eitaa logo
💕زندگی عاشقانه💕
26.2هزار دنبال‌کننده
11.8هزار عکس
2.4هزار ویدیو
83 فایل
ازحسین بن علی هرچه بخواهی بدهد توزرنگ باش وازونسل علی دوست بخواه👪 مباحث و دوره های #رایگان تخصصی #همسرداری، #تربیت_فرزند، و.. ادمین تبلیغ @yamahdi85 📛استفاده ازمطالب فقط با #لینک_کانال جایزست❎ 👈رزرو تبلیغات↙ @tab_zendegiashghane
مشاهده در ایتا
دانلود
رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم: کسی که زنی دارد که آن زن به او آزار می رساند خداوند نماز و کارهای نیک زن را نمی پذیرد تا اینکه به مرد کمک و او را راضی کند، اگر چه این زن تمام عمر را روزه بگیرد و نماز بخواند و بندگان را آزاد کند و داراییش را در راه خدا انفاق کند و این زن نخستین کسی است که وارد آتش جهنم می شود سپس حضرت فرمودند مرد نیز اگر با زن چنین کند چنین عذابی دارد. ➖ خدا در قرآن می فرماید: لا تبطلوا صدقاتکم بالمنّ و الذی ➖ تمام خوبی هایش ضایع می شود و از بین می رود. ➖ اولویت زندگی ما خانواده است. برای خانم خانه بین کار، تحصیل، خانواده، دوست، همسایه و .. اولویت با خانواده است، اولویت اول همسر است. ➖ اگر همه به همین یک حدیث عمل کنند (از جانب من به او آزار نرسد، از جانب او به من آزار نرسد)، همه مشکلات حل خواهد شد. ➖ اگر همسر از ما آزار ببیند نمی تواند رفتار محبت آمیزی نسبت به ما داشته باشد. ➖ حساسیتهای همسرتان را بشناسید و هرگز به آن حساسیتها تعرض نکنید. ➖ بخش دوم اذیت ها منت است. ➖ سر همسرتان منت نگذارید، ممکن است کسی به حساسیتهای همسرش تعرض نکند اما اهل منت گذاشتن باشد. اگر قرار است منت بگذاری همان بهتر که آن کار را برایش انجام ندهی. 💞 @zendegiasheghane_ma
نویسنده : فاطمه ولی نژاد ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══
💕زندگی عاشقانه💕
#تنها_میان_داعش #قسمت12 💠 انگار با بر ملاشدن احساسش بیشتر از نگاهم خجالت می‌کشید و دستان مردانه‌اش
از اینکه احساسم را می‌فهمید، لبخندی بر لبم نشست و او به آرامی ادامه داد :«قبلاً از یکی از دوستام شنیده بودم عدنان خیلی به رفت و آمد داره. این چند روز بیشتر حساس شدم و آمارش رو گرفتم تا امروز فهمیدم چند ماهه با یه گروه تو تکریت ارتباط داره. بهانه خوبی شد تا پیش بابا عذرش رو بخوام.» 💠 مستقیم نگاهش می‌کردم که بعثی بودن عدنان برایم باورکردنی نبود و او گواهی داد :«من دروغ نمیگم دخترعمو! حتی اگه اون‌روز اون بی‌غیرتی رو ازش ندیده بودم، بازم همین بعثی بودنش برام حجت بود که دیگه باهاش کار نکنیم!» پس آن پست‌فطرتی که چند روز پیش راهم را بست و بی‌شرمانه به حیایم تعرض کرد، از قماش قاتلان پدر و مادرم بود! غبار غم بر قلبم نشست و نگاهم غمگین به زیر افتاد که صدای آرامش‌بخش حیدر دوباره در گوشم نشست :«دخترعمو! من اون‌روز حرفت رو باور کردم، من به تو شک نکردم. فقط قبول نمی‌کرد حتی یه لحظه جلو چشم اون نامرد باشی، واسه همین سرت داد زدم.» 💠 کلمات آخرش به‌قدری خوش‌آهنگ بود که دلم نیامد نگاهش را از دست بدهم؛ سرم را بالا آوردم و دیدم با عمق نگاهش از چشمانم عذر تقصیر می‌خواهد. ✍️نویسنده: 💞 @zendegiasheghane_ma
