⚜ نظم و نسبت درونی و بیرونی سورهها
(سورههای اخلاص و مسد)
🔹قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ (١)
امر به اعلانِ احدیت و جلال خدای بزرگ
🔸 تَبَّتْ یدَا أَبِی لَهَبٍ وَتَبَّ (١)
نفرینِ زیان و خسران برای انسانی خُرد و عصیانگر
🔹اللَّهُ الصَّمَدُ (٢)
آن خدای بینیاز و قبله همه نیازمندان مَا
🔸مَا أَغْنَى عَنْهُ مَالُهُ وَمَا كَسَبَ (٢)
انسانی که عمری را به کسب مال گذرانده، و درمانی برای دردِ نیاز و خُردی خویش جز بر در او نیافته است.
🔹لَمْ یلِدْ وَ لَمْ یولَدْ
(
٣
)وَ لَمْ یكُنْ لَهُ كُفُوًا أَحَدٌ (٤) خدایی که وجود کفو و همسر برای وی متصور نتواند بود. 🔸 وَ امْرَأَتُهُ حَمَّالَةَ الْحَطَبِ (٤) فِی جِیدِهَا حَبْلٌ مِنْ مَسَدٍ (٥) انسانی عصیانگر که همسرش را همراه خود کرده و بخشی از فتنهانگیزی و آتشافروزی را بدو محول ساخته است. ❇️ سوره مسد از جهت تقابلاتی که در خود با سوره کوثر دارد نیز محل توجه است: 🔸در سوره مسد سخن از آتش سوزان و لهیب آن و نیز هیزمکشی یک زن در میان معرکه است 🔹در سوره کوثر، سخن از کوثری جوشان و جانبخش که از قضا، وجود یک دختر، نماد بارزی برای آن است. 🔹همچنین در سوره کوثر، سخن از کوثر و برکت است 🔸اما سوره مسد، نمادی از تکاثر و مالِ بیخیر است: مَا أَغْنَى عَنْهُ مَالُهُ وَ مَا كَسَبَ. 🔸تَبَّتْ یدَا أَبِی لَهَبٍ وَ تَبَّ (١) مَا أَغْنَى عَنْهُ مَالُهُ وَ مَا كَسَبَ (٢) انسانی مالاندوز و متکبر که مال و کسب او هیچ خیری برایش به ارمغان نیاورده است. 🔹إِنَّا أَعْطَینَاكَ الْكَوْثَرَ (١) انسانی که از مدد عطای الهی، صاحب خیر کثیر و نفع و برکت بسیار است. 🔸سَیصْلَى نَارًا ذَاتَ لَهَبٍ (٣) لهیب جانسوزِ دوزخی... 🔹إِنَّا أَعْطَینَاكَ الْكَوْثَرَ (١) کوثر زندگیسازِ بهشتی 🔸وَ امْرَأَتُهُ حَمَّالَةَ الْحَطَبِ (٤) فِی جِیدِهَا حَبْلٌ مِنْ مَسَدٍ (٥) زنی که چیزی از لطف و مهر زنانگی و نفع اجتماعی در سیمای او دیده نمیشود و حتی سینه و گردنی که جای زیور زنانگی و مهر مادری است، جایگاه لیف زمخت هیزمکشی و آتشبیاری معرکهی دنیا و جحیم آخرت شده است. 🔹إِنَّ شَانِئَكَ هُوَ الأبْتَرُ (٣) مردی که نسل او، وی را سودی ندهد و خیر و برکتی از او و نسل او بر جای نمیماند. ✅ ردّ جواب در چهره کسی که پیامبر را ابتر خوانده است و اشارهای به دختری که نگاهدار نسل پیامبر و ادامه و استمرار رسالت اوست. ❇️ پایان دو سوره، نقطهای است که چهرههای ماندگار امّیت و حمیت جاهلیت (امثال ابولهب و عاصبن وائل ) به یکدیگر میرسند 🔻یکی صاحب زنی است نامدار و زبانآور و دیگری دارای پسرانی متعدد و هردو فریفته و مغرور به این داشتهها 🔻زن این، آتشبیار معرکه و جحیم دنیا و آخرت است و پسران آن، محکوم به فنا و رفتن از یادها. ⭕️ ابولهب نیز از قضا صاحب پسری است که پیش از اسلام، دختر پیامبر را به زنی گرفته است؛ اما پس از آنکه پیامبر، بعثت و رسالت خود را اعلام و در یومالدار، عشیره خود را به اسلام دعوت میکند، ابولهب به تحریک زنش، پسر خود، عتبه را وادار میکند که رقیه دخت نبی را طلاق گوید تا هرگونه قرابت را میان خود و پیامبر رحمت و کوثر سرشار حضرت ربّالعالمین از میان برداشته باشد. ✅ مولوی تقابل میان سورههای مسد و کوثر را مورد توجه قرار داده است: ○نه تو اعطیناک کوثر خواندهای ○پس چرا خشکی و تشنه ماندهای؟! ○یا مگر فرعونی و کوثر چو نیل ○بر تو خون گشته است و ناخوش ای علیل ○توبه کن بیزار شو از هر عدو ○کو ندارد آب کوثر در گلو ○هرکه را دیدی ز کوثر سرخرو ○او محمدخوست با او گیر خو ○هرکه را دیدی ز کوثر خشک لب ○دشمنش میدار همچون مرگ و تب 🖋 دکتر ابوالفضل خوشمنش 📚 تناسب سورهها، تنظیر و تدبّر در سورههای حزب مفصل 📖 ص ۵۸_۶۰ 🏢 سازمان طبع و نشر قرآن کریم (۱۳۹۹) 🆔 http://eitaa.com/zekra114
⚜نظماهنگ درونی سورهها
سوره مسد
آهنگ سخت و کوبنده این سوره از تکرار حروف شدّتدار در آن نمایان است:
💠 تَبَّتْ یدَا أَبِی لَهَبٍ وَ تَبَّ * مَا أَغْنَى عَنْهُ مَالُهُ وَ مَا كَسَبَ * سَیصْلَى نَارًا ذَاتَ لَهَبٍ * وَ امْرَأَتُهُ حَمَّالَةَ الْحَطَبِ * فِی جِیدِهَا حَبْلٌ مِنْ مَسَدٍ (مسد: ۵-۱).
