°•🐚🔗 -شاید باید از این به بعد بیشتر روی حرفایی که به دیگران میزنیم مخصوصا فرزندانتون و یا حتی دیگران تا روزی بتونیم صدای زیبایی برای درون کودکان مون باشیم! #دمنوش_تفکر 🍚🎐 ☆•@zeitoon_clinic •☆

به لحظات ملکوتی اول مهر نزدیک میشویم😁✋ پ ن.مهدیار شون😅 از الان دارن همراهی میکنن کلاس ها را پاشید دیگه کم‌کم اماده بشید که خیلی بوش داره میاد😃 #اول_مهر #مهدیار @zeitoon_clinic

از مینی دوره عربی چه خبرااا😁 سوالی پیشنهادی نبود😁 اماده اید سوال پایانی را بزارم☺️ و به دوستان برتر جایزه و گواهی بدیم😃 برای مینی دوره ی بعدی اماده اید 🤩

بعد اربعین نشد خیلی اینجا بیام😩 چون ایشون داشتن تشریفشون را میاوردن😌 #دندان #علی #روز_مرگی #ماشاالله @zeitoon_clinic

جوری از دیدن این کلیپ لذت میبرید که در پوست خودتون نخواهید گنجید 😌 🎤حجه الاسلام اسماعیل #رمضانی @zeitoon_clinic

⭕️اشپیتیم آرفی مهاجم آلمانی پرسپولیس بود که اومد ایران و عاشق این کشور شد. #زیتون_آگاه @zeitoon_clinic

دعوای ماهیا رو دیده بودین؟😁 چقده بامزه ان خدواا @zeitoon_clinic

امشب که زمین و آسمان می گرید از ماتم عسکری جهان می گرید جا دارد اگر شیعه خون گریه کند چون مهدی صاحب الزمان می گرید 🖤شهادت یازدهمین امام شیعیان حضرت امام حسن عسگری علیه السلام تسلیت باد🖤

امروز، روز شهادت امام حسن عسکریه.◼️ من و تو ایشون رو دوست داریم، به این امام عزیزمون ارادت داریم و از شهادتشون غمگینیم، اما اگه بهمون بگن چند پلان از زندگی ایشون رو برامون تعریف کن، چی بلدیم که بگیم؟

در چند برگ به قدر بضاعت مزجات کلمات من می‌خوایم امروز یه قدم به امام حسن عسکری علیه‌السلام نزدیک بشیم و یه کم از ایشون بیشتر بدونیم. خدا رو چه دیدی؟ شاید بعد از این، هر جا اسم ایشون اومد، برامون شناس‌تر بود، آشناتر، نزدیک‌تر، ملموس‌تر. میاین؟ بسم الله؟

امام حسن عسکری؟ اوم… خب می‌دونم که پدر امام زمان هستن. می‌دونم که مزار مطهرشون در سامراست. می‌دونم که بخشی از عمرشون در زندان گذشته. از نظر سیاسی تحت فشار حاکمیت بودن و خیلی اجازهٔ فعالیت نداشته‌ن. خیلی زود هم به شهادت رسیدن. دیگه چی از امام یازدهممون بلدیم؟ شما بگین تا بقیه‌شو بگم.

«هیچی. جز اینایی که گفتین، هیچی.» بی‌تعارف، این وضعیت خیلی از ما آدم‌معمولیاست. بعضیامونم که اهل کتاب و مطالعه‌ایم، یه خرده بیشتر از بقیه می‌دونیم، اما غالب ما شیعیان حسن عسکری (ع)، از ایشون، از امام یازدهممون چیز زیادی نمی‌دونیم.

معلم دینی دبستان از ما می‌خواست سال تولد، شهر تولد، سال وفات و خلیفهٔ زمان امام رو حفظ کنیم و ۲۰ بگیریم. ما یه سری عدد محو، یه سری اطلاعات کلی دور از امام داریم که هیچ تصویر روشن و دقیقی رو از ایشون برامون نمی‌سازن. باید به این عددا و اطلاعات از اول نگاه کنیم، با رعایت اصل سهراب: چشم‌ها را باید شست جور دیگر باید دید

ماجرا از سال ۲۳۲ هجری قمری در مدینه شروع می‌شه. این عددها مهمن. امام هادی علیه‌السلام هشتم ربیع‌الثانی سال ۲۳۲ پدر شدن. اسم پسرشون رو گذاشتن «حسن». حسن‌بن‌علی.

