eitaa logo
یادداشت‌💌✍
342 دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
99 ویدیو
13 فایل
📚عملکرد بانوان راوی‌شیعه عصر ابناء الرضا(ع) روش‌های آموزش صید مروارید علم زمزمه‌ قلب من بر دین‌حسین علیه‌السلام ره‌آورد پژوهش۲ ✍️نجمه‌صالحی: نویسنده و پژوهشگر، مدرس‌حوزه و دانشگاه سایت شخصی 🌐https://zemzemh.ir/ https://eitaa.com/zemzemh60
مشاهده در ایتا
دانلود
قدرتی به نام کلام ✍نجمه صالحی همان قدرتی که در سین و لام نهفته است و با همسایگی الف و لام، می‌شود آغاز کلام و می‌رسد به گوش اهل سلم و سلام! اگر نبود این قدرت کلام، چگونه ساده‌ترین نیازمان را به گوش دیگران می‌رساندیم و می‌گفتیم «آب»؟ که این روزها، چقدر شنیدن« آب»، دل را آتش می‌زند؛ به‌ویژه اگر از طفلی کوچک شنیده شود! ما برای کسب این قدرت بیان و آموختن کلام، تلاش کردیم و تلاش! اما... فراموش‌مان شد قدرت کلام، از او ست و توان ادای واژه‌ها، با تلاش به‌دست آمده است! اگر لطف نعمتش نبود، هنوز باید برای کوچک‌ترین درخواست خود از دیگران، گریه را جار می‌زدیم! با همین کلمات، می‌توان دلی را شاد کرد، غمی را زدود، خانه‌ای را آباد کرد و دردمندی را از درد نجات داد، اما گاه قدردان این نعمت واژه‌ها نبوده‌ایم و غافل شده‌ایم از خالقش‌ و چه دل‌ها که نرنجید در خطا رفتن کلام! کاش فراموش نکنیم این قدرت آموختن و کلام نیز، از مصادیق رحمت اوست بر ما! ـــــــــ❁●❁●❀❀●❁●❁ـــــــــــ @javal60
گوش کن! صدای پای کاروان نزدیک است! صدای سنج و دمام از دور می‌آید! دوباره دل‌ها پر از غوغا می‌شود! صدای غربت کسی به گوش می‌رسد! دوباره دریاچه غم به تلاطم افتاده است! کم‌کم پیراهن شهر سیاه می‌شود! چشم‌ها بارانیِ آتش ماتم نعم الامیر می‌شوند! بدن‌ها در غمش، سرخ، نیلگون و سیاه می‌شوند! خانه‌ها پرچم سیاه به تن می‌کنند! لهوف و أَمالی و مقرّم نیز بر امیر کاروان می‌گریند! حرارت عشق او در دل آتشی به پا می‌کند که هم‌نفس آتش طور می‌شود، آتشی که هرگز خاموشی ندارد! دوباره محرم در راه است، صدای پای کاروان می‌آید! 🥀صلی الله علیک یا ابا عبدالله الحسین💔🥀 ـــــــــ❁●❁●❀❀●❁●❁ـــــــــــ @javal60
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
یادش بخیر یادش بخیر، همیشه برای ورود محرم شمارش معکوس داشتی! یادش بخیر، همیشه شب اول محرم با هم دیوار خانه را سیاه‌پوش می‌کردیم! یادش بخیر دو ماهِ محرم و صفر پیراهن مشکی مهمان تنت بود! یادش بخیر همیشه دنبال فرصت بودی که خدمت کنی به عزاداران حسینی! یادش بخیر همیشه دهه اول محرم، آخر روضه‌ها می‌آمدی و با ذوق ته‌مانده چای روضه را می‌نوشیدی! یادش بخیر چه با ذوق برای فاطمه از خاطرات روضه‌ها حرف می‌زدی! و هزار یادش بخیر ...امسال هم بی‌تو پرچم سیاه به دیوار آویختیم! مهمان سفره اباعبدالله الحسین علیه‌السلام، یاد ما هم باش! 🥀دود اسفند محرم، شال مشکی، پیرهن خوب شد آورده‌ام یک سال دیگر هم دوام السلام ای معجر و پوشیه و چادر سیاه السلام ای التماس محملی والا مقام🥀 🥀صلی‌الله علیک‌یااباعبدالله‌الحسین🥀 http://salehi60.blogfa.com/ ـــــــــ❁●❁●❀❀●❁●❁ـــــــــــ @javal60
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مادر... گفته‌اند «شب اول محرم، مادرش پیراهن خونین پسر را بر عرش آویزان می‌کند!» همین یک تصویر با دل مادران چه‌ها که نمی‌کند...😔 🥀السلام علی ابن فاطمة الزهرا (س)🥀 ـــــــــ❁●❁●❀❀●❁●❁ـــــــــــ @javal60
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شام بلا کنج خرابه دختر سه‌ساله سر بابا تنها همین چند واژه، برای یک عمر روضه کافیست! ! -----------❀❀✿❀❀--------- @javal60