✅ آهنگ آغازین و غالب سوره مسد، آهنگی كوبنده و در هم شكننده است و آوای در هم کوبیدن در این سوره بیش از هر آوای دیگری شنیده میشود
✅ «نُت تُنیک/ شاهد» یا «تُن مرکزی» این سوره، به سان سورههای دیگر، آیه نخست، بلکه کلمه نخست سوره است: تَبَّتْ!
✅ این کلمه از دو بخش تشکیل شده که هردو در زبانهای مختلف، صدا و مفهوم کندن و کوبیدن و بریدن را به گوش میرسانند: تَب + بَت!
❇️ آوای tab و معادلهای آن در زبانهای مختلف دنیا برای روایتِ آوای کوبیدن به کار میروند.
بُن تب را در کلماتی مانند تبیر و تبیره، مرتبط با طبل و tambour در عربی و در فرانسه و انگلیسی میبینیم.
✅ «طبل» را به سبب آوای بلند و شدیدی که تولید میکند، طبل نامیدهاند.
این صوت در زبان فارسی به صورت تپ و مشتقات آن (تپ، تپتپ، تپش، تاپاک، تپیدن، تاپ تاپ کردن و تالاپ تالاپ کردن و کلماتی که مفهوم زدن و کوبیدن ندارند، مانند: تپاندن، تپق زدن) آمده است.
✅ ریشه طَبَع در عربی، صورتی از همین آواست و معادلهای آوایی آن در زبانهای اروپایی نیز فراواناند.
فعل taper در فرانسه به معنای زدن و کوبیدن است.
❇️ بین ریشه بتر و ریشههای بَتَر، بَتَک، بَتَلَ، بَتَ در زبان عربی اشتقاق اکبر وجود دارد.
ریشه تبر خود مقلوب بتر است که در عربی پیش از اسلام با منشایی آرامی یا سریانی به چشم میخورد.
❇️ در زبان فرانسه، فعل battre از ریشه battuèr (لاتین) و سپس battère (لاتین) به معنای کوبیدن، زدن، شکستن و شکست دادن، منهزم ساختن، دارای قرابت با فعل بَتَر است.
❇️ از مصدر battre (فرانسه؛ ریشه آن: bat)، مشتقات فراوانی در فرانسه (نظیر مصادر: abattre، débattre، combattre)، با حفظ معانی متناسب ریشههای مورد بحث در بالا وجود دارد.
✅ واژه bàttere (ایتالیایی): کوبیدن در و مانند آن. مجموع مشتقات ریشه bat در زبان فرانسه و دیگر زبانهای اروپایی متجاوز از ۱۵۰ واژه است.
✅ واژه batterie به معنای زد و خورد، طرز زدن طبل، صفوف توپ در عرشة کشتی و محل قرار دادن آنها، آهنی که در تفنگ تهپر روی باروتدان را میگرفته و نیز توپخانه و مانند آن و نیز مجموعه پیلهای الكتریكی است.
✅ مقلوب این ریشه فعل تَبَرَ است که استعمال آن را در:
فَإِذَا جَاءَ وَعْدُ الآخِرَةِ لِیسُوءُوا وُجُوهَكُمْ وَلِیدْخُلُوا الْمَسْجِدَ كَمَا دَخَلُوهُ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَلِیتَبِّرُوا مَا عَلَوْا تَتْبِیرًا (اسراء:۷)، میبینیم.
بَتَرَ به معنای قطع شیء یا عضوی قبل از اتمام رشد آن است و ابتر به معنای غیرتمام میباشد.
✅ بَتَکَ به معنای قطع یکی از اعضا به ویژه گوش از طریق قبض و کندن کامل آن است:
فَلَیبَتِّكُنَّ آذَانَ الأنْعَامِ (نساء:۱۱۹).
✅ بَتَلَ جدایی افکندن بین دو چیز است:
وَتَبَتَّلْ إِلَیهِ تَبْتِیلا (مزّمل:۸)
و بَتَّ مطلق قطع در مقابل وصل است که آن را در کلمهای مانند «البتّه» میبینیم.
❇️ سید قطب، درباره سوره مسد میگوید:
«این سوره، پاسخی به جنگ اعلام شده از سوی ابولهب است كه به پیامبر گفت: «تباً لك» و خدا در اینجا خود، امر جنگ را بر عهده گرفته است».
✅ در «تَبَّتْ یدَا أَبِی لَهَبٍ وَ تَبَّ»، تباب به معنی هلاكت، نابودی و قطع است. «تبّتِ» نخستین، دعا و «تبّ» در پایان آیه، گزارشی از تحقق این دعا است.
در آیهای کوتاه دعا صادر میشود، تحقق مییابد، معرکه پایان میپذیرد و پرده فرو میافتد!
✅ سوره به واسطه تناسب زنگ كلمات، صدای خشك و شكننده بستن و مستحكم ساختن پشته هیمه به گوش میرسد.
همانگونه كه این سوره از به بند كشیدن گردن همسر ابولهب - كه هیزمبیار معركه بود - خبر میدهد.
🖋 دکتر ابوالفضل خوشمنش
📚نظماهنگ قرآن، ائتلاف لفظ و معنا در کلام وحی
📖 ص ۱۳۷_۱۳۹
🏢 مؤسسه فرهنگی و هنری تألیف، ترجمه و نشر(۱۳۹۹).
🆔 http://eitaa.com/zekra114
⚜ پیآمدهای نهضت تنباكو
گزافه نخواهد بود اگر نهضت تنباكو از برخی جهات مثل فراگیری سریع و سراسری، انضباط و سازماندهی، رهبری و قدرتنمایی و ظرفیت بسیج سیاسی و نظامی مردم ایران، با یک انقلاب مقایسه شود.
