🍃🌸 *﷽ 🌸🍃 ✍️ #تنها_میان_داعش #قسمت_پنجاهم 💠 ما زن‌ها همچنان گوشه آشپزخانه پنهان شده و دیگر کارمان از ترس گذشته بود که از وحشت اسارت به دست #داعشی‌ها همه تن و بدن‌مان می‌لرزید. اما #غیرت عمو اجازه تسلیم شدن نمی‌داد که به سمت کمد دیواری اتاق رفت، تمام رخت‌خواب‌ها را بیرون ریخت و با آخرین رمقی که به گلویش مانده بود، صدایمان کرد :«بیاید برید تو کمد!» 💠 چهارچوب فلزی پنجره‌های خانه مدام از موج #انفجار می‌لرزید و ما مسیر آشپزخانه تا اتاق را دویدیم و پشت سر هم در کمد پنهان شدیم. آخرین نفر زن‌عمو داخل کمد شد و عمو با آرامشی ساختگی بهانه آورد :«اینجا ترکش‌های انفجار بهتون نمی‌خوره!» 💠 اما من می‌دانستم این کمد آخرین #سنگر عمو برای پنهان کردن ما دخترها از چشم داعش است که نگاه نگران حیدر مقابل چشمانم جان گرفت و تپش‌های قلب #عاشقش را در قفسه سینه‌ام احساس کردم. من به حیدر قول داده بودم حتی اگر داعش شهر را اشغال کرد مقاوم باشم و حرف از مرگ نزنم، اما مگر می‌شد؟ 💠 عمو همانجا مقابل در کمد نشست و دیدم چوب بلندی را کنار دستش روی زمین گذاشت تا اگر پای داعش به خانه رسید از ما #دفاع کند. دلواپسی زن‌عمو هم از دریای دلشوره عمو آب می‌خورد که دست ما دخترها را گرفت و مؤمنانه زمزمه کرد :«بیاید دعای #توسل بخونیم!» #ادامه_دارد ✍️نویسنده: #فاطمه_ولی_نژاد ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma   ═══✼🍃🌹🍃✼══

#هردوبخوانیم *✅ نشانه های یک ازدواج موفق ⇦میتوانید بعضی از عیب های او را نادیده بگیرید ⇦از معذرت خواهی کردن واهمه ندارید ⇦هنگام مشاجره رفتار تحقیر آمیز ندارید ⇦خاطرات خوب را باهم مرور میکنید* ‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌ ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma   ═══✼🍃🌹🍃✼══

🍂به کوچه کوچه بنالیم ز عابری که نیامد.... 🍂 غزل غزل بسراییم ز شاعری که نیامد... 🍂شکسته بغض گلومان در انتظار عجیبی.... 🍂 خدا کند بیاید مسافری که نیامد.... شبتون مهدوی🌙 #اللهم‌عجل‌لولیک‌الفرج 🌹🌹 🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿🌹 ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma   ═══✼🍃🌹🍃✼══

امام سجاد(ع) فرمود: سه چیز موجب نجات انسان مومن خواهد بود: نگهداری زبانش از حرف زدن درباره مردم و غیبت آنان، مشغول شدنش به خویشتن با کارهایی ‏که برای آخرت و دنیایش مفید باشد و بسیار گریستن بر اشتباهاتش.‏ تحف العقول، ص 204، /بحارالا نوار، ج 75، ص 140، ح 3 *شهادت امام سجاد علیه السلام بر عموم شیعیان تسلیت باد.🖤 #شهادت_امام_سجاد (ع) تسلیت باد ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma   ═══✼🍃🌹🍃✼══

#حدیث_عشق 🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅 حدیث از امام جعفر صادق علیه السلام: بهترین زنان شما زنی است که دارای بویی خوش و دست پختی خوب باشد. هنگامی که خرج می کند به جا خرج کند، و هنگامی که خرج نمی کند به جا از آن خرج کردن خودداری ورزد. چنین زنی کارگزاری از کارگزاران خداست و کارگزار خدا نه نا امید می شود و نه پشیمان. ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma   ═══✼🍃🌹🍃✼══

و اما نکات مهمی در شرح و تفسیر این حدیث😊👇👇👇

شرح حدیث امام صادق (ع) #خانمها_بخوانند 🧕🏻 ⭐️ عطر دل انگیز داشتن تولید محبت می کند. ⭐️ وجهه و شأن شما را بالا می برد. ⭐️ نظر همسر به سمت شما جلب می شود. ⭐️ همسر را به شما پایبندتر می کند. ⭐️ علقه و محبت بین شما محکم تر می شود. ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma   ═══✼🍃🌹🍃✼══

شرح حدیث امام صادق (ع) #خانمها_بخوانند 🧕🏻 ✅ مطابق میل همسرتان آشپزی کنید. شما باید از نظر همسرتان دست پخت خوبی داشته باشید نه از نظر دیگران. ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma   ═══✼🍃🌹🍃✼══

