یه بار پسر همسایه مون که ازش خوشم میاد و خیلی هم ازش خجالت میکشیدم برامون آش آورد
برق رفته بود مثل همیشه😂
رفتم تو حیاط دیدم یکی محکم در میزنه هرچی میگفتم بله جواب نمیداد کسی...
فکر کردم داداشمه عادت داشت همیشه این کارو بکنه🤦♀️😂
جیغ زدم خاک بر سرت کنن وقت زن گرفتنته هنوز شعور نداری
در باز کردم با جناب همسایه روبرو شدم که داشت میخندید منم جیغ زدم در بستم🤦♀️
از قلبم تقاضا دارم که فقط به کار خودش
یعنی پمپاژ خون ادامه بده و وارد حاشیه نشه.
https://eitaa.com/zawaja
یه خاطره از خواستگاری خواهرم :
مهمونا اومده بودن و منم توی اتاق نشسته بودم در شلخته ترین حالت ممکن. قرار بود برن اتاق کناری حرف بزنن. نمیدونم چرا اومدن تو اتاقی که من بودم! منم هول شدم قایم شدم تو کمد دیواری. انقدم شلوغ بود به زور جا شدم خیلی تحت فشار بودم نمیدونم زیر پام چی بود لیز خورد که یهو با کله پرت شدم وسط اتاق با یه گله لباس و وسیله🤣
خواهرم فقط داشت میخندید بنده خدا پسره میگفت کمکش کنید شاید چیزیش شده باشه😂
هیچ دیگه ولم کردن رفتن اتاق بغلی حرف زدن🚶😐
#مخاطب
https://eitaa.com/zawaja
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چجوری بهت بفهمونه بگیر نیست😒
https://eitaa.com/zawaja
تو خرید عقد، چادر مشکیم
گیر کرد به بخاری برقی سوخت.
مادر شوهرم فرمودند:
«هنوز خرجت با باباته خداروشکر»🤷🏻♀
برادرم درس طلبگی میخوند. یکی از دوستاشو آورد خواستگاری من اما بهشون نگفته بود خواهر خودمه:/
دوستش بعد کلی سوال پرسید:
شب شام غریبان چیکار میکنید؟
منم نمی دونم حواسم کجا بود که با شب یلدا اشتباه گرفتم😐 گفتم دور هم جمع میشیم، تخمه میخوریم، میگیم، میخندیم...
دیگه دیدم طرف سرخ شد، پا شد رفت🚶🏻♀
به داداشم گفته بود اصلا توقع نداشتم همچین کسی رو معرفی کنید. 😂🤦♀
مورد داشتیم خانمه رفته مهریه اش رو ببخشه..رئیس دفترخونه قبول نکرده و گفته پشیمون میشی..شوهره که فکر میکرده خانمه مهریه رو بخشیده رفته درخواست طلاق داده و اینجاست که مکروا و مکر الله والله خیر الماکرین..
من خیلی هارو دیدم که مهر رو بخشیدن و بعد تازه طرف روی واقعیشو نشون داده.. یا خیانت کرده
#مخاطب
بعد از 9 سال که از زندگیمون گذشته امروز بالاخره همسرم تونست برام گوشواره بخره. یه جور خوشحالی بغضی دارم که به حرف خدا گوش کردم و پسر خوب باخدا که اومد اصن نپرسیدم حقوقت چنده،پس انداز داری یا نه.
خدا هم دیگه یه جوری پیچ برکتو وا کرده تو زندگیمون که خودم هی تعجب میکنم.
#مخاطب
ایستگاه ازدواج
بعد از 9 سال که از زندگیمون گذشته امروز بالاخره همسرم تونست برام گوشواره بخره. یه جور خوشحالی بغضی
شاید باورتون نشه ولی همسرم شب عروسی پول گل زدن به ماشین نداشتن،الان سه تا گلفروشی داریم
#مخاطب