4_5913241519216656549.mp3
5.38M
🕌🏴🕌🏴🕌🏴🕌🏴
🎵 دوباره ماییم و تشییع شبانه
🎤 حاج میثم مطیعی(سینه زنی)
................................................
شهادت مولای متقیان آقا علی بن ابی طالب(ع) را محضر حضرت حجت(عج) و تمامی مسلمین جهان تسلیت و تعزیت عرض می نماید.
@zendegiasheghane_ma
🌱🥀🌱🥀🌱🥀🌱🥀
#حی_بودن
سلام طاعاتتون قبول
یک ساله داریم تو دوره های نظم خانم #محمدی تمرین #حی_بودن میکنیم امشب تو مجلس شب قدر دوتا دختر کوچولوی محجبه نمونه کامل #حی_بودن هستند دو نفری باهم سر یه سینی بزرگ رو که با لیوانهای اب یک بار مصرف پر میکنند میگیرند و بین جمعیت عزادار و در حال دعا پخش میکنند نمیدونید چه خلوصی دارند😔
دلم برای یک کار خالص بی ریا شبیه این فرشته های کوچولو تنگ شد....
بدون معلم و دوره و کلاس درس انسانیت پس میدن
برای سلامتی تمام بچه های خوب سرزمینم صلواتی عنایت کنید
@zendegiasheghane_ma
🌱🌱🌱🌱
#دعای_روز_بیست_یک
دعای روز بیست و یکم ماه مبارک رمضان
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهمّ اجْعَلْ لی فیهِ الی مَرْضاتِکَ دلیلاً ولا تَجْعَل للشّیْطان فیهِ علیّ سَبیلاً واجْعَلِ الجَنّةِ لی منْزِلاً ومَقیلاً یا قاضی حَوائِجَ الطّالِبین.
خدایا قرار بده برایم در آن به سوی خوشنودیهایت راهنمایی و قرار مده شیطان را در آن بر من راهی وقرار بده بهشت را برایم منزل وآسایـشگاه ای برآورنده حاجتهای جویندگان
التماس دعا
@zendegiasheghane_ma
🌷 مطالعه سهم #روز_بیستم از طریق لینک زیر:
https://eitaa.com/nahj_khatm110/1175
✨📖 ✨ #من_نهج_البلاغه_میخوانم
#روزبیستم
@zendegiasheghane_ma
چه غریبانه....
رمضان که، بی حضورتان آغاز شد....
رمضان بدون شما از نیمه گذشت
شب قدر هم آمد
آقا جان پس کدام سحر؟!
کدام افطار؟!
کدام عید؟!
آقا جان...
رمضان که بی حضورشما...
رمضان نمی شود...!!
یا ابا صالح المهدی (عج)
@zendegiasheghane_ma
هدایت شده از جلسات سبک زندگی ویژه بانوان
#خانواده_شاد_در_میهمانی_خدا
#خانم_محمدی
#قسمت25
🌹🌹🌹🌹🌹🌹
بچه ها قرآن می خونند دعا میخونند ⬅️ صداشون رو ضبط کنید بنده الان شعر و قرآن خوندن حتی حرفهایی که از مدرسه ميزدم از دوره دبستانم هست. مامانم صدای ما رو ضبط میکردن ؛ اذان میگفتیم، قرآن سبک عبد الباسط میخوندیم. مادر بنده اون موقع خیلی همت کرده چون ضبط صوت و نوار خام همه نداشتن یا اهمیتی نداشت الان گوشی همراه هست یه دکمه میزنی صدا رو ضبط میکنه.
خاطره اولین روزه داری شما، همسرت و بچه ها تعریف کنین، ضبط بشه. يه یادگاری قشنگی می مونه.
اینها میشه لحظه های شاد ظاهری😄😍
دوتا وقت شادی داریم💠😍.
یکی موقع افطار 😍
یکی هم موقع لقاء الله💠
باید فکر کنید که شما موقع افطار موقع دیدن پروردگار هست.