سپس نگاه مردانه‌اش پیش چشمانم شکست و با لحنی نرم و مهربان نجوا کرد :«منو ببخش دخترعمو! از اینکه دیر رسیده بودم و تو اونقدر ترسیده بودی، انقدر عصبانی شدم که نفهمیدم دارم چیکار می‌کنم! وقتی گریه‌ات گرفت، تازه فهمیدم چه غلطی کردم! دیگه از اون‌روز روم نمی‌شد تو چشمات نگاه کنم، خیلی سخته دل کسی رو بشکنی که از همه دنیا برات عزیزتره!» 💠 احساس کردم جمله آخر از دهان دلش پرید که بلافاصله ساکت شد و شاید از فوران ناگهانی احساسش کشید! میان دریایی از احساس شفاف و شیرینش شناور شده و همچنان نگاهم به ساحل محبت بود؛ به این سادگی نمی‌شد نگاه را در همه این سال‌ها تغییر دهم که خودش فهمید و دست دلم را گرفت :«ببین دخترعمو! ما از بچگی با هم بزرگ شدیم، همیشه مثل خواهر و برادر بودیم. من همیشه دلم می‌خواست از تو و عباس حمایت کنم، حتی بیشتر از خواهرای خودم، چون شما عمو بودید! اما تازگی‌ها هر وقت می‌دیدمت دلم می‌خواست با همه وجودم ازت حمایت کنم، می‌خواستم تا آخر عمرم مراقبت باشم! نمی‌فهمیدم چِم شده تا اونروز که دیدم اون نانجیب اونجوری گیرت انداخته، تازه فهمیدم چقدر برام عزیزی و نمی‌تونم تحمل کنم کس دیگه‌ای...» 💠 و حرارت احساسش به‌قدری بالا رفته بود که دیگر نتوانست ادامه دهد و حرف را به جایی جز هوای برد :«همون شب حرف دلم رو به بابا زدم، اونقدر استقبال کرد که می‌خواست بهت بگه. اما من می‌دونستم چی‌کار کردم و تو چقدر ازم ناراحتی که گفتم فعلاً حرفی نزنن تا یجوری از دلت در بیارم!» سپس از یادآوری لحظه ریختن شربت روی سرش خنده‌اش گرفت و زیر لب ادامه داد :«اما امشب که شربت ریخت، بابا شروع کرد!» و چشمانش طوری درخشید که خودش فهمید و سرش را پایین انداخت. 💠 دوباره دستی به موهایش کشید، سرانگشتش را که شربتی شده بود چشید و زیر لب زمزمه کرد :«چقدر این شربت امشب خوشمزه شده!» سپس زیر چشمی نگاهم کرد و با خنده‌ای که لب‌هایش را ربوده بود، پرسید :«دخترعمو! تو درست کردی که انقدر خوشمزه‌اس؟» ✍️نویسنده: 💞 @zendegiasheghane_ma
امیّدِ وصالِ تـ❤️ـو ... ما را عمر بیفزود خود، وصل، چه چیز است ... که امیّد چنین است؟! 🌷🌷 🌿🌿🌼🌿🌿🌼🌿🌿🌼 شبتون مهدوی 💞 @zendegiasheghane_ma
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
عاشقانت میفروشند عیش راغم میخرند دل به پای روضه میریزند ماتم میخرند باز هم شیر حلال مادران تاثیر کرد بچه ها دارند از بازار پرچم میخرند صلی الله علیک یا اباعبدالله 💞 @zendegiasheghane_ma
*🌷چهار شنبه 29 مرداد ماهتون عالی 💓دوستان امروزتان 🌷پراز حس خوشبختی 💓عشق و محبت 🌷نشان لبخند خدا 💓در زندگی هاست 🌷امیدوارم زندگیتون 💓پراز لبخند و نگاه 🌷خـدا باشـه 💓دلتون همیشه شاد 🌷و غصه از شما دور دور* 💞 @zendegiasheghane_ma
