eitaa logo
زندگی به رنگ خدا
269 دنبال‌کننده
672 عکس
142 ویدیو
21 فایل
صِبۡغَةَ ٱللَّهِ وَ... رنگ خدا را ["اسلام" انتخاب كنيد] و چه كسى رنگش نيكوتر از رنگ خداست؟ اینجا محتوای کاربردی در زمینه مباحث دینی و روانشناختی زندگی ارائه میشه. حجت الاسلام مدنی دانش آموخته ارشد مشاوره اسلامی ادمین(ارتباط با ما): @Amadani313
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🟡 داستان عمو نفتی یکی از مراجع می‌گفت: ما یک گاری‌چی در محله‌مان بود، که با گاری‌اش نفت می‌فروخت و به او عمو‌نفتی می‌گفتند. یک روز مرا دید و گفت حاج آقا سلام، ببخشید خانه‌تان را گازکشی کرده‌اید؟ گفتم: بله. گفت: فهمیدم چون سلام‌هایتان تغییر کرده! من تعجب کردم گفتم: یعنی چه؟ گفت: قبل از اینکه خانه‌اتان گازکشی شود، خوب مرا تحویل می‌گرفتید ، حالم را می‌پرسیدید، البته همه‌ی اهل محل همین طور هستند. هرکس خانه‌اش گازکشی می‌شود دیگر سلام علیک او تغییر می‌کند. من فهمیدم سی سال، سلامم بوی نفت می‌داد. عوض اینکه بوی خدا بدهد. فکر می‌کردم سی سال او را با اخلاق اسلامی تحویل گرفته‌ام. ولی حال که خانه را گازکشی کردم ناخودآگاه فکر کردم نیازی نیست به او سلام کنم. یادمان باشد ، سلام‌مان بوی نیاز ندهد ✍ کانال زندگی به رنگ خدا ┏━━━🍃🍂━━━┓ 🆔 @Zendegiberange_khoda ┗━━━🍂🍃━━━┛
🟡خرید لباس نو توسط پیامبر ص 🟢 شخصى محضر رسول خدا صلى الله عليه و آله رسيد ديد لباس كهنه به تن دارد. دوازده درهم به حضرت تقديم نمود و عرض كرد: يا رسول الله ! با اين پول لباسى براى خود بخريد. رسول خدا صلى الله عليه و آله به على عليه السلام فرمود: پول را بگير و پيراهنى برايم بخر! على عليه السلام مى فرمايد:- من پول را گرفته به بازار رفتم پيراهنى به دوازده درهم خريدم و محضر پيامبر برگشتم ، رسول خدا صلى الله عليه و آله پيراهن را كه ديد فرمود:اين پيراهن را چندان دوست ندارم پيراهن ارزانتر از اين مى خواهم ، آيا فروشنده حاضر است پس بگيرد؟امام على علیه السلام مى فرمايد: من پيراهن را برداشته به نزد فروشنده رفتم و خواسته رسول خدا صلى الله عليه و آله را به ايشان رساندم ، فروشنده پذيرفت . پول را گرفتم و نزد پيامبر صلى الله عليه و آله آمدم ، سپس همراه با رسول خدا به طرف بازار راه افتاديم تا پيراهنى بخريم . در بين راه ، چشم حضرت به كنيزكى افتاد كه گريه مى كرد. پيامبر صلى الله عليه و آله نزديك رفت و از كنيزك پرسيد:- چرا گريه مى كنى ؟ كنيز جواب داد:- اهل خانه به من چهار درهم دادند كه متاعى از بازار برايشان بخرم . نمى دانم چطور شد پول ها را گم كردم . اكنون جرات نمى كنم به خانه برگردم .