هدایت شده از جلسات سبک زندگی ویژه بانوان
برداشت هایی از کتاب #مفاتیح_الحیاة
#قسمت36
#بهرهگیری_از_زینت_و_زیور
🔰🔰🔰
🍃 رسول خدا صلیالله علیه و آله فرمودند؛ #انگشتر_عقیق به دست کنید زیرا تا بر دست شماست، غم نمی بینید
🍃 و نیز فرمودند؛ از به دست کردن انگشتر #روی و #آهن و از #نقش_حیوان بر نگین انگشتر نهی کرد.
🍃 امام باقر علیه السلام؛ سزاوار نیست زنان آراستن خود را ( برای همسرانشان) تعطیل کنند، هر چند به #آویختن_گردنبندی باشد
@jalasaaat
ارسال مطلب✅
کپی⛔️
برداشت هایی از کتاب #مفاتیح_الحیاة
#قسمت36
#بهرهگیری_از_زینت_و_زیور
دوست خوبم😍
💡 #یادمون_باشه یه انگشتر #عقیق برای خودمون تهیه کنیم و سعی کنیم حتما ازش استفاده کنیم
💡 #یادمون_باشه زن نباید بدون زیور آلات باشه، سفارش نکردند که حتما طلا باشه، گفتند روی و آهن و نقش حیوان نباشه
❌ولی متاسفانه بعضی از خانوما وقتی طلاهاشونو میفروشند دیگه هیچ زیور آلات بدلی هم استفاده نمی کنند. و یا در استفاده از زیور آلات هیچ تنوعی ایجاد نمی کنند
❤️ خانوم #عزیز و #آراسته خونه ❤️
👌👌از زیورآلات #غافل_نشو
👈 سعی کن هیچ وقت گردنت خالی از گردنبند نباشه ولو با چند تا مروارید خودت یه گردنبند درست کن و استفاده کن.
😍 زیور آلات بر #زیبایی ات می افزاید.
✅ می تونی درست کردن زیور آلات رو یاد بگیری و با ایجاد تنوع، لااقل هفته ای یکبار زیور آلاتت رو عوض کنی و یا هماهنگ با رنگ لباست واسه خودت گردنبند و دستبند و گوشواره درست کنی.
🌟 حتی می تونی به جای مهره های پلاستیکی از سنگ های عقیق و فیروزه و دُرّ و شرف شمس و یاقوت و ... استفاده کنی تا از خواص این سنگها هم بهره مند بشی
@jalasaaat
ارسال مطلب✅
کپی⛔️
#تنها_میان_داعش
#قسمت36
💠 گریه جمعیت بهوضوح شنیده میشد و او بر فراز منبر برایمان #عاشقانه میسرود :«جایی از اینجا به #بهشت نزدیکتر نیست! دفاع از حرم اهل بیت (علیهمالسلام) عین بهشت است! ۱۴۰۰ سال پیش به خیمه امام حسن (علیهالسلام) حمله کردن، دیگه اجازه نمیدیم دوباره به مقام حضرت جسارت بشه! ما با خونمون از این شهر دفاع میکنیم!»
شور و حال #شیعیان حاضر در مقام طوری بود که شیخ مصطفی مدام صدایش را بلندتر میکرد تا در هیاهوی جمعیت به گوش همه برسد :«داعش با چراغ سبز بعضی سیاسیون و فرماندهها وارد #عراق شد، با خیانت همین خائنین #موصل و #تکریت رو اشغال کرد و دیروز ۱۵۰۰ دانشجوی شیعه رو در پادگان تکریت قتل عام کرد! حدود چهل روستای اطراف #آمرلی رو اشغال کرده و الآن پشت دیوارهای آمرلی رسیده.»
💠 اخبار شیخ مصطفی، باید دلمان را خالی میکرد اما ما در پناه امام مجتبی (علیهالسلام) بودیم که قلبمان قرص بود و او همچنان میگفت :«یا باید مثل مردم موصل و تکریت و روستاهای اطراف تسلیم بشیم یا سلاح دست بگیریم و مثل #سیدالشهدا (علیهالسلام) مقاومت کنیم! اگه مقاومت کنیم یا پیروز میشیم یا #شهید میشیم! اما اگه تسلیم بشیم، داعش وارد شهر میشه؛ مقدساتمون رو تخریب میکنه، سر مردها رو میبُره و زنها رو به اسارت میبَره! حالا باید بین #مقاومت و #ذلت یکی رو انتخاب کنیم!»
و پیش از آنکه کلامش به آخر برسد فریاد #هیهات_من_الذله در فضا پیچید و نه تنها دل من که در و دیوار مقام را به لرزه انداخت. دیگر این اشک شوق #شهادت بود که از چشمه چشمها میجوشید و عهد نانوشتهای که با اشک مردم مُهر میشد تا از شهر و این مقام مقدس تا لحظه شهادت دفاع کنند.
#ادامه_دارد
✍️نویسنده: #فاطمه_ولی_نژاد
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══
💕زندگی عاشقانه💕
#نکات_تربیتی_خانواده #قسمت35 "سوء استفاده از خوب بودن" 🔶 همسرت اگه پُررو شد و اذیتت کرد، خدا به ح
#نکات_تربیتی_خانواده
#قسمت36
✅ اصلا دنیا طوری طراحی شده که طبیعتا خیلی وقتا ممکنه حق مؤمن خورده بشه.
🌺 بالاخره آدم باید یه چیزایی داشته باشه که خدا روز قیامت بی حساب بهش ببخشه یا نه؟😊👌
✔️ بذار دیگران روشون زیاد بشه، همین که شما سعی کنی خوب باشی، کم کم دیگران هم خوب میشن. ☺️
🌷 تو سعی کن آرامش بدی و نیش نزنی،
آتیش نزنی،
مچ نگیری،
ندید بگیری و...
