eitaa logo
کانال مجمع الذاکرین زینبیون س
321 دنبال‌کننده
278 عکس
15 ویدیو
8 فایل
یکشنبه شبها. زیر نظر استاد سروی بزرگوار
مشاهده در ایتا
دانلود
مجمع الذاکرین زینبیون با حضور استاد حاج مهدی سروری موضوع جلسه : حضرت زهرا سلام الله علیها تاریخ و زمان :یکشنبه ۱۴۰۲/۰۹/۱9 ساعت 19:30 الی 21:30 آدرس : بلوار شهید رستمی-بین رستمی 50 و 52-جنب شهرک پردیس-حسینیه رهروان روح الله (خانواده شهدا) تلفن راهنما : 09156131996 https://t.me/majmae_zeynabioun https://eitaa.com/zeinabiiyon
ای معجرت نجابت! و ای چادرت حجاب! در پرده مانده از رخ ماه تو آفتاب ای محور "لِیُذهِبَ عَنکُم"! وضو بگیر دستی ببر به آب و ببخش آبرو به آب بی پرده رو به آینه کن قبله را ببین هرچند نیست آینه را تابِ بازتاب لبریزِ مهربانی تو می‌شود پدر وقتی تو را به "ام ابیها" کند خطاب از صبر توست عزت اسلام و اهل بیت از اشک توست آبروی عترت و کتاب گرچه شکست بازوی انسیه با غلاف با آنکه بسته بود یدالله با طناب کی فاطمه سکوت کند در خروش ظلم؟ کی موج خسته می‌شود از قهر پیچ و تاب؟ وقتی ز آه فاطمه لرزید عرش و فرش در حیرتم چه شد، که نشد آسمان خراب؟ مولا سؤال کرد که ای مَحرم علی! آخر چرا برابر من می‌زنی نقاب؟ مولا سؤال کرد و در آن غسلِ نیمه‌شب معلوم شد سؤال علی نیست بی جواب! ✍️حجت‌الاسلام مجمع الذاکرین زینبیون https://t.me/majmae_zeynabioun https://eitaa.com/zeinabiiyon
سلام علیکم عرض ادب و احترام و تشکر ویژه از دوستانی که تاکنون در خصوص هزینه های جاری جلسه محبت فرموده و خادمین جلسه رو یاری کردند. دوستان بزرگواری که در این خصوص و موارد دیگر قصد همکاری دارند (هزینه‌های پذیرایی، تبلیغی، تهیه اقلام مورد نیاز جلسه از قبیل تریبون و پرده و...) محبت فرموده پس از واریز وجه مورد نظر به شماره کارت ذیل رسید پرداخت رو برای اینجانب ارسال بفرمایند. اجر همه دوستان با خود بی بی زینب سلام الله علیها شماره کارت : ۵۸۵۹_۸۳۱۰_۰۱۹۹_۸۱۷۷ بنام مجتبی نظری ابوالخیر یاعلی مدد
هم اکنون مجمع الذاکرین زینبیون سلام الله علیها با حضور ارزشمند استاد حاج مهدی سروری
هدایت شده از کاظم اکبرزاده یزدی
1006715298_23060313.jpg
134.6K
🎙سومین دوره مسابقات مدیحه خوانی با محوریت مدح و منقبت و مولودی حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها 📌ویژه پسر در دو رده سنی 12 تا ۱۵ سال ۱۶ تا ۱۸ سال 💎همراه با جوایز ارزنده به برگزیدگان ✅نوجوانان و جوانان عزیز مشهدی متقاضی شرکت در مسابقه "کوثر محبّت" می توانند مشخصات زیر را به شماره 09359355160 آقای مشهدی زاده پیامک کنند. 📌(نام و نام خانوادگی، شماره همراه، تاریخ دقیق تولد، آدرس منزل) 📣نوجوانان و جوانان شهرهای دیگر استان های خراسان رضوی، شمالی و جنوبی، برای ثبت نام به سازمان تبلیغات و یا کانون مداحان شهر خود مراجعه کنند. 📣توجه: ارسال مشخصات، فقط از طریق پیامک می باشد و از برقراری تماس خودداری نمایید. 📣آخرین مهلت ثبت نام:1402/9/25 📣از ارسال چند باره مشخصات خودداری نمایید. 📣زمان و مکان برگزاری مسابقه از طریق پیامک و در کانال مسابقه، اطلاع رسانی خواهد شد. 📱کانال اطلاع رسانی مسابقه در پیام رسان ایتا 👇 @kosaremohabat