رسول اكرم صلى الله عليه و آله چهار درهم از آن دوازده درهم را به كنيزك داد و فرمود: هر چه مى خواستى اكنون بخر و به خانه برگرد. خدا را شكر كرد و خود به طرف بازار رفت و جامه اى به چهار درهم خريد و پوشيد. در برگشت بر سر راه برهنه اى را ديد، جامه را از تن بيرون آورد و به او داد و خود دوباره به بازار رفت و پيراهنى به چهار درهم باقيمانده خريد و پوشيد سپس به طرف خانه به راه افتاد. در بين راه ، باز همان كنيزك را ديد كه حيران و اندوهناك نشسته است . فرمود:چرا به خانه ات نرفتى ؟ يا رسول الله ! دير كرده ام ، مى ترسم مرا بزنند.رسول اكرم صلى الله عليه و آله فرمود: - بيا با هم برويم . خانه تان را به من نشان بده ، من وساطت مى كنم كه از تقصيرت بگذرند. رسول اكرم صلى الله عليه و آله به اتفاق كنيزك راه افتاد. همين كه به جلوى در خانه رسيدند كنيزك گفت :- همين خانه است . رسول اكرم صلى الله عليه و آله گفت : - اى اهل خانه سلام علیکم اين كنيزك شما دير كرده ، من اينجا آمدم تا از شما خواهش كنم او را مؤاخذه نكنيد.گفتند:- يا رسول الله ! به خاطر مقدم گرامى شما اين كنيزك از همين ساعت آزاد است . سپس پيامبر صلى الله عليه و آله گفت : خدا را شكر! چه دوازده درهم بابركتى بود، دو برهنه را پوشانيد و يك برده را آزاد كرد! ✍ کانال زندگی به رنگ خدا ┏━━━🍃🍂━━━┓ 🆔 @Zendegiberange_khoda ┗━━━🍂🍃━━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ع سه خصلت عـلامت اسـت، گر چه صاحبش اهل نماز و روزه باشد: 🔥دروغگويى 🔥خلف وعده 🔥و خيانت در امانت پس مسلمونی به جانماز آب کشیدن نیس!!! 🦋به صداقته 🦋به عمل به وعده 🦋و به امانتداری
🟡توصیه حضرت آیت الله بهجت برای رفع اختلاف زوجین: ✉️برای رفع اختلاف زوجین،صدقه متعدد به افراد متعدد بدهید. ✍ کانال زندگی به رنگ خدا ┏━━━🍃🍂━━━┓ 🆔 @Zendegiberange_khoda ┗━━━🍂🍃━━━┛
🟠ماجرای دعوای دو کودک بر سر گردو گویند: 🖱 ملا مهرعلی خویی، روزی در ڪوچه دید دو ڪودڪ بر سر یڪ گردو با هم دعوا می‌ڪنند. به خاطر یڪ گردو یڪی زد چشم دیگری را با چوب ڪور کرد. یڪی را درد چشم گرفت و دیگری را ترس چشم درآوردن، گردو را روی زمین رها ڪردند و از محل دور شدند. ملا رفت گردو را برداشت و شڪست و دید، گردو از مغز تهی است. گریه ڪرد. پرسیدند تو چرا گریه میڪنی؟ گفت: از نادانی و حس ڪودڪانه، سر گردویی دعوا می‌ڪردند ڪه پوچ بود و مغزی هم نداشت. دنیا نیز چنین است، مانند گردویی است بدون مغز! که بر سر آن می‌جنگیم و وقتی خسته شدیم و آسیب به خود رساندیم و یا پیر شدیم، چنین رها ڪرده و برای همیشه می‌رویم. ✍ کانال زندگی به رنگ خدا ┏━━━🍃🍂━━━┓ 🆔 @Zendegiberange_khoda ┗━━━🍂🍃━━━┛
