#صفحه512ازقرآن🍀
#جز26🍀
#سوره_فتح🍀
ثواب تلاوت این صفحه هدیه به #شهید_حسین_محمدی 😍
#ختم_قرآن
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══
🌼🕊 أَيْنَ الْمُضْطَرُّ الَّذِي يُجَابُ إِذَا دَعَا.
کجاست آن مضطری که چون دعا کند، خواست او به اجابت میرسد؟
#الّلهُمَّ_عَجِّلْ_لِوَلِیِّکَـ_الْفَرَج
🌿🌸🍀🌿🌸🍀🌿🌸🍀🌿🌸🍀
💕زندگی عاشقانه💕
#خانواده_خوب #قسمت14 🌟بسم الله الرحمن الرحیم 🌟 سلام وعرض ادب 🌷 💕_____💕_____💕 💥خیلی از آقایان ط
#خانواده_خوب
#قسمت15
⚡️بسم الله الرحمن الرحیم ⚡️
سلام وعرض ادب واحترام🌼
هر همسری که انتخاب کردی باید بگویی✍
💌«این را خدا برای من خواسته»💯
✨پیامبر(ص)✍
🔅اگر من هم برایت دعا کنم باز همان همسری که خدا مقدر کرده نصیبت خواهد شد🔅
🔸شما در امر انتخاب همسرتان دقت کنید
🔻اما بدانید که خودتان زیاد تعیینکننده نیستید،👌
لذا هر انتخابی که صورت گرفت علیالقاعده باید بگویید✍
«این را خدا برای من خواسته است» 👏👏
و هر تلخی و هر مشکلی که بعداً در زندگی داشتید، تحمل کنید و بگویید✍
⚜حتماً این تلخی و مشکل برای من سازنده است و الا خدا سر راهم قرارش نمیداد💯
(مگر اینکه برخی موارد نادر پیش بیاید، که شرحش خارج از این بحث است✔️
💥لذا شما در انتخاب همسر به وظیفۀ خود عمل کنید،👌
و وقتی به وظیفۀ خود عمل کردید👏
🔸 هر چیزی که برای شما پیش آمد، خواست خدا بدانید.💯
⚡️ پیامبر اکرم(ص) فرمودند✍
💫«اگر منِ پیامبر همراه با حضرت جبرائیل، میکائیل و فرشتگان حامل عرش💫
🌻 برای اینکه یک همسر خوب نصیبت شود دعا کنیم، جز آن همسری که خدا برایت درنظر گرفته، نصیبت نخواهد شد،.💯
⚡️لو دَعا لک إسرافیلُ و جِبریلُ و میکائیلُ و حَمَلةُ العَرشِ و أنا فیهِم ما تَزَوَّجتَ إلاّ المرأةَ التی کُتِبَت لکَ»⚡️
📗(میزان الحکمه ح16500)
⭕️بعضیها که در انتخاب همسر خیلی سختگیرانه برخورد میکنند، ♨️
✍میگویند: «من میخواهم کُفو خودم را پیدا کنم!»
💠 البته اصل قضیۀ «کفو بودن» زن و شوهر درست است ولی مهم این است که تحلیل شما از آن چگونه باشد. 🤔
در واقع بهترین همسر برای شما همسری است🔰
💥که شما با زندگی کردن در کنار او بتوانید عیوب خود را برطرف کرده و رشد کنید💪
⚡️و به پروردگار عالم تقرب پیدا کنید.😍👏
🌹اللَّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَالعَنْ أعْدَاءَهُم🌹
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══
ارتباط موفق_50.mp3
11.7M
#ارتباط_موفق
#قسمت50
[ إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَيَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمَنُ وُدًّا مریم/ ۹۶ ]
- خداوند برای اهل ایمان و عمل صالح، در دل دیگران، محبت قرار میدهد...
🔥 گناه، موجب دوری از خدا میشود؛
و دوری از خدا ↔️ دور افتادن از قلوب دیگران را نتیجه میدهد!