⭕️ نهضت تنباكو ناصرالدین شاه را نكشت و سرنگون نكرد!
از آغاز نیز چنین هدف و برنامهای نداشت، اما وقایع این نهضت، عمر سیاسی ناصرالدین شاه را رو به پایان برد.
✅ پس از این داستان، نه استعمار و نه حکومت قاجار، دیگر ابهت پیشین را در ایران نیافتند.
❇️ میرزای بزرگ، هنگامی که خبر پیروزی نهضت تنباکو را شنید، لب به دندان واهمه و اندیشناکی گزید که از امروز، استعمار از قدرت مرجعیت شیعه خبردار شده است و در کار فتنه و شر بر ضد آن خواهد رفت.
🔹این وقایع در زمانی رخ دادند كه سید جمال خارج از ایران بود.
❇️ پس از اخراج سید جمال از ایران، آشوبی خاموش ناشدنی در دل شاگرد او میرزا رضا کرمانی افتاد.
میرزا از پی او به عثمانی رفت؛ مدتی را در آن خطّه نزد وی ماند؛ سپس از عثمانی به ایران بازگشت و شاه قدرقدرت قجر را در آستانهی جشن پنجاهمین سال سلطنت مستبدانه، در بعدازظهر روز جمعه،۱۸ ذی القعده ۱۳۱۳ قمری مطابق با اول مه ۱۸۹۶ با تردستی هدف یك گلولهی آتشین قرار داد.
🔹نهضت تنباكو تأثیر انكارناپذیری بر امر مشروطیت برجا نهاد.
❇️ پسر ناصرالدین شاه، در مکتب سرِ کندهشدهی گرگ درس خود را خواند و با بالا گرفتن خیزش مردم در امر مشروطیت و پیگیریهای روحانیون و ملیّون در ایران و عراق فرمان «عدل مظفر» را امضا كرد.
✅ مجلسی كه در ابتدا «عدالتخانه» نامیده شد و بعدها نام پارلمان را پیدا كرد، شكل گرفت و بالاخره آن قانون اساسی که ناصرالدین شاه به سید جمالالدين اسدآبادی فرموده بود _البته پس از ترور خود او_ نوشته شد و ایران در بیش از یکصد سال پیش (۱۴ مرداد ۱۲۸۵ش/۱۴ جمادی الآخر ۱۳۲۴ق) ششمین کشور جهان در داشتن قانون اساسی گردید.
❇️ این اولین قانون در جهان بود که از لزوم مطابقت قوانین کشور با دستورات شرع و لزوم قسم شاه کشور به قرآن کریم سخن میگفت.
🖋 دکتر ابوالفضل خوشمنش
📚بیداری و بینالملل اسلامی با مروری بر نقش داعیان قرآنی در دو سده اخیر
📖 ص ۱۹۹ (با اندکی تصرف و تلخیص)
🏢 بوستان کتاب (۱۴۰۱، چاپ پنجم)
🆔 https://eitaa.com/zekra114
-1682628863_531728046.mp3
27.91M
.
🚩 سلسله گفتارهای عاشورایی با حضور اساتید برتر رشته الهیات
◾️من الغریب الی الحبیب ◾️
⚜ عزاداری؛ آنچه که باید باشد و نیست!
🎙 جناب آقای دکتر ابوالفضل خوشمنش
عضو محترم هیئت علمی دانشکده الهیات دانشگاه تهران
🔹مشکلات راهیافته به شیوههای عزاداری
🔹حقیقت عزاداری از منظر قرآن و اهل بیت علیهمالسلام
🔹عرض ارادت به محضر سید و سالار شهیدان به سبک مرحوم جواهری و شیخ عبدالزهراء کعبی
🌐 رسانه قرآنیحدیثی مشکاة
https://t.me/meeshkatmedia
🆔 https://eitaa.com/zekra114
⚜ نظم و نسبت درونی و بیرونی سورهها (سورههای همزه و عصر)
🔹سوره ۱۰۴: همزه
💠 بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم
وَیلٌ لِكُلِّ هُمَزَةٍ لُمَزَةٍ (١) الَّذِی جَمَعَ مَالا وَ عَدَّدَهُ (٢) یحْسَبُ أَنَّ مَالَهُ أَخْلَدَهُ (٣) كَلا لَینْبَذَنَّ فِی الْحُطَمَةِ (٤) وَ مَا أَدْرَاكَ مَا الْحُطَمَةُ (٥) نَارُ اللَّهِ الْمُوقَدَةُ (٦) الَّتِی تَطَّلِعُ عَلَى الأفْئِدَةِ (٧) إِنَّهَا عَلَیهِمْ مُؤْصَدَةٌ (٨) فِی عَمَدٍ مُمَدَّدَةٍ (٩)ع
❇️ سوره همزه یكی از دو سوره قرآن است كه با لفظ تهدید وَیل شروع میشود.
تركیبات منحصر به فرد در این سوره فشرده، متعدد است و تعبیراتی مانند كَلا - که حاکی از شدت اختلاف تصور و مفهوم در قبل و بعد سخن است - و تعبیر پرسش و پاسخ وَمَا أَدْرَاكَ بر سختی و سنگینی فضا بسی افزوده است.
⭕️ سوره از آغاز تا انجام، چهرهای عبوس و خشمگین دارد و موضوع اصلی آن مرتبط با قضایای ثروتاندوزی و تضییع شخصیت و حقوق دیگران از رهاورد غرور و خیالات ناشی از آن است.