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══
#بشقابهای_سفره_پشت_باممان
#قسمت36
استاد #عباسی_ولدی
📡 پیامدهای ماهواره در خانواده
⁉️چه شد که پای ماهواره به خانههایمان باز شد؟
فصل2️⃣: لذت گرایی و دور ماندن از فضاهای معنوی
⬅️چه کنیم که این طعم را به کام دیگران بچشانیم؟
1️⃣ چشیدن، راه چشاندن
🔸کسی که خود، طعم شیرین محبّت خدای عزیز 🌺 را نچشیده، نمیتواند این مزه را به دیگران بچشاند؛ یعنی باید چشید تا چشاند.
🔹یکی از دستورهای اهل بیت علیهم السلام برای دعوت مردم به سوی معنویت، دوری جستن از حرام 📛 و تن دادن به رضای الهی🌼 است. وقتی ما به سوی گناه نمیرویم و هر کاری را که رضای خدا در آن است، انجام دهیم، بوی خدا🌸 میگیریم و مردم با دیدن ما و معاشرت با ما به فکر برگشتن به اصلشان میافتند.
💟 امام صدق و راستی، صادق علیه السلام🌸 به مُفضّل فرمود:
ای مُفضّل! به شیعیان ما بگو که مردم را با چشمپوشی👀 از حرامهای الهی و دوری جستن از گناهان🔥 و تبعیت از رضای خداوند، به سوی ما دعوت کنند. همانا آن گاه که شیعیان ما اینچنین شدند، مردم، به سرعت به سوی ما میآیند.
⬅️ پدر و مادری که دوست ندارید فرزندتان👧👦، مشتری شبکههای ماهوارهای📡 باشد! کسانی که از اعتیاد همسرتان به فیلمها و سریالهای مستهجن📺 گلایه دارید! شمایی که دوست دارید بستگان و آشنایانتان را از سفرۀ آلودۀ ماهواره دور کنید! بیایید تصمیم بگیریم در همۀ زندگی به آنچه خدا گفته، عمل کنیم، تا دیگران با دیدن ما و نشست و برخاست با ما، طعم شیرین با خدا🌸 بودن را بچشند.
✅ «تو وقتی بوی خدا میگیری، مشام فطرت دیگران را از بوی متفّعن♨️ دنیا خارج میکنی. تو وقتی رنگ خدا 🌈میگیری، نگاه فطرت دیگران را نجات میدهی از هر چه زشتی است. تو وقتی نمای خدا میشوی روی زمین، مردم، یاد سرزمین مادریشان میکنند؛ همان سرزمینی که در و دیوارش، خدا 🕋 را فریاد میزند. تو اگر خدایی شوی، امتداد پیدا خواهی کرد. خدایی شدن در تو نخواهد ایستاد.»
📚بشقابهای سفره پشت باممان، ص 147- 149
@abbasivaladi
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══
💕زندگی عاشقانه💕
#ازجهنم_تابهشت #قسمت35 به روایت حانیه تو ماشین هیچکس حرف نزد و مسیر تا خونه تو سکوت کامل طی شد.
#ازجهنم_تابهشت
#قسمت36
به روایت امیرحسین
آخیش. چقدر آروم شدم همیشه هئیت مسکن من بود. خدا توفیق این نوکری رو از ما نگیره ان شاالله.
حاج آقا _ امیرحسین جان. یه لحظه بیا.
_جانم حاج آقا ؟
حاج آقا _ اتفاقی افتاده این چندوقته خیلی تغییر کردی؟
رازدار تر و راهنما تر از حاج آقا کی رو میتونستم پیدا کنم ؟ دل رو زدم به دریا و گفتم. از همون دو سال پیش تا الان. البته حاج آقا در جریان مشکل مالی که برای بابا پیش اومده بود ، بودن ولی این که این مشکلات تونسته رو اعتقاداتش تاثیر بزاره برای حاج آقا هم حیرت آور بود. ولی مشکل من علاوه بر اعتقادات بابا این بود که اجازه نمیداد من برم .
حاج آقا _ میدونستم رفتن برات مهمه ولی نه انقدر که اینجوری تغییرت بده . ولی امیرجان شرط اول رضایت والدینه تو سعی خودت رو بکن و بقیش رو بسپار به خدا مطمئن باش همیشه بهترین هارو برات رقم میزنه
حرفای حاج آقا همیشه برای من بشارت دهنده آرامش بودن. حرفاش از جنس زمین نبود حرفاش آسمونی بود.....
.
.
.
دوباره زیر لب صلواتی فرستادم و زنگ زدم. در که باز شد استرس من هم بیشتر شد .
پرنیان_ عه داداش چته ؟ چیزی شده؟
_ ها؟ نه. چیزه. یعنی قراره بشه.
پرنیان_ امیر عاشق شدیا 😂
_😳ابجی چی میگی؟
پرنیان_ هیچی خوش باش.
#ادامه_دارد
#ح_سادات_کاظمی
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══
💕زندگی عاشقانه💕
#دمشق_شهرعشق #قسمت35 حس میکردم از حرارت بدنش تنم میسوزد که خودم را به سمت در کشیدم و دلم میخواس
#دمشق_شهرعشق
#قسمت36
💠 دیگر از فشار انگشتانش دستم ضعف میرفت و حتی رحمی به شانه مجروحم نمیکرد که لحظهای دستم را رها کند و میخواست همیشه در مشتش باشم.
درِ ویلا را که باز کرد به رویم خندید و انگار در دلش آب از آب تکان نخورده بود که شیرینزبانی کرد :«به بهشت #داریا خوش اومدی عزیزم!» و اینبار دستم را نکشید و با فشار دست هلم داد تا وارد خانه شوم و همچنان برایم زبان میریخت :«اینجا ییلاق #دمشق حساب میشه! خوش آب و هواترین منطقه #سوریه!» و من جز فتنه در چشمان شیطانی سعد نمیدیدم که به صورتم چشمک زد و با خنده خواهش کرد :«دیگه بخند نازنینم! هر چی بود تموم شد، دیگه نمیذارم آب تو دلت تکون بخوره!»
