✳️#تجربه
#قابل_تامل
سلام رزیتا هستم ۲۶ ساله.
من و همسری با مخالفتای شدید خانوادم بالاخره موفق شدیم و ازدواج کردیم. خیلی هم همدیگرو دوست داریم. راستش طبق رسم و رسوم ما سه کالا رو به عهده خانواده داماد گذاشتیم.
اما موقع عروسی بخاطر لج ولجبازی هایی ک شد و اینکه یکم موقعیت مالی بهم ریخت اونا لباس شویی رو نخریدن. و همسر منم خیلی ناراحت شد اما به احترام پدرمادرشون حرفی نزدن و بهم گفتن که بعدا خودم میخرمش. ولی بخاطر کارشون هنوز موفق نشدن ک بخرنش. من بجز خانوادم به هیچکس نگفتم ک مثلا لباس شویی ندارم.
✅ چون بنظرم ب کسی مربوط نیس حتی بارها فامیل و دوست ازم پرسیدن لباسشوییتو نصب کردی. مارکش چیه. منم یه جورایی پیچوندمشون و اجازه ندادم که کسی بخاد بخاطر ی موضوع کوچیک درموردم حرف بزنه یا بگه شوهرش هنوز براش لباسشویی نخریده. چقدر خوب میشد ک انقد سرک نکشیم تو زندگی این و اون. همسر من دنیامه وقتی دارمش یعنی دنیارو دارم. هنوزم از ازدواجم اونقد نگذشته ک بخوام بخاطر موضوع کوچیکی مثل لباس شویی قهرو جدل راه بندازم. بنظرم همچیو زمان تایین میکنه. هیچ مردی دوستنداره زنش سختی و ناراحتی بکشه. خانوما مسائل کوچیکو تو سر اقاهاتون نکوبید. شاید بنظر ما کوچیک باشه اما اونا خورد میشن تو خودشون میشکنن. مرسی از کانال خوبتون.
@zendgizanashoyi
✳️ #ایده_دلبری
#شیطنت
سلام خانوما ۱۳ سالی هست که ازدواج کردم اما با داشتن یک دختر یه پسر برای همسرم یه دختر لوس ناز نازیم به قول همسرم.
❌❌❌ هیچ وقت سعی نکنین خودتون رو قوی نشان بدین مثلا من از تاریکی میترسم اما برای اینکه خودم رو لوس کنم هر از چند گاهی میگم
اگر تو کنارم باشی از هیچی نمیترسم. خودم رو تو بغلش جا میدم. خیلی خوشش میاد و زودی بغلم میکنه. سرم رو میبوسه و میگه نمیترسی؟
منم با کلی ناز و عشوه میگم: با تو از چیزی ترس ندارم و کلی خوشحالش میکنم با این حرف. 😄🙈
یکی دیگه از شیطنتام اگه بچه ها کلاس باشن.
خونه تنها باشیم لباسای تنگ ورزشیمو میپوشم سی دی اموزش های ورزش کردن در خانه میزارم جلوش ورزش میکنم.