🟢 آیت الله بهجت، مشهد که می رفتند خیلی مقید بودند که در نگهداری از بچه ها کمک کنند تا عروسشان هم به زیارت برسد. می گفت بچه ها را بگذارید پیش من. وسایل وخوراکی هایشان را هم بگذارید و خودتان بروید زیارت. 🔶 ازحرم که برمی گشتند می دیدند آقا بچه را بغل کرده تا آرام باشد یا خوابانده و همین طور توی بغلش راه می برد که بیدار نشود و در حال ذکر و عبادت خودش است. ✍ کانال زندگی به رنگ خدا ┏━━━🍃🍂━━━┓ 🆔 @Zendegiberange_khoda ┗━━━🍂🍃━━━┛
🌕 تغییر جزئی و نتیجه‌ بزرگ 💎 گاهی بین زن و شوهر سر قضیه‌ای مشاجره می‌شود و زن یا مرد به همسرش می‌گوید: "مطمئنم فلان مطلب را به من نگفتی" و همسرش نیز با عصبانیت می‌گوید: "گفتم!" و سر همین قضیه، بگو مگو و مشاجره‌ی سختی رخ می‌دهد. 💎 پیشنهاد می‌شود با یک تغییر جزئی در الفاظ خود از ایجاد مشاجره و تشدید شدن ناراحتی و عصبانیّت یکدیگر‌ جلوگیری کنید! 💎 مثلاً به همسرتان بگویید: "اگر فلان مطلب را گفتی شرمنده من نشنیدم." یعنی کلمه‌ی "شرمنده نشنیدم" را بجای کلمه "نگفتی" به کار ببرید تا همسرتان عصبانی نشده و فضای زندگی متشنّج نگردد. ✍ کانال زندگی به رنگ خدا ┏━━━🍃🍂━━━┓ 🆔 @Zendegiberange_khoda ┗━━━🍂🍃━━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🚨پیشنهاد کشتی گرفتن با جبرئیل ✍در جنگ جهانی دوم پهلوانی در نخجوان زندگی می‌کرد که به او ببرخان می‌گفتند. در ۲۰ سال سابقه نداشت که کسی بتواند کمر او را به زمین بزند. 🔸روزی کشتی‌گیری که دو برابر خودش وزن داشت را به زمین زد. و تکبر عجیبی بر او غالب شد. سر بالا گرفت و نعره زد، خدایا از خلایق‌ات کسی نیست که کمرش بر زمین نزده باشم، کشتی گرفتن با بندگانت برای من دیگر لذتی ندارد، 🔹جبرییل را از آسمان بفرست با من کشتی بگیرد. ببرخان، یک هفته بعد، سرماخوردگی عجیبی گرفت. بر اثر عفونت و بوی بد از خانه بیرونش کردند و در خرابه‌ای انداختند. 🔸گویند : موشی بر روی او می‌رفت و توان نداشت موش را از روی بدن خود دور کند. اطرافیان گفتند: جبرییل به کنار، جواب این موش را بده... ✍ کانال زندگی به رنگ خدا ┏━━━🍃🍂━━━┓ 🆔 @Zendegiberange_khoda ┗━━━🍂🍃━━━┛