💠 یاد دیشب افتادم که به صورتم دست میکشید و دلداریام میداد تا به #ایران برگردیم و چه راحت #دروغ میگفت و آدم میکشت و حالا مرا اسیر این خانه کرده و به درماندگیام میخندید.
دیگر خیالش راحت شده بود در این حیاط راه فراری ندارم که دستم را رها کرد و نمیفهمید چه زجری میکشم که با خنده خبر داد :«به جبران بلایی که تو درعا سرمون اومد، ولید این ویلا رو برامون گرفت!» و ولخرجیهای ولید مستش کرده بود که دست به کمر مقابلم قدم میزد و در برابر چشمان خیسم خیالبافی میکرد :«البته این ویلا که مهم نیس! تو #دولت آینده سوریه به کمتر از وزارت رضایت نمیدم!»
💠 ردّ خون دیروزم هنوز روی پیراهنش مانده و حالا میدیدم خون مصطفی هم به آستینش ریخته و او روی همین #خونها میخواست سهم مبارزهاش را به چنگ آورد که حالم از این مبارزه و انقلاب به هم خورد و او برای اولین بار انتهای قصه را #صادقانه نشانم داد :«فکر کردی برا چی خودمو و تو رو اینجوری آواره کردم؟ اگه تو صبر کنی، تهش به همه چی میرسیم!»...
#ادامه_دارد
✍️نویسنده: #فاطمه_ولی_نژاد
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══
#چگونه_یک_نماز_خوب_بخوانیم
#قسمت36
می خواهی خدا تحویلت بگیره؟؟
✅🌸✅
خدایا ازت ممنونیم که این نماز رو به ما هدیه کردی
✅✅
سجده خیلی قشنگه
آدم نهایت کوچک شدنش رو در خونه ی خدا تمرین میکنه
♨️🚷💢
این تمرین اول ،تو دل غوغا به پا نمی کنه
⭕️⭕️
مودبانه این کار رو انجام میدی
خدا میبینه ،میدونه از عشق و عرفان خبری نیست تو دل من
💢❌⭕️
ولی وقتی میبینه من خودمو نگه داشتم
میگم
سبحان ربی الاعلی و بحمده
سبحان ربی الاعلی وبحمده
❎✅❎
دلم میگه بلند شو بسته دیگه
میگم یه دونه دیگه ،میگم حال خودمو میگیرم
✅🌸✅🌸
"خدا نگاه میکنه"
در روایت داریم؛
اگه بنده ی من بفهمه که در هنگام سجده چه رحمتی اون رو در بر گرفته
✅✅✅
دیگه سر از سجده بر نمیداشت
💢💢⭕️💢
امام سجاد🌺بعضی مواقع از شب تا به صبح یک سجده انجام میداد
فرصت داشته باشند اهل تقوا
چه میکنند در خانه ی خدا ، بماند
✅🌸✅🌸
خدا میدونه وقتی من سجده ميکنم عشق و عرفان ندارم
🔴🔴
اما خدا میدونه من دارم خودمو وادار میکنم به سجده
بالاخره اون شعور واگاهی امد کمک کرد
میگه در خونه خدا هرچی خاک بشی عیبی نداره
☘🌺🌺☘
خدا به ملائکه اش میگه این جوون منو ببینید
"""تازه کاره ها""
اما ببینید چگونه داره سرمایه و وقت خودشو میزاره
✅یه ذره وقت بزاریم✅
""اینقدر تحویلت میگیرند""
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══
#ناحله
#قسمت36
+من دارم میرم ،کاری نداری؟
_نه مامان خدانگهدار
+مراقب خودت باش عزیزم!خداحافظ
به ساعت نگاه کردم ۲ بود زمان از دستم در رفته بود.
محکم شیمیو بستم و رفتم سراغِ زیست که تلفنم زنگ خورد!!!
با خوشالی جواب دادم
_بح بح سلام عروس خانوم
+سلام عزیزم خوبی؟
_هعی بدک نیسم تو خوبی؟ آقات خوبه؟
+مام خوبیم خدا رو شکر!!!
چه خبرا؟
_ سلامتی
+یه چیزی بگم؟
_دوچیز بگو!
+قراره فردا شهید بیارن اونم گمنام!
هیئتِ داداشم اینا مراسم دارن تووووپ!!
گفتم اگه دوس داری با خانواده یا بی خانواده تشریف بیاری !
_بازم شهید میارن؟
دم عیدی اخه؟
چرا؟
+وا!!! مگه چندتا شهید آوردن؟ تازه!دم عید که بهتره .
حالا اصراری نمیکنم .
داداشم گفت به دوستام اطلاع بدم که هیئت شلوغ شه مراسمِ شهداس زشته !
_اها قبول باشه ان شالله ولی من که مشغول درسم فعلا!
+اها باشه . هر طور مایلی عزیز.
ببخشید مزاحمت شدم به خانواده سلام برسون .
کاری نداری ؟
_نه مرسی بابت تلفنت !
+خواهش میکنم. خداحافظ
_خدانگهدار
تلفنو قطع کردم . نمیدونم چرا از حرفی که زدم تنم لرزید! دلم یجوری شد.
نمیدونم چرا احساس پشیمونی می کردم.
چه حسِ غریبی!
من تا حالا مراسم هیچ شهیدی نرفته بودم .نمیدونم چرا ایندفعه دلم شکست!
سرم گیج رف!
رو تخت دراز کشیدم
صفحه اینستاگراممو بازکردمو مشغول چک کردن پُستا شدم.
چشمم به پست محمد خورد .
عکس چندتا تابوت بود
روشم نوشته بود ۱۸!!!
چقدر آشنا بود برام.دلم لرزید ...
پست وبا دقت نگاه کردم زیرش نوشته بود "هر که شد گمنام تر زهرا خریدارش شود "
نمیدونم چم شده بود .
