eitaa logo
زندگی بعد از مرگ
4.1هزار دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
5.4هزار ویدیو
68 فایل
با حضور کارشناسان در خصوص عوالم پس از مرگ و تجربه های مشرف به مرگ با شما به گفتگو می نشیند. تالار مشارکت جمعی کاربران https://eitaa.com/joinchat/3499425974C6b90c8c12b ارتباط با ادمین @valayat لینک کانال https://eitaa.com/joinchat/4042326142C04e6938c99
مشاهده در ایتا
دانلود
صفحه / ۲ وظهور این افضلیت و برتری نسبت به همه صنوف دیگر از انسانها در برزخ به عیان خود را نشان میدهد ، تا جائیکه طبق برخی روایت حضور یک عالم ربانی در قبرستان باعث رفع ناراحتی از اهل قبور میشود. ✅ نقطه مهم در مورد عالمان ، اندوخته های علمی آنان است که پس از این جهان به "مشاهدات" تبدیل میشود. به تعبیر علمی ؛ "معقولات تبدیل به مشاهدات" میشوند و این فرآیند برزخی و آخرتی بسیار بسبار لذت بخش است. شاهد بتوانم چنین مثال بزنم ؛ اگرطبیبی در مورد دارویی را با پژوهش های فراگیر و پرتلاش به مرحله "قبول" برساند قطعا بسیار خرسند میشود ولی وقتی این دارو به بیمار میدهد و آثار بهبود بیماری و مداوا را میبیند به مرحله "شهود و مشاهده" رسیده و خوشحالیش با آن خرسندی در مرحله پژوهش قابل مقایسه نیست. عالمان ؛ در جهان برزخ تمام علوم و دانش خود به شکل مشاهدات "شهود" میکنند . از این رهگذر است که فرموده اند : "المعرفةبذرالمشاهدة" ؛ اندیشمندان که اندوخته های معرفتی از قرآن و علوم اهلبیت (ع) دارند ، در جهان بعد تمام آن بصورت "دیدنی" برای آنان وجود پیدا میکند و از این لذتی بالاتر نیست و قابل مقایسه با سیب و گلابی و حور بهشت نیست. البته در این مقام بحث "شهود اسماء الهیه" که مقامی از مقامات "لقاء الله" است و برای نادری از علماء ربانی که از علوم حقه حقیقیه بهرمندشده اند ، بحث بسیار مهمی و متفاوتی است که در این مختصر نمیگنجد. ✅نقطه دیگر که قابل توجه است ؛ "تجسم هدایت" هایی که عالمان در جامعه داشته اند ، میباشد. جهان برزخ و قیامت که جهان حق و حقانیت و ظهور واقعیات است ، در مورد عالمان که مشاعل هدایت جامعه هستند ، این هدایتگری هایشان در آن موطن و نشئه ، مجسم میشود و آنان را میهمان والاترین لذتی میکند که بوسیله گفتار و یا قلم شان ایجاد شده و باعث تربیت نفوس و هدایت انسانها بوده اند. این لذت ؛ با لذت دنیایی باغبانی که زیر سایه درختی که خود کاشته و آبیاری کرده و به میوه نشسته ، نمیرسد گرچه میتواند مثالی برای لذت عالمان از هدایتگری هایشان باشد. ✅در یک قسمت جداگانه عرضه داشتیم که ارواح در آن عالَم "تکامل" دارند . براین اساس ؛ عالمان هم دارای تکامل برزخی هستند. نقل است برخی بزرگان مرحوم آیت الله سیداحمد خوانساری پس از مرگ دیدند در حال مطالعه است ، پرسش کردند از مطالعه در برزخ ؟ فرمود:مطالعه احوال حضرت امیر (ع) میکنم ، بسیاری از مناقب حضرت (ع) اینجا به ما عرضه کرده اند و در کتابهای دنیا نیامده بود! ✅عالمان بی عمل اگر عالمان ربانی دارای آن فضائل اعجاب آور هستند ، در مقابل ؛ عالم بی عمل هم سخت در معرض شقاوت است . حضرت رسول الله (ص) درباره خسارت علم بدون عمل فرمود: "در قیامت، گروهی از بهشتیان به اهل دوزخ رو کرده، می پرسند ؛ ما به کمک تعلیم و آموزشهای شما و در سایه تربیت شما به بهشت وارد شدیم. شما خودتان چرا به دوزخ افتادید؟ می گویند: ما به خیر دعوت می کردیم. ولی خودمان عمل نمی کردیم. عالمانی که فقط از علم و معرفت ، نام او را دارند و باعث فقر معنوی و فکری جامعه شوند و یا دنبال رو ارباب قدرت و یا اصحاب ثروت های ناحق و نامشروع باشند و یا تزریق کننده افکار باطل به جامعه باشند ، در سخت ترین شقاوت ها و عذابها خواهند بود. امام خمینی در کتاب چهل حدیث با استناد به روایات میفرماید : بوی تعفن چنین عالمان دیناپرست و منحرف ، فضای موطن اقامت آنان در برزخ و قیامت را احاطه میکند!! ادامه مقاله 👇👇