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼 🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼 🌼🍃🌼🍃🌼 🌼🍃🌼 🌼 💢آموزش صبر به کودک: 👈کودک در ١٤ ماه اول زندگی باید خواسته هایش بلافاصله انجام شود. 👈تا دو سالگی تا جای ممکن زود انجام شود. 👈🏾بین دو تا پنج سالگی باید صبر را به کودک آموخت. ✅کودک هر وقت چیزی خواست باید بگوییم اول دستمو بشورم بعد بهت آب بدم. ✅اول به بابا زنگ بزنم بعد بهت بستنی بدم. کودکانی که از دو سالگی صبر کردن را می اموزند یا یاد میگیرند لذت را برای پاداشی بیشتر به تعویق بیاندازند در آینده بسیار موفقترند. ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💕زندگی عاشقانه💕
🌹👶🏼🌹👶🏼🌹👶🏼🌹👶🏼🌹👶🏼 #تربیت_فرزند #گرفتن_از_پوشک #قسمت9 #تجربه_موفق یک مادر #تعویض_پوشک تجربه ی موفق
🌹👶🏼🌹👶🏼🌹👶🏼🌹👶🏼🌹👶🏼 یک مادر 📚 تجربه ی موفق؛ رهایی از پوشک به روش تدریجی: گرفتن از پوشک به روش تدریجی، بدون استرس و فشار برای مادر و کودک، روشی بود که من برای گرفتن فرزندم از پوشک انتخاب کردم و از انتخاب این روش خیلی راضی هستم چون اصلا در طول این پروژه بهمون سخت نگذشت.😊 راستش من اول قصد گرفتنش از پوشک رو نداشتم چون یک بار در دو سال و دوماهگی اون رو شروع کرده بودم و اصلا با من همکاری نکرده بود و هربار که به دستشویی می رفتیم خودش رو نگه میداشت و انگار از جیش کردن میترسید چون اگه یه وقت جیش میکرد وسطش با ترس از جا بلند میشد! 😳 از طرفی هم شنیده بودم که توی فصل سرما خوب نیست بچه رو از پوشک بگیری برای همین منتظر بودم بزرگتر بشه تا هم آماده بشه و هم هوا کمی گرم تر بشه. 😐 تا اینکه یه روز پاش یه کم سوخت و خودش گفت مامان پوشک اذیتم میکنه شورت پام کن؛ منم گفتم بذار یه تستی بزنم ببینم آماده هست یا نه که شکر خدا آماده بود چون دیگه وقتی میرفتیم دستشویی و میگفتم جیش کن راحت می نشست و کارش رو انجام میداد و دو دقیقه ای می اومدیم بیرون و دیگه مثل دفعه اول مجبور نبودم یک ساعت توی دستشویی بمونم و آخر سر جیش نکرده بیاییم بیرون!😊 تازه در این فصل سرما نه تنها اذیت نشدم بلکه به لطف وسایل گرمایشی خیلی سریع و خوب لباس ها و شورت هاش خشک میشد و دیگه دردسر خشک کردن اونا و نگرانی از کم اومدن لباس و شورت رو هم نداشتم و به نظرم نه تنها فصل پاییز برای شروع بد نبود که خیلی هم خوب بود چون دیگه فرزندم توی شورت های آموزشی اذیت نمی شد و خیلی کمتر عرق می کرد.👌 در طول این پروژه یکسری نکات رو رعایت کردم که به نظرم خیلی به من و فرزندم کمک کرد و تصمیم گرفتم اونا رو برای مامان هایی که می دونم هر کدومشون این دغدغه ی از پوشک گرفتن رو دارن و فکر می کنن که کار خیلی سختی هست، بنویسم تا ان شاالله با توجه به اونا نه به خودشون فشار بیاد و نه به فرزند گلشون.👌❤️ 💞 @zendegiasheghane_ma
🌹👶🏼🌹👶🏼🌹👶🏼🌹👶🏼🌹👶🏼 یک مادر ادامه ی تجربه ی موفق؛ رهایی از پوشک 📚 آمادگی های لازم جهت شروع پروژه: بعد از اینکه مطمئن شدید فرزندتون آمادگی لازم رو برای آزاد شدن از پوشک داره مثلا از پوشك كردن فرار مي كنه یا پوشك خودش را باز مي كنه و یا مثلا می تونه خودش شلوارش رو در بیاره و توانایی داره که حداقل 5 دقیقه بنشینه و یا وقتی اون رو سر پا مي گيريد دستشويي مي كنه و... لازمه که یکسری کارهای مقدماتی رو انجام بدید. 