☘🌼🌺🌼☘
✳️ #تجربه
سلام ممنون از کانال خوبتون.
من ۳۱ سالمه و همسرم ۳۹ و یه گل پسر داریم. من سر هر مساله ای #قهر میکردم و #گریه 😭
✅ بعدا فهمیدم که گریه دردی رو دوا نمیکنه، یکی از دوستام این کانالو بهم معرفی کرد.
چند روز پیش سر یه مساله کوچیک #دعوا راه انداختم و همسرم ناراحت شد. من با ایده از کانال بجای اینکه کشش بدم :
✅ سریع رفتم توی تخت و شوهرمو بغل کردم. گفتم آشتی، آشتی و باید بوسم کنی😘 خلاصه آشتی کردیم.
همسرم شب بهم گفت هیچ وقت این حرکتتو فراموش نمیکنم😊 خیلی از کارت خوشم اومد😍
✍ با ایده های خلاقانه، #محبت و دلبری، رنگ و عشق به زندگیتان ببخشید.
✍ از خلاقیت و #تجربه های مثبت تان بنویسید و تجربه تان را به دوستان تان در این سرزمین انتقال دهید.
eitaa.com/zendgizanashoyi
#تلنگر
لطفا همه با تامل بخونن خصوصا #متاهلین_محترم 🌹
روزی استاد روانشناسی وارد کلاس شد و به دانشجویانش گفت: "امروز می خواهیم بازی کنیم!"
سپس از آنان خواست که فردی به صورت داوطلبانه به سمت تخته برود.
خانمی داوطلب این کار شد. استاد از او خواست اسامی سی نفر از مهمترین افراد زندگیش را روی تخته بنویسد.
ان خانم اسامی اعضای خانواده، بستگان، دوستان، هم کلاسی ها و همسایگانش را نوشت.
سپس استاد از او خواست نام سه نفر را پاک کند که کمتر از بقیه مهم بودند.
زن، اسامی هم کلاسی هایش را پاک کرد.
سپس استاد دوباره از او خواست نام پنج نفر دیگر را پاک کند.
زن اسامی همسایگانش را پاک کرد. این ادامه داشت تا اینکه فقط اسم چهار نفر بر روی تخته باقی ماند؛
نام مادر/پدر/همسر/ و تنها پسرش...
کلاس را سکوتی مطلق فرا گرفته بود. چون حالا همه
می دانستند این دیگر برای آن خانم صرفا یک بازی نبود.
استاد از وی خواست نام دو نفر دیگر را حذف کند.
کار بسیار دشواری برای آن خانم بود. او با بی میلی تمام، نام پدر و مادرش را پاک کرد.
استاد گفت: "لطفا یک اسم دیگر را هم حذف کنید!"
زن مضطرب و نگران شده بود. با دستانی لرزان و چشمانی اشکبار نام پسرش را پاک کرد. و بعد بغضش ترکید و هق هق گریست....
استاد از او خواست سر جایش بنشیند و بعد از چند دقیقه از او پرسید:"چرا اسم همسرتان را باقی گذاشتید؟!!"
والدین تان بودند که شما را بزرگ کردند و شما پسرتان را به دنیا اوردید. شما همیشه می توانید همسر دیگری داشته باشید!!
دوباره کلاس در سکوت مطلق فرو رفت.
همه کنجکاو بودند تا پاسخ زن را بشنوند.
زن به آرامی و لحنی نجوا گونه پاسخ داد: "روزی والدینم از دنیا خواهند رفت. پسرم هم وقتی بزرگ شود برای کار یا ادامه تحصیل یا هر علت دیگری، ترکم خواهد کرد"
پس #تنها #مردی که واقعا کل زندگی اش را با من تقسیم می کند، #همسرم است!!!
همه دانشجویان از جای خود بلند شدند و برای انکه زن، حقیقت زندگی را با آنان در میان گذاشته بود برایش کف زدند.
با همسر به از آن باش، که با خلق جهانی.. ❤️
eitaa.com/zendgizanashoyi
🍂🍁🍂
🍂🍁
🍂
🌸 #هر_دو_بدانیم
روزی استادی، رو به یکی از پسرهای کلاسش کرد و گفت: «اگه امروز که از خونه اومدی بیرون، اولین نفر تو خیابون بهت میگفت زیپت بازه، چی کار میکردی؟» پسره گفت: «زود چکاش میکردم».
استاد گفت: «اگر نفر دوم هم همینو میگفت، چطور؟» پسره گفت: «با شک، دوباره زیپم رو چک میکردم».
استاد پرسید: «اگر تا نفر دهمی که میدیدی، میگفت زیپت بازه، چطور؟» پسره گفت: «شاید دیگه محل نمیذاشتم».
