷﻮﺥ ﻃﺒﻌﻲ
ﺑﻪ ﻧﺎﻡ " ﻣﻼ ﻧﺼﺮ ﺍﻟﺪﻳﻦ " ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻣﯽ ﮐﺮﺩ .
ﻓﺮﻣﺎﻧﺮﻭﺍﻱ ﺟﺪﻳﺪﻱ ﺑﻪ ﺷﻬﺮ ﻣﻼ ﻧﺼﺮﺍﻟﺪﻳﻦ ﺁﻣﺪﻩ
ﺑﻮﺩ ﻭ ﻫﺮﯾﮏ ﺍﺯ ﺑﺰﺭﮔﺎﻥ ﺷﻬﺮ ﻣﺠﺒﻮﺭ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﻃﺒﻖ
ﺁﺩﺍﺏ ﻭ ﺭﺳﻮﻡ ﺁﻥ ﺯﻣﺎﻥ ، ﺑﻪ ﺩﯾﺪﻥ ﺣﺎﮐﻢ ﺑﺮﻭﻧﺪ ﻭ
ﺑﺮﺍﯾﺶ ﻫﺪﯾﻪ ﺍﯼ ﺑﺒﺮﻧﺪ . ﻣﻼ ﻧﺼﺮﺍﻟﺪﯾﻦ ﺍﯾﻦ ﮐﺎﺭﻫﺎ
ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﻧﺪﺍﺷﺖ . ﺍﻣﺎ ﻫﺮﭼﻪ ﺑﻮﺩ ، ﺍﻭ ﻫﻢ ﯾﮑﯽ
ﺍﺯ ﺑﺰﺭﮔﺎﻥ ﺷﻬﺮ ﺑﻪ ﺣﺴﺎﺏ ﻣﯽ ﺁﻣﺪ ﻭ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﻪ ﺩﯾﺪﻥ
ﺣﺎﮐﻢ ﺟﺪﯾﺪ ﻣﻲ ﺭﻓﺖ . ﻣﻼ ﻧﺼﺮﺍﻟﺪﯾﻦ ﺑﻪ
ﻫﻤﺴﺮﺵ ﮔﻔﺖ : " ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻣﺮﻏﻬﺎﯼ ﺧﺎﻧﻪ ﺭﺍ ﺑﮕﯿﺮ
ﻭ ﺑﭙﺰ ﺗﺎ ﺑﺮﺍﯼ ﺣﺎﮐﻢ ﺑﺒﺮﻡ ". ﻫﻤﺴﺮﺵ ﻣﺮﻏﯽ ﺭﺍ
ﺧﻮﺏ ﭘﺨﺖ ﻭ ﺩﺭ ﺳﯿﻨﯽ ﺑﺰﺭﮔﯽ ﮔﺬﺍﺷﺖ . ﺩﻭﺭ ﻭ
ﺑﺮ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺳﺒﺰﯼ ﻭ ﭼﯿﺰﻫﺎﯼ ﺩﯾﮕﺮ ﺗﺰﺋﯿﻦ ﮐﺮﺩ ﻭ
ﺑﻌﺪ ﭘﺎﺭﭼﻪ ﺗﻤﯿﺰﯼ ﺭﻭﯼ ﻏﺬﺍ ﮐﺸﯿﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﻣﻼ
ﻧﺼﺮﺍﻟﺪﯾﻦ ﺩﺍﺩ
. ﺑﻮﯼ ﻣﺮﻍ ، ﺩﻝ ﻣﻼ ﻧﺼﺮﺍﻟﺪﯾﻦ ﺭﺍ
ﺑﺮﺩ ﻭ ﺑﺎ ﺧﻮﺩ ﮔﻔﺖ : ﮐﺎﺵ ﺣﺎﮐﻢ ﺟﺪﯾﺪﯼ
ﻧﺪﺍﺷﺘﯿﻢ ﮐﻪ ﻣﺠﺒﻮﺭ ﺑﺎﺷﻢ ﺍﯾﻦ ﻏﺬﺍﯼ ﺧﻮﺷﺒﻮ ﻭ
ﺧﻮﺷﻤﺰﻩ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﻭ ﺑﺒﺮﻡ . ﺍﮔﺮ ﺍﯾﻦ ﺟﻮﺭ ﻧﺒﻮﺩ ،
ﺍﻻﻥ ﺑﺎ ﻫﻤﺴﺮﻡ ﻣﯽ ﻧﺸﺴﺘﯿﻢ ﻭ ﯾﮏ ﺷﮑﻢ ﺳﯿﺮ ﻏﺬﺍ
ﻣﯽ ﺧﻮﺭﺩﯾﻢ . ﺍﻣﺎ ﭼﺎﺭﻩ ﺍﯼ ﻧﺒﻮﺩ . ﻣﻼ ﻧﺼﺮﺍﻟﺪﯾﻦ
ﺳﯿﻨﯽ ﻏﺬﺍ ﺭﺍ ﺭﻭﯼ ﺩﺳﺖ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﺑﻪ ﺭﺍﻩ ﺍﻓﺘﺎﺩ .
ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﺩﻭ ﺳﻪ ﺑﺎﺭ ﺳﺮﭘﻮﺵ ﻏﺬﺍ ﺭﺍ ﺑﺮﺩﺍﺷﺖ ﻭ ﺑﻪ
ﻣﺮﻍ ﭘﺨﺘﻪ ﻧﮕﺎﻫﯽ ﺍﻧﺪﺍﺧﺖ . ﮔﺮﺳﻨﻪ ﺍﺵ ﺑﻮﺩ .
ﺣﺘﯽ ﺍﮔﺮ ﮔﺮﺳﻨﻪ ﻫﻢ ﻧﺒﻮﺩ ، ﻣﺮﻍ ﺗﻮﯼ ﺳﯿﻨﯽ ﺑﺪ
ﺟﻮﺭﯼ ﻭﺳﻮﺳﻪ ﺍﺵ ﻣﯽ ﮐﺮﺩ .
ﻓﮑﺮﻫﺎﻱ ﺟﻮﺭ ﻭﺍﺟﻮﺭ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﺳﻬﻴﻢ ﺷﺪﻥ ﺩﺭ ﺁﻥ
ﻏﺬﺍ ﺍﺯ ﺫﻫﻨﺶ ﻣﻲ ﮔﺬﺷﺖ .
ﺧﻼﺻﻪ ﺑﻮﯼ ﺧﻮﺏ
ﻏﺬﺍ ﮐﺎﺭ ﺧﻮﺩﺵ ﺭﺍ ﮐﺮﺩ ﻭ ﻣﻼ ﻧﺼﺮ ﺍﻟﺪﯾﻦ ﺩﯾﮕﺮ
ﻧﺘﻮﺍﻧﺴﺖ ﻗﺪﻡ ﺍﺯ ﻗﺪﻡ ﺑﺮﺩﺍﺭﺩ . ﺳﺮﭘﻮﺵ ﻏﺬﺍ ﺭﺍ
ﺑﺮﺩﺍﺷﺖ ﻭ ﯾﮏ ﺭﺍﻥ ﻣﺮﻍ ﺭﺍ ﮐﻨﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺩﻧﺪﺍﻥ ﮐﺸﯿﺪ
. ﻟﺐ ﻭ ﺩﻫﻨﺶ ﺭﺍ ﮐﻪ ﭘﺎﮎ ﮐﺮﺩ ، ﺑﺎ ﺧﻮﺩ ﮔﻔﺖ : ﺍﯾﻦ
ﭼﻪ ﮐﺎﺭﯼ ﺑﻮﺩ ﻣﻦ ﮐﺮﺩﻡ ؟ ﺣﺎﻻ ﺍﮔﺮ ﺣﺎﮐﻢ ﺑﭙﺮﺳﺪ
ﯾﮏ ﻟﻨﮓ ﻣﺮﻍ ﭼﻪ ﺷﺪﻩ ، ﺟﻮﺍﺑﺶ ﺭﺍ ﭼﻪ ﻃﻮﺭ
ﺑﺪﻫﻢ ؟ ﮐﺎﺵ ﺑﺮﮔﺮﺩﻡ ﻭ ﻓﺮﺩﺍ ﺑﺎ ﻣﺮﻍ ﭘﺨﺘﻪ ﺩﯾﮕﺮﯼ
ﺑﻪ ﺩﯾﺪﻧﺶ ﺑﺮﻭﻡ . ﮐﻤﯽ ﺑﺎ ﺧﻮﺩﺵ ﻓﮑﺮ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺑﻪ
ﺍﯾﻦ ﻧﺘﯿﺠﻪ ﺭﺳﯿﺪ ﮐﻪ ﻫﻤﺎﻥ ﻣﺮﻍ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺣﺎﮐﻢ ﻫﺪﯾﻪ
ﺩﻫﺪ . ﻣﻘﺪﺍﺭﯼ ﺍﺯ ﺳﺒﺰﯼ ﻫﺎﯼ ﺩﻭﺭ ﻭ ﺑﺮ ﻣﺮﻍ ﺭﺍ
ﺭﻭﯼ ﻗﺴﻤﺘﯽ ﮐﻪ ﮐﻨﺪﻩ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ ، ﺭﯾﺨﺖ ﻭ ﺑﻪ ﺭﺍﻩ