صفحه /۳ 🔴 ارواح شهیدان در برزخ ✅ مهم ترین آیه در مورد برزخ شهیدان این آیه معروف است ؛ "ولاتحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله اموتا بل احیآء عند ربهم یرزقون• فرحین بمآ ءاتـیهم الله من فضله و یستبشرون بالذین لم یلحقوا بهم من خلفهم الا خوف علیهم ولا هم یحزنون." «هرگز گمان مبر کسانی که در راه خدا کشته شدند، مردگانند! بلکه آنان زنده‌اند، و نزد پروردگارشان روزی داده می‌شوند.• آنها بخاطر نعمتهای فراوانی‌ که خداوند از فضل خود به ایشان بخشیده است، خوشحالند؛ و درمورد کسانی که هنوز به آنها ملحق نشده‌اند ، طلب بشارت میکنند. بر آنان نه ترسی است، ونه غمی». آیه فوق امورمهمی را برای شهیدان ثابت میکند : ۱)شهیدان زنده هستند. ۲)میهمان خدای کریم هستند. ۳)از آنچه بهرمندند خوشحالند ۴)منتظر خبرهای خوب از دیگر دوستان شان که در دنیا هستند ، میباشند. ۵)آینده کاملا آرام و بی ترس دارند. برخی ازاین امور را توضیح کوتاه تقدیم میشود. ✅ در مورد "زنده" بودن شهیدان ، مسئله کمی سخت است ، چون همه ارواحی که در برزخ هستند زنده هستند و حیات برزخی اختصاصی به شهیدندارد. علامه طباطبایی مینویسد: حیاتِ شهید؛ سعید و طیب است واین خاص شهداء است و فراتر از حیات به معنای زنده بودن است. و لذا عبارت آخر که می‌فرماید «ولکن لاتشعرون» اشاره به همین نوع از حیات دارد که برای ما قابل فهم و درک نیست. باتوجه به بیان علامه طباطبایی ،باز هم مسئله حل نمیشود چون غیر از شهداء ؛ صالحان در برزخ از حیات طیبه برخور دارند. پس زنده بودن شهید ، باید بمعنای دیگری باشد. استادمان آیت الله جوادی آملی در درس می فرمودند : "شهيد در برزخ زنده است و با حيات، وارد برزخ می‌شودو مرده وارد برزخ نمیشود ،گرچه بدن طبيعی او مرده است." با بیان استاد هم پرسش پاسخ خود پیدا نمیکند چون همه انسانها زنده وارد برزخ میشوند. راستش معنای زنده بودن شهید را نمیدانیم و به تعببر قرآن این حقیقت از اموری است در موردش خدا فرمود: "لایشعرون"! قطعا نوعی از حیات ملکوتی است که دست ما از آن کوتاه است. ✅شهیدان و میهمانی خدا اضافه بر پذیرایی که از آنان میشود و نعمت های بهشتی که تقدیم شان میشود ، بهرمند از "عندربهم یرزقون" هستند که یک میهمان خاص است و شاید اشارت به مقام "گفتگوی باخدا" باشد چون در همین آیات ذکر شده سخن از گفتگوی با خدا مطرح است و از خدا طلب بشارت نسبت به دوستانشان دارند . ✅ شادی شهیدان دربرزخ خوشحالی و شادمانی شهدا در عالم برزخ، نسبت به بهره مندی خویش از عطایا و نعمتهای الهی است و از همه مهم تر و باارزش تر ؛ "لقاءالله" است. ✅شهیدان و تکامل برزخی گرچه همه ارواح مومن دارای تکامل برزخی هستند ، اما نوع تکامل و سرعت آن در مورد شهیدان قابل مقایسه با دیگران نیست. در قرآن در سوره محمد آمده : "و الذین قتلوا فی سبیل الله فلن یضل اعمــلهم• سیهدیهم ویصلح بالهم." «سیهدیهم» بیانگر حال شهیدان پس از شهادت آنان است که به معنای ترفیع و تکامل است. و «یصلح بالهم» بیان کننده پاک و منزه شدن پی در پی جان آنان است. این تعابیر ، مانند نوع زنده بودن شهیدان است که از حد و اندازه قدفکری ما ، خارج است. ✅ توجه خاص به دوستان شهیدان به دوستان قدیم خود توجه ویژه ای دارند.چراکه منتظرند آنان به این راه ادامه دهند : "وَ يَستَبشِرُونَ بِالَّذِينَ لَمْ يَلْحَقُوا بِهِم" بدین معنا که از خدای خود مژده می‌طلبند و سؤال می‌كنند ؛ کسانی که راهيان راه ما بودند، درچه مقطعی هستنند؟ خدایا به ما بشارت بده. ✅ نگاه خاص شهید به خانواده شهداء یک نگاه خاصی دارد و آن این است که دوست دارد خانواده و خویشان او از جایگاه مهم او باخبر باشند؛ در سوره یس در مورد حبیب نجار که شهید سوره یس است ، میفرماید: "قیل ادخل الجنة قال یــلیت قومی یعلمون. به او گفته شد: «واردبهشت شو! » گفت: «ای کاش قوم من می‌دانستند».   ✅ آیاحق الناس بر گردن شهید میماند؟ حق الناس از آن دسته امور بسیار مهمی است که وقتی بر گردن کسی باشد ،تا پرداخت نشود شخص نمیتواند از ذمه آن خارج شود. واین مهم در استفتائات امام راحل به آن تصریح شده است. و از سوی دیگر ؛ همانطوری عالمِ بی عمل در برزخ با مشکل مواجه است که سخنی دراین مورد به اشارت تقدیم داشتم ، کشته میدان جنگ هم اگر بخاطر مطامع دنیا حقی از بیت المال را به گردن داشته باشد ، باید از طرف او ، آن دِین به صاحب و محلش بازگردد. استادبزرگوارمان آیت الله جوادی آملی در درس تفسیر این حدیث را خواندند؛ در يكی از جبهه‌های جنگ كسی كشته شد وجود مبارک پيغمبراسلام (ص) فرمود: "الآن آن پارچه‌ای که در غنايم خيبر بدون اجازه ما گرفت بود در كنار قبرش دارد شعله می زند." «والذی نفسی بیده إِن الشملة التی أخذهاعنایوم خیبرتحرق علیه فی النار» ادامه دارد..
