هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#حدیث
🔅 #پیامبر_اکرم_(ص) :
🔸 مَن قامَ عَلى مَريضٍ يَوما و لَيلَةً بَعَثَهُ اللّهُ مَعَ ابراهيمَ الخَليلِ ؛
🔹«هر كس يك شبانه روز از بيمارى پرستارى كند، خداوند او را با ابراهيم خليل محشور مىكند.»
📚 ثواب الأعمال ص ٣٤١
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#هرروزیک_آیه
✨وَمَا مِنْ دَابَّةٍ فِي الْأَرْضِ إِلَّا عَلَى اللَّهِ
✨رِزْقُهَا وَيَعْلَمُ مُسْتَقَرَّهَا وَمُسْتَوْدَعَهَا
✨كُلٌّ فِي كِتَابٍ مُبِينٍ ﴿۶﴾
✨و هيچ جنبنده اى در زمين نيست مگر
✨اينكه روزيش بر عهده خداست و
✨او قرارگاه و محل مردنش را مى داند
✨همه اينها در كتابى روشن ثبت است (۶)
📚سوره مبارکه هود
✍آیه ۶
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☝️کلیپ کوتاه #احکام_شرعی 🌹
موضوع : #احکام_ویژه_قران
❤️🍃❤️
#ابراز_محبت_در_زن_و_مرد👇👇
#آقایان
💟اگر روزی چندین مرتبه به همسرتان ابراز علاقه کلامی کنید
‼️ باز هم کمه
شاید از نظر شما
همینکه صبح تا غروب سر کار میرید
یعنی همسرتان را دوست دارید 💜
👈❤️اما زنان محتاج شنیدن واژه های #محبت آمیز هستند از #جانب_شوهرشان.
http://eitaa.com/joinchat/766377995Cae42414a21
#زندگی_عاشقانه👆
❤️🍃❤️
#خانمها_بدانند
👈 سعی کنید به مردی که در کنار شماست #دلبسته باشید
❌نه وابسته.
❤️ #دلبستگی یعنی دلم به تو گرمه
👈 درحالی که #وابستگی به این مفهومه که همه چیز من به تو #بستگی داره...
شادی من...
تفریح من...
اینکه حالم خوب باشه ...
همه و همه به بودن تو بستگی دارد.
👈 مردها به شدت از زنان وابسته فراری اند. از زنانی که مثل کنه به آنها می چسبند و استقلال ندارند.
‼️از زنانی که اگر یک روز مرد به او زنگ نزند با دعوا از او میپرسد کجا بودی؟ چرا زنگ نزدی؟
وقتی مردی که در کنار شماست به شما زنگ نمیزند،
زمانی که خودش تماس گرفت نپرسید چرا زنگ نزدی؟
👈❤️بگویید دیروز تماس نگرفتی کلی دلم برات تنگ شده بود.
😍 چه خوب شد زنگ زدی.
👌مطمئن باشید اینگونه او بیشتر ترغیب خواهد شد که با شما در تماس باشد
💢 و خودش خواهد گفت دیروز کجا بوده که زنگ نزده است
http://eitaa.com/joinchat/766377995Cae42414a21
#زندگی_عاشقانه👆
❤️🍃❤️
💑 #تفاوتهای_زن_و_مرد:
👨🏻مرد:
مردها عموما قادر نیستند تا به طور همزمان روی چند مساله تمرکز کنند.
بنابراین، کلمه «بعدا» برای آن ها یک واژه کاملا طبیعی است که نشان میدهد اکنون ذهنشان درگیر موضوعی دیگری است و باید اول آن را حل و فصل کنند.
👱🏻♀️زن:
انجام چند کار به طور همزمان یکی از ویژگی های زنان است.