شرح حدیث امام صادق (ع) #خانمها_بخوانند 🧕🏻 ✳️ غذا را تزیین کنید و در ظرف زیبا بریزید. یادتان باشد مهمترین فرد زندگی شما همسرتان است، از بهترین لوازم منزل برای پذیرایی از ایشان استفاده کنید. ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma   ═══✼🍃🌹🍃✼══

شرح حدیث امام صادق (ع) #خانمها_بخوانند 🧕🏻 🌟 نکته مهم به جا خرج کنید. یعنی خرجی که از آن پشیمان نشوید و اگر زمان به عقب برگردد باز هم آن خرید را انجام دهید. ما فردای قیامت باید برای کارهایمان پاسخگو باشیم. ببینیم آیا خرجی که کردیم به جا بود؟؟ آیا خرجی که کردیم احتیاج بود؟؟ 🌟 در بخش دوم امام فرمودند اگر خرج نکرد به جا خرج نکند. یعنی باید بتوانید مدیریت کنید. به خساست نیفتید. باید بتوانید تعادل را برقرار کنید. 🌟 بعضی از مخارج، مخارج مورد نیاز یک خانم است. ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma   ═══✼🍃🌹🍃✼══

#خانمها_بخوانند 🧕🏻🧕🏻 🍀 خانمی که خیلی به زندگی اهمیت نمی‌دهی و می گویی اصلا در اسلام وظیفه زن نیست که خانه را مرتب کند. اول اینکه در اسلام این مسئولیت زن گفته شده، وقتی پیامبر داشتند تقسیم کار می‌کردند امور داخلی خانه را به حضرت زهرا سپردند پس در اسلام درباره این کار گفته شده است .دوم اینکه وقتی به زندگی ات اهمیت نمی دهی فردا روزی متوجه می شوی که دیگر شوهرت بهت اهمیت نمی‌دهد. تمیزی خانه، دستپخت، ظاهرت، سر و وضع بچه‌ها و .. خیلی برای مرد مهم است .خیلی مهم ها را در زندگی فدا نکنیم. 🔸 اگر تصمیم به کار و تحصیل در بیرون خانه را داشتی باید به فکر زندگی ات هم باشی. زن زندگی کسی است که زندگی‌اش اولویت اولش باشد نه کار بیرون. وقتی پیامبر به حضرت زهرا سلام الله که رتبه یک عالم هستند کار داخل منزل را پیشنهاد می‌کند یعنی این کار برای زن اولویت دارد. اولویت یک زن خانواده است. زنی که اولویت اولش خانواده‌اش نیست، پس او هم اولویت اول همسرش نخواهد بود. مرد در زندگی در جای حیاتی قرار دارد. مردی که در جایگاه اصلی اش در زندگی قرار نگیرد، شما را نمی‌بیند و فراموش می‌کند. 🔸 یک مسئله بسیار مهم هم توجه به مرد و نیازهایش #بعد از بچه دار شدن 👦🏼 است. اگر بعد از بچه دار شدن توجه به همسرتان را کم کنید او نسبت به بچه حساس می شود. اولویت اول #مرد است نه بچه. ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma   ═══✼🍃🌹🍃✼══

#خانواده_خوب زمان: دهه سوم ماه محرم ـ سال 92 مکان: تهران - بقعه شیخ عبدالله طرشتی - هیئت محبان الرضا(ع) استاد#پناهیان #جلسه_دوم ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma   ═══✼🍃🌹🍃✼══

#خانواده_خوب #صوتی استاد #پناهیان #جلسه_دوم راحت بودن مبارزه با هوای نفس در خانه نگاه غلط به حرمت «خانم خانه‌دار» ثواب‌های بی‌شمار، برای یک خانم خانه‌دار ثواب خدمت به خانواده، بیشتر از عبادات فردی و اجتماعی مسئول بودن مرد نسبت به دین خانوادۀ خود و ... ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma   ═══✼🍃🌹🍃✼══

#تنها_میان_داعش 💥 برگرفته از حوادث #حقیقی خرداد تا شهریور سال ۱۳۹۳ در شهر آمرلی عراق بود که با خوشه چینی از خاطرات مردم مقاوم و رزمندگان دلاور این شهر، به ویژه فرماندهی بی‌نظیر سپهبد شهید #قاسم_سلیمانی در قالب داستانی عاشقانه روایت شده است. نویسنده : فاطمه ولی نژاد ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══