فوری تلفن ریحانه رو گرفتم .
بعد سه تا بوق جواب داد.
+جانم عزیز چیشده؟
_سلام گفتی مراسم کیه؟
+فردا چطور
_ساعت چند؟
+هفت غروب شروع میشه.
_اها باشه مرسی
+چیشد نظرت عوض شد؟
_نه همینجوری.
+اها باشه
_کاری نداری؟
+نه عزیز خداحافظ
فوری تلفنو قطع کردمو شیرجه زدم پایین .
_مامان مامان
+جانم
_میخان شهید بیارن فردا
میشه بریم؟
+بله بله؟ شهید؟اونوقت کی میخواد بره؟ شما؟ فاطمه خانم؟
_اذیت نکن دیگه اره . خواهش میکنم
+سرت به سنگ خورده یا آسمون به زمین اومده؟
_هیچکدوم . یه خواب عجیبی دیدم.
+که اینطور .عجب.
حالا کِی ؟
_نمیدونم ریحانه گفت ساعت هفت
مراسمشون تو هیئت شروع میشه!
+اها خوبه پس. اگه بابا بیاد میریم
قیافمو کج و کوله کردمو
_اههه بابا که صدساله دیگه نمیاددد
+خب اول اجازشو بگیر بعد!
کِنِف شدم با ی لحن خاص گفتم
_باوشه
راهمو کشیدم رفتم تو اتاق
حس خوبی داشتم .
یجورایی دلم شاد شد .
تایم زیادی نداشتم .میخواستم درسایِ فردامم جبران کنم به همین خاطر خیلی تند و فشرده درس خوندم .
حتی واسه شامم پایین نرفتم .
دیگه پلکم از خواب میپرید
به نگاه به ساعت کردم .
ساعت دو و چهل و پنج دقیقه . بعله !
چراغای اتاق و خاموش کردم و رو تختم دراز کشیدم .
یه قل هوالله خوندم که دیگه خستگی امونِ ادامو نداد و سر سه سوت خوابم برد.
با صدای آلارمِ گوشیم از خواب پریدم .
منگِ خواب بودم .
به زور پاشدم وضو گرفتمو نمازمو خوندم .
خواستم مامان اینارم بیدار کنم که دیدم از خواب اصلا نمیتونم رو پام بایستم.
رفتم رو تخت و دیگه چیزی نفهمیدم .
به سرو صورتم آب زدم که صدای قارو قورِ شکمم اجازه ی هر کار دیگه ای و ازم گرفت .
رفتم تو آشپزخونه که دلم ضعف رفت .
مامان سوسیس تخم مرغ درست کرده بود .
نشستم رو میز و مشغول شدم .
بعد اینکه حسابی سیر شدم از جام پاشدم ویه لیوان چایی ریختم برا خودم و نوش جان کردم .
با اینکه هنوز خوابم میومد ولی دلم نمیخواست درسام باعث شه امشب نَرَم.
پله ها رو دوتا یکی رفتم بالا ساعت ۷ و نیم صبح بود .
کتابامو برداشتم و ولو کردمشون رو زمین .به ترتیبی که میخواستم بخونم چیدم و شروع کردم .
هم مامان امروز نبود هم بابا برا همین راحت بودم .
___
دم دمای ساعت ۵ غروب بود که بابا اومد خونه .
با شنیدن صداها رفتم پایین و با یه لحن مهربون گفتم
_سلام بر پدر عزیزم
خیلی جدی گفت
+سلام خوبی؟
_شما خوب باشین عالی .
همینطور که داشت کمربند شلوارشو باز میکرد یه نگاه عجیب بهم انداخت و
+چیزی شده؟
_نه اصلا
نهار میخورین؟
+نه با دوستان خوردیم امروز!
_عجب!
مظلوم نگاش کردم و
_بابا جون؟ امشب جایی تشریف میبرین؟
+ اره جایی کار دارم چطور؟
_اخه چیزه!
میخان شهید بیارن این جا
+خب به سلامتی من چیکار کنم؟
_گفتم اگه میشه باهم منو شما و
مامان بریم ببینیمشون.
لبشو کج کرد
+شهید؟بریم ببینیم؟سینماس مگه؟
_عه باباجون اذیت نکنین دیگه خواهش میکنم.
+ما میخوایم بریم خونه ی آدمِ زنده تو نمیای!!!
اونوخ میخوای بری مرده ها رو ببینی؟
_اینجوری نگین تو رو خدا*
#نویسنده✍
#غیــن_میــــم🧡 #فـــاء_دآل💚
#کپی_بدون_ذکر_نام_نویسنده_حرام_است❌
ادامــه.دارد....
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══
💕زندگی عاشقانه💕
#پسرک_فلافل_فروش #قسمت35 #حماسه_جاودان از شخصی پرسیدم: از حرکت اربعین امسال که بیش از بیست میلیون
#پسرک_فلافل_فروش
#قسمت36
#آخرین_حضور
خواهرش می گفت: گاهی از نجف زنگ میزد میگفت به چیزی نیاز پیدا کرده، ما سریعا برایش تهیه میکردم و میفرستادیم. ماه رمضان که آمده بود آلوچه و چیزهای ترش خریده بودم. رفت آنها را آورد سر سفره تا با آنها افطار کند!
میگفت: آنقدر در نجف چیزهای شیرین خوردهام که الان دوست دارم چیزهای ترش بخورم. به خاطر همین از این خوردنیهای ترش برایش به نجف میفرستادم.
آخرین باری که به تهران آمد، ایام عرفه و تقریباً آبان ماه سال 1393 بود. رفتار و اخلاق هادی خیلی تغییر کرده بود. احساس می کردیم خیلی بزرگتر شده.
آن دفعه با مقدار زیادی پول نقد آمده بود! هر روز صبح از خانه بیرون می رفت و شبها بر می گشت.