با یاد غم تو دل پر از غم گردد ادم به طفیلی تو ادم گردد یا فاطمه گریه در غمت رزق من است یا رب نکند که رزق من کم گردد https://t.me/majmae_zeynabioun https://eitaa.com/zeinabiiyon
ای کاش که با محسن خود میمردم با دست خود او را به جنان میبردم ای وای از آن لحظه که حیدر میدید من حامله بودم و کتک میخوردم اجرا شده توسط استاد ارجمند حاج مهدی سروری در جلسه این هفته مجمع👌 https://t.me/majmae_zeynabioun https://eitaa.com/zeinabiiyon
نوسروده ای برای حضرت زهرا سلام الله علیها از رفتنِ بدون علی درگذر ، بمان من التماس می کنم ای همسفر بمان شاید دعای نیمه شبِ من شفات داد جان علی نکن عجله ، تا سحر بمان یک شهر دشمنِ من خانه نشین شده‌ست با من در این مدینه‌ی پر دردسر بمان بگذار لااقل دلِ سیری ببینمت حالا چه می شود دو‌سه شب بیشتر بمان تاریک می شوی ز چه ای چلچراغ عرش حتی شبیه شمع شده ، مختصر بمان مرهم برای زخم تنت جور می کنم شرمنده ام به خاطر آن میخ در ... بمان میلاد خانی /کرمانشاه https://t.me/majmae_zeynabioun https://eitaa.com/zeinabiiyon
خدا نانِ تو را هرگز نگیرد از گدا زهرا پناهِ بی پناهیِ منِ بی دست و پا زهرا چراغ عرش، فانوس حیاط خانه‌ات بوده تو آن نوری که جریان داشتی از ابتدا زهرا کمالِ ظرف تو، بیش از حدِ اُمِّ اَبیهایی‌ست به این ترتیب باید گفت: اُمُّ الاَنبیا؛ زهرا عبا را اعتباری نیست بی حظِّ حضور تو به زیر سایه‌ی تو جمع شد اهل کسا زهرا نخِ چادر نماز وصله‌دارت آبروی ماست گرفته بیرق ما رنگ از این تارها..، زهرا اگر درد است درد عشق تو..، دردت به جان من ز عُشاقت نمی‌آید به جز قالو بَلیٰ، زهرا جواز اتصال ما به تو دستِ حسن‌جان است همین فرزندِ ارشد شیعه را بُرده است تا زهرا علی نام تو را ورد لب فرزندهایت کرد صد و ده مرتبه با مرتضی گفتیم: یا زهرا خطای طفل سهل‌انگار را مادر نمی‌بیند همیشه چشم‌پوشی می‌کنی از خبط ما زهرا غلاف قنفذ نامرد هم، عهد تو را نشکست چه محکم دستِ بیعت داده‌ای با مرتضی، زهرا * * چنان مسمار با شدت به پهلویت اصابت کرد که چندین استخوان در سینه‌ات شد جابه‌جا زهرا چه دید آنجا زمان بردنش حیدر..، که زد فریاد: بیا فضه..، بیا فضه..، بیا فضه..، بیاااا..، زهرا... ✍ بردیا محمدی https://t.me/majmae_zeynabioun https://eitaa.com/zeinabiiyon
درس کرامت پیش او حاتم ببیند درس حیا و مادری مریم ببیند إنسیة الحوراست و قطعا محال است کُنه کمالش را بنی آدم ببیند تا پای جان پای امامش ماند زهرا حیدر سپر دارد همه عالم ببیند آن در که پیغمبر از آن بی اذن نگذشت حالا هجوم چند نامحرم ببیند با میخ و آتش داده شد اجر رسالت باید بیاید حضرت خاتم ببیند در کوچه طفلی را تصور کن که ناگه از ضرب سیلی مادرش مبهم ببیند دیگر حسن در خواب مادر را همیشه با صورتی نیلی و قدی خم ببیند از غربت کوچه غم گودال پیداست جایی که زینب پیکری دَرهم ببیند بین حرامی ها سر عمامه دعواست حالا تصور کن که مادر هم ببیند ای ساربان بس کن... چه میخواهی ز جانش؟ زهرا چگونه غارت خاتم ببیند؟ ✍مرضیه نعیم امینی https://t.me/majmae_zeynabioun https://eitaa.com/zeinabiiyon