اینقدر جلوش خم راست میشم بهم نگاه میکنه که از خود بیخود میشه اینکارم دوتا حُسن داره یکی که میبینه برا خودم ارزش قائلم یکیم که نقطه ضعفشو پیدا کردم تو ورزش کردن ازش کمک میگیرم مثلا پامو نگه داره ورزش شکم برم که اخرش باهم میریم حموم😂❤️
ببخشید زیاد شد متن. و لطفا اقایونم بنویسن خانوماشون چه نوع شیطنت هایی میکنن که خوششون میاد تا ما هم ایده بگیریم انجام بدیم 💐
@zendgizanashoyi
✳️#تجربيات_قرری
سلام به دوستان خوبم! من سه ساله ازدواج کردم همیشه تو خونه لباسای مرتب میپوشم اما هیچوقت لباس مهمونی نپوشیده بودم! به توصیه این کانال یه شب لباس مهمونیمو پوشیدمو همون وسواسی که واسه مهمونی برای ارایش مو وصورت داشتم به کار بردم! همسرم وقتی اومد اول یکم مشکوک منو نگاه کرد داشت فکر میکرد چی شده یا قراره چی بشه😜 اما بعد دید که همه چی ارومه و واس اون لباسو پوشیدم کلی ذوق کرد! وقتی دید من مرتبم خودشم رفت حمومو یه لباس خوبشو پوشید٬ همیشه وقتی میومدن یه ربع اول سراغ لب تاپو گوشیشون میرفتن کاراشونو انجام میدادن بعد باهم چایی میخوردیم اون شب اصلا سراغشون نرفت! بعد عروسیمون برای اولین بار اهنگ گذاشتمو براش رقصیدم اخه همش میگفت اما روم نمیشد اما اول خودشو اوردم وسط برقارو خاموش کردم یه چراغ خواب روشن گذاشتم بعد خجالتم رفت نشست ...٬ ما اون شب خیلی باهم حرف زدیم خیلی مسائل بینمونو حل کردیم٬ فرداش برای اولین بار پیام تشکر واس شب قبل فرستاد! من یه تغییر کوچیک تو ظاهرم دادم اما تغییرات زیادی تو اخلاق همسرم دیدم! تجربه خیلی خوبی بود اونم مدیون شماها و اون تجربه ای که در مورد بهترین لباسا تو خونه بپوشید و...تلنگری شد برام که تنوع بدم
@zendgizanashoyi
✳️#بازخورد
#قابل_تامل
سلام چند روز میخواستم بهتون پی ام بدم راستش شرمم میشد از کاری که کردم بگم اما گفتم بنویسم تا بدونید چه لطفی دوستان و شما کردید بهم من دوماهی تقریبا عضو کانال شدم
من شش ساله که ازدواج کردم زن بسیار خوشگلی دارم کلا ارزوی هر مردیه اینجور زن داشتن اما خوشی زده بود زیر دلم مخفیانه با خانوم مطلقه ای که اولش از سر دلسوزی بود رابطه عاطفی داشتیم و کار به جای جنسی نکشید اونم به لطف تجربیات دوستان بود و متن های قابل تاملی که در مورد خیانت مینوشتن منو به خودم اورد که دارم چیکار میکنم با زندگی که هیچ سر سوزنی کمبودی ندارم من ادم نماز خون اهل خدا این چیزا نیستم اما خانومم بر عکس خیلی زن عاقل و با ایمانیه و وقتی نماز میخونه بخاطر معصومیتش تو چشاش نمیتونم نگاش کنم خجالت و عذاب وجدان گرفتم که چرا حاظر شدم با زنی باشم که از خانوم خودم خیلی از نظر زیبایی و....پایین تر بود الان از قبل خیلی ارامش دارم انگار جادو شده بودم و خانوممو نمیدیدم و خیلی اذیتش کردم این چند وقته اما اگه شد میخوام ببرمش مشهد و توبه کنم و احد ببندم با امام رضا دنبال هیچ زنی نرم دیگه
خدا خیلی من و خانوممو دوس داشت که باهاتون اشنا شدم تا زندگیای دوستان بخونم و این راه رو ادامه ندم
@zendgizanashoyi
✳️#قابل_تامل
سلام بر دوستای گل