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام دختر خورشید! نازدانهٔ پدر! دختر خورشید! بانوی نور! نور چشم آشناترین آشنا! ای که همچو معنی لقبت بالارفتن و رشد را موجبی! ای منبع اجابت دعا! رقیه جان! هنوز طنین صدای دعوت پدرت، در کوچه پس کوچه‌های تاریک تاریخ بشری به گوش می‌رسد. هنوز داستان مظلومیت پدرت، صفحات تاریخ را سرخ‌سرخ نگاه داشته و داستان رشادت‌های عاشورا و عاشوراییان، حماسی‌ترین شاهنامه جهان را سروده است. هنوز دستان کوچکت بوی نوازش‌های پدرت را می‌دهد. هنوز چشمان معصوم و نگاه خسته‌ات، نور امید را به قلب عمه می‌تاباند؛ از دیدار روی تو، دل عمه آرام می‌گیرد. هنوز دل همراهان به وجودت گرم‌ است و همه، چشم امید به بازگشت وطن دارند اما نه بی تو... چه زود پر کشیدن را آموختی،چه زود رخت سفر پوشیدی! چه زود از قفس دنیا رها شدی، چه زود بود داغدار پدر شدن! چه زود از جهانِ جان جدا شدی، چه زود در آغوش پدر آرمیدی! چه زود... اَلسَّلامُ عَلَیْکِ اَیَّتُهَا الزَّکِیَّةُ الْفاضِلَةُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ اَیَّتُهَا الْمَظْلُومَةُ الْبَهِیَّةُ ✍️نجمه صالحی http://salehi60.blogfa.com/ ـــــــــ❁●❁●❀❀●❁●❁ـــــــــــ @javal60
اندکی تأمل حضرت قاسم بن الحسن به عمویش،سید الشهدا علیه السلام نگفت:«أحلی من العسل»! ؛ او به عمویش عرض کرد:«فیکَ أحلیٰ مِن العَسَل»! یعنی« ... [کشته شدن]در راه شما از عسل شیرین تر است! » قاسم بن الحسن علیه السلام عروج به سوی خدا و کشته شدن در راه امام زمان خویش را از هر مرگی شیرین‌تر می‌دانست. شیرینی عسل یک شیرینی محسوس است و قابل درک با حواس چشایی! اما شیرینی شهادت در راه خدا با حس باطن درک می‌شود و قاسم بن الحسن علیه السلام شهادت در راه خدا را به عسل تشبیه کردند که هم شفاست و هم شیرینی دارد که برای ذهن ملموس‌تر است. در واقع یادگار امام حسن علیه السلام، یک امر معقول را به امر محسوسِ قابل‌لمس تشبیه کرده است و این یعنی نهایت عرفان و معنویت و رشد یک جوان و بهترین اسوه برای جوانان! 🥀او سنگ خورد سنگ، عمو بی صدا شکست در ازدحام هلهله او... بی صدا شکست🥀 ✍️نجمه صالحی http://salehi60.blogfa.com/ ـــــــــ❁●❁●❀❀●❁●❁ـــــــــــ @javal60
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📒منتشر شد 📚انتشار الکترونیکی مقاله مشترک سرکار خانم نجمه صالحی در فصلنامه علمی_ پژوهشی تاریخ اسلام https://b2n.ir/s25733 💎با آرزوی موفقیتهای روز افزون برای دبیر انجمن علمی پژوهشی تاریخ معاونت پژوهش. 🌐کانال معاونت پژوهش 🆔https://eitaa.com/jz260
🍃الحمدلله علی کل حال 🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مدار حق علی اکبر باشد یا علی اوسط فرقی ندارد ، علی بن الحسین که باشد یعنی در مدار حق و حقيقت و حق‌طلبی قرار دارد. محدث بود و در کربلا یار پدر! در عاشورا و در آوردگاه مرگ و زندگی، گوهر وجودش درخشید و شجاعت و معرفتش نمایان شد. 🥀بغض نامت لشکری را ابن ملجم کرده است🥀 ✍️نجمه صالحی ــــــــــ❁●❁●❀❀●❁●❁ـــــــــــ @javal60
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پرچمدار جاوید در طول زندگی 34 ساله‌اش تحت تعلیم مکتب علوی بود، برای همراهی امام زمانش از هیچ کاری دریغ نکرد، زمان امامت پدر و برادرانش مطیع بود و تسلیم! رشادت، به دل سپاه زدن برای سقایی، تیر بر مشک و ناکامی، قطعه قطعه شدن و خسوف قرص قمر بنی هاشم‌ و همه و همه، به نقش‌محوری حضرت عباس علیه‌السلام دوشادوش امام حسین علیه‌السلام، گواهی می‌دهد، او که حضورش لرزه بر تن دشمنان می‌انداخت! بی‌دلیل نیست که تا ابد در ذهن شیعیان زنده و جاوید است. تا روز محشر پرچمت بالاست عباس مدیون کام خشک تو دریاست عباس 🍃اَلسَّلامُ عَلَيک اَيهَا الْعَبْدُ الصَّالِحُ، الْمُطيعُ للَّهِ‏ِ وَلِرَسُولِهِ‏ وَلِأَميرِالْمُؤْمِنينَ، وَالْحَسَنِ والْحُسَينِ، صَلَّى اللَّهُ عَلَيهِمْ وَسَلَّمَ،🍃 ــــــــــ❁●❁●❀❀●❁●❁ـــــــــــ @javal60
