دیگه اخلاقیات اونقدرا هم مهم نیست
اگه به خاطر اخلاق یه چیزی رو از دست بدی ،هیچکس قضیه رو درک نمیکنه
و بیشتر اینطوری براشون به نظر میاد که این حرف توجیه بوده یا طرف نتونسته که این مورد رو بدست بیاره
یه استیکر از خودم تو ایتا دارم
هروقت میخوام استیکر بفرستم ده بار تشنج میکنم که اشتباهی نفرستمش
-مسئولیت
مسئوليت درختى است كه زمينه اش شناخت ها هستند و ريشه اش اعتقادها و بهارش بحران ها و حادثه ها و گرفتارى ها.
هنگامى كه زمينه ها غنى بودند و سرشار و ريشه ها محكم بودند و زنده، در هر بهارى اين درخت شكوفه مى دهد و بار مى آورد و حتى هيچ آفتى نمى بيند؛ چون آفت ها از كمبود تغذيه و فقر زمينه ها مايه مى گيرند.
در زمينه اى كه انسان مجهول است و هستى مجهول است و نقش انسان هم مجهول، در اين زمينه، ريشه ى عقيدهاى زنده نخواهد ماند و در اين كوير، اعتقادى سبز نخواهد شد و مسئوليتى نخواهد روييد.
و اگر كسى در اين زمينه و با اين ريشه ى مرده مسئوليتى را گردن گرفت جدّاً آدم مفلوكى است كه دارد با احساسات و عادت هايش زندگى مى كند، نه با انتخاب و سنجش و ارزيابى اش.
آنها كه شناخت ها و عقيده ها را از دست داده اند و باز هم آدم هاى خوب و مسئولى باقى مانده اند توجيهى جز عادت و يا حماقت براى خوبى ها و مسئوليتشان نيست.
مسئوليت رابطه ى مستقيمى با شناخت ها و با شناخت حكمت و شعور در هستى دارد.
مسئوليت هنگامى مفهوم پيدا مى كند كه در هستى خدايى و حكمتى و شعورى باشد.
عینصاد
📚 مسئوليت و سازندگى | ص ۲۴
چی بگم والا :
https://t.me/proxy?server=199.16.53.250&port=443&secret=ee1603010200010001fc030386e24c3add6e616d6176612e6972
https://t.me/proxy?server=45.14.224.188&port=2022&secret=ee3dd9a3fab9443533c1d09125b60fe0137777772e636c6f7564666c6172652e636f6d
https://t.me/proxy?server=31.192.104.204&port=449&secret=7jYVz9pwrIOhliWjonTrFfR3d3cuY2xvdWRmbGFyZS5jb20
https://t.me/proxy?server=135.181.27.105&port=443&secret=7jK5IN_7UWQwKOL2uHjU6sFteS5pcmFuY2VsbC5pcg
هدایت شده از ممد با چاشنی میتی🇮🇷
اگه شمام از اسماعیل خسته شدید این پیام رو فور بزنید چنلتون که من ۳۰۰تایی شم
ضدونقیض
-مسئولیت مسئوليت درختى است كه زمينه اش شناخت ها هستند و ريشه اش اعتقادها و بهارش بحران ها و حاد
-عمل ها و عامل ها
عملها مهم نيستند؛ مهم، عامل ها و انگيزه هايى هستند كه عمل را میزايند و مهم، جهت ها و هدف هايى هستند كه عمل را شير مى دهند و بارور مى كنند.
ما اگر در محاسبه ها و اندازه گيرى ها، به دارايى ها و عمل ها و كاركردها توجه كنيم، به غرور مى رسيم و به ركود مى رسيم و مى مانيم.
اما با محاسبه ى نسبت ها و محاسبه ى عامل ها و انگيزه ها، به حقارت كار خويش پى مى بريم؛ مى بينيم چقدر مى توانستيم پيش بتازيم و چقدر عقب كشيده ايم.
ما در حالى كه سرمايه ى «مالك ها» را داريم، كارمان زارتر از «زُبِيرها» است.
اين درست است كه هزارها نفر را تربيت كرده ايم و هزارها برنامه پياده كرده ايم؛ ولى مى توانسته ايم بيشتر از آن ها و زيادتر از اين ها را، آن هم همراه روشى بهتر و راهى نزديك تر تربيت كنيم و به دست بدهيم.
و مىتوانسته ايم اين كارها را نه با عامل هوس و شهرت و ثروت و يا عاطفه و رِقّت، كه با عاملى بزرگ تر و عميق تر همراه كنيم؛ اما خود را به دست باد سپرده ايم و سرگردان هوا
كرده ايم.
و اگر خواسته باشيم كه خود را به چيزى ببنديم، آن هم به سنگ هاى سنگين غرور و دستگيره هاى مرگ آفرينِ خود خواهى است.
+ عینصاد
کتاب مسئولیت و سازندگی | ص ۲۳۳
فقط کافیه بخوای شماره جدیدت رو سکرت نگه داری
عباس اقا بقال محل هم ازت برای خرید گوجه و خیار ، شماره میگیره