🌹🍃🌹🍃🌹🍃 📚 #داستان شبی"ﺳﻠﻄﺎﻥ محمود" ﺍﺣﺴﺎﺱ ﺩﻟﺘﻨﮕﯽ ﻣﻴﻜﺮﺩ ﻭ ﻧﻤﯿﺘﻮﺍﻧﺴﺖ ﺑﺨﻮﺍﺑﺪ؛ ﺑﻪ ﺭييس ﻣﺤﺎﻓﻈﺎﻧﺶ ﮔﻔﺖ: ﺑﯿﺎ ﺑﺼﻮﺭﺕ ﻧﺎﺷﻨﺎﺱ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺑﺮﻭﯾﻢ ﻭ ﺍﺯ ﺣﺎﻝ ﻣﻠﺖﺧﺒﺮ ﺑﮕﯿﺮﯾﻢ. ﺩﺭ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﮔﺸﺖ ﻭ ﮔﺬﺍﺭ ﻣﺸﺎﻫﺪﻩ ﮐﺮﺩﻧﺪ ﻣﺮﺩﯼ ﺭﻭﯼ ﺯﻣﯿﻦ ﺍﻓﺘﺎﺩﻩ ﻭ ﻣﺮﺩﻡ ﺍﺯ ﮐﻨﺎﺭﺵ ﺭﺩ ﻣﯿﺸﻭﻧﺪ ﻭ ﺍﻋﺘﻨﺎﯾﯽ به ﺍﻭ ﻧﻤﯿﮑﻨﻨﺪ ﻭﻗﺘﯽ ﻧﺰﺩﯾﮑﺘﺮ ﺷﺪﻧﺪ ﻣﺸﺎﻫﺪﻩ ﮐﺮﺩﻧﺪ، " ﻣﺮﺩ ﺍﻓﺘﺎﺩﻩ " #ﻓﻮﺕ ﮐﺮﺩﻩ ﻭ ﻣﺪﺗﯽ ﻧﯿﺰ ﺍﺯ ﻣﺮﮒ ﺍﻭ ﻣﯿﮕﺬﺭﺩ. ﺍﺯ ﻣﺮﺩﻣﯽ ﮐﻪ ﺑﯽ ﺍﻋﺘﻨﺎ ﺍﺯ ﮐﻨﺎﺭ ﺟﺴﺪ ﺭﺩ ﻣﯿﺸﺪﻧﺪ ﭘﺮﺳﯿﺪﻧﺪ: ﭼﺮﺍ ﺗﻮﺟﻬﯽ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﻓﺮﺩ ﻧﻤﯽ ﮐﻨﯿﺪ؟ ﭘﺎﺳﺦ ﺩﺍﺩﻧﺪ: ﺍﻭ ﻓﺮﺩﯼ #ﻓﺎﺳﺪ و " ﺩﺍﯾﻢ ﺍﻟﺨﻤﺮ "ﺑﻮﺩ! ﺳﻠﻄﺎﻥ محمود ﺑﻪ ﮐﻤﮏ ﻫﻤﺮﺍﻫﺶ ﺟﻨﺎﺯﻩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﻣﺮﺩ ﺑﺮﺩﻩ ﻭ #ﺗﺤﻮﯾﻞ ﻫﻤﺴﺮﺵ ﺩﺍﺩ.. ﻫﻤﺴﺮﺵ ﺑﺎ ﺩﯾﺪﻥ ﺟﻨﺎﺯﻩ ﮔﺮﯾﻪ ﻭ ﺷﯿﻮﻥ ﺑﺴﯿﺎﺭﯼ ﮐﺮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﺧﺪﺍ ﺭﺣﻤﺘﺖ ﮐﻨﺪ ﺍﯼ ﻭﻟﯽ ﺧﺪﺍ! ﺗﻮ ﺍﺯ ﺻﺎﻟﺤﯿﻦ ﻭ ﻧﯿﮑﻮﮐﺎﺭﺍﻥ ﺑﻮﺩﯼ!!.... ﻣﻦ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﻣﯿﺪﻫﻢ ﮐﻪ ﺗﻮ " ﻭﻟﯽ ﺍﻟﻠﻪ " ﻭ ﺍﺯ "ﺻﺎﻟﺤﯿﻦ " ﻫﺴﺘﯽ! "ﺳﻠﻄﺎﻥ " ﺑﺎ ﺗﻌﺠﺐ ﮔﻔﺖ: ﭼﻄﻮﺭ ﻣﯿﮕﻮﯾﯽ ﮐﻪ ﺍﻭ ﺍﺯ ﺍﻭﻟﯿﺎﺀ ﺍﻟﻠﻪ ﺍﺳﺖ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯿﮑﻪ ﻣﺮﺩﻡ ﭼﻨﯿﻦ ﻭﭼﻨﺎﻥ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﺍﺵ ﻣﯿﮕﻮﯾﻨﺪ؟!! ﺯﻥ ﭘﺎﺳﺦ ﺩﺍﺩ: ﺑﻠﻪ، ﻣﻦ #ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ ﭼﻨﯿﻦ ﮔﻔﺘﺎﺭ ﻭ ﻭﺍﮐﻨﺸﯽ ﺍﺯ ﻣﺮﺩﻡ ﺭﺍ ﺩﺍﺭﻡ ﻭ ﺍﺯﻗﻀﺎﻭﺕ ﺁﻧﺎﻥ ﻣﺘﻌﺠﺐ ﻧﯿﺴﺘﻢ. ﺳﭙﺲ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﺩﺍﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﺷﻮﻫﺮﻡ ﻫﺮ ﺷﺐ ﺑﻪ ﻣﻐﺎﺯﻩ #ﻣﺸﺮﻭﺏ ﻓﺮﻭﺷﯽ ﻣﯿﺮﻓﺖ ﻭ ﻫﺮ ﭼﻘﺪﺭ می توﺍﻧﺴﺖ ﻣﺸﺮﻭﺏ ﻣﯿﺨﺮﯾﺪ ﻭ ﻣﯿﺂﻭﺭﺩ ﺧﺎﻧﻪ ﻭ ﺩﺭﻭﻥ ﺩﺳﺘﺸﻮﯾﯽ ﻣﯽﺭﯾﺨﺖ ﻭ ﻣﯿﮕﻔﺖ: ﺍﻟﺤﻤﺪ ﻟﻠﻪ ﺍﻣﺸﺐ ﺍﯾﻦ ﻣﻘﺪﺍﺭ ﺍﺯ ﮔﻤﺮﺍﻩ ﺷﺪﻥ ﻭ ﻓﺴﺎﺩ ﻣﺭﺩﻡ ﮐﻤﺘﺮ ﺷﺪ؛! ﭘﺲ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻣﻨﺰﻝ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ "ﺯﻧﺎﻥ #ﻓﺎﺣﺸﻪ ﻭ ﺑﺪﻧﺎﻡ " ﻣﯿﺮﻓﺖ ﻭ ﺑﻪ ﺍﻭ ﭘﻮﻝ ﻣﯿﺪﺍﺩ ﻭ ﻣﯿﮕﻔﺖ: ﺍﯾﻦ ﺩﺭ ﺁﻣﺪ ﺍﻣﺸﺒﺖ! ﺍﻣﺸﺐ ﺩﺭﺏ ﻣﻨﺰﻟﺖ ﺭﺍ ﺗﺎ ﺻﺒﺢ ﺑﺒﻨﺪ ﻭ ﺍﺯ ﮐﺴﯽ ﭘﺬﯾﺮﺍﯾﯽ ﻧﮑﻦ!! ﭘﺲ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺑﻪ ﻣﻨﺰﻝ ﺑﺮﻣﯿﮕﺸﺖ ﻭ ﻣﯿﮕﻔﺖ: ﺍﻟﺤﻤﺪﻟﻠﻪ ﺍﻣﺸﺐ ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﯾﮏ ﻧﻔﺮ ﺍﺯ ﺍﺭﺗﮑﺎﺏ ﮔﻨﺎﻩ ﻭ ﮔﻤﺮﺍﻩ ﺷﺪﻥ ﻭ ﺑﻪ #ﻓﺴﺎﺩ ﮐﺸﯿﺪﻩ ﺷﺪﻥ ﺟﻮﺍﻧﺎﻥ ﺟﻠﻮﮔﯿﺮﯼ ﺷﺪ!! ﻣﻦ ﻫﻤﻮﺍﺭﻩ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻣﻼﻣﺖ ﻣﯿﮑﺮﺩﻡ ﻭ ﻣﯿﮕﻔﺘﻢ: ﻣﺮﺩﻡ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﺍﺕ ﺟﻮﺭ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﻓﮑﺮ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ ﻭﺟﻨﺎﺯﻩ ﺍﺕ ﺭﻭﯼ ﺯﻣﯿﻦ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﻣﺎﻧﺪ ﻭ ﮐﺴﯽ " #ﻏﺴﻞ " ﻭ " ﮐﻔﻨﺖ " ﻫﻢ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ ﮐﺮﺩ. ﺍﻣﺎ ﺍﻭ ﻣﯿﮕﻔﺖ: #ﻏﺼﻪ ﻧﺨﻮﺭ ﺑﺮﺍﯼ ﻧﻤﺎﺯ ﻣﯿﺖ ﻭ ﮐﻔﻦ ﻭ ﺩﻓﻦ ﻣﻦ، ﺳﻠﻄﺎﻥ ﻭ ﺍﻭﻟﯿﺎﺀ ﻭ ﻋﻠﻤﺎﯼ ﺍﺳﻼﻡ ﺣﺎﺿﺮ ﺧﻮﺍﻫﻨﺪ ﺷﺪ !!! ﺳﻠﻄﺎﻥ ﮐﻪ ﻫﻨﻮﺯ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﻣﻌﺮﻓﯽ ﻧﮑﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩ ﺑﻪ ﮔﺮﯾﻪ ﺍﻓﺘﺎﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﻗﺴﻢ ﻣﻦ " ﺳﻠﻄﺎﻥ ﻭ ﭘﺎﺩﺷﺎﻩ ﮐﺸﻮﺭ " ﻫﺴﺘﻢ. ﻭ ﻓﺮﺩﺍ ﺻﺒﺢ ﺑﻪ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﻋﻠﻤﺎﯼ ﺍﺳﻼﻡ ﺑﺮﺍﯼ ﻏﺴﻞ ﻭ ﮐﻔﻨﺶ ﻣﯽﺁﯾﯿﻢ... ﺻﺒﺢ ﺭﻭﺯ ﺑﻌﺪ "ﺳﻠﻄﺎﻥ " ﺑﻪ ﻫﻤﺮﺍﻩ "ﻋﻠﻤﺎ " ﻭ " ﻣﺸﺎﯾﺦ " ﻭ ﺑﺰﺭﮔﺎﻥ ﻣﻤﻠﮑﺖ ﻭ ﺟﻤﻊ ﮐﺜﯿﺮﯼ ﺍﺯ ﻣﺮﺩﻡ ﺑﺮ ﺟﻨﺎﺯﻩ ﻧﻤﺎﺯ ﺧﻮﺍﻧﺪﻧﺪ ﻭ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﺎﺍﺣﺘﺮﺍﻡ ﻓﺮﺍﻭﺍﻥ #ﺩﻓﻦ ﮐﺮﺩﻧﺪ!!... ﺻﺪ ﺳﺎﻝ ﺭﻩ ﻣﺴﺠﺪ ﻭ ﻣﯿﺨﺎﻧﻪ ﺑﮕﯿﺮﯼ، ﻋﻤﺮﺕ ﺑﻪ ﻫﺪﺭ ﺭﻓﺘﻪ ﺍﮔﺮ ﺩﺳﺖ ﻧﮕﯿﺮﯼ... ﺑﺸﻨﻮ ﺍﺯ ﭘﯿﺮ ﺧﺮﺍﺑﺎﺕ ﺗﻮ ﺍﯾﻦ ﭘﻨﺪ: ﻫﺮ ﺩﺳﺖ ﮐﻪ ﺩﺍﺩﯼ ﺑﻪ ﻫﻤﺎﻥ ﺩﺳﺖ ﺑﮕﯿﺮﯼ... 👤شیخ بهایی eitaa.com/zendgizanashoyi

🌹🍃🌹🍃🌹🍃 #آقایان_بدانند 💋 بوسیدن سر همسرتان زیباترین بوسه از نظر اوست چون این بوسه به رابطه زناشویی منجر نمیشه و میدونه شما ازروی عشق و علاقه این کار را میکنید eitaa.com/zendgizanashoyi

🌹🍃🌹🍃🌹🍃 🍃 امام صادق(ع) فرمودند: خانه اى كه در آن قرآن خوانده نمى شود و از خدا ياد نمى گردد، سه گرفتاری در آن خانه بوجود می آید: ۱. بركتش كم میشود ۲. فرشتگان آن را ترك مى كنند (رحمت و فیض خاص خداوند به آن خانه نازل نمی شود.) ۳. شياطين در آن حضور مى يابند. (نزاع و جدال در آن خانه زیاد است، آرامش ندارند ) خواندن قرآن در خانه این سه گرفتاری را برطرف می کند. eitaa.com/zendgizanashoyi