در رابطه با ظاهر میخوام مطلبیو بگم. من دوست پسرم ک الان هفت ساله شوهرمه تو دانشگاهمون خیلی شیک و خوشتیپ و عالی بود همه میگفتن این پسره چقد عالیه چقد جذابه. خیلی خوب بود همیشه تیپ عالی بدن و استایل شیک و دختر کش موها اتوکشیده صورت مرتب خندون شوخ طبع. از وقتی ازدواج کردیم دیگ تموم شد انگار فقط برا جلب توجه دخترا بوده باشه والان ک دیگ منو داره نیازی ب اون تیپ زدنها نداره حتی بزور مسواک میزنه هفته ب هفته. بزور حموم و ارایشگاه میره با بدبختی برا خودش لباس میخره زمستون و تابستون با دمپایی صندل و تیشرت میگرده بی نزاکته انگشت تو دماغ میکنه تو جمع 😣مگه عروسی دعوت باشیم یا با دوستاش مجردی بخواد جایی بره ک به خودش برسه. اون موقع ها ک دوست بودیم خیلی با ادب بود یادمه جلوش ب دوستم گفتم احمق کلی ناراحت شد ک نباید بی ادبی کنی زشته یعنی چی ک میکی احمق 😐ولییییی خودش الان ک ناراحت یا عصبیه کاملا بی ادب میشه و هرچی دهنش بیاد میگه. الان ک باهم قهریم و خوابه دارم ب صورتش نگاه میکنم و میگم کاش یه سیاه سوخته بدترکیب بود ولی اخلاق و ادب داشت موقع عصبانیت دل منو نمیشکست و عیبهای خانوادم رو وسیله سرکوفت تو دعواها نمیکرد. کاش درکم میکرد ک یه زن خانه دار با دوتا بچه نیاز ب تفریح داره حداقل هفته یه شب سوار ماشینمون کنه ببره پارکی خیابونی جهنم دره ای جایی. کاش کل اوقاتش تو خونه ور رفتن با گوشیش و تلوزیون نمیشد چنتا شوخی یی خنده ای بازی و سرگرمی ای. کلی دلم گرفته ازش ولی دوسش دارم کافیه بیاد آشتی کنیم و معذرتخواهی کنه تا تمام کارا و اخلاقای بدش رو فراموش کنم. خدا حامی تمام زندگیها باشه و رنگ و رو بده ب حال دلمون
@zendgizanashoyi
✳️#تجربه
سلام دوستان عزیز
بنده مردی بی تدبیر و بسیار کورذهنی بودم ی چیرهای تو ذهنم بود که فکر می کردم #منطق کامل همینه . البته فکر می کنم ناشی از نوع تربیتم بوده باشه
تا همسرم می خواست با من صحبت کنه. همیشه فکر می کردم اگه کسی با من #مخالف باشه یعنی دشمن منه . درحالیکه بعد از اشنایی با شماها به فکر فرو رفتم و ذهنم واقعا باز شد متوجه شدم خیلی از مسائل هست که بدون دلیل و #تفکر پذیرفتم بدون اینکه بررسی کنم و یا حتی سوال کنم .
چون مثلا فلان کس گفته قبول کردم . با خودم گفتم باید هر چیزی رو بررسی کرد صرف اینکه چیزی رو فلان کس گفته که نمیشه پذیرفت .
از اون روز به بعد #رابطه ام با همسرم خیلی خوب شده چون وقتی در مورد مسئله میخادصحبت کنه، دیگه مثل قبل با #تعصب مسخره ام جلو نمیرم . سعی می کنم حرفش رو گوش کنم بدون قضاوت و #پیشداوری . بعد درموردش فکر می کنم . می پرسم ازش که میشه بدونم چطور شد اینو گفتی .
دوستان عزیز تعصب افت #صمیمیت و پیشرفته . به عنوان ی برادر کوچکتر بهتون میگم همیشه تشنه صحبت با همسرتون باشید بدون قضاوت تا زندگی تون بهتر بشه
@zendgizanashoyi
✳#تجربه
سلام دوستان قرری
یه شب بچمون خیلی گریه میکرد
مشکل قولنج داره😔
من و شوهرم تا صبح نخوابیدیم
یه لحظه تو اوج جیغ زدنای نی نی
دیدم شوهرم داره با خودش لبخند میزنه!
با تعجب بهش گفتم به چی میخندی؟
گفت:
هیچی،یه لحظه داشتم فکر میکردم که آدمیزاد هیچوقت به اون موقعیتی که توش هست راضی نیست...