بعد هم به دنبال خرید لوازم مورد نیاز نیروهای مردمی عراق بود. طراحی پرچم، تهیه چفیه و سربند و ... از کارهای او بود.
مقدار زیادی پارچه زرد با خودش آورده بود. ما کمکش کردیم و آنها را بریدیم. پارچه ها باریک باریک شد. هادی اسامی حضرت زهرا (س) را رویشان چاپ کرد و از آنها سربندهای قشنگی درآورد. همه آن سربندها را با خودش به نجف برد.
در آخرین حضورش در تهران، حدود هشتاد نفر از بچه های کانون مسجد به مشهد رفتند. در آن سفر هادی هم حضور داشت، زحمات زیادی کشید. او یکی از بهترین نیروهای اجرایی بود. این مشهد آخرین خاطره رفقای مسجدی با هادی رقم زده شد.
***
هادی وقتی در نجف مشغول درس و کار بود؛ مانند دیگر جوانان این توانایی را در خودش دید که تشکیل خانواده دهد و مسئولیت خانواده جدیدی را به دوش بگیرد.
به اطرافیان گفته بود اگر مورد خوبی سراغ دارند به او معرفی کنند. هادی هم مثل همه ملاکهایی برای انتخاب همسر در ذهنش داشت.
ملاکهای او بر خلاف خیلی از جوانان نسل جدید، ملاکهای خاص و خدایی بود. دیدگاهش دنیوی نبود. او به فراتر از این چیزها میاندیشید.
هادی دلش میخواست همسرش حجاب کامل داشته باشد. می گفت دوست ندارم همسرم به شبکههای اجتماعی و تلویزیون و... وابستگی غلط داشته باشد.
هادی اخبار را پیگیری می کرد اما به رادیو و تلویزیون وابستگی و علاقه نداشت. وقتش را پای سریال ها و فیلم ها تلف نمی کرد. می گفت خیلی از این برنامه ها وقت انسان را هدر می دهد.
از نظر او زندگی بدون اینها زبیاتر بود. چند جایی هم در نجف برای خواستگاری رفته بود اما...
بار آخر با پدرش صحبت کرد و گفت: باید عید نوروز با من به نجف بیایید. آنجا رفته ام خواستگاری و از من خواسته اند با خانواده ات به خواستگاری بیا.
روزهای آخر کارهای خودش را هماهنگ کرد. حدود هزاران چفیه برای حشد الشعبی خرید. چندین هزار پرچم و پیشانی بند هم طراحی و چاپ کرد و با خودش برد.
وقتی هادی رفت یک وصیتنامه با دست خط کاملاً معمولی که پاکنویس هم نشده بود در داخل کمد پیدا کردیم. در آنجا نوشته بود حجابهای امروزی بوی حضرت زهرا(س) نمیدهد حجابتان را زهرایی کنید. پیرو خط ولایت فقیه باشید. اگر دنبال این مسیر باشید به آن چیزی که میخواهید میرسید همانطور که من رسیدم. راهپیمایی 9 دی یادتان نرود.
#پسرک_فلافل_فروش
زندگینامه وخاطرات #طلبه_شهید_مدافع_حرم_محمدهادی_ذوالفقاری🌷
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══
💕زندگی عاشقانه💕
#هرچی_توبخوای #قسمت35 پسر جوانی کنار مزاری نشسته بود و تو حال خودش بود...😭✨ مزار داییم نزدیکش بود
#هرچی_توبخوای
#قسمت36
فکری به سرم زد....😅
باحالت پشیمونی و گریه گفتم:
_با اجازه ی پدرومادرم و بزرگترها..😒😢
چند ثانیه مکث کردم،بعد با خنده گفتم:
_بله😁🙈
همه زدن زیر خنده....😂😃😄😁
مامان گفت:
_خیلی پررویی زهرا.حیا رو خوردی...
مامان داشت صحبت میکرد محمد یه پرتقال😁🍊 برداشت.
فکرشو خوندم.سریع و محکم پرتاب کرد سمتم.سریع جا خالی دادم.😱😃
پرتقال پاشید رو دیوار.به رد پرتقال بدبخت نگاه کردم.
باتعجب و ترس به محمد گفتم:
_قصد جون منو کردی؟؟!! این اگه به من میخورد که ضربه مغزی میشدم.😝😁
محمد باخنده گفت:
_حقته،بچه پررو،خجالت هم نمیکشی.😁🍊
به بابا نگاه کردم...
با لبخند نگاهم میکرد.واقعا خجالت کشیدم.🙈سرمو انداختم پایین و رفتم تو اتاقم.😅🙈
شب خاستگاری شد..
محمد و مریم زودتر اومدن.همه نشسته بودن و من با سینی چایی رفتم تو هال...
طبق معمول محمد سینی رو ازم گرفت و خودش پذیرایی کرد.😊👌
تو این فاصله من به مهمان ها نگاه میکردم.👀🙈
حانیه،مادرش،پدرش و امین و عمه ی امین اومده بودن.
به حانیه نگاه کردم،درسته که خوشحال بود ولی چند سال پیر تر شده بود.😒
صحبت سر پدر و مادر امین بود و اینکه پیش خاله و شوهرخاله ش بزرگ شده. مامان و بابا و محمد خیلی تعجب کردن.
محمد به من نگاهی کرد.من فکر میکردم میدونه.🙈
بعد از صحبت های اولیه قرار شد من با امین صحبت کنم.
اواخر دی ماه بود☁️❄️ و نمیشد رفت تو حیاط.
به ناچار رفتیم اتاق من.
همون اول که وارد شد،اتاق رو بر انداز کرد... 👀
ادامه دارد..
🌹شادے ارواح طیبہ شــہـــدا صلواٺ
اولین اثــر از؛
✍ #بانـــومهدی_یارمنتظرقائم
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══
💕زندگی عاشقانه💕
#سبک_زندگی استاد #پناهیان #قسمت35 👇👇👇 من همش هم اسلامی حرف نمیزنما؛ ✅ما باید توی زندگیمون، این ت
#سبک_زندگی
استاد #پناهیان
#قسمت36 👇👇👇
بسم الله الرحمن الرحیم
الهی من فدای این دین باهوش بشم...
