جامع احادیث روانشناسی
مؤلف: ابوالفضل شیرمردی
با مقدمه استاد عليرضا اعرافي
ناشر: هم میهن
سال: 1397
مطالعه فهرست منابع و برخي از صفحات
https://t.me/psycho_Religion/1496
🌸🍃
نیکبخت و بدبخت کیست؟
داشتن مال برای آسایش و راحتی است نه اینکه آرامش و زندگی خود را صرف مال اندوزی کنیم. از عاقلى پرسیدند: خوشبخت کیست و بدبختى کدام است؟ در پاسخ گفت: خوشبخت آن کسی است که از مال دنیا استفاده کرد و برای آیندگان هم گذاشت و بدبخت آن کسى است که در نهایت دارایی مرد و هیچ استفاده ای نکرد.
مکن نماز بر آن هیچ کس که هیچ نکرد
که عمر در سر تحصیل مال کرد و نخورد (1)
1- دعا و نماز خواندن برای مرده ای که تمام عمرش را صرف جمع آوری مالی که هیچ استفاده ای از آن نکرد جایز نیست.
پی نوشت: «محمد محمدی اشتهاردی»، حکایت های گلستان سعدی: باب هشتم، در آداب صحبت –
.
ازدواج پیرمرد با دختر جوان
پیرمردى تعریف مى کرد: با دختر جوانى ازدواج کردم ، اتاق آراسته و تمیزى برایش فراهم نمودم ، در خلوت با او نشستم و دل و دیده به او بستم ، شبهاى دراز نخفتم ، شوخیها با او نمودم و لطیفه ها برایش گفتم ، تا اینکه با من مانوس گردد و دلتنگ نشود، از جمله به او مى گفتم :
بخت بلندت یارت بود که همنشین و همدم پیرى شده اى که پخته ، تربیت یافته ، جهان دیده ، آرام خوى ، گرم و سرد دنیا چشیده ، و نیک و بد را آزموده است که از حق همنشینى آگاه است و شرط دوستى را بجا مى آورد، دلسوز، مهربان خوش طبع و شیرین زبان است .
تا توانم دلت به دست آرم
ور بیازاریم نیازارم
ور چو طوطى ، شکر بود خورشت
جان شیرین فداى پرورشت
آرى خوشبخت شده اى که همسر من شده اى ، نه همسر جوانى خودخواه ، سست راءى ، تندخو، گریزپا، که هر لحظه به دنبال هوسى است و هر دم رایى دارد ، و هر شب در جایى بخوابد، و هر روز به سراغ یارى تازه رود.
وفادارى مدار از بلبلان ، چشم
که هر دم بر گلى دیگر سرایند
(آرى از بلبلها انتظار وفادارى نداشته باش ، که هر لحظه روى گلى نشیند و سرود خوانند.)
بر خلاف پیرانى که بر اساس عقل و کمال زندگى کنند، نه بر اساس خوى جهل و جوانى .
ز خود بهترى جوى و فرصت شمار
که با چون خودى گم کنى روزگار
پیرمرد افزود: آنقدر از این گونه گفتار، به همسر جوانم گفتم که گمان بردم دلش با دلم پیوند خورده ، و مطیع من شده است ، ناگاه آهى سوزناک از رنج و اندوه خاطرش بر کشید و گفت :((آنهمه سخنان تو در ترازوى عقل من ، هم وزن یک سخنى نیست که از قابله (381) خود شنیدم که مى گفت :
((زن جوان را اگر تیرى در پهلو نشیند، به که پیرى !!))
زن کز بر مرد، بى رضا برخیزد
بس فتنه و جنگ از آن سرا برخیزد
کوتاه سخن آنکه : امکان سازگارى نبود، و سرانجام بین من و او جدایى رخ داد، او پس از مدت عده طلاق ، با جوانى ازدواج کرد، جوانى که تندخو، ترشرو، تهیدست و بداخلاق بود او همواره از این همسر جوانش ستم مى کشید و در رنج و زحمت بود، در عین حال شکر نعمت حق مى کرد و مى گفت : (( الحمد لله که از آن عذاب الیم برهیدم و به این نعیم مقیم (ناز و نعمت جاوید) برسیدم .)) و زبان حالش این بود:
با این همه جور و تندخویى
بارت بکشم که خوبرویى
با تو مرا سوختن اندر عذاب
به که شدن با دگرى در بهشت
بوى پیاز از دهن خوبروى
نغز برآید که گل از دست زشت
👈نيز ر.ك: نسبت جادويي گاتمن
✳️حكايتهاى گلستان سعدى به قلم روان، محمد محمدى اشتهاردى، حكايت 144.