گفتم چطور؟
گفت:
مثلا من وقتی مجرد بودم دوست داشتم متاهل بشم
وقتی متاهل شدم دوست داشتم بچه دار بشم،
حالا هم که بچه دار شدم دوست دارم بچم زودتر بزرگ بشه...
(چون همه میگن ان شاالله دیگه حدودا تا شش ماهگی مشکل قولنجش خوب میشه)
خیلی حرفای شوهرم برام جالب بود...
اون لحظه خیلی به خودم اومدم
با اینکه ساعت3نصف شب بچم تو بغلم داشت جیغ میزد و هیچ جور آروم نمیشد ولی تصمیم گرفتم حتی اون لحظه های سخت را هم با تمام وجود "زندگی کنم" و ازش لذت ببرم...
شاید چند ماه دیگه دلم واسه همین چیزهاش هم تنگ بشه؛
واسه دستای کوچولوش
واسه گریه کردناش
واسه همه ی این لحظه ها...
الآن وقتی گریه میکنه با شوهرم میخندیم و ذوقشو میکنیم و دیگه زیاد هول نمیشیم!
کلی عکس و فیلم میگیریم از اون لحظه ها...
کلی خاطره میسازیم...
مثلا یه کلیپ درست کردیم از اون لحظه ها که وقتی دخترمون بزرگ شد بهش نشون بدیم...
حرفامو با این جمله تمام میکنم:
یادمان نبود که زندگی همان لحظه هایی بود که زود گذشتنش را آرزو میکردیم...
@zendgizanashoyi
✳️#تجربه
#زندگي_مشترك
سلام و خسته نباشید به شما
و ممنون از کانال خوبتون
من خانمی قری وغری وقانع ومسوولیت پذیر وزن زندگی هستم... همسر مردی شدم که نزدیک به ۱۵ سال ازم بزرگتربود
تضاد خیلی داشتیم ولی ایشون خیلی دردوران عقد بزرگواری میکردن و نمیزاشتن آب توی دلم تکون بخوره
خلاصه ازدواج کردیم وشب دوم ازدواجمون روی دیگری ازش دیدم که صبح جبران کرد
خانواده ش افرادی زیر دست زن بودن وتصمیمات زندگیشون باخانما بود
ولی من مثله خانواده خودم خیلی به همسرم احترام میگذاشتم وهمیشه فکر میکردم اگه همسرم حرفی زده من مقصرم..اینهم بگم رابطه جنسی خوبی داشتیم وایشون خیلی ارضا میشدن ولی من کمرو بودم وازشون در خواست نمیکردم
همیشه حتی دربارداری باهام قهرمیکرد ومن بایدآشتی میکردم
مهمان زیاد دعوت میکردو خیلی بابت مهمان من رو اذیت میکرد درصورتی که هیچکس میزبان مانمیشد یا اگرهم میشد خیلی راحت باما برخوردمیکرد..ازبی احترامی خانواده اش هم هرچه بگم کم گفتم..خلاصه خیلی اذیت شدم وهیچ مسافرت وتفریح ومراسمی بادل خوش برنمیگشتم وهیچ مهمانی ازطرف من که به خانه میومد رو استقبال نمیکردوقبل وبعدش طرف رو به فحش میکشید که این چیه واونکارن..خیلی بخاطر خانوادش من رو ذلیل کردولی من اعتماد بنفس کافی برای بحث نداشتم چون همیشه تحقیرم میکردونمیمذاشت ادامه بدهم...تااینکه یه روز که باز قهربوددیگه خسته شدم وخداروشکر واتساپ وتلگرام آمده بود همه حرفای دلم رو براش فرستادم که دیگه جمع مبکنم میرم ونمیخوام بخاطر من ناراحت باشی همیشه..ببخش که نمیتونم زودتر برم وترکت کنم چون بخاطر فلان موقعیت ناچارم بمونم خونه ات تا تابستون..