🌖 خالده ترکی عمران؛ زنی از اهالی بصره عراق. شغل : معلم. در تاریخ 4 اپریل 2016 در حالیکه با ماشین شخصی خود روانه محل وظیفه اش بود، ماشین نزدیک به وی بر اثر کمین دچار انفجار و حریق میگردد و ماشین وی نیز آتش میگیرد. خانم خالده درحالیکه لباسش آتش گرفته بود از ماشینش پیاده میشود اما بعد از اینکه متوجه میشود که پوشاک تنش درحال سوختن است و جسمش عریان خواهد گشت، به غیرت و حیاء میاید و راضی نمیشود تا جسمش در مقابل مردم عریان گردد، بناءً دوباره طرف ماشینش برمیگردد و دروازه را باز نموده داخل ماشین می نشیند. یکی از افراد پلیس درحالیکه گریه میکرد باصدای بلند فریاد میزند که من مانند برادرت هستم، از ماشین پیاده بشو ترا با لباس خودم می‌پوشانم؛ اما وی از پایین شدن امتناع میورزد و ترجیح میدهد بسوزد تا مبادا کسی جسمش را ببیند. عراقی ها وی را شهیدِ شرف و ناموس، لقب گذاشتند. و در میدان هوایی بصره اطراف ماشینش حفاظی کشیدند از وی تندیس ساختند تا یادش جاویدان بماند. ✍ کانال زندگی به رنگ خدا ┏━━━🍃🍂━━━┓ 🆔 @Zendegiberange_khoda ┗━━━🍂🍃━━━┛
💎هفته دفاع مقدس گرامی باد 🌹شهید فخار وصیت کرده بود که قبرش مانند ائمه بقیع، گِلی و بی‌نام و نشان باشد 🌹ولی بنیاد شهید بر اثر توجه نداشتن به وصیت ایشان، بر روی قبر مطهر شهید، سنگ قبر می‌گذارند 🌹فردای آن روز می‌بینند که سنگ قبر شکسته شده، دوباره سنگ قبر برای آن شهید قرار می‌دهند روز بعد با کمال تعجب می‌بینند که سنگ قبر دوم هم شکسته شده است 🌹شب روز دوم شهید به خواب نزدیکانش می‌آید و می‌گوید: مگر من وصیت نکرده‌ام که قبر من خاکی باشد !!؟؟ و از آن روز تا الان  قبر آن شهید در گلزار شهدای کازرون خاکی است. ✍ کانال زندگی به رنگ خدا ┏━━━🍃🍂━━━┓ 🆔 @Zendegiberange_khoda ┗━━━🍂🍃━━━┛
🎇عارف وارسته آیت الله حق شناس میگفت: 🌾 عمر شما در اثر خدمت به مردم زیاد می شود. 🌾 بودن شما در سیر الی الله، منوط به این است که چقدر به افراد جامعه احسان می کنید و این در راس امور است. 🌾 اگر قصد دارید از درب رحمت حق، وارد شوید، باید کمی پول خرج کنید و به فقرا و مسکینان و یتیمان کمک کنید. ✍ کانال زندگی به رنگ خدا ┏━━━🍃🍂━━━┓ 🆔 @Zendegiberange_khoda ┗━━━🍂🍃━━━┛
🧭 از کجا بدانیم ▫️ متکبر یا ▫️حسود یا ▫️طمع کار هستیم؟ 🌕 اگر کسی اشتباه کرد و از ما عذرخواهی کرد و ما نتوانستیم او را ببخشیم، یا اگر از معذرت خواهی کسی خوشحال شدیم و در خود احساس ناراحتی از خرد شدن کسی در برابر خود نکردیم، دچار بیماری خانمان سوز تکبر هستیم. 🌕 اگر نتوانستیم به دیگران سلام دهیم و منتظر ماندیم به ما سلام دهند ، دچار تکبر هستیم. 🌕 اگر مجلسی رفتیم و دوست داشتیم دیگران به پای ما برخیزند، و در صدر مجلس دنبال مکان نشستن گشتیم، دچار تکبر هستیم. 