ڪاش خدا تو بهشت ڪنار فرشته و حوری ها اونی ڪه آدما عاشقش بودن و بهش نرسیدن رو هم وعده میداد.
@zawaja 🕶
دڪتر مشهور و موفقی ڪه سه تا زن گرفته بود مورد عتاب زن مسنی ڪه مریضش بود قرار گرفت:
زن گفت تو ڪه دڪتری با فرهنگ و روشنفڪری پس چرا سه تا زن گرفته ای؟
دڪتر در پاسخش گفت اولی دختر عمویم بود و آنرا بخاطر رضایت پدرم گرفتم.
دومی هم دختر دائیم بود و آنرا بخاطر رضایت مادرم گرفتم.
سومی را خودم خواستم و برای رضایت دل خودم گرفتم.
پیرزنه گفت چی میشه اگر منو هم بخاطر رضای خدا بگیری😊
@zawaja 🕶
در رستوران بودم ڪه میز بغلی توجهم را جلب ڪرد. زن و مردی حدود ۴۰ ساله روبهروی هم نشسته بودند و مثل یڪ دختر و پسر جوان چیزهایی میگفتند و زیرزیرڪی میخندیدند.
بدم آمد. با خودم گفتم چه معنی دارد؟ شما با این سنتان باید بچه دبیرستانی داشته باشید.
نه مثل بچه دبیرستانیها نامزدبازی و دختربازی ڪنید.
داشتم چپچپ نگاهشان میڪردم ڪه تلفن خانم زنگ خورد و به نفر پشت خط گفت: آره عزیزم. بچهها رو گذاشتیم خونه خودمون اومدیم. واسهشون ڪتلت گذاشتم تو یخچال.
خوشم آمد. ذوق ڪردم. گفتم چه پدر و مادر باحالی. چه عشق زندهای ڪه بعد از این همه سال مثل روز اول همدیگر را دوست دارند. چقدر خوب است ڪه زن و شوهرها گاهی اوقات یڪ گردش دوتایی بروند. چقدر رویایی. قطعا اگر روزی پدر شدم همین ڪار را میڪنم.
داشتم با لبخند و ذوق نگاهشان میڪردم ڪه ناگهان مرد به زن گفت: پاشو بریم تا شوهرت نفهمیده اومدی بیرون.
اَی تُف. حالم به هم خورد. زنیڪه تو شوهر داری آنوقت با مرد غریبه آمدی ددر دودور؟
ما خیر سرمان مسلمانیم. اسلامتان ڪجا رفته؟ زن و مرد نامحرم با هم چه غلطی میڪنند؟ بیشرفها.
داشتم چپچپ نگاهشان میڪردم ڪه مرد بلند شد رفت به سمت صندوق تا پول غذا را حساب ڪند. زن هم دنبالش رفت و بلند گفت: داداش داداش بذار من حساب ڪنم. اون دفعه پیش مامان اینا تو حساب ڪردی.
آخییی. آبجی و داداش بودن. الهی الهی. چه قشنگ. چه قدر خوبه خواهر و برادر اینقدر به هم نزدیڪ باشند.
داشتم با ذوق و شوق نگاهشان میڪردم و لبخند میزدم ڪه آمدند از ڪنارم رد شدند و در همان حال مرد با لبخندی شیطنتآمیز گفت: از ڪی تا حالا من شدم داداشت؟ زن هم نیشخندی زد و گفت: اینجوری گفتم ڪه مردم فڪر ڪنن خواهر و برادریم.
تو روحتان. از همان اول هم میدانستم یڪ ریگی به ڪفشتان هست. زنیڪه و مردیڪه عوضی آشغال بیحیا.
داشتم چپچپ نگاهشان میڪردم ڪه خواستند خداحافظی ڪنند. زن به مرد گفت: به مامان سلام برسون. مرد هم گفت: باشه دخترم. تو هم به نوههای گلم...
وای خدا. پدر و دختر بودند. پس چرا مرد اینقدر جوان به نظر میرسید؟ خب با داشتن چنین خانواده دوستداشتنی باید هم جوان بماند. هرجا هستند سلامت باشند.
ناگهان یادم افتاد یڪ ساعت است در رستوران منتظر دوستدخترم هستم. چرا نیامد این دختر؟ ولش ڪن. بگذار بروم تا همسرم شڪ نڪرده است.
#پی_نوشت:
این داستان نانوشتهی بسیاری از ماست. هرڪداممان به یڪ شڪل. سرمان در زندگی دیگران است. زود قضاوت میڪنیم و حلال خودمان را برای دیگران حرام میدانیم.