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔶موضوع: امکان حضور ارواح شیعیان در حرم ائمه (ع) ✅تا کنون هرچه در متون روایی و حدیثی جستجو کرده ام در این موضوع بصورت شفاف چیزی نیافته ام . اما از آنجا که ما شیعیان یک ارادت و وابستگی خاصی به آن "ذوات مقدسه" و حرم آنان داریم ، یافتن پاسخ به سوال بالا برای مان ارزشمند است. ✅برای پی بردن به اینکه ارواح اجازه تشرف به حرم اهلبیت (ع) میتوانند پیدا کنند ، راه آنچنان سختی نیست. و با برخی از اشارات میتوان به کشف این مهم دست یافت. ✅ یکم : در روایات متعددی داریم که ارواح انبیاء (ع) در شب جمعه در حرم حضرت اباعبدالله (ع) در کربلا فرو می آیند و به زیارت حضرت حسین (ع) نائل میشوند؛ نمونه ای از آن احادیث چنین روایت شده ؛ اسحاق بن عمارگوید از امام صادق (ع) شنیدم که فرمود: "هیچ پیامبری نیست مگر اینکه از خدای تبارک وتعالی مسئلت میکند که اجازه زیارت امام حسین را به او بدهد - لیس نبیّ فی السموات والأرض إلا و یسألون‌ الله تبارک وتعالی أن یؤذن لهم فی زیارة الحسین علیه السلام ففوج ینزل ففوج یعرج." نمونه دیگر که حکایت از حضور روح منور حضرت زهرای اطهر (س) در کربلا دارد چنین است؛ که امام صادق(ع) فرمود: "فاطمه زهرا (س)، در کنار زائران قبر فرزندش حسین (ع) حضور یافته و برای آنان طلب آمرزش میکند." پس همانطوریکه انبیاء و اولیاء در شب جمعه در "حائرحسینی(ع)" حاضر میشوند و از تجلیات رحمانی و رحیمی الهی بهرمند هستند ، و هیچ بُعدی ندارد ارواح مومنین نیز ، با اذن الهی موفق به تشرف به کربلا و دیگر عتبات مقدسه شوند. ✅دوم : حرم ملکوتی اهلبیت (ع) با توجه به روایات متعدد ؛ از روشن ترین مصادیق "بیوت الله" است که در قرآن آمده است و مرکز رحمت الهی است ؛ "فِی بُیُوتٍ أَذِنَ اللّه ُ أَن تُرْفَعَ وَ یُذْکَرَ فِیهَا اسْمُهُ .."(نور/۲۶) امام باقر (ع) فرمود: "وقتی به زیارت قبر امامان در بقیع رفتی نزد قبورِ ایشان بایست و قبر را مقابل خویش قرار بده و بگو: سلام بر شما امامان که اهل پرهیزکاری هستید. به یقین، شما ستون‌های دین و پایه‌های زمین هستید، همواره مورد توجّه خداوند بوده‌اید، خداوند شما را از صُلب‌های پاک، خارج ساخت و به رَحِم‌های پاک منتقل نمود، ...و شما را در خانه‌هایی قرار داد که خداوند اذن فرموده دیوارهای آن را بالا برند و در آن‌ها نام خدا برده شود، و درودمان بر شما را رحمتی برای ما و کفّاره‌ی گناهانمان قرار داد." [ بحارالأنوار، ج۹۷، ص۲۰۳] پس حرم ملکوتی ائمه اطهار (ع) جایگاه مقدسی است که میتواند برای ارواح منشاء رحمت الهی شود و اجازه تشرف روح شیعه محب ، به آن حریم قدسی و "بیوت الله" و بهرمندی از امواج رحمت خاص خدا کاملا صحیح و بجاست. ✅ سوم : روح بلند ائمه (ع) در جهان آخرت در دسترس احدی نیست ؛ آنان به تعبیر آخر سوره قمر در محضر حق تعالی هستند ؛ "فِي مَقْعَدِ صِدْقٍ عِنْدَ مَلِيكٍ مُقْتَدِر". به تعبیری ؛ ارواح طیبه و متعالیه اولیاء الهی (علیهم السلام) در بالاترین درجات عالَم هستی مآوای دارد که گاه از آن به عالَم جبروت یاد میشود که از عالَم ملکوت بسیار والا و بالاتر است و توان هیچ روحی برای پرواز و نیل به آن مقدور نیست. وقتی از پیامبر عزیزاسلام (ص) سوال شد پس از مرگ کجا هستید ؟ فرمود : "بازگشت من به سوی خداوند است و به سوی سدرة المنتهی و جنّة المأوی و عرش اعلی و جایگاهی پراز لطف و زندگی گوارا. «وَالْمُنْقَلَبُ اِلَی اللهِ وَ اِلی سِدْرَةِ الْمُنْتَهی وَ جَنَّةِ الْمَأوی وَ الْعَرْشِ الْاَعْلی وَ الْکَأسِ الْاَوْفی وَ الْعيشِ الْاَهْناء» [بحار،۴۵۵/۲۲] خوب واضح است که ارواح در برزخ در موطن خودشان به حسب درجات ایمانی و تقوایی جای دارند و امکان بالارفت میسر نیست. ملاقات با اهلبیت (ع) برای ارواح مومنان و شیعیان در برزخ به دوصورت امکان پذیر است؛ اول ؛ تجلی و نمود ارواح اولیاء طاهرین بر عوالم پایین تر و نورانی کردن آنانست که این نعمت معنوی در جهان برزخ و قیامت هیچ معادلی ندارد. دوم ؛ اجازه حضور ارواح مومنان و شیعیان به فضای ملکوتی حرم اهلبیت (ع) و تشرف به حرم آنان میباشد که مرتبه ای نازل تر و قابل دسترسی برای ارواح شیعیان میباشد. ✅چهارم : طبق احادیث مورد عنایت بزرگان ، ارواح پس از مرگ و جدایی از ابدان ، با آنچه به او محبت داشتند و مورد علاقه شدیدشان بود محشور میشوند؛ جابر بن عبدالله گوید از رسول خدا(ص) شنیدم که می‌فرمود: «من احب قوماً حشر معهم .. » هر کس گروهی را دوست داشته باشد، با آنها محشور گردد..[بحار، ج ٦٥ص١٣٠] بر اساس "تجسم عمل" ؛ محبت به اهلبیت (ع) و عشق به زیارت حرم آنان برای ما شیعیان در برزخ به شکل اذن حضور در فضای ملکوتی حرم آنان مجسم میشود . انشاءالله ادامه دارد ..