✳#ایده_آشپزی #انگیزه اینم نمونه هایی از پذیرایی ها و تزیینات من برای همسرم تو این چند روز که عاشق آشپزی و دیزاین های منه و همیشه خییلی ذوق میکنه و کلی ازم تشکر میکنه و همین ذوقش و خوشحالیش بزرگترین لذت منه❤️ eitaa.com/zendgizanashoyi

✳#قابل_تامل سلام خسته نباشین.... فاطمه هستم از شهرستان رامشیر گفتم این متن و بفرستم، برا خودم خیلی جاااالب بود 📝 یکبار از زنی موفق خواستم تا راز خود را با من در میان بگذارد. لبخندی زد و گفت: موفقیت من زمانی آغاز شد که نبردهای کوچک را به جنگجویان کوچک واگذار کردم. دست از جنگیدن با کسانی که غیبتم را می کردند برداشتم. دست از جنگیدن با خانواده همسرم کشیدم. دیگر به دنبال جنگیدن برای جلب توجه نبودم سعی نکردم انتظارات دیگران را برآورده کنم و همه را شاد و راضی نگه دارم. دیگر سعی نکردم کسی را راضی کنم که درباره من اشتباه می کند. آنگاه شروع کردم به جنگیدن برای: اهدافم رویاهایم ایده هایم و سرنوشتم روزی که جنگ های کوچک را متوقف کردم روزی بود که مسیر موفقیتم آغاز شد. هر نبردی ارزش زمان و روزهای زندگی ما را ندارد. نبردهایمان را عاقلانه انتخاب کنیم.❤❤❤ eitaa.com/zendgizanashoyi

✳#تجربیات_قرری #تعریف_کردن_از_همسر سلام کانالتون واقعا عالیه من از طرفدارایه پروپاقرصش هستم و هر روز چک میکنم، میخاستم تجربمو بگم درباره تعریف از شوهر تویه جمع و تاثیرش، چند روز پیش خونه مامانمینا بودیم واسه خواهرم خاستگار اومده بود بعد از اینکه رفتن شوهرم با یه تیپ قشنگو خشگل اومد دلم ضعف رفت واسش، سریع گفتم وای نگاه کنید توروخدا انگار این داماده از بس قشنگو خوش تیپه(واقعا هم همینطور بود انگار ایشون دوماد بودن) خواهرشوهرمم که اونجا بود تحت تاثیر حرفایه من قرار گرفته بودتندو تند داشت قربون صدقش میرفت که فداش بشم، مامانمم تایید میکرد، شوهرمم معلوم بود خیلی خوشش اومده، یا تو تنهاییمون بهش گفتم که این خونواده با خودشون چی فکر کردن اومدن خاستگاریه خواهر من اونا نمیگن اینا دوماد اولشون(که شوهرمه) اینقد خوبه چطور میخان پسر مارو بپسندن؟ همسرم اینجوری مونده بود 😳 فک میکرد دارم شوخی میکنم ولی در لفافه داشتم ازش تعریف میکردم اونم که متوجه منظورم شده بود قیافش این شکلی شد 😍😃 من همه ی این سیاست‌هارو مدیون کانال شما هستم. eitaa.com/zendgizanashoyi