👌مقدمات لازم: 👈1- شما برای شروع به حداقل سه تا شورت آموزشی نیاز دارید که بتونید در هفته ی اول آموزش که کنترل بچه ها روی دستشویی کردنشون کمتر هست به نوبت اونا رو پاش کنید. 👈2- اگه همسرتون یا خودتون حساس هستید و ممکنه به خاطر این حساسیت به فرزندتون سخت بگیرید و دعواش کنید می تونید به مدت دو هفته جاهایی از خونه که بیشتر تردد داره یا جاهایی که امکان شستشو و آبکشی نداره رو با سفره های معمولی و یا یکبار مصرف سفره کشی کنید و روی سفره ها رو با پتوها و ملحفه ها یا روفرشی هایی که قابل شستشو توی ماشین لباسشویی هستن بپوشونید تا خیالتون راحت تر باشه. البته باز هم سعی کنید از حساسیت خودتون کم کنید و اگه اتفاقی افتاد عصبانی نشید. 👈3- می تونید برای دو هفته ی اول محلی از خونه رو در نظر بگیرید که به راحتی قابل شستشو هست و ساعاتی از روز فرزندتون با شورت معمولی در اون محل مشغول بازی باشه و اجازه بدید خودش رو خیس کنه چون معمولا بچه ها وقتی لباسشون خیس میشه زودتر مفهوم جیش و کنترل اون رو یاد میگیرن ♦️مثلا خود من موکت آشپزخونه رو در طول این دو هفته جمع کردم و صبح تا ظهر که بیشتر وقتم توی آشپزخونه بودم فرزندم رو شورت معمولی پاش میکردم و با اسباب بازی هاش می بردم توی آشپزخونه و با قصه گفتن و صحبت کردن و گاهی بازی کردن باهاش، مشغولش می کردم و با ترفندهای مختلف که هر مادری بهتر در مورد فرزند خودش میدونه چی هستن همونجا چند ساعتی نگهش می داشتم و سر ساعت نمی بردمش دستشویی و وقتی خودش رو خیس می کرد با آرامش و بدون وارد کردن اضطراب و ترسی به فرزندم آشپزخونه رو آبکشی می کردم و براش توضیح می دادم که چه اتفاقی افتاد و باید چیکار می کرد و بعد یادآوری می کردم که دفعه بعد اجازه نده جیش ها بیان بیرون تا اونا رو به خونشون برسونیم. 👈4- بهتره که کمی قبل از شروع پروژه و همچنین در دو هفته ی اول آموزش به واسطه ی کتاب ها و قصه ها و نقاشی هایی که می کشید آموزش هایی رو در زمینه ی دستشویی به فرزندتون بدید تا وقتی وارد پروژه شدید بتونید با یادآوری اون داستان ها و استفاده از اشعار کتاب هایی که براش خوندید حس همزادپنداری و الگو پذیری فرزندتون از شخصیت های داستان ها رو فعال کنید تا بهتر و سریع تر یاد بگیره. نیازی نیست داستان های خیلی پیپیده ای بگید حتی می تونید وسط داستان های دیگه یه خط اضافه کنید و شخصیت داستان بره دستشویی کارش رو انجام بده!😉 👈5- لازمه که قبل از شروع، خوراکی ها و برچسب های مورد علاقه ی فرزندتون رو برای تشویق و انگیزه دادن تهیه کنید. 👌شروع پروژه: در ابتدای پروژه باید خودتون در فواصل زمانی معین فرزندتون رو به دستشویی ببرید تا کارش رو انجام بده مثلا میتونید اول نیم ساعتی ببریدش بعد اگه دیدید لباسش خشک هست فواصل رو یک ساعتی کنید و یا بیشتر. 👈این فواصل زمانی برای بچه های مختلف فرق داره و بعد از یکی دو روز خودتون متوجه می شید که چند ساعت یکبار باید اون رو به دستشویی ببرید. باید توجه داشته باشید که هر نیم ساعت یا یک ساعت یکبار بردن بچه ها به دستشویی ممکنه باعث مقاومتشون بشه و با شما همکاری نکنن و همین مساله میتونه به شما فشار بیاره و به قولی بره روی اعصابتون!