⚠️ ترشرویی سخن قرآن كریم را در این سورههای مكی و مرتبط با موضوعات ثروتاندوزی و شكمبارگی، بارها در سورههایی همچون فجر و بلد میبینیم و نیز در آیات سورههای ماعون، مطففین و آیه ۷۹ سوره بقره:
💠 فَوَیلٌ لِلَّذِینَ یكْتُبُونَ الْكِتَابَ بِأَیدِیهِمْ ثُمَّ یقُولُونَ هَذَا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ لِیشْتَرُوا بِهِ ثَمَنًا قَلِیلا فَوَیلٌ لَهُمْ مِمَّا كَتَبَتْ أَیدِیهِمْ وَوَیلٌ لَهُمْ مِمَّا یكْسِبُونَ (آیهای منحصر به فرد با سه لفظ وَیل)
🔥 این آیات، حقبُرى، كمفروشى، جمع مال، محروم كردن یتیم، گرسنه داشتن مسكین، منع ماعون، ندادن زكات و كسب از طریق ساخت و ساز بنام دین را، مانند شرك و كفر در ردیف گناهان بزرگ آورده و اینگونه گناهكاران را مستحق تهدید با «ویل» دانسته است.
✅ گویی تبعات شوم و وخیم اینگونه گناهان، چنان از هر سو دامنگیر است كه چارهای جز فریاد ویل برای بیان هشدار نسبت به آنها نیست.
🔹سوره ۱۰۳: عصر
💠 بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم
وَالْعَصْرِ (١) إِنَّ الإنْسَانَ لَفِی خُسْرٍ (٢) إِلا الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَ تَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَ تَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ (٣)ع
❇️ سوره عصر یكی از سه سوره متشكّل از سه آیه است، با این مشخصه كه آیه نخست، عملاً یك قَسم یككلمهای بیش نیست و شاید این حالت میتوانست راه را برای مدعیان تحدی و بر حسب نظر ظاهریان، آسانتر نیز بنمایاند تا بتوانند با قرآن كریم حتی در حد آوردن یك سوره چندكلمهای هماوردی كنند.
✅ سوره عصر اولین سوره از میان سورههای بررسیشده تا این جاست كه با قسم آغاز میشود؛ قسم به یكی از مقاطع زمان، كه نظیر آن را در سورههای دیگر نیز دیده میشود [نک: ضحی، لیل، شمس و...]
❇️ سوگندهاى قرآن لزوماً مانند سوگندهاى مردمان نیست كه دلالت بر تعظیم اشیا و پدیدهها نماید بلكه شواهد و راهنماهایی است براى اثبات و فهم مقاصد؛ جدا از آنکه هرآنچه خدای بزرک آفریده، بزرگ است.
❇️ سوگند این سوره به مقطع خاصی از روز است: عصر! كه عصاره و فشرده روز است، گویی این فشردگی روز با فسردگی انسان نیز در این زمان مرتبط است و آدمی در هنگام عصر و غروب، فشردگی زمان و فشردگی خود را بیشتر احساس میكند.
او میبیند كه روزی دیگر از دست رفت و صفحهای دیگر از دفتر ایام او ورق خورد.
❇️ یك روز، خود دفتری از مراحل عمر انسان است.
سحر، فجر، صبح، ظهر، عصر، غروب و شب همه صحنههایی پیاپی از گذر عمر انسان در این جهاناند.
✅ عصر، هشداردهنده فرا رسیدن غروب پیری و از پی آن، شام مرگ است كه در آن زمان، آدمی حاصل عمر خود را نظاره خواهد كرد.
همانگونه كه یك بازارگان و سوداگر، دفتر خود را در وقت عصر نظاره میكند و سود و زیان خویش را میسنجد.
❇️ قرآن كریم به چنین ساعتی قسم یاد میکند تا بگوید: انسان، فرورفته در خسران است؛ نه در ضرر ـ كه تنها نبردنِ سود است ـ بلكه در خسران كه از دست دادن سود و سرمایه است:
💠 إِلّا الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَ تَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَ تَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ.
🖋 دکتر ابوالفضل خوشمنش
📚 تناسب سورهها، تنظیر و تدبّر در سورههای حزب مفصل
📖 ص ۸۶-۸۴
🏢 سازمان طبع و نشر قرآن کریم (۱۳۹۹)
⬅️ ادامه دارد...
🆔 http://eitaa.com/zekra114
⚜ نظم و نسبت درونی و بیرونی سورهها (مناسبت سورههای همزه و عصر)
آدمی از خسران گریزان و در پی خلود است.
نقدترین چیزی كه تسكین این انسانِ خیالباف است، همان ثروتاندوزی و پناه بردن به مال و منال است تا به سان مخدِّری، لحظات و ساعات و ایامی، او را در سُکر و خیال فروبَرد و وی را در آینه زنگارزده خیال، نسبت به عدهای دیگر، فائز و فیروز بنمایاند: جَمَعَ مَالا وَعَدَّدَهُ . یحْسَبُ أَنَّ مَالَهُ أَخْلَدَهُ.
⭕️ سوره عصر از «خسران» فراگیر آدمی میگوید و از این كه راه رهایی از آن خسران محتوم و فراگیر، نه گرد کردن و باز شمردن مال، که ایمان و عمل صالح و تواصی به حق و صبر است.
میتوان تمام سوره همزه را تفسیر آیه إِنَّ الإنْسَانَ لَفِی خُسْرٍ در سوره عصر دانست.
⁉️ اگر پرسیده شود، مصداق و مقصود عینی این «انسان» خاسرِ سوره عصر کیست؟
میتوان گفت:
كُلِّ هُمَزَةٍ لُمَزَةٍ (١) الَّذِی جَمَعَ مَالا وَعَدَّدَهُ (٢)یحْسَبُ أَنَّ مَالَهُ أَخْلَدَهُ (٣) ...فِی عَمَدٍ مُمَدَّدَةٍ (٩).