همسر امام هادی کدوم خانوم خوشبخت هستن؟ بانوی به نام سوسن که بعدها به «حُدَیثه» معروف شدن. گفتیم عددا مهمن. سال ۲۳۲ یعنی هنوز سه قرن هم از عمر اسلام نگذشته. برین به زمانی که جمع کثیری از اعراب جاهل و کافر، دخترا رو زنده‌به‌گور می‌کنن و معتقدن دختر کنیز شوهر و کلفت خونه‌ست و بس. یه خانوم باسواد کتابخون اهل کلمه رو تصور کنید که خیلی مؤمن و خوش‌اخلاق هم هستن. بله! یه خانوم همه‌چیز‌تموم سرآمد. عروس امام جواد علیه‌السلام، همچین‌خانومی بودن.

امام هادی انقدر خانومشون رو دوست داشتن که «سلیل» صداش می‌کردن و می‌گفتن: «سلیل یعنی پاک». می‌گفتن همسر من از گناه و آلودگی دوره. روحش پاکه. تمیزه. بانوسلیل، همین حدیثه‌خانوم، پناه و مأمن همسر و پسرشون بودن. ایشون انقدر عالم بودن که حتی بعد از شهادت فرزندشون، امام حسن عسکری، شیعیان سؤالا و غصه‌ها و گرفتاریاشون رو پیش ایشون می‌بردن.

اسلام واقعی این شکلی بود. به زن احترام می‌ذاشت، اون رو جنس ضعیف نمی‌دونست. همسر امام محل رجوع شیعیان و درس و بحث دینی بود. یک زن برای شیعیان چراغ روشن می‌کرد. کِی؟ حوالی سال ۲۳۲، وقتی خیلی از مردان عرب عادت نداشتن حتی زن رو آدم حساب کنن و ما امامی داشتیم که با بهترین کلمات همسرشون رو صدا می‌کردن…

امام حسن عسکری علیه‌السلام دو سالشون بود که خلیفهٔ عباسی، پدر ایشون، امام هادی رو مجبور کرد با خانواده‌شون از مدینه به سامرا بیان. بله. درست شبیه کاری که خلیفهٔ عباسی پیشین با جد امام کرده بود، با امام رئوف ما، حضرت رضا.

این کوچ اجباری خیلی مهمه. امام هادی، حدیثه‌بانو و پسر دوساله‌شون، امام حسن عسگری، از مدینه، شهر پیغمبر، اجتماع شیعیان، محل درخشش اسلام، به زور بیرون شدن. فرستاده شدن به کجا؟ همه‌مون بلدیم. سامرا، یه شهرک کوچولو یه گوشه از عراق. چرا سامرا؟

سامرا یه شهرک نظامی بود. یه منطقهٔ امنیتی بود، پر از نیروهای حکومت عباسی. خلیفه می‌خواست امام زندانی سیاسی‌ش باشن بدون این‌که مستقیم زندانی‌شون کنه. سامرا حصر خانگی بود برای امام هادی. ایشون از قلب جهان اسلام به یه تبعیدگاه دور کشونده شد. بلاتشبیه، فرض کنید یه عالم خیلی معروف که هر روز در تلویزیون می‌بینیدش و حرفاش به‌راحتی بهتون می‌رسه، یهو تبعید بشه به جایی که نه رسانه داره، نه طرفدار، نه آزادی، نه امکان فعالیت! دشمنانش هم منتظر باشن کوچک‌ترین فعالیتی بکنه تا فوری دستگیرش کنن!

امام حسن عسکری بیست سال در این شرایط، بزرگ شدن. خفقان و سرکوب شیعیان جوری بود که ما از این ۲۰سال، ده تا پلان هم نداریم! باورتون می‌شه؟ کاری کردن حتی چند تا روایت، حتی ده تا صحنه از ۲ تا ۲۲سالگی امام به ما نرسه و ما داریم دربارهٔ یازدهمین اماممون صحبت می‌کنیم! دربارهٔ یه معصوم برگزیدهٔ عزیز که اومده بوده که تا می‌شه ازش یاد بگیریم و تماشاش کنیم و بفهمیمش…

اما داستان از ۲۲سالگی امام حسن عسکری، متفاوت می‌شه. امام هادی وقتی پسرشون ۲۲ساله بوده، به شهادت می‌رسن و حسن‌بن‌علی عسکری علیه‌السلام در ۲۲ سالگی می‌شن امام کل شیعیان جهان.