✅ میبینی این برنامه ریزی برای سبک زندگی ( مثل برنامه غذا خوردن،مهمانی رفتن و و ..) چه آثااااری داره تو زندگیت....
👈👈👈👈اگررررر که عمل کنی !
🔹اصلا روانشناسان ، میگن وقتی شما یه عادتهایی رو سه هفته اجرا میکنی،
👈یه موادی مشابه نیکوتین تو ذهنت ترشح میشه که باعث آرامش میشه!
💠بعد اسلام چه سبکهایی رو پیشنهاد میده!!!
✅مثلا میگه روزی سه مرتبه برو مسجد، چه میکنهههه این مسجدد رفتن...
سادهست مگه؟؟؟
🌀من اصلا با قیامت و خداپرستی کاری ندارم،
من با «سبک زندگی »که #خدا واسه مسلمونا طراحی کرده کار دارم.
👈لفظ تربیت بیشتر برای موجود دارای شعور نیست، برای موجود بیشعوره.
برای موجود باشعور از لفظ *ادب* استفاده میشه.
میخواستم اسم مدرسه هامون رو 《دار التادیب》 بذارم، میگفتن نه نذار. گفتم چرا؟ اینجا محل ادب شدن است، این مهمتر از دانش هست.
گفت نه آقاااا، دار التادیب از دوره طاغوت اسم جایی هست که نوجوانهای بزهکار قاتل رو اونجا نگه میدارن!!!!🙃
عجبببببب..
اصلا همه چیو ول کردیم انگار.
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══
#جانم_میرود
#قسمت36
ــــ بس کن دیگه حالت بهم نمی خوره همچین حرفایی بزنی
زهرا برای آروم ڪردن اوضاع چشم غره ای به نازی رفت دست مهیا را گرفت
ـــ نازی تو برو کلاس ما بریم یه چسب بزنیم رو زخم مهیا میایم
و به سمت سرویس بهداشتی رفتن
ــــ آخ آخ زهرا زخمو فشار نده
ـــ باشه دیوونه بیا تموم شد
نگاهی به خودش در آینه انداخت
به قیافه ے خودش دهن کجی زد
به طرف ڪلاس رفت تقه ای به در زد
ـــ اجازه هست استاد
استاد صولتی با لبخند اجازه داد
مهیا تا می خواست سر جایش بشیند با دیدن مهران صولتی اخمی ڪرد و سرجایش نشست
همزمان نازی در گوش شروع به صحبت کرد
ــ وای این پسره مهران برادر استاد صولتیه
ـــ مهران ڪیه
ـــ چقدر خنگے تو همین که بهت زد
مهیا با این حرف یاد زخمش افتاد دستی به اخمش کشید
ـــ دستش بشکنه چیکارکرد پیشونیمو
با شروع درس ساڪت شدند
ــــ خسته نباشید
همه از جایشان بلند شدند
مهیا وسایلش را تند تند جمع ڪرد و همراه نازی و زهرا به سمت بیرون رفتند
ــــ دخترا آرایشم خوبه ??
* از.لاڪ.جیـغ.تـا.خـــدا *
* ادامــه.دارد... *
💐شادے ارواح طیبہ شهدا صلوات💐
بامــــاهمـــراه باشــید
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══
ارتباط موفق_36.mp3
11.45M
#ارتباط_موفق
#قسمت36
✗ اهمیت به حرف مردم،
✗ دلمشغولی به قضاوتهای مردم،
✗ تصمیمگیری بر اساس حرف مردم،
💥 ارزش نفس انسان را بقدری میکاهد که؛
- نه شخص در درون خود احساس ارزشمندی و عزّت میکند،
- و نه دیگران از او عزّت و محبوبیت دریافت میکنند.
▲ این رذیله، بشدت از محبوبیت و قدرت جذب روح ما میکاهد، حتی اگر کسی از وجود آن، در درونمان خبر نداشته باشد.
#استاد_شجاعی 🎤
#آیتالله_سعیدی
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══
036.mp3
1.73M
🔶 صحبت های دکتر #حبشی در مورد #رابطه_صحیح زن و شوهر در خانواده
"بخش سی و ششم"
#قسمت36
💢🔸 رفتار اقتدار شکن و رفتار اقتدارساز یک خانم
💥 دکتر حمید #حبشی
بسیار مهم و کلیدی👌
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══
💕زندگی عاشقانه💕
#خانواده_خوب #قسمت35 📝موضوع: مهم ترین نکته برای داشتن یک خانواده خوب🤔 💕_____💕_____💕 🌀اهمیت آرامش
#خانواده_خوب
#قسمت36
#همسرداری"
📝 اهمیت «مبارزه با نفس والدین» در تربیت فرزندان🌷
خوب بودن پدر و مادر، برای تربیت فرزند کافی نیست، فرزندان باید «مبارزه با نفس والدین» را ببینند 🤔
چرا فرزندان برخی خانوادههای مذهبی، مقید به امور دینی و رفتار اسلامی نیستند⁉️
💥پایۀ اصلاح نفس، مبارزه با هوای نفس و مخالفت با تمایلات بی ارزش است.👌👏
💏پدر و مادری که مبارزه با هوای نفس را در عمل و رفتار خودشان به بچه یاد ندهند♨️
و این تجربه را در خانواده به فرزند خود منتقل نکنند، 🔰
زیاد نباید انتظار داشته باشند که فرزندشان اصلاح شود و خوب بار بیاید.👌
🔅خوب بودن پدر و مادر، برای تربیت فرزند کافی نیست.❗️
💏 مثلاً اگر هر یک از پدر و مادر به صورت ژنتیک آدمهای مهربان یا خوشاخلاقی باشند، این ویژگی به تنهایی نقش 👈تعیینکنندهای در تربیت فرزند ندارد.💯
