روبه شش گوشه ترین قبله ی عالم هر صبح بردن نام حسین بن علی میچسبد اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَيْنِ 🇮🇷

زندگى کوچه‌ى سبزی‌ست میان دل دشت كه در آن عشق مهم است و گذشت  سهراب سپهری صبح تون بخیـر 🇮🇷

#نهج_البلاغه 💠دوست خود را در حد اعتدال دوست بدار، چراكه ممكن است روزى دشمنت شود و با دشمنت نيز در حد اعتدال دشمنى كن، زيرا ممكن است روزى دوست تو شود»؛ 📘#حکمت_268 #نهج_البلاغه 🇮🇷‌ ‌ ‌

ماشاءالله ما شآءَ اللَّهُ لاحَوْلَ وَلا قُوَّةَ الّا بِاللَّهِ برای سلامتی رهبر عزیزمون صلواتی ذکر کنیم اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم 🇮🇷

🌹فراموش‌تان نمی‌کنیم!🏴🇮🇷. 🥀🌱🥀🌱🥀🌱 🥀شهدای فتنه هزارو چهار صدو یک 🕊شادی روح بلندشان صلوات 🇮🇷

☝️🎙در روایت آمده است؛ پیامبر اکرم(ص) به على (ع) فرمود: چون در ورطه‌ اى هولناک افتى، بگو: «بسم الله الرحمن الرحیم لا حول و لا قوة الّا بالله العلىّ العظیم» که خداوند به وسیله این دعا بلا را بر می‌گرداند. «لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ»... 🇮🇷

☝️از خودت دفاع نکن ...! 🎙#استاد_پناهیان قَالَ أَمیرُالمومِنین (ع‏) : بِئْسَ الْقَرِينُ الْغَضَبُ يُبْدِي الْمَعَايِبَ وَ يُدْنِي الشَّرَّ وَ يُبَاعِدُ الْخَيْر . امیرالمومنین (ع) : خشم هم نشين بسيار بدى است : عيب ها را آشكار ، بدى ها را نزديك و خوبى ها را دور مى كند . 📙تصنیف غررالحکم و دررالکلم ، ص 302 . 🇮🇷

تکنولوژی روز،شکار لحظات حوادث با تصاویر از طبیعت هم در آویخته و عامل انسانی معتقد به قرآن و با انگیزه این کلیپ را با صوت و ادعیه قرآنی و بسیار دردناک و عبرت آمیز ببینید 🇮🇷

⚠️ اعتراض جدی خطیب نماز جمعه شهرستان شهرضا حجت الاسلام والمسلمین حاج شیخ اصغر قائمی به سوء استفاده برخی سیاستمداران از واژه « وفاق ملی » ! 🛑 زمان خاتمی واژه های « جامعه مدنی » و « آزادی » زمان روحانی هم واژه « اعتدال » شعارهایی بودند در ظاهر زیبا اما با همین واژه ها سوء استفاده های زیادی از مردم شد ! 🛑 اکنون هم با واژه « وفاق ملی » به افرادی پست داده شده که بعضی هایشان در فتنه ۸۸ و فتنه زن ، زندگی ، آزادی شریک بودند و اعلام برائت هم نکردند ! 🛑 چرا باید اشخاصی که در قتل شهدایی همچون آرمان علی وردی و روح الله عجمیان شریک و راضی بوده اند ، صاحب پست و مقام شوند ؟! 🛑 وظیفه دلسوزان جامعه این است که مطالبه گری کنند وإلا بدها بر خوب ها مسلط خواهند شد !