دیگه غد شدم وبرعکس قبل که درموقع قهر افسرده میشدم وچیزی نمیخوردم بیتفاوت شدم وظاهرم رودشاد ومرتب نشون میدادم وناهار میخوردمومنتظرش نمیموندم واصلا به آشتی فکرنمیکردم...خودم به منزل پدرم میرفتم...ازش تقاضا نمیکردم حتی برای خرید..دکتر حتی باپول خودم میرفتم وباداداش یاخواهرم میرفتم..خودم رو با بچه م شاد نشون میدادم وانگار نه انگارناراحتم...آهنگ گوش میدادم واصلا بهش محل نمیزاشتم...اگه حرفی میزد فوری جواب میدادم وبرای خودم حق قائل شدم که دوران بی احترامی وکوچیک شدن تمام ...چرا درطول 14سال زندگی نباید من فرد اصلی زندگیش باشم همونطور که خانوادش درراسن چرا برای من سرنمیبنده...خیلی باخودم حرف زدم واعتمادبنفسم روبردم بالا...بارفتارام ایشون انگارتلنگر بهشون وارد شد و تغییر مسیردادن وزندگیمون حدود دوسال هست که بهتر شده ومن در راس اومدم تقریبا
یکماهه شوهرم انگار همسن من شده وهمه کاراش رو بخاطر من انجام میده وتوجه ش صدچندان شده وتعریف ازم میکنه ونقاط ضعف وقوت هم رو میگیم
خدایا شکرت
خلاصه فهمیدم علاوه بر قری بودن ورسیدگی به همسر
اول باید جایگاه خودم رو بالا میبردم
چون به این رسیدم مردی که درخانواده زن سالار بزرگ شده زنی همچون من رو مثله کنیزبرای سرکوب عقده هاش دیدوهمیشه درهمه حال ریاست بازی درمیاورد
تشکر میکنم ازدوست خوبم زهرا جان که به من کمک کردواین کانال رو بهم معرفی کرد.
🌹 تجربیات زندگی کاربران صرفا تجربه شخصی اعضای کانال است و قابل تعمیم به زندگی همه نیست.
@zendgizanashoyi
#تمثیل
می گویند روزی پروانه به خرس گفت:
دوستت دارم!
خرس گفت:
الان میخوام بخوابم،
باشه بیدار شدم حرف می زنیم!
خرس به خواب زمستانی رفت و هیچوقت نفهمید که عمر پروانه فقط ۳ روز است !⏰
آدما هم به محبت نیاز دارن ...
گاهی فرصت باهم بودن کمتر از عمر شکوفه هاست،
بیاییم ساده ترین چیز رو از هم دریغ نکنیم❤️
آدمای زنده به گل و محبت نیاز دارن و مرده ها هم به فاتحه،
ولی ما گاهی برعکس عمل میکنیم،
به مرده ها سر می زنیم و گل می بریم براشون، ولی راحت فاتحه زندگی بعضیارو میخونیم !
❤️
@zendgizanashoyi
امام کاظم(علیه السلام):
سه کساند که در آن روزی که سایهای جز سایهی عرش خدا نیست، در سایهی عرش خدا هستند:
مردی که برادر مسلمانش را همسر بدهد،
یا به او خدمت کند،
یا رازی از او را پوشیده بدارد.
@zendgizanashoyi
🍂🍁🍂
🍂🍁
🍂
🌸 #خانمها_بدانند
#انتظار_خود_را_ابراز_کنید
👈 در طول روز با پیامک به شوهرتان پیام دهید که منتظر قدومت هستم تا شوق و اشتیاقش برای آمدن به خانه زیاد شود.
👈 انتظار خود را با الفاظ عاشقانه بیان کنید
👈 مردها از بیان این انتظار به وجد میآیند.
✅ با ابراز این انتظار، منزل را برای مرد تبدیل به پناهگاه روحی او کنید.
🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁
@zendgizanashoyi