۱۱- چهطور می شه احساس هیچ بودن کرد ولی شاد بود؟
خیلیا فکر میکنن این زیبائیه که عامل اصلی شدت پیدا کردن عشقه در حالی که عظمت و بزرگی در عاشقی بیش از زیبایی مؤثره. زیبایی میتونه جرقّه عشق رو بزنه امّا تداوم عشق با درک بزرگی معشوقه.
تو خودت ذره هم نیستی ولی یکی هست که خیلی بزرگه بزرگتر از اونی که بتونی تعریفش کنی حالا آدمی که به هیچ بودن خودش باور داره بزرگی رو که در وجود خودش نیست در اون وجود بزرگ یعنی خدا پیدا میکنه و عاشقش میشه.
خیلی جالبه که امروزیا میخوان با حس بزرگ بودن به آدم لذّت زندگی رو بچشونن در حالی که آدم طوری آفریده شده که با درک بزرگی خدا و بعدش احساس ذلّت در برابر اون لذّت رو با تمام وجودش میچشه درست ۱۸۰ درجه راه داره بر عکس طی میشه.
مقدار رشد من و شما در دینداری و ایمان بستگی به مقدار رشد محبّتمون به خدا داره. رشد محبّتم نشونههایی داره یکی از نشونههای خیلی ویژهاش همین احساس ذلّت و لذّت بردن از اونه.
عاشق دوست داره ذلیل معشوقش باشه عبادت اگه همراه عشق نباشه فقط به اندازه ادای تکلیف خوبه امّا اون لذّتی رو که میشنوید اولیای الهی از عبادت میبرن نداره.
پیامبر( ص) فرمودن: بهترین مردم کسی است که عاشق عبادت باشد آن را در آغوش بگیرد و از دل دوستش داشته باشد با بدن خویش آن را بجا آورد و خودش را برای آن فارغ کند که چنین کسی باکی ندارد که زندگی دنیا برایش چگونه میگذرد با سختی یا به آسانی.
وقتی آدم عظمت خدا رو درک کرد در برابرش احساس ذلّت میکنه و وقتی این احساس ذلّت اومد دوست داره که بهش دستور داده بشه این یه درجه بالاتر از وقتیه که دوست داره دستوری که داده شده رو انجام بده. اصلاً منتظره که خدا بهش دستور بده و اون انجام بده.
شما برا این که از داشتن خدا بتوانید به اوج شادابی و نشاط برسید باید به اوج فقر و نداری و هیچ بودن خودتون توجّه داشته باشید تا از این که خدا مال شماست خوشحال بشید.
اونایی که فکر میکنن توجه به هیچ بودن آدم رو افسرده میکنه یادشون رفته که ما میگیم این احساس هیچ بودنه در برابر خدا دست میده و کسی که به هیچ بودن رسیده به خدا رسیده
یکی از فرقای اساسی بین روانشناسی غربی و تربیت دینیه که در تفکر غربی هی میخوان آدم رو بزرگ کنن تا بتونن امیدش رو به زندگی زیاد کنن اما در تربیت دینی برا زیاد کردن امید به زندگی انسان رو به بزرگ وصل میکنن.
بین تفکر روانشناسی غربی و تربیت دینی زمین تا آسمون با هم فرق دارن اوّلی بدون کمک گرفتن از قدرت توهّم آدم نمیتونه کاری رو پیش ببره چون واقعیت اینه که آدم هیچه هیچ هیچ. شما اگه بخواهید به یکی که هیچه ثابت کنید که بزرگه باید به قدری توهّمش رو قوی کنید که بتونه این دروغ رو باور کنه.
امّا دین میگه تو هیچی، هیچ هیچ هیچ تا وقتی که خودت هستی و خودت هیچی نداری عالم و آدمم که دست به دست هم بدهن نمیتونن تو رو بزرگ کنن تو به جای این که بخوای آب تو هاون بکوبی تا بزرگ شوی باید بروی به یه بزرگ وصل بشی اون موقع بازم تو نیستی که بزرگ شدی تو غرق یه بزرگ شدی درست مثل یه قطره که به دریا متّصل میشه این قطره بزرگ نشده به یه بزرگ متّصل شده.
مشکل بشر امروز همینه که قبول کرده بزرگه و میخواد خودش کارایی رو انجام بده که فقط یه بزرگ میتونه انجام بده مثل این که میخواد صفر تا صد برنامه زندگیش رو از تولد تا مرگ خودش به تنهایی بریزه بدون اینکه به خدا متصل بشه.
توجه داشته باشیم احساس هیچ بودن اگه با یاد همه چیز بودن خدا همراه نشه حتماً پوچی و افسردگی میآره. بعضیا که با تزریق حس هیچ بودن مخالفت میکنن برا اینه که فقط به این طرف قصّه نگاه میکنن در حالی که این دو باید با هم باشن تا آدم رو رشد بدن.