✳#قابل_تامل سلام به همه عزیزان....... وقتی حرفای بعضی از عزیزان رو میخونم و میبینم که تو زندگیشون موفق هستن خیلی خوشحال میشم و خدارو شکر میکنم.... اما بعضی از دردودلای عزیزان خیلی ناراحتم میکنه.... ما ادمها گاهی وقتا با اینکه میبینیم ی سری از کارها و رفتارها درست نیست اما باز اصرار به ادامه اون زندگی داریم.. مثل مهتاب خانم که هنوز عروسی نکردن و اینهمه مشکل رفتاری با شوهرشون دارن به نظرم یا باید پیش مشاور رفت و اون اخلاق رو اصلاح کرد یا باید همین اول کاری جدا شد تا بعدا با ی بچه به بغل برنگردی خونه پدرت..... نمونه اش اون خانمی که گفته بودن سه ماهه باردارن و قهر کردن و اومدن خونه پدرشون به خاطر دخالتهای خانواده شوهرش... زندگی فقط س ک س نیست که خیلیا به خاطرش ازدواج میکنن... ادم اول از همه باید اخلاقش و رفتارش درست باشه.. مسئولیت پذیر باشه.. شغلی داشته باشه که حداقل درامدش بتونه ی خانواده دونفره رو تامین کنه..از خانوادش در مورد دخالتهای بیجا محترمانه انتقاد کنه و اجازه دخالت به هیچکسی رو نده.. مشکل خونشون رو فقط با همسر خودش حل کنه.. و هزار مورد دیگه هست که همه اینها در کنار هم ی زندگی مشترک رو میسازه.. دختر خانم و اقا پسر عزیز. لطفا اگر میبینی که نمیتونی از پس ی زندگی بر بیای ازدواج نکن تا یک نفر دیگرو ازار ندی لا اقل اسایش خودت هم به هم نمیریزه... eitaa.com/zendgizanashoyi

✳#تجربه #قابل_تامل سلام به ادمین عزیز و شما دوستان گل ک نمی از وجودم شدین بهتون عادت کردم. من هفت سال پیش ازدواج کردم و بخاطر سنی کمی ک داشتم یه انتخاب اشتباه کردم و یه زندگی سنتی روشروع کردم. خانواده شوهرم با زن مث برده و کلفت رفتار میکردن منم اوایل خیلی کوتاه میومدم و همین کوتاه اومدنم باعث شده بود نهایت سو استفاده رو کنن خلاصه چند سال به این شکل ادامه داشت و من با مادرشوهرم زندگی میکردم و هیچ حق انتخابی نداشتم شوهرمم یه ادم دهن بین و گوشی و شکاک بود دست بزن داشت و بددهن بود. علاوه بر اینکه اخلاقش خیلی بد بود یه ادم خسیسی بود ک هیچ خرجی واسه منو بچم و زندگی نمیکرد ولی بخاطر ابروی خانوادم که طلاق رو عیب میدونستن تحمل میکردم. تقریبا چن ماه بعد عروسیمون شدم عین مرده متحرک هیچ حسی به زندگی نداشتم اعتماد به نفسم خیلی پایین بود هدفی نداشتم امیدی نداشتم گریه رفیق هر شبم بود بغضی