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔷موضوع : ترس از مرگ تردیدی نیست که انسان از مرگ می‌ترسد و این ترس از مرگ در قرآن آمده : قُلْ إِنَّ الْمَوْتَ الَّذي تَفِرُّونَ مِنْهُ فَإِنَّهُ مُلاقيکُم(جمعه/۸) 🔴چرایی ترس از مرگ عارفان در چرایی این ترس چنین گفته اند؛ در نهان انسان "حب بقاء" است و در نتیجه هر چه بخواهد ماندن او را تغییر داد و یا خطری برای ماندن او باشد ، از او تنفر ذاتی دارد. این مطلب را در ادامه مقاله با سخنی از ابن سینا و امام خمینی پی گیری خواهیم نمود . 🔴ترس از مرگ در آئینه روایات ✅رسول خدا، (ص)فرمود: فأین هول المطّلع! کجاست آن ترس از موقف مرگ ! وحضرت امیر المؤمنین(ع) در شب نوزدهم وحشت و دهشت عظیمی داشت (ر.ک:نهج /خ۵) ✅امام صادق(ع) مى فرمايد: مردى خدمت پيامبر(ص) آمد و عرض كرد: «چرا من مرگ را دوست ندارم؟ پيامبر فرمود:آيا ثروتى دارى؟ عرض كرد: آرى. فرمود:آيا از پيش فرستاده اى؟ عرض كرد: نه! فرمود: از همین جاست که مرگ را دوست نداری! «مالى لا اُحِبُّ الْمَوْتَ ؟ اَلَكَ مالٌ؟ قال نعم، قال : فَقَدَّمْتَهُ؟ قال : لا ، قال: فَمِن ثَمَّ لا تُحِبُّ الْمَوْتَ»(دعائم الاسلام/۳۲۸) ✅روزی عزرائیل نزد ابراهیم آمد تا جان او را قبض کند، ابراهیم مرگ را دوست نداشت، عزرائیل متوجه خدا شد و عرض کرد: «ابراهیم، مرگ را ناخوش دارد.»  خداوند به عزرائیل وحی کرد: «ابراهیم را آزاد بگذار چرا که دوست دارد زنده باشد و مرا عبادت کند.» آمادگی حضرت ابراهیم برای مرگ مدّت‌ها از این ماجرا گذشت، تا روزی ابراهیم پیرمرد بسیار فرتوتی را دید که آن چه می‌خورد، نیروی هضم ندارد و آن غذا از دهان او بیرون می‌آید، دیدن این منظره سخت و رنج آور، موجب شد که ابراهیم ادامه زندگی را تلخ بداند، و به مرگ علاقمند شود، در همین وقت به خانه خود بازگشت، ناگاه یک شخص بسیار نورانی را که تا آن روز چنان شخص زیبایی را ندیده بود، مشاهده کرد، پرسید: «تو کیستی؟» او گفت: من فرشته مرگ هستم.» ابراهیم گفت: «سبحان الله! چه کسی است که از نزدیک شدن به تو و دیدار تو بی‌علاقه باشد، با این که دارای چنین جمالی دل آرا هستی.» عزرائیل گفت: «ای خلیل خدا! هرگاه خداوند خیر کسی را بخواهد مرا با این صورت نزد او می‌فرستد، و اگر بدبختی او را بخواهد، مرا در چهره دیگر نزد او بفرستد». آنگاه روح ابراهیم را قبض کرد (بحار۱۲/ص۷۹) ✅شخصى از امام حسن (ع) پرسید چرا از مرگ مى‎ترسیم؟ امام (ع) فرمود: «شـمـا آخـرت خـویـش را خـراب و دنـیـایـتـان را آبـاد کرده‌اید، بـه هـمـیـن دلیل خوش ندارید از جاى آباد به منزل ویران نقل‌مکان کنید ؛ اِنَّکـُمْ اَخـْرَبـْتـُمْ آخـِرَتـَکـُمْ وَ عـَمَّرْتـُمْ دُنـْیـاکـُمْ فـَاَنـْتـُمْ تـَکـْرَهـُونَ النَّقـْلَةَ مـِنَ الْعـُمـْرانِ اِلَى الْخَرابِ».(معانی الأخبار/۳۹۰) ✅ روایت قبل ، بدین شکل نقل شده ؛ حضرت صادق (ع)فرمود: شخصی از ابوذر پرسید:‏چرا ما ار مرگ کراهت داریم؟ فرمود: «برای اینکه شما تعمیر کردید دنیا را و خراب کردید آخرت را، پس کراهت دارید که منتقل شوید از آبادان به سوی خرابه.» 🔴 ازحقیقت مرگ دوریم مهم این است که نوعِ آدمیان مرگ را نشناخته اند و از او هراسناک هستند. وقتی از امام جواد(ع) در مورد ترس از مرگ سوال شد، فرمودند: «چون به آن جهل دارنداز آن ناخوشایند، و اگر آن را می‌شناختند و از دوستان خداوند بودند بدان محبت می‌ورزیدند و می‌دانستند که آخرت برای آنان از دنیا بهتر است ؛ لانهم جهلوه فکرهوه و لو عرفوه و کانوا من اولیاء الله عز و جل لاحبوه و لعلموا ان الآخرة خیر لهم من الدنیا».