آنها به راحتی می توانند از یک کار به فعالیت دیگری سوئیچ کنند بدون اینکه در انجام هر کدام از آنها خللی ایجاد شود. به همین خاطر است که شنیدن واژه «بعدا» برایشان حکم توهین و بی توجهی را دارد.
http://eitaa.com/joinchat/766377995Cae42414a21
#زندگی_عاشقانه👆
❤️🍃❤️
#پیامبراڪرم صلیالله علیه و آله :
👈💍هر کس در #ازدواج زن و مردى تلاش کند
✨ خداوند به تعداد هر مویى از بدنش
شهرى در بهشت به او کرامت میفرماید.
🔵و پاداشش مانند کسى است که پیغمبرى را خریده
و در راه خدا آزاد کرده
و اگر موقع رفتن به خانه خود از دنیا برود،
👈در قیامت جزو #شهیدان خواهد بود...
📚 #ارشادالقلوب
http://eitaa.com/joinchat/766377995Cae42414a21
#زندگی_عاشقانه👆
#همسرانه #سیاست_همسرداری
#اگه_میخوای_همسرت_عاشقت_باشه...
بعضی ها یه عادت غلط دارن: تمام مسائل زندگیشون را با خانواده خودشون در میون میذارن.
تا وقتی که همه چیز آروم باشه، مشکلی نیست! اما اگر یک وقت خدای نکرده مشکلی پیش بیاد، مجبوری به همه جواب پس بدی!
مطمئن باش همسرت دوست نداره که خانواده تو، در جریان همه چیز زندگیش باشن! همه چیز، چه خوب و چه بد، بین خودتون دو نفر می مونه
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
#تربیت_فرزند
#ناسزاگويي_كودكان #راهكار
💎محروم كردن كودكان ناسزاگو:
👈 بايستي به صورت محدود و متعادل كودك ناسزاگو را به خاطر كار اشتباهش از چيزي كه دوست دارد
👈‼️مثل تماشاي يك كارتون، محروم كنيم.
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#بسته_سلامتے
نارنگی 🍊 مسکن خوبی براي سلسله اعصاب است
این میوه بهترین داروی طبیعی برای درمان " سرفه " است
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
✨﷽✨
✨ #پندانـــــــهـــ
هیچگاه به دنبال صورت زیبا نباشید!
"روزی پیر خواهد شد..."
هیچگاه به دنبال پوست خوب نباشید!
"روزی چروک خواهد شد..."
هیچگاه به دنبال اندام خوب نباشید!
"روزی عوض خواهد شد..."
هیچگاه به دنبال موی زیبا نباشید!
"روزی سپید خواهد شد..."
در عوض به دنبال قلبی وفادار باشید،
که تا ابد دوستتان خواهد داشت..
💖
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
#آی_پارا
#پارت_هشتادونه
من یکی سر صبحونه اونقدر عجله کردی که نفهمیدم چی خوردم . الانم خیلی گشمنه .عصر اون روز با تایماز رفتیم بیرون و توی بازار چرخیدیم. خرید کردن ،کلی تو روحیم تاثیر مثبت گذاشت. تایماز برام یه دست لباس زیبا به رنگ قرمز عنابی و یه روسری به همون رنگ ، بابت قبولیم تو امتحان به عنوان هدیه خرید . باهم شام کباب خوردیم و با یه روحیه ی شاد ولی حسابی خسته و از کت و کول افتاده به خونه برگشتیم . موقعی که داشتم وارد اتاقم می شدم تایماز گفت : شب رو خوب بخواب چون می خوام فردا راجع به مهمترین مسئله ی زندگیم باهات حرف بزنم . حدس زدن اینکه مهمترین مسئله ی زندگی تایماز چی می تونه باشه ، کار چندان سختی نبود.برخلاف باشه ای که به تایماز گفتم ، شب دیروقت خوابم برد .