eitaa logo
💕زندگی عاشقانه💕
26.4هزار دنبال‌کننده
11.8هزار عکس
2.4هزار ویدیو
83 فایل
ازحسین بن علی هرچه بخواهی بدهد توزرنگ باش وازونسل علی دوست بخواه👪 مباحث و دوره های #رایگان تخصصی #همسرداری، #تربیت_فرزند، و.. ادمین تبلیغ @yamahdi85 📛استفاده ازمطالب فقط با #لینک_کانال جایزست❎ 👈رزرو تبلیغات↙ @tab_zendegiashghane
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨ مردان زمانی که همسرشان سرشان را روی شانه یا گردنشان میگذارند احساس صمیمیت ونزدیکی و مالکیت میکنند. این تکنیک بسیار ظریفی براى به دست آوردن دوباره ی قلب همسرتان میباشد. 💞 @zendegiasheghane_ma
🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨ ویژه خانمهای 👩‍⚕🧕👩‍🏫 🍃 خانم های شاغل بخوانند خانمهای شاغل چون در محیط کار جدی رفتار میکنند عادت می کنند که عشوه و ادا را کنار بگذارند تا روابط سالم تری داشته باشند. اما فراموش نکنیم زن هرچه رتبه اجتماعیش بالا باشد باز هم یه زن است و در خانه باید یه خانم ناز باشد نه یک مرد قلدر. 💞 @zendegiasheghane_ma
قرآن🌼 🌼 🌼 ثواب تلاوت این صفحه هدیه به شهید مجتبی کرمی 😍😍😍 @hefzequrankarim 💞 @zendegiasheghane_ma
خاطرات قدم خیر محمدی کنعان (همسر شهید حاج ستار ابراهیمی هژیر) 💞 @zendegiasheghane_ma
💕زندگی عاشقانه💕
#دختر_شینا #بهناز_ضرابی_زاده #قسمت125 #فصل_چهاردهم گفتم: «کجا؟!» گفت: «پارک دیگر.» گفتم: «الان! ز
صمد گفت: «از این حرف ها نزنی پیش آقای دکتر، خجالت می کشم. ببین خانم دکتر چه راحت نشسته و با بچه ها بازی می کند. مثلاً تو بچه کوه و کمری.» دور و برمان خلوت بود. پرنده پر نمی زد. گاهی صدای زوزه سگ یا شغالی از دور می آمد. باد می وزید و برق هم که رفته بود. ما حتی یکدیگر را درست و حسابی نمی دیدیم. کورمال کورمال شام را آوردیم. با کمک هم سفره را چیدیم. خدیجه کنارم نشسته بود و معصومه هم بغل خانم دکتر بود. خدیجه از سرما می لرزید. هیچ نفهمیدم شام را چطور خوردیم. توی دلم دعادعا می کردم زودتر بلند شویم برویم؛ اما تازه مردها تعریفشان گل کرده بود. خانم دکتر هم عین خیالش نبود. با حوصله و آرام آرام برای من تعریف می کرد. هر کاری می کردم، نمی توانستم حواسم را جمع کنم. فکر می کردم الان از پشت درخت ها سگ یا گرگی بیرون می آید و به ما حمله می کند. از طرفی منطقه نظامی بود و اگر وضعیت قرمز می شد، خطرش از جاهای دیگر بیشتر بود. از سرما دندان هایم به هم می خورد. بالاخره مردها رضایت دادند. وسایلمان را جمع کردیم و سوار ماشین شدیم. آن موقع بود که تازه نفس راحتی کشیدم و گرم صحبت با خانم دکتر شدم. به خانه که رسیدیم، بچه ها خوابشان برده بود. جایشان را انداختم. لباس هایشان را عوض کردم. صمد هم رفت توی آشپزخانه و ظرف ها را شست. ادامه دارد...✒️ 💞 @zendegiasheghane_ma
🌼نشانده اند ما را در دلِـ❤️ اجابت ! 🍂خواستند که تا بدهند ! 🌼هر چه در خواسته هایَم میگردم 🍂جز خواستنی تر نمیابَم❌ 🌸🍃 🌹🌹🍃🍃🌹🌹🍃🍃🌹🌹 شبتون مهدوی یاعلی 💞 @zendegiasheghane_ma
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❤️ ❤️ پاسخ یک از زبان تو؛ همه شهر را به می رساند! راستی ؛ کی میشود روزی که؛ چشم در چشم تو .... پاسخ سلاممان را بشنويم؟ 🌼 🌾🍃🌹🌾🍃🌹🌾🍃🌹 💞 @zendegiasheghane_ma
زیاد ⛔️⛔️⛔️ 🔸اعتدال در نصیحت کردن🔸 حرفی که به کسی یا فرزندت می‎زنی، دانه است و فکر او زمین. ببین در این زمین چقدر بذر می‎توان پاشید؟ اگر در یک‎متر زمین یک کیلو گندم پاشیدی، همه دانه‎ها سبز نمی‎شوند، تازه اگر هم دربیایند، همدیگر را خفه می‎کنند. موعظه زیاد، باعث می‎شود که حرفها همدیگر را لِه کنند، همدیگر را بپوشانن 💞 @zendegiasheghane_ma