#مقام_معظم_رهبری 🎤
#استاد_شجاعی
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══
دوستان سعی میشه در مجموعه زندگی عاشقانه مطالبی کار شه که روابط شما رو با خانواده ؛ همسر و فرزندان بهبود ببخشه
لطفا فایلهای #ارتباط_موفق رو تا بخاطر مشکلات ایتا غیر قابل دانلود نشده گوش بدید کاری بسیار عالی از مجموعه استاد شجاعی
#جانم_میرود
به قلم فاطمه امیری
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══
💕زندگی عاشقانه💕
#جانم_میرود #قسمت125 ــ برای خواب، وقت زیاد هست. الان میخوام باهات حرف بزنم. مهیا منتظر نگاهش کرد.
#جانم_میرود
#قسمت126
ــ باشه برید؛ ولی من اول میرم داروخونه، داروهای مهیا رو بگیرم.
محسن گفت:
_ میخوای بده ما میگیرم.
ــ نه محسن جان ممنون. اونجا میبینمتون!
شهاب سوار ماشین شد. بسم الله ای گفت و ماشین را روشن کرد.
از بیمارستان خارج شدند، نگاهی به مهیا انداخت.
ــ خوابت میاد؟!
مهیا خسته سرش را تکان داد.
ــ چقدر بهت گفتم بخواب!
ــ نمی تونستم!
نگاهش را به بیرون دوخت.
شهاب، نگاهی به مهیا انداخت. متوجه آرام شدنش و کم حرف شدنش شده بود.
کنار داروخانه ایستاد.
ــ من میرم داروهات رو بگیرم.
مهیا، بدون حرفی سرش را تکان داد...
به خانه رسیدند. شهاب به مهیا کمک کرد که پیاده شود. مهیا بازوی شهاب را گرفت. هنوز سرگیجه داشت.
شهاب، دکمه آیفون را فشار داد. در باز شد.
همه به استقبالشان آمدند. شهین خانوم اسپند را چند بار دور سر مهیا، چرخاند و گونه اش را بوسید؛ و اشک هایش را پاک کرد. مهیا لبخند مهربانی، به رفتار مادرانه شهین خانوم زد.
بعد از شهین خانوم، احمد آقا و مهلا خانم مهیا را درآغوش گرفتند.
مهلا خانم، کلی در آغوش مهیا گریه کرد. که با اشاره شهاب به مادرش؛ شهین خانوم، مهلا خانم را از مهیا جدا کرد. محمد آقا، پدرانه بوسه ای به سر مهیا زد، و سلامت باشی گفت. همه به اتاق پذیرایی، رفتند. مهیا خیلی خسته بود و سرگیجه داشت. نگاه خسته اش را به چشمان سرخ شهاب، دوخت.
شهاب، متوجه نگاه خسته مهیا شد. به او لبخندی زد و رو به جمع گفت:
ــ با اجازتون مهیا بره تو اتاقش، استراحت کنه. اصلا نتونست بخوابه.
احمد آقا لبخندی زد.
ــ آره پسرم. تو هم برو استراحت کن. از دیشب نخوابیدی.
شهاب لبخندی زد و سری تکان داد و به اتاق مهیا رفتند.
مهلا خانم، سریع رختخوابی کنار تخت مهیا انداخت و از اتاق خارج شد.
ــ من برم صورتم رو بشورم؛ تو هم لباسات رو عوض کن.
از اتاق خارج شد. به سمت سرویس بهداشتی رفت. آبی به صورتش زد، تا کمی از خستگیش کم شود.
صورتش را خشک کرد و به سمت آشپزخانه رفت.
ــ مریم جان یه لیوان آب بده، باید مهیا داروشو بخوره.
ــ چشم داداش!
شهاب، به دیگ بزرگ آش نگاه کرد. مریم لیوان را به دستش داد، تشکری کرد و به طرف اتاق رفت. در را زد و وارد شد.