امام جوان ما قبل شهادت پدرشون متأهل شده بودن. این‌جا بخش خوشگل داستانه، ماجرای ازدواج امام حسن عسکری با ملیکابانو، دختر قیصر روم و تبدیل ملیکا به نرجس‌خاتون چون این داستان بی‌نظیر و کاملاًدراماتیک و سینمایی، خیلی طولانیه و چون رفقام زحمت کشیدن انیمیشن «شاهزادهٔ روم» رو بر مبنای همین داستان ساخته‌ن، ازش عبور می‌کنم. علیکم بالتماشای همون انیمیشن:)

امام حسن عسگری یکی از سخت‌ترین و حساس‌ترین شرایط امامت رو داشته‌ن. یکی از سخت‌تربن وظایف عالم به دوش ایشون بوده، اونم درحالی‌که وضعیت زمان ایشون این‌جوری بوده: از هر طرف که رفتم، جز وحشتم نیفزود… چرا؟

۱۰ تا امام قبل ایشون اومده‌ن همه‌شون بدون استثنا شهید شده‌ن. عصر طلایی امام باقر و امام صادق در تربیت شاگرد و آزادی بیان شیعیان گذشته. خلفای عباسی اومده‌ن روی کار. معتصم، متوکل، منتصر، مستعین، معتز یکی از یکی خون‌ریزتر، دیوونه‌تر، وحشی‌تر. بگیر و ببند و تعصب و وحشی‌گری ۱۰/۱۰ از زمان موسی‌بن‌جعفر، امامان ما مرتب دستگیر و زندانی شدن، اذیت شدن، محدود شدن، مسموم شدن، خیلی زود شهید شدن.

تصور کنید هر یه نفر از امامان ما اگه یه سال بیشتر زنده می‌موندن، چقدر ثانیه به ثانیهٔ عمرشون نور و هدایت و رشد بود برای ما. چقدر محتاج سکانس‌های بیشتر از زندگی امامانمون هستیم و به جور ازمون گرفته شدن. دریغ شد از ما تماشای زیست مردان خدا که اومده بودن یادمون بدن چطوری حریف خودمون بشیم. عباسی‌های لعنتی حتی امون ندادن موهای سر امامای ما سفید بشه. جوون‌جوون دونه‌دونه‌شونو شهید کردن. امام رضاجان رو هم که می‌دونین چه کردن و عملاً نذاشتن عمر امام موسفید ما آزادنه به تربیت شاگرد و تقویت تشیع بگذره. لعنت بیشمار به این خلفای عباسی…

خب حالا در این شرایط، یه پسر جوون ۲۲ساله که از شهر آبا و اجدادی خودش، از مرکز دین جدش هم تبعید شده به یه شهرک نظامی و پدرش هم شهید شده، شده امام همهٔ شیعیان دنیا. توجه کردین؟ امام حسن عسکری ۲۲ساله‌شونه. عددها مهمن. تصورشون کنید…

چرا گفتیم سخت‌ترین وظیفه به دوش ایشون بوده؟ چون قراره امام حسن عسکری، مردم رو، همین مردمی رو که وقتی امامانشون بینشون زندگی می‌کردن و حیّ و حاضر بودن، قدرشون رو ندونسته‌ن، تربیت کنن برای غیبت. یعنی چی؟!

یعنی ایشون ۶ سال فرصت داشتن که مسئله یا به قول امروزیا کانسپت غیبت رو برای همین مردم قدرنشناس جا بندازن! مای بدبخت الان هزاروخرده‌ای ساله داریم با غیبت سر می‌کنیم و انقدر برامون عادی شده که اماممون غائبه که یادمون می‌ره برای ظهورشون دعا کنیم حتی… اما مردم دو سدهٔ اول اسلام که هیچ ذهنیتی از غیبت نداشتن که! ببینین چقدر سخت بوده یه نفر حالی‌شون کنه امام تو هست اما دیگه نمی‌تونی هروقت دلت خواست راه بکشی بری پیشش… دیگه نمی‌تونی ببینی‌ش… گریه به پیوست است…