❣السلام علیک یاصاحب الزمان❣
به نام رب مهدی لب گشایم
سرودغیبتش رامی سرایم
سخن ازغربت مهدی زهراست
سخن ازبی وفایی من وماست
غم مهدی غمی جانکاه باشد
ازآن کمترکسی آگاه باشد
✨سلام بر مهدی فاطمه✨
@zendegiasheghane_ma
امروز کوک کن ساعت
احساست را
روى يک حالت خوب
که دگر فرصت جبرانى نيست
زندگى كن
بهتر از ديروزت
جمعتون پراز شادی😍😍
@zendegiasheghane_ma
هدایت شده از 💕زندگی عاشقانه💕
📚تـمـــام زنـــدگـــے مـــن(48 قـسـمـت)
داستان واقعی
✍بـه قـلـم شـهــید ســـیـــدطــاهــا ایــمــانـــــے
@zendegiasheghane_ma
👇👇👇👇
💕زندگی عاشقانه💕
#تمام_زندگی_من #قسمت_44 ✍شـهـید ســیــدطـاهـا ایـمـانــــے 🌹قــسـمـت چـهــل و چــهـارم (مـــرد کـو
#تمام_زندگی_من
#قسمت_45
✍شـهـید ســیــدطـاهـا ایـمـانــــے
🌹قــسـمـت چـهــل و پــنــجـــم
(جــشــن تــولــد)
بعد از بریدن کیک، پدرم بهش رو کرد و گفت ...
- ما رو ببخشید آقای هیتروش ... درستش این بود که در مراسم امشب با شراب از شما پذیرایی می کردیم اما همون طور که می دونید دختر ما مسلمانه و این چیزها اینجا ممنوعه ...
با دلخوری به پدرم نگاه کردم ... اون هم یه طوری جواب نگاهم رو داد که چشم هاش داد می زد ... مگه اشتباه می کنم؟ ...
لروی به هر دوی ما نگاه کرد و با خنده گفت ...
- منم همین طور ... هر چند هنوز نتونستم کاملا شراب رو ترک کنم ... اما اگر بخورم، حتی یه جرعه ... نماز صبحم قضا میشه ...
هر دوی ما با تعجب برگشتیم سمتش ... من از اینکه هنوز شراب می خورد ... و پدرم از اینکه فهمید اونم مسلمانه ... و بعد با حالتی بهم زل زد که ترجیح دادم از پنجره بیرون رو نگاه کنم ...
موقع بدرقه تا دم در دنبالش رفتم ... خیلی سعی کردم چیزی نگم اما داشتم منفجر می شدم ...
- شما هنوز شراب می خورید؟ ...
با چنان حالتی گفت، من عاشق شرابم که ناخودآگاه یه قدم رفتم عقب ...
- البته همون موقع هم زیاد نمی خوردم ... ولی دیگه ...
یه مکث کرد و دوباره با هیجان گفت ...
- یه ماهه که مسلمان شدم ... دارم ترک می کنم ... سخت هست اما باید انجامش بدم ...
تا با سر تاییدش کردم ... دوباره هیجان زده شد ...
- روحانی مرکز اسلامی بهم گفت ذره ذره کمش کنم ... ولی سعی کنم نمازم قطع نشه و اول وقت بخونم ... گفت اگه این کار رو بکنم مشکل شراب خوردنم درست میشه ...
راست می گفت ... لروی هیتروش، کمتر دو ماه بعد، کاملا شراب رو ترک کرده بود ...
ادامه دارد...
@zendegiasheghane_ma
#تمام_زندگی_من
#قسمت_46
✍شـهـید ســیــدطـاهـا ایـمـانــــے
🌹قــسـمـت چـهــل و شـشــم
(خــواســتــگـارے)
پدرم هر چند از مسلمان بودن لروی اصلا راضی نبود ... اما ازش خوشش می اومد ... و این رو با همون سبک همیشگی و به جالب ترین شیوه ممکن گفت ...
به اسم دیدن آرتا، ما رو برای شام دعوت کرد ... هنوز اولین لقمه از گلوم پایین نرفته بود که یهو گفت ...
- تو بالاخره کی می خوای ازدواج کنی؟ ...
چنان لقمه توی گلوم پرید که نزدیک بود خفه بشم ... پشت سر هم سرفه می کردم ..
- حالا اینقدر هم خوشحالی شدن نداره که داری خفه میشی ...
چشم هام داشت از حدقه می زد بیرون ...
- ازدواج؟ ... با کی؟ ...
- لروی ... هر چند با دیدن شما دو تا دلم برای خودم می سوزه اما حاضرم براتون مجلس عروسی بگیرم ...
هنوز نفسم کامل بالا نیومده بود ... با ایما و اشاره به پدرم گفتم آرتا سر میز نشسته ... اما بدتر شد ... پدرم رو کرد به آرتا ...
- تو موافقی مادرت ازدواج کنه؟ ...
با ناراحتی گفتم ...
- پدر ...
مکث کردم و ادامه دادم ...
- حالا چرا در مورد ازدواج من صحبت می کنید؟ ... من قصد ازدواج ندارم ... خبری هم نیست ...
- لروی اومد با من صحبت کرد ... و تو رو ازم خواستگاری کرد... گفت یه سال پیش هم خودش بهت پیشنهاد داده و در جریانی ... و تو هم یه احمقی ...
ادامه دارد...
@zendegiasheghane_ma
#تمام_زندگی_من
#قسمت_47
✍شـهـید ســیــدطـاهـا ایـمـانــــے
🌹قــسـمـت چـهــل و هــفــتـــم
(تـــو یـہ احـمـقــے)
همون طور که سعی می کردم خودم رو کنترل کنم و زیر چشمی به آرتا نگاه می کردم ... با شنیدن کلمه احمق، جا خوردم ...
- آقای هیتروش گفت من یه احمقم؟ ...
- نه ... اون نجیب تر از این بود بگه ... من دارم میگم تو یه احمقی ... فقط یه احمق به چنین جوان با شخصیتی جواب منفی میده ...
و بعد رو کرد به آرتا و گفت ...
- مگه نه پسرم؟ ...
تا اومدم چیزی بگم ... آرتا با خوشحالی گفت ...
- من خیلی لروی رو دوست دارم ... اون خیلی دوست خوبیه... روز پدر هم به جای پدربزرگ اومد مدرسه ...
دیگه نمی فهمیدم باید از چی تعجب کنم ... اونقدر جملات عجیب پشت سر هم می شنیدم که ...
- آرتا!! ... آقای هیتروش، روز پدر اومد ... ولی قرار بود که ...
- من پدربزرگشم ... نه پدرش ... اون روز روزیه که بچه ها پدر و شغل اونها رو معرفی می کنن ... روز پیرمردهای بازنشسته که نبود ...
دیگه هیچ حرفی برای گفتن نداشتم ... مادرم می خندید ... پدرم غذاش رو می خورد ... و آرتا با هیجان از اون روز و کارهایی که لروی براش کرده بود تعریف می کرد ... اینکه چطور با حرف زدن های جالبش، کاری کرده بود که بچه های کلاس برای اون و آرتا دست بزنن ... و من، فقط نگاه می کردم ...
حرف زدن های آرتا که تموم شد ... پدرم همون طور که سرش پایین بود گفت ...
- خوب، جوابت چیه؟ ..
ادامه دارد...
@zendegiasheghane_ma
#تمام_زندگی_من
#قسمت_48
✍شـهـید ســیــدطـاهـا ایـمـانــــے
🌹قــسـمـت چـهــل و هــشـــتــم
(نـــامهــاے مـبــارک)
من بیشتر از هر چیز نگران آرتا بودم ... ولی لروی چنان محبت اون رو به دست آورده بود و باهاش برخورد کرده بود که در مدت این دو سال ... آرتا کاملا اون رو به عنوان یه دوست و یه پدر پذیرفته بود ... هر چند، احساس خودم هم نسبت به لروی همین طور بود ...
مهریه من، یه سفر کربلا شد ...
و ما به همراه خانواده هامون برای عقد به آلمان رفتیم ... مرکز اسلامی امام علی "علیه السلام" ...
مراسم کوچک و ساده ای بود ... عکاس مون دختر نوجوان مسلمانی بود که با ذوق برای ما لوکیشین های عکاسی درست می کرد ... هر چند باز هم اخم های پدرم، حتی در برابر دوربین و توی تمام عکس های یادگاری هم باز نشد ..
ما پای عقدنامه رو با اسم های اسلامی مون امضا کردیم ... هر چند به حرمت نام هایی که خانواده روی ما گذاشته بود... اونها رو عوض نکردیم ...
اما زندگی مشترک ما، با نام علی و فاطیما امضا شد ... با نام اونها و توسل به نام های مبارک اونها ...
💥پــایــان
@zendegiasheghane_ma
⚜السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا حُسَيْنَ بْنَ عَلِيٍ.
🍃سلام بر تو اى ابا عبد الله، سلام بر تو اى حسين بن على.
@zendegiasheghane_ma
سلام به شنبـه
سلام به این روز زیبا
سلام به این شروع قشنگ
سلام به قلبهای پاک
سلام به گلهای باغ زندگی
سلام به دوستان مهربان
امروزتان پراز خیروبرکت 🌸
@zendegiasheghane_ma
چه اول هفته
زیبایی خواهد بود
وقتی بهترینها ...!!!
را برای
دیگران بخواهید
با ارزوی اول هفته زیبا
برای شما...!!! 💐
@zendegiasheghane_ma
#حدیث_عشق
💖🌹💖
🌹امیرالمؤمنین، علی (ع):
💖از توکلّت، تو را همين بس كه برای خود روزی رسانی به جز #خداوند سبحان نبینی.
غرر الحكم، ح ۴۸۹۵📚
@zendegiasheghane_ma
#انرژی_مثبت
خوشبختی ؛
همین درکنار هم بودنهاست.
همین دوست داشتن هاست.
خوشبختی ؛
همین لحظه های ماست
همین ثانیه هاییست که در شتاب زندگی گمشان کردیم
خوشبختی یعنی همین لحظه های نابِ باهم بودن...
@zendegiasheghane_ma
#انرژی_مثبت
🔴 هفت راز برای رسیدن به آرامش…!
🔑❶←مثبت فکر کنید.
🔑❷←دید جدیدی پیدا کنید.
🔑❸←با خدا ارتباط برقرار کنید.
🔑❹←برآرامش درونی تمرکز کنید.
🔑❺←از آن چه هستید راضی باشید
🔑❻←قضاوت خود را به تاخیر بیندازید
🔑➐←به دستورات اخلاقی احترام بگذارید.
@zendegiasheghane_ma
#همسرداری
🌹اولین نکته برای زن بودن، عشق ورزی است...
💓 عشق ورزی یعنی بخاطر همسر و زندگی مان، بعضی چیزها را نبینیم و نشنویم و بهش فکر نکنیم..
@zendegiasheghane_ma
#همسرداری
💐💐💐💐
شما که همسرت را پیدا کرده ای...
شما که همدم و هم نفس داری...
شما که برای درد و دلت یک آغوش داری که آرام بگیری...
شما که در انتظار زندگی مشترک لحظه شماری می کردی و اکنون ویا مدتهاست او را یافته ای...
بله با شما هستم...
یک لحظه را برای محبت و عشق ورزی به او را از دست نده...
دقیقه هابا هم بودن زود می گذرد...
قدرش را بدان...
که در روزهای تنهایی در حسرت اینجا و اکنون نباشی...
@zendegiasheghane_ma
💕زندگی عاشقانه💕
#جلسه3_قسمت4 جلسات همسرداری سرکار خانم پرتو_اعلم در مهرآباد جنوبی 👇👇👇👇👇👇 🌺 ستردن موهای_زاید 🌺 ❌یه
#جلسات_همسرداری
#جلسه3_قسمت5
جلسات همسرداری سرکار خانم پرتو_اعلم در مهرآباد جنوبی
👇👇👇👇👇👇
👈بعدش هم که خانوما از حموم اومدين، چه بیست سالتونه، چه سی سالتونه، چه در آستانه #یائسگی هستین، آرنج، زانو، کشاله ران با روغنهایی که می گیم #ماساژ بدین. چرا⁉️⁉️
🌺 بدن شما که به چربی گرفتن عادت کنه، در سن یائسگی وقتی بخواین بدنتون، آرنج، رانها و زانوها رو چرب کنید بدنتون پذیرشش را داره.
🔔 به واسطه یائسگی ترشح خانوم در ایام یائسگی صفر می شه. چون خانوم هیچگونه ترشحی نداره، آقا براش این رابطه سخته.
یه خانومی تو مکه تعریف می کرد می گفت یکی از هم اتاقی های ما از این خانومای پیرزن خیلی باحال بود. می گفت این وقتی هفته های آخر که می خواستیم برگردیم ایران، این بند می انداخت، مو رنگ می کرد تو اتاق، اصلاح و ابرو انجام می داد که می خوان بیان تهران خانواده شونو ببینند مراسم ولیمه دارند تمیز باشه، می گفت این پیرزنه انقدر فعال بود که با شوهرش اسکی می رفته، از نظر تفریحی انقدر زنده بوده، روزی که ما می خواستیم کارها رو انجام بدیم برگردیم تهران گفته خوش به حالتون دارید می رید پیش شوهراتون دارید خودتونو مرتب می کنید، خوش به حالتون، خوش به حالتون.😳
❓یه خانومی می گفت من اینو کشیدم تو اتاق گفتم چته؟ تو هم با شوهرت خوبی دیگه، تو هم باهاش می ری اسکی، چرا به اینا می گی خوش به حالتون، گفته من یائسه شدم و دیگه ترشح ندارم، همسرم به من می گه تو لذت و کیف شبانه رو از من دریغ کردی و دیگه اون لذت رو به من نمی دی،
🚙🏠 ببین مردها وقتی می خوان بیان خونه با خودشون فکر می کنند معمولا می گن داریم می ریم یه جایی داریم می ریم که نُطُق از ما کشیده یشه، یه جایی داریم می ریم که الان لیست خرید برای ما آماده شده، یه جایی داریم می ریم که خواب تعطیله، یه جایی داریم می ریم که مادرزن، برادر زن کف اتاق نشستند😩
🔔مردها وقتی می یان خونه با خودشون فکر می می کنند من کجا دارم می رم⁉️⁉️
💐 دارم می رم یه جای بسیار خوب و آغوش نرم و یه کیف شبانه، یه لذت، یه احساس خوب، یه شام مطبوع، وقتی این فکر به ذهنشون می یاد با فراغ بال می یان، زودتر می یان💐
👨 مرد می یاد تو دفتر می شینه، خانومش در ایام بارداریه یه خانومی رو #صیغه می کنه، می شینه گریه می کنه، می گه غلط کردم زنمو برگردون، ببخشید، اشتباه کردم.
👴مردهایی که در یائسگی زن می گیرند، قشنگ سرشونو بالا می گیرند می گن این نمی تونست من زن گرفتم. یعنی اصلا هیچ احساس ناراحتی ندارند.
✅ شما بدنتونو وقتی قبل از یائسگی، شروع کنید به چربی عادت دادن بدنتون در یائسگی کم نمی یاره.
😔متاسفانه سن یائسگی الان زود شده، دختر ۳۰ سالگی ازدواج می کنه، ۳۳- ۳۴ سالگی یائسه می شه.
❌من یکی از نوعروسانم تازه ازدواج کرده بود، سن بالایی داشت، ۳۳-۳۴ سالش بود، اومد گفت خانم اعلم من سنم بالاست می خوام باردار بشم، گفتم خب به سلامتی، بعد اومد گفت فکر کنم باردار شدم چون چند وقته پریود نمی شم. خوشحال بود چون برنامه ش بود که زود باردار بشه، سال اول، گفتم مبارکه، رفت دکتر گفت یائسه شدی، یائسگی زودرس گرفتی.
🔔🔔🔔 به واسطه خوراکی که ما می خوریم، ورزشی که نمی کنیم، اعصابهایی که خرابه و حس معنوی هایی که در زندگی کم شده یائسگی جلو افتاده.
🔑🔑به خاطر همین، تا جایی که می توانید چیزهایی که می گیم را انجام بدین ⬅️
🌺رسول اکرم( صلی الله علیه وآله) فرمودند؛ برتری #روغن_بنفشه به روغنهای دیگه مثل برتری منِ رسول به دیگر امته. یعنی اینقدر روغن بنفشه تاکید شده.
🔴 دیگه چه روغنی من بخرم❓❓روغن زیتون، اگر بی بوست، اگر با بوست می خواد بره اداره ای چیزی، ناراحت می شه یا خودت می خوای سرکار بری شاید دوست نداشته باشی،
👈 روغن بادام تلخ ، روغن نارگیل، روغن سیاه دونه و هر روغنی که خودت می دونی خوبه
🛁 از حمام که خودتو تمیز کردی اومدی، سر آرنج، زانوها و سر کشاله ران را با این روغن ماساژ می دی، جذب می شه، خیسیش نمی مونه که بخواد به لباست بزنه، جذب می شه دیگه مشکلی برات پیش نمی یاد.
@zendegiasheghane_ma
#جلسات_همسرداری
#جلسه3_قسمت6
جلسات همسرداری سرکار خانم پرتو_اعلم در مهرآباد جنوبی
👇👇👇👇👇👇
😴 آقایونی که خیلی می گن ما می خوایم در تعطیلات استراحت کنیم اینا رطوبت بدنشون بالاست، رطوبت بدن وقتی بالا باشه میل به خواب زیاده،
چی کار کنم❓❓❓
💆♂شقیقه ش رو با روغن زیتون ماساژ بده. بگو سرتو بزار روی پای من، بالای سرش بنشین، شقیقه ش رو ماساژ بده با روغنهایی که گفتیم. بهترین روغن، روغن زیتون هست.
☕️چای زنجبیل بدین بخورن، رطوبتشون پایین می یاد
👨⚕و مورد بعدی اینکه دکتر برن، چون بعضیا فشار خونشون بالاست یا هورمونهاشون به هم ریخته،
👈آقایونی که خیلی اهل خودارضایی هستند یا آقایونی که در دوران عقد الان به سر می برند، بهترین روش برای اینکه خودارضایی از سرشون بیفته و میل به دخول درشون کم بشه تا روز عروسی، ماساژه.
👌ماساژ خیلی اثرات زیادی داره، یکی از اثراتش اینه👇
💐 امام رضا( علیه السلام) می فرمایند؛
اگر بگم ماساژ مرده رو زنده می کنه دروغ نگفتم.😳
✅ الان ثابت شده در علم و ماساژورها مخصوصا بهش دقت دارند، سمت چپ چون قلب، سمت چپ هست، مرکز احساس، سمت چپ بدن رو بیشتر تشکیل می ده بهتره که شما ماساژ رو اگر می خواین به غایت برسونید از سمت چپ شروع کنید. اگر می خواین سریعتر کار انجام بشه،
🔔این مطالب رو ناپخته می برید خونه آقایون می فهمند. یکی از خانوما بالاسر شوهرش نشسته گفته محمد آقا سمت راستتون کدومه سمت چپتون کدومه؟
شوهرش هم گفته بود باز خانم پرتو اعلم چی گفته؟
اصلا نرید اینا رو اینجوری بگید. خودت فکر کن در موردش که سمت راستش کدومه.
😁 بعضی آقایون می یان زیر پیراهنشونو می دن بالا می گن بخارون، می گی مگه من دلاکم برو حموم دوش بگیر. نه این ماساژ رو دوست داره.
❌ بعضی از خانوما می یان می گن خانوم شوهرم می خواد بره تایلند تیشرت بیاره من بزارم؟ تو ماساژ رو بیار تو خونه اونم نمی خواد بره اینهمه هم هزینه کنه.😁
✈️ دوستم مهماندار هواپیماست می گفت باورت نمی شه بعضیا اصلا یه بارم تهران نیومدند ، ولی یه راست می یان فرودگاه امام خمینی( ره) می رن تایلند. اصلا نیازی به ویزا و اینا نداره.
📣📣 پس بحث ماساژ را جدی بگیرید،
🚫 اصلا هم نگو بلد نیستم همین که می گی بلد نیستم اون به این می رسه که زن من همه چیز تموم نیست،
👌 قشنگ اسم بزار امشب ماساژ فلان، چیه؟ حالا یه چیزی هست, از خودت در بیار. 😂
👌تا جایی که می تونید مثلا آقاتون خوابیده ماساژش بدین.
😱خانم ها روغن را مثل ریکا نمی ریزید روش، بیچاره یخ کنه. 😂
✋روغن رو کف دستتون می گیرید، گرم می کنید، خیلی کم، با انگشت سبابه، از کمر تا کتف رو به شکل هفتی بالا ببرید. رگهاش باز می شه.
🔑🔑 قبلا یکی از بحثهای مهم درمانی که الان هم هست.
🚫 اصلا نگید بلد نیستم، لوس می کنند خودشونو می خوان ببینند تو چی کار بلدی، تو هم می گی، تو اصلا همه جات رنگه، تو رو به ما انداختند.😂
@zendegiasheghane_ma
کمترین مهربانی اینست
که برای هم دعا کنیم
با تمام وجود،بهترینها را از
خداوند برایتان طلب میکنم
لحظاتتون مملو از آرامش
شبتون درپناه خدا
@zendegiasheghane_ma
صبــــــــح آنست
ڪه با یاد تو من برخیزم
ورنـه هر صبـح
مثال شـب تاری دگـر است
صلی الله علیک یا اباعبدالله🌹🌹🌹
@zendegiasheghane_ma
سلام_حضرت_باران...🌼
صبحم_بنامتان
تویی بهانه خورشید وقت تابیدن
تویی بهــانه باران برای باریدن
بیاکه عدالت مطلق مسیرمی خواهد
سپــاه منتظرانت امیــرمی خواهد
اللهم_عجل_لولیک_الفرج🌸🍃
@zendegiasheghane_ma