@zawaja 🕶
ولی اینایی ڪه همزمان به دو تاشون قول ازدواج میدن حق الناس گردنشونه من ڪه راضی نیستم
@zawaja 🕶
تو صف خرید از دختره پرسیدم چند نفر جلوی شمان
گفت دو تا خواهر بزرگتر از خودم دارم ولی من با ازدواج مشڪلی ندارم، ما اصن از این رسما نداریم
@zawaja 🕶
یڪی از بزرگترین ترسهای زندگیم اینه ڪه با دختر خانواده ای ازدواج ڪنم ڪه روزای جمعه ساعت 5 صبح میرن ڪوهنوردی.
@zawaja 🕶
اقا طرف اندازه یه البوم عروسی عڪس گذاشته واسه تلگرامش به امید اینڪه یڪی پسندش ڪنه
بعد عڪس اخری نوشته چڪ ڪردی بزن به چاڪ 😳
یڪی نیست بهش بگه اخه تو ڪه انقد تلاش ڪردی این چه طرز برخورد با مشتریه 😂
@zawaja 🕶
قول ميدم بالاي ٣٥ كه رسيدم اگه همچنان مجرد بودم ژست روشن فكري و مخالفت با ازدواج نگيرم و صادقانه بگم نشد كه بشه
@zawaja 🕶
ﺳﻼﻣﺘﯽ ﻣﺮﺩﯼ ﮐﻪ ﻭﻗﺘﯽ ﺩﯾﺪ ﺯﻧﺶ ﮔﺮﯾﻪ ﻣﯿﮑﻨﻪ ﺭﻓﺖ ﺭﻭﺑﺮﻭﺵ ﻧﺸﺴﺖ
ﺍﺷﮑﺎﺷﻮ ﺑﺎﺩﺳﺘﺶ ﭘﺎﮎ ﮐﺮﺩ ﮔﻔﺖ ﮔﺮﯾﻪ ﻧﮑﻦ
ﺁﺭﺍﯾﺸﺖ ﭘﺎﮎ ﻣﯿﺸﻪ ﺑﭽﻪ ﻫﺎ ﻣﯿﺘﺮﺳﻦ ﻫﺎ
@zawaja 🕶
میگه ڪه با ڪسی ازدواج ڪن ڪه بهت همون حسی رو بده ڪه وقتی میبینی غذات تو رستوران داره میاد :)))
@zawaja 🕶
به ملاڪ هاتون برای ازدواج احترام میذارم اما من فڪر میڪنم آدم باید دنبال ڪسی باشه ڪه چای خوردن ڪنارش با بقیه فرق ڪنه !
@zawaja 🕶
چطور هنوز نرفتید گروه خون میگید آقامون؟ 🤔
من یه خاله دارم 15 ساله شوهر کرده هنوز به شوهرش میگه این 😶😂
@zawaja 🕶
ما معنی دوست داشتن را نمی دانیم کسی را دوست داریم و منتظریم اتفاقی بیفتد هیچ وقت اتفاقی نمی افتد و نمی فهمیم همان دوست داشتن، بزرگترین اتفاق است.
@zawaja 🕶
صبح زود یه قدرتی داره ڪه از اهمیت مسائل ڪم میڪنه
یعنی عروسیتم ڪه صبح باشه وقتی ساعت زنگ میزنه به خودت میگی ول ڪن بابا ،پسرِ زیادم خوب نبود😅
@zawaja 🕶
بابای رفیقم چندبار قبلا بهش گفته زن میخوای اینم گفته نه
حالا پشیمون شده، میره حموم درو باز میذاره بلند میگه:
غسل جنابت میکنم، قربة الی الله
@zawaja 🕶
بچگیام خیلی غیرتی بودم، یبار که واسه خواهرم خواستگار اومده بود به مامانم گفتم اینا کین؟ گفت اومدن خواهرتو بگیرن، با عصبانیت رفتم جلو خواهرم وایسادم رو به پسره گفتم اگه مَردی اول بیا منو بگیر، بعد دوییدم رفتم بیرون ...
@zawaja 🕶
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
زن و شوهر گاهی خُل که بشن بهشون خوش میگذره 😄
@zawaja 🕶
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اگه قراره ٥٠ سال ديگمون مثل اين ٢تا نباشيم، نميخوامت 😜😅
@zawaja 🕶
ولی اینایی ڪه همزمان به دو تاشون قول ازدواج میدن حق الناس گردنشونه من ڪه راضی نیستم
@zawaja 🕶