ﺍﻓﺘﺎﺩ . ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﺣﺎﮐﻢ ﺭﺳﻴﺪ . ﻭﺭﻭﺩ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﻪ
ﺷﻬﺮﺷﺎﻥ ﺧﯿﺮ ﻣﻘﺪﻡ ﮔﻔﺖ ﻭ ﺑﺮﺍﯾﺶ ﺁﺭﺯﻭﯼ
ﺳﻼﻣﺘﯽ ﮐﺮﺩ
. ﺑﻌﺪ ﮔﻔﺖ : " ﻫﻤﺴﺮﻡ ﺁﺷﭙﺰ ﺧﻮﺑﯽ
ﺍﺳﺖ . ﺍﺯ ﺍﻭ ﺧﻮﺍﺳﺘﻢ ﺑﺮﺍﯼ ﺟﻨﺎﺑﻌﺎﻟﯽ ﻣﺮﻏﯽ ﺑﭙﺰﺩ
. " ﺣﺎﮐﻢ ﺍﺯ ﻣﺤﺒﺖ ﻣﻼ ﻧﺼﺮ ﺍﻟﺪﯾﻦ ﻭ ﻫﻤﺴﺮﺵ
ﺗﺸﮑﺮ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺳﺮﭘﻮﺵ ﺳﯿﻨﯽ ﺭﺍ ﮐﻨﺎﺭ ﺯﺩ ﻭ ﺩﺭ ﯾﮏ
ﻧﮕﺎﻩ ﻓﻬﻤﯿﺪ ﮐﻪ ﻣﺮﻍ ﺗﻮﯼ ﺳﯿﻨﯽ ﯾﮏ ﭘﺎ ﺩﺍﺭﺩ .
ﺣﺎﮐﻢ ﺧﻨﺪﯾﺪ ﻭ ﮔﻔﺖ : " ﺣﺘﻤﺎ ً ﻫﻤﺴﺮ ﺷﻤﺎ ﯾﮏ
ﻟﻨﮓ ﻣﺮﻍ ﺭﺍ ﺧﻮﺭﺩﻩ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺧﻮﺵ ﻣﺰﻩ ﺑﻮﺩﻥ ﻏﺬﺍ
ﻣﻄﻤﺌﻦ ﺷﻮﺩ . " ﻣﻼ ﻧﺼﺮ ﺍﻟﺪﯾﻦ ﻧﻤﯽ ﺩﺍﻧﺴﺖ ﭼﻪ
ﺟﻮﺍﺏ ﺑﺪﻫﺪ
. ﻧﺎﮔﻬﺎﻥ ﺍﺯ ﭘﻨﺠﺮﻩ ﯼ ﺍﺗﺎﻕ ﭼﺸﻤﺶ ﺑﻪ
ﻏﺎﺯﻫﺎﯼ ﮐﻨﺎﺭ ﺍﺳﺘﺨﺮ ﺧﺎﻧﻪ ﺣﺎﮐﻢ ﺍﻓﺘﺎﺩ ﮐﻪ ﺭﻭﯼ ﯾﮏ
ﭘﺎ ﺍﯾﺴﺘﺎﺩﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ . ﺑﺎ ﺍﻃﻤﯿﻨﺎﻥ ﺧﻨﺪﻩ ﺍﯼ ﮐﺮﺩ ﻭ
ﮔﻔﺖ : ﻧﻪ ﻗﺮﺑﺎﻥ . ﺍﻭ ﺁﺷﭙﺰ ﺧﻮﺑﻲ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺑﻪ
ﭼﺸﯿﺪﻥ ﻏﺬﺍ ﻧﯿﺎﺯﯼ ﻧﺪﺍﺭﺩ ".