وقتی نبود صحبت ما بود صحبتش وقتی نبود خلقت ما بود خلقتش عالم به درک کُنه مقامش نمی رسد نائل به درک فضه بیاید نهایتش چادر نماز فاطمه شأنش نبوت است شأنی که برتر است ز نوح و نبوتش آن از نجابتش که گرفته ز کور رو رفته به جنگ چل نفر این از شجاعتش خانه به خانه منّت انصار را کشید مانند کوه ، پشت علی بود غیرتش از سیلیِ به صورت زهرا گذر نکرد محشر درست کرد خداوند بابتش ماندم چگونه بر در خانه لگد زدند جبریل با اجازه می آمد به خدمتش تا گفت : ذابَ لَحمی عَلی … صِرتُ کَالخیال حال علی خراب شد از شرح حالتش تا دست او شکست غرور علی شکست کم می رود به خانه علی از خجالتش زهرا سپرد تشنه نماند لب حسین مانند چوب ، خشک شد آخر وصیتش با بازوی شکسته ی خود دوخت پیرُهن اما به دست شمر هدر رفت زحمتش ✍گروه شعری یا مظلوم https://t.me/majmae_zeynabioun https://eitaa.com/zeinabiiyon
کوه بودم، بلند و باعظمت روی دامان دشت جایم بود قد کشیدم ز خاک تا افلاک ابرها، فرش زیر پایم بود شب که چشم ستاره روشن بود نور مهتاب، دل ز من می‌برد صبح، چون آفتاب سر می‌زد اولین پرتوش به من می‌خورد دفتر وحی حق که روز به روز جلوه‌اش سبز و سبزتر بادا در بیان شکوه من، دارد آیۀ «والجبال اوتادا» سینه‌ام را اگر که بشکافند لعل و الماس دیدنی دارم از گذشت زمان و «دحو الارض» خاطراتی شنیدنی دارم... صبح یک روز چشم وا کردم ضربۀ تیشه بود گوش خراش تخته سنگی شدم جدا از کوه اوفتادم به دست سنگ تراش پتک سنگین و تیشۀ پولاد سهم من از تمام هستی شد حکم تقدیر و سرنوشت این بود نام من «آسیای دستی» شد گرچه از بازگشت خویش به کوه پس از آن روزگار نهی شدم این سعادت ولی نصیبم شد که جهیز عروس وحی شدم گوشۀ خانه‌ای مرا بردند که حضور بهشت آن‌جا بود برترین سرپناه روی زمین بهترین سرنوشت آن‌جا بود دستی از جنس یاس و نیلوفر شد در آن خانه آسیاگردان گرچه سنگم، ولی دلم می‌خواست جان او را شوم بلاگردان هر زمان گرد خویش چرخیدم می‌شنیدم تلاوت قرآن روح سنگین و سخت من کم‌کم تازه شد از طراوت قرآن راز خوش‌بختی مرا چه کسی جز خداوند دادگر داند کی گمان داشتم مرا روزی جبرئیل امین بگرداند به مقامی رسیده‌ام که چنین بوسه‌گاه فرشتگان شده‌ام مثل رکن و مقام کعبه عزیز در نگاه فرشتگان شده‌ام بارها شد که با خودم گفتم: ای که داری به کار نان دستی! کاش هرگز ز خاطرت نرود وام‌دار چه خانه‌ای هستی؟ خانۀ آسمانی خورشید خانۀ روشن ستاره و ماه خانۀ وحی، خانۀ قرآن خانۀ «انّما یُریدُ الله» از همین خانه تا ابد جاری‌ست چشمۀ فیض، چشمۀ احسان سایبانِ معطّرِ این جاست سورۀ «هل أتی علی الانسان» آسیابم ولی یقین دارم که پناهنده‌ام به سایۀ نور سرنوشت مرا دگرگون کرد اشک زهرا و ذکر آیۀ نور یاس یاسین که با دعای پدر آیۀ نور بود تن‌پوشش داشت دستی به دستۀ دستاس دست دیگر گلی در آغوشش در محیطی که هر وجب خاکش فخر بر آفتاب و ماه کند آرزو می‌کنم که گاه به من دختر کوچکی نگاه کند گرچه از بازتاب گردش من نان این خانه برقرار شده‌ست شرمسارم از این‌که می‌بینم دست زهرا جریحه‌دار شده‌ست رفت خورشید وحی و آمد شب سر نزد از ستاره سوسویی صبح از کوچۀ‌ بنی‌هاشم شد بلند آتش و هیاهویی تا بدانم چه اتّفاق افتاد تا ببینم هر آنچه بوده درست دل به دریا زدم به خود گفتم: «چشم‌ها را دوباره باید شست» دیدم آن روز صبح منظره‌ای که به خود مثل بید لرزیدم آتشم زد شرار دل وقتی شعله‌ها را به چشم خود دیدم در همان آستانه‌ای کز عرش قدسیان را به آن نظرها بود