eitaa logo
حضرت زینب سلام الله علیها
772 دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
1هزار ویدیو
35 فایل
#سرمایه_یِ_مُحبّتِ_زهراست_دینِ_من💕 #آشنایی با دختر فاطمه بنت رسول الله(ص) #مدافعین_حرم 🌷 #خانواده و #سبک_زندگی 💐 #محبت_فاطمی 🌸 #حجاب_زهرائی🌹 #همسرداری_فاطمی_علوی کانال ما در سروش sapp.ir/hejjab
مشاهده در ایتا
دانلود
‍ ‍ 🔻 @zeinaba 🌾 همة ما قسمت شده است؛ لذا عجله نکن. اگر یک مقداری در تنگنا قرار می گیری، برای امتحان است. خدا می خواهد من را امتحان كند؛ لذا یک خرده بر من سخت می گیرد. من اگر تحمل کردم، گشایش می شود. ⚜️در روایتی دارد که روزی امیرالمؤمنین علیه السلام سوار بر مرکب به طرف مسجد آمدند. به مسجد که رسيدند به یک نفر كه آنجا بود فرمودند: «افسار این حیوان را بگیر و آن را نگه دار، تا من به مسجد بروم و برگردم». 🕌حضرت به مسجد رفتند و دو رکعت نماز خواندند و برگشتند. در راه که می آمدند، دو درهم از جیبشان در آوردند که به این شخصي که افسار اسب را نگه داشته است بدهند. به هر حال، زحمت کشیده و عمل مؤمن، محترم است. وقتی آقا آمدند، دیدند که افسار اسب را در آورده و فرار كرده است. حضرت دیدند که اسب آنجا قدم می زند. فرمودند: «چه قدر انسان عجول است. اگر صبر کرده بود، دو درهم حلال نصيب او مي‌شد. عجله کرد و دو درهم حرام به دست او آمد». بعد حضرت شخصي را فرستادند تا لجامي بخرد. آن شخص در بازار، همان لجام حضرت را پيدا كرد و با دو درهم خريد.( شرح نهج البلاغة ابن ابي الحديد، ج 3 ، ص160 ) ✨برادرها! براي هر يک از ما خدا قسمت کرده است که چه قدر مال نصيبش شود. اگر صبر نکردی و امتحان‌هایت را بد دادی، تو را عقاب می کنند و اين مال به تو وفا نمی کند؛ علاوه بر آن،‌تو را عذاب هم مي‌کنند؛ پس عجله نکن و صبر داشته باش برادر من! 🎙🌸 استاد آيت الله 💠
@zeinaba 💠ماجرای تکان‌دهنده از شهیدی که تک فرزند خانواده بود و زنده زنده سرش رو بریدند ولی زبونش رو باز نکرد تا عملیات لو بره‼️ عباسعلی فتاحی بچه دولت آباد اصفهان بود حدود ۱۷ سال سن داشت. سال شصت به شش زبان زنده‌ی دنیا تسلط داشت تک فرزند خانواده هم بود زمان جنگ اومد و گفت: مامان میخوام برم جبهه مادر گفت: عباسم! تو عصای دستمی، کجا میخوای بری؟ عباسعلی گفت: امام گفته. مادرش گفت: اگه امام گفته برو عزیزم... عباس اومد جبهه. خیلی ها می شناختنش. گفتند بذاریدش پرسنلی یا جای بی خطر تا اتفاقی براش نیفته اما خودش گفت: اسم منو بنویس میخوام برم گردان تخریب فکر کردند نمی دونه تخریب کجاست. گفتند: آقای عباسعلی فتاحی! تخریب حساس ترین جای جبهه است و کوچکترین اشتباه، بزرگترین اشتباهه... بالاخره عباسعلی با اصرار رفت تخریب و مدتها توی اونجا موند. یه روز شهیدخرازی گفت: چند نفر میخوام که برن پل چهل دهنه روی رودخونه دوویرج رو منفجر کنن پل کیلومترها پشت سر عراقیها بود... پنج نفر داوطلب شدند که اولینشون عباسعلی بود قبل از رفتن حاج حسین خرازی خواستشون و گفت: " به هیچوجه با عراقیها درگیر نمیشید. فقط پل رو منفجر کنید و برگردید. اگر هم عراقیها فهمیدند و درگیر شدید حق اسیر شدن ندارین که عملیات لو بره... تخریبچی ها رفتند... یه مدت بعد خبر رسید تخریبچی ها برگشتند و پل هم منفجر نشده، یکی شونم برنگشته... اونایی که برگشته بودند گفتند: نزدیک پل بودیم که عراقیها فهمیدن و درگیر شدیم. تیر خورد به پای عباسعلی و اسیر شد... زمزمه لغو عملیات مطرح شد. گفتند ممکنه عباسعلی توی شکنجه ها لو بده پسر عموی عباسعلی اومد و گفت: حسین! عباسعلی سنش کمه اما خیلی مرده، سرش بره زبونش باز نمیشه برید عملیات کنید... عملیات فتح المبین انجام شد و پیروز شدیم. رسیدیم رودخانه دوویرج و زیر پل یه جنازه دیدیم که نه پلاک داشت و نه کارت شناسایی. سر هم نداشت پسر عموی عباسعلی اومد و گفت: این عباسعلیه! گفتم سرش بره زبونش باز نمیشه... اسرای عراقی میگفتند: روی پل هر چه عباسعلی رو شکنجه کردند چیزی نگفته... اونا هم زنده زنده سرش رو بریدند... جنازه اش رو آوردند اصفهان تحویل مادرش بدهند. گفتند به مادرش نگید سر نداره وقت تشییع مادر گفت: صبر کنین این بچه یکی یه دونه من بوده، تا نبینمش نمیذارم دفنش کنین! گفتن مادر بیخیال. نمیشه... مادر گفت: بخدا قسم نمیذارم. گفتند: باشه! ولی فقط تا سینه اش رو می تونین ببینین یهو مادر گفت: نکنه میخواین بگین عباسم سر نداره؟ گفتند: مادر! عراقی‌ها سر عباست رو بریدند. مادر گفت: پس میخوام عباسمو ببینم... مادر اومد و کفن رو باز کرد. شروع کرد جای جای بدن عباس رو بوسیدن تا رسید به گردن. پنبه هایی که گذاشته بودن روی گلو رو کنار زد و خم شد رگهای عباس رو بوسید. و مادر شهید عباسعلی فتاحی بعد از اون بوسه دیگه حرف نزد... ✍راوی: گروه شهدا 🌷 🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
@zeinaba ‏🔴 انفجار لوله های انتقال نفت از مصر به رژیم صهیونیستی 🔻در پی انفجار و آتش‌سوزی در خط لوله انتقال نفت در حومه قاهره ۱۷ نفر مجروح شدند / نفت و گاز رژیم صهیونیستی توسط این لوله ها تامین میشود
🌹🌹 نسلی از بسازید که الگوی همه باشد بگذارید ما مجموعه‌ی عظیمی از نسل انقلاب اسلامی را در کشورمان شاهد باشیم که از لحاظ سطح فهم مسائل مدیریتی خدمت‌رسانی ایجاد عدالت و قیام به قسط، به جایی رسیده باشد که ذهن‌های معمولی بشر به آنجا نرسیده و باید از او بگیرند. ۹۸/۵/۱۰ ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈ @zeinaba 📚 #•✾📚 📚✾•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
@zeinaba ▶️ 🍃زلیخا خودشو به بهترین وجه ممکن آرایش کردولی یوسف پیامبر تو اوج جوانی و نیاز خدا رو گرفت.. تو فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی حواسمون به خداوند عزیز رحیم باشه و جلوی امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف ابروی خودمون حفظ کنیم 💐 🎙استاد پورآقایی
14.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