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⛔️⛔️ والدین عزیز کودک سه ساله شما تبلت نیازی ندارد!! حتی اگر همه اطرافیان تان برای کودک خود تبلت خریده باشند، دلیل ندارد که در سه سالگی به فرزند تان چنین هدیه ای بدهید. اگر می خواهید او را با تکنولوژی آشنا کنید، به او اجازه دهید برخی ساعات روز با تبلت شما بازی کند اما شخصی کردن این وسیله را از چنین سنی شروع نکنید. 💞 @zendegiasheghane_ma
کودکانی که بیشتر حضور فیزیکی پدران خود را احساس می‌کنند، از آستانه‌ تحمل استرس، توانایی حل مسئله، مدیریت احساسات و مهارت‌های اجتماعی بالاتری برخوردارند. 💞 @zendegiasheghane_ma
استاد چگونه فرزندانی با ایمان تربیت کنیم؟/ چهار روش و تکنیک برای افزایش ایمان کودکان 💞 @zendegiasheghane_ma
Panahian-Clip-FarzandaneMomen.mp3
2.36M
استاد چگونه فرزندانی با ایمان تربیت کنیم؟/ چهار روش و تکنیک برای افزایش ایمان کودکان 💞 @zendegiasheghane_ma
🌸🍃🌸🍃🌸 ‍ باور کنیم فرزندان 80% خود ما هستند امّا در دنیای کوچک‌ها. بنابراین ابتدا باید خوب خودمان را بشناسیم. سپس شیوه‌ی ثابتی را انتخاب کنیم و آن را ملاک قرار دهیم. باید باور کنیم که کودکان میل دارند خوب باشند. بیشتر خوشی و شادی بچه‌ها بستگی به تأیید والدین دارد، زیرا در کنار همه‌ی رفتارهای نادرست و کارهای نامطلوب آنها همیشه یک میل به هم کاری و پذیرفته شدن و تأیید و حمایت والدین نهفته است. 💞 @zendegiasheghane_ma
قرآن 🌺 🌺 🌺 ثواب تلاوت این صفحه هدیه به شهید علی جوکار😍😍 @hefzequrankarim 💞 @zendegiasheghane_ma
🌙 🍀امام صادق علیه‌اسلام میفرمایند : ✨✨مؤمن روزه‌داری نیست که،، وقت سحر و افطار سوره "انا انزلناه" را بخواند،، مگر آن‌که در بین آن دو وقت،، مانند کسی است که در راه خداوند، در خون غلطیده باشد.✨✨ 〰〰〰〰〰💕 بانوی بهشتی🌸 آقای بهشتی 🌺 تلاوت "سوره مبارکه قدر" بر سفره سحری و افطار،، رو سنت خانواده تون قرار بدین ،، 🍃تا "عطر شهادت" و "حضرت مادر سلام الله علیها" سراسر زندگی تون رو معطر کنه... ان شا الله 🍃 ⏪ برای و فرج امام زمان (عج) هدیه کنید 💞 @zendegiasheghane_ma
خاطرات قدم خیر محمدی کنعان (همسر شهید حاج ستار ابراهیمی هژیر) 💞 @zendegiasheghane_ma
💕زندگی عاشقانه💕
#دختر_شینا #بهناز_ضرابی_زاده #قسمت127 #فصل_چهاردهم صمد گفت: «از این حرف ها نزنی پیش آقای دکتر، خ
دنبال صمد رفتم توی آشپزخانه. برگشت و نگاهم کرد و گفت: «خانم خوب بود؟! خوش گذشت؟!» خواستم بگویم خیلی! اما لب گزیدم و رفتم سر وقت آبگوشتی که از ظهر مانده بود. آن روز نه ناهار خورده بودم و نه شام درست و حسابی. از گرسنگی و ضعف دست و پایم می لرزید. فردای آن روز صمد ما را به قایش برد و خودش به جبهه برگشت. من و بچه ها یک ماه در قایش ماندیم. زمستان بود و برف زیادی باریده بود. چند روز بعد از اینکه به همدان برگشتیم، هوا سردتر شد و دوباره برف بارید. خوشحالی ام از این بود که موقع نوشتن قرارداد، صمد پارو کردن پشت بام را به عهده صاحب خانه گذاشته بود. توی همان سرما و برف و بوران برایم کلی مهمان از قایش رسید، که می خواستند بروند کرمانشاه. بعد از شام متوجه شدم برای صبحانه نان نداریم. صبح زود بلند شدم و رفتم نانوایی. دیدم چه خبر است! یک سر صف توی نانوایی بود و یک سر آن توی کوچه. از طرفی هم هوا خیلی سرد بود. چاره ای نداشتم. ایستادم سر صف دوتایی، که خلوت تر بود. با این حال ده دقیقه ای منتظر شدم تا نوبتم شد. نان را گرفتم، دیدم خانمی آخر صف ایستاده. به او گفتم: «خانم نوبت من را نگه دار تا من بروم و برگردم.» ادامه دارد...✒️ 💞 @zendegiasheghane_ma
کِی خزانم میشود مولا بهار؟ کِی کناره میرود گرد و غبار؟ یک سؤال از طعمِ بغض واَشک و آه کِی به پایان میرسد این انتظار؟ 😔 🥀🥀 🍀🌾🌺🍀🌾🌺🍀🌾🌺🍀🌾🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❁❁ ♥️ هر زَمانے ڪہ روزه مےگیرم بیشتر مےڪنم هواے این متصل ڪرده روزه ام را بہ روضہ هاے حسین 🥀 🌙 ♥️ 💞 @zendegiasheghane_ma