اشک چشم ستارگان می‌ریخت بین دیوار و در خبرها بود من به حسرت نگاه می‌کردم باغ گل را میان آتش و دود جز خدا هیچ‌کس نمی‌داند که چه آمد به روز یاس کبود با همان دست عافیت‌پرور که پرستاری پدر می‌کرد از امام زمان خود یاری در هیاهوی پشت در می‌کرد هیزم آوردن، آتش افروزی سهم هر رهگذر نبود ای کاش خبر ناشنیده بسیار است خبر میخ در نبود ای کاش دست خورشید را که می‌بستند شرح این ماجرا کبابم کرد آنچه پشت در اتّفاق افتاد سنگم امّا ز غصّه آبم کرد ✍ استاد (شفق) https://t.me/majmae_zeynabioun https://eitaa.com/zeinabiiyon
به کعبه ای که بر آن سجده نُه فلک دارد دل من و دل تو درد مشترک دارد محبت من و تو سنگ امتحان همه است میان جنت و دوزخ خدا محک دارد کسی که حرمت ما را شکست می دانست که حرمت در این خانه را ملک دارد خدا کند که دلش را خدا بسوزاند کسی که از دل خونت دل خنک دارد بگیر پرده ز رو ماه آسمانی من که این گرفتگی ات ریشه در فدک دارد فقط به آینه ی من نشسته گرد غمت ولی تو آینه ات, از سه جا ترک دارد به جز تو نیست گلی که نشان عشق مرا به روی ساقه و گلبرگ و شاخه حک دارد غذا نمی خورد و گریه می کند زینب دوباره سفره امروزمان نمک دارد ✍محسن عرب خالقی https://t.me/majmae_zeynabioun https://eitaa.com/zeinabiiyon
دست بالا بیار یه کم برا خودت دعا کن به صورت حسن نگا کن فکری به حال بچه ها کن دست بالا بیار دعات باشه پیشم بمونی بهار من رو به خزونی برای جون دادن جوونی جون منی، جون علی بسته به جونت بگو اجل، واسه علی بده امونت بگو اجل، واسه علی بده امونت نرو عزیز دل من حیدرو نیمه جون نکن بهار خونه علی باغ منو خزون نکن نرو نرو یاور حیدر نرو نرو یاور حیدر نرو نرو یاور حیدر نرو نرو یاور حیدر ═ ✥.❖.✥ ═ شرمندت شدم به خاطرم دیدی تو آزار از در و از دشمن و دیوار کشته منو داغی مسمار شرمندت شدم سپر شدی برای حیدر یاور و همصدای حیدر بازم بمون برای حیدر گریه نکن، میشکنه باز دلم عزیزم با موندنت، حل میشه مشکلم عزیزم با موندنت، حل میشه مشکلم عزیزم بمون کنار حیدر و بمون کنار بچه هات خیلی زوده بی مادری فاطمه! واسه غنچه هات نرو نرو یاور حیدر نرو نرو یاور حیدر نرو نرو یاور حیدر نرو نرو یاور حیدر ═ ✥.❖.✥ ═ جونم میره که تابوتتو دارم میسازم گوش بده به راز و نیازم پیشم بمون محرم رازم جونم میره که لاله میریزه توی بستر از تو خجالت داره حیدر جونت فدای من شد آخر حالا بگو، کی بار و از شونه م بگیره برو ولی، دعا کن حیدرت بمیره برو ولی، دعا کن حیدرت بمیره برو خدا پشت و پنات منم میسازم با غمام یه روزی فاطمه میری از این خونه رو شونه هام خدانگهدارت عزیزم خدانگهدارت عزیزم خدانگهدارت عزیزم خدانگهدارت عزیزم 🎤حاج مهدی رسولی https://t.me/majmae_zeynabioun https://eitaa.com/zeinabiiyon
سلام و ادب و احترام خدمت تمامی ذاکرین و مشتاقان آل الله، و دوستان عزیز و ارجمند مجمع الذاکرین زینبیون(س) و ضمن عرض تسلیت ایام شهادت حضرت صدیقه طاهره، فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها، باستحضار می‌رساند با توجه به اینکه جلسه این هفته مصادف شده با شام شهادت بی بی، مجمع الذاکرین زینبیون این هفته استثنائاً میباشد. التماس دعا https://t.me/majmae_zeynabioun https://eitaa.com/zeinabiiyon