از الان خواب رو کم کنید برای بیداری شبهای قدر 🕋
با خواب چون بدن سرد میشه بیشتر تازه گرسنتون میشه،خواب به اندازه بکنید، مسواک زدن رو فراموش نکنید، بلغم باعث بوی بد دهان میشه، از چوب مسواک استفاده بکنید.حالا اگه خمیردندون هم استفاده میکنید سعی کنید خمیر دندونهایی باشه که خارجی نباشه، ایرانی باشه. الان خميردندان طب سنتی هم اومده با عسل و پودر چوب مسواک و چیزهای دیگه.
گفتیم با خرما و آب گرم افطار بکنید ، در خوردن چیزای شیرین اعتدال رو رعایت کنید.زیاد اگر چیزای شیرین بخورین تپش قلب میگیرین. بعضیا میگن ما چون تپش قلب داریم روزه نمیگیریم، افطار که میکنیم حالمون بد میشه. تپش گرفتی دراز نک، بشین، آب خنک بخور، نفس عمیق بکش، دکتر هم برید یک دارو با درصد ده میلی میده .
بعضیا میگن ما سحری بیشتر میخوریم،یا بعضیا میگن افطاری بیشتر میخوریم، اینو با خانواده تنظیم بکنید . سبد خانوادگی تونو تنظیم بکنید.حتما خریداتونو انجام بدید. زیاد وقت توی این بازارها نگذارید.📛
یه مقدار به #شبهای_احیا تون توجه بکنید. از الان اماده بشید برای شبهای احیا تون بدونید میخواید چیکار بکنید.
یه تحقیق ساده بکنید مراسم های احیاء نزدیک شما کجا هست⁉️ میتونید قرارهای دسته جمعی بگذارید
به خانواده و اقوام پیام بزنید بگید دعاگو هستید و التماس دعا
یه دعای خوب براشون بکنید و مهمتر از همه حلالیت هست.
@jalasaaat
ارسال مطلب ✅
کپی ⛔
💕زندگی عاشقانه💕
رمان #دایرکتی_ها #قسمت_چهارم کم کم داشت افشین و حرفاش یادم میرفت اما باز طاقت نیاوردم و سمت گو
رمان #دایرکتی_ها
#قسمت_پنجم
کم کم داشتم بهش عادت میکردم
مدام برام نحوه استفاده داروهای گیاهی رو میفرستاد..
🌱
اوایل با اکراه قبول میکردم
اما بعدش با شوق و ذوق استقبال میکردم..
دیر اومدن های کیوان هم تقریبا دائمی شده بود
چند باری باهاش بحث کردم..
گفتم خسته شدم از این وضعیت؛
تنهایی کلافه ام میکنه...
اونم مدام میگفت خب چیکار کنم تو این اوضاع بیکاری و اقتصاد خراب..
توقع داری کارمو از دست بدم بیام بشینم تو خونه کنار تو؟!
صد بار بهت گفتم بچه دار بشیم قبول نکردی..
گفتم چرا هر چی میشه پای بچه رو میکشی وسط؟!
مگه برا فرار از تنهایی باید مادر بشم!!!
😕
همین بحثای بیخود و بی جهت من با کیوان،جرقه راحت حرف زدن با افشین رو روشن و روشن تر کرد!
انگار مجوز درد و دل با افشین برام امضا شد!
بحثایی که بین من و کیوان پیش میومد؛همه رو برا افشین تعریف میکردم
اونم با حوصله تمام گوش میکرد..
و با حرفاش آرومم میکرد!
این اولین بار بود با جنس مخالف به غیر از همسرم صحبت میکردم و انقدر راحت سبک میشدم!
نه بحثی در کار بود..
نه تشری..
نه حرف بچه ای که من بهش آلرژی پیدا کرده بودم!
متاسفانه ارتباطمون بیشتر شد..
🔥📵ساعت ورود و خروج کیوان رو بهش گفته بودم،تا توی اون زمان پیام نده..!
اونم زمانی که سرکار بود و بیرون از خونه بهم پی ام میداد..
همه چت ها رو هم قبل اومدن کیوان پاک میکردم.
پیام خاصی بینمون نبود،اما خودم خوب میدونستم که کارم اشتباهه!
😔😞
برا همین چندین بار از ترسم چک میکردم تا خیالم راحت باشه که پیاما پاک شده..!
رفته رفته پیامهای افشین از درد و دل و کمک فراتر رفت..
😞😞
ادامه دارد...
#فاطمه_قاف
#دایرکتی_ها
📛⛔️📛⛔️📛⛔️📛
🌱🌱🌱🌱
#دایرکتی_ها
#قسمت_ششم
افشین به من علاقه مند شده بود،چند باری بهم گفت.
حتی اگه نمیگفتم با اون همه قربون صدقه رفتن و دلبری مشخص بود دوسم داره!
هر چی بهش میگفتم قرارمون این نبود!
میگفت گور بابای قرار و مدار..
دل که این حرفا رو نمیفهمه!!!❤️💔
من آدم محکمی بودم،همه سعیمو کرده بودم که دلم نلرزه؛
اما بشدت وابسته شده بودم به کسی که بی چون و چرا گوش شنوا بود..!
به افشین گفتم:دست از عشق و علاقه بردار،چون من کیوان رو دوست دارم!
اگرم باهات حرف زدم فقط و فقط بخاطر داروهای گیاهی بود و بعدشم شاید فرار از تنهایی..
الانم پشیمونم چون نمیخوام بهت وابسته تر بشم و زندگیمو از دست بدم!
حرفامو که دید؛به غلط کردن افتاد..
گفت باشه فرشته خانوم!
من غلط کردم!
دیگه حرفی نمیزنم؛
فقط تنهام نذار!
باشه؟!....
قول میدم دیگه هیچ حرفی از حسم نزنم.....
سخت بود برام دل کندن از مجازی و چت بیهوده...
انگار معتاد شده بودم؛معتاد یه آدم مجازی که حتی چهرشو ندیده بودم...
برام شده بود دایه دلسوز تر از مادر!
گفتم باشه و خداحافظی کردم!
گفت دمت گرم😍بعدشم استیکر خنده و خوشحالی فرستاد و خداحافظی کرد!
توی این مدت دست و دلم به زندگی نمیرفت...
مدام بهانه های الکی میگرفتم،سر مسائل جزئی و بی اهمیت با کیوان بحثم میشد...
کیوان میگفت چته؟!
چرا عوض شدی؟
کو اون فرشته ای که ورد زبونش قربونت برم وفدات شم بود؟!
همش دعوا راه میندازی؛
اعصاب خودتو منو بهم میریزی!
خب چته لعنتی..
بگو بذار بفهمم..؟!
میگفت بگو بذار بفهمم!!!
اما من خودم نمیدونیستم دقیقا چه مرگم شده!
چی رو به کیوان میگفتم!
من حرفی برا گفتن نداشتم..😭
کیوانم گاهی عصبی میشد و سمتم نمی اومد..
بعد از مشاجره ای که داشتیم،کیوانم کمی تغییر کرد..
دیگه به اندازه قبل قربون صدقه ام نمیرفت؛
برام وقت نمیذاشت..
البته بیشتر من مقصر بودم؛
چون بیخود و بی جهت دعوا راه مینداختم!
از اون طرف افشین سنگ صبورم بود و آرومم میکرد!
و من از لحاظ روحی و روانی تا حدودی از جانب افشین تامین میشدم!
اگر کیوان باهام بدخلقی میکرد دیگه مهم نبود،چون یکی دیگه جاشو پر کرده بود..
ادامه دارد...
#فاطمه_قاف
#دایرکتی_ها
📛⛔️📛⛔️📛⛔️📛⛔️📛
🌱🌱🌱🌱
رمان #دایرکتی_ها
#قسمت_هفتم
روز به روز از کیوان فاصله میگرفتم
و به افشین نزدیکتر میشدم..
🔥❤️🔥❤️🔥
چند وقت بعد افشین دوباره ابراز علاقه کرد؛توقع داشت منم هم متقابلا اینکارو انجام بدم!!!
نمیدونم چرا،اما اینبار ترسی وجودم روفراگرفت...
ترسیدم از این دوستت دارم های تایپ شده توی صفحه ی گوشی...
ترسیدم از اینکه دلم بی هوا بلرزه...
ترسیدم از اینکه کسی بهم میگه دوستت دارم که نامحرمه و همسرم نیست!!!
😞😞💔
ترسیدم و لرزیدم...
تمام تنم می لرزید...
تا ساعات ها جواب افشین رو ندادم
اون مدام پیام میفرستاد
اما من گوشه خونه کز کرده بودم و
زل زده بودم به نقطه ای نامعلوم...