🟠🔸 حکایت سرلخت‌ها و خر سیاه! . مثلی کرمانشاهی هست که: خر سیه!تو بخف! منیش خفم! بزان کاممان وجی قرضی بن! یعنی:خرسیاه!تو بخواب،من هم می‌خوابم ببین (طلبکارها)کداممان را جای قرض می‌برند. . شرح:شخصی خر سیاهی داشت که تنبل بود و کار نمی‌کرد و دوست داشت بخوابد و از صاحبش نافرمانی می‌کرد. صاحبش به او این جمله را گفت کنایه از اینکه تاوان تنبلی‌ات را بیش از آنکه من بدهم، خودت می‌دهی و تو را جای قرض‌هایی که به خاطر کار نکردن بالا آمده، خواهند برد حالا حکایت این سرلخت‌هاست که بابت دهن کجی به نظام توحیدی جمهوری‌اسلامی،حکم قرآنی حجاب را رعایت نمی‌کنند و شده‌اند سرباز اجباری فرقه اشرافیگری (که سرنخش در اتاق بازرگانی است) در کف خیابانهای ایران و به دشمنان ایران(از جمله اسرائیل)با این کارشان سیگنال تقویت روحیه می‌فرستند! فرقه اشرافیگری که با سواری گرفتن مجانی از این سرلخت‌ها جیبش هر روز پر پول می‌شود اسرائیل هم که با منتشر کردن عکس سرلخت‌های داخل ایران در اکانت‌های خودش،ذوق می‌کند، در سراشیبی نابودی است. اما حالا باید این ضرب‌المثل را به یاد این زنان سرلخت آورد که بلاخره تبعات این کشف حجاب و آسیب‌های اجتماعی آن، گریبان خود این زنان را خواهد گرفت، کما اینکه در اروپا و امریکا گرفته! آن روز نه فرقه اشرافیگری، نه اتاق بازرگانی و ایادی آن و نه اسر.ائیل، هیچکدام پشتیبان این زنان نخواهند بود. این زنان چند سال بعد پریشان و آشفته، می‌بینند که سرمایه عمر و جوانی خود را بیهوده در مسیری غلط برباد دادند و باز در نهایت مذهب و دین پناهگاه آنان خواهد بود. البته در مقابل باید به آن مسئولینی که در بروکراسی جمهوری اسلامی، نسبت به اجرای قانون حجاب ترک فعل دارند، هشدار داد: تبعات خواب شما، سنگین‌تر است! ما مردم در تصفیه طلبمان از شما،جدی‌تر از هر چیز هستیم و فراموش نخواهیم کرد تصفیه طلبمان از شمایی که حق خون شهدای ما را (که اجرای احکام اسلام بود) ادا نکردید! 🇮🇷

#طنزجبهه شوخی های جبهه هم از جنس شهادت بود در يكی از روزها خبر رسيد كه ابراهيم و جواد و رضاگودينی پس از چند روز مأموريت، از سمت پاسگاه مرزی در حال بازگشت هستند. از اينكه آنها‌ سالم بودن خيلی خوشحال شديم. جلوی مقر شهيد اندرزگو جمع شديم. دقايقی بعد ماشين آنها آمد و ايستاد. ابراهيم و رضا پياده شدند. بچه ها خوشحال دورشان جمع شدند و روبوسی كردند. يكی از بچه ها پرسيد: آقا ابرام! جواد كجاست؟! يك لحظه همه ساكت شدند. ابراهيم مكثی كرد، در حالی كه بغض كرده بود گفت: جواد! بعد آرام به سمت عقب ماشين اشاره كرد. سراسیمه به طرف ماشین رفتیم. يك نفر آنجا دراز كشيده بود. روی بدنش هم پتو قرار داشت! سكوتی كل بچه ها را گرفته بود. ابراهيم ادامه داد: جواد ... جواد! يك دفعه اشك از چشمانش جاری شد و چند نفر دیگر با گريه داد زدند: جواد! جواد! و به سمت عقب ماشين رفتند! همينطور كه بقيه هم گريه مي‌كردند، يكدفعه جواد از خواب پريد! نشست و گفت: چیه، چی شده!؟ جواد هاج و واج، اطراف خودش را نگاه كرد. بچه ها با چهره هايی اشك آلود و عصبانی به دنبال ابراهيم می گشتند. اما ابراهيم سريع رفته بود داخل ساختمان! 🇮🇷

#استوری استاد شجاعی ✘ مسئله‌ی ولایت فقیه، بطور مستقیم با عاقبت بخیری هر نفر، ربط داره!