💎مهم این است که فرزند در رفتار و گفتار پدر و مادرش،👈 مبارزه با هوای نفس را ببیند تا تأثیر بپذیرد.👏
💢و الا هرچقدر کارهای خوبی از پدر و مادرش ببیند که این کارهای خوب توأم با «مبارزه با نفس» نباشد و مثلاً ناشی از صفات خوب ژنتیکی آنها باشد، در تربیت فرزند نقش چندانی نخواهد داشت.👌
👦اگر فرزند در رفتار پدر و مادرش ببیند که آنها بارها عصبانی شدهاند، 👌
ولی خودشان را کنترل کرده و چیزی نگفتهاند یا لبخند زدهاند،👏
به تدریج میپذیرد که بسیاری از اوقات باید مخالف هوای نفس رفتار کرد و پا روی درخواستههای نفسانی گذاشت.💯👏
💏 پدر و مادری که وقتی عصبانی میشوند هرچه دلشان خواست به زبان میآورند، 👌
طبیعتاً بچۀ آنها هم هرکاری دلش بخواهد، انجام خواهد داد و مقابله با خواهشهای نفسانی را فرانخواهد گرفت.💯
💏اگر پدر و مادر، هنگامی که ناراحت و یا عصبانی هستند بچۀ خود را تنبیه کنند، ❌
و هنگامی که خوشحال و سرحال هستند او را تشویق کنند،🎁
💢این بچه درست تربیت نمیشود، ♨️
💏چون پدر و مادر ملاک تشویق و تنبیه را👈 رفتار درست و غلط فرزندشان قرار ندادهاند
↙️بلکه ملاک را حال خوب و بد خودشان و تمایلات خودشان قرار دادهاند؛ 👌
💏یعنی هروقت سرحال باشند میبخشند و هروقت عصبانی باشند نمیبخشند و مجازات میکنند.❗️
وقتی رفتار پدر و مادر باعث شود که بچه اینطور نتیجهگیری کند، طبیعی است که این بچه هم طبق هوای نفسش عمل کند.💯
بعضی از خانوادهها، مذهبی هستند، ولی بچه هایشان زیاد به امور دینی و رفتار اسلامی مقید نیستند و در واقع پدر و مادر نتوانستهاند آنها را متدین بار بیاورند.♨️
غالباً علت این وضعیت این است ↙️که بچه ها از پدر و مادر رفتار خوب و مؤمنانه دیدهاند
🔻 اما مبارزه با هوای نفس مشاهده نکردهاند.👌
👦 این موجب میشود ↙️بچهها تصور کنند پدر و مادر چون علاقه به رفتار مذهبی داشتهاند اینگونه رفتار کردهاند، پس خودشان هم طبق دوستداشتنیهایشان عمل میکنند؛ ♨️
🔰و لذا نتیجۀ تربیت خراب از آب در میآید.💯
باید به بچه ها مبارزه با هوای نفس را یاد دهیم👏💪
و تجربۀ مخالفت با تمایلات را انتقال دهیم،👌
نه اینکه صرفاً رفتار مؤمنانه را نمایش دهیم.❌
🧕در نمایش مبارزه با هوای نفس، مثل غالب موارد دیگر، نقش مادر در تاثیرگذاری تربیتی بیشتر است.👌👏
🧕یعنی اگر از مادر مبارزه با هوای نفس و صبر در ناملایمات دیده شود، اهمیت بیشتری دارد.🌷
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَالعَنْ أعْدَاءَهُم🎊
💕زندگی عاشقانه💕
#اخلاق_در_خانواده #قسمت35 بسم الله الرحمن الرحیم💐 #اخلاق_در_خانواده #کلام_سی_وپنجم #تأدیب_زن
#اخلاق_در_خانواده
#قسمت36
بسم الله الرحمن الرحیم💐
#اخلاق_در_خانواده
#کلام_سی_وششم
#کار_زن🔍
🖇از نظر اسلام خوب و مطلوب هست که زنها ، در مرحله اول در منزل و در مرحله دوم ، در بیرون خانه با حفظ عفاف به کاری مناسب خِلقت و نهاد خودش مشغول باشه و بجای سرگرمی های زبان آور و بیهوده به کاری مفید و مثبت بپردازد .✔️
🔸در حدیثی از پیامبر اکرم ص رسیده است که: ریسندگی. را کار خوب زن شمرده است
مسلما خیاطی و بافندگی وسایر کارهای ظریف دستی هم در ردیف ریسندگی قرار دارد.
📖در امور اجتماعی که میان مردم مرسوم هست ، در هر موردی که اسلام منع ونهی
ننموده باشد ، دلیل بر تصویب و امضای آن موضوع هست .
بنابراین هر حرفه و شغلی که اسلام ، زن را از آن منع نکرده و منافی عفاف و حجاب او نیست مورد تصویب اسلام می باشد و زن میتواند به آن کار مشغول شود.
💵در آمد کار هم به خود زن تعلق میگیرد و شوهر حق دخالت در مال زن را ندارد مگر آنکه طبق قراردادی باشد که با هم گذاشتند✔️
😇خوب البته مستحب است که خانمها در خرج کردن اموال خودش با شوهرش مشورت کنه تا یکرنگی و صمیمیت آنها در پرنگ تر و مستحکم تر شود .❤️
🌺اگر شوهر نتواند به تنهایی مخارج خانه را تامین کند و زن عفیف بتواند با کاری مناسب ، کمبود خرج خانه را جبران کند، بهتر هست که اینکار را انجام بدهد .
👌حتی اگر ترس از مخارج زندگی مانع ازدواج بشه کار کردن زن به سر حد وجوب میرسد .