مهیا روی تختش دراز کشیده بود. شهاب به سمتش رفت و روی تخت نشست. لیوان را به دستش داد
و کیسه داروها را باز کرد و قرص ها را به سمتش گرفت.
ــ داروهات رو بخور.
مهیا آرام تشکری کرد و داروهایش را خورد.
شهاب لیوان را از او گرفت و روی پاتختی گذاشت.
ــ گشنت که نیست؟!
مهیا نگاهی به ساعت؛ که ساعت ده صبح را نشان می داد؛ انداخت.
ــ نه!
شهاب، بلند شد. نگاهش به پنجره افتاد، با اخم به طرف پرده هایش رفت و پرده را کشید.
ــ چراغ رو خاموش کنم؟!
ــ نه...
ــ چرا؟!
ــ میترسم!
ــ از چی؟!
ــ بعد اون اتفاق، چراغ رو خاموش نمیکنم... میترسم...
اخم های شهاب در هم جمع شد.
با صدای مهیا به خودش آمد.
ــ اگه نمیتونی بخوابی خاموشش کن، من میرم تو اتاق مامان بابام می خوابم.
ــ لازم نیست. میخوابم.
و روی رختخوابی که مهلا خانم پهن کرده بود، دراز کشید.
خیلی خسته بود. نمی توانست به چیزی فکر کند. تا سرش را روی بالشت نرم گذاشت؛ چشمانش گرم شدند...
مهیا، نگاهی به چهره غرق در خواب شهاب انداخت. لبخندی زد و در دل اعتراف کرد؛ که چقدر این مرد را دوست دارد. ولی با یادآوری اینکه شهاب، عزم رفتن به سوریه را دارد؛ غم در دلش نشست. آرام زمزمه کرد.
ــ من نمیزارم بره... نمیزارم...
آنقدر به شهاب نگاه کرد؛ تا چشمان شهاب تکانی خوردند. شهاب آرام آرام، بیدار شد. دستی به صورتش کشید، به سمت مهیا برگشت و با دیدن مهیا که خیره به او بود؛ لبخندی زد.
ــ سلام خانومی! داشتی منو دید میزدی؟!
مهیا آرام خندید.
ــ اعتماد به نفست منو کشته...!
مهیا آرام از جایش بلند شد.
ــ وای خدا! چقدر سرم درد میکنه!
شهاب، نگران سر جایش نشست.
ــ دراز بکش الان برات دارو میارم.
* از.لاڪ.جیــغ.تـا.خــــدا *
* ادامه.دارد.... *
💐شادے ارواح طیبہ شهدا صلوات💐
بامــــاهمـــراه باشــید
*#نشر = #صدقه_جاریه
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══
#صفحه513ازقرآن🍀
#جز26🍀
#سوره_فتح🍀
ثواب تلاوت این صفحه هدیه به #شهید_محمدابراهیم_همت 😍
#ختم_قرآن
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══
🕊🌼🍀🕊🌼🍀🕊🌼🍀🕊🌼🍀
🔅السَّلامُ عَلیکَ یا خَلیفةَ اللّه وَ ناصِرحقّه
🌱سلام بر تو ای نماینده پروردگار بر روی زمین که آینه وجودت نمایانگر اوست.
🌱سلام بر تو ای مولایی که حق خدا به دست تو احیا خواهد شد و همه خلایق را زیر پرچم توحید جمع خواهی کرد...
📚زیارت آل یاسین_مفاتیح الجنان
#اللهــمعجـللـولیکالفــرج
🕊🌼🍀🕊🌼🍀🕊🌼🍀🕊🌼🍀
﷽❣ #سلام_امام_زمانم ❣﷽
سلام من بہ مهدے و بہ قلب آسمانی اش
سلام من بہ پاڪی و بہ لطف و مهربانی اش
سلام من بہ لحظہ اے ڪہ می رسد ظهور او
سلام من بہ لحظہ اے ڪہ می رسد عبور او
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
#السلام_علیک_یابقیةالله
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══
#خانمها_بخوانند
#همسرداری
⭕ خانومها وقتی شما مدام میخواهید به همسرتان ثابت كنید بیشتر از او میدانید و به طور غیرمستقیم به او میگویید كه خطا كار است، اگر هم تائید موقت همسرتان را دریافت كنید به علت خستگی او از نگاه عاقل اندر سفیه شماست!