ک همیشه تو صدام بود و هیچوقت شوهرم درکش نکرد. خلاصه بعد از چن سال به خودم اومدم زندگی روز به روز بدتر میشد حتی بهم تهمت زدن ک بچت ازشوهرت نیست و با کسی رابطه داری با وجود اینکه میدونستن چقد من پاکم و هیچوقت دنبال خیانت نبودم. برام زندگی سخت شد لکه ناپاکی بهم زدن. اینم بگم من تو یه خانواده بزرگ شدم ک از بچگی نماز میخوندم اهل لباسای جلف نبودم ارایش نمیکردم چون قیافم قشنگه و به جرات اینو میگم هنوز نامحرمی یه تار موی منو ندیده چه برسه به روابط نامشروع همیشه حجابم کامله با چادر و مقنعه همیشه ترس از اخرت و مردن داشتم و دارم و از گناه تا جایی بتونم دوری میکنم. بعد از دو سه سال فهمیدم مادر شوهرم با مردای نامحرم رابطه میگیره چند بار به خودم پیشنهاد داد و قبول نمیکردم بعد از مدت ها ک واسه شوهرم گفتم و ازش خواستم جلوی مادرشو بگیره گفت مادرم زرنگه. اون لحظه از خودم و از اون زندگی متنفر شدم شاید بچه بودم ولی میدونستم هرزگی و زرنگی زمین تا آسمون فرق داره. مادرشوهرم ازمن خوشش نمیومد و شوهرمم به حرفه مادرش بود منم دیدم غرورم جوونیم امیدم ابروم عمرم همه زندگیم داره تباه میشه اومدم خونه پدرم الان مدتیه جدا شدم. روحیم خیلی خوب شده شدم همون دختر شاد و سرزنده گذشته درسمو ادامه دادم دارم تلاش میکنم ارشدمو بگیرم و مطب بزارم رشته روانشناسیم. الان اون آقا برگشته و پشیمونه و خیلی التماس میکنه واسه یه فرصت دوباره ولی دیره براش چن سال بهش فرصت دادم نخواست ک اشتباهشو قبول کنه و منو از دست داد. تهمت مثل زغال میمونه اگه نسوزه حتما سیاه میکنه اون اقا ابروی منو برد ولی بازم خودش ضرر کرد من ادم صبوریم و خودم دیدم خدا چطوری جواب دلمو داد. اقایونی ک میخونید اینو بدونید وقتی یه دختر میاد تو زندگیتون همه امیدش شمایی پشتش به شما گرمه دلش به شما خوشه. نور امیدی رو که تو دل یه دختر روشن کردید هیچوقت خاموشش نکنید هیچوقت پشیمونش نکنید اجازه ندین شریک زندگیتون خوار بشه توسط بقیه دنبال خیانت نباشید همون اندازه ک زن ناموس شماست و حق نداره خیانت کنه شمام این حقو ندارین. یه زن میتونه تا اخر عمرش تو خونت زندگی کنه اشپزی کنه بچه داری کنه ولی اگه دلش بشکنه اگه امیدش از دست بره اون زن روحش مرده و فقط جسم متحرکی داره. مادر شوهرایی که نمیزارید پسراتون با عروسا خوش