۱۲- میشه هم خدا رو دوست داشت هم ازش ترسید؟
وقتی آدم خدا رو بزرگ میبینه ترسش از بین میره اون ترس که از بین رفت جاش رو میده به این خشیت. یکی از نشونههای واقعی بودن عشق اینه که همراه با خشیته. وقتی که خشیت هست معناش اینه که شما خدا رو بزرگ دیدید و وقتی که خشیت و عشق همراه میشن حس شیرینی رو برا انسان ایجاد میکنه که فقط باید چشید.
وقتی آدم میره پیش یه بزرگی که خیلی هم خنده رو و خوشاخلاقه باز در دلش یه عالمه هول و ولاست. این هول و ولا همون خشیته که باعث میشه آدم دست از پا خطا نکنه. چه قدر نیاز داریم به این خشیت در برابر خدا.
نشونه صدق محبت ما به خدا خشیت ما در برابر خداست. برای این که خشیت داشته باشیم باید بزرگی خدا رو باور کنیم.
وقتی کسی به خدا نزدیک میشه امّا خشیتش کم میشه معلومه که یا از هیچ بودن خودش غافل شده و یا از همه چیز بودن خدا. هیچ وقتی پیش همه چیز میره همیشه با خشیت میره.
خیلی باید مراقب بود. گاهی به قدری خشیتمون در برابر خدا کم میشه و به جای خدا، خودمون بزرگ میشه که حتی وقتی سراغ معارف الهی هم میریم بازم به خدا نزدیک نمی شیم.
۱۳- مگه میشه طعم مصیبت شیرین باشه؟
وقتی آدم خدا رو در زندگیش بزرگ میبینه همه زندگیش رو خدا میگیره حالا اگه چیزی رو از دست داد از درون خالی نمیشه و زندگیش رو از دست رفته نمیبینه.
خدا به قدری بزرگه که اصلا نمیذاره با از دست رفتن یه چیز جایی از زندگی خالی بشه تا بخواد جای خالی اون رو پر بکنه اگه ما در مصیبتا کم میآوریم برا این نیست که خدا رو قبول نداریم برا اینه که خدا رو اصلا بزرگ نمیبینیم یا خدا رو اون قدر بزرگ نمیبینیم که بتونیم همه زندگیمون رو باهاش پر کنیم.
باید خیلی مراقب باشیم یکی از جاهایی که آدم به شدت پایش میلغزه و هر چی داره از دست میده در وادی مصیبته.
در مصیبت اعتقاد به وجود خدا نیست که آدم رو حفظ میکند بزرگ دیدن خداست که به کار آدم میآد. باید معتقد بود که اگه کسی یا چیزی رو از دست دادم خدا رو دارم.
شما وقتی خدا رو بزرگترین داشته خودتون ببینید تعریفتونم از مصیبت عوض میشه. اون وقت مصیبت بزرگ یعنی از دست دادن خدا و هیچ مصیبتی بالاتر از این نمیشه.
چی باعث میشه که من بزرگترین داراییم رو از دست بدم؟ گناه. این گناهه که خدا رو از من میگیره. چی باعث میشه که من دارایی خداییم رو بیشتر نکنم؟ راضی شدن به وضع موجود
امام باقر(ع) فرمودن: هیچ مصیبتی بالاتر از این نیست که تو گناه را دست کم بگیری و به حالتی که در آن هستی راضی شوی.
شما اگه خدا رو دارایی بزرگ و بزرگترین دارایی ببینید نمیتونید به اون مقدار از روحیه خدایی که دارید راضی باشید. اگه راضی شدید کارتون تمومه. در این راه نباید توقف کرد. توقف مساوی با عقبگرده.
آدم وقتی بزرگی خدا رو درک کنه متوجه میشه که از دست همه دنیا برای به دست آوردن خدا مصیبت نیست.
آخر راه صبر و شکیبایی بر مصیبت خداست. چه قدر نیاز داریم در اون زمانی که مصیبت خاصی بر ما نازل نشده حواسمون پرت نشه از خدایی که در برابر مصیبت به دست میآریم. اگه قبل از این که مصیبت بر ما نازل بشه به این درجه از ایمان نرسیم معلوم نیست وقتی که مصیبت سراغ ما رو گرفت بتونیم این طوری بهش نگاه کنیم.
خیلی از آدما در متن مصیبت نمیتونن رشد کنن چون از قبل خودشون رو آماده نکردن بعضی وقتا گفتن این حرفا در متن مصیبت میتونه نتیجه عکسم بده آدم مصیبت زده وقتی این حرفا رو میشنوه ممکنه خیال کنه که داریم سرش رو با این حرفا شیره میمالیم.
یه بنده چه طوری میتونه وقتی مصیبتی بهش نازل میشه راضی باشه و گلایه نکنه؟ وقتی که خدا رو اون طوری که خودش معرفی کرده بشناسه.