چون به موضوعی که گفت ، فکر می کنم و بعد از این هم که خوابم برد تا خود صبح خوابش رو می دیدم . صبح خیلی سرحال نبودم چون خوب نخوابیده بودم . اما ظاهرم رو معمولی نشون می دادم . نمی خواستم فکر کنه به خاطر اون موضوع دارم اوقات تلخی می کنم . تایماز به تمامی قول و قرارهاش پایبند بود و حالاهم نوبت من بود که به قولی که بهش داده بودم عمل کنم . وقتی وارد اتاق ناهار خوری شدم ، دیدم شاد و شنگول و حسابی اتو کشیده نشسته . با دیدن من لبخندش عمیق تر شد و با صدای بلند و سرخوش جواب سلامم رو داد . صبحانه ی کامل و خوشمزه ی صفورا خانوم رو بین شوخی ها و مزه پراکنی های تایماز خوردیم . وقتی اکرم اومد تا میز رو جمع کنه ، تایماز گفت : بذار برای بعد اکرم. می خوام با آی پارا حرف بزنم . اکرم چشمی گفت و اتاق رو ترک کرد . تایماز نگاهی بهم انداخت و گفت : حتماً می دونی راجع به چی می خوام حرف بزنم . سر به زیر گفتم : بله! گفت : سرت رو بلند کن .دوست دارم وقتی باهات حرف می زنم چشمات رو ببینم . زل زد تو چشمام و گفت : باهام ازدواج می کنی آی پارا ؟ ….خانوم خونم می شی؟ خواستم سرم رو بندازم پایین که گفت : نه بهم نگاه کن و بگو . عرق سردی نشست رو پیشونیم . خجل در حالی که زل زده بود به چشمام گفتم : بله . شاد دستاش رو کوبید به هم و گفت : ممنونم . همه ی تلاشم رو می کنم خوشبخت باشی. دیگه کاری به چشمام نداشت . منم با خیال راحت سرم رو انداختم پایین. گفت : من فردا به طرف اسکو حرکت میکنم و آیناز رو با خودم میارمش . وقتی بیاد عقد می کنیم . جملش سوالی نبود پس منم هیچ جوابی بهش ندادم. گفت : تو هم با اکرم برو و هر چی که لازم داری تو این مدت بخردر ضمن این سفرم مثل قبلی طول نمیکشه ها.پس زود کارات رو بکن. بلند شد رفت سمت پنجره و پرده رو زد بالا و در حالی که بیرون رو نگاه می کرد ، ادامه داد: خوشبخاته بین تبریز و تهران ، اتوبوس گذاشتن .چهار روز با اتوبوس راه هست .یه نصف روز هم تا اسکو با درشکه راه دارم .اگه دو روزم بخوام اونجا بمونم تا آیناز وسایلش رو حاضر کنه ، تقریبا ً سر دو هفته بر می گردم .همونجور که بیرون رو نگاه می کرد آروم گفت :دلم برات خیلی تنگ می شه . تو چی ؟ چی میگفتم میگفتم، از فکر نبودنت دلم میگیره ؟ دلم نمی خواد بری؟ توافکار خودم غرق بودم که دیدم صداش از بغل گوشم مییاد . خیمه زد روم و گفت : خیلی می خوامت آی پارای من. از گلگون شدن صورتم سرخوش شد و با خوشی از اتاق زد بیرون موقع خدا حافظی ، اشک تو چشمام جمع شده بود نمی تونستم جلوی ریزش اشک و همینطور آبروم رو بگیرم . تایماز اومد نزدیکتر و جوری که بقیه نشنون گفت :اگه اینا اینجا نبودن ، بغلت میکردم و می بوسیدمت که رنج این چند روز دوری یه کم کمتر بشه . ولی الان با وجو این همه چشم و گوش نمیتونم .داشتم از خجالت پس می افتادم . اون می دونست اما همینطور گستاخ و خیره نگام میکرد.بلاخره زبون باز کردم و گفتم : خدا به همراهتون . همونطور که خیره نگام می کرد گفت : مواظب خودت باش خاتونم و به سمت بقیه رفت و خداحافظی مختصری با اونا هم کرد و همراه سید علی از در خارج شد.قبلاً تایماز هر روز از خونه میرفت بیرون و شب می اومد اما چون میدونستم شب می یاد ، نبودش رو تو طول روز حس نمی کردم . اماحالا که میدونستم چند روزی خونه نمی یاد ،دلتنگش شده بودم.هنوز نرفته دلم براش پر میکشید
* تایماز گفتم : هیس !!! چه خبره خواهر من ؟ الان یه ایل میریزن اینجا. آیناز در حالی که دستش رو به دهنش گرفته بود آروم گفت : اصلاً باورم نمیشه . تو چرا زودتر این خبر رو بهم ندادی؟ قیافش دیدنی بود.اونقدر متعجب بود که چشماش داشت از کاسه می زد بیرون. گفتم : کی ؟ چطوری؟ من واسه خبر دادن به تو باید می اومدم اینجا . نمی خواستم تنهاش بذارم.اگه بهت تلگراف میزدم ، ممکن بود کس دیگه ای هم مطلع بشه. در ضمن می خواستم به قولی که به تو دادم عمل کرده باشم و کمک کنم.