🌸🌸
هدایت شده از دکتر محمدمهدی عباسیآغوی
مهارت های زندگی-دکتر عباسی آغوی 2-3.pdf
584.5K
#فایل pdf صحبت های
حجت الاسلام و المسلمین دکتر #عباسی_آغوی
#چهارشنبه
19 & 26/10/97
#ارتباط موثر #همسران
@abbasiaghavi
هدایت شده از دکتر محمدمهدی عباسیآغوی
26-10-97_audio.mp3
9.24M
#فایل_صوتی #مهارتهای_زندگی
حجتالاسلام والمسلمین دکتر #عباسی_آغوی
#چهارشنبه
#جلسه بیست و هفتم 26 دی 97
🌼🌷🌼
معاونت فرهنگیعلمیهامامکاظم(علیه السلام): @femamkazem
@abbasiaghavi
7.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
👌یک تبلیغ به سبک مدرن یک روحانی
👈👈👈زن و شوهر لباس همديگرند
❤️🧲💞💐
🔻بسیار زیبا👌👌👌
تمثيل درماني metphor therapy
•┈┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈┈•
🕌
@zendegiearam
جمعه روز شادي روز قشنگ لبخند
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله
أطرِفوا أهاليكُم في كُلِّ جُمُعَةٍ بِشَيءٍ مِنَ الفاكِهَةِ أوِ اللَّحمِ حَتّى يَفرَحوا بِالجُمُعَةِ .
در هر جمعه ، چيزى مثل ميوه يا گوشت براى خانواده تان هديه آوريد تا از آمدنِ جمعه ، شاد شوند .
✍️الكافي : ج 6 ص 299 ح 19
🌸😁😉🌸
داماد و عروس را فرزند خود بدانيم
امام صادق (عليه السّلام) فرمود:
هرگاه داماد امام سجّاد (عليه السّلام) يا شوهر خواهرش نزد حضرتش شرفياب مىشد، آن حضرت عباى خود را براى او مىگستراند و او را روى آن مىنشانيد و مىفرمود: آفرين بر كسى كه هزينه خرجى را تأمين كرده و عورت را پوشانيده است.
قَالَ أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ : كَانَ عَلِيُّ بْنُ اَلْحُسَيْنِ عَلَيْهِمَا اَلسَّلاَمُ إِذَا أَتَاهُ خَتَنُهُ عَلَى اِبْنَتِهِ أَوْ عَلَى أُخْتِهِ بَسَطَ لَهُ رِدَاءَهُ ثُمَّ أَجْلَسَهُ ثُمَّ يَقُولُ مَرْحَباً بِمَنْ كَفَى اَلْمَئُونَةَ وَ سَتَرَ اَلْعَوْرَةَ .
الکافي، ج5 ، ص338. محمدرضا سالاري فر، خانواده در نگرش اسلام و روانشناسي، ص66؛ عروس كشون( هنر مهرورزي با عروس، نشر قبسات
🌸🧲💞💐🌸
نه تو می مانی
نه اندوه
و نه ، هیچ یک از مردم این آبادی
به حباب نگران لب یک رود ، قسم
و به کوتاهی آن لحظه شادی که گذشت
غصه هم ، خواهد رفت
آن چنانی که فقط ،خاطره ای خواهد ماند
لحظهها عریانند
به تن لحظه خود ، جامه اندوه مپوشان هرگز
تو به آیینه
نه
آیینه به تو ، خیره شده است
تو اگر خنده کنی ، او به تو خواهد خندید
و اگر بغض کنی
آه از آیینه دنیا ، که چهها خواهد کرد
گنجه دیروزت ، پر شد از حسرت و اندوه و چه حیف
بستههای فردا ، همه ای کاش ای کاش
ظرف این لحظه ، ولیکن خالی است
ساحت سینه ، پذیرای چه کس خواهد بود
غم که از راه رسید ، در این سینه بر او باز مکن
تا خدا ، یک رگ گردن باقی است
تا خدا مانده، به غم وعده این خانه مده
گل شبدر چه کم از لاله قرمز دارد
چشمها را باید شست، جور دیگر باید دید
واژهها را باید شست
واژه باید خود باد، واژه باید خود باران باشد
چترها را باید بست
زیر باران باید رفت
فکر را، خاطره را، زیر باران باید برد
با همه مردم شهر ، زیر باران باید رفت
دوست را، زیر باران باید دید
عشق را، زیر باران باید جست
زیر باران باید با زن خوابید
زیر باران باید بازی کرد
زیر باران باید چیز نوشت، حرف زد، نیلوفر کاشت
زندگی تر شدن پی در پی
زندگی آب تنی کردن در حوضچه “اکنون”است.
رختها را بکنیم
آب در یک قدمی است.
روشنی را بچشیم
شب یک دهکده را وزن کنیم، خواب یک آهو را
گرمی لانه لکلک را ادراک کنیم
روی قانون چمن پا نگذاریم
در موستان گره ذایقه را باز کنیم
و دهان را بگشاییم اگر ماه در آمد
و نگوییم که شب چیز بدی است
و نگوییم که شب تاب ندارد خبر از بینش باغ
.