(معانی الاخبار/۲۹۰) امام هادى(ع) به عيادت يكى از ياران رفت و دید كه آن مومن همواره گریه میکند و از ترس مرگ بيتاب است. امام به او فرمود: « بنده خدا! تو از مرگ مى ترسى به خاطر آنكه حقيقت مرگ را نمى شناسى‌ ؛ يا عَبْدَ الله! تَخافُ مِنَ الْمَوْت لاِنَّكَ لا تَعْرِفَهُ» (الخصال/۱۳) ✅عارف بزرگ ابن عربی سخن مهمی در فتوحات مکیه دارد و بعد ازاوملاصدرای شیرازی در کتاب اسفار آورده و استاد مطهری هم در درس های تفسیری آمده و آن این است ؛ "آدمی که از مرگ میترسد ؛ در واقع از خودش میترسد چون مرگ هر کس همرنگ خود اوست ، مرگ هر کس مانند آینه ای است که در وقت مرگ ، چهره شخص را به خودش نشان میدهند ؛ اگر چهره ای زشت و کثیف است وقتی آن را میبیند به ناچار از خودش وحشت میکند. ✅مولوی عارف گوید: از جمادی مردم و نامی شدم و از نما مردم، به حیوان سر زدم مردم از حیوانی و آدم شدم پس چه ترسم، کی ز مردن کم شدم حمله ی دیگر بمیرم از بشر تا برآرم از ملائک بال و پر بار دیگر از ملک قربان شوم آنچه اندر وهم ناید، آن شوم پس عدم گردم عدم چون ارغنون گویدم که "انا الیه راجعون" ادامه مقاله 👇👇
ص/۲ ✅حکیم سنائی گوید: مرگ هراسناك است، و درست است كه آدمی بايد از مرگ بترسد، ولی مهم توجه به این نکته است که مگر همه ما الآن زنده ايم؟ حقیقت این است که باید از اين وضع موجود بايد ترسيد، چرا که این زندگی ما مردگی است! 🔴 تفاوت انسانها در ترس از مرگ‌ درنگاه فیلسوف و عارف ✅ شیخ الرئیس ابن‌سینا عوامل‌ و اسباب‌ ترس‌ از مرگ‌ را به دیدگاه‌ اشخاص‌ بازگردانده و مینویسد: ۱)ترس عده‌ای‌ از مجهول‌ و مرموز بودن‌ مرگ‌ است. ۲)افرادی از معلوم‌ نبودن‌ سرنوشت‌ پس‌ از بین رفتن بدن‌ میترسند‌ ۳)برخی از نابودی جسم‌ و روح‌ می‌ترسند. ۴)بعضی از رنج‌ جان‌ دادن‌ بیم دارند. ۵)جمعی‌ از عذاب‌ بعد از مرگ‌ می‌ترسند. ۶)گروهی‌ از جدایی‌ از مال‌ و جاه‌ و لذایذ و خوشی‌های‌ زندگی‌ بیمناکند. (مجموعه رسائل ابن سینا) ✅عارف معاصر ‌‏امام خمینی گوید؛ مردمان نسبت به ترس از مرگ در سه گروه هستند ؛ ۱)ناقصان ؛که ترس شان ازمرگ ‌‎بخاطر حبّ بقا و حیات است، از چیزی که آنان را در معرض فنا و ممات قرار دهد منتفر هستند. ۲)متوسطین، یعنی آنهایی که ایمان به عالم آخرت ندارند،ترس شان برای آنست که وجهه قلب آنها متوجه به تعمیر دنیاست و از تعمیر آخرت غفلت ورزیدند، از این جهت میل ندارند از محل آبادان معمور به جای خراب منتقل شوند، چنانچه ابوذر فرمود. ۳) اما حال کُمّل و مؤمنان مطمئن،چیز دیگری است ، آنان از مرگ نفرت و ترس ندارند ولی از عظمت حق تعالی و جلالت آن ذات مقدس دهشت و خوف دارند. 🔴 حالات اولیاء الهی نسبت به مرگ ✅امام علی (ع) از مشتاقان شناخته شده مرگ است. فرمود: "و الله لابن أبی طالب آنس بالموت من الطّفل بثدی أمّه".‌‎به خدا قسم که پسر أبو طالب به مرگ مأنوس تر است از بچه به سینه مادر.»(نهج/خ ۵) درباره بهترین های خدا فرمود: می‌فرماید: « و اگر نبود اجل و مدتی که خدا برای ایشان تعیین فرموده از شوق ثواب و بیم عذاب چشم بر هم زدنی جان در بدنشان قرار نمی‌گرفت ؛ و لولا الاجل الذی کتب الله علیهم لم تستقر ارواحهم فی اجسادهم طرفة عین شوقا الی الثواب و خوفا من العقاب »( نهج خ/۱۸۴) ✅در روایتی آمده ؛ عزرائیل نزد ابراهیم آمد و سلام کرد، ابراهیم جواب سلام او را داد و پرسید:«آیا برای قبض روح آمده‌ای یا برای احوالپرسی؟»عزرائیل: برای قبض روح آمده‌ام.ابراهیم: آیا دوستی را دیده‌ای که دوستش را بمیراند؟عزرائیل بازگشت و به خدا عرض کرد، ابراهیم چنین می‌گوید، خداوند به او وحی نمود به ابراهیم بگو: «هَلْ رَأیتَ حَبِیباً یکْرَهُ لِقاءَ حَبِیبِهِ، اِنَّ الْحَبِیبَ یحِبُّ لِقاءَ حَبِیبِهِ؛ آیا دوستی را دیده‌ای از دیدارش دوستش دلخوش مباشد؟! (امالی صدوق/۱۶۴) ✅بله؛این تفاوت در اولیاء‌الهی هست. شاید به جهت علتی باشدکه اهل معرفت برآن هستند و گویند ؛ اولیاء الهی حالات متفاوتی دارند ، برخی بشدت خوفناک هستند و برخی آماده در آغوش کشیدن رحمت الهی.‌‏راز و رمز مطلب در این است که قلوب عارفان در مواجهه با تجلیات اسمائی متفاوت است، بعضی قلوب شوقی دارند، خدای متعال با "اسماء جمالی" که رحمت و مودت است تجلی میفرماید. و برخی اولیاء‌ قلب شان خوفی است چون خدا برای آنان "تجلی جلالی" نموده است .و این خوف جلالی به جهت تجلی عظمت الهی است. ✅از برخی اساتیدم شنیدم که مرحوم آیت الله سید احمدخوانساری فرموده بودند: یک بار عزراییل با چهره نورانی و زیبا آمد و گمان کردن وقت رفتن است اما چنین نشد .. از آن روز به بعد سالهاست منتظر قدوم مبارکش هستم. ادامه دارد..
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔷موضوع این قسمت : دراشتیاق به لقاءالله و مرگ بسمه تعالی ✅امام علی فرمود(ع): "جان های تان مشتاق نعمت های بهشت کنید تا علاقمند رحلت شوید و از ماندن پریشان خاطر ؛ - شَوِّقوا أنفُسَكُم الى نَعيمِ الجَنَّةِ تُحِبّوا المَوتَ و تَمقُتوا الحَياة"[غررالحکم] 🟣شوق به مرگ در قرآن ✅خداخطاب‌ به‌ يهود میفرماید اگر برای خود در نزد خدا حقیقتا جایگاهی قائل هستید بطوریکه همه نعمت های اُخروی فقط برای شماست ، اشتیاق و تمنای مرگ داشته باشید: "قُلْ إِن‌ كَانَتْ لَكُمُ الدَّارُ الاخِرَةُ عِندَ اللَهِ خَالِصَةً مِّن‌ دُونِ النَّاسِ فَتَمَنَّوُا الْمَوْتَ إِن‌ كُنتُمْ صَـٰدِقِينَ."(بقره/۹۴) ✅و در خطابی دیگر به یهودیان میفرماید اگر خود را از اولیاء خدا میدانید اشتیاق به مرگ را نشان داده و تمنای مرگ نمایید؛ قُلْ يَـٰأَيُّهَا الَّذِينَ هَادُوا إِن‌ زَعَمْتُمْ أَنَّكُمْ أَوْلِيَآءُ لِلَّهِ مِن‌ دُونِ النَّاسِ فَتَمَنَّوُا الْمَوْتَ إِن‌ كُنتُمْ صَـٰدِقِينَ.(جمعه/۶) ✅از این دو آیه کاملا روشن است بین اشتیاق به مرگ و جایگاه معنوی داشتن در نزد خدا ؛ ارتباط تنگاتنگی وجود دارد. خاصّان درگاه الهی به مرگ ولقاء الله اشتیاق دارند و تمنای آن را میکنند. 🟣 نمونه از اشتیاق به مرگ‌ در نزد انبیاء و اولیاء خدا ✅ اشتیاق پیامبر اسلام به ارتحال و توصیف ایشان از مرگ؛ در روايت است: وقتی جناب جبرئیل قبل از قبض روح حضرت پیامبر اسلام(ص)، نازل شد و عرض کرد: یا رسول الله خداوند می فرمـاید: آیـا می خواهی به دنیا برگردی؟ آن حضرت در جواب می فرمایند: نه، بلکه من اشتیاق رفیق اعلی را دارم ؛ «اَتُریـدُ الرُّجُـوعَ اِلَـی الدُّنْيـا لا بَلِ الرَّفیقَ الْاَعْلی».(بحار ج۲۲ ص۴۷۵) و در موردی نيز وقتی از حضرت سوال نمودند پس از مرگ کجا قرار میگیرید ؟ فرمودند: «و بازگشت من به سوی خداوند است و به سوی سدرة المنتهی و جنّة المأوی و عرش اعلی و کاسة پُر و زندگی گوارا. وَ الْمُنْقَلَبُ اِلَی اللهِ وَ اِلی سِدْرَةِ الْمُنْتَهی وَ جَنَّةِ الْمَأوی وَ الْعَرْشِ الْاَعْلی وَ الْکَأسِ الْاَوْفی وَ الْعيشِ الْاَهْناءِ» (بحار، ج ۲۲ص۴۵۵) ✅ اشتیاق به مرگ برای ابراهیم حاصل میشود ؛ در قسمت قبل روایتی از کتاب امالی صدوق عرضه داشتیم که حضرت‌ أميرالمؤمنين‌ (ع) فرمود : ..خداوند جلّ جلالُه‌ به‌ ملك‌ الموت‌ خطاب‌ كرد: اي‌ عزرائيل‌! به‌ سوی إبراهيم‌ رهسپار شو و به‌ او بگو: حقّاً كه‌ حبيب‌ دوست‌ دارد محبوب‌ خود را ملاقات‌ كند.هَلْ رَأَيْتَ حَبِيبًا يَكْرَهُ لِقَآءَ حَبِيبِهِ ؟ إنَّ الْحَبِيبَ يُحِبُّ لِقَآءَ حَبِيبِهِ. ✅اشتياق‌ أميرالمؤمنين‌ به‌ مرگ‌ أميرالمؤمنين‌(ع) مي‌فرمايد: سوگند به‌ خدا كه‌ همانا فرزند أبوطالب‌ اُنسش‌ به‌ مرگ‌ بيشتر است‌ از انس‌ كودك‌ به‌ پستان‌ مادرش‌ ؛ - وَ اللَهِ لَابْنُ أَبِي‌طَالِبٍءَانَسُ بِالْمَوْتِ مِنَ الطِّفْلِ بِثَدْيِ أُمِّهِ." (نهج البلاغه،خ/۵) 🟣 راه اشتیاق به جهان ابدی؛ 🔺️ اول ؛ وظائف مان انجام دهیم‌ ✅ازرسول‌الله سوال شد آیا می‌توانیم به مقامی برسیم که به استقبال مرگ برویم؟ پیامبر(ص)فرمود: شما در صورتی که برای عزرائیل،قبر،منکر و نکیر، میزان،صراط، مالک،رضوان،نبی،جبرئیل وخدا هدایایی تهیه کنید می‌توانید به استقبال مرگ بروید. مرد پرسید: این هدایا چیست؟ پیامبر(ص) فرمود: "هدیه عزرائیل"؛ رضایت کسانی که رنجیده‌‌اند، قضای فوت شده مانند نماز‌است."هدیه قبر"؛ترک سخن‌چینی و رعایت آداب طهارت، قرائت قرآن و نماز شب است."هدیه منکر و نکیر"؛ صداقت در زبان، ترک غیبت، حرف حق و تواضع است. و "هدیه میزان"؛کظم غیظ، ورع صادق، رفت و آمد در جماعات است. و"هدیه صراط" اخلاص عمل، حسن خلق، تحمل اذیت‌ها و کثرت ذکر خداوند است. و"هدیه مالک"[نگهبان جهنم] گریه از خشیت خدا،‌ صدقه پنهانی، محبت به والدین است. و "هدیه رضوان" [نگهبان بهشت]؛صبر بر مکاره، شکر بر نعمت، انفاق مال در راه خدا و حفظ امانات است. "هدیه نبی"؛محبت او، اقتدای به سنت او، محبت اهل بیت اوست. و"هدیه جبرئیل"؛ کم‌خوری،‌ کم‌خوابی، مداومت در حمد و کم‌حرفی است. و هدیه «خدا»؛ هم امر به معروف، نهی از منکر، نصحیت و خیرخواهی برای خلق و رحمت داشتن نسبت به هر انسان است. ادامه 👇👇
صفحه /۲ 🔺دوم ؛شناخت حقیقت مرگ ✅شیخ الرئیس بوعلی سینا در کتاب النجاة مینویسد: "با فرا رسیدن‌ مرگ‌ ، حجاب‌ تن‌ کنار رفته، موانع‌ ادراک‌ زایل‌ می‌گردد. در نتیجه‌ روح‌ انسان‌ به‌ کمال‌ یا نقصان‌ خود پی‌ برده، غرق‌ در لذت‌ شده‌ یا گرفتار رنج‌ و عذاب‌ خواهد شد، لذت‌ و رنجی‌ که‌ هرگز با لذایذ و دردهای‌ جهان‌ ماد‌ی‌ قابل‌ مقایسه‌ نیستند." ✅ صاحب کتاب عرفانی شرح فصوص گوید: "موت برای رسیدن کمال و رهایی از عالم فساد و نقائص است.بعد از مرگ روح سوار بر مرکب دیگری میشود که از جنس این خانه دنیا نیست و با عالم برزخ متناسب است و از مزاج روحانی انسان و هیئات آدمی بوجود آمده است‌ و در ملاء اعلی و ارواح سماوی قرار میگیرد."[فص یونسی/۹۸۲] استادمان آقای حسن زاده آملی در درس میفرمودند:این تعبیر"ملاء اعلی" بسیار تعبیرشریف است. ✅امام خمینی در رابطه با مرگ در کتاب چهل حدیث مینویسد: "موت عبارت از انتقال از نشئه نازله مظلمه ملکیه است به عالم دیگر که عالم حیات دایمی نورانی و نشئه باقیه عالیه ملکوتیه است. در این حیات ملکوتی ، نفوس استقلال پیدا میکنند . و اگر از مرگ به حیات نام برده نمیشود بخاطر سنگینی بر سمع شنوندگان است.. و[ازبرکات ارتحال این است]در آن عالَم چون مملکت ظهور نفس است فاعلیت و خلاقیت نفس قوی است [ومیتواند به خواسته های خودبرسد]." 🔺 سوم ؛ مرگ را لقاء الله بدانیم ✅امیرالمومنین (ع)فرمود: "وقتی میبینم خدابرای من ازدین وپیامبربهترین هارا قرارداده ،پس مرافراموش نمیکندواجازه لقاءالله به من میدهد ؛ - لَمّارأيتُهُ قَداختارَ لی دین ملائكتهِ و رُسله و أنبيائهِ عَلمتُ أن الذی أكرَمَنی بهذا لَيس يَنسانی ، فأحبَبتُ لِقائه[بحار۱۲۷/۱۱] ✅نکته ای قابل تامل ؛ از آنجا که واژه "مرگ" دلخوش و دلنواز نیست در این روایت و روایات دیگر مانند "حدیث تردد" از مرگ تعبیر به "لقاءالله" شده است. ودر زیارت امین الله هم آمده : « مرا مشتاق شادی ملاقات با خودت قرار ده ؛ - مُشْتَاقَةً إِلَى فَرْحَةِ لِقَائِكَ » 🔺چهارم ؛ تداعی نعمت های جهان پس ازمرگ ✅امام علی(ع)فرمود : اگر بدانید آنجا چه خبر است الان بلند میشوید و میروید.(نهج البلاغه،خ/۱۶۵) ✅به عنوان نمونه ؛یکی از نعمت های معروف آن نشئه "حورالعین" است. شیخ بزرگوارما در عرفان آیت الله حسن زاده در پاورقی کتاب آغاز و انجام خواجه نصیرالدین طوسی مینویسد: از واژة حورالعین بدست می آید که اگر در متون دینی مانند آیات و روایات و دعاها، سخن از ازدواج با حورالعین به میان آمده اختصاص به مردان ندارد بلکه زنان بهشتی نیز با مردی که به اصطلاح "احور" و "اعین" هستند یعنی چشم های درشت همچون چشم آهویی دارد و زیباست ازدواج می کند . پس این نعمت بهشتی یعنی همسر حورالعین داشتن اختصاص به مردها نخواهد داشت و زنان بهشتی نیز از آن بی نصیب نخواهند بود. 🟢چه زیبا لسان الغیب حافظ فرمود: اين‌ جان‌ عاريت‌ كه‌ به‌ حافظ‌ سپرده‌ دوست روزيی رخش‌ ببينم‌ و تسليم‌ وی كنم‌ حجاب‌ چهره جان‌ می‌شود غبار تنم‌ خوشادمی‌ که‌ از آن‌ چهره‌ پرده‌ برفکنم‌ چگونه‌ طوف‌ کنم‌ در فضای‌ عالم‌ قدس‌ که‌ درسراچه ترکیب‌ تخته‌ بند تنم ادامه دارد..