✍ بهتر است روش تصمیم گرفتن با یكدیگر را بیاموزید و عقایدتان را بدون پافشاری بیان كنید. اگر چنین فضایی در چاردیواری شما حاكم شود، به جای حق و باطل یك «ما» خواهید داشت كه طرفین میتوانند عقیدهشان را بیان كنند و یك طرف همیشه حرفش را به كرسی نمینشاند. در این صورت، فضای خانه آماده است تا همدیگر را دوست داشته باشید.
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══
#هردوبخوانیم
👌🌷 #احترام به خانواده همسر
☘ انتقادى كه نسبت به رفتارهاى خانوادهی همسرتان انجام ميدهيد تخريب كننده رابطه است...
💠 شريك زندگيتان نميتواند پدر يا مادر، خواهر يا برادر خود را #تغيير دهد.
حتی اگر آدمهاى بدی هم باشند، آنها خانوادهاش به حساب مىآيند و بايد به آنها احترام بگذاريد!
💠 همچنان که اگر او به بستگان شما بیاحترامی کند حس خوبی به شما دست نخواهد داد!
💠 پس طوری با خانواده همسرتان برخورد کنید که دوست دارید همسرتان با خانواده شما برخورد کند.👌
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══
#هردوبخوانیم
#قِلِقهای_قاشقی
💠 اگر مجبور باشید ساعتی در کنار یک دیوانهی خطرناک سر کنید یقیناً در این مدت قلق او را به دست میآورید تا در امان باشید. به فرض اگر قاشق شما به ته بشقاب بخورد و با صدای آن، عصبانی میشود مواظب خواهید بود تا قاشق شما به ته بشقاب نخورد.
💠 از مهمترین #اصول در جلوگیری از دعوا، عصبانیت و #بدزبانی همسر این است که قِلِق همسرتان را بشناسید و بهانهی #عصبانیت و بدزبانی او را ایجاد نکنید.
💠 لازمهی اینکار، شناخت توقّعات و گلایههای پرتکرار ولو بیجای همسر است. تا با مدیریت رفتار و گفتار خود، فضای خانه را از تشنّج دور نگه دارید.
💠 و البته نتیجهی این مراقبت و مدیریت که نوعی #مبارزه با هوای نفس است، کسب محبوبیت برای شماست و به تدریج صفات ناپسند همسرتان اصلاح خواهد شد.
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══
💠مَن رَضِيَ بِرِزقِ اللّهِ لَم يَحزَن عَلى ما فاتَهُ
| نهج البلاغه، حكمت 349 |
#سخن_بزرگان
#امام_علی
#حدیث_عشق
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══
#خانمها_بخوانند
❌اشتباهی که شما در رابطه با همسرتان انجام میدهید این است که با حرفهایتان، احساس بیلیاقتی و کوچکبودن و حقارت به او میدهید.
به عنوان مثال زمانی که کاری انجام میدهد یا حرفی میزند، به او میگویید:
*_ یکم منطقی فکر کن!
_ چرا اینقدر بیفکر و سادهای؟
_ چرا میزاری اینقدر راحت گولت بزنن؟
_ چقدر بچهگانه فکر میکنی!*
با بیان این جملات، همسرتان برای اثبات خودش یا راه لجبازی را پیش میگیرد یا اینکه از شما دور میشود. اوبرای اینکه سرزنش نبیند و نشنود، ترجیح میدهد مخفیانه اقدام کند و شرح کارها و حرفهایش را هرگز با شما در میان بگذارد
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══
#جانم_میرود
به قلم فاطمه امیری
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══