😕 اما نگران نباشید😎 ❌برای اینکه با چنین مشکلی مواجه نشید لازمه بدونید که نباید هیچ وقت فرزندتون رو به زور و با تهدید به دستشویی ببرید یا مدام ازش بپرسید دستشویی داری؟ یا هر نیم ساعت یه بار بگید بیا بریم جیش کنیم! اینطوری فرزندتون با شما به دستشویی نمیاد و دستشویی برای او مکانی میشه که مامان اونجا عصبانی و ناراحت هست و در نتیجه محل مناسب و خوشایندی براش نخواهد بود. 😳 شما باید به روش های غیر مستقیم و با یکسری تشویقی های خوراکی یا مثلا برچسب های مختلف که میتونه بر اساس علاقمندی های فرزندتون تهیه شده باشه به هدف خودتون یعنی بردنش به دستشویی برسید. نگران هم نباشید که به این کار عادت کنه اون تازه اول راهه بعد از یه مدت که راه افتاد کم کم خوراکی های تشویقی رو کمتر میکنیم. 👌😉 💞 @zendegiasheghane_ma
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
با کودکان حرف نشنو چه کنیم؟ مدل گوش دادن فعال👇 بچه ها بیشتر از طریق مشاهده یاد می گیرند، بنابراین به آنها اجازه و فرصت دهید که با رفتارهای الگو مواجه شوند، به همین دلیل والدین نیز باید خود الگویی از یک شنونده خوب باشند اما متاسفانه بسیاری از والدین شنوندگان خوبی نیستند. گوش دادن فعال چیزی بیش از شنیدن مکانیکی گوش ها است. در این مدل تمام بدن در خدمت و کار است. در گوش دادن فعال ما نیاز داریم که چیزی بیش از واژه ها را بشنویم و بتوانیم معنای جملات را هم دریابیم و به آن پاسخ دهیم. 💞 @zendegiasheghane_ma
خانم سلام وقتتون بخیر.پسرم هفت سالشون هست.از زمان تعطیل شدن مدرسه و کرونا رفت وآمدهامون خیلی کم شده و دیگه بیرون برای پارک و بازی نمیبرمشون.الان حدودا یک ماهی هست خیلی دستهاشون می‌شورن دست به هرچی میزنن میخواد بشوزه با اینکه اصلا بیرون هم نمیبرشون.میترسم دچار وسواس بشن لطفا راهنمایی کنید که چکار کنم؟ 🌈🌹🌈 🍀سلام عزیزم،، بله نگرانی تون درسته،، این رفتارها زمینه ساز وسواس هست. رفتار،، گفتار و احساسات خودتون رو مدیریت کنید تا نگرانی ها و اضطراب تون به کودک منتقل نشه،،. بچه‌ها همه لحظات عمر در حال یادگیری هستند. ✅صحبت ها و گفتگوهاتون رو در،، *امر توکل به خدا و تدبیر الهی* برای کودک پررنگ تر کنید. 💞 @zendegiasheghane_ma
نویسنده : فاطمه ولی نژاد ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══
💕زندگی عاشقانه💕
#تنها_میان_داعش #قسمت14 سپس نگاه مردانه‌اش پیش چشمانم شکست و با لحنی نرم و مهربان نجوا کرد :«منو بب
🍃🌸 *﷽ 🌸🍃 💠 من هم خنده‌ام گرفته بود و او منتظر جوابم نشد که خودش با شیطنت پاسخ داد :«فکر کنم چون از دست تو ریخته، این مزه‌ای شده!» با دست مقابل دهانم را گرفتم تا خنده‌ام را پنهان کنم و او می‌خواست دلواپسی‌اش را پشت این شیطنت‌ها پنهان کند و آخر نتوانست که دوباره نگاهش را به زمین انداخت و با صدایی که از طپش‌های قلبش می‌لرزید، پرسید :«دخترعمو! قبولم می‌کنی؟»... 