باشن فک کنید اون دخترم یکیه عین دختر خودتون دلتون میخواد یکی از راه بیاد و دخترتون رو ک با هزار زحمت بزرگ کردید شکنجه بده. از قدیم گفتن گوشی ک عزیزه گوشوارشم عزیزه اگه پسرتونو دوست دارید عروستونو چندین برابر دوست داشته باشین. دنیا دار مکافاته هر بدی یا خوبی کنید مزدشو میگیرید سعی کنی خوب باشید و خوبی کنید. زوجای عزیز باهم صادق باشید رفیق باشید به هم احترام بزارید محبت کنید همو تامیتونید. هیچ انسان کاملی روی این کره خاکی پیدا نمیشه سعی نکنید همدیگه رو تغییر بدین خودتون تغییر کنید. زندگی قانون لیاقت هاست امیدوارم به اون چیزی ک لایقش هستین برسین🌷🌷 eitaa.com/zendgizanashoyi

✳️#ایده_متن سلام امروز متن عاشقونه ای جایی خوندم که خیلی خوشم اومد میخوام تو یه برگ قشنگ بنویسم بزارم تو جیب کت همسرم گفتم برا دوستان هم بفرستم تا اگه خواستن انجام بدن نمیدانم اگر نبودی چه به سر روزگارم می آمد.... نمیدانم؟ نه.... نمیخواهم بدانم فرداهای بی تو را چگونه باید سپری کنم... من... سوز پاییز... افتاب سرد صبحگاهی... مهتابِ پر از حاشیه ی شب هایم...آغوش رویاهایت... همگی فقط و فقط به بودن و داشتنت دلخوشیم.... وگرنه از بیت المقدس ویران تر منم... آن هم در بمباران نبودن و نداشتنت.... و باز هم زبانم لال به ان روز.... ✍ ایده های متن را داخل کفش، داخل جیب، داخل کیف، جلوی آینه، داخل سینی پذیرایی، داخل یخچال و ... بزارید مطمئن باشید لحظات پر از شور و شوق رو از همسرتون می بینید و این انرژی به شما برمی گردد eitaa.com/zendgizanashoyi

✳️#بازخورد #انگیزه سلام اول از همه چی باید واقعا از کانالتون تشکر کنم که هر چی بگم کم گفتم❤️❤️❤️🌹🌹🌹🌹 بعدشم میخوام از تجربه خودم بگم من تا همین یکماه پیش یه خانوم شدیدا عصبی، بی حوصله، نق نقی، بداخلاق و بددهن بودم😞 خلاصه هر چی از خصوصیات منفی ای که یه زن نباید داشته باشه رو من داشتم. البته ناگفته نماند که شرایط زندگیم و بی توجهی همسرم هم خیلی باعث این رفتارام میشد ولی هرچی با خودم فکر میکنم میبینم که من اگه جای اون بودم هیچوقت با یه زن مثل خودم زندگی نمیکردم🙄😅 خلاصه بعد از هفت سال زندگی مشترک و داشتن یه پسر گل که پیش دبستانی میره تصمیم گرفتم که رویه زندگیمو عوض کنم و از اون جهنم دربیام و این شد که تمام متن های گروه رو دونه به