eitaa logo
˼ رف‍یق چادرۍ !' ˹
3.5هزار دنبال‌کننده
2.8هزار عکس
374 ویدیو
155 فایل
⸤ بسم‌رب‌الشھداء🌿'! ⸣ • . "هل‌من‌ناصرینصرنـے❔" 🌱|مـےشنوۍرفیـق؟! امام‌زمـ؏ـانمون‌یـٰارمۍطلبـد♥️!(: ــــــ ـ🌼. اِرتباط، @Katrin_a ˘˘ شروط: @Shartha ! • . - اللھم‌عجل‌لولیک‌الفرج(꧇︕
مشاهده در ایتا
دانلود
🍷🍷🍷🍷🍷🍷🍷🍷 🍷🍷🍷🍷🍷🍷 🍷🍷🍷🍷 🍷🍷 ♦️♦️ خاطرات سفیر 4 ♦️♦️ 🔸🔸 معمای چهار دست مردد 🔸🔸 🔹🔹 قسمت دوم 🔹🔹: وارد اتاق استادان شدیم. خانوم فراندون معرفی فرمودن: «این هروه {Herve} ست، استاد راهنمات. پاتریک {Patrick} و هانری {Hanri} هم از استادان ما هستن. این هم لوغانس {Lorence} منشی دوم لابراتواره.» و با هیجان خاص و لبخند چشمش را دوخت به دستای جماعت!😊 هروه، پاتریک، هانری و خانم منشی دوم، که البته اون روز من اسم هیچ کدوم رو درست یاد نگرفتم،🤨اومدن جلو که مراسم آشنایی برگزار بشه.😥 هروه دستش رو آورد جلو که دست بده.🤝 دکلمه م شروع کردم: «ببخشید... خیلی عذر می خوام! من مسلمونم و با آقایون نمیتونم دست بدم. اصلاً قصدم بی احترامی نیست. این یه دستور دینیه. من نمیتونم تغییرش بدم. باز هم ازتون عذر می خوام.»😊 هروه دستش رو یهو کشید عقب و گفت: « اُو ..... که این طور! متوجه شدم.»😕 آقای استاد دوم، در حالی که مطمئن نبود درست فهمیده باشد، داشت دستش رو میکشید عقب، خوشبختانه.😌 دوتا دستم رو بردم بالا که بذارم کنار هم و به نفر دوم ادای احترام کنم🙏 که ظاهراً طرف اشتباه برداشت کرد و دستش رو دوباره آورد جلو.😨 عجب غلطی کردم!😫 دوباره توضیح دادم: «ببخشید ..... خیلی عذر می خوام! من مسلمونم و با آقایون نمیتونم دست بدم. اصلاً قصدم بی احترامی نیست. این یه دستور دینیه. من نمیتونم تغییرش بدم. باز هم ازتون عذر می خوام.»🙂 آقای استاد دوم به سرعت دستش را برد عقب و گفت: «باشه. باشه. متوجه شدم.»😞 رسیدم به خانوم منشی. دستش رو یهو کشید عقب و ازم عذر خواهی کرد!😳 این مدلش دیگه واقعاً نادر بود.😄 دستم رو بردم جلو و گفتم: « روز بخیر. گفتم که با آقایون نمیتونم دست بدم؛ یعنی با خانوما میتونم دست بدم. حالتون خوبه؟ از آشنایی باهاتون خوشبختم.» 😉 دستش شروع دوباره آورد جلو و گفت: «آهان! بله ... متوجه شدم.» آقای استاد سوم، که همزمان با خانوم منشی دستش رو کشیده بود عقب، وقتی دید با خانوم منشی دست دادم، فکر کرد تغییر نظر داده ام و دوباره دستش رو آورد جلو.😩 _ ببخشید ..... خیلی عذر می خوام! من مسلمونم و با آقایون نمی تونم دست بدم. اصلاً قصدم بی احترامی نیست. این یه دستور دینیه. من نمیتونم تغییرش بدم. باز هم ازتون عذر می خوام.😞 وقتی از اتاق می اومدیم بیرون بهت رو توی صورتشون دیدم و صدای خانوم منشی دوم رو شنیدم که می گفت: «اوه ...... خدای من .... چقدر پیچیده بود!»😂😂 پایان🍹 🍷🍷🍷🍷🍷🍷🍷🍷 🍷🍷🍷🍷🍷🍷 🍷🍷🍷🍷 🍷🍷 😍🌿♥️🍃 ‌{@zfzfzf‌
