* #حضرت_عباس #حضرت_زینب
🔻راوي ميگويد: وقتي بنا بود قافله آقا سيدالشهدا (علیه السلام) از مدينه به سمت مکه حرکت کند. شترهايي را دیدم که اثاث و مشک آب رويشان است و شترهايي که محمل رويشان است. منتظر بودم ببينم چه کساني از بنيهاشم همراه قافله می شوند. ديدم در کمال عفت و بزرگي، خانمي سياهپوش قدم از خانه بيرون گذاشت. آقاي جواني، سي و چندساله ساعدش را گرفته، اين خانم دستش را روي ساعد آقا گذاشته است. براي سوار شدن به نزديک محمل آمدند. اين آقا زانويشان را خم کردند تا آن خانم سوار شود. پرسيدم ايشان کیست؟ گفتند: زينب بنت علي. گفتم: آن آقا که بود؟ گفتند: آقا قمر بني هاشم.
🔸 مانند پروانه دور خاندان آقا سيدالشهدا ميچرخيد. اين بود که وقتي اسرا را خواستند از کربلا حرکت دهند. بيبي همه را سوار کرد، رو به علقمه کرد، الوداع برادرم عباس «انت الذي اخرجتني من منزلي» برادرم برخيز خواهرت ميخواهد سوار محمل شود.
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
حجتالاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری
⚫️ @ziaossalhin
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹
🔸ناامنی در کنار خدا یا امنیت در مقابل خدا🔸
زهیر و شمر هر دو، هم در کربلا بودند و هم در صفین. در جنگ صفین، زهیر در کنار معاویه بود و شمر در کنار امیرالمومنین. زهیر در هر دو میدان صفین و کربلا بنا بر فطرت عمل کرد و شمر در هر دو، بنا بر طبیعت.
زهیر در صفین به امر فطرتش رفته بود؛ چون میخواست بهخاطر مظلوم با ظالم بجنگد، اما ظالم را اشتباه گرفته بود. شمر هم در هر دو میدان بهدنبال قدرت بود. او هم اشتباه کرده بود و خیال میکرد که در کنار علی علیه السلام به قدرت دست پیدا میکند. هر دو در میدان کربلا اشتباهشان را اصلاح کردند.
آنچه اساسی است این است که انسان همۀ زینتهای دنیا را فدای فطرت کند. امنیت بزرگترین زینت این حیات است. انسان باید ناامنی در کنار خدا را بر امنیت در مقابل خدا ترجیح دهد.
شمر در عصر #تاسوعا صدا زد: «أَيْنَ بَنُو أُخْتِنَا» فرزندان خواهر ما کجایند. #حضرت_عباس علیه السلام جواب نداد. امام حسین علیه السلام به برادرش عباس فرمود: «أَجِيبُوهُ وَ إِنْ كَانَ فَاسِقاً» (پاسخش را بدهید، اگرچه فاسق است)؛ یعنی با اینکه میدانید فاسق است و نمیخواهید جوابش را بدهید، ولی باید جوابش را بدهید.
حضرت عباس علیه السلام ناچار گفت: چه میگویی؟ شمر گفت: من برای تو و برادرهایت امان آوردهام. حضرت عباس علیه السلام اماننامه او را رد کرد. او امنیت در کنار شمر، عبیدالله و یزید را نخواست و ناامنی در کنار ذُریۀ پیامبر صلی الله را برگزید. درواقع میگوید: راحتی، آزادی، امنیت، شهرت، قدرت، عزّت، همه فدای تو!
کتاب آئینه تمام نما/فصل 2، درسهای عاشورا/ صفحه 112
@ziaossalehin