💠 حالا من هم در کشاکش پاک احساسش، در عالم انقلابی به پا شده و می‌توانستم به چشم به او نگاه کنم که نه به زبان، بلکه با همه قلبم قبولش کردم. از سکوت سر به زیرم، عمق را حس کرد که نفس بلندی کشید و مردانه ضمانت داد :«نرجس! قول میدم تا لحظه‌ای که زنده‌ام، با خون و جونم ازت حمایت کنم!» 💠 او همچنان عهد می‌بست و من در عالم عشق علیه‌السلام خوش بودم که امداد را برایم به کمال رساند و نه‌تنها آن روز که تا آخر عمرم، آغوش مطمئن حیدر را برایم انتخاب کرد. به یُمن همین هدیه حیدری، عقد کردیم و قرار شد جشن عروسی‌مان باشد و حالا تنها سه روز مانده به نیمه شعبان، شبح عدنان دوباره به سراغم آمده بود. ✍️نویسنده: ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══
🌹 🌹 پایان جز شش😍😍 🌹 ثواب تلاوت این صفحه هدیه به ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══
▪️چند نَفَس تا محرّم مانده . . . داغِ نبودنت، دنیا را در جامه ‌ای سیاه پیچیده... برگرد ❗️ ای وارثِ حسین... شالِ عزا را از روی شانه ‌یِ دنیا بردار◾️ اللّهم عجّل لِولیِ دَمِ الحُسین علیه السلام ‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ شبتون پر نور ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══
❖ رو به شش ‌گوشه‌ ترین قبله‌ی عالم هر صبح بردن نام ♡حسین بن علی♡ می‌چسبد.... "السلام علی الحسین" "و علی علی ابن الحسین" "و علی اولاد الحسین" "و علی اصحاب الحسین" ‎‌‌‌‌‌‌ @zendegiasheghane_ma
سلام ما به محرم به غصه و غم مهدی به چشم کاسه خون و به شال ماتم مهدی سلام ما به محرم به شور وحال عیانش سلام ما به حسین وبه اشک سینه زنانش😢 ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @zendegiasheghane_ma
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام😊 روزتون سرشار از خیر و برکت امروز با عشق وامیدی زیاد پنجره دلت رابگشا بشنو خدا صدایت میزند آخرین پنجشنبه مردادماه تون زیبا @zendegiasheghane_ma
💢زحمات یک ساله شیطان را به باد دهیم💢 🔹مرحوم محدث قمی رضوان الله تعالی علیه برای پایان ماه ذی الحجه دو رکعت نماز، ذکر کرده اند که در مفاتیح وارد شده است 👈👈وقتي چنين كردى شيطان مى گويد: واى بر من! هرچه در مدّت اين سال زحمت كشيدم (و او را وسوسه كردم) با اين عمل، همه را از بين برد و سالش را به خير پايان داد. 👌بزرگواران؛ این دو رکعت نماز را حتما توصیه می کنیم بخوانید تا ان شاالله سالتان را با خبر تمام کنید و سال جدید قمری را با خیر شروع نمایید..... ✌️این نماز بسیار مهم است، به دیگران هم اطلاع دهید ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
*✍پیامبر اکرم (ص) : هر گاه زنی در حالی که آرایش کرده و معطر است از خانه‌اش خارج شود و همسرش از این عمل او خشنود باشد برای آن همسر برابر هر قدمی که آن زن برمی‌دارد خانه ای از آتش ساخته می‌شود. 📚جامع الاخبار، ص۱۵۸ عفّت و پاکیِ زن کهنه نگردد به زمان تاابد چادرِزینب، خوش‌و تازه‌‌ست وجدید آنکه گوید به تو بگشای ز سر، بندِ حجاب بی‌گمان دوخته بر عفّتِ تو چشمِ امید* ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا