💕زندگی عاشقانه💕
#دختر_شینا #بهناز_ضرابی_زاده #قسمت29 #فصل_چهارم اگر دوستم نداری، بگو. باور کن بدون اینکه مشکلی پیش
#دختر_شینا
#بهناز_ضرابی_زاده
#قسمت30
#فصل_چهارم
همان شب فکر کردم هیچ مردی در این روستا مثل صمد نیست. هیچ کس را سراغ نداشتم به زنش گفته باشد تکیه گاهم باش. من گوش می دادم و گاهی هم چیزی می گفتم. ساعت ها برایم حرف زد؛ از خیلی چیزها، از خاطرات گذشته، از فرارهای من و دلتنگی های خودش، از اینکه به چه امید و آرزویی برای دیدن من می آمده و همیشه با کم توجهی من روبه رو می شده، اما یک دفعه انگار چیزی یادش افتاده باشد، گفت: «مثل اینکه آمده بودی رختخواب ببری!»
راست می گفت. خندیدم و پتویی برداشتم و رفتم توی آن یکی اتاق، دیدم خدیجه بدون لحاف و تشک خوابش برده. زن برادرهای دیگرم هم توی حیاط بودند. کشیک می دادند مبادا برادرهایم سر برسند.
ساعت چهار صبح بود. صمد آمد توی حیاط و از زن برادرهایم تشکر کرد و گفت: «دست همه تان درد نکند. حالا خیالم راحت شد. با خیال آسوده می روم دنبال کارهای عقد و عروسی.»
وقتی خداحافظی کرد، تا جلوی در با او رفتم. این اولین باری بود بدرقه اش می کردم.
ادامه دارد...✒️
💞 @zendegiasheghane_ma
#دختر_شینا
#بهناز_ضرابی_زاده
#قسمت31
#فصل_پنجم
در روستا، پاییز که از راه می رسد، عروسی ها هم رونق می گیرند. مردم بعد از برداشت محصولاتشان آستین بالا می زنند و دنبال کار خیر جوان ها می روند.
دوازدهم آذرماه 1356 بود. صبح زود آماده شدیم برای جاری کردن خطبه عقد به دمق برویم. آن وقت دمق مرکز بخش بود. صمد و پدرش به خانه ما آمدند. چادر سرکردم و به همراه پدرم به راه افتادم. مادرم تا جلوی در بدرقه ام کرد. مرا بوسید و بیخ گوشم برایم دعا خواند. من ترک موتور پدرم نشستم و صمد هم ترک موتور پدرش. دمق یک محضرخانه بیشتر نداشت. صاحب محضرخانه پیرمرد خوش رویی بود. شناسنامه من و صمد را گرفت. کمی سربه سر صمد گذاشت و گفت: «برو خدا را شکر کن شناسنامه عروس خانم عکس دار نیست و من نمی توانم برای تو عقدش کنم. از این موقعیت خوب بهره ببر و خودت را توی هچل نینداز.»
ما به این شوخی خندیدیم؛ اما وقتی متوجه شدیم محضردار به هیچ عنوان با شناسنامه بدون عکس خطبه عقد را جاری نمی کند، اول ناراحت شدیم و بعد دست از پا درازتر سوار موتورها شدیم و برگشتیم قایش. همه تعجب کرده بودند چطور به این زودی برگشته ایم. برایشان توضیح دادیم. موتورها را گذاشتیم خانه. سوار مینی بوس شدیم و رفتیم همدان.
عصر بود که رسیدیم. پدر صمد گفت: «بهتر است اول برویم عکس بگیریم.»
ادامه دارد...✒️
💞 @zendegiasheghane_ma
#حدیث_عشق
♥️ *حضرتـ زهــرا(س)مےفرمایند:
🌸بِشرٌفےوَجهِالمُؤمِنِيُوجِبُلِصاحِبِهہالجَنَّةَ🌸
🌸خوشرويے هنگام روبهروشدن با مؤمن،
بهشت را بر فرد خوشرو واجب مےڪند🌸
📚بحارالأنوار،ج۷۵،ص۴۰۱
💞 @zendegiasheghane_ma
#شبتبخیــرمـهدےجانـــم❤️
اے ڪه درظلمٺ دنیاے دلم مهتابے🌙⭐
تو تسلےِ دلِ غمـزده و بےتابے
سالها فڪر من اینسٺ وهمہ شب سخنم
#مهدے_فاطمہ پس ڪے بہ جهان میتابے؟؟
#شبتــونپرازنگاهخـــــــــــدا♥
🌟 اَللّهُــمَّ عَجـِّـل لِوَلیِّــکَ الفَــــرَج
💞 @zendegiasheghane_ma
سلام_امام_زمانم
در تمنای نگاهت بی قرارم تا بیایی
من ظهور لحظهها را میشمارم تا بیایی
خاک لایق نیست تا به رویش پا گذاری
در مسیرت جانفشانم گلبکارم تا بیایی
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
💞 @zendegiasheghane_ma
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
12 بهمن سالروز ورود امام خمینی به میهن و آغاز #دهه_فجر گرامی باد
💥🇮🇷💥🇮🇷💥🇮🇷💥🇮🇷💥🇮🇷
💞 @zendegiasheghane_ma
بانوی بهشتی💐
🍃 وقتی غذا درست میکنی،،
* آیه نور رو تلاوت کن تا رزق خانواده ات،،
نورانی و بهشتی بشه..
یادت باشه، خدای عزیز،،
👈برای زحمتی که میشی،، قدرت تاثیر قرار داده ،، یعنی میتونی دعا کنی،، این غذا در کدام قسمت از روح و روان اهل بیتت تاثیر گذار باشه 👉
✨وقتی *آیه نور تلاوت می کنی،،
بگو:
🌸" ای رزاق این غذا رو قوّتی برای "نماز اول وقت" برای اهل خانه ام قرار بده"
🌺 یا... " ای واجد با این رزق،، " اطاعت و ولایت پذیری" را به اهل بیتم ببخش"
🌷یا... "ای کریم،، با این غذا،،" عزت، شجاعت، نور، راستگویی، عمل صالح" و... رو روزی ما قرار بده."
👌یا حتی خاص تر،،
☘"خدایا با این غذا،، به پسرم "چشم و دل پاک" یا "اعتماد به نفس ""
💐"" و به دخترم "عفت و حیا" یا "خوش اخلاقی" روزی کن،،""
🥀خدایا این غذا رو قوّت برای "اخلاق خوب" یا "جرات مندی" همسرم قرار بده...
و...
✨✨*«الله نور السموات و الارض مثل نوره کمشکوه.... سوره مبارکه نور آیه 35»✨✨
#خانمها_بخوانند
#آشپزخانه_بهشتی
💞 @zendegiasheghane_ma
#هردوبخوانیم
🌸بانوی بهشتی
🌼آقای بهشتی
در همه امور زندگی،،
شاکر خدای مهربان باش..
حتی برای غم و اندوه های بی دلیل زندگی!
امام صادق علیه السلام فرمودند :
هر گاه گناهان بنده ای زیاد شود و عملی که آن گناهان را بپوشاند، نداشته باشد،،
خداوند او را به غم و اندوه مبتلا کند، تا کفاره گناهانش شود.
إنَّ العَبدَ إذا کَثُرَت ذُنُوبُهُ وَ لَم یَکُن عِندَهُ مِنَ العَمَلِ مَا یُکَفِّرُهَا ابتَلَاهُ بِالحُزنِ لِیُکَفِّرُهَا.
اصول کافی(ط-الاسلامیه) ج2 ، ص 444 ، باب تعجیل عقوبه الذنب، حدیث 2
💞 @zendegiasheghane_ma