دونه خوندم و نکات مثبت و اموزنده هر متن رو یادداشت کردم و سعی کردم ازشون استفاده کنم. و اما الان... الان یکماه از روند تغییرم میگذره و همسرم منو میپرسته با تمام وجود. روزی چند بار بی هوا سرمو میبوسه و ازم بخاطر تغییرم تشکر میکنه و همش میگه خداروشکر که التماسام به امام حسین جواب داد و مهرم تو دلت افتاد در صورتی که من عاشق همسرم هستم و فقط بخاطر مشکلات عصبی و شخصیتیم نمیتونستم عشقمو بهش نشون بدم و انقدر رفتارم بد بوده که اون فکر میکرده دوسش ندارم😁 حتی پسرم هم متوجه تغییرم شده و میگه مامان چقدر تو مهربونی😂 سعی میکنم اصلا عصبانی نشم و بددهنی نکنم حتی به شوخی و مرتب از همسرم پذیرایی میکنم با چایی و میوه و کنارش میشینم و از حال و روز کارش میپرسم. خلاصه تعاملمون خیلی بیشتر شده و من نود درصد تغییر کردم که همشم مدیون تجربیات شماها هستم. و من الله توفیق❤️ eitaa.com/zendgizanashoyi

✳️#تجربه سلام ممنونم از تمام تلاشهاتون. تمام تلاشهاتون باعث شده که نشاط و انرژی بگیرم وقتی بازتاب همسرهای بقیه رو میبینم وقتی تلاش های خانم ها رو میبینم برای زندگی هاشون برای نشون دادن خوی مهربان زنانگیشون پیدا کردن نشاط و طنازی یک خانم. و همچنین میبینم که با تغییر کردن تدریجی شیوه تفکر خودم و یادگرفتن یکسری مهارت خودم زندگی آرام تری دارم. همسرم هم خیلی تغییر کرده خداروشکر درحالی که شاید چند ماه پیش واقعا در آستانه جدایی بودیم بهم نگفت برای چی تغییر کردی به روم نیاورد هم پام شد و حمایتم کرد. تا شرایط اون فکرهای بیماری زایی که برای خودم درست کرده بودم و هنوزم گاهی میاد سراغم خارج بشم. دوباره به خودم برگردم. برای خودم چله تعریف کردم و سخت پای چله ام موندم. اوایل دائم باید به خودم یادآوری میکردم اما الان تا حدی عادت کردم بهش غر نمیزنم. قضاوت کمتری میکنم. صبر میکنم. اگر جوابی دریافت نکردم بلافاصله ازش تشکر میکنم. که با سکوتش حمایتم میکنه و بهم گوش میده. اونم راضیه منم راضیم. ارتباط کلامی و محبتیمون بهتر شده و اینا همش به خاطر انرژی گروهیه. به خانم های زیادی دیدن و شنیدن و تمرین کردن مطالب رو توصیه کردم. تا اول مالک قلب و فکر همسرشون بشن. و باور دارم مردها به محبت و عشق بیشتری نیاز دارند. eitaa.com/zendgizanashoyi