🌕 اگر نتوانستیم با کودکان بازی کنیم، و حس کردیم ، بازی با کودکان در شان ما نیست ، دچار تکبر هستیم. یاد دارم در کودکی در کوچه بازی والیبال می کردیم، کوچه تنگی داشتیم، می ترسیدیم که توپ به خانه یکی از همسایه ها برود، چون پاره می کرد و ناسزا می گفت. اکنون آن مرد ،پیرمردی شده است. وقتی مرا می بیند تواضع می کند و می خندد و گرم می گیرد. افسوس که تکبرات جوانی اش از ذهنم بیرون نمی رود و تواضعش برای من لذتی ندارد. پیری و بیماری و فقر ، خود به خود انسان را متواضع می کند. پس بدانیم با کودکانی که هم بازی می شویم روزی بزرگ شده و نوجوان و جوان خواهند شد، و هرگز تکبر ما را فراموش نخواهند کرد. و بدانیم که نبی مکرم ص اسلام با آن همه عظمت روزی هم بازی کودکان شد، تا وقت نماز تنگ تر شد و فرمود برای من تنگ شدن وقت نماز قابل تحمل تر از شکستن دل این کودکان است. 🌕 انسان حسود در برابر پیشرفت و موفقیت دیگران واکنش نشان می دهد و ضمن بی اعتمادی ، فال بد می زند. مثال: دختر همسایه که فقیر است با مرد ثروتمندی ازدواج کرده است. حسود می گوید: مشکوک است، یقین دارم بعدا کارشان به طلاق می کشد، چون این دو جفت هم نیستند..... 🌕 انسان طمع کار، از داشته های خود ناراضی است و همیشه در خود حس عقب ماندگی می کند. کسی که از زندگی خود بی دلیل ناله می کند، و ناراضی است، طمع کار است. بدانیم 💎 تکبر ، شیطان را از مقام قرب خدا به جهنم راند و از مرحومی به ملعونی رساند. 💎 طمع آدم را از بهشت دور کرد 💎و حسادت، اولین قتل تاریخ را ( هابیل و قابیل ) رقم زد. 🔸از این سه صفت گناه، صدها گناه، تکثیر می شود. ✍ کانال زندگی به رنگ خدا ┏━━━🍃🍂━━━┓ 🆔 @Zendegiberange_khoda ┗━━━🍂🍃━━━┛
📙 آیه الله مجتهدی : سعی کن در موارد لقمه ی حلال و حرام، وسواس داشته باش به طوری که غذای شبهه ناک را بگو شاید حرام باشد،و نخور . ولی در طهارت و نجاست، وسواس نشو و بگو ان شاء الله که پاک است ✍ کانال زندگی به رنگ خدا ┏━━━🍃🍂━━━┓ 🆔 @Zendegiberange_khoda ┗━━━🍂🍃━━━┛
. 📙 یک سال روزه ، جریمه یک بار عصبانیت ! 🔸 آیت الله بروجردی برای خشم خود، نذر کرده بودند که اگر بعد از این ناراحت شوند، یک سال روزه بگیرند. اتفاقا یک بار عصبانی شده بودند؛ از این رو تمام سال را غیر از روزهایی که حرام بود، روزه گرفتند! ✍ کانال زندگی به رنگ خدا ┏━━━🍃🍂━━━┓ 🆔 @Zendegiberange_khoda ┗━━━🍂🍃━━━┛
دنیا همه هیچ و اهل دنیا همه هیچ ای هیچ برای هیچ بر هیچ مپیچ دانی که پس از مرگ چه باقی ماند؟ عشق است و محبت است و باقی همه هیچ ✍ کانال زندگی به رنگ خدا ┏━━━🍃🍂━━━┓ 🆔 @Zendegiberange_khoda ┗━━━🍂🍃━━━┛
زن و مردی واسه طلاق رفتند به دادگاه. قاضی گفت شما سه تا بچه دارید... چجوری میخواید بین خودتون تقسیمش کنید؟ زن و مرد بعد از یه مکالمه و جر و بحث طولانی رو به قاضی گفتند: باشه آقای قاضی ما سال دیگه با یک بچه بیشتر میایم 9 ماه بعد... اونا دوقولو به دنیا آوردن 😂 ✍ کانال زندگی به رنگ خدا ┏━━━🍃🍂━━━┓ 🆔 @Zendegiberange_khoda ┗━━━🍂🍃━━━┛