❇️ در اینجا به این نکته نیز اشاره کنیم که واژه «مختال» (= خیالباف) در قرآن كریم سه بار به كار رفته است و این استعمالات، مجموعاً مرتبط با همین داستان درازدامن ثروتاندوزی و تحقیر دیگران است:
💠 وَ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ لا تُشْرِكُوا بِهِ شَیئًا وَ بِالْوَالِدَینِ إِحْسَانًا وَ بِذِی الْقُرْبَى وَ الْیتَامَى وَ الْمَسَاكِینِ وَ الْجَارِ ذِی الْقُرْبَى وَ الْجَارِ الْجُنُبِ وَ الصَّاحِبِ بِالْجَنْبِ وَ ابْنِ السَّبِیلِ وَ مَا مَلَكَتْ أَیمَانُكُمْ إِنَّ اللَّهَ لا یحِبُّ مَنْ كَانَ مُخْتَالا فَخُورًا (نساء: ٣٦)؛
💠 وَ لا تُصَعِّرْ خَدَّكَ لِلنَّاسِ وَ لا تَمْشِ فِی الأرْضِ مَرَحًا إِنَّ اللَّهَ لا یحِبُّ كُلَّ مُخْتَالٍ فَخُورٍ * وَ اقْصِدْ فِی مَشْیكَ وَاغْضُضْ مِنْ صَوْتِكَ إِنَّ أَنْكَرَ الأصْوَاتِ لَصَوْتُ الْحَمِیرِ (لقمان: ١٩_۱۸)
💠 لِكَیلا تَأْسَوْا عَلَى مَا فَاتَكُمْ وَلا تَفْرَحُوا بِمَا آتَاكُمْ وَاللَّهُ لا یحِبُّ كُلَّ مُخْتَالٍ فَخُورٍ * الَّذِینَ یبْخَلُونَ وَیأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبُخْلِ (حدید: ۲۳_۲۴).
❇️ همچنین، در سیر سورهها تا اینجا به دو واژه كلیدی متقابل اما از ریشهای واحد برخوردیم: تكاثر و كوثر.
✅ کوثر، سرشاری خیر و بركت است و تكاثر، آن زیادهخواهی برآمده از ولع و حرصی است كه باعث ذلّت درونی و برونی انسان است.
⚠️ تكاثر در دنیای قدیم و جدید، هریك به نحوی انسان را از ارزش حقیقی و سرنوشت واقعی خود دور و در حجابی ضخیم نگاه داشته است.
✅ تكاثر و كوثری كه در این سورهها از آن سخن میرود، دو صیغه و صبغه در مناسبات معیشت و اقتصاد انسانها در مقیاسهای خُرد و بزرگاند.
✅ کوثر، به جسم و روح انسان، چابکی و چالاکی میبخشد و تکاثر، او را در چاه ویل «تثاقُل» فرو میبرد.
🖋 دکتر ابوالفضل خوشمنش
📚 تناسب سورهها، تنظیر و تدبّر در سورههای حزب مفصل
📖 ص ۸۷_۸۸
🏢 سازمان طبع و نشر قرآن کریم (۱۳۹۹)
🆔 http://eitaa.com/zekra114
⚜ حروف شفوی
چهار حرف «ب، ف، م، و» که با لب ادا میشوند و راه اصلی هوا را در دستگاه تکلم میبندند و باز میکنند، حضور شاخصی در واژگانی دارند که با مفهوم باز شدن مرتبطاند.
✅ در این زمینه میتوان مثالهایی را از زبانهای مختلف ذکر کرد. قبل از ذکر مثالها توجه به دو نکته لازم است:
1⃣ آنچه در اینجا آمده، برخی نمونههای برگرفته از فرهنگهای فشرده و کوچک است و با تتبع در فرهنگهای مفصل، میتوان به نمونهها و اشتقاقات بیشتری دست یافت.
2⃣ ارتباط ریشههای مذکور در اینجا با معانی و مفاهیم مورد اشاره، گاهی ارتباط مستقیم و حقیقی و گاهی ارتباط مجازی و توسّعی است.
❇️ برخی از افعالی که در زبان عربی با حرف «ف» شروع میشوند:
فتح، فسح، فسخ، فصح، فصد، فصل، فتق، فسق، فسر، فجج، فجو، فجر، فتر، فطر، فطم، فصص، فضض، فصم، فقر، فقس، فکک، فلت، فلج، فلح، فتر، فرر، فور، فوج، فوح، فوض، فخم، فوع، فوح، فوه، فرط، فرص، فرع، فصم، فصص، فلق، فرق، فرج، فرغ، فرز، فتش، فحش، فشو، فظع، فحص، فقه، فکر، فهم
❇️ برخی از افعالی که در زبان عربی با حرف «ب» شروع میشوند:
بثث، بثر، بثق، بجج، بجح، بجس، بجع، بحث، بحر، بدأ، بدد، بدر، بدع، بدن، بده، بذح، برج، برح، برز، برض، بزغ، بزل، بزو، بسط، بسم، بشر، بشش، بصر، بصص، بطح، بطر، بعج، بلج، بلع، بلغ، بلق، بهج، بهر، بوء، بوب، بوث، بوج، بوح، بیغ، بین؛
✅ نمونههایی از افعال آغازشونده با «و»:
وأد، وبص، وبط، وثب، وجح، وجه، ودف، ودق، ورد، ورم، وسع، وشج، وشح، وشل، وضح، وعل، وعی، وغف، وفد، وفر، وفض، وفل، وفی، وقب، وکف، ولج، ولق، وهج، وهن، وهی؛
✅ از افعال مرتبط با این مفاهیم و مبتدا با حروف شفوی در زبانهای دیگر نیز میتوان واژگان ذیل را ذکر کرد:
🔹 فرانسه:
ouvrire, fendre, vaste, vide, vacant, foncer, fondre, fontaine, fuir, fuser, fux, fleuve, fertiliser,...
🔹انگلیسی: open, wide
🔹آلمانی: offnen
و افعال متعدد فرانسه بالا که با شکل خود در انگلیسی به کار میروند
✅ نیز افعال و نامهایی همچون:
free, fence, fertile, fid, fil, flash, flat, flaw, flay, flood, flow, fluid, fluor, flush, flux, fold, fugitive,....