✳️#تلنگر خانوما این پیام یکی از خانومای کانال ماست که چند وقت پیش برام ارسالش کردن نمیخواستم ارسال کنم تو کانال هیچ وقت اما لازم شد که بدونید چه ویژگی هایی یه مرد را از زندگی با همسرش سرد میکنه، هدف من این بود که یه تلنگری بهمون وارد بشه... من به هییییییچ وجه کار اون خانم که وارد زندگی یه مرد متاهل شده را تایید نمیکنم، به هیچ وجه.... سلام مدیر عزیز من یک زن دوم هستم من وقتی شوهرم هست هر لحظه امکان داره بره و همیشه یه ترسی دارم؛ برای همین سعی میکنم همیشه لحظاتمون بهترین باشن 👈 که اگه بخواد انتخاب کنه، من انتخاب بشم. یه جورایی زندگی من شبیه مسابقه هست... هر هدیه و لباس و طلایی که بخره واسم حتی اگر زشت هم باشه یا خوشم نیاد ازش، میذارمش رو چشمم آخه خانم اول به گفته ی شوهرم اینجور لباسا را ميذاره برای مهمونی های زنانه که مهمونی های زنانه هم شوهر نیست. طلا هم فقط مهمونی؛ خونه حتی حلقه شون را هم دستش نمیکنه در صورتی که همسر من عاشق طلا هست... من به جای اینکه همه ی وقتمو هی خونه تمیز کنم و سرامیک بشورم و اینا و وقتمو به شوهرم اختصاص ندم، هرچندوقت یک بار یکی میاد کارامو میکنه (من شاغلم اگه شوهرم اذیت بشه خودم هزینه میدم) خانم اول همیشه ی خدا در حال شستشو هست و وسواسیه... شبها با شوهرم میخوابم؛ نه قبلش نه بعدش. (خانم اول تا کارای آشپزخانه و اینها را انجام نده حتی اگر شوهرم ازش درخواست کنه که بیاد پیشش بخوابه نمیره) رابطه جنسی هم "دوست ندارم" و "زود باش" نداريم... بلکه استقبال میکنم هرروز صبح با اینکه شوهرم بیشتر وقتها پيشم نیست براش دعا میکنم، اس ام اس ميدم... وسط کارش حواسم هست که "خداقوت" بگم. وقتی خرید دارم حتی نان یا ماستی چیزی با "لطفا" و "خواهش میکنم" میگم نه اینکه مثل خانم اول سلام نکرده بگم کجایی؟ میای این و اونو بخر(بارها من کنارش بودم که خانم زنگ زده و کلی دستور داده...) خانم اول همش میره مسافرت خونه مادرش و یه مدت طولانی میمونه؛شوهرم سراين خیلی شاکيه... بوسه دهن باز و زبانی خانم دوست نداره؛ برعکس من همش غر میزنه: جاری اينو خريد خواهرت زنگ زد اینو گفت مادرت یه زنگ نزد حال نوش رو بپرسه... داداشت زنشو برد مسافرت تو چی؟ از شوهر فلانی یاد بگیر (این چیزا را شوهرم اون اوایل بهم میگفت و برام دردل میکرد) من فقط زندگیم مهمه و شوهرم.... eitaa.com/zendgizanashoyi