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🥀فرقه بالسیوف فرقه بالسنان می‌زدن حسینمو پیاپی و بی امان... لاطِماتِ الخُدود چقدر تشنه بود جدم از عطش می‌دید آسمونو شکل دود🥀 ـــــــــ❁●❁●❀❀●❁●❁ـــــــــــ @javal60
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سفارش امام باقر علیه السلام برای تسلیت گویی در روز عاشورا 👇 ⚫️ اَعْظَمَ اللهُ اُجُورَنا وَاُجورَکُمْ بِمُصابِنا بِالْحُسَیْنِ عَلَیْهِ السَّلامُ وَجَعَلَنا وَاِیّاکُمْ مِنَ الطّالِبینَ بِثارِهِ مَعَ وَلِیِّهِ الاِْمامِ الْمَهْدِىِّ مِنْ ال محمّد علیهمُ السّلام مصباح المتهجد،صفحه772 ـــــــــ❁●❁●❀❀●❁●❁ـــــــــــ @javal60
غریبانه‌ترین وداع امام او را در آغوش گرفت.تن او بوی رمضان بیست سال پیش را می‌داد؛ شبی که پدر دستان برادر نوجوان را در دست او گذارده بود. هنوز طنین صدای پدر در خاطرش زنده بود:«ای عباس! در کنار برادرت حسين بمان که مظلوم تر از مظلومیت او نیست.*» پدر از آن دو خواسته بود مثل همیشه در کنار هم باشند و چه خوب همراهی کرد. اگر او نبود چگونه دریای طوفانی غم فراق برادرش حسن علیه السلام به آرامش می‌رسید؟! جان و دلش به غیرت و شجاعت او گرم‌تر می‌شد. نخستین آرایه‌های شجاعت، در زندگی پسر ارشد علی و ام‌البنین علیهماالسلام لحظه‌ای جان گرفت که پدر او را«عباس»نامید. شیر بیشه‌ای که شیران از او بگریزند، او در خانه‌ای پرورش یافت که از نور ایمان سرشار بود؛ در کنار پدری رشد نمود که در کرانه‌های تاریخ و در مقابل سیلاب‌های زمانه، محکم ایستاده بود. آشکار است که عباس، خلق و خوی حیدری خواهد گرفت. از زمان پرکشیدن پدر، بیست سال می‌گذشت. دستان عباس قوی‌تر و شجاعتش بیشتر شده بود. بازوانش را محکم گرفت. باچشمانش با او حرف زد، باید حرکت می‌کردند؛ روی به شریعهٔ فرات نهادند. شیران حیدر، چشم از عالم پوشیده و لشگر گرگ‌های درنده را می‌شکافتند و متفرق می‌کردند. بین دو برادر فاصله افتاد، صاحب لوا و فحل‌الفحول حیدر، به شریعه نزدیک‌تر شد. سیل تیر و سنگ از هر طرف به سویش روان بود، شبل مرتضی، دشمنان آل الله علیهم السلام را همچون ملخانی به این سو و آن سو پراکنده و رجز خوانی می‌کرد: وَاللّه ِ إن قَطَعتُمُ يَميني إنّي اُحامي أبَداً عَن ديني* چشم و سر و دستش فدایی برادر شد، بر زمین افتاد، باچشم خون‌بار نظر به برادر انداخت، حسین علیه السلام به سختی خود را به او رسانده بود. زانوانش سست شد، کمرش خم شد، بر زمین نشست، بانگ ای برادر، ای نوردیده برداشت، چه لحظه دردناکی وداع دو برادر... «وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ»آیه 227 /سوره شعراء *پيشگویی‌های اميرالمومنين(ع): سيد محمد نجفی يزدی *المناقب لابن شهرآشوب: ج ٤ ص ١٠٨، بحار الأنوار: ج ٤٥ ص ٤٠. ✍️نجمه صالحی http://salehi60.blogfa.com/ ـــــــــ❁●❁●❀❀●❁●❁ـــــــــــ @javal60
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
امان از دل زینب.... مصائب زینب سلام الله علیها از امروز شروع خواهد شد! از این لحظه پیام عاشورا و فرهنگ سبز حسینی در دستان زینب و زینب‌های زمانه قرار می‌گیرد تا تمام هویت زن در اسلام به تصویر کشیده شود ... امان از این لحظهٔ بی قراری زینب سلام الله علیها 🥀لایوم کیومک یا ابا عبدالله🥀 http://salehi60.blogfa.com/ ـــــــــ❁●❁●❀❀●❁●❁ـــــــــــ @javal60