-------------------
••••●❥JOiN👇🏾
@tafakornab
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸شب و سکوت و آرامش
⭐️مکمل هم هستند
🌸اما در سکوت میتوان
⭐️گوش دل داشت
🌸صدای خدا را شنید
⭐️که میگوید
🌸شب را برای تو آفریدم
⭐️آرام بخواب
🌸من تا صبح مراقبت هستم
⭐️شبتون به لطافت گـــل
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پروردگارا
چه زیبا روزی شود
همراه با خورشید
به تو سلام کنیم.
و نام تو را نجوا کنیم
و آرام بگیریم
روزمان رابا توکل بر
نام زیبایت آغازمی کنیم
❣بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ❣
❤️الهی به امیدتو❤️
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🥀امروز صلواتی ختم کنیم برای روح سردارشهیدسلیمانی و عزیزان
از دست رفته سانحه سقوط هواپیمای اوکراین
وآرامش و سلامتی برای همه مردم سرزمینمان 🖤
🥀اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ
🥀وَ آلِ مُحَمَّد
ٍ 🥀وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#سلام_امام_زمانم
#سلام_آقای_من
#سلام_پدر_مهربانم
بی اذن تــو
هـرگـز عددی صد نشود...
بر هر ڪه نظر ڪنی دگر بد نشود
🥀زهــرا ! تو دعـا ڪن
ڪه بیاید مهـــدی...
زیرا تو اگر دعـا ڪنی ، رد نشود...
🥀تعجیل درفرج #پنج صلوات🥀
#ایام_فاطمیه_تسلیت🏴
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#سلام_اربابم
🌹 جانم اباعبدالله
یک باره دلم
گفت بنویس کلامی
در وصف بلند مرتبه
و شاه مقامی
دستی به روی سینه
نهادم و نوشتم
ازمن به #حسین_بن_علی
عرض ســــــلامی
آقاجان از دور سلام..
🌹صلی الله علیک یااباعبدالله
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#حدیث_روز☝️ #مقام_روزقیامت_نیازمندان
🌍اوقات شرعی به افق تهران🌍
☀️امروز #یکشنبه 22 دی ماه 1398
🌞اذان صبح: 05:46
☀️طلوع آفتاب: 07:14
🌝اذان ظهر: 12:12
🌑غروب آفتاب: 17:11
🌖اذان مغرب: 17:31
🌓نیمه شب شرعی: 23:28
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#ناسپاسی☝️
🌸 #ذکرروز یکشنبه ۱۰۰ مرتبه
💗یا ذَالجَلالِ والاِکرام💐
🌸ای صاحب جلال و بزرگواری
💗این ذکر موجب فتح و نصرت میشود
#نماز_آمرزش👇
✍هرڪس این نمازرادر روز1شنبه بخواندازآتش جهنم وعذاب ایمن شود↻2رڪعت ؛
رکعت اول⇦حمدو3ڪـوثر
رکعت دوم⇦حمدو3توحید
📚جمال الاسبوع۵۴
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
🥀رازقی پر پر شد
باغ در چله نشست
تو به خاک افتادی
کمر عشق شکست 💔
از این غصه گر بمیرم رواست😭
خدا به خانواده های
این دردانه های وطن صبر بده
روح تک تکشون شاد🙏
دلشکسته خدایی دارد💔😢😭