@zeinaba ساختار ها و رویه های مجلس از جمله در مرکز پژوهش، دیوان محاسبات و کمیسیون ها باید بطور جدی تغییر یافته و تقویت شوند. در مجلس 13 کمیسیون تخصصی و 6 کمیسیون خاص داریم که از همه ظرفیت های آن استفاده نمی شود. کمیسیون های مجلس نباید درگیر تعارض منافع شوند چون سطح عمل کردی آنها کاهش خواهد یافت. کمیسیون اصل 90 باید متحول شود و سیستم نظارتی را از حالت انفعالی به فعال تبدیل کند. قوی ترین قانون مربوط به کمیسیون اصل 90 است. کمیسیون ویژه، کمیسیونی است که به واسطه ی امور مهم معطل مانده کشور باید تشکیل شود. از جمله موضوعاتی مثل خانواده و جمعیت، تولید و اشتغال، حریم خصوصی و فضای مجازی، فساد اقتصادی و... از این جمله اند
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وقتی از شهر به پرواز درآمد تن تو دست در گردنم انداخت غم رفتن تو 💔 @zeinaba
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
@zeinaba مناجات‌خوانی و اشک‌های شهید سلیمانی در بیت خدام حرم امام رضا علیه‌السلام با خدا چه معامله‌ای کردی که ۶ ماه بعد از رفتنت ذره‌ای داغت کم نشده است سردار 💔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
@zeinaba 📹ببینید/ صحبت های لحظات آخر طلبه شهید مدافع حرم؛ : 👌 ؛ ؛ بسیجی حزب اللهی؛ ظاهرا باطنا ✅ حجاب؛ حجاب؛ 🥀✨🥀✨🥀✨🥀
15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 نماهنگ «یا لیتنا کنا معک» بانوای حاج‌ میثم‌ مطیعی @zeinaba
@zeinaba 🔴 خاطره و راننده‌تاکسی 💠 در خاطره ای جالب که خود مطرح کرده بودند وی گفته بود: یک بار از ماموریتی بر می‌گشتم و منتظر نماندم تا ماشین برایم بفرستند پس از یکی از راننده‌های تاکسی فرودگاه خواستم من را به جایی که می‌خواهم ببرد. سوار تاکسی شدم در میان راه راننده جوان گهگاهی به من نگاه می‌کرد اما ساکت بود اما انگار می‌خواست چیزی بگوید آن وقت من از راننده سوال کردم آیا من شبیه یکی از آشنایان شما هستم؟ راننده برای بار دوم به من نگاه کرد و از من پرسید آیا شما یکی از نزدیکان هستی؟ آیا رابطه یا نسبتی مثلا برادر یا پسر خاله اش هستی؟ به او گفتم من سردار سلیمانی هستم. راننده جوان خندید و گفت با من شوخی می‌کنی؟ سردار سلیمانی خندید و گفت: نه شوخی نمی‌کنم من خودم سردار سلیمانی هستم. راننده گفت: به خدا  قسم بخور و من قسم خوردم که؛ به خدا من سردار سلیمانی هستم. راننده ساکت شد و چیزی به من نمی‌گفت پس از او سوال کردم چرا ساکتی؟ دوباره چیزی به من نگفت. از او سوال کردم با سختی و گرانی زندگی و مشکلات دیگر چطور سر می‌کنی؟ راننده جوان به من نگاه کرد طوری که در نگاهش حرف و کلامی بود و به من گفت اگر تو خود سردار سلیمانی هستی پس من هیچ مشکلی ندارم. این قصه را مطرح کرده بود و گفته بود؛ اگر مسئولین به درد و رنج مردم توجه کنند و اهتمام بورزند مردم هم با آنها همکاری می‌کنند و ملت ما بهترین سرشت و ذات را دارند و فهیم هستند و  مسائل و امور را به خوبی درک می کنند. 🌐 خبرگزاری رسمی حوزه