ﺣﺎﮐﻢ ﮔﻔﺖ : " ﭘﺲ
ﭼﺮﺍ ﻣﺮﻏﯽ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﻦ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﺍﯼ ، ﯾﮏ ﭘﺎ ﺩﺍﺭﺩ ؟
ﻣﻼ ﻧﺼﺮﺍﻟﺪﯾﻦ ﺧﻨﺪﯾﺪ ﻭ ﮔﻔﺖ : " ﻫﻤﻪ ﻣﺮﻏﻬﺎﯼ
ﺷﻬﺮ ﻣﺎ ﯾﮏ ﭘﺎ ﺩﺍﺭﻧﺪ . ﻟﻄﻔﺎ ً ﺍﺯ ﻫﻤﯿﻦ ﭘﻨﺠﺮﻩ ،
ﻏﺎﺯﻫﺎﯼ ﺧﺎﻧﻪ ﺧﻮﺩﺗﺎﻥ ﺭﺍ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﻨﯿﺪ
. ﻫﻤﻪ ﺭﻭﯼ
ﯾﮏ ﭘﺎ ﺍﯾﺴﺘﺎﺩﻩ ﺍﻧﺪ ". ﺣﺎﮐﻢ ﺑﻪ ﻏﺎﺯﻫﺎ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﺮﺩ .
ﺩﺭ ﻫﻤﯿﻦ ﻣﻮﻗﻊ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﮐﺎﺭﮐﻨﺎﻥ ﺧﺎﻧﻪ ﺍﻭ ﺑﺎ ﭼﻮﺏ
ﻏﺎﺯﻫﺎ ﺭﺍ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﻛﺮﺩ ﺗﺎ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻻﻧﻪ ﺷﺎﻥ ﺑﺒﺮﺩ .
ﻏﺎﺯﻫﺎ ﺑﻪ ﻃﺮﻑ ﻻﻧﻪ ﺩﻭﯾﺪﻧﺪ . ﺣﺎﮐﻢ ﺑﻪ ﻣﻼ
ﻧﺼﺮﺍﻟﺪﯾﻦ ﮔﻔﺖ : " ﻣﯽ ﺑﯿﻨﯽ ﮐﻪ ﺁﻥ ﻫﺎ ﺩﻭ ﭘﺎ
ﺩﺍﺭﻧﺪ .
" ﻣﻼ ﻧﺼﺮﺍﻟﺪﯾﻦ ﮔﻔﺖ : " ﺍﻭﻻ ً ﺍﮔﺮ ﺑﺎ ﺁﻥ
ﭼﻮﺏ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﻫﻢ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻧﺪ ، ﻏﯿﺮ ﺍﺯ ﺩﻭ
ﭘﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺩﺍﺷﺘﯿﺪ ﺩﻭ ﭘﺎ ﻫﻢ ﻗﺮﺽ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﯾﺪ ﻭ
ﻓﺮﺍﺭ ﻣﻲ ﮐﺮﺩﻳﺪ ، ﺩﺭ ﺛﺎﻧﯽ ﻣﻦ ﺍﯾﻦ ﻣﺮﻍ ﺭﺍ ﺯﻣﺎﻧﯽ
ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺍﻡ ﮐﻪ ﺑﺎ ﺧﯿﺎﻝ ﺭﺍﺣﺖ ﺍﺳﺘﺮﺍﺣﺖ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻩ
ﻭ ﻓﻘﻂ ﯾﮏ ﭘﺎ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺍﺳﺖ .
ﺣﺎﮐﻢ ﻓﻬﻤﯿﺪ ﮐﻪ ﻧﻤﯽ
ﺗﻮﺍﻧﺪ ﺍﺯ ﭘﺲ ﺯﺑﺎﻥ ﻣﻼﻧﺼﺮ ﺍﻟﺪﯾﻦ ﺑﺮﺁﯾﺪ ، ﺑﻪ
ﮐﺎﺭﮐﻨﺎﻧﺶ ﮔﻔﺖ : " ﺍﯾﻦ ﻣﺮﻍ ﯾﮏ ﭘﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﺍﺧﻞ
ﺧﺎﻧﻪ ﺑﺒﺮﯾﺪ ﺗﺎ ﺑﺎ ﺯﻥ ﻭ ﺑﭽﻪ ﺍﻡ ﺑﺨﻮﺭﯾﻢ . "
ﺍﺯ ﺁﻥ ﺑﻪ ﺑﻌﺪ ﺑﻪ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﺣﺮﻑ ﻏﯿﺮﻣﻨﻄﻘﯽ ﻭ
ﺑﯿﻬﻮﺩﻩ ﺍﯼ ﺑﺰﻧﺪ ﻭ ﺑﺎ ﻟﺞ ﺑﺎﺯﯼ ﺭﻭﯼ ﺣﺮﻑ ﺧﻮﺩﺵ
ﭘﺎﻓﺸﺎﺭﻱ ﻛﻨﺪ ، ﻣﯽ ﮔﻮﯾﻨﺪ "
ﻣﺮﻏﺶ ﯾﮏ ﭘﺎ ﺩﺍﺭﺩ
❣به عقیق دعوتید
http://eitaa.com/joinchat/1366032390C8fbb147e93