ﻫﻤﻪ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﻨﺪ ﭘﻮﻟﺪﺍﺭ ﺷﻮﻧﺪ، ﻭﻟﯽ ... ﻫﻤﻪ ﻧﻤﯽ ﺗﻮﺍﻧﻨﺪ "ﺑﺨﺸﻨﺪﻩ "ﺷﻮﻧﺪ؛ ﭘﻮﻟﺪﺍﺭﯼ ﯾﮏ ﻣﻬﺎﺭﺗﻪ ﻭ ﺑﺨﺸﻨﺪﮔﯽ ﯾﮏ ﻓﻀﯿﻠﺖ! ﻫﻤﻪ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﻨﺪ ﺩﺭﺱ ﺑﺨﻮﺍﻧﻨﺪ، ﺍﻣﺎ ﻫﻤﻪ " ﻓﻬﻤﯿﺪﻩ " ﻧﻤﯽ ﺷﻮﻧﺪ؛ ﺑﺎﺳﻮﺍﺩﯼ ﯾﮏ ﻣﻬﺎﺭﺗﻪ ﺍﻣﺎ ﻓﻬﻤﯿﺪﮔﯽ ﯾﮏ ﻓﻀﯿﻠﺖ! ﻫﻤﻪ ﯾﺎﺩ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﻧﺪ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﻨﻨﺪ، ﺍﻣﺎ ... ﻫﻤﻪ ﻧﻤﯽ ﺗﻮﺍﻧﻨﺪ ﺯﯾﺒﺎ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﻨﻨﺪ؛ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﯾﮏ ﻋﺎﺩﺗﻪ ﺍﻣﺎ ... ﺯﯾﺒﺎ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﺮﺩﻥ يك ﻓﻀﯿلت ✍ کانال زندگی به رنگ خدا ┏━━━🍃🍂━━━┓ 🆔 @Zendegiberange_khoda ┗━━━🍂🍃━━━┛
💠استاد شیخ حسین انصاریان من در قم، زیاد مرحوم علامه طباطبایی(ره) را می‌دیدم. یکی به ایشان گفت: چه شد شما علامه شدید؟ فرمودند: با دوتا سرمایه؛ یکی نماز شب و دیگری توسل قلبی و اشک به حضرت سیدالشهدا علیه السلام ✍ کانال زندگی به رنگ خدا ┏━━━🍃🍂━━━┓ 🆔 @Zendegiberange_khoda ┗━━━🍂🍃━━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌖دزد نیمه شب 🕯 دزدی به خانه احمد خضرویه رفت و بسیار بگشت، اما چیزی نیافت که قابل دزدی باشد. خواست که نومید بازگردد که ناگهان احمد، او را صدا زد و گفت: ای جوان! سطل را بردار و از چاه، آب بکش و وضو بساز و به نماز مشغول شو تا اگر چیزی از راه رسید، به تو بدهم؛ مباد که تو از این خانه با دستان خالی بیرون روی! دزد جوان، آبی از چاه بیرون در آورد، وضو ساخت و نماز خواند. روز شد، کسی در خانه احمد را زد. داخل آمد و ۱۵۰ دینار نزد شیخ گذاشت و گفت این هدیه، به جناب شیخ است. احمد رو به دزد کرد و گفت: دینارها را بردار و برو؛ این پاداش یک شبی است که در آن نماز خواندی. حال دزد، دگرگون شد و لرزه بر اعضایش افتاد گریان به شیخ نزدیک تر شد و گفت: تاکنون به راه خطا می رفتم. یک شب را برای خدا گذراندم و نماز خواندم، خداوند مرا این چنین اکرام کرد و بی نیاز ساخت. مرا بپذیر تا نزد تو باشم و راه صواب را بیاموزم. کیسه زر را برگرداند و از مریدان شیخ احمد گشت. ✍️ تذکره‌الاولیا عطار ✍ کانال زندگی به رنگ خدا ┏━━━🍃🍂━━━┓ 🆔 @Zendegiberange_khoda ┗━━━🍂🍃━━━┛
إِنَّا لِلَّٰهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا