🌷 مطالعه سهم #صد_وچهارم از طریق لینک زیر:
https://eitaa.com/nahj_khatm110/2531
✨📖 ✨ #من_نهج_البلاغه_میخوانم
🌐 #نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
#روز104
💞 @zendegiasheghane_ma
🍁✨🍁✨🍁✨🍁✨🍁✨
دوستان عزیز با توجه به اهمیت #انتخابات و با توجه به نقش و وظیفه مهمی که در این راستا بر عهده همه ماست از امشب انشاءالله شبی یک پست با هشتک #انتخاب_درست خواهیم داشت لطفا با دقت این پستها رو دنبال کنید
💞 @zendegiasheghane_ma
#دختر_شینا
خاطرات قدم خیر محمدی کنعان
(همسر شهید حاج ستار ابراهیمی هژیر)
#بهناز_ضرابی_زاده
💞 @zendegiasheghane_ma
💕زندگی عاشقانه💕
#دختر_شینا #بهناز_ضرابی_زاده #قسمت32 #فصل_پنجم همدان، میدانِ بزرگ و قشنگی داشت که بسیار زیبا و دید
#دختر_شینا
#بهناز_ضرابی_زاده
#قسمت33
#فصل_پنجم
صبح زود پدرم رفت و شناسنامه ام را عکس دار کرد و آمد دنبال ما تا برویم محضر. عاقد شناسنامه هایمان را گرفت و مبلغ مهریه را از پدرم پرسید و بعد گفت: «خانم قدم خیر محمدی کنعان! وکیلم شما را با یک جلد کلام الله مجید و مبلغ ده هزار تومان پول به عقد آقای...» بقیه جمله عاقد را نشنیدم. دلم شور می زد. به پدرم نگاه کردم. لبخندی روی لب هایش نشسته بود. سرش را چند بار به علامت تأیید تکان داد.گفتم: «با اجازه پدرم، بله.»
محضردار دفتر بزرگی را جلوی من و صمد گذاشت تا امضا کنیم. من که مدرسه نرفته بودم و سواد نداشتم، به جای امضا جاهایی را که محضردار نشانم می داد، انگشت می زدم. اما صمد امضا می کرد.
از محضر که بیرون آمدیم، حال دیگری داشتم. حس می کردم چیزی و کسی دارد من را از پدرم جدا می کند. به همین خاطر تمام مدت بغض کرده بودم و کنار پدرم ایستاده بودم و یک لحظه از او جدا نمی شدم.
ظهر بود و موقع ناهار. به قهوه خانه ای رفتیم و پدر صمد سفارش دیزی داد. من و پدرم کنار هم نشستیم. صمد طوری که کسی متوجه نشود، اشاره کرد بروم پیش او بنشینم. خودم را به آن راه زدم که یعنی نفهمیدم. صمد روی پایش بند نبود. مدام از این طرف به آن طرف می رفت و می آمد کنار میز می ایستاد و می گفت: «چیزی کم و کسر ندارید.»
ادامه دارد...✒️
💞 @zendegiasheghane_ma
#مهـــــــدے_جان؟؟💚
صدای آمدنٺ را به گوش مابرسان!
زمان #غیبت خود را به انتها برسان😞
ڪنار تربت زهـرا به وقت نافله ات
دعای خویشرابه یاری اینگدابرسان💔✋
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
#تعجیل_فرج_صلوات
🌟 اَللّهُــمَّ عَجـِّـل لِوَلیِّــکَ الفَــــرَج
💞 @zendegiasheghane_ma
#سلام_آقای_من
📖 السَّلامُ عَلی الْمُدَّخَرِ لِکَرامَةِ اَوْلِیآءِ اللَّهِ وَ بَوارِ اَعْدآئِهِ...
▫️سلام بر مولایی که با آمدنش دوستان خدا سربلند می شوند و دشمنان خدا سر به نیست.
سلام بر او و بر روزی که خدا در انتظار آن است.
📚 بحار الأنوار، ج99، ص 117.
💞 @zendegiasheghane_ma
❄️عجب معجزهای دارد
نفس صبحدم🌦
زیرسایبان رحمت خدا بایست!
خنکای صبح زمستانی❄️
همراه بامهربانی را نفس بکش ..🥰
الهی🙏
دلتون سرشار از آرامش
روزتون پرازبرکت و رحمت
وصبحتون بخیر و زیبا ...❄️
سلام صبح زیبا تون بخیر ❄️
💞 @zendegiasheghane_ma
#حدیثعشق💕🍃
به يكديگر خوشرويے نشان دهيد
و در ملاقاتهايتان💑،
اظهار شادمانے ڪنيد.
"امام علے(ع)"
💞 @zendegiasheghane_ma