eitaa logo
💕زندگی عاشقانه💕
25.9هزار دنبال‌کننده
12هزار عکس
2.5هزار ویدیو
82 فایل
ازحسین بن علی هرچه بخواهی بدهد توزرنگ باش وازونسل علی دوست بخواه👪 مباحث و دوره های #رایگان تخصصی #همسرداری، #تربیت_فرزند، و.. ادمین تبلیغ @yamahdi85 📛استفاده ازمطالب فقط با #لینک_کانال جایزست❎ 👈رزرو تبلیغات↙ @tab_zendegiashghane
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💕زندگی عاشقانه💕
#نکات_تربیتی_خانواده #قسمت27 برگرفته از کانال تنها مسیر سلام کردن، انتقال آرامش 🔶 مثلا یکی از دستو
"سکوت جهنمی" ⭕️ گاهی وقتا دیده میشه که یه خانم و آقایی با هم دعواشون میشه، بعد اون آقا کاملا سکوت میکنه مقابل همسرش. 😒 🔹 بهش میگی چرا هیچی نگفتی؟ میگه اخه این سکوت من براش از صد تا فحش بدتره! 😤 ای بابا این دیگه چجورشه؟ 😒 🔻تو اصلا فحش بدی خیلی بهتره!!! بعضیا با فحش دادن آرامش همسرشون رو بهم میریزن و بعضیا هم با سکوت! ⛔️⛔️⛔️ به هر جهت آدم باید سعی کنه "آرامش" کسی رو از بین نبره. 💢 کافیه که شما دو دقیقه سکوت کنی و به خاطر همین دو دقیقه، دلِ طرف مقابل یه ذره بلرزه.... خدا روز قیامت آتیشت میزنه! 😒 🔥🔥🔥 🔻 میفرماید: چرا دل بندۀ منو لرزوندی؟ چرا آرامشش رو خراب کردی؟ حرف بزن، تحویل بگیر. نذار کسی دلش ازت بلرزه. ⭕️ نذار کسی به خاطر تو آرامشش بهم بخوره.... 💞 @zendegiasheghane_ma
🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨ 💛 زندگی مشترک دو بخش دارد. بخشی لذتها و خوشیها بخشی دردها و رنجها و این هر دو امتحان است. اگر در رنجها تهاجمی برخورد کنیم ارج و قربمان پایین می آید و جایگاهمان از دست می رود. 💞 @zendegiasheghane_ma
✳️ مهارت فیزیکی و جسمی زن باید بلد باشد در خانه زن خانه باشد. باید زن بودنش برای مرد مشخص شود. گاهی بعضی از زن ها خیلی مردانه رفتار می کنند، یادتان باشد دو تا مرد نمی توانند کنار هم زندگی کنند. زن باید زنانگی را به عرصه ظهور برساند. باید بلد باشد با ناز حرف بزند و با ناز رفتار کند. مرد به این ناز زن نیاز دارد. البته در این کار هم افراط و تفریط خوب نیست. 💞 @zendegiasheghane_ma
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از 💕زندگی عاشقانه💕
خاطرات قدم خیر محمدی کنعان (همسر شهید حاج ستار ابراهیمی هژیر) 💞 @zendegiasheghane_ma
💕زندگی عاشقانه💕
#دختر_شینا #بهناز_ضرابی_زاده #قسمت237 #فصل_هفدهم بچه ها که دیدند صمد آن ها را به بازار نبرده، نار