حس کردم سقوط کردم
سقوط آزاد....
😭
اما چطور نفهمیده بودم؟!
تمام مکالمه روزای اول یادم بود
همش گفته بودم
درست نیست!
یعنی چی درد و دل....
من همسر دارم!!
وای من همسر ،د ... ا... ر... م😢
به اسم همسر که رسیدم بغضم ترکید
های های گریه کردم😭
انقدر گریه کردم تا کمی آروم شدم
توی آینه خودمو نگاه کردم،چشمام قرمز شده بود
😭😔
همش تو فکر بودم شب کیوان منو با این چشمهابینه،چی بهم میگه...
به افشین گفتم اگر یه کلمه دیگه حرف از علاقه بزنه؛دیگه تو اینستا نمی مونم
بزور قبول کرد!
میخواستم همون شب از دنیای مجازی بیام بیرون....
اما وابستگی کار دستم داده بود!!!
😞
سخت بود یهو از کسی که 3ماه تمام برا درد و دلام وقت گذاشته بود و گاهی کمکم کرده بود دل کند!
مثل معتادی شده بودم که هی میگفتم از فردا، از فردا دیگه ترک میکنم.
اما حس گناه باعث شد که کمتر چت کنم
کمتر استرس و اضطراب سراغم می اومد....
ترس چک شدن گوشیمو نداشتم....
حس میکردم یه پرنده ام...
پرنده ای که از قفس آزاد شده..
ادامه دارد...
#فاطمه_قاف
#دایرکتی_ها
📛⛔️📛⛔️📛⛔️📛
🌱🌱🌱🌱
✨
یک عمر اگر
روزه بگیریم و بگیرید و بگیرند
همتا نشود با
لب عطشان اباعـــبدالله
صلی الله علیک یا ابا عبدالله
💞 @zendegiasheghane_ma
🌱🌱🌱🌱
#دعای_روز_بیست_دوم
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهمّ افْتَحْ لی فیهِ أبوابَ فَضْلَکَ وأنـْزِل علیّ فیهِ بَرَکاتِکَ وَوَفّقْنی فیهِ لِموجِباتِ مَرْضاتِکَ واسْکِنّی فیهِ بُحْبوحاتِ جَنّاتِکَ یا مُجیبَ دَعْوَةِ المُضْطَرّین.
خدایا بگشا به رویم در این ماه درهای فضلت وفرود آر برایم در آن برکاتت را وتوفیقم ده در آن برای موجبات خوشنودیت ومسکنم ده در آن وسطهای بهشت ای اجابت کننده خواسته ها ودعاهای بیچارگان.
🌱🌱🌱🌱
💞 @zendegiasheghane_ma
#همسرداری
قبل از هر صحبتی کلماتتان را سبُک و سنگین کنید. این عادت همیشه مهم است اما وقتی میخواهید با همسرتان حرف بزنید مهمتر هم میشود.
واژهها را با دقت انتخاب کنید و مراقب باشید کلمهای به زبان نیاورید که همسرتان را آزرده کند؛ طبیعیست که همسرتان روی آنچه می گویید #حساسیت ویژه ای داشته باشد.
💞 @zendegiasheghane_ma
🥀🌱🥀🌱🥀🌱🥀🌱🥀
#هردوبخوانیم
#زوجین_بدانند
🏷دعوا و بحث بين افراد اجتناب ناپذيره
ولى....
⛔️دعوا توى جمع ممنوع
حتى اگر قهريد و مجبوريد با هم به يك مهمانى برويد اصلا نيازى نيست آدماى اون جمع متوجه قهر و مشكل شما بشوند
✅موقتا آشتى مصلحتى كنيد
گاهى حتى همين آشتى ساختگى باعث رفع مشكل شده
اما تاكيد ميكنم كه اين راه حل مسئله نيست
بلكه نياز هست كه حتما در موقعيت مناسب راجع به ناراحتى پيش آمده صحبت كنيد
✴️فقط هنگام حل مسئله حتما به اين نكات دقت كنيد
➖ فقط روی مشکل تمرکز کنید.
➖ به گذشته بازنگردید.
➖ کنایه نزنید.
➖ توهین نکنید.
➖ خوب بشنوید.
💞 @zendegiasheghane_ma