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔷موضوع این قسمت : "استعداد مرگ" به نام خدای مهربان ✅به حکم عقل و وجدان در مواجه با هر شرائطی که در آینده از رخدادهای حتمی است باید "آمادگی لازم" را فراهم آورد. ✅"مرگ" و بلکه به عبارت صحیح تر ؛ "حیات اُخروی" یک پدیده ای است که بهترین نام برای او "سفر" است. و تردیدی نیست که هر مسافری باید برای این سفر ، آماده باشد خصوصا مسافرتی که بازگشت ندارد! در این سفر حتمی و طولانی، آن مسافری خوشحال خواهدبود که آماده آن شده باشد. 🔴 اهمیت آمادگی برای مرگ در کلام معصومین (ع) ✅پيامبر اكرم (ص) مي فرمايد:  "شما باقي ماندة گذشتگان و نسلهاي گذشته هستيد، همان كساني كه از لحاظ قدرت و نفرات بر شما برتری داشتند ولي از آنچه داشتند روي گردان شدند ... پس شما براي خود زاد و توشه برگزينيد و آمادة كوچ و رحلت به سراي باقي باشيد، قبل از اينكه مرگ، ناگهاني و سرزده بيايد، در حالي كه از آمادگی برای رفتن غفلت دارید ؛ - إِنَّمَا أَنْتُمْ خَلَفُ مَاضِينَ وَ بَقِيَّةُ مُتَقَدِّمِينَ كَانُوا أَكْبَرَ مِنْكُمْ بَسْطَةً وَ أَعْظَمَ سَطْوَةً فَأُزْعِجُوا عَنْهَا .... فَارْحَلُوا أَنْفُسَكُمْ بِزَادٍ مُبَلِّغٍ قَبْلَ أَنْ تُؤْخَذُوا عَلَى فَجْأَةٍ وَ قَدْ غَفَلْتُمْ عَنِ الِاسْتِعْدَاد.[اعلام الدین/۲۸۸] ✅امام علی(ع)فرمود: "بدان ؛ پيش روی تو گردنه اى دشوار قرار دارد ، كه در عبور از آن، آنانکه سبكبارند و حال معنوی خوبی دارند از کسانیکه سنگین بار هستند ، شرائط بهتری دارند و سریع در حال عبورند پس، نسبت به خویشتن قبل از فرود آمدن آماده باش و قبل از آنكه بار افكنى، منزلگاه را آماده ساز ؛ اِعلَمْ أنّ أمامَكَ عَقَبةً كَؤودا المُخِفُّ فيها أحسَنُ حالاً مِن المُثقِلِ ، و المُبطِئُ علَيها أقبَحُ حالاً من المُسرِعِ ... فارتَدْ لنفسِكَ قَبلَ نُزولِكَ، و وَطِّئِ المَنزِلَ قبلَ حُلولِكَ" ودر بیان نورانی دیگری فرمود: "كسى كه براى سفرش آماده باشد، در حَضَرش شادمان و آسوده خاطر است. مَنِ استَعَدَّ لسَفَرِهِ قَرَّ عَينا بحَضَرِهِ."[غرر] ✅جنادة بن ابی‏ امیه گوید: در شرائط سخت بیماری امام حسن (ع) که به شهادتش منتهی شد، خدمت ایشان رسیدم و عرض کردم: ای فرزند رسول خدا مرا موعظه کن! «خود را برای سفری که در پیش داری آماده کن و توشه‏ ای تهیه کن پیش از آنکه اجل تو برسد ؛ استعد لسفرک، و حصل زادک قبل حلول أجلک». 🔴 سوز و گداز ائمه اطهار (ع) در طلب آمادگی برای مرگ ✅در دعای امام سجاد(ع) است: «اللهم ارزقني الاستعداد للموت قبل حلول الفوت/خدايا به من استعداد موت قبل از فرا رسيدن مرگ عنايت كن!»  ✅ونیز در دعای شب بیست و هفتم ماه مبارک رمضان از آن حضرت منقول است که این دعا را از سر شب تا صبح می خواندند: "اللهم ارزقنی التجا فی عن دارالغرور و الانابة إلی دارالخلود و الاستعداد للموت قبل حلول الفوت" 🔴استعداد و آمادگی برای سفر آخرت به چیست؟ ازحضرت امیر(ع) پرسیدند: استعداد موت و زاد و توشه آن چیست؟ حضرت پاسخ دادند: "انجام واجبات و پرهیز از محرمات و همراهی با مکارم اخلاقی و باک نداشتن از این که سراغ مرگ رود یا مرگ به سراغ او آید و او را ملاقات کند ؛ - اداءُ الْفَرائِضِ وَ اجْتِنابُ الْمَحارِمِ، وَ الْاشْتِمالُ عَلَی الْمَکارِمِ، ثُمَّ لایبالی اوْقَعُ عَلَی الْمَوْتِ امْ وَقَعَ الْمَوْتُ عَلَیهِ.[امالی صدوق] امام سجاد (ع) فرمودند: "آمادگی برای مرگ، به آن است که از حرام بپرهیزی و دارایی خود را در راه خیر صرف کنی. اِنَّما الإستِعدادَ لِلمَوتِ تَجَنُّبُ الحَرامِ وَ بَذلُ النَّدی فِی الخَیرِ" ادامه مقاله 👇👇