🔹فارسی:
هر دو فعل بستن و باز کردن و بُن «بند» و اسم آن در زبانهای مختلف همچون: آلمانی، انگلیسی، اوستایی، ایرلندی، ایسلندی کهن، ایتالیایی، پارسی باستان، پهلوی، دانمارکی، سانسکریت، سوئدی، فرانسه، گوتیک، لاتین، لیتوانی، نروژی، هلندی و یونانی.
✅ همچنان از باب نمونه، برخی از استعمالات قرآنی حرف «ف» در این عبارات قرآنی، قابل رؤیت است:
💠 إِنَّا فَتَحْنَا لَكَ فَتْحًا مُبِینًا (فتح:۱)؛
💠 أَوَ لَمْ یرَ الَّذِینَ كَفَرُوا أَنَّ السَّمَاوَاتِ وَ الأرْضَ كَانَتَا رَتْقًا فَفَتَقْنَاهُمَا (انبیاء: ۳۰)؛
💠 وَ جَعَلْنَا فِیهَا جَنَّاتٍ مِنْ نَخِیلٍ وَ أَعْنَابٍ وَ فَجَّرْنَا فِیهَا مِنَ الْعُیونِ (یس:۳۴)؛
💠 وَ تَرَى الشَّمْسَ إِذَا طَلَعَتْ تَزَاوَرُ عَنْ كَهْفِهِمْ ذَاتَ الْیمِینِ وَ إِذَا غَرَبَتْ تَقْرِضُهُمْ ذَاتَ الشِّمَالِ وَ هُمْ فِی فَجْوَةٍ مِنْهُ (کهف: ۱۷)
❇️ مثالهایی از برخی از افعالی بیاوریم که حرف میانی آنها یک حرف شفوی است:
🔹 ریشههای نفخ، نفح، نفس، نفث و نفش که با هم مرتبطاند و معنای دمیدن و منتشر شدن از همه آنها مستفاد میشود و باز شدن نیز لازمه این معناست، در این افعال وجود دارد.
✅ این پنج ریشه در آیات قرآنی با حفظ تشابهات و تفاوتهای معنایی خود به کار رفته است.
✅ حروف تمام این افعال با بخشهای پیشین دستگاه تکلم یعنی لب و دندانهای پیش ادا میشوند و همگی مفهوم مشترک دمیدن را به خوبی به سمع و نظر شنونده میرسانند:
💠 وَ رَسُولا إِلَى بَنِی إِسْرَائِیلَ أَنِّی قَدْ جِئْتُكُمْ بِآیةٍ مِنْ رَبِّكُمْ أَنِّی أَخْلُقُ لَكُمْ مِنَ الطِّینِ كَهَیئَةِ الطَّیرِ فَأَنْفُخُ فِیهِ فَیكُونُ طَیرًا بِإِذْنِ اللَّهِ (آلعمران: ۴۹)؛
💠 حَتَّی إِذَا سَاوَی بَینَ الصَّدَفَینِ قَالَ انْفُخُوا (کهف:۹۶)؛
💠 وَ لَئِنْ مَسَّتْهُمْ نَفْحَةٌ مِنْ عَذَابِ رَبِّكَ لَیقُولُنَّ یا وَیلَنَا إِنَّا كُنَّا ظَالِمِینَ (انبیاء:۴۶)؛
💠 وَالصُّبْحِ إِذَا تَنَفَّسَ (تکویر:۱۸)
🖋 دکتر ابوالفضل خوشمنش
📚نظماهنگ قرآن، ائتلاف لفظ و معنا در کلام وحی
📖 ص ۱۲۲-۱۲۱
🏢 مؤسسه فرهنگی و هنری تألیف، ترجمه و نشر(۱۳۹۹).
🆔 http://eitaa.com/zekra114
⚜ ابدال
زبان عربی، از جمله، به سبب وجود لهجههای گوناگون و نیز رستاخیزی ناگهانی که نزول قرآن و ضبط و تدوین کلمات در آن با سرعتی فزونتر از حد متعارفِ زبانهای دیگر در آن پدید آورد، زبان حروف متعدد قریبالمخرج است و این موضوع به ایجاد تشابه بین الفاظ و معانی و پدید آوردن اشکال گوناگون میانجامد.
❇️ نویسندگان متأخر، ترتیب حروف عربی را بر اساس قابلیتی كه در ابدال نسبت به یكدیگر دارند، اینگونه ذکر کردهاند:
🔹ع ء ه ی ح خ غ ق ك . ل ر ن . ض ط د ت . ج ش ث س ص ز ظ ذ . ف ب و م
✅ روشن است که چنین حالتی منحصر به زبان عربی و گویشهای قبایل عرب دیروز و امروز نیست.
امروزه در فرهنگهای معتبر زبانهای گوناگون، ضبط گوناگون الفاظ متعدد را فراوان میتوان یافت.
✅ اختلاف ضبط یک واژه در بسیاری موارد بدون در پی داشتن اختلاف معناست و در مواردی نیز اختلاف اندکی را به طور طبیعی در پی میآورد.
❇️ عبدالرحمانبن اسحاق زجّاجی نهاوندی، فقیه، لغتشناس و ادیب سرشناس قرن چهارم هجری، دست به تألیف کتاب مختصر و مفیدی در باره ابدال زده و در آن نمونههای مختلفی را در زبان قرآن و زبان عربی به دست داده است.
✅ سیوطی از ابنجنّی نقل میکند که وی «مناسبت الفاظ و معانی» را مدّ نظر قرار داده و آن را موضوع و موضعی شریف شمرده که خلیل و سیبویه بدان توجه داده و جمهور اهل لغت آن را پذیرفتهاند.
✅ ابنجنّی، مثالهای مذكور در باب ابدال را تنها از باب نمونه شمرده و افزوده است: این بابی است واسع که استقصای آن امکان پذیر نمیباشد.