وقتی آدم به اوج معرفت خدا میرسه و بزرگی خدا رو درک میکنه در برابر مصیبت صبر میکنه و بهش راضی میشه تازه به خاطر مصیبت خدا رو هم شکر میکنه. شکرم داره دیگه. خدا یه چیز رو به ظاهر گرفته امّا خودش رو به آدم داده.
خب تموم شد امیدوارم بتونین معنای واقعی کلمه بزرگ بودن خدا رو درک کنید و ایمانتون رو نسبت به خدا قوی تر کنید❤️
7.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ماها اگه یودیماا....
ᘜ𝒋𝒐𝒊𝒏☟︎︎︎
‹ ┄┄┅┅┅❅◇❅┅┅┅┄┄‹
در زیــنــبیـــهــ با ما همراه باشیــــد🌼👇
༺༻@zeynabieh12༺༻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
برای سیدالشهدا خرج کنید !
ᘜ𝒋𝒐𝒊𝒏☟︎︎︎
‹ ┄┄┅┅┅❅◇❅┅┅┅┄┄‹
در زیــنــبیـــهــ با ما همراه باشیــــد🌼👇
༺༻@zeynabieh12༺༻
ببین
هرکیو دیدی داره گناه میکنه و لذت میبره
نگو:اونبیشترازمنداره حال میکنه و لذتمیبره
بگو:اون فقط داره #سهمحلال خودشوحروم میکنه😏
🌟ببین امام باقر(ع) چی فرمودن:👇
اگر کسی چیزی از حرام مصرف کند
بههمانمیزانازروزیحلالمحروممیشود😐💔
👌در واقع اون لذتش بیشتر نمیشه..اون فقط سهم حلال و خوبش کم میشه⏬
ᘜ𝒋𝒐𝒊𝒏☟︎︎︎
‹ ┄┄┅┅┅❅◇❅┅┅┅┄┄‹
در زیــنــبیـــهــ با ما همراه باشیــــد🌼👇
༺༻@zeynabieh12༺༻
مامور سرشماری:
سلام مادرجان
ميشه لطفا بیای دم در؟
سلام پسرم...
بفرما؟
از سرشماری مزاحمت میشم.
مادر تو این خونه چند نفرید؟
اگه ميشه برو شناسنامههاتونو بیار که بنویسمشون...
مادر آهسته و آروم لایِ در رو بیشتر باز کرد...
سر و ته کوچه رو یه نگاهی انداخت...
چشماش پراشک شد و گفت:
پسرم، قربونت برم، ميشه مارو فردا بنویسی...!!!؟؟؟
مأمور سرشماری، پوزخندی زد و گفت:
مادر چرا فردا؟
مگه فردا میخواید بیشتر بشید؟
برو لطفاً شناسنامت رو بیار وقت ندارم.
آخه...!!!
پسرم 31 سالِ پیش رفته جبهه...
هنوز برنگشته...
شاید فردا برگرده...!!!
بشیم دو نفر...!!!
میشه فردا بیای؟؟؟
توروخدا...!!!
مأمور سرشماری سرشرو انداخت پایین و رفت...
مغازه دار ميگفت:
الان 29 ساله هر وقت از خونه میره بیرون،
کلیدِ خونشرو میده به من و میگه:
آقا مرتضی...!!!
اگه پسرم اومد، کلیدرو بده بهش بره تو...
چایی هم سرِ سماور حاضره...
آخه خستس باید استراحت کنه...
شهدا شرمنده ایم.....💔😭
ᘜ𝒋𝒐𝒊𝒏☟︎︎︎
‹ ┄┄┅┅┅❅◇❅┅┅┅┄┄‹
در زیــنــبیـــهــ با ما همراه باشیــــد🌼👇
༺༻@zeynabieh12༺༻
♕زیــنـــبـــیـــه♕
مامور سرشماری: سلام مادرجان ميشه لطفا بیای دم در؟ سلام پسرم... بفرما؟ از سرشماری مزاحمت میشم. مادر
شادي روح همه اونایی که از جان خودشون
گذشتند و رفتند تا ما باشیم🕊💚
شببودوهمهخواببودن
منومامانمتواشپزخونهداشتیمیچیمیخوردیم
منپشتمبیخچالبود
نمیدونمکیدریخجالبازکرد..
ولییکدفعهدرشافتاد،روکمرم((:
منخیلیعادیبودم..
انگارنانگاردرشباتماموسیلهها((:
کوچکتریندردینداشتم((:💔مامانمفقدگریهمیکردو
میگفتمعجزه..
میگفتاگاتفاقیمیافتادچکارمیکردم؟
ᘜ𝒋𝒐𝒊𝒏☟︎︎︎
‹ ┄┄┅┅┅❅◇❅┅┅┅┄┄‹
در زیــنــبیـــهــ با ما همراه باشیــــد🌼👇
༺༻@zeynabieh12༺༻