آن وقت رسم بود. همه این طور بودند. بعضی ها که بچه هایشان را مدرسه نمی فرستادند، تازه موقع عروسی بچه هایشان برایشان شناسنامه می گرفتند. تقصیر ثبت احوالی بود. اشتباه کرد اسم تو که از همه بزرگ تر بودی را نوشت ستار. شمس الله و ستار که دوقلو بودند؛ نمی دانم حواسش کجا بود، تاریخ تولد شمس الله را نوشت 1344 مال ستار را نوشت 1337. موقع مدرسه که شد، رفتیم اسمتان را بنویسیم، گفتند از همه بزرگ تر کدامشان است؟! تو را نشان دادیم. گفتند این ستار است، بیاید کلاس اول. بقیه هم حالا وقت مدرسه شان نیست. خیلی بالا پایین دویدم؛ بلکه شناسنامه هایتان را درست کنم؛ نشد.» صمد لبخندی زد و گفت: «آن اوایل خیلی سختم بود. معلم که صدایم می زد ستار ابراهیمی ؛ برّ و بر نگاهش می کردم. از طرفی دوست ها و هم کلاسی هایم بهم می گفتند صمد. این وسط بدجوری گیر کرده بودم. خیلی طول کشید تا به این اوضاع عادت کردم.» صمد دوباره رو کرد به من و گفت: «بالاخره خانم، تمرین کن به حاج آقایتان بگو حاج ستار.» گفتم: «کم خودت را لوس کن. مگر حاج آقا نگفتند تو از اول صمد بودی.» صمد دیگر پی حرف را نگرفت و به پدرش گفت: «آقا جان! بهتر است شما یک دوش بگیری تا سرحال و قبراق بشوی. من هم یک خرده کار دارم. ادامه دارد...✒️ تا شما از حمام بیایی، من هم آماده می شوم.» پدرشوهرم قبول کرد. من هم سفره صبحانه را انداختم. خدیجه و معصومه را از خواب بیدار کردم. داشتم صبحانه شان را می دادم که صمد آمد و نشست کنار سفره. گفت: «قدم!» نگاهش کردم. حال و حوصله نداشتم. خودش هم می دانست. هر وقت می خواست به منطقه برود، این طور بودم کلافه و عصبی. گفت: «یک رازی توی دلم هست. باید قبل از رفتن بهت بگویم.» با تعجب نگاهش کردم. همان طور که با تکه ای نان بازی می کرد، گفت: «شب عملیات به ستار گفته بودم برود توی گروهان سوم. اولین قایق آماده بود تا برویم آن طرف رود. نفراتم را شمردم. دیدم یک نفر اضافه است. هر چی گفتم کی اضافه است، کسی جواب نداد. مجبور شدم با چراغ قوه یکی یکی نیروها را نگاه کنم. یک دفعه ستار را دیدم. عصبانی شدم. گفتم مگر نگفته بودم بروی گروهان سوم. شروع کرد به التماس و خواهش و تمنا. ای کاش راضی نمی شدم. اما نمی دانم چی شد قبول کردم و او آمد. آن شب با چه مصیبتی از اروند گذشتیم. ادامه دارد...✒️ 🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃 💞 @zendegiasheghane_ma
در خانه بچه شیعه ها دیدم که به عرش شور و شوقی بر پاست 😍😍 برپا گر این بزم شعف ذات خداست🌺🌺 گفتم به خرد چه اتفاق افتاده😍 گفتا که عروسی علی و زهرا است😍🌷🌷💐👏👏👏 حضرت علی و حضرت فاطمه مبارک باد👏👏👏 سلام خانمای گل🌹 فردا شب جشن بزرگ و روز عشق ما بچه شیعه هاست میخوام تو خونه هاتونو برا همسراتون سنگ تموم بزارید آخه روز عشقه😍❤️❤️ منتظر کاراتون هستیم ان شاءالله 😍 آی دی جهت ارسال و تدارکات جشن عشق↙️ @yamahdi85
🌴ای یوسف زهرا سفرٺ کی به سر آید بادستت کی نخل ثمرمی اید✨ از پیک صبا کی شنویم امدنت را کی بانگ انا ازکعبه براید⁉️ 🥀السلام علیک یا الله چشم به راهیم آقا بیا 🌸🍃 🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃 شبتون بخیر 💞 @zendegiasheghane_ma