استاد ادامه داد: «فرض کن از یه جا به بعد، دیگه هرکی از جلوت رد میشد، یه نگاه به زیپت میانداخت و میخندید. اون موقع چیکار میکردی؟!» پسره هاج و واج گفت: «شاید لباسم رو میانداختم روی شلوارم».
استاد با پرسش بعدی پرسید: «حالا اگر شب، عروسی دعوت باشی، حاضری بری؟» پسره گفت: «نه! ترجیح میدم جایی نرم تا بفهمم چه مرگمه».
استاد یهو با حالت خنده گفت: «دِ لامصبا! انسان اینجوریه که اگر هی بهش بگن داری گند میزنی، هرچی که باشه، باورش میشه. امروز سوار تاکسی شدم، راننده از کنار هر زن رانندهای رد میشد، کلی بوق و چراغ میزد. آخر سر هم با صدای بلند داد میزد که بتمرگ تو خونهات با این دست فرمونت».
خب این زن بدبخت روزی ده بار این رو از این و اون بشنوه، دستفرمونش خوب هم که باشه، اعتماد به نفسش به فنا میره! پسفردا میخواین ازدواج کنین، دوست دارین شریک زندگیتون یه دختر بیاعتماد بهنفس باشه یا یکی که اعتمادبه نفسش به شما انرژی بده؟!
حواستون باشه! اگر امنیت هر آدمی رو از میون ببرید، نه تنها خدا طعم شیرین زندگی رو بهتون حروم میکنه، جهانی رو که توش قراره زندگی کنین رو هم خراب میکنید.
جهانی که برای زنان جای بهتری باشد، آن جهان برای مردان نیز جای بهتری خواهد بود.🌹❤️
eitaa.com/zendgizanashoyi
#نکته
⛔️⛔️خــــيلي مهـم⛔️⛔️
اقایون محترم اگر همسرتون.
از اعضای خانوادتون گله کرد بزارید به پای درد و دلش با شما و مقابلش جبهه نگیرید.
برید سراغ حل این موضوع.
اول خوب به حرفاش گوش بدین و ارومش کنید و حالا بشینید به فکر حل موضوع بیفتید.!!!
ببینید مقصر شما هستید؟؟؟؟؟🤔🤔
بله اقای محترم شاید مقصر خودتون هستید..
ایا اجازه دادین کسی جدا از خانواده دونفره شما پاشو از گلیمش درازتر کرده...
و باعث شده دل همسرتون بشکنه و تلخی ش در رابطه شما هم نمایان بشه؟
شما چند بار در نظر دادن دیگران تو زندگیتون در جمع گفتید هر چی همسرم بخواد و با مشت به دهن گوینده زدید؟
جدا از احترام به دیگران باید یاد بگیرید که الویت اول و اخر شما همسر شما هست. وقتی توی جمع چیزی گفتن یا در پشت سر همسرتون،،،،،
فورا حالت دفاع از خانمتون رو بگیرید تا دیگران بفهمن شما مضحکه دست دیگران برای تفریح نیستید.
شاید ممکن است دیگری از حسادت رابطه شما به تفریح پرداخته باشد.
حتی اگه لازم بود بشینید با اعضای خانوادتون صحبت کنید و گوشزد کنید که خانمتون و (خودتون) از یک رفتاری ناراحت هستید./
لطفا در این قضیه جدی باشید و پشت همسرتون باشید نه رو به روش.
eitaa.com/zendgizanashoyi
☘🌼🌺🌼☘
✳️ #ایده_شیطونے 🙈😜
سلام ممنونم از کانال خوبتون🌺
من که هر موقع با شوهری یه بحث کوچیک یا ناراحتی پیش میاد همون موقع یاد ایده هایی که دوستان پیشنهاد کردند میوفتم و یکیشون رو به کار می گیرم
ممنون از همگییی 😍
یکی از ایده های قرررررری💃💃 که شوهرم هم خیلی ازش خوشش میاد اینه که موقع هایی که نیاز جنسی دارم و داره بهم فشار میاره مثل قبل بد اخلاقی نمی کنم😒 و کل روز رو به شوهرم محل ندم 😁 هم به خودم سخت می گذره هم به اون
به قول شوهرم مردا که از ذهن و نیاز خانوم ها اطلاع ندارند که ما باید بهشون بگیم
از خانما می خوام نیازهای جنسیشون رو سرکوب نکنند خیییلیییی بده تاثیرات منفیش رو توی زنگیتون متاسفانه می بینید
مثل مردا که نیازشون رو هر وقت می خوان می گن😜
منم می رم از پشت بغلش می کنم که من نبینمش و خجالت بکشم🙈 سرم رو می چسبونم به کمرش و می گم: خییییلی دلم می خواد که ارضام بکنی☺️
شوهرم هم خیلی استقبال می کنه و اون روزمون خیلی خوب پیش می ره👌
eitaa.com/zendgizanashoyi
تفاوتهای زن و شوهر.pdf
412K
💠💠💠
📖 فایل کتاب #تفاوت_های_زن_و_شوهر
#۶۰_صفحه
eitaa.com/zendgizanashoyi
🔥💥🔥💥🔥
✳️ #دانش_جنسے
💠 قبل از شروع س.ک.س در کنار هم دراز بکشید و بدون لمس یکدیگر از کارهایی که قصد دارید این بار در س.ک.س انجام دهید بگویید
💠 این قدر ادامه دهید تا نیاز جنسیتان شعله ور شود و ناخودآگاه دست به کار شوید
eitaa.com/zendgizanashoyi
❣چطور زندگی را #شاداب کنیم
🔹یک نهر آب وقتی شتابان به باغ می رسد و تمام باغ را سبز و خرم می کند که میانه راه جوی های فرعی سر راهش سبز نشوند، وگرنه هر کدام قسمتی از آن را با خود می برند، در نتیجه هر چه پیش تر می رود رمق و شتابش کم و کمتر می شود و دیگر یا به باغ نمی رسد و یا هم اگر برسد نمی تواند همه را پوشش داده و سبز و شاداب نگه دارد.
🔸می خواهم بگویم یک #جوان مثال همان #نهر_خروشان را دارد، و #زنان #کوچه و #بازار حکایت همان #بیراهه_های_فرعی،
و #زن و #زندگی، و #خانه و #خانواده مثال #باغ و #گلستان را دارد.
و اگر #دین می گوید #چشم_هایت را #مراقب باش نمی خواهد تو را از لذائذ زندگی محروم کرده باشد، بلکه...
🔸 می خواهد شوق و شتابت را از دست ندهی،
🔸می خواهد خانه و کاشانه ات سبز و شاداب بماند،
🔸می خواهد بخاطر یک لذت حرام از لذت های پاک دیگر محروم نباشی.
🔸می خواهد لذت های بیشتری را تجربه کنی....
🔹پس، چشم هایت را...
eitaa.com/zendgizanashoyi
✳️#خوش_اخلاقی
امیرالمومنین على(علیه السلام):
چه بسیار #انسان_هاى_عزیزى که #اخلاق_بد ایشان را #ذلیل ساخته است و چه بسیار #انسان_های_ذلیلى که با #اخلاق_خوش به #عزت رسیده اند.
رسول گرامی اسلام(صلی الله علیه و آله):
آنگاه که خداوند #ایمان را آفرید آن را به #خوش_اخلاقى و #سخاوت تقویت نمود و همچنین هنگامى که #کفر را آفرید آنرا نیز به #بد_اخلاقى و #بخل تقویت نمود.
رسول گرامی اسلام(صلی الله علیه و آله):
کامل ترین مردم از حیث #ایمان و شبیه ترین آنها به من، #خوش _اخلاق ترین آنها است.
eitaa.com/zendgizanashoyi
☘🌼🌺🌼☘
✳️ #ورژن_آشتےڪنون 😜
سلام به خانوم های عزیز💐
یه ایده برای پیش قدم شدن برای آشتی دارم...
💠 یه بار که همسرم از سرکار اومدند با هم بحثمون شد و از من ناراحت شدند، مدتی بینمون سکوت بود تا اینکه خواستم جوّ رو عوض کنم، میز شام رو چیدم و همسرم رو دعوت کردم که بیاد برای شام، اما همسرم که هنوز از من ناراحت بود گفت که میل نداره و رفت تو اتاق خواب و خوابید😔😔
بعد از چند لحظه رفتم تو اتاق خواب و کنار همسرم روی تخت نشستم، همسرم مثل همیشه یک طرف تخت (جایی که همیشه میخوابه) و پشت به من خوابیده بود..
همسرم رو با لحن آرام و پر از حالت ندامت صدا کردم، بعد از دو بار صدا کردن گفت بله، منم یه شیطونی کوچیک کردم😉 با همون لحن گفتم قبلنا میگفتی جانم☺️
با گفتن این حرف همسرم گفت کاری داری، گفتم بله میخوام سر جام بخوام، گفت خب بخواب، گفتم آخه جای من که اینجا نیست، با گفتن این حرف همسرم با تعجب به سمتم برگشت، گفت پس جات کجاست!!!
منم با یه دلبری مناسب اشاره کردم به آغوشش، گفتم جای من اینجاست میخوام اینجا بخوابم☺️☺️
و اون موقع بود که همسرم من رو در آغوشش کشید و من هم محکم بغلش کردم و ازش عذر خواهی کردم وهمسرم هم منو بخشید. بعد از اینکه کلی خودمو لوس کردم، ازش خواستم که بریم باهم شام بخوریم و همسرم هم پذیرفت.
امیدوارم مفید بوده باشه💋
eitaa.com/zendgizanashoyi