#تنها_میان_داعش #قسمت51 در فشار وحشت و حملات بی‌امان داعشی‌ها، کلمات دعا یادمان نمی‌آمد و با هرآنچه به خاطرمان می‌رسید از #اهل_بیت (علیهم‌السلام) تمنا می‌کردیم به فریادمان برسند که احساس کردم همه خانه می‌لرزد. 💠 صدای وحشتناکی در آسمان پیچید و انفجارهایی پی در پی نفس‌مان را در سینه حبس کرد. نمی‌فهمیدیم چه خبر شده که عمو بلند شد و با عجله به سمت پنجره‌های اتاق رفت. حلیه صورت ظریف یوسف را به گونه‌اش چسبانده و زیر گوشش آهسته نجوا می‌کرد که عمو به سمت ما چرخید و ناباورانه خبر داد :«جنگنده‌ها شمال شهر رو بمبارون می‌کنن!» 💠 داعش که هواپیما نداشت و نمی‌دانستیم چه کسی به کمک مردم در محاصره #آمرلی آمده است. هر چه بود پس از ۱۶ ساعت بساط آتش‌بازی داعش جمع شد و نتوانست وارد شهر شود که نفس ما بالا آمد و از کمد بیرون آمدیم. تحمل اینهمه ترس و وحشت، جان‌مان را گرفته و باز از همه سخت‌تر گریه‌های یوسف بود. حلیه دیگر با شیره جانش سیرش می‌کرد و من می‌دیدم برادرزاده‌ام چطور دست و پا می‌زند که دوباره دلشوره عباس به جانم افتاد. 💠 با ناامیدی به موبایلم نگاه کردم و دیگر نمی‌دانستم از چه راهی خبری از عباس بگیرم. حلیه هم مثل من نگران عباس بود که یوسف را تکان می‌داد و مظلومانه گریه می‌کرد و خدا به اشک #عاشقانه او رحم کرد که عباس از در وارد شد. مثل رؤیا بود؛ حلیه حیرت‌زده نگاهش می‌کرد و من با زبان #روزه جام شادی را سر کشیدم که جان گرفتم و از جا پریدم. #ادامه_دارد ✍️نویسنده: #فاطمه_ولی_نژاد ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma   ═══✼🍃🌹🍃✼══

#تنها_میان_داعش #قسمت52 💠 ما مثل #پروانه دور عباس می‌چرخیدیم که از معرکه آتش و خون، خسته و خاکی برگشته و چشم او از داغ حال و روز ما مثل #شمع می‌سوخت. یوسف را به سینه‌اش چسباند و می‌دید رنگ حلیه چطور پریده که با صدایی گرفته خبر داد :«قراره دولت با هلی‌کوپتر غذا بفرسته!» و عمو با تعجب پرسید :«حمله هوایی هم کار دولت بود؟» 💠 عباس همانطور که یوسف را می‌بویید، با لحنی مردد پاسخ داد :«نمی‌دونم، از دیشب که حمله رو شروع کردن ما تا صبح #مقاومت کردیم، دیگه تانک‌هاشون پیدا بود که نزدیک شهر می‌شدن.» از تصور حمله‌ای که عباس به چشم دیده بود، دلم لرزید و او با خستگی از این نبرد طولانی ادامه داد :«نزدیک ظهر دیدیم هواپیماها اومدن و تانک‌ها و نفربرهاشون رو بمبارون کردن! فکر کنم خیلی تلفات دادن! بعضی بچه‌ها میگفتن #ایرانی‌ها بودن، بعضی‌هام می‌گفتن کار دولته.» و از نگاه دلتنگم فهمیده بود چه دردی در دل دارم که با لبخندی کمرنگ رو به من کرد :«بچه‌ها دارن موتور برق میارن، تا سوخت این موتور برق‌ها تموم نشده می‌تونیم گوشی‌هامون رو شارژ کنیم!» 💠 اتصال برق یعنی خنکای هوا در این گرمای تابستان و شنیدن صدای حیدر که لب‌های خشکم به خنده باز شد. به #همت جوانان شهر، در همه خانه‌ها موتور برق مستقر شد تا هم حرارت هوا را کم کند و هم خط ارتباط‌مان دوباره برقرار شود و همین که موبایلم را روشن کردم، ۱۷ تماس بی‌پاسخ حیدر و آخرین پیامش رسید :«نرجس دارم دیوونه میشم! توروخدا جواب بده!» 💠 از اینکه حیدرم اینهمه عذاب کشیده بود، کاسه چشمم لرزید و اشکم چکید. بلافاصله تماس گرفتم و صدایش را که شنیدم، دلم برای بودنش بیشتر تنگ شد. نمی‌دانست از اینکه صدایم را می‌شنود خوشحال باشد یا بابت اینهمه ساعت بی‌خبری توبیخم کند که سرم فریاد کشید :«تو که منو کشتی دختر!»... #ادامه_دارد ✍️نویسنده: #فاطمه_ولی_نژاد ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma   ═══✼🍃🌹🍃✼══

#صفحه144ازقرآن⚫️ #جز_هشت⚫️ #سوره_انعام ⚫️ ثواب تلاوت این صفحه هدیه به#شهید_مهدی_سیاهکالی_مرادی🖤🖤 #ختم_قرآن ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma   ═══✼🍃🌹🍃✼══