✅ كتاب الفلسفة اللغویة، الفاظ دارای تقارب لفظی و معنایی را كه بر اساس «دو ناموس پراعتبار قلب و ابدال» پدید میآیند، تنوعات واژهای واحد شمرده و برای آن، مثالهای متعددی ذکر کرده است؛ الفاظی نظیر:
🔹 نشأ و نتأ، برتَكَ و برشَكَ، ابثعرَّ و ابذعرَّ و ابثأرَّ؛ بثَّ و بسَّ؛ لحَسَ و لهسَ و لعسَ؛ كسرَ و قصرَ؛ همجَ و هبشَ؛ هفتَ و خفضَ و هبط و غمط و غمض بخشی از این مثالهایند.
✅ منشأ وقوع ابدال در کتاب اخیر، چنین ذكر شده است:
۱. بازتابی طبیعی از حالت اندامهای تكلم؛
۲. حفظ تنوعات پدید آمده در طول تاریخ یک زبان؛
۳. فقر زبانها در دورههای نخستین پیدایش و نداشتن واژههای فراوان كه این امر منجر به تغییر و تنویع یك واژه برای معانی گوناگون گردیده است.
🔹 کتاب مزبور درباره موضوع دیگر یعنی سیر معنا همراه با لفظ در ابدال، مثالهایی را میآورد و میگوید:
✅ در میان مصریان، از طریق ابدال، سه لفظ از واژه «ثقیل» پدید آمده و هر یك از این سه را تفاوتی با قسیمهای دیگر است، چندان كه «ثقیل» همان سنگین است كه دربارة اشیاء به كار برده میشود؛ «سقیل» به معنای كسی است كه دارای ثقل روحی است و «تقیل» به معنای كسی است كه داری متانت روحی و عقلی است.
مثالهایی را در این باب از نگاه علمای متقدم و متأخر از نظر بگذرانیم:
✅ «خضم» و «قضم» دو فعلاند که اولی در باره خوردن خوراكی تازه و دومی برای خوراك خشک به کار میرود و دلیل آن رخاوت خاء و تناسب آن با مأکول تازه و نیز صلابت قاف و تناسب آن با مفهوم خشکی است.
❇️ «قدّ» و «قطّ» دو فعل دیگرند که به ترتیب درباره برش طولی و عرضی به کار میروند؛ حرف دال، قطع طولی چیزی و حرف طاء به جهت شدت و سرعت بیشتر در ادا، قطع عرضی آن را بیان میکنند.
✅ سیوطی افعال خنَّ، غَنَّ، أنَّ، رنَّ را برای حکایت اصوات متقارب و تا حدّی متفاوت از "جمهرة اللغة" نقل میکند.
✅ همو مثالهایی را از ابن السِکّیت در باره دو فعل قَبَضَ و قَبَصَ و نیز از ابیعمرو در مورد دو فعل صاغ و ساغ میآورد و اختلافات ظریفی را که از این تفاوتهای لطیف حاصل میآید، مدّ نظر قرار میدهد.
✅ در زبان عربی، فعل نَزَع َ به معنای کشیدن است، اگر بخواهیم این فعل را تقویت کنیم، به فعل نَزَح َ به معنای کشیدن آب
🔹 و در صورت تقویت و تشدیدِ فزونتر به فعل نَضَح َ، اینبار به معنای ریختن و پاشیدنِ آب خواهیم رسید.
🔹و اگر باز بخواهیم بر شدت و قوت معنای فعل بیفزاییم، به فعل نَضَخ َ خواهیم رسید.
✅ این همان فعلی است که قرآن کریم از آن، صیغه مبالغه ساخته و آن را برای بیان شدت و قوت آب دو چشمه جوشان بهشتی به کار برده است:
💠 فِیهِمَا عَینَانِ نَضَّاخَتَانِ (رحمان:۶۶).
🖋 دکتر ابوالفضل خوشمنش
📚نظماهنگ قرآن، ائتلاف لفظ و معنا در کلام وحی
📖 ص ۹۷-۹۸
🏢 مؤسسه فرهنگی و هنری تألیف، ترجمه و نشر(۱۳۹۹).
🆔 http://eitaa.com/zekra114
⚜ نزول قرآن بر قلبی زنده و بیدار
وجه اتمّ امتیاز و تمایز پیامبر خاتم از دیگر پیامبران الهی، «قرآن» اوست.
❇️ در میان پیامبران الهی تنها پیامبری که کتاب او بر «قلبش» آن هم با این کیفیات و تفاصیل مخصوصی که خاص قرآن است، نازل شده پیامبر اکرم است.
✅ قرآن کریم نشان میدهد که از معجزات پیامبران الهی نیز کاری جز سختتر شدن تکلیف ملحدان و معاندان بر نیامد.
اساس دعوت قرآن کریم بر رشد عقل و خردورزی است.
❇️ حساب قرآن کریم از حساب معجزات چشم پرکن و دهان پرکن ثمود و بنیاسرائیل جداست و آمدن آن معجزات، درس بیثمری آنها را برای اندیشه امت انسانی نشان میدهد:
💠 وَ مَا مَنَعَنَا أَنْ نُرْسِلَ بِالآیاتِ إِلا أَنْ كَذَّبَ بِهَا الأوَّلُونَ وَ آتَینَا ثَمُودَ النَّاقَةَ مُبْصِرَةً فَظَلَمُوا بِهَا وَ مَا نُرْسِلُ بِالآیاتِ إِلا تَخْوِیفًا (اسراء:۵۹)
❇️ تکیه و تاکید بر دیگر «معجزات» پیامبر اکرم و سعی در بزرگنمایی آنها هرچند به صورتی غیر مستقیم، نوعی کمتوجهی به عمق و غنای قرآن به شمار خواهد بود.
در حالی که پیامبر اکرم با داشتن قرآن به هیچ آیت دیگری نیاز ندارد.
✅ وقوع آیات و «معجزات» دیگر از پیامبر اکرم، به واقع چیز دشوار و خارقالعاده و بااهمیتی نیست و در عین حقیقت داشتن اینها، برای پیامبر اموری بسیار سادهاند و او از آنها بسی بینیاز است.
❇️ خداوند او را شهیدِ شاهدان و زندهی بیدار میشمارد که همه چیز را ناظر بوده و بر همه چیز نیز شاهد است و خواهد بود.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم
💠 وَ إِنَّكَ لَتُلَقَّى الْقُرْآنَ مِنْ لَدُنْ حَكِیمٍ عَلِیمٍ (نمل:۶)
💠 وَ إِنَّهُ لَتَنْزِیلُ رَبِّ الْعَالَمِینَ * نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الأمِینُ * عَلَى قَلْبِكَ لِتَكُونَ مِنَ الْمُنْذِرِین * بِلِسَانٍ عَرَبِی مُبِینٍ (شعراء: ۱۹۲-۱۹۵)
💠 كَذَلِكَ یوحِی إِلَیكَ وَ إِلَى الَّذِینَ مِنْ قَبْلِكَ اللَّهُ الْعَزِیزُ الْحَكِیمُ (شوری:۳)
💠 وَ كَذَلِكَ أَوْحَینَا إِلَیكَ رُوحًا مِنْ أَمْرِنَا مَا كُنْتَ تَدْرِی مَا الْكِتَابُ وَ لا الإیمَانُ وَ لَكِنْ جَعَلْنَاهُ نُورًا نَهْدِی بِهِ مَنْ نَشَاءُ مِنْ عِبَادِنَا وَ إِنَّكَ لَتَهْدِی إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ* صِرَاطِ اللَّهِ الَّذِی لَهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَ مَا فِی الأرْضِ أَلا إِلَى اللَّهِ تَصِیرُ الأمُورُ (شوری: ۵۳-۵۲)
💠 قَالَ هَؤُلاءِ بَنَاتِی إِنْ كُنْتُمْ فَاعِلِینَ * لَعَمْرُكَ إِنَّهُمْ لَفِی سَكْرَتِهِمْ یعْمَهُونَ (حجر: ۷۱-۷۲)
✅ قرآنِ پیامبر اکرم بیان مبین الهی و تبیان کل شیئ است و این قرآن سند شهادت و گواهی تامّ رسول اعظم است:
💠 وَ یوْمَ نَبْعَثُ فِی كُلِّ أُمَّةٍ شَهِیدًا عَلَیهِمْ مِنْ أَنْفُسِهِمْ وَ جِئْنَا بِكَ شَهِیدًا عَلَى هَؤُلاءِ وَ نَزَّلْنَا عَلَیكَ الْكِتَابَ تِبْیانًا لِكُلِّ شَیءٍ وَ هُدًى وَ رَحْمَةً وَ بُشْرَى لِلْمُسْلِمِینَ (نحل:۸۹)
🖋 دکتر ابوالفضل خوشمنش
📌برگرفته از مقاله "تکامل اوصاف و اعمال پیامبران پیشین در شخصیت حضرت خاتم" (ص).
📔مجله پژوهشهای قرآن و حدیث، دوره ۵۷، بهار و تابستان ۱۴۰۳.
🆔 https://eitaa.com/zekra114
⚜ تاثیر شرایط زمانی و مکانی امام رضا علیهالسلام بر گفتگوهای علمی ایشان
📋چکیده
مجموع شرایط زمانی و مکانی امام رضا علیهالسلام برای امام دیگری رقم نمیخورد و امام از این شرایط به خوبی بهره میگیرد.
🔹 حیات ائمه قبل از او به صورتهای مختلف با سیاست، علم، فرهنگ و مهاجرت گره خورده است و ایشان مجموع این عناوین را به نحوی با خود جمع دارد.
امام در شرق قلمرو اسلامی حضور مییابد و میدانیم که حضور پیامبر و امامی در نقطهای شرقی تر از خراسان گزارش نشده است.
✅ در باب اهمیت شرق ایران میتوان گفت که چندین تن از شخصیتهای تاریخ ایران و اسلام از کوروش هخامنشی تا یزدگرد سوم ساسانی تا هارون الرشید عباسی در آن حضور پیدا میکنند و کارشان در همانجا به پایان میرسد.
✅ به علاوه، شرق ایران پایه و مرکزیت مهم تمدن اسلامی و خاستگاه برخی حرکات استقلالطلبانه و نیز خیزش نظم و نثر پارسی و برآمدن شخصیتهایی همچون رودکی، فردوسی و ناصرخسرو و کِسائی می شود که خود به اهل بیت (ع) گرایش دارند.
🔹خلافت عباسی که در زمان هارون و مامون به اوج سیاسی و فرهنگی خود میرسد، خلافتی با زبان رسمیِ عربی و یازده زبان دیگر از زبانهای جنوب اروپا، آسیای مرکزی، جنوب غرب آسیا و شمال آفریقاست.
❇️ طیف بسیار متنوعی از افراد با خاستگاههای مختلف دینی، فرهنگی، صنفی، شغلی و جغرافیایی در طول مسیر طولانی مهاجرت امام ایشان را میبینند و مستمع و راوی سخنانش میشوند.
❇️ انتسابات برخی از ایشان به این دیار و نواحی و قبایل است: مکّه، مدینه، بغداد، بصره، کوفه، انبار، مدائن، کرخ، شام، حلب، فاریاب، جعفه، دیلم، طالقان، طبرستان، دیلم، همدان، نهاوند، ری، ارمنستان، نواحی متعدد خراسان بزرگ از تاجیکستان کنونی تا فاریاب و هرات و نیشابور و توس و بیهق، بیزانس، آناتولی، ازد، کنده، واسط، جویبار، مرو، قم، بلخ.
✅ امام رضا علیهالسلام از جمله میکوشد تا وجهه فرهنگی و برهانی اسلام را در مقایسه با فرهنگهای دیگر نشان دهد.
🖋 دکتر ابوالفضل خوشمنش
📌همایش بینالمللی امام رضا (ع) و گفتگوی ادیان
📆 ۲۶ الی ۲۸ دیماه ۱۴۰۲ (تهران)
🆔 http://eitaa.com/zekr
a114
✨به مناسبت ۱۹ شهریور؛ سالروز رحلت آیتالله طالقانی رضوان الله علیه✨