🍷🍷🍷🍷🍷🍷🍷🍷 🍷🍷🍷🍷🍷🍷 🍷🍷🍷🍷 🍷🍷 ♦️♦️ خاطرات سفیر 5 ♦️♦️ 🔸🔸 خوشامدی لعنتی 🔸🔸 🔹🔹 قسمت اول 🔹🔹‌: اول مارس ۲۰۰۵ بود، اولین روزی که ساکن خوابگاه دانشجویی لکنال ( Lakanal) شدم. عجب خوابگاهی بود!😍خوششششششششگل! 🤗 یه سالن تلویزیون داشت که توش میز بیلیارد و فوتبال دستی هم بود و اگه جشن بود،مثلاً تولد کسی،اونجا برگزار میشد.🎂 اتاقا خیلی کوچیک بود. اما خوب ..... بد هم نبود. یه آشپز خونه بزرگ داشتیم که تقریبا هم آشپزخونه بود،هم اتاق مطالعه،هم سالن کنفرانس.😆 عصر،رفتم توی آشپزخونه. یک جماعت دور میز بودن. یکی پرسید: «تو جدیدی؟» (سوال رو تو رو خدا!)😂 جواب دادم:« آره» پرسید:« از کدوم کشوری؟» وای ..... چقدر تند حرف میزد!😣 اصلاً عادت به آهسته و شمرده حرف زدن ندارن. یه دختری،که سنش از همه بیشتر بود و نسبت به بقیه لباس نامناسب تری پوشیده بود😒 خودش و دیگرون را به من معرفی کرد:« من اسمم نائله (Naoual). اهل الجزایرم و مسلمونم. این سیلون (Sylvain) فرانسویه. منصور (Monsour) اهل مایوت، مغی (Marie) فرانسوی، مغیاما (maryama) اهل مایوت، یاسمینا (Yasmina) اهل مایوت، دینش (Dinesh) اهل هند، ویدد (Widad) الجزایری، ریاض (Riad) الجزایر، و عمر هم از فلسطین.» با خودم گفتم:« ای بابا! این دخترا همه شون، به جز مغی، مسلمون ان و اینقدر پوشش شون زننده است؟»😔 کسی فامیلی کسی رو نمی دونست. همه همدیگه رو با اسم صدا می کردند؛ می خواست رئیس ت باشه، می خواست پیش خدمتت باشه، یا هر کس دیگه. بگذریم. به هر کدوم سلام کردم و جمله ای گفتم که بفهمن از آشنایی با هرکدوم خوشبختم و خوشوقتم و خوشحالم و ...😊 خلاصه هر جمله ای که توش «خوش» داشت و بلد بودم استفاده کردم. به عمر،برای این که فلسطینی بود و موضع کشور ما درباره فلسطین خیلی ویژه است، چند تا «خوش» اضافه تر گفتم.😇 اما عمر عجب آدمی بود!😧 همون اول که گفتم ایرانی ام چپ چپ نگاهم کرد و اولین چیزی که گفت این بود:« تو شیعه ای؟» 😠 ادامه دارد ....... 🍷🍷🍷🍷🍷🍷🍷🍷 🍷🍷🍷🍷🍷🍷 🍷🍷🍷🍷 🍷🍷 😍🌿♥️🍃 ‌{@zfzfzf‌ ميخواي از اولش بخوني ؟؟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🙃 فکر نکنید هواداری برای استقلال و پرسپولیس فقط الانه😐 یکی از دوستان میگفت تو جبهه و شب عملیات با یکی از رفقا سرِ استقلال و پیروزی حرفمون شد و دعوای لفظی!😔😐 بعد از عملیات دیگه ندیدمش فکر کردم شهید شده.....😔 ناراحت بودم ک ای کاش حلالیت طلبیده بودم💔 تو همین افکار بودم ک دیدم رفیقم چندتا عراقی رو اسیر کرده و روی دوش یکیشون سوار و بهشون یاد داده بگن: استقلال سوراخ...😂 پیروزی قهرمان ...😂 و داره میاد:|😂🤣 😂 • • 🌿{@zfzfzf
🌱 می گفت: چه خـوش اسـتــ... دسـتــ از جـان شســتن... و... دنیــا را ســه طلاقه کـردن ...✨ (: 🌿{@zfzfzf
😍🍃 😍🌿♥️🍃 ‌{@zfzfzf‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#امام_زمانی 🌈 امام زمان وقتی چشم تو چشم شما بشه🖤✨ ♥️🌙🌱↯ *-*| @zfzfzf |*-*
اینا باهم رُفَقای خوبی میشَن♡ 🥝🍉فروردین + بهمن🍑🍒 🍓🇦🇴اسفند +اردیبهشت🐷💧 ⚡️✨خرداد + مرداد☔️🌤 🌙🥀دی + آبان🌻🌝 🍫🍬تیر + شهریور🍂🌿 🏍🚨مهر + آذر🛵 😍🌿♥️🍃 {@zfzfzf
××🐳🌸 سحری چی بخوریم?:]🍊✨ سعی کنید سحری غذای سبک بخورید ک بعدش برای خواب اذیت نشید از غذاهای چرب پرهیز کنید چون در طول روز گرسنه و تشنه میشید برای اینکه در طول روز تشنتون نشه از شربت آبلیمو یا نعنا استفاده کنید بعد از افطار هم همیشه میوه و مایعات یادتون نره~~🍝💕 😍🌿♥️🍃 {@zfzfzf
{...♥️...} 🌱 😚😚😚😚😚😚😚😚😚😚😚😚😚😚😚😙😚😚😚😚😚😚😚😚😚😚😚 تفاوت؟ 💌@