دختر و پسری که به سن بلوغ میرسند باید با حذف تشریفات و با کمک پدر ومادر و فامیل و یا کار کردن زن هر چه زودتر ازدواج کنند و این سنت موکد پیامبر اکرم ص را به تاخیر نیندازند.✅
🥣موضوع دیگه آشپزی و طبخ غذاست که چون کار هر روز هست و زن بیشتر در خانه است ، باید او بعهده بگیرد
حتی مردانی که شغلشان آشپزی هست دوست دارند غذای دستپخت همسرشان را در منزل بخورند 🍽
خانمها میدانند که پختن غذا کار ساده ای نیست
امام صادق علیهالسلام میفرماید:
بهترین زنان آن است که غذای پاکیزه بپزد .🍴🍵
خانمها میدانند که برای تهیه غذای مطبوع باید ، مواد اولیه مناسب در وقت مناسب و در مکان مناسب تهیه شود
لذا در آموزش این فن ظریف و تخصصی لازمه آموزش دید .♻️
در آموختن نباید مسامحه کرد و از یاد گرفتن نباید خجالت کشید.
😊
#دلایل_روایی
🌵پیامبر اکرم ص فرمودند:
چه سرگرمی خوبی است، ریسندگی برای زن شایسته
(بحار جلد ۱۰۳_ص۲۵۸)
🍀رسول خدا ص فرمود:
به زنان ریسندگی و سوره نور را بیاموزید
( سوره نور در قرآن کریم ، شامل آیات حجاب و منع از زنا و فحشاء است .)
( وسائل جلد ۱۴_ص۱۲۷)
🌾امام صادق علیهالسلام فرمود:
بهترین زنان شما ( مسلمین) زنی است که
خوشبو و خوش دستپخت باشد.🥪
(وسائل جلد ۱۴_ص۱۵)
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌹
💕زندگی عاشقانه💕
#تربیت_فرزند #قسمت35 🍒#تربیت_فرزند 🔍 #جلسه_سی_وپنجم موضوع ✍ زندگی شهری بین «بچهها» و «درکِ سختی
#تربیت_فرزند
#قسمت36
#تربیت_فرزند
🔍 #جلسه_سی_وششم
موضوع ✍
اگر ویژگیهای شخصیتی مثل🔸 مسئولیتپذیری و🔸 مقاوم بودن را در بچهها تقویت کنیم، هیچ نگرانیای نسبت به دینداری آنها نداریم👌
🍃____🌹_____🍃
🎀بسم الله الرحمن الرحیم🎀
اگر ویژگیهای شخصیتی مثل1⃣ مسئولیتپذیری و2⃣ مقاوم بودن را در بچهها تقویت کنیم، 🔰
هیچ نگرانیای نسبت به دینداری آنها نداریم👏
💥ما اگر این ویژگیهای شخصیتی-مثل مسئولیتپذیری و مقاوم بودن- را در بچهها تقویت کنیم، هیچ نگرانیای نسبت به دینداری بچهها نداریم.
🏫مدرسۀ خوب، مدرسهای نیست که مدام به بچهها دعا و قرآن و نماز یاد بدهد! ♨️
🏫مدرسهای است که پسرها را مرد بار بیاورد،👌 و دخترها را خانم؛ دخترها هم باید💯
شخصیتهای قوی و استواری داشته باشند💪.
😇ادب» مال آدمهای قوی است💪
اول باید بچهها را به شخصیتهایی قوی و استوار تبدیل کنیم👌👏
اینجا باید سرِ زبان همه باشد🔰
«مرد باش، قوی باش، محکم باش»💪
این کلمات خیلی کلمات خوبی است، یا آن کلمهای که امام صادق(ع) مطرح میکند✍
😇 به عنوان اینکه «مؤدب باش» ادب مال آدمهای قوی است،💯
🛑 آدمهای ضعیف🔰
❗️زیرآبی میروند،
🔺 دروغ میگویند،
❌ خالی میبندند،
ولی آدم قوی اینطوری نیست.💪👏
⛔️ آدم ضعیف حسودی میکند،💯
ولی آدم قوی حسودی نمیکند.👌👏
🔸ما باید اول جوانهایمان را به یک شخصیتهای استوار تبدیل کنیم.👌
فکر میکنم سرِ این اهداف بین خانه
و مدرسه باید یک توافقنامهای امضاء بشود✔️
🏡تا خانه و مدرسه با هم همکاری کنند.👌
🏫 اگر در خانه به روالِ مدرسه عمل نشود،♨️
👦بچه «دو آب و هوایی» میشود، و از نظر تربیتی صدمه میخورَد.💯
💥خانه و مدرسه باید با هم همکاری کنند و خصوصاً مادرها باید در جریان تربیت بچهها در مدرسه باشند.👌
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ
فَرَجَهُمْ وَالعَنْ أعْدَاءَهُم🌷
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══
4_5848481791874173675.mp3
10.95M
#انسان_شناسی
#قسمت36
#استاد_شجاعی
#استاد_پناهیان
❣ عاشقها
اهلِ توحیدها
رفقای خُدا
و در یک کلام، اهل ایمان؛ نشونه دارند،
علامت دارند،
شرح حال دارند!
راحت میشه تشخیصشون داد ...
💥 به هر مسلمانی نمیشه گفت ؛ مؤمن!
@Ostad_Shojae
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══
036.mp3
1.73M
💞 #رابطه_صحیح_زن_و_شوهر
#قسمت36
✅❌ رفتار اقتدار شکن و رفتار اقتدارساز یک خانم
🎙دکتر حمید #حبشی
#سبک_زندگی
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══
کارگاه خویشتن داری_36.mp3
13.65M
#کارگاه_خویشتن_داری
#قسمت36
⚜️ بالاترین و کاملترین مرتبه و جلوهی نور در زمین؛
وجود مقدس معصومین، علیهم السلام، بعنوان انسانهای کاملند.
※ خویشتنداری؛
فاصله گرفتن از تمام افکار و اعمالی است که ما را از مرکز نور، دور میکنند.
@ostad_shojae